دلم اسیر و مبتلاته قبله ی من ایون طلاته قراره قلب
بی قرارم زیارت کربلاته
دلم به عشق تواسیر دلم بهونتو می گیره اگه نیاد به کربلا می میره
حسین ثارالله حسین ثارالله حسین ثارالله
آرزومونه با یک پرچمه سرخ یا حسین با همه سینه زنات بیایم به بین الحرمین
تو کوچه پس کوچه های کربلا دم بگیریم
تو مقام اکبرت شور محرم بگیریم
همگی گریه کنون بخونیم سینه زنون
جوانان بنی هاشم بیایین جوانان بنی هاشم بیایین
علی را بر در خیمه رسانید
دلم اسیر و مبتلاته قبله ی من ایون طلاته قراره قلب بی قرارم زیارت کربلاته
چی میشه سینه زنون تو کربلا گریه کنیم
توی هر گذر به یاد بچه هات گریه کنیم
بخونیم نوحه بیاد لاله های پرپرت
بزنیم سینه کنار قتلگاه اصغرت
بخونیم درتب وتاب به یاد طفل رباب
وای وای به کربلا آب روان قیمت جان شد
گلوی اصغر هدف تیرو کمان شد
دلم اسیر و مبتلاته قبله ی من ایون طلاته قراره قلب بی قرارم زیارت کربلاته
دلم به عشق تواسیر دلم بهونتو می گیره اگه نیاد به کربلا می میره
حسین ثارالله حسین ثارالله حسین ثارالله
دلمون می خواد که نوحه ای پر احساس بخونیم
دم کفل بشینیم نوحه ی عباس بخونیم
دم کفل بشینیم نوحه ی عباس بخونیم
یاد دستای جدا بر سر و بر سینه زنیم
روی سینه یاد روضه ی سکینه بزنیم
یاد سقای حرم بگیریم با گریه دم
یاد سقای حرم بگیریم با گریه
ای اهل حرم میرو علم دار نیامد
علم دار نیامد علم دار نیامد
سقای حسین سیدو سالار نیامد
علم دار نیامد
یاد سقای حرم بگیریم با گریه
ای اهل حرم میرو علم دار نیامد
علم دار نیامد علم دار نیامد
سقای حسین سیدو سالار نیامد
علم دار نیامد
ای اهل حرم میرو علم دار نیامد
علم دار نیامد علم دار نیامد
سقای حسین سیدو سالار نیامد
علم دار نیامد
دلم اسیر و مبتلاته قبله ی من ایون طلاته قراره قلب بی قرارم زیارت کربلاته
دلم به عشق تواسیر دلم بهونتو می گیره اگه نیاد به کربلا می میره
حسین ثارالله حسین ثارالله حسین ثارالله
می خوام جیگرتو بسوزونم یادت کوچیک بودیم شام غریبان می رفتیم بیرون
آرزومونه یه شب تا صبح میونه خیمگاه بخونیم روضه بیاد بچه های بی پناه
به یادت یه شب تا صبح شام غریبون بگیریم انقدر بگیم حسین حسین تا بمیریم
بخونیم برای تو یاد بچه های تو
بخونیم برای تو یاد بچه های تو
طفل یتیمی ز حسین گم شده ساربان ساربان
قامت زینب ز غمش خم شده ساربان ساربان
اباعبدالله حسین ثارالله اباعبدالله حسین ثارالله اباعبدالله حسین ثارالله
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
سبک:#مداحی_رسیدن_ماه_محرم
مداح:#سیدمجید_بنی_فاطمه
متن:پر کشیده هر دل عاشق به سوی کربلا
_________________________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
پر کشیده هر دل عاشق به سوی کربلا
تا نماند بر دل ما آرزوی کربلا
از پر گهواره ام تا لحظه ی جان دادنم
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بوی اسفند عزا آمد عطر سیب کربلا آمد
ماه محرم ماه غم ماه ثارالله بر اشک روضه الحمدالله
ماه محرم ماه غم ماه ثارالله بر اشک روضه الحمدالله
شد بهار غم آه از این ماتم عالم آمد زیر این پرچم
میدمد بر جان ما صبح سپید کربلا
میدمد بر جان ما صبح سپید کربلا
