eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. غمتو بجون میخرم بار عشقتو میبرم اومورات زندگیمو من بخودت می‌سپارم تویی که بیشتر از همه بفکر منی تو تاریکیه زندگیم تویی روشنی تو خیلی مهربون تر از اونکه میگنی شکر خدا باتو آشنا شدم آقای توی این دنیا دلمو نگا بده به گدا رزق زیارت کرببلا حسین آقا جان ای امید نا امیدا توشه ی قيامت ما کشتی نجات عالم یا منتها الرجایا ما قائلیم که تو میدی روزیه مارو خدا نگیره از گدات این روضه هارو ما توی روضه می‌بینیم کرببلارو قلب گدات میزنه برات تنگه دلش برا کرببلات این برکات روضه و عزات تو قيامت میده مارو نجات حسین آقا جان .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بند1⃣ یه وقتایی آدم میشه پریشون و حیرت زده از کارِ دنیا حضرت دریا رو دیدم که واسه ی یه قطره آب رو زد به صحرا روی لبِ، کبودِ بارون، تَرَک نشسته تو ساحل ،آرومِ دریا، خوابیده خسته بیهوشه از، شدّتِ گرما، چشماشو بسته باور هیچکس نمیشه دریا میخواد از یه سراب به ماهیِ تشنه لبش بده آب بارون لب تشنه ی من... بند2⃣ اگه یه مرد و دیدی که رو میزنه به دشمنش از روی اجبار بدون که خیلی مضطره دیگه نداره چاره وُ شده گرفتار دیدم خودم، دنبال آبه، چشمه ی عصمت دیدم فرات، میزنه از شرم، به سر و صورت موج میزنه، به روی گونه ش، اشک خجالت جای اشک از چشم زمان جاری میشد چشمه ی خون شرمنده بود أبرِ توی آسِمون بارونِ لب تشنه ی من... بند3⃣ تیر سه شعبه اومد و دیدم که رنگ از چهره ی عالم پریده خودم دیدم اسماعیلو بَغَلِ ابراهیم ولی گلو بریده فوّاره زد، خون خدا تا، عرش مُعَلّا گلبرگایِ، لاله نشست رو، دامن أبرا داشتن براش، گریه میکردن، گلای صحرا با گریه میگفت پسرم تو رو چه جوری ببرم با این روی غرق به خون تا حرم بارون لب تشنه ی من... شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. (📌تذکر: سکوتی که به میزان دو ضرب بعد از فراز دوم هربند در نظر گرفته شده برای انتقال حس تحیر سیدالشهدا علیه السلام لازم الاجرا است.) بند1⃣ اگه جنگ دارید با من پسرم بی گناهه ببینید اینقدر تشنه است زیر چشماش سیاهه منه بابا اصن هیچی مادرش چشم به راهه مگه نمیبینین تلظی لبهاشو مگه نمیبینین لرزش دست و پاشو مگه نمیبینین صداش... وای خیر نبینی حرمله خیر نبینی توی این لشکر تو نامرد ترینی با سه شعبه گل رو از ساقه چیدی بچه ی شش ماهمو سر بریدی با اینکه این روضه واسه من سنگینه تحمل کردم چون خدا می بینه بند2⃣ چقدر زود گل دادی غنچه ناشکفته حنجر پرپرت با من داره حرف نگفته از رو دستای لرزونم سر تو کاش نیفته می‌برمت حرم با این گلوی خونی می‌برمت حرم زیر عبا پنهونی می‌برمت حرم که با... وای اما انگار مادرت دیده مارو کاش ندیده باشه زیر عبا رو کاش نپرسه بچم آب خورده یا نه حاجت آب شد برآورده یا نه بند3⃣ توی لحظه ی ذبح تو مرگ من شد خلاصه تنها چارم واسه داغت نماز استغاثه چشای نیمه باز تو مث تیر خلاصه علی بخواب توی آروم ترین گهواره‌ات علی بخواب که خاک آخرین گهواره‌ات علی بخواب که رفتنت... وای اما دلشوره برات داره بابا کاش ندزدن خوابتو نیزه دارا کاش اوناکه چیزی پیدا نکردن پشت خیمه دنبال تو نگردن شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. (سبک