.
🏴 #محرم۱۴۰۳
#زمینه #سبک_ثابت
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#سبک_ای_به_قلبم_ضربان
#بهمن_عظیمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
گریه میکنم برات ، که شاید واشه چشات
زخمیه چرا سرت ، دخترت بشه فدات
مهربون بابای من - پاشو از جا کاری کن واسه ی غمای من
مهربون بابای من - به خدا کشته منو تاولای پای من
مهربون بابای من - رفتی و بدون تو شد خرابه جای من
تا تو رفتی آزار دیدم
مثل عمّه بازار دیدم ۲
بابا - حسین / بابا حسین ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
منو این دستای سرد ، یه دل و اینهمه درد
میدونم که گریه هام ، عمه جونو خسته کرد
ای سرِ از تن جُدا - دیگه امشب مرگمو میگیرم من از خدا
ای سرِ از تن جُدا - چجوری سوخته موهات بمیرم برات بابا
ای سرِ از تن جُدا - جون دخترت دعا کن منم بشم فدا
یک لحظه واکن چشماتو
هرجا رفتی میام با تو ۲
بابا - حسین / بابا حسین ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
وای از اون حرفای بد ، وای از اون ضرب لگد
از رو نیزه دیدی که ، کتکم زدن چقد
آخه من دخترتم - بیست و پنج روزه بابا نگران سَرِتَم
آخه من دخترتم - دیگه خیلی باعثِ زحمتِ خواهرتم
آخه من دخترتم - میبینیم حالا چقد شبیهِ مادرتم
با هم از این دنیا میریم
با هم پیش زهرا میریم ۲
بابا - حسین / بابا حسین ...
#شب_سوم_محرم
.👇
#شب_دوم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
فرمود
هٰذا نَعشُ اَبیکِ الحُسین
به به
ان شالله همیشه حنجرت خرج ابی عبدالله بشه،
خرج اون آقایی که صداش جوهره نداشت،
این یه دختره که کنار گودال داره از پیکر باباسوال میکنه،
چهل منزل بعد کربلا خواهر همین حضرت سکینه صاحب روضه ی امشبم یه سوال میکرد ،
دل عمه رو آتش زد صدا زد
عَمَّتِی مٰا هٰذا الرَّأس
اون دختر از بدن بابا سوال کرد
این دختر از سربریده ی بابا،
از شما میپرسم مگه راهب نصرانی ،
سر ابی عبدالله رو به دینار از اونها نگرفت،
مگه نبرد تو دیر، این سرو با مشک و گلاب و عنبر شستشو داد ،
لخته های خونشو شست ،
گره های موی بابا رو باز کرد ،
خون پیشانی ولکه های روی لب و دندانو شستشو داد،
پس دیگه این سوال چه معنا داره،
معلومه هر اتفاقی افتاده از فاصله ی دیر راهب تا خرابه ست،
اینجا فقط میمونه مجلس یزید،
تشت طلا،
فَضَرَبَ بِقَضِیبِه اَنفَ الحُسین وَ سَنایا الحُسین فَکُسِرَ
انقده با چوب زد
دندانها میان تشت طلا شکست...
حسیـــــــــــــــــــن...
حجتالاسلام میرزامحمدی
Shab2_Moharam95_Mirzamohamadi_c.mp3
9.54M
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
کربلا ... کربلا ... کربلا ...
"مٰا زِلتُ مِنهُ کربٌ وَ بلاء ...."
حسین ...
انقده پیغمبر از ماجرای کربلا و کشته شدن ابی عبدالله برا صحابه حرف زده بود...
====================
حجتالاسلام میرزامحمدی
#شب_دوم_محرم
#محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
از امروز دیگه باید اینجوری سلام بدیم
السلام علی ساکن کربلاء
▪️با احتیاط لاله ی ما را پیاده کن
▪️عباس جان سه ساله ی ما را پیاده کن
خیمهها که برپا شد اولاد عقیل، اولاد جعفر، اولاد امام حسن، بنی هاشم هر کدوم رفتند تو خیمههاشون مستقر شدند
ابی عبدالله خیمه شو توی قلب خیمهگاه زد
خیمه ی خواهر رو هم کنار خودش زد
اما یه جوری خیمهها رو بنا کرد ،که معرکه از خیمهگاه دیده نشه
لذا شنیدی روز عاشورا زینب آمدبالابلندی، برا همین بود،
اون بلندی حد فاصل خیمهگاه و میدان بود،
ابی عبدالله حمله که میکرد،
میآمد رو اون بلندی میگفت
لا حول ولا قوة الا بالله
اهل خیمه صداشو میشنیدندآرام میشدند
مرحبا به تو، کجا رفت،
وَ اَسرَعَ فَرَسُک َ شارِداً اِلیٰ خِیامِه
از امروز دیگه از خیمهها بیرون نیومدند
تا اون لحظه ای که مرکب داره میاد،
مُهَمْهِماً باِكياً،
این زن و بچه از خیمه بیرون اومدند،
ناشِراتِ الشُّعور، لٰاطِماتِ الوُجوه، وَ الی مَصرَعِک َمُبادِرات،
وقتی رسیدند که دیدند نانجیب رو سینه نشسته...
حسیـــــن
====================
حجتالاسلام میرزامحمدی
2_1152921504663386772.mp3
1.79M
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من
یا بن الحسن... آقای من...
🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من
🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من
آقا... یعنی ميشه...
یک روزی هم من در مقابل شما بایستم...
دست به سینه بگذارم...
بگم...
السلام علیک یا صاحب الزمان...
🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من
🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست
آقا ببین یک محرم ديگه رسیده...
کجایی ای پسر فاطمه...
🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست
🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من
صاحب عزا کجایی...
ببین امسالم خیمه های عزای جد غریبت رو برپا کردیم...
اما بازم شما نیومدید
🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من
🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها
ببین آقا امشب برا چی اومدم...
حرف دلم چیه....
🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها
🔸مُهری بزن به نامه ی کرب و بلای من
(شاعر: محمد بیابانی)
آقا... اومدم کربلام رو امضا کنی
(یا صاحب الزمان...)
فایل صوتی👇
2_1152921504663387692.mp3
2.31M
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 2
🔸آقا سلام ماه محرم شروع شد
🔸باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد
یا بن الحسن...
ممنونتم آقا...
محرم امسال...
بازم منو دعوتم کردید...
بازم بهم آبرو دادید...
الحمدلله بعد یک سال...
بازم عزا خانه اربابم حسین ... منو راه دادید...
الحمدلله... نمردم و...
دوباره لباس سیاه هیئت رو به تن کردم...
🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید
امام زمان... آقا...
🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید
🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد
آقا... شما این روزها...
برا جد غریبتون خون گریه میکنید...
میشه یک عنایتی هم به چشم من کنید...
🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد
پیغمبر فرمودند:
كُلُّ عَيْن باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامَة
فاطمه جان... دخترم...
قیامت، همه ی چشم ها گریانند...
إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَين...
(بحار الانوار، ج 44، ص .293)
غیر از اون چشمی که...
در عزای حسین تو گریه کنه...
امشب منو اومدم پیش مادرم زهرا آبرو پیدا کنم...
🔸آقا سلام نیت گریه نموده ام
🔸شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد
(شاعر: رحمان نوازنی)
دلت آماده شد حالا از همین شب اول...
امام زمانت رو دعوت کن...
با امام زمان هم ناله بشیم...
🔸یا بن الحسن کجایی ...
🔸ای وای از این جدایی...
فایل صوتی👇
2_1152921504663274189.mp3
1.67M
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 3
🔸جانم فدای تو یا صاحب الزمان
یابن الحسن...
🔸قربان آن مقام تو یا صاحب الزمان
امام زمان...
آقای خوبم...
🔸جان می دهم به خاطر یک لحظه دیدنت
ببین حرف دلت هست یانه...
🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان
کجایی آقا جانم...
امام زمان...
یعنی میشه وقتی شما میآیید...
من زنده باشم...
درمقابل شما بایستم...
دست ادب روی سینه بگذارم ...
بگم السلام علیک یا بقیه الله...
🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان
🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم
یواش یواش دلتونو آماده کنید...
🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم
🔸کی می رسد قیام تو یا صاحب الزمان
آقا... کی میشه شما بیایید...
انتقام جد غریبتون حسین رو بگیرید..
شب اول محرم دلت رو کجا ببرم...
بذار اینطوری بگم...
آقا...
کی میشه بیای...
انتقام غریب کوفه (مسلم بن عقیل) رو بگیری...
بمیرم چه کردند با آقامون مسلم بن عقیل...
-
فایل صوتی👇
قدم چهارم:
متن روضه 1👇#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین
🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین
شب اول محرم...
بریم در خانه ی غریب کوفه...
آقامون.. مسلم بن عقیل...
(ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...)
🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم
🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین
غریب و تنها...
توی کوچه های شهر کوفه...
داره با اربابش ابی عبدالله...
درد دل میکنه...
حسین جان ...آقا
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
آقای من...
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین
تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه...
اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی...
یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟
مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره...
اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری...
(قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم)
این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد...
وقتی حضرت آب رو نوشیدند...
دوباره این پیر زن صدا زد...
آقا این روزها شهر امنیت نداره...
برای چی هنوز ایستادید...
یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند...
کجا برم...
من تو این شهر خونه ای ندارم...
من توی این شهر غریبم...
پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد...
عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید
حضرت فرمودند...
من مسلم بن عقیلم...
سفیر ابی عبد الله ام...
تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه...
صدا زد... آقا...
جانم به فدای شما...
این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام...
ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...
هر طوری بود...
نانجیبها خبردار شدند...
نزدیکی های صبح...
خونه ی پیرزن رو محاصره کردند...
مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد...
خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد...
اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...
بردن بالای دار الإماره...
حالا میخواهی گریه کنی بسم الله...
مردم کوفه دارن نگاه میکنند...
هر کسی یه حرفی میزنه...
یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند...
یکی میگه نه...
دیگه آقا رو به شهادت میرسونند...
همه دارن نگاه میکنند...
یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند...
ای وای... ای وای...
غریبانه... بدن بی جان مسلم را...
از بالای دارالإماره به زمین انداختند...
یاصاحب الزمان...
میخوام بگم اینجا...
سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن...
بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند...
اما...
دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن...
دیگه دختر بچه اش نبود ببینه...
بمیرم... برات حسین....
جلو چشمان زینب...
جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند...
اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب دواندند...
تمام استخوان ها شکست...
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
-
فایل صوتی👇