|⇦•مراسم احیا ...
#توسل ومراسم قرآن به سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدراجراشده#شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان
شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، شب اندازهگیری و بررسی امور سال آینده ی ماست. شب بیست ویکم شبِ ثبت وضبط امور انسانهاست.وشب بیست وسوم طبق روایات شب امضای ولی الله الاعظم آقا امام زمان است...
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: "أِنَّ اللّهَ تَعالی یَعْمُر الْمَلائِکَه فی هذِهِ الْلَیْلَه"، یعنی لیلةَ القدر، خداوند متعال به فرشتگان خودش امر میکنه:"أَنْ یَحْبِطُ مَعَ جِبرائیل و مِیکائیل مِن سِدْرَةَ المُنتَهی مِنَ الاَرض فِی أرٰبَعَةمَواطِن"همه از سِدرةَ المُنتهی به همراه جبرائیل ومیکائیل علیهم السلام به سمت چهار مکاندر زمین فرود بیایید."عَلی سَطْحِ الْکَعبَه و عَلی قَبرِ رَسولِ اللّه وفی بَیتِ المَقْدِس وطور سَیْنا".ملائکه بر این چهار مکان فرود میان."ثُّمَّ یَقولُ جَبرَئیلَ تَفَرَّقوا" بعدجبرئیل به فرشتگان می فرماید: که روی زمین پراکنده شوید"فَیَتَفَرَّقون فَلا یَبْغی دارٌ و لا حُجرةٌ فِیها مؤمنٌ أَو مؤمنةٌ الا و تَأتیه مَلائِکَه" ملائکه در زمین پراکنده میشن به نحوی که هیچ جایگاهی در زمین نیست حتی گوشه ی یه اتاقی، گوشه ی یه خونه ای که در آن مؤمن و مؤمنه ای باشند که ملائکه میان سراغ اینا، شروع میکنن به: "یُهَللِونَ یُسَبِّحونَ ویَسْتَغْفِرون کُلَّ لَیْلِ أُمَّةِ مُحَمَّد".فرشته ها میاندور اینهارومیگیرن شروع میکنن تا صبح به استغفار کردن، تحلیل کردن و تسبیحکردن....
مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی مي فرمايند: امشب شبی است برای ترمیم گذشته، وترسیم آینده است.
قرآنها را باز کنید...
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتَابِکَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِیهِ وَ فِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَ أَسْمَاؤُکَ الْحُسْنَى وَ مَا یُخَافُ وَ یُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقَائِکَ مِنَ النَّارِ.
قرآنهارابرسر بگذارید...
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ.
بِکَ یا اللّه ...
ده مرتبه :بِمُحَمَّدٍ
ده مرتبه : بِعَلِیٍ
ده مرتبه: بِفَاطِمَهَ
ده مرتبه: بِالْحَسَنِ
ده مرتبه: بِالْحُسَیْنِ
ده مرتبه :بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍ
ده مرتبه: بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ
ده مرتبه: بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍ
ده مرتبه: بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍ
ده مرتبه: بِالْحُجَّةِ
آقا امام زمان ای قطب عالم امکان يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ.
.
مراسم قرآن به سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدراجراشده#شب_نوزدهم ماه مبارک رمضان
"اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ"
اینجا موضع اجابت دعاست، من سکوت می کنم.هر دعایی از ذهنت رد میشه فقط من چند نکته بگم: اول اینکه اگه میخوای دعات مستجاب بشه برای بقیه دعا کن، بقیه رو شریک در دعات کن.
دوم اینکه دعات رو کم نخواه، بالا بگیر،نگی من فلان چیز رو میخوام...
سومین نکته هم اینکه امشب، شب قدر میخوام یه کلمه راحت به شما بگم...میدونی یعنی چی؟!
خدا نازت رو خریده...باور کن! شب تقدیره... امشب میگه خودم گفتم: هرچی میخوای بنویسی، بنویس! من امضا می کنم...
امشب خودت بنویس... چیزای بزرگ بزرگ از خدا بخواه... فرمودند: شب قدر هم شب رفعه هم شب دفعه... یعنی اگه الان گرفتار بلایی هستی، مریض داری... اینا همه حساب داره دیگه... اگه بدهی داری، اگه آبروت در خطر افتاده، اگه قبضِ قلب پیدا کردی، اون حال معنوی رو نداری، اشک چشم نداری... اینا همه بلا هست.. البته یک وجهش این می تونه باشه... از خدا بخواه، امشب شب رفعه، اینا رو رفع می کنند..
دومیش شب دفعه، یعنی شبِ بیست و یکم، یعنی اگه قراره امسال بلایی سرت بیاد... امشب بگو اگه تو میخوای من رو بزنی... آخه من مگه کی ام؟ اگه فلان بلا سرم بیاد... فلان مشکل برام پیش بیاد... امشب التماس کن... امشب دفعش می کنه... امشب امام زمان نگاه می کنه، باور کن...