میرود هر لحظه ی ما با امید
تشنه ی آغوش یارم ای اجل مهلت بده
تا بگیرد در بغل ما را شهید کربلا
بیقرارم ای کس و کارم من به این پرچم بدهکارم
دلتنگ دیدار توام دلگشایی کن یا حسین ما را کربلایی کن
دلتنگ دیدار توام دلگشایی کن یا حسین ما را کربلایی کن
عشق بی پایان ای جان جانان ای قرار قلبم حسین جان
ماه محرم ماه غم ماه ثارالله بر اشک روضه الحمدالله
ماه محرم ماه غم ماه ثارالله بر اشک روضه الحمدالله
یک گل میان علقمه فتاده یک گل میان علقمه فتاده
دستش جدا بر روی خاک ابالفضل ابالفضل
یا حسین یا حسین
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بوی اسفند عزا آمد عطر سیب کربلا آمد
___________________________________________
#انتقام_سخت
#سیدمجیبد_بنی_فاطمه
#بسماللهالرحمنالرحیم
بسماللهالرحمنالرحیم
رضای دلم رضای حسین
ز کودکی ام مبتلای حسین
به سینه زنم برای حسین
برای غم کربلای حسین
از این همه غربت خدا چه کنم
غم است و عذاب عزای حسین
حرم شده ماتمسرای حسین
چه هدیه کنم برای حسین
دو دسته گل من فدای حسین
از این همه غربت خدا چه کنم
بنگر طفلانم را چشم گریانم را
خود دارم جانم را می گیرم
بنگر حال زارم اشک از خون می بارم
از این غربت دارم می میرم
ثارالله، سالار زینب
نه این دو فقط خودم به فدات
اجازه بده زینبت که برات
بمیره حسین بمیره به پات
چی میشه که باشم من از شهدات
بیا و برادر اجازه بده
نفس بده تا که دم بزنم
به جانب میدان قدم بزنم
یه لشکری و به هم بزنم
کنار اباالفضل علم بزنم
بیا و به خواهر اجازه بده
ابر بارانی ام چون باد طوفانی ام
این دو قربانی ام نذر توست
آمد جانم بر لب هستم در تاب تب
اصلاً جان زینب نذر توست
ثارالله، سالار زینب
#شب_چهارم
#فرزندان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_اکبری
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#دوطفلان
بسماللهالرحمنالرحیم
توی قاب چشمای ترم
گریه است برا اکبرم
ناله است با اهل حرم
تا زنده ام غمهاتو
آقا به جون می خرم
بمیره زینب اشک چشم تو رو نبینه
گلام اگه بمونن، چه جوری برم مدینه
تپش های من، برا تو میزنه هر دم
پر از بغضم و ببین حسین غرق دردم
برای همین روزا پسر بزرگ کردم
وای
علی اکبر دادی، علی اکبر میدم
تو یه پیمبر دادی، من دوتا حیدر میدم
هستیِ زینب فدات
آیینه و قرآن روی دست
از جام عشق تو مست
اینجا دل من شکست
پیشونی بنداشونو
عباس با حسرت می بست
میون خیمه موندم، تا که بفهمه دشمن
تو راه عشق تو نیست، هیچ چی جلودار من
شدم رو سفید، خداروشکر پیش مادر
فدای سرت، دارو ندارم برادر
حلالم بکن، بیشتر از این نداشت خواهر
حسین
قسم مادر دادی، قسم مادر میدم
تو یه پیمبر دادی، من دوتا نوکر میدم
#شب_چهارم
#فرزندان_حضرت_زینب
#حاج_مهدی_سلحشور
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
|⇦•اگر که من شهید نشم...
#زمزمه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
میبینی عمه، تو قتلگاه افتاده
به زیر دست و پای سپاه افتاده
من عبداللهم و وَاللهِ
بابای من اباعبدالله س
آخه این رسمشه؟ من زندهام، ولی اون تنهاس!
دارم میام یه ذره دیگه صبر کن
عمه با گریه داره میگه صبر کن
ولی من میرم...
