.
🏴#مناجات_با_امام_زمان
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
▪️▪️▪️
یا اباصالح پس کی میایی؟
کو همزبانی؟دریغ از یک کبوتر نامه رسانی تا که نویسم نامه بهر یار جانی
آخر گلم تو نور قلب و چشم مانی..بده امانی
صاحب زمانی!!باز کرده ام هواتو یار جمکرانی
آخر پیامی،نامه ای،حرفی،نشانی...من بی تو میمیرم بگم با چه زبانی؟جان جهانی
من بدم درست!!بد که نبودم از روز نخست!!مگه نباید آلوده رو شست؟!کیو دارم...چشم من به توست آقاجون
تورو به خدا به دندون شکسته طاها، به فرق علی، پهلوی زهرا بیا ای منتقم کربلا، آقا جون...
چه بچه هامون که جوون شدن آقا!!چه جوونایی که پیر شدن پای شما!!
آقا چه پیرامون که رفتن زیر خاک...اما هنوز نیومدی یالان دنیا
آقام آقام یا بن الحسن کجایی
وای از این جدایی
یار قدیمی تو رمز اهدناالصراط المستقیمی
بی تو نشسته بر سرم گرد یتیمی،یار قدیمی!
آره نامردم...منکه برای فرجت کاری نکردم یه سیلی واسه دین نخوردم چون که بی دردم...اگه بیابان گردی چون من ول میگردم..آره نامردم
ای خاک برسرم دارم روزی از سفرت میبرم عوضش با بدا میپرم حق باتوئه نبریم حرم فداتشم
بشم ریز و ریز نشم مایه ننگت ای عزیز...منو بزن یا بگو یه چیز اینقد آقا تو خودت نریز فداتشم.
نکنه این گدا رو پاک یادت بره یاابن الحسن روحی فداک یادت بره
میخوام ببینمت آقاتا زنده ام... متا تراناونراک یادت بره
آقام آقام یا بن الحسن کجایی
ای داد از این جدایی
نگام میکردی وقت دروغ و غیبتا نگام میکردی وقت گناه تو خلوتا نگام میکردی،نگام میکردی
اما بازم تو هیتم نگاه میکردی،نگاه میکردی
دلو سوزوندی اگه خودتو تو روضه مون رسوندی نکنه خون گریه کنی چیزی نموندی...بسه همون نامه ی اعمالمو خوندی چیزی نموندی
غربت کشیدی،از هیئتی خیری ندیدی،این چه غلامی بود خریدی شبیه مادرت خمیدی فداتشم
شنیدم ارباب با گریه به شیعه کردی خطاب
که تشنت نیستن قدر یه جرعه آب
بمیرم اینقد ندمت عذاب بمیرم
اگه نداریم جز تو کس در عالمین
تو هم کسی جز ما نداری نور عین
فاطمه ندبه خون شده این الحسن
این الحسین و این ابنا الحسین
👇
1_8352409830.mp3
3.22M
🏴#مناجات_با_امام_زمان
🎤مداح :استاد مهری فخر
✍شاعر:محمد جواد شیرازی
▪️▪️▪️
گرچه فقط بی آبرویی کردهام، باز
مولای من لطفی کن و دورم نینداز
عُمْر مرا وقف اباصالح نوشتند
در به درت بودم گل نرگس از آغاز
ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز
با یک دعایت میشود قفل دلم باز
خالیست دستانم، چه سازم در قیامت
بی توشهی اعمالِ صالح، بی پسانداز
داراییام اشک است، شاید این عنایت
سازد مرا در دیدهی زهرا سرافراز
روضه بخوان از ماجرای داغ مادر
از قتل محسن، پشت در، ای مَحرمِ راز
در وصفِ «دَر»، در وصفِ «میخِ در»، چه گویم؟!
«در» سنگدل، «در» بیحیا، «مسمار» لجباز
آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر
با بال زخمی بود تنها فکر پرواز...
.
.