ثابت ده شب) بند1⃣(امام زمانی ثابت ده شب) صاحب عزای محرم‌ها، سرت سلامت سینه زن داغ عاشورا، سرت سلامت برای خون گریه کردن‌هات، بمیرم آقا (سرت سلامت ۲) توو این شبهای پریشونی، آقا جانم توی کدوم روضه مهمونی، آقا جانم کجا داری نوحه می‌خونی، آقا جانم یوسف تنهای زهرا یه سر بیا امشب اینجا قدم بذار رو چشم ما بند2⃣ ای ماهی تشنه دریا نکن تلظی نمیشه آب تو حرم پیدا نکن تلظی بی تابیه تو منو انداخت تو خیمه از پا (نکن تلظی ۲) زخم لب خشکتو دیدم سوختم مادر صورت داغت رو بوسیدم سوختم مادر غربت چشماتو فهمیدم سوختم مادر میخوای بگی آب آب مادر ولی نمیتونی اصغر نزن رو دست من پر پر بند3⃣ لالا لالا ای همه هستم بخواب عزیزم ببین منم چشممو بستم بخواب عزیزم براتو قصه میخونم با صدای خستم (بخواب عزیزم ۲) زل میزنی بی صدا توی چشمای من دنیا میشه رو سرم آوار دنیای من انگار که نقش برآب میشه رویای من واست چه رویایی داشتم چه آرزوهایی داشتم با تو چه دنیایی داشتم شعر: سبک: شعر بند ثابت امام زمانی: 👇
. بند1⃣ تا سایه‌ی علم رو سرمونه اسیر فتنه و بلا نمی‌شیم حتی اگر که سرمون جداشه ما از امام حسین جدا نمی‌شیم یه امام حسین داریم که به غمش دلا اسیره یه امام حسین داریم که همدم شاه و فقیره یه امام حسین داریم که دست دشمنم میگیره هرکسی تو مسیر ارباب افتاد واسه همیشه غصه رو برد از یاد زندگی‌ و آخرتش شد آباد امام حسین خیلی دوست دارم من بند2⃣ تا سایه‌ی علم رو سرمونه تو زندگی راه خطا نمیریم واسه فرارِ از گرفتاری ها هیچ جا به غیر کربلا نمیریم یه امام حسین داریم که تربتش دوای درده یه امام حسین داریم که گرمیِ دلای سرده یه امام حسین داریم که عالمو دیوونه کرده گریه براش خیلی فضیلت داره گریه کنش خیلی سعادت داره روز جزا حق شفاعت داره امام حسین خیلی دوسِت دارم من بند3⃣ تا سایه‌ی علم رو سرمونه دلو به غیر پرچمش نمیدیم شادی عالمو به ما ببخشن یه قطره از اشک غمش نمیدیم یه امام حسین داریم که قبله‌ی اهل نیازه یه امام حسین داریم که آغوشش‌ همیشه بازه یه امام حسین داریم که نیم نگاهش چاره سازه هر کسی که شور محرم داره هر کسی یک قدم براش برداره تو روز محشر نمیشه آواره امام حسین خیلی دوسِت دارم من شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. بند1⃣ درسته کوله بار معصیت نذاشت مثه بریر تو بشم فقط همینو از خدا میخوام که عاقبت به خیر تو بشم یا اباعبدالله تویی دوای همه دردا اباعبدالله نوکر تو نذاری تنها اباعبدلله همه هستی نوکری حسین بد و خوبمونو با هم میخری حسین دلخوشم به این که یه اربعین دوباره مارو حرم می‌بری حسین اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله بند2⃣ حال دلم دور از حریم تو خدا می دونه که چقد بده خودت می‌دونی چند وقته که گریه کنت حرم نیومده نور اباعبدالله می خونم از گهواره تا گور اباعبدالله سلام میدم به حرم از دور اباعبدالله حرم توئه قبله‌گاه من توی سختیای زندگی پناه من عشق بی قرین حالمو ببین یه نگاهی کن به این روی سیاه من اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله بند3⃣ اینجوری تو روایت اومده هرکی ببینه داغ کربلا بفهمه چی تو این زیارته میمیره از