eitaa logo
ذاکرین آل الله
245 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم رقیه است… تنها حرمی که روضه خون نمیخواد حرم رقیه است! اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری… خیلی روضه ی نگفته داری وای… سلام خانوم ایتها الصدیقه الشهیده ای نوه ی مادر قد خمیده! گنبدتم مثل موهات سفیده! هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم‌ رقیه است… تنها حرمی‌ که روضه خون نمیخواد حرم‌ رقیه است صورت زائرت اینجا خیسه بارونه در و دیوار حرم میخونه… دختر شاه کجا ویرونه وای! سلام خانوم شرمندتم تو روضه هات نمردم… دانلود مداحی تنها حرمی که روضه خون نمیخواد حرم رقیس محمد حسین حدادیان ولی برات همیشه غصه خوردم ای بی کفن برات کفن آوردم هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم‌ رقیه است… تنها حرمی‌ که روضه خون نمیخواد حرم‌‌ رقیه است! شنیدم که اربعین جا موندی دلگیرم من به جای تو زیارت میرم یا رقیه میگم و میمیرم وای… بسوز ای دل جونی نمونده به تن رقیه! آتیش گرفته دامن رقیه تفریحشونه زدن رقیه… همین جا بود تو بغل رباب سیلی خوردی… حتی میون خواب سیلی خوردی تو مجلس شراب سیلی خوردی! هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم‌ رقیه است… تنها حرمی‌ که روضه خون نمیخواد حرم‌ رقیه است! ───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم رقیه است… تنها حرمی که روضه خون نمیخواد حرم رقیه است! اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری… خیلی روضه ی نگفته داری وای… سلام خانوم ایتها الصدیقه الشهیده ای نوه ی مادر قد خمیده! گنبدتم مثل موهات سفیده! هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم‌ رقیه است… تنها حرمی‌ که روضه خون نمیخواد حرم‌ رقیه است صورت زائرت اینجا خیسه بارونه در و دیوار حرم میخونه… دختر شاه کجا ویرونه وای! سلام خانوم شرمندتم تو روضه هات نمردم… دانلود مداحی تنها حرمی که روضه خون نمیخواد حرم رقیس محمد حسین حدادیان ولی برات همیشه غصه خوردم ای بی کفن برات کفن آوردم هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم‌ رقیه است… تنها حرمی‌ که روضه خون نمیخواد حرم‌‌ رقیه است! شنیدم که اربعین جا موندی دلگیرم من به جای تو زیارت میرم یا رقیه میگم و میمیرم وای… بسوز ای دل جونی نمونده به تن رقیه! آتیش گرفته دامن رقیه تفریحشونه زدن رقیه… همین جا بود تو بغل رباب سیلی خوردی… حتی میون خواب سیلی خوردی تو مجلس شراب سیلی خوردی! هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد حرم‌ رقیه است… تنها حرمی‌ که روضه خون نمیخواد حرم‌ رقیه است! ───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
4_6030587090964582094.mp3
2.13M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ روضه حضرت رقیه ... 😭😭😭 شهادت حضرت رقیه سلام الله علیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدن دستای بسته اومدی پیش کاروان خسته اومدی حالا که دیگه نمیتونم پاشم حالا که پاهام شکسته اومدی حالا که دیگه نمیتونم پاشم حالا که پاهام شکسته اومدی دخترت خیلی گرفتار شده مثل عمه دست به دیوار شده یه چیزی دیدم به هیچکسی نگو چشمام از گرسنگی تار شده بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین دانلود مداحی دیدن دستای بسته اومدی محمود کریمی بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین داغ روی سینت نشست بابا حسین چشمای ناز تو بست بابا حسین هنوزم داره خون از لبت میره دندوناتو کی شکست بابا حسین وای بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دیدن دستای بسته اومدی.mp3
6.31M
📝 دیدن دستای بسته اومدی 🎤حاج‌محمود ▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6030587090964582094.mp3
2.13M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ روضه حضرت رقیه ... 😭😭😭 شهادت حضرت رقیه سلام الله علیه علیه السلام