🏴#مناجات_با_امام_زمان
🎤مداح :حاج حسن خلج
▪️▪️▪️
ز هر کسی که گرفتم سراغ خانه ي تو
زمن گرفت نشان از تو و نشانه ي تو
نگار من، بت من ،خوب من، امام زمان
بگو که از که بگیرم سراغ خانه ي تو
آقام آقام آقام بيا
تو مدینه کنار فاطمه ای
یا که الان کنار علقمه ای
یا نشستی کنار قبر حسین
اونجا گرم نوحه و زمزمه ایی
آقام آقام آقام بيا
دلم به حال دلم سوخت
بس که هر شب و روز
گرفت این دل غرق به خون بهانه ي تو
الهی دور کن از تن این سرش را
به خاکستر بدل کن پیکرش را
به عاشق هر چه خواهی کن ولیکن
جدا از او مگردان دلبرش را
یا رب برسان تو مهدی غائب را
فرزند علی بن ابی طالب را
گز دوري ِ او مدام در افغانم
مانند كسي كه گم كند صاحب را
*فرمايش ِ خود ِ امام زمان ِ،فرمود:هركسي زير اين آسمان براي جد غريب من حسين گريه كنه،بعد از گريه دستش رو بلند كنه،براي فرج من دعا كنه، من ِ امام زمان دستم رو بلند ميكنم،دعاش ميكنم.
حالا برا امام حسين گريه كنيم بعد برا فرج امام زمان دعا كنيم:
السلام عليك يا اباعبدالله،حسين...... آي جماعت آقامون رو بين دو نهر آب با لب ِ تشنه،هي مي گفت:مردم جيگرم داره مي سوزه،اما اين جماعت از قفا..حسين... *
یا رب برسان تو مهدی غائب را
فرزند علی بن ابی طالب را
*حالا امام زمان بايد براي ما دعا كنه،آقاجان از خدا بخواه،قلب هاي ما در تصرف كامل حسين باشه،آقا از خدا بخواه چشمامون غير از حسين گريون نشه،آقا از خدا بخواه زن و بچه هامون فداي حسين باشن،آقا از خدا بخواه هر نفسي مي كشيم برا حسين باشه،آقا از خدا بخواه كه از حسين بخواد كه مارو در هم بخره،آقا از خدا بخواه هر شب جمعه خيابون بين الحرمين ، مقابل حرم عباس باشيم،كنار ضريح حسين باشيم*
👇
.
🏴#مناجات_با_امام_زمان
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
▪️▪️▪️
مولای ِروضه های معطر بیا بیا
خورشید ِ نسل های مطهر بیا بیا
ما دل به جذبه های نگاه تو بسته ایم
تكرار عشق های مكرر بیا بیا
*به خاطر این ناله ها بیا ....*
چقدر منتظرت صبح و ظهر و شب
چقدر دیده ی ما تر بیا بیا ....
آقا، فدای چشم پُر از غربت شما
هر چه شكست بال كبوتر بیا بیا ....
آقا فدای قلب ِپر از سوز و ناله ات
*آقا می خوام یه قسمی بدم،نمی تونم همین جوری بگم ...*
فدای قلب پر از سوز و ناله ات آقا
به دست بسته ی حیدر بیا بیا ....
تا كه بیاوری كمی از اشك های خود
مرهم برای پهلوی مادر بیا بیا ....
باران بیار ، آب بیاور ( چرا ؟!! ... )
باران بیار ، آب بیاور ، خودت بریز
بر شعله های سركش این در بیا بیا
#امام_زمان
.👇
.
🏴#مناجات_با_امام_زمان
🎤مداح :حاج حسین سازور
▪️▪️▪️
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد"
"أسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِی لاَ إلَهَ إلاَّ هُو عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ العَزیزُ الحَکیمُ الغَفُورُ الرَّحِیمُ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدِیعُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ مِنْ جَمِیعِ ظُلْمِی وَجُرْمِی وَ إِسْرافِی عَلَىٰ نَفْسِی وَأَتُوبُ إِلَیْه"
"اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ،فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً"
"اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ ، وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ
ای عرش و فرش گوشهای از ماسوای تو
پر می زند دوباره دلم در هوای تو
محتاج آمدم دم دارالشفا بیا
من خوب می شوم به خدا با دوای تو
نشناختم تو را وسط روضهها ببخش
تو آمدی و پا نشدم پیش پای تو
تو بوده ای مراقبِ دلشوره های من
من بوده ام مسبّب دلشوره هایِ تو
یا ایها العزیز دری باز کن فقط
تنها شده میان جماعت، گدایِ تو
سویِ گناه رفته ام و قهر کرده ای!
