eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
.  (س) *بند اول: (س) *بند دوم: (س) *بند سوم: (ع) *بند اول* دخترت تب داره/این روزا بیماره/زیر پاهاش خاره/داداش... صورتش شد نیلی/بس که خورده سیلی/ارثیه فامیلی/داداش... تا میگفت بابامو میخوام ؛ میزدن بی هوا... مسخره میکردن اونو ؛ تموم بچه ها... گریه کردم وقتی که... پرسید از من یه چیزی... خارجی میگن به ما... چیه عمه کنیزی... ///من الذی ایتمنی.../// *بند دوم* مضطر و آشفتم/راه میرم می افتم/شب با گریه خفتم/بابا... تا صدات میزنم/میزنه دهنم/خونیه بدنم/بابا... حوصلم سر رفته بابا ؛ منو هم میبری... نون خشکاشونو میریخت ؛ جلو من دختری... میبینی سرو روومو... ریخته بابایی موهام... شدم مثل مادرت... شکسته استخوونام... ///من الذی ایتمنی.../// *بند سوم* من فدای زخمات/خونیه گونه هات/ریخته انگار موهات/گلم... دختره بابایی/تو مث زهرایی/موجی از دردایی/گلم... خیلی لاغر شدی گلم ؛ دختره بابایی... جون بابا فدای تو ؛ چرا روو خاکایی... از روو نی میدیدمت... وقتی زد تووی سرت... وقتی موهاتو کشید... زد لگد توو کمرت... ///من الذی ایتمنی.../// -کرج* 👇
کی دیده کنار هم، جام می و قرآن را جام می و قرآن و، چوب و لب عطشان را ای فـاطمه‌ی اطـهر! ای دختـر پیغمبـر! در طشت طلا بنگر، وجه الـلَهِ سبحان را فریاد که سوزاندند، آخر دل زینب را افسوس که بشکستند، آن گوهر دندان را یارب جگرم شد خون، دیدم که یزیدِ دون با چوب زند بوسه، لعل لب مهمان را قلب نبی آزردند، در مجلسِ مِیْ ‌بردند هم آیه‌ی تطهیر و، هم سوره‌ی فرقان را فریاد از آن چوب و، افسوس بر آن دندان کز سوره جدا کردند، یک آیه‌ی قرآن را فریاد که از این غم، خون شد جگر عالم آتش زدی ای «میثم»! این عالم امکان را ✍
وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت غائله در مجلس یزید اشک سر بُریده در آمد که پاگذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته‌ای با پای پُر ز آبله در مجلس یزید داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید با کینه‌ای به قدمت تاریخ، کفر داشت با دین، سرِ مقابله در مجلس یزید دف‌ها به روی دست، و کِل می‌کشید مست مطرب میان هلهله در مجلس یزید بزم شراب بود و چه کردند پای تشت رقاصه‌ها پِیِ صِله در مجلس یزید ای وای، بین جام شراب و سر امام چندان نبود فاصله در مجلس یزید بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید شد اشک چشم، بغض و بدل کرد اینچنین آتش فشان به زلزله در مجلس یزید خون خورد زینب و جگرش پاره پاره شد از دست إبن آکله در مجلس یزید ✍
