eitaa logo
ذاکرین آل الله
360 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. موی تو به پیچ و تاب خفته شب در پس این حجاب خفته پس موی سیاه را بزن پس {خورشید} پسِ نقاب خفته در مردمک چشم تو دیدم شیخی وسط شراب خفته شمشیر دو سر به حالتی مست در دست ابوتراب خفته در معرکه بین ابروانت ما بین گره عذاب خفته در معرکه تا خودی نشان داد شمشیر تو کوه را تکان داد از مدح تو سیم و زر گرفتیم جبریل شدیم و پر گرفتیم ما دست تهی دراز کردیم از دامن تو گهر گرفتیم در محضر تیغ ابروی تو یک عمر به‌دست ، سر گرفتیم لبخند زدی تضاد رخ داد کوه نمک از شکر گرفتیم در طرح ضریح چشم و مژگان از فرشچیان نظر گرفتیم یک شیشه گلاب ناب قمصر در پاسخ این اثر گرفتیم مستي شراب و ساغر عشق است انگور ضریح حیدر عشق است ای خال لبت خراج بغداد قد قامت قامت تو شمشاد سرچشمه گرفته از دو چشمت مجموعه ی آب های آزاد در هیچ کجای قلب قرآن اسم تو ، نه از قلم نیوفتاد این کوفی خط گیسوانت تمرین سیاه مشق استاد در فلسفه ی چشم تو ماندند فارابی و شیخ و " میرداماد" نقاشی گیسوی تو بگذاشت حسرت به دل جناب " بهزاد " مست دم ذوالفقار گردید مانند دلم خمار گردید از اول ماجرا نوشتیم بر تارک ماسوا نوشتیم ای نام تو نقطه اول خط تا آخر خط تو را نوشتیم گفتند خدا علی شنیدیم گفتند علی خدا نوشتیم یک روز تو را خدا سرودیم یک روز دگر جدا نوشتیم سنگینی نام تو سبب شد اینقدر هجا هجا نوشتیم تنها به خدا ظهر تو هستی "کیف بشر" بشر تو هستی .
. *ای وارث غدیر بیا دل شکسته ایم* *از بس ز غیر طعنه شنیدیم خسته ایم* *سر می دهیم تا که شود دولتت به پا* *ما از غدیر عهد وفا باتو بسته ایم* *اثر حاج محسن صافی گلپایگانی*✍ .
. ز مصر نور به کنعان دل بشیر آمد هلا تمامی پیغمبران! غدیر آمد به گوش جان علی‌دوستان چو آیۀ وحی بشارت از طرف داورِ قدیر آمد علی که نفْس رسول است بر رسول خدا وزیر بود که بار دگر وزیر آمد امام عالم خلقت دوباره گشت امام امیرِ پیشتر از انبیا، امیر آمد سرود تازۀ روح الامین مبارک باد نزول آیـۀ اکمـال دین مبارک باد تبارک الله از این عید، عید خلق و خدا که حق و باطل از یکدگر شدند جدا ولادت دگرِ انبیا بوَد این عید ولادت علی است و ائمه و شهدا فرشتگان به علی دست می‌دهند که تو امام و رهبر مایی به غیر تو ابدا! تمام خلق جهان جن و انس و حور و ملک نمی‌زنند علی را دگر به نام صدا تمام خطبه به نام غدیر می‌خوانند به اتفـاق علـی را امیر می‌خوانند غدیر گوشه‌ای از حوزۀ نظام علی است غدیر سکۀ سرخ خدا به نام علی است غدیر بال و پر شیعه در عروج به حق غدیر جلوه‌ای از نور مستدام علی است غدیر حج علی‌دوستان به دور علی غدیر قبلۀ دل، مسجدالحرام علی است غدیر مهر قبولی به نامۀ اعمال غدیر کوثر فیضِ خدا به جام علی است غدیـر آرزوی انبیاست از آدم غدیر عید کمالِ پیمبر خاتم حاج غلامرضا سازگار✍ .