امشب ثبت و ضبط می کنند... شب بیست و یکم می نویسند... شب بیست وسوم هم میدن محضر امام زمان، آقا امضا کنه سرنوشتت رو...
امشب خوب بخواه... بذار امام زمان نگاه کرد بگه معلومه گریه کن حسینه... چیزای خوب خوب خواسته... حالا قرآنا رو بر روی سر بگیرید...دل آدم آروم میشه...
" اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ..."
خدا رو به خودش قسم بده..."ده مرتبه بک یا الله...."
"ده مرتبه بمحمد صلی الله علیه و آله و سلم..."
امشب از سر شب دلم تو هول و وَلاست... امشب میدونی چرا دلت نگرانه؟ امشب دل همه کائنات نگرانه، فقط دل یه نفر آرومه... وارد مسجد شد همین روزا...
*وارد مسجد شد امیرالمؤمنین، شروع کرد خطبه خواندن، بعدِ جنگ نهروان، میگه خطبه رو که خوند بالا منبر، یه نگاه به چپ و راست کرد دید ابی عبدالله نشسته کنار منبر. روایت میگه با این لحن صدا کرد "یا ابا عبدالله!"... ابی عبدالله فرمودن:جانم یا امیر المؤمنین! صدا زد: حسینجان! چند روز از ماه رمضان گذشته؟ صدا زد: یا امیرالمؤمنین! هفده روز مانده، میگن: امیرالمؤمنین تا شنید دست کشید به محاسنش، راوی میگه دست به محاسنی کشید که اون روز دقت کردم همه اش سفید بود. مگه امیرالمؤمنین چند سال داره؟ شصت وسه سال.. صدا زد: دیگه چیزی نمونده اینمحاسن به خونم خضاب بشه...
مثل امشب شبِ نوزدهم خونه ی دخترش بود، تا خود صبح هی بلند میشد مینشست. امام حسن میگه: رفتم محضر بابام دیدم نشسته خوابیده، صدا زدم بابا بیداری؟ صدا زد: حسن جان! بیدارم. گفتم: بابا چی شده؟ گفت حسنجان! همینجوری که نشسته بودمخواب به چشمم اومد. پیغمبر رو خواب دیدم، حسنجان! گلایه ی این مردم رو به پیغمبر کردم، گفتم: یا رسول الله! خسته ام کردن. پیغمبر اکرم صلوات الله علیه فرمود: سبحان الله! علی جان نفرینشونکن. میگه عرض کردم یا رسول الله نفرین میکنم، خدا من رو ازشون بگیره یکی مثل خودشون رو برخودشون مسلط کنه... پیغمبر فرمود: علی دیگه چیزی نمونده عزیزم...
امروز تا صبح میگفت: سی ساله غصه میخورم، سی ساله دارمحرفم رو به چاه میزنم. دیگه بسه، دیگه از زندگیِ بدون زهرا خسته شدم.
سحر حضرت علی از خانه خارج شد وارد مسجد شد. میگن: وارد مسجد شد صدا می زد: الصَّلوة،الصَّلوة... همه رو بیدار کرد به اون نانجیبم رسید زد به پاش گفت بلند شد نمازت روبخون، میگن: مولا آرام آرام وارد مأذنه شد، قدم روی این پله های مأذنه کوفه میذاشت، صدا می زد: "الله اکبر، الحمدالله رب العالمین، سبحان الله" حضرت زینب تو خونه ی اُم کلثوم، یهو دیدن، صدای اذانِ علی از مسجد بلند شد.
زینب صدا میزنه بابا یه بغضی توصداته، بابا چقدر لحن اذان گفتنت شبیه اون قرآن خوندنت تو مدینه شده بابا...کدوم قرآن خواندن؟بابا یادت میاد سر مادر تو بغلت بود یهو با نگاش به تو نگاهکرد، صدا زد: علی بگو بچههام رو از حجره بیرون ببرن... بابا یادت میاد مادرم بهت گفت علی برام قرآن بخون. بابا یادت میاد شروع کردی قرآن بخونی" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَن الرَّحِيمِ، يس، وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ..."
بزرگی اینجوری روضه میخوند: به دل علی افتاده بود عُمر فاطمه به اندازه یه یاسین مونده، هی میخوند برمیگشت به فاطمه نگاه میکرد،"يس، وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ"نرو فاطمه...
