.
#زمینه یا #شور
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم
داغ تو انداخته من و علی از پا
میونه این لشگر نزار من و تنها
افتادی روی خاک با تنی غرق خون
به روی دست من می زنی دست و پا
می کشی روی زمین پا اکبر
می کنی خون دله بابا اکبر
ای عصای وقت پیریه من
از غمت شدکمرم تا اکبر
وای من وای من ای حسین
حرمتم و این قوم نگه نمی دارن
ببین می خندن به اشکای من بابا
چقدر زدن ضربه به فرق تو اکبر
با کینه ی حیدر این ابن ملجم ها
می کشم از بدنت نیزه من
از لای پیروهنت نیزه من
نفست حبس شده توی سینه
می کشم از دهنت نیزه من
وای من وای من ای حسین
هر جایی می بینم از تو نشونی هست
پیکر تو ریخته رو خاک این صحرا
ای غیرتیه من بعد تو می شه باز
پای حرومیان به خیمه ی زن ها
بی تو نطقم از بیان می افته
نبض من از ضربان می افته
تو نباشی طرف خیمه گاه
نگاه خیره سران می افته
#شب_هشتم_محرم
#سبک_مسیر_روضه_باز
#رضا_نصابی ✍
👇
.
#شور یا #زمیپه
#حضرت_عباس
#شب_نهم
اب اورم عباس دلاورم عباس
ای یاورم عباس می روی از دستم
یک تنه هستی تو همه سپاه من
ای لشگرم عباس می روی از دستم
پیچیده خبر که سر دار افتاد
علم از دست علمدار افتاد
برسه تا کنار عباسش
رو زمین حسین هزار بار افتاد
امون ای وای امون از غربت
دیدم سر تو خرد عمودو افتادی
برابرم عباس می روی از دستم
دیدم رو خاک افتاد دست علمدارت
برادرم عباس می روی از دستم
سر تو تا بین ابرو واشد
کنار پیکر تو بلوا شد
همه از تو می برن یک سهمی
دور تو معرکه ای بر پا شد
امون ای وای امون از غربت
بدونه تو می شه خیلی جسارت ها
به این حرم عباس می روی از دستم
نباشی تو می شه همسفر خولی
که خواهرم عباس می روی از دستم
تو نباشی می ره بین انظار
گذرش می افته توی بازار
تو نباشی زینبم پیر می شه
می بینه بعد تو خیلی ازار
امون ای وای امون از غربت
#سبک_مسیر_روضه_باز
#شب_نهم_محرم
#رضا_نصابی ✍
👇
.👆
#شور یا #زمینه
#سیاهپوشان محرم
زمانه گریه بر ارباب عالم شد
مشکی بپوشید که بازم محرم شد
دوباره باز شعرو نوحه ی محتشم
نقش به روی هر بیرق و پرچم شد
اسم تو دوباره تکثیر می شه
باز هوای شهر نفس گیر می شه
بیاد هر کسی تو روضت اقا
از گناه و زشتی تطهیر می شه
وای من وای من ای حسین
به تن کنید رخته عزای ارباب و
فبک علی الحسین موقع ماتم شد
کنار قتلگاه با سوزو اشک و اه
روضه خونت زهرا با قامته خم شد
تورو وقتی تک و تنها دیدن
به حال زار تو می خندیدن
توی فرصت کم و کوتاهی
عبا و عما مت و دزدیدن
وای من وای من ای حسین
تا افتادی بر خاک روی لبه زینب
نوای محزونه حسین حسینم شد
زیر سم مرکب اخر تنه پاکت
چه نامرتب شد چه نا منظم شد
هر چی داشتی به غنیمت بردن
همه ی تنت رو غارت بردن
تا دیدن به روی خاک افتادی
اهل خیمه رو اسارت بردن
وای من وای من ای حسین
#رضا_نصابی ✍
.
.
#شور_امام_حسین
فاستبق الخیرات
یعنی روضه ی قتیل العبرات
فاستبق الخیرات
هیات حسینه کشتیه نجات
فاستبق الخیرات
روضه هاش منشا خیرو برکات
کل الخیر فی باب ِحسین
مثل نوریه که میتابه حسین
تو محشر مارو میشناسن
همه به اسم اصحاب حسین
ما همه نوکر ارباب حسین
مصباح الهدی ای خون خدا
بطلب کربلا یااباعبدالله
دلخواه دلربا نجوای دلا
با دل آشنا یااباعبدالله
یااباعبدالله آقای من
فاستبق الخیرات
یعنی سینه زنی و اشک عزات
فاستبق الخیرات
اشک روضه باقیات و صالحات
فاستبق الخیرات
چشمای ما چشمه ی آب حیات
صلی الله علی الحسین
تویی شاه بیت هر غزل حسین
میدونم توی روضه ها
میکنی نوکراتو بغل حسین
اسم تو احلا من عسل حسین
یا باب الرجا روضت کیمیا
ذکر تو شفا یااباعبدالله
میگن انبیا اولیا اوصیا
همگی یکصدا یااباعبدالله
یااباعبدالله آقای من
#شور
#محرم
.👇
.
