eitaa logo
ذاکرین آل الله
244 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
272 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
:زیر بار ستم نمی کنیم زندگی 🏴🏴🏴🏴 پيكر بى سر حسين به روى زمين نوحه خوانش شده رحمة للعالمين سينه زن فاطمه مى كند زمزمه واحسينا واحسينا اين زمين قتلگاه على اكبر است اى خدا مهد سرخ على اصغر است ناله هاى رباب شده در آفتاب واحسينا واحسينا مشك پاره پاره فتاده روى زمين مى رسد ناله ى حضرت ام البنين مانده بر خاك علم تكيه گاه حرم واحسينا واحسينا كربلا غرق در مصيبت و ماتم است ساربان شادمان ز غارت خاتم است مى رود تا به شام کاروان امام واحسينا واحسينا ناله ى فاطمه پر شده در عالمين هلهله مى كنند ز قتل صبر حسين بر زمين پيكرش روى نيزه سرش واحسينا واحسينا #
سبک: (( کجائید ای شهیدان خدایی..)) من شمس وِلا و مهِ بی مثل و قرینم انوار هدایت به سماوات و زمینم ( من نور مُبینم زین العابدینم من جان حسینم جانانِ حسینم ... ) تکرار در بند اسارت چه مصائب که ندیدم من در رهِ قرآن چه ستمها که کشیدم ( احیاگر دینم زین العابدینم من جان حسینم جانانِ حسینم ) تکرار هم از غم هفتاد و دو تن ناله زن هستم هم غُصّه خوره دلبر خونین بدن هستم (هم آن و هم اینم زین العابدینم من جان حسینم جانانِ حسینم ... ) تکرار چون لاله ی سرخی که شدم نوحه گر یاس همناله زِ سوزِ شررِ عَمّیَ العباس ( با امِّ بنینَم زین العابدینم من جان حسینم جانانِ حسینم ... ) تکرار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ناله‌یِ واعطشا بر جگرش می‌افتاد آب می‌دید به یادِ قمرش می‌افتاد بی سبب نیست که از جمله‌یِ "بَکّائون" است دائما اشک ز چشمانِ ترش می‌افتاد شیرخواره بغل ِتازه عروسی می‌دید یادِ لالایِ رباب و پسرش می‌افتاد با دلی خون‌شده می‌گفت که الشام الشام تا به بازار ِمدینه گذرش می‌افتاد روضه‌ی گم شدن و دفنِ رقیه می‌خواند تا به صحرا و خرابه نظرش می‌افتاد گوسفندی جلویش ذبح که می‌شد، یادِ خنجر ِکُند و گلویِ پدرش می‌افتاد وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه قطعه‌هایِ پدرش دور و برش می‌افتاد جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر از رویِ نیزه علمدار سرش می‌افتاد 🔸شاعر: ___________
چه جوری خاطره هام یادم بره سنگای به روی بام یادم بره سی سالِ دیگم اگه گریه کنم محاله بازارِ شام یادم بره **** خرابه برامون آشیونه بود ماجرای غربتِ زمونه بود حرفی از گرسنگی نمیزنم توی "شام" شامِ ما تازیونه بود * آتیشِ قلبِ کباب حرمله بود باعث رنج و عذاب حرمله بود توی راه رباب به آب لب نمیزد مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود * کسی میشه ببینه و جون نده؟ آه و ناله شو به آسمون نده؟ میدیدم ربابو گِریه ام میگرفت دستاشو بسته بودن تکون نده *** سنگِ غم شکسته بال و پرم و تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و روزی صدبارمیمیرم زنده میشم که گذاشتم توی خاک خواهرم و 🔸شاعر: _______________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توسل به حضرت ابوالفضل(ع) ای درد بی درمانلارا درمان ابوالفضل باب الحوائج شأنیوه قربان ابوالفضل ای شیعه نین هر یرده امید و پناهی سنگر نشین زوّارلارین پشت و پناهی مظلوملارین سندن صورا یوخدور پناهی اول منصب و ایمانیوه قربان ابوالفضل ای بت شکن شیر خدانون شیر بالاسی حیران قویوپ قارداشیوین کرب و بلاسی اول آلتی گوشه قبرینون اوللوق فداسی احسان ایله احسانیوه قربان ابوالفضل هر کس سنین اَل آتسا دوتسادامه نیندن هرگز قایتماز دستِ خالی محضریندن اَل چکمروک بیزده سنون پاکدامه نیندن گوز تیکمیشوک احسانیوه قربان ابوالفضل ای کربلا میدانینون رحمت هماسی شأنون بویوک قبرون کیچیک وارماجراسی بسکی یروبلار جیسمیوه پیکان یاراسی غیرتلی مظلوم جانیوه قربان ابوالفضل دیوانه عشق حسینوک یا ابوالفضل پروانه شمع حسینوک یا ابوالفضل محتاجِ درمانِ حسینوک یا ابوالفضل اول شاه لب عطشانیوه قربان ابوالفضل قلبیم اولوب هجران غمینده شانه شانه شش گوشه قبرین حسرتی اود ویردی جانه بو حسرتی قبره آپارام یانه یانه باغلی قالان یولّاریوه قربان ابوالفضل هر کس اولا عشق حسینون مبتلاسی وصلِ حبیبه اَل تاپار اولسا وفاسی محشر گونی اجرین ویرر مظلوم آقاسی اول گلشن جانانیوه قربان ابوالفضل آغلار گوزیله ایستروک صاحب زمانی گلسون اوزی ویرسون براتِ کربلا نی قبرین اوپوب اولسون((وحیدی )) نوحه خوانی باب الحوائج شانیوه قربان ابوالفضل
❣﷽❣ ◾️🎤 ◼️ ؛ سلام علی ساکن کربلا تو سجادی و زینت عابدین فدایی اسلام و قرآن و دین که مسموم زهر جفا گشته ای به شهر مدینه تو از ظلم و کین ◼️سلام علی سید الساجدین تو ظلم و ستم دیده ای از هشام ولی غصه ات بوده از شهر شام ترا خارجی خوانده اند از جفا زدند آتش و سنگ از روی بام ◼️سلام علی سید الساجدین تو هجده سر روی نی دیده ای به شام بلا طعنه بشنیده ای به زنجیر و غل مبتلا گشته ای اسیر ستم پیشه گردیده ای ◼️سلام علی سید الساجدین قریب چهل سال اندر بکا برای شهیدان کرببلا قیام تو با خطبه و گریه بود قیام تو بوده دعا و ثنا ◼️سلام علی سید الساجدین چهل منزل از کینه در سلسله نمودند و بر ماتمت هلهله چه بر جانت آمد ز غم آن زمان جلودار سرها شده حرمله ◼️سلام علی سید الساجدین فدای تو و قبر بی زائرت و آن صحن ویران و بی حائرت به قربان غربت سرای بقیع کنم سرمه چشم خاک درت ◼️سلام علی سید الساجدین (
شهادت امام سجاد(ع) سینه زنی درسبک, ای منیم نازنین نگاریم گل آنا فاطمه هرایه / غملی قلبیم گلور نوایه/ ورخبر دادیمه یتوشسون/ بیر آنا شاه کربلایه/ سسلیرم یوخدی دادیمه بیرنفریم/ گل آنا یاندی پاره پاره جگریم هرایه گل هرایه گل/ زهریلن ایلیوبله مسموم/ ظلمیدن قلبیم اولدی مغموم/ عمرمون زهر کین زوالون/ ایلیوب بو مکاندا  محتوم/ تشنه لب شاه کربلا تک/ منده اوللام شهید مظلوم/ قلبیمون طاقتینی محنتلر آلوب/ گل آنا گوزلریم منیم یولدا قالوب/ هرایه گل هرایه گل,,,,,, من غم کربلانی گوردوم/ چوخلی ظلم وجفانی گوردوم/ کربلانون مصیبتیندن/ شامیده چوخ بلانی گوردوم/ کوفه وشام پربلاده/ چوخلی غم ماجرانی گوردوم/ قیرخ ایندی حسینه دل داغلامیشام/ هر گجه گوندوز ایوده من آغلامیشام/ هرایه گل هرایه گل,,,,,, من کیمی غصه غم چکن یوخ/ بیر نفر دردیمی بولن یوخ/ گورموشم مقتل اوسته عریان/ بیر بدن کی اونا کفن یوخ/ کل عالمده بو حسین تک / تشنه مظلوم جان ورن یوخ/ کوفیان ظلمی سربه سر باشلادیلار/ جان ورنده جنازه سون داشلادیلار./ هرایه گل هرایه گل چوخلی گل کربلاده سولدی/ قلبیمه دردو غصه دولدی/ سن بولورسن آنا اوچولده / جان ورنده  حسین نه اولدی/ قتلگاهه گدنده قیزلار / خیمده ساچلارینی یولدی/ عمه مون قلبینی غم وغصه یاریب/ قتلگاهه گیدنده زلفی آغاریب/ هرایه گل هرایه گل جان ورنده سنین حسینون/ سرور عالمین حسینون/ قانلی قودالیده یخیلدی/ خسته ودلغمین حسینون/ قتلگاهه سنی  چاغیردی/ تشنه لب مه جبین حسینون/ سسلدی گل بو پیکریم قاندی نه نه/ تشنه لیقدان دوداقلاریم یاندی نه نه هرایه گل هرایه گل باشی اوسته خمیده قامت/ سن گلوب ایلدون عنایت/ سایوی باشی اوسته سالدون/ قانلی قودالیده اوساعت/ سسلدین دور اویان حسینیم/ یاتما توپراقلار اوسته راحت/ گل منیده بابام کیمی یادیوه سال, / جان ورنده منیم آنا گویلیمی آل/ هرایه گل   هرایه گل 🏴🏴🏴🏴
❣﷽❣ 🔳 🔳 زیر بار ستم نمی کنیم زندگی اى سلام خدا به قبر خاكى تو آتشم مى زند غربت حاكى تو سيد الساجدين ماه محمل نشين 🔳 وا اماما وا اماما يادگار شهيد كربلا ياعلى روضه خوان سر به نيزه ها ياعلى گرچه جان بر لبى ياور زينبى 🔳وا اماما وا اماما اين جماعت كه از صبر تو وا مانده اند پيكرت را به زهر كينه سوزانده اند مى روى اى امام چون پدر تشنه كام 🔳وا اماما وا اماما ديده اى تو به شام دلهره و اضطراب خواهران شما كجا و بزم شراب شده اى نوحه خوان ديده اى خيزران 🔳وا اماما وا اماما
divan-efadaii-a@bamun1.pdf
3.84M
📕دیوان فدائی مازندرانی( مقتل) سراینده ی قرن سیزدهم هجری قمری مقدمه تصحیح وتعلیقات فریدون اکبری شلدره ای .
میزبان رفته است از اینجا و مهمان مانده است یک گلستان گل در این بَرِّ بیابان مانده است   گرچه آل الله را بردند از این سرزمین جسمشان رفته است از اینجا ولی جان مانده است   آنچنان اینجا رها کردندشان انگار که بر زمین اجساد مشتی نامسلمان مانده است قومی از راه آمدند و روی خاک کربلا ماه را دیدند که صدچاک و بی‌جان مانده است   یک طرف در خیمه‌هایی سوخته دیدند که در عبایی پیکری اما پریشان مانده است   در کنارش نوجوانی بود چون قرص قمر بر تنش رد هلال سم اسبان مانده است   پیکری بی دست را دیدند بین علقمه آسمانی بر زمین از تیرباران مانده است   از حضور مشک پاره نزد او دریافتند ساقی‌اش حتی کنار آب عطشان مانده است   ناگهان از راه مردی آمد و با گریه گفت چشمتان از چه بر این اجساد حیران مانده است   این عمو عباس، این هم اکبر و این قاسم است این تنی هم که در این گودال، عریان مانده است...   ...پاره های پیکر بابای مظلوم من است که جدا از هم، چنان آیات قرآن مانده است   پیکرش را با حصیری می‌برم در قبر و آه آه که انگشتی از دست سلیمان مانده است ✍