اذان تمام شد آمد پایین ایستاد برای نماز، بعضیا میگن نماز نافله صبح بوده. آقام وارد سجده شد نانجیب شمشیر رو بالا آورد مولا میخواد سر از سجده برداره نانجیب شمشیر رو بالا گرفت. زمینیا میگننزن، آسمونیا میگننزن، فرشته ها میگن نزن، یه خانومی هم معجر دست گرفته، فاطمه میگه نزن. هم مولا حرکت کرد سر رو بالا آورد همنانجیب شمشیر رو پایبنآورد، چنان ضربه به فرق سر مبارک خورد صدای ضجّه آسمان را پرکرد: علی را زدند. روایت میگه: وقتی زمین خورد اماممجتبی دوید سر بابا رو بغل گرفت مردم ریختن دور علی خون از سرش داره میره .عمامه رو سفت بالا سرش بستن، روایت میگه با گوشه چشمش آسمون رونگاه می کرد ومی گفت: "الحمدالله ..الحمدالله، سبحان الله...."
جانورند حسین ایاخ طرفندیدی. جان ورند عباس بله سیزیلیردی بابایه.آقا ئوزونن یخیلدی یخیلاندا زهرانی یادینه دوشدو، مسجیده آسیمانه باخیردین علی، اما سلام اولا اوآقایه که گودی قتلگاهد یخیلمیشدی گوزونون قیراخینن آسیمانه باخیردی، بیدن نانجیب اَل آتدی محاسنینه آقامی ئوز اوستن دولاندوردی گوردولر حسینگوزونون قیراخینن آسیمانه باخیر ..آتلارین ایاقی سسی گلیر. امام صادق علیه السلام بویوردو: گوزوخیمه لر باخا باخا جان ورده ..
چوخ خیمیه باخما من اوزومدم حسینچیم
توکلدور خیمه لر وای ابالفضل اویان .
ده مرتبه همه با هم: "بعلی....علیه السلام"
سِرّ شب قدره...باور کن عرش خدا به لرزه می افته...
ده مرتبه:"بفاطمة...سلام الله علیها"
در خونه ی کریم بریم...ده مرتبه:"بالحسن...."
حسین....رحمة الله الواسعه....ده مرتبه:"بالحسین....علیه السلام"
ده مرتبه:"بعلی بن الحسین...علیهماالسلام"
ده مرتبه:"بمحمدبن علی...علیهماالسلام"
ده مرتبه:"بجعفر بن محمد...علیهماالسلام"
ده مرتبه:"بموسی بن جعفر...علیهماالسلام"
*ملت ایران زیر سایه امام رضاست...اینجا مملکت امام رضاست...
ده مرتبه:"بعلی بن موسی...علیهماالسلام"
ده مرتبه:"بمحمدبن علی...علیهماالسلام"
ده مرتبه: "بعلی بن محمد...علیهماالسلام"
ده مرتبه: "بالحسن بن علی...علیهماالسلام"
*هر کجایید قبل از اینکه خدا رو به امام زمان قسم بدید، یابن الحسن! کجا داری امشب برای ما دعا می کنی؟ من همه بدبختیم اینه تو رو فراموش کردم... تو رو یاد نمی کنم اینطوری شدم...
مردم همه با هم بگید: "یا اباصالح ادرکنا...یا اباصالح ادرکنا...یا اباصالح اغثنا...یا اباصالح اغثنا..."
مرحوم آیت الله ناصری از خدمتشون پرسیدن: چه کار کنیم دلامون برای امام زمان آماده بشه؟ فرمودند" این ذکر خیلی پروازتون میده تا کنار امام زمان... "یا اباصالح ادرکنا ادرکنا، یا اباصالح اغثنا اغثنا...."
ده مرتبه از سویدای دل صدا بزن:"بالحجة...علیه السلام"
همه با هم دستات رو بیار بالا...قرآن هم رو دستت بگیر... امشب فقط همین رو میخوام... امام زمان بیاد همه مشکلات حل میشه...
امشب ما برای کدوم گناهانمون توبه کردیم؟ فقط گناهان شخصیمون؟ ماها یاد گرفتیم فقط برای گناهان شخصیمون استغفار می کنیم... والله گناهان اجتماعی هزاران بار خطرناک تره...
پیغمبر اکرم وقتی فرمان دادند از مکه هجرت کنید... حالا خونه زندگی دارند تو مکه... کجا بریم یا رسول الله؟ زن و بچه و مال و منال و خونه زندگیمون اینجاست...کجا بریم؟ پیغمبر اکرم فرمودند: دستوره، باید بریم... همه هجرت کردند...اومدند کجا موندند؟ تو کوچه و خیابون.... طرف که صاحب خونه و زندگی بود... اومدند کنار مسجد...شدند اصحاب صُفّه... زن و بچه تو کوچه... امتحان انصار چی بود؟ یه اتاق... دو تا اتاق بیشتر نداره... پیغمبر اکرم فرمود: برید یکیش رو بدید.. پرده بکشید نصف اونا نصف شما...
پیغمبر اکرم گاهی می آمد کنار این بندگان خدا... می نشستند روی سکو زیر آفتاب...
