eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
806 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. فاوف لنا الکیل آخر قصه م رو مث حرش کن فاوف لناالکیل تو این بد و خوب تصورش کن فاوف لناالکیل دستای خالی منو پرش کن شکرا لله که شدم گدای خونه زاد ابی عبدالله شکر لله که کمش برای من زیاده ابی عبدالله شکرا لله می گذره شبای من به یاد ابی عبدالله کاش باشه روزیه ما ، کربلا و تصدق علینا ، کربلا بند دوم بازم شب قدره فقط ارادت بنویس برامون بازم شب قدره یه کم لیاقت بنویس برامون بازم شب قدره یه سال زیارت بنویس برامون روزیه خوب اینه که بیاره مارو تقدیر ، در این خونه روزیه خوب اینه که همه بشیم نمک گیر ، در این خونه روزیه خوب اینه که جوون بیایم ،بشیم پیر در این خونه بهترین آرزوهاست کربلا بهترین جای دنیاست کربلا بند اول ✍ 👇
. علیه السلام روز 🍀🍀🍀🍀 زیر علم سینه میزنم بوی حسین میده دهنم حک بکنید روی کفنم ای حسین، حسین حسین دلبر من حسینه تاج سر من حسینه همدل و دلدارحسینه گرمی بازار حسینه مُهر شده به سینه معرفت همینه که بگی کسی نبینه و حسین ببینه من که زیر دینم، نوکر حسینم توی محشر مادرش فاطمه رو میبینم یا اباعبدالله 🍀🍀🍀🍀 خیر همه اوقات منی ذکر همه حالات منی نور منی مرآت منی ای حسین، حسین حسین امید این دل حسینه جنون عاقل حسینه مرهم دردا حسینه امید فردا حسینه عشق من حسینه، شه عالمینه من وجودشو دیدم تو زندگیم به عینه نور هر دو دیده، این بدم خریده نام تو روی لب هر مادر شهیده یا اباعبدالله 🍀🍀🍀🍀 به قلم ✍️: تراب مولا 👇
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه4_5940805803278599499.mp3
زمان: حجم: 1.05M
‍ ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام *جاداره اشاره کنم ایام مسلمیه هم هست ... بالای دارالعماره دیدن داره گریه میکنه ؛ گفتن : مسلم! باید فکر اینجا رو هم می کردی ... فرمود: گریه ام برای خودم نیست برای اون آقاییِ که به دعوت شما دستِ زن و بچشُ گرفته داره میاد* نوایِ بانوان کاروان هردم به گوش آید به حالِ زینبُ و این کوچه بازار میگریم نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه ، نیا کوفه ولی صد حیف بگذشت کار از کار میگریم حسین جان! اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر توست ... غوغاست برای زدن چشم ابالفضل اینجا همه خارند برای قمرِ تو .. حاج غفور اسدزادگان ‍ ‍
‍ ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه  و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام *جاداره اشاره کنم ایام مسلمیه هم هست ... بالای دارالعماره دیدن داره گریه میکنه ؛ گفتن : مسلم! باید فکر اینجا رو هم می کردی ... فرمود: گریه ام برای خودم نیست برای اون آقاییِ که به دعوت شما دستِ زن و بچشُ گرفته داره میاد* نوایِ بانوان کاروان هردم به گوش آید به حالِ زینبُ و این کوچه بازار میگریم نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه ، نیا کوفه ولی صد حیف بگذشت کار از کار میگریم حسین جان! اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر توست ... غوغاست برای زدن چشم ابالفضل اینجا همه خارند برای قمرِ تو ..
