eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
794 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•نور کهکشان رقیه... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین ستوده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نور کهکشان رقیه جان رقیه جان رقیه عشقِ کاروان رقیه جان رقیه جان رقیه پر احساسه شب سوم محرم یه شب خاصه مثل یه رویاست بانی مجلس امشب عمو عباسه دعوتت کردن معلومه امام حسین خیر تو رو خواسته پس خالصانه با این بهانه سینه بزن برای این نازدانه خاتون ارباب به جون ارباب بی‌بی دوست دارم من عاشقانه «یا رقیه جان..یا رقیه جان...» نورُ البکاء رقیه یا رقیه یا رقیه یاس کربلا رقیه یا رقیه یا رقیه آیه ی درده خوش به حال هر کسی که بغلش کرده ما که جای خودکربلا دور سر رقیه می گرده توی این عالم هر کسی که نوکر رقیه شد مَرده بنتُ الامیره چون بچه شیره باباشو آخر از نیزه پس می گیره اشکش یه روده، یاسِ کبوده محشر می فهمی که این خانم کی بوده ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•نبین توی خرابه هام... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی محمد حسین حدادیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابایِ منه نبین الان گرسنمه عالم روزی خورمه دختر شامی من ملک، مراقبِ چادرمه دستی بجز اباالفضل سه سال آزگاره رخصت شونه کردن مویِ منو نداره اما آتیشِ خیمه دور دید چشم عمومو غروبِ روز عاشورا خیلی سوزونده مومو کجا بودی مو داشتم تا کمرم کجا بودی دستش بود زیرِ سرم مثل پروانه ها می گشت دور و برم نبین می خوابم رو زمین رو پر قو بوده سرم هنوز تو گوشم صدا لالایی برادرم نبین زبونم می گیره اون روزا رو می‌دیدی کاش شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستم وقتی که می زدن منو چشاشونو می بستن کجا بودی غم این قافله نداشت کجا بودی پاهام آبله نداشت روی دستام جای سلسله نداشت نبین گوشم پاره شده بدون گوشواره نبود یادش بخیر ام البنین گوشوارمو خریده بود چشمام سیاهی میره و چند روزه دشوار می‌بینم تو روبروم نشستی و اما تو رو هم تار می بینم یه شب میونِ صحرا افتادم از رو ناقه ام از قافله جا مونده بودم زجر اومد سراغم برو دختر خوش باشی روز و شبات برو دختر بازی کن با رفیقات نگهداره باباتو خدا برات برو دختر بابا خبر داری مرا بازار بردن «حسین یا اباعبدالله حسین یا اباعبدالله ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•سلام اگه دلت نمیگیره... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج مسعود پیرایش •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام اگه دلت نمیگیره نگام نکن نگاهی بابا به زخم پاهام نکن از این اون سیلی خوردم من هر قَدم گوشام نمیشنوه انقدر صدام نکن مو داشتم منم النگو داشتم برای داداش اصغرم چقدر آرزو داشتم میبارم شبا تا صبح بیدارم همش خجالت کشیدم از این لباس پاره ام نا مهربونا با هم میزدنم زخمه روی بدنم خیلی زجر بدش میاد از این بابا گفتنم بیابونا رو داد زدم کجایی؟ بابا بابا بابا بابایی... یجوری رفتار کردن با دخترا یه جای سالم نمونده تو پیکرا نشسته خاک پنجه ی زنای شام رو تک تک صورتا و رو معجرا خارم کرد راهی بازارم کرد خواب تورو میدیدم، با سیلی بیدارم کرد آشفته ام تو هر قدم میوفتم سنان میزد تو گوشم تا اسمتو میگفتم از شاخه برگای آرزوم و چیداشک چشممو ندید دیشب خولی تا سحرخیلی موهامو کشید بیا با هم گریه کنیم دوتایی بابا بابا بابا بابایی... موهات مث نمک رو زخم تازمه خیمه ی سوختمون چادر نمازمه به موقع اومدی پیشم بابا حسین حالا که وقت تشییع جنازمه زجر دیدم از این و اون رنجیدم گم شده بودم بابا نگو چقدر ترسیدم سر حتی، شکسته بیشتر حتی رحمی نکردن بابا، به موی دختر حتی اشکامو دیدن این خرابه ها واسه من عذابه ها اینکه رأس پدرم تو ظرف شرابه ها هنوز تو امید دخترایی بابا بابا بابا بابایی... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•نکنه روبرومی... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سبد رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نکنه روبه رومی،خودتی یا عمومی؟ نشناختمت هنوزم،خودت بگو کدومی؟ صورت نصفه نیمه،حال سرت وخیمه به همه گفتم این سر،تموم زندگیمه خوش اومدی بابا،خونهٔ دخترت امشب مهمونم شد سرت امشب،کنج خرابه منو ببخش حالا دخترت دیگه زیبا نیست وقتی که دیگه بابا نیست، چطور بخوابم؟ منو زدن...منو زدن...دشمنت سرم ریخت منو زدن...منو زدن...صورتم به هم ریخت «باباحسین!باباحسین! ای آروم جونم...» سلام ای قرص ماهم،روشنی نگاهم دم غروب همیشه، تو فکر قتلگاهم نمیشنوم صداتو، هیشکی نداشت هواتو پیراهنت رو بردن،عمامه و عباتو اون لحظه فهمیدم داره کارت تموم میشه دست و پا می زدی پیش چشایِ عمه من خیلی ترسیدم، کاش میشد کاری می کردم هم برای تو بابا هم برای عمه تو رو زدن...تو رو زدن...نیزه ها و خنجر تو رو زدن...تو رو زدن...پیشِ چشم مادر منو زدن...منو زدن...دشمنت سرم ریخت منو زدن...منو زدن...صورتم به هم ریخت «باباحسین!باباحسین! ای آروم جونم...» خونِ گلوتو دیدم، به صورتم کشیدم رگاتو کی بریده ای بابای شهیدم؟ رفتی و ازدحام شد، کار حرم تمام شد قافلهٔ اسیری، راهی شهر شام شد دروازه که وا شد... اومدن مردمِ شامو... پاره کردن لباسامو... قلبم ترک خورد... دروازه که وا شد... پر شدم از کبودی ها... پشت هم یهودی ها... عمه ام کتک خورد... با سنگ و با چوب صبح تا غروب افتادن به جونش... مردا زدن، زن ها زدن،بریده امونش.... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
1_1819087615.mp3
زمان: حجم: 6.11M
مداح: 👌 بیا که بردن کوه فراق دشوار است بیا که بی گل روی تو گل کم از خار است بیا که بانظر تو حرم حرم گردد بدون منظر تو کعبه چار دیوار است به جای دست تو واجب شد استلام حجر وگرنه سنگ به صحراو کوه بسیار است بیا که کعبه به دور سرت طواف کند بیا که برحجر و حجر ، هجر دشوار است بیا به غربت یاران نظاره کن مولا که کام دشمنت از خون شیعه سرشار است بیا که صورت زهرا هنوز مانده کبود بیا که تا تو نیایی علی عزا دار است بیا که عمۀ سادات برسر بازار بیا که چشم رقیه هنوز بیدار است بیا که سینۀ زهرا هنوز می سوزد بیا که برجگر شیعه زخم مسمار است بیا که میثم دلخسته راست این فریاد هنوز میثم تمار بر سر دار است
@babolharam_netنماهنگ سرود نازنین رقیه(1).mp3
زمان: حجم: 4.29M
|⇦•نازنین رقیه... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شدهٔ نجم الثاقب ●━━━━━━─────── نازنین رقیه! کربلا میرم من جای تو اربعین رقیه از توی آسمونا ما رو هم ببین رقیه نازنین رقیه! بانو رقیه! فاطمیه شده روضه ی تو مو به مو رقیه یه کم از خودت برای شامیا بگو رقیه نبین توی خرابه‌هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه نبین الان گرسنمه عالم روزی خورمه دخترِ شامی، من ملک مراقب چادرمه نازنین رقیه! بمیرم از روی ناقه ت خوردی زمین رقیه چادرت نیوفتاده از سرت، آقرین رقیه نازنین رقیه! مهربون رقیه! برو پای نیزه عمو جونت بمون رقیه یه کم از خودت بگو روضه براش بخون رقیه من دیگه اون رقیه ای که واسه تو ناز بکنه نمیشم اونیکه با نوازش تو چشماشو باز بکنه نمیشم من دیگه اون رقیه ی گذشته با موی بلند نمیشم اونیکه لکنت زبون نداشته وقت حرف زدن نمیشم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