غذا نداشتند که... پیغمبر گاهی اوقات خرما می آورد... میگفتند یا رسول الله! چند روزه غذا نخوردیم... حالمون خوش نیست... می فرمودند:صبر کنید... خدا بزرگه... بعد از من بعضی هاتون به مال دنیا می رسید... خواست خوشحال بشه، پیغمبر چنان مذمتی کرد... یکیشون اونقدر تحت تاثیر بود که گفت ازدواج نمی کنم نه خونه میسازم... میرم تو بیابونا زندگی می کنم... اینکه شما گفتید...
پیغمبر بهش فرمودند: پس چطور میخوای امربه معروف و نهی از منکر کنی؟
فهمیدی یعنی چی؟! یعنی همه دین در این اجمتماعی بودنه... اینکه میگن شب قدر،م ومنین کنار هم جمع بشن،دعا کنند... چون تکی دعا نمیشه...نمی صرفه... برای اینا توبه کردی؟ امشب توبه کردی خدایا من چقدر دل سوزوندم؟
امشب توبه کردی چقدر تو اجتماع باید کار می کردیم و نکردیم؟ برای اینا باید توبه کرد... گناهان فردی بده ولی باید برای اینا هم توبه کرد... گناه کبیره ای بالاتر از دل شکستن اجتماعی نیست..
بی تفاوتی نسبت به مسائل اجتماعی نیست... امام باقر فرمودند: در ائتلاف قلوب مؤمنین امام زمان میان... یه عروس و مادر شوهر تو این جامعه نمیتونند زندگی کنند... چه انتظاری داریم امام زمان بیاد؟ همسایه با همسایه نمیتونه... بچه هیاتی با بچه هیاتی... تا وقتی یاد نگرفتیم از اشتباهای هم بگذریم... امام زمان میاد از ما امتحان مواسات می گیره...
آقای عزیز! فلان جا خونه داری؟ بله آقا... محضر شما... میری از پایین شهر یک نفر رو بر میداری میای یه طبقه مال اون.. یه طبقه مال تو...
آماده ای؟ ما برای کوچک تر از این آماده نیستیم... اگه آماده نیستیم امام زمان نمیاد... این جوری دعا کن: خدایا! ائتلاف بین قلوب مؤمنین رو زیاد بفرما، قلب های ما رو نسبت به هم مهربان بفرما...
خدایا ما رو برای فرج امام زمان مهیا بفرما... خدایا چندساله این مردم تحریمن.. خدایا اجر این مردمی که زیر بار تحریم ایستادند به خاطر امیرالمومنین و بچه های علی... خدایا امشب مزد این ها رو فرج امام زمان قرار بده...
.
.
از اعمال #شب_نوزدهم :
✓اول :
صد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَاَتوبُ اِلَیه
✓دوم :
صد مرتبه اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
به مسجد می رود معنا کند روح عبادت را
به مسجد می برد با خود علی امشب شهادت را
دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب
فرادا می کند در سجده ی دوم جماعت را
مگر اینبار در بستر بخوابد ساعتی آرام
که سوزانده است عمری در فراقش خواب راحت را
برای کشتنش از بدر تا محراب ، راه افتاد
ندیدم هیچ جا از تیغ ، تا این حد سماجت را
چنان آغوش واکرده است رفتن را که تا امروز
میان مرگ با انسان ندیدم این قرابت را
سحر ، در کمتر از یک لحظه ارکان هدی لرزید
مگر گویاتر از این بود تفسیر قیامت را ؟!
رها شد نغمه ی فزت و رب الکعبه در عالم
علی می خواست دریابیم معنای سعادت را
بلی گفتیم عشقش را و اینک چارده قرن است
به دوش شیعه می بینم غم بار امانت را
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
____________________
شهادت_امیرالمومنین_حضرت_علی_علیه_السلام
بابا اتاق پر شده از بوی مادرم
وقتش رسیده پر بکشی سوی مادرم
دیگر خجل نباش تو از روی مادرم
فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم
از پشت در دوباره تو را می زند صدا
تا که به دست تو بدهد محسن تو را
سی سال در نبودن مادر شکسته ای
پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای
در کوفه های درد مکرر شکسته ای
از مردم و نبودن باور شکسته ای
گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر
این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر
یادت که هست مادر ما قد خمیده بود
یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود
یادت که هست محسن خود را ندیده بود
یادت که هست غنچه خود را نچیده بود
آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد
موی منم شبیه تو بابا سپیده شد
مادر رسیده عطرپیمبر بیاورد
تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد
مرهم برای این دل پرپر بیاورد
تا خار را زدیده تو در بیاورد
حرفی بزن که مونس تو مادر آمده
حالا که استخوان زگلویت در آمده
بابا بگو به مادرم از غصه های من
از کوفه های بعد تو و ماجرای من
از بی حسین گشتن من از عزای من
از کوفه گردی من و از کربلای من
بابا بگو که زینب خود را دعا کند
بعد از حسین زود مرا هم صدا کند
مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد
گریه برای گودی یک قتلگاه کرد
پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد
نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد
وشمر جالس ... نفس مادرم گرفت
سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت
#رحمان _نوازنی
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
دیگر برایم دلخوشی معنا ندارد
وقتی تو را بابای من دنیا ندارد
رفتی ؛یتیم بی قرار شهر کوفه ...