. در مدح امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(علیه السلام)... هرآنکس که تولای علی دارد چه غم دارد؟ هرآنکس که تبرای عُمر دارد چه کم دارد؟ علی مولا، علی سرور، علی فاتح، علی حیدر بُوَد شاهد مرا خیبر، علی تنها جَنَم دارد بگو با پیروان شَر، بگو با آن سه تَن پَرور که تنها شیرِ حق حيدر، به هر کشور علم دارد نباشد کَس مثال او، مثال آن کمان اَبرو بِمیرد دشمن تَرسو، که او تیغِ دو دَم دارد مَطاف كعبه را بِنْگر، به چشمِ مرتضی بِنْگر بِگَرد و هر کجا بِنْگر، که دورش گَشتَنَم دارد قياسش با بَدان هرگز، ندارد ترسِ جان هرگز.. زيادی بُرده نان؟، هرگز..، که او میلِ به کم دارد بگو با آن دو شیطانی، لَنا بی نون شود فانی اگَر دارید یک جانی، علی اعجاز دَم دارد اگر بُرهان نَشد سلمان، ابولؤلو که شُد بُرهان بِفهمید ای عُمرداران، علی یارِ عجم دارد علی گَر حاکم ما شد، به شیعه شاه و مولا شد به اَمر حق مهیا شد، که او حُکمِ حَكَم دارد شبِ معراج دید اَحمد، به چشم خود شَهِ سَرمد در آن خلوتگَه ایزَد، علی حق قِدَم دارد نُبوت بی علی ناقص، ولایت بر همه شاخص به دلهایی که شد مُخلص، ولایت از عدم دارد قسم بر حضرت طاها، به زهرا و بَنی الزهرا فقط حیدر بُوَد مولا، كه اثباتش قسم دارد نجف رؤیای هر شیعه، گُذارد پاش سر شیعه کُند با دل سفر شیعه، که شوق آن حرم دارد خوشا بر حال آن سائل، که شد بر رحمتش شامل که در این بَحرِ بی ساحل، فقط با او صَنم دارد علی مولای بَخشنده، علی از غُصه آکنده علی روزی دِهِ بنده، علی خیلی کرم دارد بدان گردیده پابستش، زِ جام کوثری مستش اگر که "ملتمس" دستش، در اين وادی قلم دارد .
. خورشید طلوع کرده از لبخندش نور است و هزار رشته در پیوندش دیدند در آسمان دستان رسول دست علی است و یازده فرزندش ✍ .
. از سوی خدا امروز جبرئیل بشیر آمد بعد‌ مصطفی حیدر بر خلق امیر آمد مهربان امیر حق بر شیخ و صغیر آمد بزم عاشقان سبزست عیدبی نظیر آمد چشم شیعیان روشن چون عیدغدیر آمد پیک حق چنین آورد از برای او پیغام امرحق شده جاری برهمه زخاص و عام خاتم النبین را دادست چنین الهام تکمیل کن ای احمد این رسالت اسلام فرمان خدا باشد چونکه او بصیر امد می رسد چنین مژده از خدای ربانی کای حبیب ما امروز در فضای روحانی کامل شود این آئین از آیت قرانی انتخاب حق باشد این علی عمرانی مولای ز بعد تو آن مهر منیر آمد دلها همه شادان است زین عید تولائی چون نقل وشکر شیرین گفته های حلوائی پیغمبر اکرم خواندآن خطبه به غرائی اکملت و لکم دین را با نطق مسیحائی بعد من علی مولا بر خلق صبیر آمد 🌸
. غدیر خم ، روز اکمال دین تا که خورشید ولایت شد درخشان در غدیر بسته ام ای عشق با آئينه پیمان در غدیر آیة ی سرسبز اَکمَلتُ لَکُم شد بارور گوئیا نازل شده امروز قرآن در غدیر تا شود تکمیل دین حق تعالا از علی داده حق بهر ولای نور فرمان در غدیر دل به دریا می زند از شوق دلدار علی رو به ساحل می رود امروز توفان در غدیر می رود هر ذَره از خاک غدیر خُم به عرش آسمان هم می شود آئينه باران در غدیر می رود در قعر آتش ، می شود اهل جحیم هر که دارد نیت آشوب و عصیان در غدیر هر منافق دیده ی گریان بیابَد از غدیر دارد اهل دین ولیکن لعل خندان در غدیر جایگاه پاکدامانان بود در بزم عشق نیست آری جای