*به امام حسین می گفت:بابا از وقتی این بچه چشمش رو باز کرد زیر سایه آقا بود...*
دووم بیار یه خرده دیگه بابا
تا من نیومدم نزن دست و پا
برات میمیرم
«اگر که من شهید نشم میمیرم
شهیدت میشم»
*سیدبن طاووس نوشته:"ثُمَّ خَرَجَ عَبدُاللهِ اِبن حسن."اومد از خیمه ها بیرون."وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ"هنوز بالغ نشده بود.نوشته "مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ.یعنی کنار زن ها بود.اگر تو خیمه مردها بود که شهید شده بود.کسی باقی نمانده بود جز زین العابدین"يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام"دوید اومد کنار عمو ایستاد..." فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ لِتَحْبِسَه"زینب سراسیمه می دوید سمت قتلگاه بچه رو نگه داره."فَأَبَى وَ امْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِيداً"امتناع کرد، خودش رو از دست های عمه رها کرد.صدا زد"وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي"از عموم جدا نمیشم.*
دارن شمشیرا بالا و پایین میرن
مدام رو زخمای قبلی جا میگیرن
پاشو با هم بجنگیم بازم
اومده پسرِ کوچیکت
دستام میشه شبیه عباس
سپرِ کوچیکت
*چرا دستش سپر شد؟"فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ بِالسَّيْفِ"اون ملعون شمشیر رو بالا آورد.نوجوون صدا زد:"يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ"ای پسر زن ناپاک!"أَتَقْتُلُ عَمِّي؟"تو میخوای عموی من رو بکشی؟"فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ"شمشیر رو به نیت امامحسین پایین آورد."فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ"دست رو سپر کرد"فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ"دست به پوست آویزان شد."فَإِذَا هِيَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا عَمَّاهْ"صدا زد عمو..بعضی مقاتل نوشتن صدا زد:"یا اُمّاه"بابام می گفت برامون چنان به بازوی مادرش زدن."فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ علیه السلام"افتاده وسط قتلگاه،بچه رو به سینه چسبانید."وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ "برادرزاده صبر کن."وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ"به حساب خدا بذار.
"فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ..."
دستای من فقط به یه مو بنده
دشمن به نالههای من میخنده
عموی خوبم
منو تو آغوشت بگیر و ناز کن
درِ شهادتو به رو من باز کن
عموی خوبم
«اگر که من شهید نشم میمیرم
شهیدت میشم»
دارم میبینم، بابا حسن رو اینجا
کنارش رو خاک، مادربزرگم زهرا
بابام خیلی هواشو داره
گرفته زیرِ شونههاشو
یاد کوچه به مادر میگه
از رو خاک پاشو
هرچی تا حالا قصه شو میشنیدم
دمِ شهادتی به چشمام دیدم
دارم میسوزم
هنوز خمیده قامتش وای مادر
هنوز کبوده صورتش وای مادر
دارم میسوزم
«اگر که من شهید نشم میمیرم
شهیدت میشم»
برادر زاده داشت با عمو حرف میزد
که با تیری راه حنجرش بند اومد
حرمله با یه تیر ذبحش کرد
خونش پاشید به روی مولا
دست و پا زد تو آغوش عشق،
رسید به بابا
جسمش رو با نیزه کنار زد دشمن
دوباره به جون حسین افتادن
حسین زجرکش شد
دیگه چیزی باقی نموند از اون تن
آقای ما رو ذره ذره کشتن
حسین زجرکش شد
#شاعر: سید مهدی سرخان
*این بدن رو کنار انداختن انقدر به آقای ما ضربه زدن"وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذ"بدن مطهرش مثل خارپشت شد...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_میثم_مطیعی
Shab05Moharram1401[02].mp3
13.6M
|⇦•اگر که من شهید نشم...