شعار امام حسین(ع) من گدایی درت را دوست می‌دارم حسین سائلان محضرت را دوست می‌دارم حسین دست‌بوس نوکرت‌بودن برای من بس است نوکری نوکرت را دوست می‌دارم حسین بارالها، گریه‌کن‌های حسینم را ببخش این دعای مادرت را دوست می‌دارم حسین من برای ماندن اسلام بعد از کربلا دست زینب‌پرورت را دوست می‌دارم حسین در میان آن شهیدانی که دورت خفته‌اند زیر پایت... اکبرت را دوست می‌دارم حسین در کنار علقمه، با دیدن آب فرات هیبت آب آورت را دوست می‌دارم حسین امیر عظیمی
اجرا شده توسط حاج منصور ارضی در شبهای محرم – بیت رهبری سال بعدی می‎شود سال سعود می‎شود آل سعود آل سقوط می‎کند محشر به پا فردا حسین ابرهه از قبل با ما آشناست جان داعش دست کودک‎های ماست اربعین گردان بچه شیعه‎هاست سفره‎ی زهرا نجف تا کربلاست می‎نشیند پیش ما آنجا حسین ما نمی‎خواهیم این دینار را مرحبا این امّت بیدار را رهبر ما داده این هشدار را بیعت ایران و استکبار را هر کسی مرد است گوید یا حسین وای از اسلام اشرافیگری مرگ بر حکام اشرافیگری کوفه هم شد خام اشرافیگری این هم از فرجام اشرافیگری گر سر درآورد از نوک نی‎ها حسین شهر انصار علی بالا گرفت بین کوچه پهلوی زهرا گرفت راه را بر زینب کبری گرفت هلهله در بین مردم پا گرفت راستی امسال عاشورا! حسین نوحه‎های مادری بی‎تاب، آب کاش می‎دید اصغرش در خواب، آب مشک را شرمنده کرده آب آب حال می‎خواهد چه سر در آب آب نا امید از خیمه‎ی سقا حسین پشت سر گریه مقابل هلهله تا به لشگر نیست دیگر فاصله یک بدن یک پدر حیران میان غائله بشکند دستت الهی حرمله دست به نفرین می‎برد بالا حسین  
◼️ ◾️ 📕به حسین بن علی کشتهٔ قرآن صلوات 📕به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات 📕بالب تشنه به میدان شهادت می رفت 📕به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات 💠‌سلام‌الله‌ابدا‌ما‌بقیت‌وبقی‌الیل‌والنهار💠 🍂من همچو کبوتر به روی بام حسینم 🍂شب تا سحر آواره بین الحرمینم 🍂مجنون حسینم ، پابست ابالفضل2 🍂هم مست حسینم، هم مست ابالفضل 🍂شب تا سحر از عشق شما خواب ندارم 🍂من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم 🍂من مُحرِمَم از اشک و جز این توشه ندارم 🍂من کعبه به جز مرقد شش گوشه ندارم ⬅️امروز بگو یا حسین که مرحمی باشی به دل داغدار مادرش زهرا. ... ⏪یه روز پیغمبر اومد خونهٔ خانم فاطمه زهرا.. دیدن بی‌بی داره گریه میکنه... فرمود دخترم ... زهرا جان... چرا گریه میکنی بابا... فرمود بابا..... فرزندی که در شکم دارم باهام حرف میزنه... پیغمبر فرمود زهرا جان اینکه ناراحتی نداره تو هم در شکم مادر بودی ...با مادر هم نوا بودی...(هم صحبت مادر بودی) صدا زد بابا آخه این بچه یه چیزایی میگه جگرمو خون کرده بابا.... (مگه چی میگه زهرا جان) بابا همش میگه انالغریب... اناالمظلوم.... اناالعطشان.... اناالعطشان... یعنی مادر من غریبم مادر... من مظلومم... من تشنه ام.... من شهیدم.... بابا اینا چیه میگه... جگرم رو آتش زده... پیغمبر فرمود: دخترم فرزندت پسره بابا... اونو غریبانه با لب تشنه.. بین دو نهر آب شهیدش میکنند... آی حاجت دارا...