...حس کرد تازه طفلکی بابا ندارد
رفتی برای زینب تو خستگی ماند
دیگر پرستارت به پیکر نا ندارد
خونت نوشته گوشه محراب مسجد
این کوه طور عاشقی موسی ندارد
دنیا پدر جان تا خود روز قیامت
مانند تو گریه کن زهرا ندارد
رفتی و از این شهر بردی مهربانی
کوفه برای ماندن ما جا ندارد
رفتی خیال دشمن تو گشت راحت
در سر به غیر از فکر عاشورا ندارد
فکری به حال روزگار دخترت کند
در روزهایی که حرم سقا ندارد
#محمد _حسین_ رحیمیان
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
فرقِ سرم وا شد ولی دردم دوا شد
حیدر از این دنیای بی زهرا رها شد
فزت و رب الکعبه رو گفتم بدونن
زخم سرم زخم دلم بوده که وا شد
زخم بدن راحت تر از زخمای نیشه
زخم زبون میزد به من دنیا همیشه
گفتن که ماهش توی کوچه خورده سیلی
حق داره خب توو کوچه آفتابی نمیشه
یادم میاد گفتی که تا آخر باهاتم
ای یاس من از تو چی مونده غیر ماتم؟
روی در و دیوار، ثبته خاطراتت
پرپرشدی تو بین دفترخاطراتم
گفتم چرا به رفتنت اصرار داری
گفتی باید ثابت کنم تو یار داری
یادم نمیره با سراپای وجودم
گفتم نرو زهرای من! تو بارداری...
توو قبر خوابیدی و بیدار تو هستم
مشتاق مرگ و صبح دیدار تو هستم
با خنده و عطر و حنا بعد از تو قهرم
من بیست و نه ساله عزادار تو هستم
این غصههای کهنه جا کرده تو سینه
آره دیگه... دنیای بی زهرا همینه
این زینبم غصه زیاد داره، بذارید
حداقل دیگه منو اینجور نبینه
روزی همینجا رو سرش سنگا میبارن
سر به سرش توو کوفه شاگرداش میذارن
توی گلیم آوردنم، طاقت نیاورد
میمیره حرف بوریا پیشش بیارن
سنگه خلاصه دشمن اصلی شیشه
شد وقت رفتن دمدمای گرگ و میشه
خون خیلی از من رفته و خشکیده لبهام
آدم که زخمی باشه دائم تشنه میشه
از تشنگی هر آدمی از حال میره
یک ساعتش واسش قد یک سال میره
فکر حسینم، دردمو از یاد بردم
تنها و تشنه لب ته گودال میره
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
____________________
🏴سبک نوحه سنتی مسجدی شب ضربت خوردن مولا امیرالمومنین علی علیه السلام
#نوحه_شب_نوزدهم
#دهد_منادی_این_ندا
بند اول
دهد منادی این ندا
تهدمت والله ارکان الهدی
قتل ابن عم المصطفی
قتل علی المرتضی
مسجد کوفه غوغا بپا شد
ساقی کوثر حاجت روا شد
در ره دین و قرآن فدا شد
آه و واویلا مظلوم علی جان
بند دوم
مظلوم عالم کشته شد
با ضربِ کاریِ دشمن خدا
در صلات صبحه نوزدهم
فرق سرش شد دوتا
قتلگاهش محراب دعا شد
رستگار از شمشیر جفا شد
قاتل او اشقی الاشقیا شد
آه و واویلا مظلوم علی جان
بند سوم
خدا کند که زینبت
نیاید و نبیند آن زخم سرت
حال دگرگونت نبیند آن
دختر غم پرورت
پیش رو دارد او کربلا را
قتلگاه و شمر بی حیا را
آن جدا راسه بر نیزه ها را
آه و واویلا مظلوم حسین جان
.
#شب_قدر
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
از لطف و دستگیری تو حرف می زنم
از شیوهٔ امیری تو حرف می زنم
از وصله وصله هاي رداي خلافتت
مولا ز بي نظيري تو حرف می زنم
از سفره های نیمه شبت در خرابه ها
از کهکشان شیری تو حرف می زنم
بر شانهٔ تو جای یتیمان کوفه بود
از اوج سر به زیری تو حرف می زنم
از چاه اشک و آه فراق و حکايتِ
شبهاي گوشه گيري تو حرف مي زنم
از بیست سال خانه نشینی و بی کسی
از غربت غدیری تو حرف می زنم
ديگر نفس به سينهٔ من حبس مي شود
وقتی که از اسیری تو حرف می زنم
داغ تو بیشتر به دلم چنگ می زند
هر چه که از دلیری تو حرف می زنم
از کوچه ها و روضهٔ يار جوان تو
از ماجراي پیری تو حرف می زنم
دستان حيدري تو را صبر بسته بود
آنروز اگر که پهلوي مادر شکسته بود
#یوسف_رحیمی
.