#شور_امام_حسین
غمتو بجون میخرم
بار عشقتو میبرم
اومورات زندگیمو
من بخودت میسپارم
تویی که بیشتر از همه بفکر منی
تو تاریکیه زندگیم تویی روشنی
تو خیلی مهربون تر از اونکه میگنی
شکر خدا باتو آشنا
شدم آقای توی این دنیا
دلمو نگا بده به گدا
رزق زیارت کرببلا
حسین آقا جان
ای امید نا امیدا
توشه ی قيامت ما
کشتی نجات عالم
یا منتها الرجایا
ما قائلیم که تو میدی روزیه مارو
خدا نگیره از گدات این روضه هارو
ما توی روضه میبینیم کرببلارو
قلب گدات میزنه برات
تنگه دلش برا کرببلات
این برکات روضه و عزات
تو قيامت میده مارو نجات
حسین آقا جان
#شور
#محرم
.👇
.
#شب_هفتم_محرم
#محرم_۱۴۰۳
#شب_هفتم
#زمینه
بند1⃣
یه وقتایی آدم میشه
پریشون و حیرت زده
از کارِ دنیا
حضرت دریا رو دیدم
که واسه ی یه قطره آب
رو زد به صحرا
روی لبِ، کبودِ بارون، تَرَک نشسته
تو ساحل ،آرومِ دریا، خوابیده خسته
بیهوشه از، شدّتِ گرما، چشماشو بسته
باور هیچکس نمیشه
دریا میخواد از یه سراب
به ماهیِ تشنه لبش بده آب
بارون لب تشنه ی من...
بند2⃣
اگه یه مرد و دیدی که
رو میزنه به دشمنش
از روی اجبار
بدون که خیلی مضطره
دیگه نداره چاره وُ
شده گرفتار
دیدم خودم، دنبال آبه، چشمه ی عصمت
دیدم فرات، میزنه از شرم، به سر و صورت
موج میزنه، به روی گونه ش، اشک خجالت
جای اشک از چشم زمان
جاری میشد چشمه ی خون
شرمنده بود أبرِ توی آسِمون
بارونِ لب تشنه ی من...
بند3⃣
تیر سه شعبه اومد و
دیدم که رنگ از چهره ی
عالم پریده
خودم دیدم اسماعیلو
بَغَلِ ابراهیم ولی
گلو بریده
فوّاره زد، خون خدا تا، عرش مُعَلّا
گلبرگایِ، لاله نشست رو، دامن أبرا
داشتن براش، گریه میکردن، گلای صحرا
با گریه میگفت پسرم
تو رو چه جوری ببرم
با این روی غرق به خون تا حرم
بارون لب تشنه ی من...
شعر و سبک: #سید_مرتضی_پیرانیان
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
.
#حضرت_علی_اصغر
#محرم_۱۴۰۳
#شب_هفتم
#زمینه
(📌تذکر: سکوتی که به میزان دو ضرب بعد از فراز دوم هربند در نظر گرفته شده برای انتقال حس تحیر سیدالشهدا علیه السلام
لازم الاجرا است.)
بند1⃣
اگه جنگ دارید با من پسرم بی گناهه
ببینید اینقدر تشنه است زیر چشماش سیاهه
منه بابا اصن هیچی مادرش چشم به راهه
مگه نمیبینین تلظی لبهاشو
مگه نمیبینین لرزش دست و پاشو
مگه نمیبینین صداش...
وای
خیر نبینی حرمله خیر نبینی
توی این لشکر تو نامرد ترینی
با سه شعبه گل رو از ساقه چیدی
بچه ی شش ماهمو سر بریدی
با اینکه این روضه
واسه من سنگینه
تحمل کردم چون
خدا می بینه
بند2⃣
چقدر زود گل دادی غنچه ناشکفته
حنجر پرپرت با من داره حرف نگفته
از رو دستای لرزونم سر تو کاش نیفته
میبرمت حرم با این گلوی خونی
میبرمت حرم زیر عبا پنهونی
میبرمت حرم که با...
وای
اما انگار مادرت دیده مارو
کاش ندیده باشه زیر عبا رو
کاش نپرسه بچم آب خورده یا نه
حاجت آب شد برآورده یا نه
بند3⃣
توی لحظه ی ذبح تو مرگ من شد خلاصه
تنها چارم واسه داغت نماز استغاثه
چشای نیمه باز تو مث تیر خلاصه
علی بخواب توی آروم ترین گهوارهات
علی بخواب که خاک آخرین گهوارهات
علی بخواب که رفتنت...