ع گر به شأنت واژه ها دارد روایت میشود فیضِ شعر از جانب لطفت عنایت میشود یک زمان از گریه آسایش ندارد چشم من تا شنیدم اشک های من دوایت میشود هر که آمد تحت قُبّه در جوار مدفنت در روایت هست مشمول عنایت میشود بر دل گم کرده راهی، چون رسول ترک هم یک نگاهی میکند چشمت، هدایت میشود با نگاه لطف آقا نوکر درمانده اش بعد از اینها صاحب صدها کرامت میشود کار او دنیا نمی ماند زمین از لطف دوست در قیامت همْ به حبّ او شفاعت میشود هرکه پایش باز شد در هیئتت دانسته است هرچه می بخشی به سائل بی نهایت میشود پرچمت را هرکه دید و گفت چیزی جز سلام حاصل این کرده اش روزی ندامت میشود گو به هرکس اربعین میل زیارت کرده است با توسّل بر رقیه او ضمانت میشود هرکسی را کربلا مهمان خوانت میکنی او به دستان علمدارت سقایت میشود . . در طواف پیکر صد پاره ات از تیر و تیغ محشری برپا شده گویی قیامت میشود پیش چشم مادرت زهرا میان قتلگاه بر تن عریان تو دارد جسارت میشود
س از حرم رفتی و آتش زده شد بال وپرم بعد تو ریخته شد خاک یتیمی به سرم چه فراقی و چه داغی که ندیده چشمم در همین فاصله از زندگی مختصرم چند روزی‌ است که از حال دلم بی خبری چند روزی است که از حال سرت بی خبرم شانه ی سنگ شده جایِ سر دختر تو جایِ آغوش تو ای کوه ترین مرد حرم مو ندارم به سر و سوخته گیسویی که می رسیده است زمانی قد آن تا کمرم کاش میشد که دوباره به مدینه برویم تا که انگشتر ی از شهر برایت بخرم کفتر جلد سر و دوش عمویم بودم حال با حرمله و شمر و سنان همسفرم سیلی و هلهله کم بود که با زخم زبان هر کسی زد نمک طعنه به زخم جگرم گر‌ چه گیسو و سرم سوخت ولی شکر خدا معجر سوخته ای هست ببندم به سرم کاش می شد که نخی از گل پیراهن تو باخودم محض تبرک به مدینه ببرم آبرو بود که از کاخ ستم می بردم باهمین اسلحه ی اشک و همین چشم ترم دست و پا گیر‌ شدم مرحمتی کن بِبَرم که در این قافله با تاول پا دردسرم بین زهرا و رقیه چه شباهتهایی است! کشته سیلیِ بعد از غم داغ پدرم
چی بگم از سختیای قافله کاش بابا جون بالای نی نبودی هی عقب افتادم و هی رسیدم پیش چشمم هی بودی هی نبودی بااینکه سوخته موهات هنوزم از همه باباها سری بیا باهم حرف بزنیم حرفای بابا دختری رو نیزه دست دشمنی ولی بابایی منی من الذی ایتمنی بابا بابایی شنیدم یه شهری تو راهمونه کاش یکم با ماها مهربون باشن کاش بفهمن که ماهم مسلمونیم کاشکی مرهم واسه زخممون باشن الهی که نذارن که چشمی آروم بباره با خودش کاشکی یه دختر واسه من چادر بیاره با خودش سنگینه دست دشمنو سنگینه گوشای منو خوب بلدن سنگ زدنو بابا بابایی منو باز پیدا کنی یه شب بابا خودتو هرجوری که شد برسون تاول پامو فراموش می کنم اگه باز بیای بریم به خونه مون بیا بریم یه جایی که هیشکی حرفی از آشوب نزنه وقتی که قرآن میخونی روی لبت چوب نزنه برای رگای حنجرت سوختگی موی سرت میمیره آخر دخترت بابا بابایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدن دستای بسته اومدی پیش کاروان خسته اومدی حالا که دیگه نمیتونم پاشم حالا که پاهام شکسته اومدی حالا که دیگه نمیتونم پاشم حالا که پاهام شکسته اومدی دخترت خیلی گرفتار شده مثل عمه دست به دیوار شده یه چیزی دیدم به هیچکسی نگو چشمام از گرسنگی تار شده بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین دانلود مداحی دیدن دستای بسته اومدی محمود کریمی بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین داغ روی سینت نشست بابا حسین چشمای ناز تو بست بابا حسین هنوزم داره خون از لبت میره دندوناتو کی شکست بابا حسین وای بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دیدن دستای بسته اومدی.mp3
6.31M
📝 دیدن دستای بسته اومدی 🎤حاج‌محمود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه س بی تو پنهان کردن بغض گلو مشکل شده زندگی دور از تو و دور از عمو مشکل شده گریه کردم! آمدی با «سر»...خدایا حاجتم- -شد برآورده، اگر چه آرزو مشکل شده جانِ من بابا کجا بودی که مویت سوخته؟! دست-بردن بین مویَت؛ مو به مو مشکل شده عمه زینب(س) تازیانه خورد جای ما همه نا ندارم! گفتنِ راز مگو مشکل شده زجر(لع) بسکه بر دهانِ من زده با پشتِ دست زخم بر لب دارم و این گفتگو مشکل شده میگذارم این سرت را آنطرف پهلوی خود چون برایم دیدنِ از روبرو مشکل شده سنگ خورده روی چشمانم سرِ بازار شام تار می بینم! برایم جستجو مشکل شده میکشم دست کبودم را به روی صورتت بوسه بر پیشانی و زخم ِ گلو مشکل شده!