کوتاه کن کلام... بماند بقیه‌اش مرده است احترام... بماند بقیه‌اش هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام... بماند بقیه‌اش شمشیرها تمام شد و نیزه‌ها تمام شد سنگ‌ها تمام... بماند بقیه‌اش گویا هنوز باور زینب نمی‌شود بر سینه‌ی امام؟... بماند بقیه‌اش پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام... بماند بقیه‌اش راحت شد از حسین همین که خیالشان شد نوبت خیام... بماند بقیه‌اش رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول یافاطمه! سلام... بماند بقیه‌اش از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش خون علی الدوام... بماند بقیه‌اش سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش از پیکر امام... بماند بقیه‌اش :: بر خاک خفته‌ای و مرا می‌بَرَد عدو من می‌روم به شام ...بماند بقیه‌اش دلواپسم برای سرت روی نیزه‌ها از سنگ پشت بام... بماند بقیه‌اش دلواپسی برای من و بهر دخترت در مجلس حرام... بماند بقیه‌اش حالا قرار هست کجاها رود سرش از کوفه تا به شام... بماند بقیه‌اش تنها اشاره‌ای کنم و رد شوم از آن از روی پشت بام... بماند بقیه‌اش قصه به "سر" رسید و تازه شروع شد شعرم نشد تمام... بماند بقیه‌اش ✍
فاطمه! مادر سادات! چه آمد به سرت؟ شامیان عید گرفتند به قتل پسرت سنگ و خاکستر و دشنام و کف و زخم زبان کوچه ‌کوچه شده مزد زحمات پدرت بوسه از دور به پیشانی بشکسته بزن اگر افتد به سر پاکِ حسینت نظرت شانه بر گیسوی زینب بزن و اشک بریز گر به دروازۀ ساعات بیفتد گذرت دیگر از چوب و لب خشک نگویم سخنی بیش از این نیست روا تا که بسوزد جگرت چون مه نیمه درخشد به کنار خورشید سر عباس که خود هست حسین دگرت مادر زینب! از زینب مظلومه بپرس دخترم! در ملاء عام چه آمد به سرت؟ یا محمّد بنگر حق ذوی‌ القربی را کشت اولاد تو را امت بیدادگرت "میثم!" از بس سخن از سوز جگر می‌گویی شعر تو در نفس سوخته گشته شررت ✍️
بهار تب‌زده قربانی خزان شده است زمین بهانه‌ی نفرین آسمان شده است سر مفسر قرآن به رحل نیزه نشست چه خاک‌ها به سر خیل قاریان شده است به نی مراقب خود باش ماه محرابم حسین! طاق دو ابروی تو نشان شده است شبی درون تنور و دمی به روی درخت گهی به صندوق دشمن سرت نهان شده است دوباره یوسف تشنه تو معجزه کردی؟ برای سنگ زدن پیرزن جوان شده است! درون طشت که رفتی خیالت آسوده سفارش لب خشکت به خیزران شده است بس است با لب زخمی دگر نخوان قرآن ببین چه ولوله‌ای بین کاروان شده است ✍️
خنده بر پاره گریبانی‌مان می‌کردند خنده بر بی‌سروسامانی‌مان می‌کردند پشت دروازه‌ی ساعات معطل بودیم خوب آماده‌ی مهمانی‌مان می‌کردند از سر کوچه‌ی بی‌عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانی‌مان می‌کردند هر چه ما آیه و قرآن و دعا می‌خواندیم بیشتر شک به مسلمانی‌مان می‌کردند بدترین خاطره آن بود که در آن مدت مردم روم نگهبانی‌مان می‌کردند هیچ جا امن‌تر از نیزه‌ی عباس نبود تا نظر بر دل حیرانی‌مان می‌کردند ✍️