وای
اما دلشوره برات داره بابا
کاش ندزدن خوابتو نیزه دارا
کاش اوناکه چیزی پیدا نکردن
پشت خیمه دنبال تو نگردن
شعر و سبک: #احسان_نوری
#شب_هفتم_محرم
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
.
#شب_هفتم_محرم
#محرم_۱۴۰۳
#شب_هفتم
#واحد_سنگین(سبک ثابت ده شب)
بند1⃣(امام زمانی ثابت ده شب)
صاحب عزای محرمها، سرت سلامت
سینه زن داغ عاشورا، سرت سلامت
برای خون گریه کردنهات، بمیرم آقا
(سرت سلامت ۲)
توو این شبهای پریشونی، آقا جانم
توی کدوم روضه مهمونی، آقا جانم
کجا داری نوحه میخونی، آقا جانم
یوسف تنهای زهرا
یه سر بیا امشب اینجا
قدم بذار رو چشم ما
بند2⃣
ای ماهی تشنه دریا نکن تلظی
نمیشه آب تو حرم پیدا نکن تلظی
بی تابیه تو منو انداخت تو خیمه از پا
(نکن تلظی ۲)
زخم لب خشکتو دیدم سوختم مادر
صورت داغت رو بوسیدم سوختم مادر
غربت چشماتو فهمیدم سوختم مادر
میخوای بگی آب آب مادر
ولی نمیتونی اصغر
نزن رو دست من پر پر
بند3⃣
لالا لالا ای همه هستم بخواب عزیزم
ببین منم چشممو بستم بخواب عزیزم
براتو قصه میخونم با صدای خستم
(بخواب عزیزم ۲)
زل میزنی بی صدا توی چشمای من
دنیا میشه رو سرم آوار دنیای من
انگار که نقش برآب میشه رویای من
واست چه رویایی داشتم
چه آرزوهایی داشتم
با تو چه دنیایی داشتم
شعر: #حسین_نوری
سبک: #امیر_آهمند
شعر بند ثابت امام زمانی:
#جمعی_از_شاعران_تکیه_نوکری
👇
.
#محرم_۱۴۰۳
#شب_هفتم
#واحد_شلاقی
بند1⃣
تا سایهی علم رو سرمونه
اسیر فتنه و بلا نمیشیم
حتی اگر که سرمون جداشه
ما از امام حسین جدا نمیشیم
یه امام حسین داریم که
به غمش دلا اسیره
یه امام حسین داریم که
همدم شاه و فقیره
یه امام حسین داریم که
دست دشمنم میگیره
هرکسی تو مسیر ارباب افتاد
واسه همیشه غصه رو برد از یاد
زندگی و آخرتش شد آباد
امام حسین خیلی دوست دارم من
بند2⃣
تا سایهی علم رو سرمونه
تو زندگی راه خطا نمیریم
واسه فرارِ از گرفتاری ها
هیچ جا به غیر کربلا نمیریم
یه امام حسین داریم که
تربتش دوای درده
یه امام حسین داریم که
گرمیِ دلای سرده
یه امام حسین داریم که
عالمو دیوونه کرده
گریه براش خیلی فضیلت داره
گریه کنش خیلی سعادت داره
روز جزا حق شفاعت داره
امام حسین خیلی دوسِت دارم من
بند3⃣
تا سایهی علم رو سرمونه
دلو به غیر پرچمش نمیدیم
شادی عالمو به ما ببخشن
یه قطره از اشک غمش نمیدیم
یه امام حسین داریم که
قبلهی اهل نیازه
یه امام حسین داریم که
آغوشش همیشه بازه
یه امام حسین داریم که
نیم نگاهش چاره سازه
هر کسی که شور محرم داره
هر کسی یک قدم براش برداره
تو روز محشر نمیشه آواره
امام حسین خیلی دوسِت دارم من
#شب_هفتم_محرم
شعر و سبک: #محمدجواد_ابوتراب_زاده
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
.