#زمزمه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
یا_ثارالله__هادی_همتی1.mp3
4.15M
دستم رو دخیل کردم
دامانت و می گیرم
در زیر علم هستم
تا روزی که می میرم
تو سرور من هستی
تو رهبر من هستی
از کل جهان مولا
تو دلبر من هستی
یک دل یک عشق و یا حسین مولا
میّ مونه این دل با حسین مولا
مثل کبوتر هوایی شش گوشه
پر میزنه این دل تا حسین مولا
ثارُالله... لک لبیکَ یا حسین
ثارُالله... لک لبیک یا حسین
این دل رو گره بستم
بر پرچم تو مولا
هر روز خدا هستم
یاد غم تو مولا
پیراهن من مشکی
من اهل عزا هستم
در هیئت تو انگار
در کرب و بلا هستم
داروی دردم یا حسین مولا
دورت بگردم یا حسین مولا
هر جا صدای طبل غم آمد
یاد تو کردم یا حسین مولا
ثارُالله... لک لبیک یا حسین
ثارُالله... لک لبیک یا حسین
ای کشته ی بی لشکر
ای گشته تنت بی سر
ای مانده به قربانگاه
مانند گل پرپر
بی پیرهن ای مولا
صدپاره تن ای مولا
بر روی زمین عریان
ای بی کفن ای مولا
ای تشنه لب در کربلا مولا
مذبوح از سمت قفا مولا
دل را ز جان و از پسر کنده
خون خدا در ظهر عاشورا
ثارُالله...لک لبیک یا حسین
ثارُالله...لک لبیک یا حسین
#هادی_همتی
#امام_حسین_ع #زنجیرزنی
893.2K
در خیمه نمی مانم
اینک من و این میدان
دل بی تو به تنگ آمد
ای پادشه خوبان
جانم به فدای تو
ای سرور مظلومان
من بی تو نمی خواهم
این زندگی و این جان
پور حسنم قاسم
از آل بنی هاشم
بعد از علیِّ اکبر
دنیا شده زندانم
طاقت ز کفم رفته
در خیمه نمی مانم
ای سید و مولایم
لبیک حسین جانم
جانم به فدای تو
دلتنگ شهیدانم
پور حسنم قاسم
از آل بنی هاشم
این نامه ی بابایم
این خطِّ اَمان من
شد صحنه ی عاشورا
پایان جهان من
چون حکم پدر باشد
از دادن جان من
شمشیر تو می گردد
نیرو و توان من
پور حسنم قاسم
از آل بنی هاشم
جان را به کف آوردن
خیرالعملم باشد
مردن به لبان من
اهلا عسلم باشد
در راه تو جان دادن
حکم ازلم باشد
تنهایی تو مولا
تیر اَجلم باشد
پور حسنم قاسم
از آل بنی هاشم
این پیکر پر خونم
قربان تو ثارالله
قربان تو و کامِ
عطشان تو ثارالله
ماندم به سَرِ عهد و
پیمان تو ثارالله
شادم که سپر گشتم
بر جانِ تو ثارالله
پور حسنم قاسم
از آل بنی هاشم
#هادی_همتی
#قاسم #زنجیرزنی
قاسم_رزمنده_ام__هادی_همتی2.mp3
5.82M
فرمان میدانم بده
ای عمو جانم
شمشیر دستانم بده
ای عمو جانم
حکمی ز قرآنم بده
ای عمو جانم
فرمانده فرمانم بده
ای عمو جانم
در خیمه دلتنگم
من تشنه ی جنگم
یار تو هستم با
دندان و با چنگم
من قاسم رزمنده ام ای عمو جانم
دل را ز دنیا کنده ام ای عمو جانم
من نوجوانی صف شکن در سپاه تو
دریا دل و کوبنده ام ای عمو جانم
ابی عبدالله یا حسین
ابی عبدالله یا حسین
بعد از علی اکبرت
ای عموی من
بعد از گلای پرپرت
ای عموی من
من آمدم در لشکرت
ای عموی من
قاسم به قربان سرت
ای عموی من
رخصت بده مولا
میدان روم حالا
گردم فدای تو
فرمانده ی تنها
مردن به کام من عمو چون عسل باشد
کی در دل من وحشتی از اجل باشد
بابای من برادرت مجتبی یعنی
شیر دلیر و پهلوان جمل باشد
ابی عبدالله یا حسین
ابی عبدالله یا حسین
یک نامه دارم از پدر
ای عمو جانم
او از دلم دارد خبر
ای عمو جانم
بخشیده جان این پسر
ای عمو جانم
قربانی ما را بخر
ای عمو جانم
در کربلای تو