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی
که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین هستی
جهان عمریست درماندهست در تردید و شک، اما
تو خود عینالیقین، روحالیقین، حقالیقین هستی
من از فتحِ درِ خیبر به دستان تو فهمیدم
که تو دست توانمند خدا در آستین هستی
سرِ در چاه را باور کنم یا ذوالفقارت را؟
که گاهی آنچنان هستی و گاهی اینچنین هستی
بگو از استخوان در گلو، از خار در چشمت
که پر از خطبههای ناتمام آتشین هستی
بگو چشم نبی روشن، بگو چشم حسودان کور؛
برای فاطمه تنها تو در عالم قرین هستی...
از آن روزی که چشمم باز شد، در گوش من خواندند:
«که تو تا لحظۀ آخر، امیرالمؤمنین هستی»
🔸شاعر:
#سعید_تاج_محمدی
____________________
.
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
باید شب قَدرَت مرا آدم بسازد
حُر و زهیر و عابس و اَسلم بسازد
باید مفاتیح الجنانِ "شیخ عباس"
دل را که شد ویرانه دست کم بسازد
یارب به من اشکی بده سازنده باشد
اشکی بده از بندهات میثم بسازد
چشمی بده تا خوب را بشناسم از بد
تنها نگاهم را بدوزم سمت گنبد
دستی بده دست از تهیدستان بگیرم
دستی بده تا راه بر شیطان بگیرم
پایی بده جز در ره مولا نکوبم
پا جای پایی چون "ابوموسی" نکوبم
دل میکند وابسته از دنیا به سختی
دنیا بِده اما نه دیگر تاج و تختی
میلی بده از جام همدردی بنوشم
در سیل ماتم نذر هم نوعم بکوشم
عزمی بده آمادهی ایثار باشم
وقت ضرورت راهی پیکار باشم
نسلی بده عشق شهادت در دل آن
نسلی بده "فهمیده" باشد حاصل آن
جانی بده سرشار از نور ولایت
لب تر کند مهدی کنم تقدیم حضرت
هر کس به نوعی میکند نجوا شبانه
من هم بخوانم از شهادت عاشقانه
زیباترین نثر مناجاتم جهاد است
امروزه وقتی صحبت از "جنگ اراده "ست
جزءِ مجاهدهای در راه خدایم
سجادهام حکم کفن دارد برایم
بر نفس سرکش راه طغیان را ببندم
با معنویت در دو عالم سربلندم
بیش از چهل سال گذشته پای کاریم
وقتی که خرمشهرها در پیش داریم
رمز بقا قطعاً به دست مردم ماست
این اولین تحلیل گام دوم ماست
ما را سفارش میکند آقا به تقوا
لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا
**
درس دبستان امیرالمؤمنین است
گوشم به فرمان امیرالمؤمنین است
نص اشداء علی الکفار یعنی
منشور قرآن امیرالمؤمنین است
حکم پدر دارد برای خاک یعنی
ایران هم ایران امیرالمؤمنین است
هرکس به هر جایی رسید از دار دنیا
مدیون احسان امیرالمؤمنین است
عمری محدث بودن و از غیب گفتن
این کار سلمان امیرالمؤمنین است
در کعبه مولایم علی آمد به دنیا
پس صاحب خانه امیرالمؤمنین است
ساعات خوب زندگی ما همیشه
در زیر ایوان امیرالمؤمنین است
حبل المتینم هست و فردای قیامت
دستم به دامان امیرالمؤمنین است
با دست او حق سفرهاش را پهن کرده
هر بنده مهمان امیرالمؤمنین است
زهرای مرضیه همیشه دوست دارد
چشمی که گریان امیرالمؤمنین است
شخص پیمبر بانی بزم عزایش
چشمان زهرا نیز میبارد برایش
مرغ دلم پر میزند بر بام کوفه
حلوای ختم مرتضی در کام کوفه
می ریزد از غمهای خود در جان دختر
وقتی که بابا میشود مهمان دختر
از غصه دیوارِ دلِ دختر ترک خورد
وقتی که بابایش فقط نان و نمک خورد
آماده دارد میشود بر قتل حیدر
قومی که هر شب میوه از باغ فدک خورد
سی سال پیش، از پا در آمد مرد خیبر
وقتی میان کوچه ناموسش کتک خورد
دلواپس فردای بابا اُم کلثوم
باید بخواند روضهها را اُم کلثوم
از خانه که بابای از گل بهترم رفت
گفتم که دیگر سایهی روی سرم رفت
دیدم به چشمم گوییا تا مسجد شهر
پشت سر بابا دوباره مادرم رفت
دیدم از این کوچه شروع کربلا را
هجده سر بر روی نیزه از حرم رفت
زیر سر سیلیِ سنگینِ سنان بود