دردسر است نوکری من برای تو
دست مرا بگیر که آلوده ام ولی
مهمان سفره حسنم با دعای تو
می گفتی ای عزیز دلم کاشکی شبی
این هم ضریح و تذکره ی سامرایِ تو
ما را ببر سحر دمِ سردابِ سامرا
جانم فدای چهرهی مشکل گشای تو
👇
Mahmoud Karimi - Bishtar Shod [SevilMusic] (1).mp3
19.28M
بیشتر شده ورم ابرو ◦♩◦
دردسر شده ورم بازو ◦♩◦
مدتی شده که نخوابیدی ◦♩◦
نه به این پهلو نه به اون پهلو ◦♩◦
مثل نیلوفر پرپری مادر ◦♩◦
فکر حال من دختری مادر ◦♩◦
وانمود میکنی بهتری مادر ◦♩◦
مادرم گریه کن تا یکم سبک تر بشی ◦♩◦
پلک بهم میزنی داری سخت نفس میکشی ◦♩◦
بیشتر شده ورم ابرو ◦♩◦
دردسر شده ورم بازو ◦♩◦
مدتی شده که نخوابیدی ◦♩◦
نه به این پهلو نه به اون پهلو ◦♩◦
تو نماز شب بین اشکای ◦♩◦
جاری و هق هق بعد هر آیه ◦♩◦
بی قراری برا درد همسایه ◦♩◦
ناله بی صدا قرق شب و میشکنه ◦♩◦
هل میشه مجتبات تا که هر کی در میزنه ◦♩◦
تو دعا کردی و یه نفر هم لیاقت نداشت ◦♩◦
هر کی سر میزد به ما نیت عیادت نداشت ◦♩◦
مطمئنم همه که پر از قفس میکشی ◦♩◦
پر سو جو میکنم تو هنوز نفس میکشی ◦♩◦
درد میکشی میدونم سخته قرق آتشی میدونم سخته ◦♩◦
بعد سرفه ها رو لبت میشه پر خون لخت میدونم سخته ◦♩◦
بیشتر شده ورم ابرو ◦♩◦
دردسر شده ورم بازو ◦♩◦
مدتی شده که نخوابیدی ◦♩◦
نه به این پهلو نه به اون پهلو ◦♩◦
بی قرار زمین آسمون سرخ ◦♩◦
زندگیمون سیاه خونمون سرخ ◦♩◦
حرفای امشبت مثل خون سرخ ◦♩◦
میگی امشب به ما که قرار بعدی کجاست ◦♩◦
هر چی گفتی فقط همه صحبت کربلاست ◦♩◦
تو کنار اون بدن پرپر ◦♩◦
ناله میزنی بمیره مادر ◦♩◦
قتله گاه و تویی و خون بدن بی سر ◦♩◦
سر بی پیکر ◦♩◦
وای غریب مادر ◦♩◦
#فاطمیه
.