س از حرم رفتی و آتش زده شد بال وپرم بعد تو ریخته شد خاک یتیمی به سرم چه فراقی و چه داغی که ندیده چشمم در همین فاصله از زندگی مختصرم چند روزی‌ است که از حال دلم بی خبری چند روزی است که از حال سرت بی خبرم شانه ی سنگ شده جایِ سر دختر تو جایِ آغوش تو ای کوه ترین مرد حرم مو ندارم به سر و سوخته گیسویی که می رسیده است زمانی قد آن تا کمرم کاش میشد که دوباره به مدینه برویم تا که انگشتر ی از شهر برایت بخرم کفتر جلد سر و دوش عمویم بودم حال با حرمله و شمر و سنان همسفرم سیلی و هلهله کم بود که با زخم زبان هر کسی زد نمک طعنه به زخم جگرم گر‌ چه گیسو و سرم سوخت ولی شکر خدا معجر سوخته ای هست ببندم به سرم کاش می شد که نخی از گل پیراهن تو باخودم محض تبرک به مدینه ببرم آبرو بود که از کاخ ستم می بردم باهمین اسلحه ی اشک و همین چشم ترم دست و پا گیر‌ شدم مرحمتی کن بِبَرم که در این قافله با تاول پا دردسرم بین زهرا و رقیه چه شباهتهایی است! کشته سیلیِ بعد از غم داغ پدرم
#واحد_سنگین چی بگم از سختیای قافله کاش بابا جون بالای نی نبودی هی عقب افتادم و هی رسیدم پیش چشمم هی بودی هی نبودی بااینکه سوخته موهات هنوزم از همه باباها سری بیا باهم حرف بزنیم حرفای بابا دختری رو نیزه دست دشمنی ولی بابایی منی من الذی ایتمنی بابا بابایی شنیدم یه شهری تو راهمونه کاش یکم با ماها مهربون باشن کاش بفهمن که ماهم مسلمونیم کاشکی مرهم واسه زخممون باشن الهی که نذارن که چشمی آروم بباره با خودش کاشکی یه دختر واسه من چادر بیاره با خودش سنگینه دست دشمنو سنگینه گوشای منو خوب بلدن سنگ زدنو بابا بابایی منو باز پیدا کنی یه شب بابا خودتو هرجوری که شد برسون تاول پامو فراموش می کنم اگه باز بیای بریم به خونه مون بیا بریم یه جایی که هیشکی حرفی از آشوب نزنه وقتی که قرآن میخونی روی لبت چوب نزنه برای رگای حنجرت سوختگی موی سرت میمیره آخر دخترت بابا بابایی
بعدِ دوری از تو تنها گریه شد کارم پدر روضه ی بی وقفه ام ، در حال تکرارم پدر من چه شب‌هایی که پای نیزه‌ات خوابم نبرد پس خیالت تخت ، امشب با تو بیدارم پدر می توانی سر روی پاهام بگذاری خودت؟ نا ندارم تا تو را از طَشت بردارم پدر تک‌تک آمار زخم صورتت دست من است این چنین آموختم تا خوب بشمارم پدر! این اواخر راه می افتم شبیه مادرت هر زمان پا می شوم دنبال دیوارم پدر گوشوارم باعث این گوش‌های پاره شد تا ابد از هرچه زیور هست..،بیزارم پدر عاشق بازار رفتن با تو بودم، نه سنان... تو ندیدی با چه وضعی بُرده بازارم پدر زجر می خوابید و پا می شد..،کتک می زد مرا هیچ تفریحی ندارد غیر آزارم پدر من فقط یک خُرده جا خوردم ، زبانم کُند نیست آه! کُلِّ شام می خندد به گفتارم پدر من کجا ، عمّه کجا ، بزم حرامِ مِی کجا... رنگِ چوب خیزران شد رنگِ رخسارم پدر ناگهان بحثِ کنیزی شد ، سکینه آب شد... حرف خود را قطع خواهم کرد ، ناچارم پدر! ▪️ جان هرکس دوست داری با خودت من را ببر راحتم کن از خیال اینکه سربارم پدر 🔸شاعر: =============================
