#گوش_دل_وا_کنید
گوش دل وا کنید ای همهٔ عاشقان
می رسد نغمهٔ زنگ یک کاروان
زحال و روزشان بیتابم ای دل
به فکر خواهر اربابم ای دل
تموم ترس من قحطی آب
به فکر کودک بی خوابم ای دل
خواهری گریون ،گشته دوچشمانش، بیاد حرفهای آخر بابا
کربلا زینب ،یاور ویار تو ،میون اهریمن، بی کس وتنها
التماست میکنم ، برادرجان بیا و، برگردیم شهر مدینه
دلهره دارم ، که زینبت روزی ،تورو به زیر دشنه هاببینه
حســــــــین وآااااای حســـــین وآااای
یاحسین مولا/ ای گل طاها/ عزیز زهرا/
ابی عبدالله/ حضرت ثارالله/ عزیز زهرا /
این سفر آخره درد ورنج وبلاست
قتلگاه عشاق، دشت کرببلاست
خدا تورو ازم، یک وقت نگیره
که بی تو خواهرت، زینب س می میره
پس از تو زندگی، عین عذابه
زه کینهٔ عدو، زینب س اسیره
بوی هجران و،جدایی می آید ،بگو که از پیشم نمیری آخر
وعده مون این بود، همیشه وهر جا ،کنار هم باشیم تا روز محشر
چیشده حالا ،قصد سفر داری ، اونم تک وتنها بدون زینب س
یا حذر کن از، رفتن ویا اینکه، ببر منو با خود بجون زینب س
حســــــــین وآای ،حســـــین وآااای
شبها خواب می بینم ،که به غم می شینم
زیر نعل مرکب،تن تو می بینم
می بینم اکبرت ، شد اربا اربا
حیفه که جداشه، دستای عباس ع
قاسم ابن الحسن ع ،سینه اش شکسته
دخترت به زیر، مشت ولگد شه
خیمه ها دربین، شعلهای غم ،غارت گوشواره شده چه آسون
می شود تارخ ،به خواهرت زینب س، زه به بی حیاییه عدوی ملعون
خیزران میزد،عدو به لبهایت، به پیش چشم بچه هات برادر
تا مگردیگه. خواب شبم تعبیر، بیا و برگردیم به جون مادر..
حسیــــــــن وااااای حســین وااای
یاحسین مولا/این گل طاها/عزیز زهرا س
ابی عبدالله/حضرت ثارالله/عزیز زهرا س
این دل بی دلم ، شده دریای غم.
منتظر نشسته، تا بیاد محرم
از غمای حسین، درسوز ودردم
کاش بشه محرم، دورش بگردم
اروم اروم دیگه، وقت عزاشه
پیراهن مشکیمو، اماده کرده ام
کاش محرم شم ،زائر دربارت، میام کنار اون ضریح شش گوش
اینقدر بر سینه ام بکوبم تا ،زداغ تو گردم،همونجا بیهوش
روزعاشورا توقتلگاه تو ،سرم رو بشکونم، زداغت ارباب
سینه خیز ایم، روبروی گنبد ،باروی خونینی اون وقت منو دریاب..