رخسار یاس و سیلی دست خزان کجا قدّ کمان و قامت سرو روان کجا آل رسول و شام غم و مجلس یزید بزم شراب و رأس امام زمان کجا ای کاش می‌شکست قلم تا نمی‌نوشت قرآن کجا و طشت زر و خیزران کجا خیزید ای ذُراری زهرا ندا دهید زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا در مجلس یزید نپرسید یک‌نفر هفتاد داغ و این‌همه زخم زبان کجا گیرم نبود سبط رسول خدا حسین چوب جفا کجا و لب میهمان کجا حورا کجا و دوزخیان آه! وای من بازوی ده فرشته و یک ریسمان کجا از زخم‌های سیّد سجّاد بشنوید زنجیر خصم و پیکر جان جهان کجا ای اهل‌بیت! گر نگشایید باب لطف ما رو بریم از در این آستان کجا؟! فیض از شماست و رنه بدان کثرت گناه «میثم» کجا و اینهمه سوز بیان کجا ✍
شرمندگی گرفته درختان بید را چوبی شکست حرمت مویی سفید را لعنت به خیزران که به واقع تمام کرد بی حرمتی به ساحت شاه شهید را می‌رفت بانویی که بگیرد به دست خویش چوبی که داشت سمت لبی می‌دوید را وای از دمی که کر شد و نشنید گوش چوب آهی که مادر علی اصغر، کشید را :: دندان شکست و قافله از آن شکسته‌تر یا رب! مبخش روز قیامت یزید را ✍
شب گرچه روی نیزه، سرِ آفتاب بُرد زینب به فتح شام، سپاه شهاب برد پس درس‌های مادر او بی نتیجه نیست از زخم بی حساب، نباید حساب برد با دست بسته، خسته، غریبانه خطبه خواند کاخ یزید را وسط گریه، آب برد آنسان که تیر و نیزه و تیغ از تن حسین... آن چوب خیزران هم از لب تشنه، ثواب برد وقتی که چشم آل علی بر غرور اوست نتوان که صبر از دل عُلیاجناب برد جای مدافعان حرم ضجّه می‌زنیم ناموس مرتضی که به بزم شراب برد!؟ راضی به بغض دختر احمد نمی‌شویم ما بی تفاوت از غمتان رد نمی‌شویم ✍
اينجا شرار ناله آتش بر فلك زد اينجا عدو بر زخم پيغمبر نمك زد از مدخل اين شهر تا كنج خرابه دشمن ميان كوچه دختر را كتك زد  اينجا لباس عيد پوشيدند زن‌ها  پاى سر بُبْريده رقصيدند زن‌ها  اينجا زدند آل على را ظالمانه  شد بسته بر يك ريسمان ده نازدانه  با دست بسته كودكى نقش زمين شد  برداشتند او را ولى با تازيانه  اينجا سر راه اسيران ايستادند  اينجا به زين العابدين دشنام دادند  اينجا به نوك نيزه‏ها هجده قمر بود  خورشيدِ زهرا جلوه‏گر از طشت زر بود  لب‌های خونينش بهم مى‏خورد اما  چشمش به سوى زينب خونين‌جگر بود  او با لب خونين دم از محبوب مى‏زد  دشمن به پاسخ بر دهانش چوب مى‏زد  اينجا عدو ظلم و ستم همواره كرده  با چوب، زخم بغض دل را چاره كرده  زينب كه صبر از صبر او مى‏برد حيران  در پاى طشت زر، گريبان پاره كرده  مى‏رفت چون بالا و پايين چوب كينه  مى‏زد به روى ماه خود سيلى سكينه ✍
(ابیاتی از یک غزل) رواست پاره کنم در عزای تو جامه چه مستقیم ز روضه، چه پای برنامه خدا کند که بمیریم در عزای حسین نه از معاصی و اندوه نفس لوّامه بخوان ز مقتل او خط به خط، بزن بر سر رواست از سرِ عالِم بیفتد عمامه اگر امام شهیدان چنین شکنجه شده است چرا به سر نزند عامیانه علامه؟! خدا کند برسم اربعین به کرب و بلا ز بوی سیب بهشتی پر است این شامه ✍