. یابنَ الحسن ای مهدیِ موعود، خدا را سوگند که داریم به دل، مِیلِ شما را عصر عرفه، با تو سِزد دستِ دعا را تا اذن دهی باز، رفیقِ شهدا را یک پِلک زدن، رؤیتِ آن روی دل آرا حیف است که من، نوکرِ خوب تو نباشیم همرازِ شب و صبح و غروب تو نباشیم تا روز فرج یکسره، رو به تو نباشیم محوِ تو و جذبِ تو و ذوب تو نباشیم کِی دل بِسپارم، رخِ دلدارِ منا را تو یوسف زهرایی و ما میلِ تو داریم جز آرزوی یاریِ تو، هیچ نداریم دنیای دَنی را به خودش، وابگذاریم شاید که سرِ راهِ شما، جان بسپاریم تا در تو بِبینیم، امیرالاُمرا را آن‌روز که ما را ز گِلِ نور نوشتند از باغِ نجف، تشنه‌ی انگور نوشتند در سینه ز عنوانِ علی، شور نوشتند با طینت تان، هستیِ ما، جور نوشتند ذکرِ علی و باده‌ی زهراست گوارا ایکاش فِتَد گوشه‌ی این میکده مِیلت بر چهره‌ی مستانِ پریشان شده میلت کو بر دلِ بریانِ بجان آمده میلت کِی می‌کِشد ای یار، بر این غمزده میلت مگذار که مَستی بِرود، اهلِ خطا را ای وای از آن‌روز که ما، با تو نباشیم تو باشی و ما هیچ کجا، با تو نباشیم در رجعتِ خیلِ شهدا، با تو نباشیم هنگامه‌ی یاریِ شما، با تو نباشیم یادم نرود بر سرِ عهد تو، وفا را تا در دلِ ما عهد و وفائیست، نظر کن از کعبه دگر وقتِ رهائیست، نظر کن یک قافله در حال جدائیست، نظر کن این قافله‌ی خون خدائیست، نظر کن بازآ و بخوان، روضه‌ای از خونِ خدا را صاحب حرم از خانه برون شد، به دلِ شب راهی شده از کعبه، همه هستیِ زینب انگار شده کوفه، ز اَغیار لبالب زیرا خبر از مسلم و هانی‌ست، مرتب برگرد، میا کوفه که دیدند جفا را برگرد، که هر کوچه و بازار شلوغ است بَد عهد شده، کوفه و بازار شلوغ است یک شهر، شد آلوده و بازار شلوغ است زینب شده مظلومه و بازار شلوغ است گویی صدقه، باب شده آل عبا را این است، تمامِ خبرِ منتشر تو مسلم سرِ بازار شده منتظر تو افتاد علَم از دستِ یلِ مقتدر تو گودال شد از جور و جفا، منحصر تو بی‌حربه زنَد پیر و جوان، مُشت و عصا را ✍ .
|⇦•منم آن‌گناهکاری... و توسل ویژهٔ روز عرفه اجرا شده ۱۴۰۳به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ منم آن گناهکاری به سوی تو دوان است تویی آن بزرگواری که کریم و مهربان است تو همیشه در فرازی، گدا نوازی که در اوج بی‌نیازی نگران بندگان است تو اگر مرا برانی در دیگری نکوبم که به غیر از آستانت همه جا پر از زیان است عرفه ز راه آمد گل فاطمه نیامد همه عمر جز تو یارب چه کسی رفیق من بود تو امان من نباشی چه کسی مرا امان است تو خدای مرتضایی تو همیشه با وفایی خوشم اینکه خاک پای پسر ابوترابم همه عمر سایه‌ بانم علم حسین جانم نکند خدا نکرده نرسم به اربعینش دل عاشقان از الآن نگران آن زمان به فدای ان امامی که نشسته در بیابان دل اوست غرق ماتم نگران کاروان است نگران کاروانی که پر از مخدٔرات است نگران پرده‌ای که روی محمل زنان است به فدای آن نگاهی که به آن سه ساله دارد به فدای اشک‌هایی که ز چشم او روان است به فدای آن شهیدی که نخورد آب و جان داد ز غمش هنوز زهرا شب جمعه روضه خوان است پسرم به تو جفا شد، سرت از قفا جدا شد به