ناله دارا..آی غریب نوازا... یه وقت بی‌بی شروع کرد گریه کردن... صدا زد بابا یا رسول الله آیا وقتی حسینم شهید میشه، منه مادرش هستم یا نه؟؟؟... نه دخترم حسینت اون لحظه مادر نداره... بابا یا رسول الله آیا باباش علی هست یا نه؟؟؟ نه زهرا جان حسینت اون لحظه پدر هم نداره..... بابا یا رسول الله آیا برادرش حسن هست؟؟ (نه دخترم برادرش حسن هم نیست) آی حُسینیا ...آی گریه کنای امام حسین،، ، بی بی فرمود بابا یا رسول الله ... پس کی بر حسینم گریه میکنه ... حسینم گریه کن نداره.... پیغمبر فرمود دخترم غصه نخور... عده ای از خوبان امت من جمع میشن... مردان و زنان امت من جمع میشن برا حُسینت ناله میکنند.... زناشون مثل جوون از دست داده ها ، برا حسینت گریه میکنند،،، مجلس به مجلس میرن عزاداری میکنند... زهرا جان روز قیامت هم که میشه.. میای شفاعتشون میکنی.. ⬅️خب حالا امروز بگو خانم جان ... اگه اون روز غصه خوردی حسینت گریه کن نداره... امروز من بر حسینت گریه میکنم... که تسلای دل داغدارت باشم... ⚫️روز عاشوراست امروز.... 🔴کربلا غوغاست امروز .... امروز امام زمان عزاداره .... قربونت برم آقا جان.... امروز برا مصائب عمه اش زینب ناله میکنه.... امروز برا جد غریبش حسین گریه میکنه..... امروز برای دستهای بریده عباسش گریه می کنه.... قربون اون آقایی که فرمود... یا جدا روز و شب برات گریه می کنم.. اگه اشکای چشمم خشک بشه براتون خون گریه می کنم فرمود... لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً. صبح و شب برات گریه میکنم برات شیون می کنم.... تو مصیبتت به جای اشک، خون گریه میکنم.... امروز بگو آقاجان سرت سلامت.... آجرک الله فی مصیبت جدک.... آقا قربون اون شال عزا به گردن انداختی...... قربون دل داغدارت برم آقا جان.... (روز عاشورا.... دلتو ببرم کربلا...و التماس دعا) عجب روضه جانسوزیه روضه وداع... سخت ترین حالات ابی عبدالله همین جاست... اومد کنارخیمه، با همه وداع کنه.... صدا زد کلثوم خداحافظ... سکینه خدا حافظ.... آخ زینبم خدا حافظ.... همه بیایید دورمو بگیرید... آخرین دیدار من باشماست... دیگه شمارو نمیبینم... همه دورشو گرفتن... ناله میزنند...گریه میکنند.. یکی میگه مارو تو لشکر دشمن به کی میسپاری.. یکی میگه مارو به مدینه برگردون... همه رو آروم کرد.. اما اونی که آروم نمیشه زینبه... زینب مگه مینونه دوری برادر رو تحمل کنه... زینب نمیتونه از برادر جدا بشه... 🔘گفت با زینب، به آوای حزین 🔘مهربان خواهر بیا حالم ببین 🔘زینبا روز جدایی آمده 🔘موسم عهد خدایی آمده 🔘دور از اهل حرم ای مُمتَهن 🔘خیزو بهرم آر کهنه پیروهن ⬅️تا نام پیراهن اومد دید خواهرش داره میلرزه.... زینبم چرا میلرزی.. الهی برادر داری خدا برات نگه داره... نبینی داغ برادروو... زینبم چرا میلرزی خواهر... ⏪صدا زد حسین جان..مادرم فاطمه وصیت کرده..هر وقت حسین پیراهن کهنه طلب کرد... بدون لحظات آخر عمر حسینه.. (دیگه حسینو نمیبینی) همچین که راهی میدان شد دید صدای ناله ای بلنده ... 🖤مهلا مهلا.... 🖤یا ابن الزهرا....