فراق کربلا شاه اباعبدالله تا حرم تو زیاده راه اباعبدالله میکشم از دل تنگم آه اباعبدالله حرمت فقط چاره ساز من دعای همیشه ی بعد نماز من کربلا همه احتیاجمه بیا دست رد نزن به این نیاز من اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. یا علیه السلام ▪️بنداول▪️ دلم افتاده توی دام حسین بن علی بسکه بخشنده و خوشنامه حسین بن علی وقتی مردم روی سنگ قبرم اینو حک کنید من یه نوکرم که آقامه حسین بن علی اشک روضه ش درمونمه کرب و بلاش سامونمه هم دینمه هم جونمه عشق حسین تو خونمه من که گرفتار حسین بن علیم خادم دربار حسین بن علیم طالب دیدار بهشتن همه و من طالب دیدار حسین بن علیم حسین بن علی ▪️بنددوم▪️ من کیم بی سر و سامان حسین بن علی خاک نعلین غلامان حسین بن علی سر اولاد من و ایل و تبارم همگی به فدای سر یاران حسین بن علی زیباترین رویای من روشنی شبهای من دنیای من عقبای من آقا حسین آقای من من ز مریدان حسین بن علیم ریزه خور خوان حسین بن علیم لحظه ای از دامن شاهم نکشم دست دست به دامان حسین بن علیم حسین ابن علی .👇
شب عید قربان شب عید قربان است رحمت چنان باران است عید قربان و عید عنایات است عید دعا و عشق و مناجات است جشن تبارک امشب مبارک۲ جشنی به پا امشب شد ذکر همه یا رب شد مرکز این جشن بیابان مناست نور تابد از آسمان وقت دعاست جشن تبارک امشب مبارک۲ امشب وقت دعا شد جشن شادی به پا شد امشب بگو درد دلت با خدا تا که شوی نزد حق حاجت روا جشن تبارک امشب مبارک۲ عالم دارالامان است لطف حق بیکران است عید خلوت با خدای مهربان رحمت او بر سر ما سایبان جشن تبارک امشب مبارک۲ عید مومنین آمد ذکری دلنشین آمد ای عاشقان روز عید قربان است لطف خالق یکتا بیکران است جشن تبارک امشب مبارک۲
. وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ .... با عج ، در ----------- تا به کی از غم هجران تو من گریه کنم یا که از چهره ی پنهان تو من گریه کنم عرفه آمد و دریاب مرا ای همه نور تا کنار رخ تابان تو من گریه کنم معرفت نیست اگر بی تو بخوانم عرفه کاش می شد که به دامان تو من گریه کنم به منِ خاک نشین هم نظرت افتاده ست باید از این همه احسان تو من گریه کنم تو بخوان آیه ی قرآن ، تو بخوان آیه ی نور تا که با نغمه ی قرآن تو من گریه کنم باید از لعل تو بشنید دعای عرفه تا که با ناله ی سوزان تو من گریه کنم این تویی باغ گل افشان و منم ابرِ بهار بی رخ باغ گل افشان تو من گریه کنم ای که تو طالب خون شهدایی بازآ تا به گلهای شهیدان تو من گریه کنم ای که بر جدّ غریبت همه دم گریه کنی کاش چون دیده ی گریان تو من گریه کنم دل من خون شود از موی پریشان شده ات بر چنین مویِ پریشان تو من گریه کنم بر تنِ بی سرِ فرزند علی آه کِشم یا که بر عمّه ی نالان تو من گریه کنم مثل «یاسر» شده ام خسته و دلتنگ ببین از فراق رخ رخشان تو من گریه کنم ** محمود تاری «یاسر»