سر بریده که از دِیْر سر در آوردی چرا چگونه چه شد، قصه‌ات معما شد؟! تورا گرفت در آغوش نیمه‌شب راهب به دور روی تو می‌گشت تا مسیحا شد گرفت گریه‌اش از حال و روز تو، وقتی شنید گریه کن روضه‌ی تو زهرا شد چقدر بوسه به زخم تو زد ولی با اشک جراحت سر و پیشانی‌ات مداوا شد ولی چه فایده با چوب خیزرانِ یزید دوباره زخم لب و گونه و سرت وا شد ✍
یا مزن چوب جفا را بر لب و دندان من یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من یا نزن شرمی نما از روی زهرا مادرم یا بزن مخفی ز چشم خواهر گریان من من پی ترویج قرآن آمدم این جا که گشت چوب خزران تو مزد خواندن قرآن من ای ستمگر! هر چه می‌خواهی بزن اما بدان بوسه‌گاه مصطفی باشد لب عطشان من در اُحُد جد تو دندان پیمبر را شکست باید از چوب تو اکنون بشکند دندان من بارها و بارها پیوسته دید آزارها هم سر خونین من، هم پیکر عریان من سخت‌تر از چوب تو بر من نگاه زینب است چوب تو نه، اشک او آتش زند بر جان من خواندن آیات قرآن زیر چوب خیزران با خدا این بوده از روز ازل پیمان من من شدم در زیر چوب خیزران مهمان تو مادرم در پای طشت زر بُوَد مهمان من دست "میثم" را از آن گیرم که پیش از بودنش همچنان دست توسل داشت بر دامان من ✍
🔴 آیتم های آموزش داده شده در آکادمی صداسازی نفس: 🔸️تنفس دنده ای قسمت ۱ ✔ 🔸️تنفس دنده ای قسمت ۲ ✔ 🔸️تنفس دنده ای قسمت ۳ ✔ 🔸️تنفس دنده ای قسمت ۴ ✔ 🔸️تکنیک توونگ 🔥 🔸️تکنیک تانگ تریل ✨ 🔸️تکنیک بم کردن صدا 👌🏻 🔸️تکنیک کنترل هوا و فشار آن بر تارهای صوتی 🎶 🔸️تکنیک گرم کردن دیافراگم 🌱 🔸️تکنیک زیپ کردن تارهای صوتی 🎵 🔸️بسته ی آموزشی صداسازی قسمت ۱ 👍🏻 🔸️بسته ی آموزشی صداسازی قسمت ۲ 👍🏻 🔸️بسته ی آموزشی صداسازی قسمت ۳ 👍🏻 🔸️بسته ی آموزشی صداسازی قسمت ۴ 👍🏻 🔸️بسته ی آموزشی صداسازی قسمت ۵ 👍🏻 🔸️تمرینات صداسازی با نی قسمت ۱ 💡 🔸️تمرینات صداسازی با نی قسمت ۲ 🎙 🔸️تمرینات صداسازی با نی قسمت ۳ 🎤 🔸️تمرینات روزمره قسمت ۱ 💎 🔸️تمرینات روزمره قسمت ۲ 💎 🔸️تمرینات روزمره قسمت ۳ 💎 🔸️تمرینات روزمره قسمت ۴ 💎 🔸️تمرینات تنفس دنده ای 💎 🔸️تمرینات صدای فارنجیل 💎 🔸️تکنیک وارم آپ (گرم کردن صدا) قسمت ۱ ✅ 🔸️تکنیک وارم آپ (گرم کردن صدا) قسمت ۲ ✅ 🔸️تکنیک وارم آپ (تانگ تریل) ✅ 🔸️تکنیک وارم آپ (واکه ها و اصوات) قسمت ۱✅ 🔸️تکنیک وارم آپ (واکه ها و اصوات) قسمت ۲ ✅ 🔸️تکنیک وارم آپ (تقویت فارنجیل) ✅ 🔸️تکنیک وارم آپ (تقویت رزوناتورهای بینی و صدای غنه‌ای و تقویت فک) ✅ 🔸️تکنیک های نفس گیری قسمت ۱ 🎶 🔸️تکنیک های نفس گیری قسمت ۲ 🎶 🔸️تکنیک های نفس گیری قسمت ۳ 🎶 🔸️تکنیک های نفس گیری قسمت ۴ 🎶 🔸️اوج خوانی و رسیدن به صدای سر 🎚 🔸️تمرینات انعطاف حنجره ۱ 👍🏻 🔸️تمرینات انعطاف حنجره ۲ 👍🏻 🔸️تمرینات انعطاف حنجره ۳ 👍🏻 🔸️تکنیک هِد وُیس (صدای سَر) 💢 🔸️صدای سر، فراینده ساپورت، نقش نِی در خواندن 🎗 🔸️اصول ابتدایی آموزش تحریر زدن قسمت ۱ 🎗 🔸️اصول ابتدایی آموزش تحریر زدن قسمت ۲ 🎗 🔸️آشنایی با نت ها، همراه با تمرین یکسری الگوها (سُلفژ) 🎗 🔸️تکنیک های مربوط به تقویت صدای ماسک 🎗 بزن روی نوشته های آبی تا فایل ها برات باز بشن😌✌🏻 💢تنها صداست که می ماند 🎙 @sedasazi_nafas https://eitaa.com/joinchat/3432841664C851a8aad20 •┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
1_1770385674.mp3
12.05M
"یه یا ابولفضل بگو ابولفضل… یه یا ابولفضل بگو ببین چه ها میکنه! کار صد دعا میکنه دردها رو دوا میکنه… خاکو هم طلا میکنه… گره هاتو بده دست ابولفضل گره وا میکنه تا باشه ابوالفضل آخه کی فکر بلا میکنه! کی فکر قدر میکنه کی فکر قضا میکنه… کی فکر مریضی و دارو و شفا میکنه! دل با یه ابولفضل هوس صحن و سرا میکنه! ابوالفضل چه ها میکنه صد معجزه ها میکنه زهرا نگاه میکنه کی عباسو صدا میکنه حاجتش رو به حرمت عباس روا میکنه هرکی به ابوالفضل زده رو رو به خدا میکنه… با هر کسی تا میکنه هر شاهی رو گدا میکنه… خوب و بدو درهم میخره مگه سوا میکنه… صبح غلام عباسی شب غلامو شاه میکنه! عباس چه ها میکنه عباس چه ها میکنه… عباس چه ها میکنه خلقو مبتلا میکنه! پیرهنتو جدا میکنه… تورو حاضر و اماده برای بزم و عزا میکنه کی غیر ابوالفضل تا تهش یار وفا میکنه! ظاهرا ابوالفضله ولی کار خدا میکنه… حالا یه یا ابوالفضل بگو ببین چه ها میکنه… ابوالفضل ابوالفضل یا ابوالفضل! درمان دل های درمانده ابوالفضله سربازی از ما و فرمانده ابوالفضله! ای جان به ابوالفضل ای جان به ابوالفضل هم جانی جانانی سلطانی ابوفاضل! امضای پا قول مردانی ابوفاضل… ای جان به ابوالفضل ای جان به ابوالفضل… واهمه نداره حرم واهمه ش با عباسه! سربند حسین رو سرم فاطمه ش با عباسه جنگو کی شروع کرده جنگو کی شروع کرده…
@okhshama نوحه باسبک .mp3
2.59M
امام الثقلینه سراج الحرمینه هامی شیعه لریندن سلام اولسون حسینه حسین شمش هدی دی ذبیحا به قفادی رییس شهدادی حسین پنج تن ایچره گل اهل کسادی هامی شاهلار حسینون قاپیسیندا گدادور حسین صبحه صفادور حسین ظهره ضیادور حسین باب رجادور حسین درده دوادور حسین آب بقادور حسین تشنه ما دی او یر کی وطن اتمیش آدی کرب و بلادیر عجب حالی بلادور اونون سقفی طلادور همان قبه نین آتدا براورده دعادور در قبله ده موسی سر صحنیده عیسی اونون کف شکنینده دورار حضرت یحیی سیلر قبر شریفین توزون مریم و سارا محرملر اولاندا کلر حضرت زهرا حسینون بوغازیندان اوپوپ سسلیه ر ای وای حسین مست ایلر انسانی حسین سجده زمانی چیخان جانیوه قربان یاشیل شیشه ده عرشه گدن قانیوه قربان خیابانیوه قربان بیابانیوه قربان سینه نده گولو یاتمیش گلستانیوه قربان 🎧 بانوای حاج علیرضا اسفندیاری اردبیل 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