شعر زیبای حضرت رقیه س دختر اگر یتیم شود پیر می شود از زندگی بدون پدر سیر میشود هم سن و سال ها همه او را نشان دهند دل نازک است دختر و دل گیر می شود باشد شبیه مادر خود نافذ الکلام این شهر با صدایش چه تسخیر می شود فریادهای یا ابتایش چو فاطمه در سرزمین کفر چو تکبیر می شود وقتی که گیسوان سری پنجه می خورد هر تاب آن چو حلقه ی زنجیر میشود
اشعار امام حسین(ع) – ماه محرم جوان به هیات تو آمدیم و پیرشدیم ز قبل روز تولد تو را اسیر شدیم جسارتا ز حساب و کتاب باکی نیست به نیم قطره اشکی ببین چه شیر شدیم به سیم و زر نفروشیم نوکری تورا که ما به خاطر این نوکری امیر شدیم درخت بار دهد شاخه اش می افتد و ما ز فرط جرم و گناه است سربه زیر شدیم شما مقام شفاعت به گریه کن دادید که ما فراز اجرنای یامجیر شدیم؟  ببین به گفتن یا لیتنا خوشیم حسین ببخش زود نبودیم ببخش دیر شدیم اگر چه روی سیاهیم  و بوی بد داریم ز یا حسین فروشنده عبیر شدیم ز بعد اوف لنا الکیل سفره گستردیم ز دستگیری دست تو دستگیر شدیم  ز ما دریغ مکن این غذای نذری را کجاست ماه محرم که ما فقیر شدیم تن تو جمع نشد جمع ما ولی جمع است ز دانه دانه زنجیرتان کثیر شدیم  به شوق آمدن مادرتو منتظر زمان آمدن منکر و نکیر شدیم  تمام خاطره ما ز دور کودکی است نبین کشیده قدیم و نبین کبیر شدیم چه عزتی به از این عمر رفته با تو گذشت جوان به هیات تو آمدیم و پیر شدیم . 
حاجت به شرح آن نیست،دردی که خود عیان است این اشک شور گونه، شیرین ترین بیان است از عشق یوسف مصر یک دل فقط جوان شد در خیمه ی حسینی، دلها همه جوان است  بالاترین عبادت، شادی قلب زهراست شادی قلب زهرا، ذکر حسین جان است زهرا تمام ما را با اسم می شناسد نزدیک درب هیئت چشم انتظارمان است این سرخی بدن ها، یا این به سرزدن ها از جهل سینه زن نیست، از عشق بی کران است "اینجا گناه بخشند، کوهی به کاه بخشند" وقتی که پیرمردی، با عشق روضه خوان است آهی کشید خواهر در ماتم برادر این آه تا قیامت در سینه ها نهان است مثل لب برادر، خون شد جبین خواهر گویا که چوب محمل همدست خیزران است با سر رسیدی! بی سَرِ گودال بابا جان از ذوق دارم می روم از حال بابا جان حِس می کنم جا خوردی از وقتی مرا دیدی راحت بگو در صورتم بابا چه ها دیدی پا تا سرم را بعدِ تو غمها عوض کرده آن دختری که داشتی خیلی بد آورده یادت میاید شانه و مویِ کَمَنْدم را در بین دختر بچه ها قَدِّ بلندم را شانه به غارت رفت، مویم سوخت، دَرهَم شد قَدَّم دَمِ خیمه به زیر چکمه ها خم شد یادت می آید چشمهایم آسمانی بود کارم فقط در پیش تو شیرین زبانی بود حالا ببین خون مُردگی چشمهایم را لکنت زبان و لرزش بین صدایم را یادت میاید بازوی من بوسه گاهت بود هر روز طاق ابروی من بوسه گاهت بود شلاق ها پییچیده محکم دُوْرِ بازویم حالا رَدِ انگشتری مانده به ابرویم یادت میاید دست بوست می رسیدم من بین حیاط خانه دائم می دویدم من نه لب برایم مانده تا که بوسه بردارم نه می دوم! از بس پدر درد کمر دارم یادت میاید که ستاره گوش من کردی روز تولد گوشواره گوش من کردی پاره شده در وقت غارت لاله گوشم شد گوشواره آلت قَتّاله گوشم یادت میاید بود پشت پرده ها جایم با دستهای خود حنا بستی به پاهایم چشم تو روشن بین هر بازار می گردم انگار خلخالی ز جنس خار، پا کردم یادت می آید ای پدر زهرای تو بودم پیش همه انسیه الحورای تو بودم در کوچه بن بست سیلی بی هوا خوردم رویِ شتر از پیرِ زن ها من عصا خوردم یادت میاید چند معجر داشتم روزی یک چادر گلدار بر سر داشتم روزی با زور چادر را کشیدند از سرم بابا یک آستین پاره می شد معجرم بابا  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه ی اسیران کربلا اگه دلت شکست اشک جاری شد برا فرج آقا جانم دعا کنید. https://eitaa.com/Arbabhosyn .