تیغ حسن هستم
جای زره بر تن
رخت کفن هستم
روز شهادت آمده می روم میدان
تا زنده باشد تا ابد نهضت قرآن
تا مثل گل پرپر شوم در رکاب تو
جان را فدایت می کنم ای شه خوبان
ابی عبدالله یا حسین
ابی عبدالله یا حسین
#هادی_همتی
#قاسم #زنجیرزنی
اهلا_من_العسل__هادی_همتی5.mp3
5.11M
اهلا من العسل
این شهادتینم
اهلا من العسل
قربانِ حسینم
پوشیده ام کفن به تن
اهلا من العسل
دارم به لبهایم سخن
اهلا من العسل
من قاسمم اِبنُ اَلحسن
اهلا من العسل
حسین فدایت جان من
اهلا من العسل
نوجوان اما شیر پیکارم
من شاگرد رزم علمدارم
وارث خشمِ جنگ کرّارم
در رگم خونِ حیدری دارم
یک تک سوارم از بنی هاشم
پور حسن من قاسمم قاسم
من قاسمم قاسم
من قاسمم قاسم
اهلا من العسل
این بوَد شعارم
اهلا من العسل
فاطمی تبارم
حی علی خیرالعمل
اهلا من العسل
با یاد میدان جمل
اهلا من العسل
لبیک بر حکم اجل
اهلا من العسل
وا کرده بابایم بغل
اهلا من العسل
یار مولا در کربلا هستم
بر سر پیمان با وفا هستم
تشنه ی دیدار خدا هستم
در سپاه دین جان فدا هستم
دور و برم یک لشکر ظالم
پور حسن من قاسمم قاسم
من قاسمم قاسم
من قاسمم قاسم
اهلا من العسل
در خون تپیدم
اهلا من العسل
شکراً شهیدم
در زیر تیغ و خنجرم
اهلا من العسل
سُم کوب گشته پیکرم
اهلا من العسل
بازم رفیق اکبرم
اهلا من العسل
مولا بیا اندر برم
اهلا من العسل
شد فدا قاسم ای عمو جانم
جان آمد روی کام عطشانم
این من و جسمِ زخم و عریانم
ای عمو رد کن زیر قرآنم
یک استخوان از من نماند سالم
پور حسن من قاسمم قاسم
من قاسمم قاسم
من قاسمم قاسم
#هادی_همتی
#قاسم #زنجیرزنی
سبک: بنشین تا به تو گویم زینب
نور چشمان ترم ای قاسم
تویی جای پسرم ای قاسم
پسرم ای قاسم
پسرم ای قاسم
شَرم داری به نگه در دل تو طوفان است
می کنی یاد پدر نیّت تو میدان است
قد و بالای تو را می نگرم در حالی
که دو چشمان پر از حسرت من گریان است
سیزده ساله ولی مَرد نبردی بخدا
بی زره می روی و اهل حرم نالان است
جگرم سوخت که اینگونه به میدان رفتی
جگرت سوخته از بس لب تو عطشان است
پی آب دربدرم ای قاسم
از تو هم تشنه ترم ای قاسم
پسرم ای قاسم
پسرم ای قاسم
صوت چون حیدر کرّار تو در دشت وزید
رقص شمشیر برای تو چقدر آسان است
دشمن از دیدن تو سخت به حیرت افتاد
همه گفتند رُخت مثل مه تابان است
مرحبا بر تو و بر غیرت حیدر زادت
دل به لشکر زدنت کار هنرمندان است
ای به قربان رجز خواندن تو قاسم جان
دشمن از شیوه ی جنگیدن تو حیران است
آفرین دلاورم ای قاسم
یاد رزم حیدرم ای قاسم
پسرم ای قاسم
پسرم ای قاسم
تک و تنها تویی و لشکر خونخوار یزید
دست و پاهای عمو شُل شده و لرزان است
به دلم ولوله افتاده خدا رحم کند
به تسلّای دلم ذکر لبم قرآن است
عقده داران جمل دور و برت حلقه زدند
دشمن از کشتن تو شاد شده خندان است
خنجر دست عدو روی سرت می رقصد
تَن پَرپَر شده ات در یَمِ خون غلطان است
شده زخمی جگرم ای قاسم
خم شد از غم کمرم ای قاسم
پسرم ای قاسم
پسرم ای قاسم
پاره پاره جگرم دیدن تو سخت شده
بدن لِه شده ات زیر سُمِ اسبان است
مثل گل پرپری و روی زمین می بینم
کفنت پاره شده پیکر تو عریان است
جان من را به لب آورده ای با لبخندت
ای حنا بسته به خونی که تنت بی جان است
پای تو روی زمین کشان کشان در بغلم