هر آلوده دامان در غدیر می شود یاغی ترین فرد بجا مانده ز کفر هر که باشد در پی ایجاد طغیان در غدیر می شود سر زنده در تاریخ با حُب علی هر که باشد در پی دارو و درمان در غدیر در غدیر ایمان تجلی کرد بر دست نبی با علی آری تجلی کرد ایمان در غدیر پیش روی اصل ایمان حیدر کرار ، نیز چهره بر خاک مذلت داشت شیطان در غدیر بس که از عرش برین می ریخت گلبرگ امید بوی عطر و گل گرفته هر بیابان در غدیر تا که احمد دست حیدر را به دست خود گرفت وادی خُم غدیر آمد گل افشان در غدیر نغمه ی مَن کُنتُ مولا شد بلند از مصطفی ناگهان آمد برون خورشید تابان در غدیر باید امروز از طلوع نام حیدر ، آسمان نور افشانی کند در هر خیابان در غدیر بس که نوشیدند از جام ولایت عاشقان مانده «یاسر» دیده های عشق حیران در غدیر ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. علیه السلام #امیرالمؤمنین ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گفتیم اول از علی و آخر از علی پُر شد ورق ورق ورقِ دفتر از علی با خلقتش چکامه‌ی خلقت تمام شد دیگر نیافرید خدا بهتر از علی یک قطره‌اش به عمرِ زمین و زمان رسید سیراب می‌شود عطشِ محشر از علی از عرشِ ابرهای لبش وحی می‌چکید در بارشِ تلاوتِ پیغمبر از علی نهج‌البلاغه نقطه‌ی عطف خطابه شد قیمت گرفت آبروی منبر از علی از خاک رفت بر درِ افلاکیان نشست تا بال و پر گرفت، درِ خیبر از علی پا روی حقّ مورچگان هم نمی‌گذاشت شمشیر می‌گرفت چنانچه سر از علی در روزگارِ برده‌فروشان نمی‌خرید جز آبروی نوکری‌اش قنبر از علی حیّ علیَ الصلوة، زمان گدایی است حیّ علیٰ گرفتنِ انگشتر از علی از یا حسینِ‌ حل شده در اشک‌های آب سیراب می‌شویم، چنان کوثر از علی .
. خورشید غدبر آن یار که شهر جان چراغانی اوست دریای دلم همیشه توفانی اوست اثبات ولایت علی هر کس خواست اَکْمَلْتُ لَکُمْ دلیلِ قرآنی اوست **** این غدیر است که خورشید درخشان دارد ریشه در آیه ی نورانی قرآن دارد این غدیر است ، اگر اهلِ دیانت باشید منطقِ وحی در آن نقشِ فراوان دارد این غدیر است که در متنِ کتابِ هستی صفحه در صفحه به هر واسطه عنوان دارد این غدیر است ، بخوان آیه ی اَکْمَلْتُ لَکُمْ تا بدانی که چنین منطق و برهان دارد این غدیر است که در سنجش حقّ و باطل شاخصی مثل علی در همه دوران دارد این غدیر است‌ که‌ میزان عدالتخواهی ست راهِ جز راهِ علی عاقبتش گمراهی ست این غدیر است که میزان همه ایمان هاست این غدیر است که بیدارگرِ انسان هاست این غدیر است که درهَم شکند طغیان را این غدیر است که در شعله کِشد عِصیان را این غدیر است که هر فتنه ازو می میرد این غدیر است که حق جلوه ازو می گیرد این غدیر است که احیای ولایت از اوست این غدیر است که گلبانگ هدایت از اوست این غدیر است که اندیشه ی برتر دارد این غدیر است که گلواژه ی حیدر دارد این غدیر است که طاغوت شکست از تیغش رشته ی ظلمت و بیداد گسست از تیغش این غدیر است که عشق از دَم او می تابد آب و آئينه هم از شبنم او می تابد این غدیر است که همسایه ی او خورشید است این غدیر است که سرچشمه ی او توحید است این غدیر است زند مُهر ولا بر هستی این غدیر است که آورده صفا در هستی این غدیر است و شده صبح ظفر در خاطر این غدیر است و دَمَد نور به قلب «یاسر» ** «یاسر»✍ .