🏴#روضه_حضرت_زهرا
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
▪️▪️▪️
💥دوباره هوای روضه کردمو راه افتادم بسوی هیئت
💥اومدم بازم کنار رفقای خوب هیئتی،نشستم توی هیئت
♻️روضه خون چه روضه ی پُر شَرری خوند
♻️روضه ی دربه دری،خون جگری خوند
🔸داد مجلسو در آورد،وقتی بردمون مدینه 🔸روضه بی مادری خوند
😭بین روضه، میون ذکر
😭گریون افتادم تو این فکر
😭که آدم تو زندگانیش،نون شب نداشته باشه
👌ولی #مادر داشته باشه
❤️یا که هیچ مال و منال و منصبی نداشته باشه،،،
👌ولی #مادر داشته باشه
🔹منصبش باشه تو دنیا نوکری برای مادر
🔹همه مال و منالش، باشه اون وجود باصفای مادر
😔یاد مادراتون افتادید،میدونم
😔نمیخوام که دلتونو بسوزونم
🔰اگه مادرت رو از دست دادی که خدا رحمتش کنه
🔰اونو الساعه سر سفره بی بی فاطمه غرق ناز و نعمتش کنه
♦️اگه مادر داری که خدا برات نگه داره
♦️الهی هیچ مادری زود از خونه نره و زود بچه های قد و نیم قدش رو تنها نزاره
▪️مادری جوون نمیره
▪️ مادر جوونی قد کمون نمیره
✳️نه فقط دعام اینه لحظه مُردن مادرُ نبینی
✳️دعا میکنم برات حتی زمین خوردن مادرُ نبینی
🔺الهی با مادرت که میری بیرون،اون روزُ به غیرتت برنخوره
🔺دست سنگینی نیاد، از جلو چشمای تو رد نشه تو صورت مادر نخوره
☑️الهی چشمات نیفته،به چشای تار مادر
☑️دنبالت نگرده با اینکه تویی کنار مادر
⚪️الهی تو هم نگردی توی کوچه دنبال گوشوار مادر
⚪️الهی که در خونه ای نشه شعله ور و آتیش نگیره
⬅️مادری پشت در آتیش نگیره
⬅️چادرش آتیش نگیره
⬅️تا معجر آتیش نگیره
⬅️موی سر آتیش نگیره
⬅️پلک تَر آتیش نگیره
⬅️کف دستایی که سد شدن تا وا نَشه در سوخته یه خونه،آتیش نگیره
⬅️شونه آتیش نگیره
⬅️گونه آتیش نگیره
😭خیلی بده سوختگی
😭بدتر از سوختگی دوختگی
😭دوختگی اونم با مسمار
😭و اونم مسماری که سرخ شده میون آتیش شرر بار
😭وای مسماری که همدست لگد شد و دَرُ دوخته به سینه
😭سینه رو دوخته به دیوار
😭مادر افتاد
😭به همراهش،در افتاد
😭در به روی مادر محتضر افتاد
#ای_مادر...
🔲یه جمله ای بگم…
لحظات آخر عمر آقا رسول الله
در خونشونو زدن
خانم حضرت زهرا اومد در باز کرد
یه پیرمردیه…
اومدم عیادت بابات رسول الله
فرمود بابام ممنوع الملاقاته
رفت،،، دوباره برگشت در زد
خانم حضرت زهرا اومد
دوباره همون حرفها…
بار سوم در زد
آقا رسول الله فرمود: دخترم میدونی کیه داره در میزنه??
بابا یا رسول الله یه پیرمردیه اصرار داره شمارو ببینه
فرمود دخترم میدونی کیه??
این مأمور مرگ، حضرت عزراییله
از آدم ابوالبشر تا به امروز از احدی اجازه نگرفت برا گرفتن جونش
اما به احترام توئه فاطمه، بی اجازه وارد خونه نمیشه
ای روزگار…
😭مادر افتاد
😭به همراهش،در افتاد
😭در به روی مادر محتضر افتاد
امام صادق فرمود برای مادرم بلند بلند گریه کنید
😭مادر افتاد
👈کاشکی در کنده نمیشد
👈تا که پا کوبیدن و رد شدن چهل نفر از اون باعث شکستن استخون دنده نمیشد
❇️لحظه ی یا ابتا گفتن زهرا، دل پیغمبر اکرم بر خلاف اون روزا که با شنیدنش خنک میشد دیگه آتیش سوزنده نمیشد
❇️لحظه ی گفتن یا فضه خُذینی، علی شرمنده نمیشد
❇️علی شرمنده شد اون لحظه که زهرا با وجود علی دست به دامن کنیزا شد
❇️علی شرمنده شد اون لحظه که دست فاطمه از دامنش با یه غلاف پُر، جدا شد
🍁علی شرمنده شد اون سه ماهی رو که صورت فاطمشو پشت نقاب نگاه میکرد
🍁علی شرمنده ی تنها کس و کارش شده بود
🔰از بی کسی بود، درد دل با چاه میکرد
🔰علی شرمنده ی در اوج غریبی رفتنش شد
🔰علی شرمنده ی غسل و کفنش شد
🔰علی شرمنده اون علت غسلش از زیر پیراهنش شد
🔰علی شرمنده ی لحظه ی وداع، لحظه ی آستین به دهان گرفتن و از غصه ی مادر بلند گریه نکردن حسین و حسنش شد
همه اینارو گفتم برا این قسمت…
☑️اوج شرمندگیه علی بود اون شب که تک و تنها توی قبر میزاشت جسم کبود و لاغر فاطمه رو
☑️خدا میدونه چه میکشید وقتی که به استقبال دید بغل واکردن دو دست پدر فاطمه رو
🔵ظاهراً علی دار و ندار و ندار خودشو خاک میکنه
🔵ظاهراً علی داره یار خودشو خاک میکنه
🔵در حقیقت علی داره خودشو خاک میکنه
رسم اینجوره یکی وارد قبر میشه جنازه رو تحویل میگیره
🔲محرمی نداره
🔲هفت نفر غریبونه تشییع جنازه کردن
🔲حسن و حسین نوجوونن
🔲نمیتونن جنازه رو بردارن
علی غریبانه; تک و تنها…
🔘به چه کنم چه کنم افتاده
🔘یه وقت از توی قبر، دوتا دست بیرون اومد
علی…
امانت منو بهم برگردون
👇
.