۲۰ (حضرت رقیه س) غنچه ی باغ عشق،گل آل اللهی تو رقیه ای و،جان ثار اللهی گلی از گلزار ولایی تو دخت شاه کرب و بلایی تو یا رقیه جان۴ در سپهر ولا،مه انجمنی در گلستان دین،گل یاسمنی یا رقیه جان محور عشقی تو صفابخش شهر دمشقی یا رقیه جان۴ قبر تو در دمشق،جنت شیعه است هر که دارد به دل،مهر تو بیمه است حرم زیبایت صفا دارد عطر و بوی کرب و بلا دارد یا رقیه جان۴ تا که رأس پدر،در خرابه رسید همه اهل حرم،ناله ات را شنید همه دیدند شوق وصال تو حلم و صبر و شور و کمال تو یا رقیه جان۴ گفته ای ای پدر،بی خبر آمدی بر یتیمان خود،ای پدر سر زدی بوده ام بابا بی قرار تو در خرابه چشم انتظار تو یا رقیه جان۴ در غمت ای پدر،خون شده جگرم شادمانم بابا،آمدی در برم گو کجا مانده پیکرت بابا خون شده قلب دخترت بابا یا رقیه جان۴ در خرابه ی شام،شور و غوغا به پاست هر کجا بنگری،بزم عزا به پاست تو نبودی من خون دل خوردم در کنارت چون لاله پژمردم یا رقیه جان۴ پدر هر شب مرا،بی بهانه زدند بر همه کودکان،تازیانه زدند ای پدرجان از ضربه ی سیلی صورتم گردیده پدر نیلی یا رقیه جان۴ ای گل فاطمه،بر تو بابا درود از ستم های دون،بدنم شد کبود هر کجا نام تو پدر بردم از عدوی نامرد کتک خوردم یا رقیه جان۴ از روی ناقه ها،من فتادم زمین می زد از کین مرا،زجر پست لعین همه ی مردم غربتم دیدند بر من و اشک دیده خندیدند یا رقیه جان۴ از چه بابای من،شدی ببریده سر خسته ی خسته ام،مرا همره ببر زین همه رنج و غم شدم خسته می کنم ناله دل بشکسته یا رقیه جان۴ در کنار پدر،جان به جانان سپرد در کنار طبق،تشنه جان داد و مرد رقیه راحت شده از غم ها می رود نزد مادرش زهرا یا رقیه جان۴
‍ ‍ 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭 عمه جان ازاین همه بی خبری«۲» بَوین باسر بِموعه مه سفری جان پِره وِسّه چِش داشتمه راه«۲» بَدی جواب هِدا چشم انتظاری 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭 عمه حاجت روا بَهیمه دیگه شِه جان بابا ره بَدیمه دیگه وِنه قشنگ سر و صورت جا گــل آرزو ره بَچیـمه دیــگه نَدومّه خو دَرمِه یا که بیداری«۲»      بَوین با سر بِموعه مِه سفری 🌴       🌴        🌴       🌴 من فدای شاه عالم بَهووم شِه بابا ره از کِمین غم بَهووم جان پِره دل پُر از خون و غمه وِره از کِمینـتا مــاتم بَهــووم مِره که بَکوشته ای درد دوری«۲»      بَوین با سر بِموعه مِه سفری 🌴       🌴        🌴       🌴 عمه مِه بابای تِک چه خون اِنه؟ بَمیـرم خـون از وِنــه دِهون اِنـه عمـه جان یـاد اِنـه زونـه بابا ره؟ خـون از جـای زخم خیزرون اِنـه مگـه خیـزرون بُـونه مِـزد قـاری«۲»      بَوین با سر بموعه مه سفری 🌴       🌴        🌴       🌴 اَنّـه چو بَخِنّه تـن تَش. شنه درد پهـلـو دَره مــره کِشـنه عمه جان دعا هاکن که بَمیرم بَمونّـم مِـه درد و بـلا تِشِنه عمه هاکری مِه وسّه مادری«۲»      بَوین با سر بِموعه مِـه سفری 🌴       🌴        🌴       🌴 عمه بـابـا ره گِمه بی بَهوونه همیشه مِه خاطری تِره زونه دیگـه تِوسّه بَهیمه درد سـر مِره شِه همراه بَوِر اَگه بونه جان بـابای فـداعه دِتِـری«۲»      بَوین باسر بموعه مه سفری 🌴       🌴       🌴        🌴 حلال هاکن عمه ته غم مه سینه خدا حافظ جان خواهر سکینه خرابه جان هداعن مه تقدیره غـم و غصـه یتیـمِ همنشـینه مه غمه خوندنه«مداح»به زاری«۲»      بَوین با سر بموعه مه سفری 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭
. هر جا سخن از زینب و دروازه شام است ساکت به تماشا ننشینید، حرام است دستی که به سر می‌زنی از این غم عظمی یادآور فرق سر و سنگ لب بام است یک سر به سر نیزه عیان است ببینید مانند هلال است ولی ماه تمام است هجده قمر از نوک سنان تابد و مردم پرسند ز هم: پس سر عباس کدام است؟ مردم نزنید از همه سو سنگ بر این سر والله امام است امام است امام است زوّار برادر شده بر نی سرِ عباس هم اشک به رخ، هم به لبش عرض سلام است هر کوچه پر از هلهله و خنده و شادی است از شام بپرسید مگر عید صیام است؟ با یاد سر و چوب و لب و ناله زینب انگار جهان در نظرم مجلس شام است باید همه از مرد و زن شام بپرسید ناموس الهی ز چه در محضر عام است؟ هرخانه که در سوگ حسین است سیه پوش «میثم» در آن خانه غلام است غلام است حاج غلام رضا سازگار ✍ .
. (س) بند1️⃣ زینب یه تنه کفیل طفلانه ولی خطبه خونده مردانه ذلیلش شد ابن مرجانه زینب یه تنه لشگر مِیدونه تا نگاه‌شو میگردونه کاخ کوفه رو میلرزونه به ظاهر انگار _ اسیره زینب یزید شد آخر _ حقیر زینب شبیه کوهه _ نشد مستأصل به زینب گرمه _ دل شش تا یَل اونهایی که توی / اسیری دیدنش با وقار علی / همه سنجیدنش حتی زنگ مرکب /بی‌صدا شده و خطبه خوندن‌شه / فنّ جنگیدنش (شریکة‌الحسین _ یا زینب) بند2️⃣ زینب حضرت صابره و حلما اوج غم توو شام عاشورا نافله‌ت ترک نشد حتی زینب صاحب جاه و مقامی تو ناطق و جان کلامی تو عمّه جان نُه امامی تو فضیلت هاتو _ تُوو هر دم گفتیم ما هرچی ازتو _ بگیم کم گفتیم تا روی ناقه _ تو منبر رفتی همه فهمیدن _ به حیدر رفتی زیر پاهات کاخِ / کافر افتاده و حرم تو به جاش / حالا آباده و با تو معنا میشه / روح حجب و حیا همسایه‌ت ندیده / سایه‌تو بخدا (شریکةالحسین _ یا زینب) بند3️⃣ زینب اسوه ی حیا و اخلاصه تیغ خطبه اش مث الماسه همه زندگیه عباسه زینب زیـــنت حیدر کراره حضرت قافله سالاره بعد عاشورا علمداره ندیده دنیا _ مثال زینب تماماً زهرا _ خصال زینب به وقت فتح _ منابر زینب به باطن حیدر _ به ظاهر زینب خطبه هاش تکرارِ / ذوالفقار علی غیرت حسن و / اقتدار علی فتح خیبر بوده / فتح کوفه و شام بنت الحیدره و / افتخارعلی (شریکةالحسین _ یا زینب) 🖍️ ✍ 🖍️ ✍ .👇