خدا عطش دلیل تَرَک لبت نبوده ترک لبت برای ضربات خیزران است ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•با دلی سوخته... و توسل ویژهٔ روز عرفه اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی حمید عسکری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ با دلی سوخته و کوه گناه به حریم تو پناهنده شدم تا که دیدم تو بغل وا کردی از همه غیر تو دل کنده شدم سفره ای قدر گناهکاری خویش رو به احسان تو انداخته ام دامنم را بتکانم یعنی هر چه داده‌ای همه را باخته ام *تو رو خدا غافل نشید راست راستی امروز حسین پای کار..* بین اسما تو با یا ستار روزگاریست که مانوس‌ترم هرچه دیدی ز همه پوشاندی راه دادی که بیایم به حرم گشتم و هیچ کسی غیر خودت بار افتاده من را نخرید در رفاقت همه جا میارزد منت مثل تو دلدار کشی رسم این است که هرچیز شکست دیگر از قدر و بها می‌افتد در عوض تا که دلی می‌شکند بین آغوش خدا می‌افتد صاحب سوز و مناجات یکیست می‌زنم این در آن در چه کنم من هوایی خراسان شده‌ام نگرانی محرم دارم دست بر دامن سلطان شده ام دوستانم همه رفتند حرم عرفه کرب و بلا دیدنی است در سرازیری باب القبله گریه مادر ما دیدنی است «حسین حسین..» مادری دست به پهلو آید تا کنار تن عریان حسین بعد گودال به هم ریخته است مثل گیسوی پریشان حسین «حسین حسین..» می‌زند ناله بنی چه کنم؟ بدنت هست سرت نیست حسین نعل تازه چه سرت آورده بین صحرا اثرت نیست حسین هرکی حال روزتو بدونه گریه می‌کنه مَردم اونه که برات زنونه گریه می‌کنه از بعد گودال زینبت شبونه گریه میکنه تا می‌بینه لباستو خونه گریه می‌کنه هر دفعه که دلم برات می‌گیره حسین میشینم نگاه به این لباس می‌کنم خواب می‌بینم همش دارم من داداش به شمر التماس می‌کنم خواهش می‌کنم برید کنار که من خودم خاکش می‌کنم *الهی به آبروی اون آقایی که امروز یه جوری گریه می‌کرد که روایت میگه اشکاش خیلی میومد عجب اشک ریختی امروزآقا جان به حق آقایی که دیروز راه افتاد رفت کربلا رفقا بدونید دعای عرفه شصت هجری نبودها این هرسال میگم سالها قبل عاشورا بود روز یوم التربیه روز هشت ذی الحجه آقاتون راه افتاد رفت کربلا چقدر نامه همراه ابی عبدالله بود حسین بیا آقا ولی یه حرفی مسلم زد صدا زد..* حسین! تا که خاکی نشده معجر زینب برگرد ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•ای امیر عرفه... و توسل ویژهٔ روز عرفه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای امیرِ عرفه ،دست من و دامانت جان به قربانِ تو و گردشِ آن چشمانت ای امیرِ عرفه ،حالِ مناجات بده بر گدایِ حَرَمت ،وقت ملاقات بده دل بیتاب مرا با نگهی تاب بده ای امیرِ عرفه، دیدهٔ پر آب بده ای امیرِ عرفه، بر سرِ راهت گردم گر بیائی به خدا، دورِ سرت می‌گردم ای امیرِ عرفه، تنگ غروب است بیا سر زدن بر فقرا ،سرزده خوب است بیا ای امیرِ عرفه ،حامیِ زهرا برگرد جانِ زهرا ،دگر از خیمهٔ صحرا برگرد ای امیرِ عرفه بر رخ من خنده بزن جانِ زینب، بده روزِ عرفه پاسخِ من آقا جان ای امیر عرفه، روح مناجات تویی مشعر و سعی و صفا مروه و میقات