شباش که سوز داشت اما خرابه از آهِ غربت من گرم می شد دو دست سردی داشت این زجر اما تا می زد صورت من گرم می شد جامون داد ماها رو بین خرابه چقدر این شهر امیر پستی داره بابا ، این دختره مثل باباشه همیشه با خودش چوب دستی داره رو دستام جای شلاقای زجره کی گفته واسه تو من خون نمیدم دارم میرم دلم می سوزه واسش دیگه زحمت به عمه جون نمیدم مثه زینب عزادار تو هستم اینم از معجرم رد خونابه من اینجا میمونم روضه بگیرم حسینیه میشه اخر خرابه چقد خاکی شدی موهای بابام لبای خشکیدش ، خسته نباشی چشای مهربونش قول میدی تا وقتی زنده ام بسته نباشی 🔸شاعر: =============================
این است پیامی از دردانه به دردانه از نی بنگر ما را ویرانه به ویرانه یک خانه پر از سنگ و یک خانه پر از هیزم فرق است پذیرایی کاشانه به کاشانه زخم است سرم از بس شانه نشود مویم خون است دل شانه دندانه به دندانه چون شمعم و از اهم  یک قافله می‌سوزد شرمنده از آن هایم پروانه به پروانه هم چوب لبت میخورد هم جام به دستش بود می ریخت به دلها خون پیمانه به پیمانه 🔸شاعر: =============================
تو بهشت این جهانی که به شوکتم می آیی چه شبی شود شبی که ، تو  به خلوتم می آیی... به دویدنت ز خیمه، دم احتضار اصحاب تو درست لحظه ای که  پُرِ حسرتم می آیی ... نه به وصل، ناز داری، نه به پا نیاز داری پدر منی و با سر  به عیادتم می آیی شده مرقد تو نیزه ، به طواف تو دویدم شده مرقدم خرابه ، به زیارتم می آیی ؟! تو شبی بدون دعوت به تنور رفته بودی به سر مزار من نیز ، به دعوتم می آیی 🔸شاعر: =============================
دختر غم زده خرابه هام آرزویی ندارم غیر بابام می‌خوام امشب تا سحر صدات کنم ولی لکنت افتاده توی صدام من که تو آغوش تو می‌خوابیدم قبل خواب باید تورو می بوسیدم حالا سر به روی خاکا می‌زارم دیدنت تو خوابه  تنها امیدم اگه من پرم شکست بابا فدات چشامم نمی‌بینه فدا چشات پر زخمم ولی من یه درد دارم بابایی خیلی دلم تنگ برات روی خاکا بابایی کشیدمت خم شدم یه دل سیر بوسیدمت تموم غصه من همین شده وقتی رفتی خواب بودم ندیدمت رفتی و با سیلی از خواب پریدم نفسم بند اومد از بس دویدم تا صدات زدم بابا منو زدن پناهی جز عمه زینب ندیدم بابا کل حرم و آتیش سوزوند چادر خواهرمو آتیش سوزوند اگه شونه نمیشه موی سرم معجر رو سرمو آتیش سوزوند گل سر دیگه برا موهام نخر دیگه خلخال واسه پاهام نخر لاله گوشم ببین زخمی شده گوشواره بابا دیگه برام نخر من که بودم روز آهوی حرم نمیتونم دیگه حتی راه برم همش از قافله ها جا میمونم تازیونه می رسه تا ببرم بابایی بال و پرم درد می‌کنه زخمای چشم ترم درد می‌کنه از شبی که افتادم از رو ناقه هنوزم موی سرم درد می کنه مثل شمعی پیکر من آب شده صورتم با زخم سیلی قاب شده مثل مادرت که بی هوا زدن بی هوا زدن تو این جا باب شده شبی که گم شده بودم زجر اومد عمو جون نشنوه بابا بد می زد قد به من به چکمه هاش نمی رسید بی هوا به پهلو هام .... می زد  اومدی و گره من وا شده آخرای  عمر این زهرا شده هر کسی منو تورو دیده می گه این سه ساله پیرتر از بابا شده 🔸شاعر: =============================