. و هجران یار آمده ام شکسته دل تا که خدا خدا کنم هرچه گناه و جرم را از دل خود جدا کنم ناله ی من شده فزون می روم از خودم برون رو به خدا برم کنون بر همه من دعا کنم از گل خود ، بهار خود می طلبم قرار خود من که به یاد یار خود با گل خود صفا کنم ای عرفه ببین مرا بی گل خود غمین مرا با غم وی قرین مرا من که ورا صدا کنم این من و روی ماه او منتظر نگاه او آمده ام به راه او هستی خود فدا کنم چشم کبود خویش را بود و نبود خویش را مس وجود خویش را با نگهش طلا کنم پرده ز رخ کشیدنش وقت سحر دمیدنش من به هوای دیدنش طایر دل رها کنم گرچه فتاده ام به چاه گشته دو چشم من سیاه آمده ام به اشک و آه تا مگرش رضا کنم با کرم دوباره اش یک نظر و اشاره اش تا که کنم نظاره اش دیده ی بسته وا کنم آمده ام بسوی او دیده و دل چو روی او از عرفات کوی او راهی نینوا کنم داده به دل زمینه را عطر گل مدینه را تا که حریم سینه را کوفه و کربلا کنم حال سرشک نم نم و شیون و ناله در غم و گریه برای ماتم و غربت لاله ها کنم «یاسر» دل شکسته را در غم گل نشسته را ز قید تن گسسته را لایق این عطا کنم ** «یاسر»✍ .
. آمده و باز صدایم کردی میهمان حرم جود وسخایم کردی فرصت دیگری آمد که مرا عفوکنی تا ببخشی گنهم را تو صدایم کردی دل ما را به سوی خویش کشیدی یارب باز از پنجه این نفس رهایم کردی تا نیارم به سوی هیچ کسی روی نیاز بر در رحمت و امید گدایم کردی کرمت هیچ مرا فرصت گفتار نداد هرچه می خواستم ای دوست عطایم کردی حالم ازحال دعای عرفه بخشیدی با چنین حال تو راهی منایم کردی گفتی اوّل نظرت هست به زوارحسین عاشق و شیفته کرب و بلایم کردی چون سبکبال شدم تا حرم کرب و بلا همره و هم سفر پیک صبایم کردی کربلا گفتم و فریاد زجانم برخاست شکرلله که چنین غرق نوایم کردی همره زمزم اشکی که مرا بخشیدی حاجی کعبه ایمان و وفایم کردی گر مشرف نشدم کعبه و حج و عرفات راهی مشهد و حج فقرایم کردی شکرلله دراین روز پر از رحمت و فیض میهمان حرم قدس رضایم کردی کاش گویی ولی عصر دعایم کرده است جز امامم ز همه غیر جدایم کردی چون«وفایی»تو مراعشق و سعادت دادی تا که مشغول مناجات و دعایم کردی ✍ .
. ای نگار عرفاتی لک لبیک حسین چشمه ی آب حیاتی لک لبیک حسین خط پیشانی تو مظهر وجه الهی بس که مستغرق ذاتی لک لبیک حسین ز ازل بندگی ام نوکری خانه ی توست حقاً ارباب صفاتی لک لبیک حسین بین توفان گنه غرق شدم کاری کن ای که کشتی نجاتی لک لبیک حسین کاش سر تا به قدم گریه شوم آب شوم تو قتیل العبراتی لک لبیک حسین باز از قافله ی کرب و بلا جا ماندم کن عطا برگ براتی لک لبیک حسین 🎼 .👇
. با تَضرع ایستاد و رو به رویش حرف زد با خدای خویش از راز مگویش حرف زد دست بر زیر محاسن برد و گفتا: پیشکش از خطوط صورت و زیر گلویش حرف زد هر بلایی بود را روز ازل با جان خرید جان چه قابل، جان به کف از آبرویش حرف زد از گلستانش ،جوانش از هر آن چه داشت گفت از گل شش ماهه ی خوش رنگ و بویش حرف زد هق هق مولای ما آن دشت را شرمنده کرد از علی اکبر و از خُلق و خویش حرف زد در مناجاتش گریزی زد میان قتلگاه از همان سینه که می آیند رویش حرف زد سينه ی خود را برای سُمِّ مركب ها گذاشت لحظه ای كه از جنايات عدويش حرف زد ماجرا را دید تا آن جا که بین راه شام دختر آمد پای نیزه با عمویش حرف زد: با عمو می گفت این جا هستی و ما را زدند؟ از لبش از گونه اش از تار مویش حرف زد یاد ضرب سنگ ها و خون پیشانیش بود وقتی از نوع نماز و از وضويش حرف زد شرح داد و شرح داد و شرح داد و شرح داد از تمام ماجرا و مو به مويش حرف زد ✍ .