‍ ️روضه و _ورود کاروان اسرا به کوفه و ماجرایِ اُم حَبیبه اين است نوايِ دِلِ من در همه حالآت از روزِ ازل تا بِ دم صبحِ مکافات نقش است به لوحِ دلِ من با قلم عشق این جاست حسینیۀ تو عمۀ سادات ... خوبانِ روزگار مسلمانِ زینبند دیوانۀ حسینُ پریشانِ زینبند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند حتماً کنیز و پیرغلامانِ زینبند در جنت الحسین تمام حسینیان هستند غرق ناز که مهمان زینبند مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان بیچاره طنین حسین جان زینبند .... کعبه رقیب حُرمت زینب نمی شود عالم حریف هیبت زینب نمی شود این ها که گفته اند ز عیسی مسیح ها یک قطره از کرامت زینب نمی شود هر جا که حرف اوست همان جاست کربلا در هر مکان که صحبت زینب نمی شود ... باید به سوی عرش خدایش سفر کند روی زمین رعایت زینب نمی شود تنها به احترام حسینش اسیر شد هر عاشقی که حضرت زینب نمی شود زینب اگر نبود محرّم نداشتیم هیئت نبود ، این همه آدم نداشتیم وقتی غرور حیدری اش جلوه گر شود هر کس که هست مرد خطر بی جگر شود تنها پیمبری ست که باید چهل مسیر با شمر ها و حرمله ها همسفر شود ... بین حرامیان سپرِ هر اسیر شد اما کسی نبود برایش سپَر شود با دست های بسته نمی شد به سر زند سر را شکست تا کمی آرام تر شود *عرضِ روضه ام : گفت نذر کردم  یه بار دیگه معلمِ قرآنم زینبُ ببینم ... هر فقیر و اسیری وارد شهر میشه نان و خرما صدقه بدم .... خبر آوردن اُمِ حبیبه یه کاروان اسیر وارد شهر شده ... (گفت نون و خرما ببرید) بردن و برگشتن گفتن اُم حبیبه از ما قبول نکردن ... ( گفت چطور مگه ؟) گفت آخه فرمودن صدقه بر ما حرامِ ... گفت یا للعحب مگه کی واردِ شهر شده ؟؟ میگن خودش چادر به کمر بست گفت برم ببینم کی اومده ... اومد دید یه عده رو سوارِ شتر هایِ بی جهاز کردن ... سوال کرد بزرگِ این کاروان کیه؟ سیدا،با دست عمه تون رو نشون دادن .... اومد جلو گفت چرا نون و خرمایِ منو قبول نکردید؟ با اون هیبتِ حیدری فرمود صدقه به ما حرامِ .... گفت تا جایی که من میدونم و یادمه صدقه فقط به بچه هایِ پیغمبر حرامه ؟؟؟... فرمود اُمِ حبیبه برا چی نذر کرده بودی ؟ عرض کرد خانم یه بار دیگه معلم قرآنم زینب رو ببینم ... فرمود ام حبیبه نذرت قبول .... من زینبم .... نوکرا ... میگن ام حبیبه یکی دو قدم فاصله گرفت ، خانم مگه چند وقته ندیدمت ...چرا انقد شکسته شدی ... چرا قدت خمیده ....؟؟ اصلاً باور نمیشه شما زینب باشی ... اگه شما زینبی ، زینب همیشه یه نشونه داشت ... همه جا سایه به سایۀ حسینش بود ... به من بگو اگه زینبی پس کجاست حسینت ... فرمود ام حبیبه .... اون سری که بالایِ نیزه داره قرآن میخونه .....* حسین .... 🌴🌴🌴