قد و بالای تو با قامت من یکسان است
ای شهید پرپرم ای قاسم
تو رو خیمه می برم ای قاسم
پسرم ای قاسم
پسرم ای قاسم
#هادی_همتی
#قاسم #زنجیرزنی
سبک: بنشین تا به تو گویم زینب
متن نوحه چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا :
از تو چه پنهون آقاجون ♩♬♫
دیگه امیدی ندارم عمرم کفاف بده
بیام سر رو ضریحت بذارم ♩♬♫
حسرت به دل تو این دیار
زندگی سخت شده برام ♩♬♫
چند وقته توی خلوتم
فقط حسین و کربلام ♩♬♫
چه حالی داره ای خدا
سینه زدن توو کربلا ♩♬♫
غسل زیارت از فرات
نگاه به گنبد طلا ♩♬♫
کربلا عشقت منو دیوونه کرد
از تو چه پنهون آقاجون ♩♬♫
دیگه امیدی ندارم
عمرم کفاف بده ♩♬♫
بیام سر رو ضریحت بذارم
حسرت به دل تو این دیار ♩♬♫
زندگی سخت شده برام
Javad Moghadam - Az To Che Penhoon (320).mp3
17.18M
چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
متن روضه 1
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
😭ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسن...
😭ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
💔از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
قربون غریبیش برم...
مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده...
روضه ی جانسوزی داره...
دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه...
آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون حسین...
❤️آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو
عموی غریبم حسین...
💔کآستینم را ز دست عمّهام زینب کشیدم
ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت...
خیلی مواظبشون بود...
مخصوصا عبدالله اش رو ...
صدا زد خواهرم... زینبم ...
مواظب عبدالله ام باش...
خواهرم مواظب یادگار برادرم باش...
زینب جان این نانجیبها رحم ندارن...
دیدی قاسمم شهید کردن...
علی اکبرم قطعه قطعه کردن...
روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن...
خواهرم اینا رحم ندارن... زینب
مواظب یادگار حسنم باش...
دستهاش رو گذاشت توی دست عمه...
✋دست او در دست های عمّه بود
😭گوش او پر از صدای عمّه بود
اما...
😭شیون زن ها دلش را پاره کرد
💔دید شه تنهاست فکر چاره کرد
دستش به دست عمه جانش زینبه...
بالای تل زینبیه...
یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش حسین داخل گودی قتلگاه است...
دور تا دور عمو رو گرفتن...
شمشیرها بالا میره پایین میاد...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه
✋دست او از دست عمّه شد جدا
😭می دوید و بر لبش واویلتا
هی صدا میزد ای وای...
آقای غریبم حسین...
😭می دوید و گاه می افتاد او
💔از جگر فریاد می زد ای عمو
(وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي)
به خدا از عموم جدا نمیشم.
تا رسید کنار ابی عبدلله دید یه نانجیبی هم شمشیر به دست...
داره نزدیک میشه...
خودش رو انداخت روی عمو جانش حسین...
نمیذارم آقام رو به شهادت برسونی...
نانجیب شمشیر بلند کرد ...
یاصاحب الزمان...
عبدالله دست رو جلو آورد ...
مبادا شمشیر به بدن عمو اصابت کنه
نانجیب آنچنان با شمشیر بر دست عبدالله زد...
دیدن دست به پوست آویزان شد...
صدای ناله اش بلند شد...