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای بهترین جواهر و ای دُر در صدف ای رازق عوالم و ای ساکن نجف می آید عطر شال تو هر دفعه از جنان خورشید در مدار زند چنگ و ماه دَف بگذار تا ملائکه حسرت به دل شوند جامی بریز باز برایم بدون صف جبریل تا به سوی تو سجاده را کشید کَروبیانِ عرش معلی زدند کف بگذار تا به رقص در آییم روی دار ما را بِکِش چو میثم تمار در کَنف عیسی، مسیح شد چو دم "یا علی" گرفت موسی، کلیم شد چو شنید از تو "لا تَخَف" شأن خدایی تو که ما را به شک کشید نشناختند لات و هبل های معترف از قوم زور و زر به اباذر بسنده کن خانه نشین مشو سر یک مشت بی طرف شاهان بدون عشق تو محکوم ذلتند خیل غلام های تو هستند با شرف هم بازی یتیم شدی گرچه مصطفی مبهوت جایگاه تو گردید آن طرف انگور در ضریح تو کهنه شراب ماست زیرا در آفتاب جمال تو دیده تَف شرمنده ایم از این که نداریم تحفه ای شرمنده ایم از این که گرفتیم جان به کف بر تار و پود وصله روی لباس تو بستیم ما دخیل خود ای شاه لوکشف دارم هوای صحن تو در مشهد الرضا هستم کنار پنجره فولاد در نجف «در بارگاه قدس که جای ملال نیست» گاهی به گریه آمده ام گاه با شعف ما را کشید عشق تو در کشتی حسین برعکس نوح و قصه ی فرزند ناخلف کردم بهشت بی تو تصور برای خود دیدم جهنمی ست که دارد می و علف ما با غمت انیس نماندیم بی دلیل از راه تو عبور نکردیم بی هدف یک لحظه دیدن تو دم مرگ ای عزیز! بی شک کُند تلافی عمری که شد تلف در حسرت نگاه تو خوابم نمی رود اَمْسَیتُ فی اَمانُکَ یا شَحْنه ی نَجَفْ .
. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ.  همیشه نُقلِ اَذکارم، علی بن ابی طالب ردیفِ نابِ اشعارم، علی بن ابی طالب صلات من، ذكات من، حیات من، ممات من همه رفتار و کردارم، علی بن ابی طالب زمین خوردم علی گفتم، ضَرَر بُردم علی گفتم به هر سختی مددکارم، علی بن ابی طالب علی ای فِکر و ذکر من، تویی آن فکرِ بِکر من تمامِ حُسنِ اَفکارم، علی بن ابی طالب علی جَنّت علی رضوان، علی باغ و علی بُستان صفای هر چمن زارم، علی بن ابی طالب گُنه کارم گُنه کارم، ولی شادم تو را دارم مرا ناجیِ از نارم، علی بن ابی طالب چه در دنیا چه در عقبی، به دست مِهر تو مولا امان از هر بلا دارم، علی بن ابی طالب تویی برهان تویی میزان، تویی تفسیری از قرآن تویی معیار و آمارم، علی بن ابی طالب زدم سنگ تو بر سینه، الا ای یارِ دیرینه شدی زین رو تو دلدارم، علی بن ابی طالب منم درد و تویی درمان، شفایم میدهی یک آن من از عشق تو بیمارم، علی بن ابی طالب به مسجد غرقِ احسانی، به ميدان شيرِ غرّانی دو وَجهَت را خريدارم، علی بن ابی طالب تويی که جانِ داداری، زِ من جان را طلبکاری به تو جان را بدهکارم، علی بن ابی طالب به زهرایت قسم يارا، نخواهم بی تو دنیا را به موی تو گرفتارم، علی بن ابی طالب نه قنبر نه که سلمانم، نه میثم نه که مقدادم به گلزار تو چون خارم، علی بن ابی طالب غلامِ مجتبی هستم، زِ جامِ زينبی مستم حسینت را عزادارم، علی بن ابی طالب دلی گویم دلی گویم، بدون مَعْطَلی گویم سگ کوی علمدارم، علی بن ابی طالب هم ایوان طلا خواهم، هم از تو کربلا خواهم تمنای دلِ زارم، علی بن ابی طالب خدا را شُکر می گویم، رَهِ حقِ تو می پویم از این کرده شعف بارم، علی بن ابی طالب .
. خورشید طلوع کرده از لبخندش نور است و هزار رشته در پیوندش دیدند در آسمان دستان رسول دست علی است و یازده فرزندش . جبرییل مکرر این صلا را سر داد بلغ ، بلغ ، ندا به پیغمبر داد فرمان خداست بر سر دست بگیر آن دست که در رکوع انگشتر داد .