#محرم_۱۴۰۳
#شب_هفتم
#شور
بند1⃣
درسته کوله بار معصیت
نذاشت مثه بریر تو بشم
فقط همینو از خدا میخوام
که عاقبت به خیر تو بشم
یا اباعبدالله
تویی دوای همه دردا اباعبدالله
نوکر تو نذاری تنها اباعبدلله
همه هستی نوکری حسین
بد و خوبمونو با هم میخری حسین
دلخوشم به این که یه اربعین
دوباره مارو حرم میبری حسین
اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
بند2⃣
حال دلم دور از حریم تو
خدا می دونه که چقد بده
خودت میدونی چند وقته که
گریه کنت حرم نیومده
نور اباعبدالله
می خونم از گهواره تا گور اباعبدالله
سلام میدم به حرم از دور اباعبدالله
حرم توئه قبلهگاه من
توی سختیای زندگی پناه من
عشق بی قرین حالمو ببین
یه نگاهی کن به این روی سیاه من
اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
بند3⃣
اینجوری تو روایت اومده
هرکی ببینه داغ کربلا
بفهمه چی تو این زیارته
میمیره از فراق کربلا
شاه اباعبدالله
تا حرم تو زیاده راه اباعبدالله
میکشم از دل تنگم آه اباعبدالله
حرمت فقط چاره ساز من
دعای همیشه ی بعد نماز من
کربلا همه احتیاجمه
بیا دست رد نزن به این نیاز من
اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
شعر و سبک: #سعید_پیغمبری
انجمن تکیه نوکری مشهد
#شب_هفتم_محرم
👇
.
#تک_مدحی یا #واحد_تند
#امام_حسین علیه السلام
▪️بنداول▪️
دلم افتاده توی دام حسین بن علی
بسکه بخشنده و خوشنامه حسین بن علی
وقتی مردم روی سنگ قبرم اینو حک کنید
من یه نوکرم که آقامه حسین بن علی
اشک روضه ش درمونمه
کرب و بلاش سامونمه
هم دینمه هم جونمه
عشق حسین تو خونمه
من که گرفتار حسین بن علیم
خادم دربار حسین بن علیم
طالب دیدار بهشتن همه و من
طالب دیدار حسین بن علیم
حسین بن علی
▪️بنددوم▪️
من کیم بی سر و سامان حسین بن علی
خاک نعلین غلامان حسین بن علی
سر اولاد من و ایل و تبارم همگی
به فدای سر یاران حسین بن علی
زیباترین رویای من
روشنی شبهای من
دنیای من عقبای من
آقا حسین آقای من
من ز مریدان حسین بن علیم
ریزه خور خوان حسین بن علیم
لحظه ای از دامن شاهم نکشم دست
دست به دامان حسین بن علیم
حسین ابن علی
#محسن_طالبی_پور ✍
#واحدجفتوتکمدحی
#تکمدحیامامحسینعلیهالسلام
#محرم۱۴۰۳
.👇
شب عید قربان
شب عید قربان است
رحمت چنان باران است
عید قربان و عید عنایات است
عید دعا و عشق و مناجات است
جشن تبارک امشب مبارک۲
جشنی به پا امشب شد
ذکر همه یا رب شد
مرکز این جشن بیابان مناست
نور تابد از آسمان وقت دعاست
جشن تبارک امشب مبارک۲
امشب وقت دعا شد
جشن شادی به پا شد
امشب بگو درد دلت با خدا
تا که شوی نزد حق حاجت روا
جشن تبارک امشب مبارک۲
عالم دارالامان است
لطف حق بیکران است
عید خلوت با خدای مهربان
رحمت او بر سر ما سایبان
جشن تبارک امشب مبارک۲
عید مومنین آمد
ذکری دلنشین آمد
ای عاشقان روز عید قربان است
لطف خالق یکتا بیکران است
جشن تبارک امشب مبارک۲
#رضا_یعقوبیان
#عید_قربان
.
وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ ....
با #امام_زمان عج ، در #روز_عرفه
-----------
تا به کی از غم هجران تو من گریه کنم
یا که از چهره ی پنهان تو من گریه کنم
عرفه آمد و دریاب مرا ای همه نور
تا کنار رخ تابان تو من گریه کنم
معرفت نیست اگر بی تو بخوانم عرفه
کاش می شد که به دامان تو من گریه کنم
به منِ خاک نشین هم نظرت افتاده ست
باید از این همه احسان تو من گریه کنم
تو بخوان آیه ی قرآن ، تو بخوان آیه ی نور
تا که با نغمه ی قرآن تو من گریه کنم
باید از لعل تو بشنید دعای عرفه
تا که با ناله ی سوزان تو من گریه کنم
این تویی باغ گل افشان و منم ابرِ بهار
بی رخ باغ گل افشان تو من گریه کنم
ای که تو طالب خون شهدایی بازآ
تا به گلهای شهیدان تو من گریه کنم
ای که بر جدّ غریبت همه دم گریه کنی
کاش چون دیده ی گریان تو من گریه کنم
دل من خون شود از موی پریشان شده ات
بر چنین مویِ پریشان تو من گریه کنم
بر تنِ بی سرِ فرزند علی آه کِشم
یا که بر عمّه ی نالان تو من گریه کنم
مثل «یاسر» شده ام خسته و دلتنگ ببین
از فراق رخ رخشان تو من گریه کنم
**
محمود تاری «یاسر»