. ‍ 🎤 تحلیل علیه السلام (ع) : پرورش روضه❗️ 👇 درماتم تو آل پیمبر گریستند چشم بتول و احمد و حیدر گریستند عباس و عون قاسم و اکبر گریستند در موج خون دو بسمل بی سر گریتند آخه دوتا پسراشم کشتن. اون یکی می گفت داداشم امانته اول منو بکش. مادرم اونو به من سپرده. این یکی می گفت من طاقت داغ برادر ندارم. اول منو بکش... در هر دری به یاد تو فریاد و آه بود حتی حسین یاد تو در قتلگاه بود بردختر تو چون خبر قتل تو رسید اشک از دو دیده ریخت و آه از جگر کشید آن داغ دیده قصه ی قتل تو را شنید دیگر سر بریده میان طبق ندید هرچند ریخت خون دل از دیده ی ترش زینب گرفت در بر خود همچو مادرش شاعر گفت ای دسته گل زیبایم من از امروز تورا بابایم دختر کوچک من خواهر توست خواهر غم زده ام مادر توست روز عاشورا هروقت سکینه میخواست بیاد برا وداع هی چشمش به این دختر می خورد خجالت می کشید. تا اینکه حسین رفت سوار مرکب شد دیدند هی میخواد راه بیفته اسب سر بلند نمیکنه یه نگاه کرد دید دختر به پای اسب افتاده... جلو دختر شهید روم نشد نوازشم کنی. بابا جان دیگه دختر مسلم نیست بیا پایین. من که میدونم بعد تو میخوان منو بزنن. بابا یه جوری دختر مسلمُ نوازش کردی تا حالا منُ اونجور نوازش نکردی... 🔽 💠پرورش روضه❗️: اگر عین مطالب مندرج در کتابها را بخواهیم برای مستمع بگوییم مثل این است که آشپزی، مواد خام و ناپخته ی غذایی را جلوی میهمان بگذارد. 💥مداح بایستی محتوای اولیه ای را که از منابع استخراج می کند، پرورش دهد بعد به مستمع ارائه نماید. در روضه این فایل این موضوع بخوبی دیده می شود. در روضه قبل از بیان ماوقع روضه وداع، به «خجالت کشیدن حضرت سکینه(س) از دختر حضرت مسلم(ع)» اشاره می شود. حرکت نکردن ذوالجناح اینگونه بیان می شود: «دیدند هی میخواد راه بیفته اسب سر بلند نمیکنه یه نگاه کرد دید دختر به پای اسب افتاده...» سخن حضرت سکینه اینگونه تعبیر می شود که: «جلو دختر شهید روم نشد نوازشم کنی» «بابا جان دیگه دختر مسلم نیست بیا پایین» ماجراهای بعد از شهادت سیدالشهداء(ع) از زبان حضرت سکینه(س) اینگونه بیان می شود: «من که میدونم بعد تو میخوان منو بزنن» «بابا یه جوری دختر مسلمُ نوازش کردی تا حالا منُ اونجور نوازش نکردی...» 💥اگر دقت کنید فاصله بین آنچه در متن کتابها آمده با آنچه که در بیان آقای حدادیان پرورش پیدا کرده بسیار زیاد است. بیان در قالبی که محتوا را برای مخاطب مجسم می کند، استفاده از عباراتی که بیشترین تأثیر را در آن مفهوم دارد، توجه به حساسیتهای مخاطب و مواردی از این قبیل، دست به دست هم می دهد و مضمون خام را پرورش یافته به مستمع ارائه می نماید. .👇