سرای غم شده کل وجودم ز غم آکنده گشته تار و پودم وجودم را غم عالم گرفته ز داغی این دلم ماتم گرفته دل زارم شده غمخانه امشب کنم گریه به یاد اشک زینب شدم امشب دگر رام رقیه به قلبم حک شده نام رقیه رقیه گلبن گلزار عصمت رقیه منشاء نور است و رحمت رقیه دستگیر عالمین است امید زینب و دخت حسین است رقیه غنچه ی گلزار دین است سه ساله دختر سلطان دین است رقیه معنی صوم و صلات است رقیه بر همه باب نجات است رقیه ناامیدان را امید است به پیش حق رقیه رو سپید است رقیه باب حاجات خلایق بود او افتخار خلق و خالق رقیه روح ایمان و وفایی رقیه اسوه ی صبر و رضایی رقیه دردمندان را دوایی به درد شیعیان مشکل گشایی تو هستی یا رقیه نور کوثر امید این جهان و روز محشر منم آن سائل مشتاق کویت بود دست من امشب رو به سویت گره افتاده در کارم رقیه خدا داند تو را دارم رقیه کسی را جز تو در عالم ندارم به روی خاک تو سر می گذارم گذشتی تو ز جانت در ره دین که تا زنده بماند دین و آیین صدای ناله و آهت رقیه نهان سوز شبانگاهت رقیه بمیرم شام و کوفه چه کشیدی چه غم هایی که در عالم ندیدی تو دیدی کشته های سر جدا را تو دیدی روی نیزه رأس بابا تو دیدی دشمن دین وحشیانه که می زد کعب نی با تازیانه رخ تو یا رقیه گشت نیلی به آن ضربت که دشمن زد به سیلی تویی آن طائر قدسی نشانه که دشمن زد به رویت ظالمانه تو دیدی بر لب قاری قرآن که می زد دشمنش با چوب خزران تو بودی و سر باب و دل شب کنار تو نشسته بود زینب تو با بابا سخن آغاز کردی تمام درد خود ابراز کردی رسیده جان من بر لب پدر جان شدی مهمان من امشب پدر جان کجا بودی من از ناقه فتادم سر خود را به خاک غم نهادم ببین پایم شده پرخار صحرا دلم خون شد از آن ظلم و ستم ها جبینت را پدر جان کی شکسته که روی چون گلت در خون نشسته دلی پر درد دارم من به سینه بیفتادم پدر یاد مدینه پدر لبریز درد و داغم امشب بمیرم من برای عمه زینب اگر عمه نبود من مرده بودم پدر جان چون خزان پژمرده بودم تو می دانی ز چه من جان ندادم رسیده خواهرت زینب به دادم پدر سیرم دگر از دار دنیا مرا با خود ببر تو سوی زهرا ز داغ باغبان و باغ بی گل به ناگه از نفس افتاد بلبل تمام بلبلان ماتم گرفتند همه با هم نوای غم گرفتند دگر راحت شد از غم ها رقیه کشیده پر سوی زهرا رقیه من آن غربت نشین تو (رضایم) تمام عمر بر کویت گدایم رقیه جان نما امشب عنایت بتابان بر دلم نور ولایت
باز یاد تو رقیه کرده ام دست خالی سوی تو آورده ام باز امشب یاد تو کرده دلم روشن از نور تو گشته محفلم از کرامات تو و احسان تو یا رقیه گشته ام مهمان تو نام تو زینت فضای عالم است ریزه خوار سفره ی تو حاتم است جود و احسان و کرم زیبنده ات مهربانی تا ابد شرمنده ات یا رقیه عالمی حیران توست ریزه خوار سفره ی احسان توست دخت مولانا حسینی، بی قرین شیعیانت را تویی حبل المتین شیعه تا روز جزا مدیون توست یاری دین خدا قانون توست در نایابی تو در بحر شرف جد تو باشد علی شاه نجف در کرامت تو شدی زهرا خصال همچو زینب در جلال و در کمال رنج ها را تو تحمل کرده‌ای بر خدایت تو توکل کرده ای بر تو ای نور خداوندی سلام لطف تو باشد بر این عالم مدام ای سه ساله دختر زهرا نشان صحن و ایوانت بود دارالامان صحن و ایوانت حریم کبریاست هرکه آید سوی تو حاجت رواست از همه مشکل گشایی می کنی هر دلی را کربلایی می کنی شیعیان را تو شدی یار و حبیب ما سراپا درد و تو هستی طبیب گرد شمع تو چنان پروانه ایم عمریه ما سائل این خانه ایم شامل لطف فراوان تو ایم یا رقیه ما مسلمان تو ایم ای که هستی یا رقیه هست من آمدم تا که بگیری دست من گرچه بد هستم خریدار تو ام از طفولیت گرفتار توام گرچه بر درگاه تو بیمایه ام حب و مهر تو بود سرمایه ام یا رقیه آمدم بر تو پناه بر گدای خود نما امشب نگاه گرچه با دستان خالی آمدم سوی تو مولی الموالی آمدم ای سه ساله دختر خون خدا درد من را از کرم بنما دوا نور ایمان را بر این مسکن بده از کرامت درد من تسکین بده ای که چون زهرا تویی خیر کثیر یا رقیه از کرم دستم بگیر من (رضا) هستم غلام کوی تو کن دعا تا که بگیرم بوی تو