يَا عَمَّاهُ
(روضة الواعظين ص ٢٠٨)
عموجان حسین به دادم برس...
خدا...حالا ابی عبدالله چکار کنه...
لحظات آخره...
عبدالله اش رو در آغوش گرفت...
به سینه چسباند...
داره نجوا میکنه. ..
اما حرمله ملعون هم کمین کرده بود...
یاصاحب الزمان....
نانجیب تیر از کمان رها کرد...
(فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ)
سادات منو ببخشید...
دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین...
جان دادن...
یکی ششماهه اش علی اصغر بود...
یکی هم عبدالله بن الحسن...
دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه...
هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین...
🗡🔪ضربۀ محکم یک تیغ که پایین آمد
😭نذر لبخند عمو کرد یتیمی پر خویش
😭آخرین تیر خودش را به کمان حرمله برد
💔گردنش شد سپرش باهمۀ حنجر خویش
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#شب_ششم_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای حرمت خانۀ معمور دل
🔸ای شجر عشق تو در طور دل
🔸نجل علی درّ یتیم حسن
🔸باب همه خلق زمین و زمن
امشب بریم در خانه ابن الکریم...
میوه دل امام حسن...
🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی
🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی
امشب صاحب عزا...
خود امام حسنه...
آقای کریم ماست...
آی اونی که گفتی گرفتارم...
حاجت دارم... مریض دارم...
امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر...
امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده...
مگه ميشه...
برا میوه دلش اشک بریزی...
برا قاسمش اشک بریزی...
آقا دست خالی برت گردونه...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
شاید 13 سال بیشتر نداره...
اومد کنار ابی عبدالله...
صدا زد:
🔸من هوای جبهه دارم ای عمو
🔸غصه های خیمه دارم ای عمو
شب عاشورا اومد کنار عموجانش حسین...
عرضه داشت آقا...
یه سوال دارم...
آیا منم فردا شهید میشم یا نه...
آیا منم میتونم جانم رو فداتون کنم یا نه...
🔸این دلم احساس غمگینی کند
🔸غربتت درسینه سنگینی کند
عزیز دل برادرم...قاسمم...
مرگ رو چطور میبینی...
صدا زد:
احلی من العسل...
آقا مرگ برای من از عسل شیرین تره...
فرمود عزیز دلم...
فردا تو رو به بلای عظیم میکشند...
الله اکبر...
امان از بلای عظیم...
روز عاشورا اومد کنار ابی عبدالله...
صدا زد عموجانم حسینم...
الان ديگه وقتشه اجازه میدان بدید آقا...
دیگه طاقت ندارم...
ابی عبدالله چکار کنه...
صدا زد قاسمم...
عزیز برادرم...
چطوری اجازه بدم...
آخه تو یادگار حسنمی...
تو امانت برادرمی...
اصرار کرد...
هر طوری بود...
اجازه گرفت...
رفت به سمت میدان...
راوی میگه:
وَخَرَجَ غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ شِقَّةُ قَمَر
یه نوجوانی وارد میدان شد دیدم صورتش مثل ماه پاره میدرخشه...
تا وارد میدان شد...
شروع کرد به رجز خوندن...
چنان با شجاعت رجز میخونه...
همه لشکر دشمن متحیر موندن...
این آقازاده کیه...
آی نانجیبها...
اگه منو نمیشناسید بدانید...
أَنَا ابْنُ الْحَسَنِ سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى
من فرزند قهرمان جنگ جملم...
من فرزند حسن بن علیم...
🔸آیینه ی مرد جمل آمد به میدان
🔸یک شیردل مانند یل آمد به میدان
جنگ نمایانی کرد...
خیلی ها رو به درک واصل کرد...
کسی حریف این آقازاده نميشه...
چه کار کردند...
دور تا دورش رو گرفتند...
اول سنگبارانش کردند...
یه ظالمی صدا زد...
بخدا بهش حمله میکنم...
داغش رو به دل مادرش میگزارم...
یا صاحب الزمان...
تا این نانجیب رسید...
ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّيف
ِ
آنچنان با شمشیر به سر مبارک زد...
فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ
قاسم با صورت به زمین افتاد...