از بعد غارت سوی چشم خواهرم رفت
چشم علی مرتضی را دور دیدند
در راه اگر دستی به سمت معجرم رفت
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
____________________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
زبانحال حضرت ام البنین در غم مولا
بعد تو با غمت ای حضرت مولا چه کنم
با دل غم زدهء عترت طاها چه کنم
پسرانم به فدایِ پسرانِ زهرا
با غم بی کسیِ زینب کبری چه کنم
خانه بی روی تو غمخانهء من شد ، اما
با ردِ خونِ سرت کنج مصلّا چه کنم
بی تو درمانده ترین مادر تاریخ منم
بی تو در سیل بلا یک زن تنها چه کنم
سیر کی میشود این قوم به یک ضربت تیغ
جگر پارهء در طشت حسن را چه کنم
یادگاری دو کفن مانده ز زهرای بتول
با حسینت که شود کشته به صحرا چه کنم
گر سرت گشت دو تا بر سر تن باقی بود
با سرِ همسفرِ نیزهء اعدا چه کنم
🔸شاعر:
#داریوش_جعفری
____________________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
رها از رنج هجران و غم دنیا شدم زهرا
سرم بشکست و غرق خون ز سر تا پا شدم زهرا
میان سجده ام وا شد گره از کار و بارِ من
نبودی تا ببینی از فراغت ، تا شدم زهرا
اگر چه بوده ام روزی یگانه فاتح خیبر
پر از آه و غم و نجوای یا زهرا شدم زهرا
یتیمان را شریک غصه و سختی منم ، حالا
دلیل گریه های عترت طاها شدم زهرا
حسین و مجتبی را یک طرف همناله ام اما
ز یکسو همنوا با دختری تنها شدم زهرا
حسینت را به طفل ارشد ام البنین دادم
منم ساقی و مداح لب سقا شدم زهرا
پر از دلشوره در این کوفه و این کوفیانم لیک
به حال احتضار از فکر عاشورا شدم زهرا
در اینجا خیمه ای دارم کنارم باغی از گلها
ولی گریان سیلی بر رخ گلها شدم زهرا
دمی شادم که میبینم رخ دردانه دلدارم
دمی هم غصه دارِ زینب کبرا شدم زهرا
🔸شاعر:
#داریوش_جعفری
____________________
#شب_قدر
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
از تو سر و زمادر من سینه ای شکست
تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم
جدم که نیست در بر تو مادرم که نیست
دارم برای چند نفر سینه میزنم
من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت
زخمی که شد عمیق مداوا نمیشود
گر چند ضربه هم زده بودن باز هم
پیشانی تو بیش از این وا نمیشود
گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند
می خواهم از بیان خودت بشنوم بگو
گفتند گفته ای که تماشام میکنند
میخواهم از زبان خودت بشنوم بگو
بابا خودت بگو سر بازار میروم
بابا خودت بگو که گرفتار میشوم
بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنند
بابا بگو بدون علمدار میشوم
#شب_قدر
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
دوباره شب شد گرفتم احیا
بــه حـقِ قــرآن بــه آل طـاها
بـه حـق احمـد بـه حـق زهرا
نظـر بـه مـا کـن دَمـی خـدایا
ببخشـا مــا را بـه شـاه نجف
الهی العفو الهی العفو
اگرچه من توبه هاشکستم
ولـی گـرفتـی خـدا تو دستم
بــه درگـه تـو امیـد و بستم
محب زهـرا و حیـدر هستم
گنـاه مـن از همــه مُضــاعـف
الهی العفو الهی العفو
چـه سازم آخـر،بگـو تـو یارب
دگـــر شــدم از، گــنه لبـــالــب
به حق خون حسین امشب
تو بگذر از مـا بـه جان زینب
بــه لـب تشنـگانِ وادیِ طَـفّ
الهی العفو الهی العفو
بـــه حــق عبــاس و ایـــده ی او
دو دســت از تــن بــریـده ی او
به چشم درخون کشیده ی او
بـــه فـــرق از هـــم دریـــده ی او
که پاره پاره شده چو مُصحَف
الهی العفو الهی العفو
به آن یتیمی که گشته نومید
پـدر پـدر گفت گـرسنه خوابید
ســر پــدر تــا بـــه دامنـش دیــد
دگـــر از ایــن غصــه بــر نتــابیـد
بـه جـان شیرین کـه داد ازکف