حســـــــین واااااای حســــــین واااای
🥀🥀🥀
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 2
🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
مداحی رضاایزی نی وترمپت هادی درقدمی ازسبزوارAUD-20210811-WA0113.mp3
زمان:
حجم:
8.27M
عشق یک کلام حسین علیه السلام:
*🏴نوحه جانسوز عزای لاله ها*😔✋
بسیار زیباست حتما دانلود کنید
*مداح کربلایی رضا ایزی🎤🎤*
*بـا نــوای نــی و طـبـل🥁*😭
*به کربلا دشت بلا قافله ی غم آمد*
*وقت عزای لاله ها ماه محرم آمد*
*می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا*
*یابن زهرا یابن زهرا (2)*
ماهی که از خون لاله گون روی شفق می گردد
قرآن زهرا تشنه لب ورق ورق می گردد
می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا
یابن زهرا یابن زهرا (2)
ماهی که زهرا از جنان با چشم تر می آید
به قتلگه برای دیدن پسر می آید
ماهی که از خون گلو اصغر لبش تر گردد
شق القمر پیدا ز پیشانی اکبر گردد
می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا
یابن زهرا یابن زهرا (2)
ماهی که قاسم می شود فدایی ثارالله
جدا شود دست رشید ساقی آل الله
جان سپارد نزد زهرا با لب تشنه سقا
یابن الزهرا یابن الزهرا (2)
🏴♣️🏴♣️🏴♣️
۲۸
#زمینه
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
علی اکبر
از نسب احمد مختاری
تو نوه ی حیدر کراری
تو محور وفا و ایثاری
علی اکبر ای جان حسین
علی اکبر جانان حسین
علی اکبر در تمام عمر
هستی جنت و رضوان حسین
مولانا علی اکبر حسین۴
علی اکبر
به ام لیلا پسری اکبر
تو مصطفای دگری اکبر
شجاعت تو حیدری اکبر
علی اکبر هستی حسین
علی اکبر جان زینبین
علی اکبر تا روز جزا
بر تو می نازد شاه عالمین
مولانا علی اکبر حسین۴
علی اکبر
تو می روی علی سوی میدان
دشمن ز دیدن رخت حیران
پدر به دنبال سرت گریان
علی اکبر نور بصرم
علی اکبر رفتی ز برم
علی اکبر حق بود گواه
با رفتن تو خون شد جگرم
مولانا علی اکبر حسین۴
علی اکبر
چه کرده با تو دشمنت بابا
افتاده بر زمین تنت بابا
شد اربا اربا بدنت بابا
علی اکبر تو شدی شهید
علی اکبر خون تو چکید
علی اکبر بعد تو منم
در کرب و بلا بی یار و وحید
مولانا علی اکبر حسین۴
#زمینه_شهادت_حضرت_علی_اکبر_ع
#محرم ۱۴۰۰
3. باز کامم.mp3
زمان:
حجم:
17.74M
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
باز کامم به مدح تو وا شد
دفتر شعر من مُصفا شد
باز شوری به سینه ام افتاد
صدف طبعِ من ،گُهر زا شد
نی فقط ما اسیر زلف توایم
عاشق تو ، حسینِ زهرا شد
نفسِ تو ، رسیده اش به مشام
پورِ مریم ، اگر مسیحا شد
درسی از تارِ زلف تو آموخت
یوسف ار این چنین دل آرا شد
بی خبر بود از گُل رویت
گر که مجنون اسیر لیلا شد
سرو ، گر قامتی چنین دارد
از اَزل ، پیش پای تو پا شد
شاعر: #محمد_رافع
#شعر_دوم
نسبی از کریم ها دارد
از همان کودکیش ، آقا شد
سیزده سال زندگی کرد و
همه ی اعتبار دنیا شد
با اباالفضل ، بودنش این شد
شکل رزمش شبیه سقا شد
با عمو بود و از همان اول
در دلش شور کربلا جا شد
بعد از این که حسن ز دنیا رفت
همه ی دل خوشیِش ، مولا شد
#تک_بیت
هر که بُغضی از حسن
در سینه داشت
نیزه ای برجسمِ قاسم میگذاشت
#شعر_سوم
ای با غمِ من همنشین ، قاسم
پاشو غریبی مو ببین ، قاسم
اینقدر مقابل چشام با آه
پاتو نکِش روی زمین قاسم
ان تَنکُرونی ، بازم میخونی
تا که آروم بشه ، دلِ پریشون
به حق زهرا ، بی رمقم تا
یه بار دیگه صدام بزن عموجون
کنارِ تو ببین شدم ، مُضطر
تو هم شدی مثلِ علی اکبر
یاد مدینه افتادم اینقدر
با سینه ی زخمی نگو مادر
آئینه ی تو ، این سینه ی تو
شکسته و بوی مدینه داره
چشاتو بستی ، عمو شکستی
قلبِ حرم رو با غمت دوباره
دل عزاداره ، دل عزاداره ...