همینجا بود صدای ناله اش بلند شد...
يا عَمّاه
عموجان حسین به دادم برس...
🔸افتادم از پشت فرس
🔸عمو به فریادم برس
ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند...
بگم یا نه...
نگاه کرد...
دید یه قاسمش زیر سم اسبها...
هی صدا میزنه عموجان حسین...
ابی عبدالله این نانجیبها رو کنار زد...
نشست کنار یتیم برادر...
دید شمشیر به سرش زدند...
بدنش رو قطعه قطعه کردند...
سنگبارانش کردند...
داره نفسهای آخرش رو میکشه...
هی پاهاش رو زمین میکشه...
چه کار کنه حسین...
همه دیدند...
وقَد وَضَعَ حُسَينٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ،
قاسم رو به سینه چسباند...
وای عزیز برادرم قاسم...
یادگار حسنم قاسم...
🔸اي يادگار ِ رويِ قشنگِ برادرم
🔸جان كَندَنت روي زمين نيست باورم
🔸وقتي كه استغاثه ي جانسوز تو رسيد
🔸هفت آسمان، شكست و فرو ريخت برابرم
🔸پُر شد فضا ز عطر گلابِ تنت عمو
🔸عطر تن تو زنده كُند يادِ اكبرم
(صلی الله عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ)
-
#قسمت_پایانی #روضه وتوسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
◼️◼️◼️◼️
تو نگفتی که جوان مُرده عمویی دارم
این زمین خورده ترین مَرد جهان را چه کنم
نامنظم زدنِ قلب مرا میبینی
نامنظم شدنت بُرده توان را، چهکنم
*میدونی چرا بدنش نامنظم شد؟ وقتی صداش بلند شد عموجان! روایت میگه ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند بالاسر قاسمش. اما چه صحنه ای دید؟! تصور کنید وقتی یه طعمه ای روزمین میوفته کفتارا دورش حلقه می زنن، دید این کفتارا دور قاسم روگرفتن، هر کسی داره با یه چیزی میزنه. یکی داره نیزه میزنه، دورش رو گرفتن دارن می چرخن دور قاسم. یکی میگه نوبت منه، ابی عبدالله اومد دید یه نانجیبی شمشیر آورده بالا میخواد بزنه، زد دستش رو انداخت. یهو دید از اون دور اسب سوارا دارن میان میخوان نجاتش بِدن. ابی عبدالله عقب کشید این اسب سوارا انقدر رو بدن قاسم تازوندن روایت میگه صدای خرد شدن استخوانها می آمد.. یاد کدوم لحظه افتادی؟ اون لحظه ای که مادرش پشت دَره، داره ناله میزنه نمیذارم بیاین، خونه، خونه ی منه اذن می خواد. اون نامرد همه ی توانش رو ریخت تو پاهاش چنان با لگد به در زد...*
اینهمه نعل...در اینجای کم و...عمقِ زیاد
گیرم این سینه شود خوب دهان را چه کنم
#شاعر:حسن لطفی
گلمزوده واسه پرپر شدن
شکستی بدجور آیینه ی حسن
میپاشی بیشتر دست وپا نزن
عموجونم
با هر سرفه خون می ریزه از لب تو
آغوشمغرق خون شد
پیکرت با، سنگ و تیر و نیزه
گل بارون شد
گفتی ابنُ المجتبایی
هرچی شد که از اون شد
سرِ تو ریختن، با بغض وکینه
تقاص عشقِ علی همینه
به تو رسیده، ارث از مدینه
سرِ شکسته، خِس خِس سینه
بمیرم درد بی حد می کِشی
نفس هاتو خیلی بد می کشی
زیر سم اسبا قد می کشی
عمو جونم
قاسم قاسم
من گُمت کردم میون نیزه های این لشگر
آهوناله ات گم شده تو
سر صدای این لشگر
مونده روی پیکرِ تو
رَدِّ پای این لشگر
دور توجمع اند، هزار تا قاتل
بهممی خندن یه مشت ارازل
برا تنفس خوردی به مشکل
پُر از هلالی، ای ماه کامل
◼️◼️◼️◼️
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#سید_رضا_نریمانی