الهی العفو الهی العفو
بـه روی مـــاهِ حســین سـوگـند
بــــه آه آهِ حســـین ســـوگــــند
بـــه قتلــگاه حســین ســـوگـــند
بــــه آن نگـــاه حسـین سـوگند
بـــه کــــربـلا کـــن مــــرا مُشَــرّف
الهی العفو الهی العفو
#علی_اکبر_اسفندیار
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#زمزمه
ای یار و ذکر علی ، فکر علی ، غریب و تنهایم
بعد از تو غرق غمم ، خون جگرم ، اسیر غم هایم
جانم آمد به لبم ، ماه شبم ، به سوی تو آیم
من مریض ، هجر توام / تو طبیب ، درد منی
بین شکسته ، بال و پرم / ای گل ، یاس مدنی
ز بعد تو زهرا ، کسی کنارم نیست
بجز غمت ای گل ، انیس و یارم نیست
بعد از تو ای، بهشت من ، شیشه قلبم شکست
این بوده ، سرنوشت من ، خشنود از آنچه هست
دگر از این کوفه بروم
به یاد زخم کوچه روم
رسیده عمر من
به آخر اینک ، فاطمه جان
رسیده بر من ، فصل خزان
شکسته شد فرقم
بند دوم
ای یادت در دل من ، ای گل من، همیشه جا زهرا
این روح و جسم مرا ، درد مرا ، تویی دوا زهرا
چشمم مانده به رهت ، این دم من ، تو هم بیا زهرا
من شهید، راه حقم / کوفه گشته ، قتلگهم
منتظر هستم ، گل من / مانده در راهت نگهم
بیا ببین زهرا ، چگونه دلگیرم
ز جور دست کین ، منم که میمیرم
می بینم که ، حسن شده ، زین مصیبت خون جگر
می نالد زینب و حسین آن دو یار همسفر
رسیده هنگام غم گل
چرا که گشته ماتم گل
در این غریبستان
دگر خداحافظ چاه من
تو نشنوی دیگر آه من
روم از این دنیا
#محمد_مبشری
.
#زمینه
#واحد
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#امام_علی_علیه_السلام
بند ۱
دل پریشانت علی،سینه سوزانت علی
دیده ی بی تاب من، شده گریانت علی
زاروشیدا ی توام، اندرهوای توام
درغم خون سرت ، غرق نوای توام
حیدرحیدر یاعلی (ع)-2
بند ۲
التماس دخترت ، آیدبه همراه تو
گریان باباشده ، زین داغ جانکاه تو
مرتضی افتاده در، محراب ومسجدِ خون عالم درمانده شداز، آن فغان و آه تو
حیدرحیدر یاعلی (ع)-2
بند 3
فرق تو خونین علی ، قلب تو غمگین علی
شمشمیر ومحراب خون ، وجه تو رنگین علی
اشک حسرت دیده ای ، رنج و محنت دیده ای
درکوفه یامرتضی ، اوج غربت دیده ای
حیدرحیدر یاعلی (ع)-2
بند 4
ای قرارم یاعلی ، بی قرارم یاعلی
بفدای بچه هات، هر چه دارم یاعلی
همه ی هستم علی ، با ولای توبود
عمری سوی نجف ،ره سپارم یاعلی ،
حیدرحیدر یاعلی (ع)-2
#آرمین_غلامی
#شب_قدر
به شب قدر قسم
یه شب قبرم هست
روی این خورشیدی / که داره می تابه
سایه ابرم هست
شب قدرم نوره
شب قبرم ظلمت
تا که خاک میریزن / خونه ی آخرتم
میشه غرق وحشت
مرگ من نزدیکه
راه من باریکه
اگه نوری نبرم
قبر من تاریکه
مرگ من نزدیکه
من چرا خوشحالم؟
من به چی می نازم؟
به کدوم اعمالم
( وحدتی فی قبری
من توو قبر خودمم آواره م
وحشتی فی لحْدی
اگه حیدر نباشه بیچاره م )
به شب قدر قسم
مرگ خیلی سخته
بی علی شد هرکی / لحظه ی جون دادن
به خدا بدبخته
یا علی گفتیم و
با علی می مونیم
ما که حتی وقتی / قاصد مرگ اومد
از علی می خونیم
توو سرازیریّه
قبرمون تنهاییم
دلخوشیمون اینه
نوکر مولاییم
پرسش مَن ربُّک
چه حسابی داره؟
مَن إمامُک اون شب
چه جوابی داره ؟
( وحدتی فی قبری
من توو قبر خودمم آواره م
وحشتی فی لحْدی
اگه حیدر نباشه بیچاره م )
به شب قدر قسم
از خودم بیزارم
خیلی دیره اما / این شبا فهمیدم
چه خدایی دارم
منی که اعمالم
حالم و بد کرده
هر دروغی گفتم / حالا وقت توبه
راهم و سد کرده
بِعلیٍ یارب
که رهایم نکنی
از حسین بن علی
تو جدایم نکنی
هرچی باشه یک عمر
سینه زن بودم من
پیرهن مشکیم و
پوشیدم جای کفن
( وحدتی فی قبری
من توو قبر خودمم آواره م
وحشتی فی لحْدی
اگه حیدر نباشه بیچاره م )
#محسن_ناصحی