تویی ای امیرعرفه، ناز نکن چهره نما از پس پنجره باز نکن چهره نما ای امیر عرفه! ذکر مدام است بیا کار این عاشق دلخسته تمام است بیا «یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان » ای امیر عرفه دیدن رویت عشق است بودن امشب به خدا بر سر کویت عشق است ای امیرِ عرفه، فیض دمَت را قربان دلِ دریایی لبریزِ غمت را قربان ای امیر عرفه، در عرفاتی امروز یا لبِ علقمه ی شاهِ فراتی امروز ای امیر عرفه هیئت ما نیز بیا روضهٔ تشنه لبی کُشته کنار دریا ای امیرِ عرفه، جانِ گل یاس بیا قدمی رنجه نما روضهٔ عباس بیا ای امیر عرفه شرح بده خود بر من سرِ عبّاس کجا ؟ضربِ عمودِ آهن *چنان عمود و بالا برد با تمام زور و بازوش پایین آورد. تن پاک و نورانیِ پسر امیرالمؤمنین با صورت روی زمین افتاد. ای وای.. هر کی میخواد بلند بشه با کمک دست بلند میشه. وقتی فهمید زهرا بالا سرشه روی خاکها غلت می‌زد..ای مادر ای مادر.. سری که شکسته من نمیدونم چطور سر نیزه زدن آنقدر که از روزی نیزه با سر افتاد با زلفاش به گردن اسب بستن قربون زلفای خونیت آقا جان...تکیه گاهِ حسینِ.. امروز روز مُسلمه اما دلهای ما علقمه هست..وقتی داشت دعای عرفه میخوند تکیه اش به شونهٔ عباس بود این دعای که تو میخونی حسین ایستاده خوند یه دستش روشونهٔ عباس ،یه دستش روبه آسمان ،خدا...بچه ها دورش ایستادن چند فراز که میگذره نگاه به صورت بابا می‌کنند تا حالا ندیدند اینطور حسین گریه کنه. میگه حسین دیگه اینطوری گریه نکرد تا کنار بدن علی اکبر.. دیدن آقا داره فریاد میزنه: "ولدي ولدي.." اونایی که مُحرِم میشن یه دونه به صورتت میزنی باید بری تاوانشُ بدی باید ذبح کنی گوسفندی و..یه دونه موهات کنده بشه باید بری جریمه اش بدی چون مُحْرمی ..به خدا اگه کسی محرم نباشه تو عرفات بشینه بفهمه مُیکشه خودشو ..آه جوانش گذاشت بدن پاره پاره یه زخم تو دست و پای بچه ات می‌بینی بیچاره میشی ..بدن یکی دوتا زخم نداره حسینم نگفتن ارباً اربا.. علی اکبر و گفتن بدن اربا اربا شد.. صورت و گرفتن تو صورتش میگن هفت تا ناله زد گفت جان بابا "ولدی ولدی.. یاعلي عَلئ الدُّنیا بَعدَک العَفٰا بعد تو اف بر این دنیا و زندگانی دنیا.. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•نامه از محبوب آورده... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام در روز عرفه اجرا شده به نفسِ حاج ابوالفضل بختیاری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نامه ازمحبوب آورده است کسوت راببین مبدا تاریخ عشاق است هجرت راببین در نمازش دید تنها مانده باسجاده اش مسلمین رادر وفا بنگر جماعت را ببین دستگیر هاشمیان بین کوفه یک زن است طوعه تنها مرد این شهر است غیرت راببین دزد را کِی می سپارد یک نفر نزد شُریح کودکانش را به دستش داد غربت را ببین شد سرش دروازه را آذین و بعد از واقعه خود حسین آمد به دیدارش زیارت را ببین سلام میدم از دور با لبهای پاره الهی که چوبی برای لب تو‌ کسی بر نداره اخ ایشالله تو کوفه کسی توی خورجین سرت رو نیاره به پیراهنم دست نخورد آخرش گریه کردم برای تو لبم پاره شد آب نخوردم چقدر گریه کردم لباتو من افتادم اما کجا پیکرم پا خور مرکبا شد؟ دوازده تا ضربه نخورده سرم با یه ضربه جدا شد *علامه بحرالعلوم با اون مقام که شنیدید بارها زیارت کرده حضرت صاحب رو نقل میکنه میگه: یه شب جمعه نتونستم برم کربلا گفتم برم سر قبر مسلم،اومدم درعالم مکاشقه دیدم یه هودجی داره میاد یه خانم مجللی پیاده شد برا زیارت مسلم ،چه خبره کیه این خانوم ؟فرمودند:مادرسادات حضرت صدیقه است هر شب جمعه اول میاد زیارت مسلم، بعد میره کربلا گریه کنای مسلم طلیعه ی محرم روضه این آقاست ... گفت‌ حسین جان ! مثل من هیچکسی این همه حیران نشود تک و تنها وسط کوفه پریشان نشود تا شنیدم همه دنبال غنیمت هستند نذرکردم که تن پاک توعریان نشود گفت با لب پاره لب بام دعایت کردم عزیزم لب تو پاره و عطشان نشود *روضه آب رو گفتم.. کاسه آب آوردند خواست آب بنوشه از لب مبارک خون می ریزه انقدر خون ریخت نتونست آب بنوشه.. قربون غربتت برم اما این لب منو جای دیگه برده تو راهم ببرم..نانجیب رو تخت نشسته بود. ازشماسوال میکنم آدمی که مست کرده میتونه یه جارو نشونه بگیره یا نه؟ این چوب رو محکم میزد گاهی به چشم حضرت گاهی به لبها میخورد گاهی به بینی مبارک صورت و لبها...."السلام علی الصدر مقروع بالقتیل .."کاش همینجا تموم میشد امام رضا فرمود:شراب می خورد ته مونده شراب رو میریخت کنار سربریده حسین...* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
‍ حاجیان جَمعند دورِ هم به صَحرای مِنا حاجی ما در بیابان دَر مَسیرِ کَربَلاست حاجیان کردند دِل را خوش به ذِبحِ گُوسفند حاجی ما ذِبح طِفلَش پیشِ پیکانِ بَلاست حاجیان سَر می‌تَراشند از پیّ تَقصیرشان حاجی ما هم چِهل مَنزل سَرش بَر نیزه هاست حاجیان دَستِ دعاشان بَر سما گَردد بُلند حاجی ما از بدَن دَستِ عَلمدارش جُداست حاجیان را هَست یک قربانی آن هم گُوسفند حاجی ما هم ذَبیحَش جُمله تَقدیمِ خداست حاجیان را از هُجومِ زائرین بر تَن فشار حاجی ما سینه اش از سُمَِّ اسبان تُوتیاست خوش بُوَد همیشه سُوگَواری بر حسین حاجی آن باشد که اشگش هست جاری بر حسین
. عرفه آمد و مهمان حسینیم همه خیره بر رحمت دستان حسینیم همه   عرفه آمد و ما کرب و بلایی نشدیم بازهم پاره گریبان حسینیم همه   وسط روز رسیدیم و همه می بینند عاشق و بی سر و سامان حسینیم همه   دردمندانه به دنبال طبیبی هستیم در پی نسخه ی درمان حسینیم همه   حرفِ جود است بیا ذکر کریم آوردم عاشق ذکرِ حسن جان حسینیم همه   ذکرِ العفو نگفتیم ولی بخشیدند ما بدهکار به احسان حسینیم همه   او مناجات کند کار همه می گیرد تشنه ی وادی عرفان حسینیم همه   عید قربان شده نزدیک، بگو با اصحاب در ره عشق به قربان حسینیم همه   اشک ما خرج برای غم اغیار نشد روزگاری است که گریان حسینیم همه   آتش سینه ی ما از غم یک بی کفن است داغدارِ تن عریان حسینیم همه   چشم هایش سرِ تشنه شدن از کار افتاد کشتگانِ لب عطشان حسینیم همه   ساربان هم نشد از رحمت دستش محروم مات از جود فراوان حسینیم همه   خیزران... سنگ... نوک نیزه... مراعات کنید ما اسیر لب و دندان حسینیم همه .
. لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ من که با پایِ خودم نیومدم حالا که خودت بین خوبات دعوتم کردی دستمو بگیر حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر امام رضا فرمودند: تَعَطَّرُوا بِالاِسْتِغْفَارِ (۱) معطّر کنید خودتون رو با استغفار أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ خدایا با دل شکسته اومدم الهی العفو 🔸من غافلُ بی عار نبودم هرگز 🔸من این همه بیمار نبودم هرگز 🔸اینقدر گرفتار نبودم هرگز 🔸ای کاش گنهکار نبودم هرگز 🔸در باز کن عبدِ نگران آمده است 🔸جاماندۀ ماهِ رمضان آمده است امام صادق عليه السلام فرمودند: مَن لَم يُغفَرْ لَهُ في شهرِ رمضانَ لَم يُغفَرْ لَهُ إلى مِثلِهِ مِن قابِلٍ إلاّ أن يَشهَدَ عَرَفَةَ (۲) کسی که ماه رمضان بخشیده نشده امروز با دل شکسته بیاد عرفه روز آشتی با خداست 🔸روزِ عرفه زجنسِ شبهایِ خداست 🔸از حیثِ اجابت حرمِ کرببلاست 🔸روزِ عرفه روزِ حسینی شدن است 🔸روزِ غمُ غصه بر شه بی کفن است امروز میخوای خدا بهت نگاه کنه زیر لب بگو حسین بگو خدایا خودم که آبرویی ندارم اومدم بگم به آبروی حسین قبولم کن 🔸تنگ غروب هر کی میخواد خدایی شه 🔸باید به همراه حسین حاجیِ کربلایی شه 🔸تنگ غروب عرفه حاجی میره سمت منی 🔸دلهای ما با کاروان میره به سمت کربلا حاجی ها دارن میرن به سمت منی اما دیدند ابی عبدالله داره میره به سمت کربلا بیایید ماهم با کاروان حسین زهرا همراه بشیم 🔸دنبال اون حاجی‌ی که از راه بیراهه میره 🔸پای رکابش پیرمرد، تا طفل شش ماهه میره خدا به خیر کنه علی اصغر شش‌ماهه با کاروان اومده 🔸دنبال اون حاجی که سمت منی سر میبره 🔸برای هدیه به خدا علی اکبر میبره 🔸دنبال اون حاجی‌ی که جاش توی آغوش خداست 🔸ماه دیگه همین روزها سرش به روی نیزه هاست آی غریب حسین... 🔸تنش روی خاک زمین، جای لگد روی پیکرش 🔸لرزه میفته بین عرش، با ناله های مادرش بزار روضه رو از زبان مادرش فاطمه بخونم حسینم حَبِیبِی وَ قُرَّةُ عَیْنِی محبوب من حسین نور چشمانم حسین أَ أبْکِی عَلَی رَأسِک الْمَقطُوع، أمْ عَلَی بَدَنِک الْمَطرُوح پسرم برا کدوم مصیبتت گریه کنم؟ برا سر بریده ات بالای نیزه؟ یا بدن قطعه قطعه ات روی زمین کربلا؟ حسین... یَا بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مَا عَرَفُوکَ وَ مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ مَنَعُوک گوید بُنیَّ، یا بُنیَّ، یا بُنیَّ برخیز آمد مادرت زهرا، بُنیَّ دیدم خودم در عصر عاشورا، بُنیَّ افتاده بودی زیر دست و پا، بُنیَّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم ناله بزن یا حسین. منبع: ۱- الأمالي للطوسی، جلد ۱، صفحه۳۷۲ ۲- بحار الأنوار : ۹۶/ ۳۴۲/۶ .