⚫️جا داره بگه امانت من صورتش کبود نبوده
⚫️امانت من پهلوش شکسته نبوده
☑️چه تشابهی که جسم پاک حضرت پیمبر، نیمه ی شب دفن شد
☑️اونکه رفت سه ماه بعدش پیکر زار و کبود حضرت زهرای اطهر نیمه ی شب دفن شد
☑️بعد سی سال تحملِ غم هجران زهرا، پیکر مجروح حیدر نیمه ی شب دفن شد
👈سه تا از این ذوات مقدسه رو عرض کردم نیمه ی شب دفن کردند
⚫️ماجرای تیر با تابوت رو وقتی شنیدم گفتم
ایکاش جسم مسموم حسن هم نیمه ی شب دفن میشد
⚫️کاش جسم بی سر سلطان دشت کربلا قبل از هجوم نعل مرکب دفن میشد
🌾ده نفر به اسباشون، نعل تازه زدن
انقده رو بدن امام حسین…
✅عرض کرد مادر،،، شما حالت خوب نیست
چرا برا خودت دعا نمیکنی??
فرمود: #الجار_ثُمَّ_الدار
اول همسایه ها…
💥کار همیشگیه خانم این بود اول برا همسایه ها دعا میکرد
این همسایه هایی که مادرمون براشون دعا میکرد، کیا بودن?? چه کردن??
🍁اون روزی که دست مولارو بستن، تو کوچه اون اتفافاتی که افتاده
اُنظُر اِلی علی،،، همه تماشاچی بودن
🔵مادری که برا تماشاچیای مدینه دعا میکنه، مگه میشه برا من و شما دعا نکنه؟؟!
🔵اسم تماشاچی اومد، دلم یهو رفت کوفه و شام
یه عده نامردای بی حیا، از بالا پشت بوم، یه عده تماشاچیای نامرد، هم سنگ میزدن هم ناسزا میگفتن
🔘هم خاکروبه میریختن
😭امان از تماشاچی های بزم حرام…
😭امان از تماشاچی های بزم شراب
#ای_حسیــــــــن
👇
Meysam Motiee - Ageh Misheh Cheshato Vakon.mp3
7.75M
🏴#زمزمه #فاطمیه
🎤مداح :حاج #میثم_مطیعی
▪️▪️▪️▪️▪️
اگه میشه چشاتو واکن
توجهی به مرتضی کن
یه بار دیگه منو صدا کن
زهرا، به فدای دل از غصه پُرت
زهرا، قول میدم نسوزه دیگه چادرت
زهرا، زهرا
پاشو، مادری کن با همون قد کمون
پاشو، برای بیکسی مرتضی بمون
زهرا، زهرا
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا...
تنت رو غسلِ گریه میدم
مرگمو با چشام دیدم
تازه به بازوهات رسیدم
ای وای، چقَدر کبوده این تن نحیف
ای وای، چقَدر این دو سه ماه، شدی ضعیف
ای وای، ای وای
ای وای، جای سیلی روی صورت بمونه
ای وای، چرا حیدرت نباید بدونه؟
ای وای، ای وای
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا...
راحت شدی از درد بازو
از اون نگاه تار و کم سو
میشدی هی پهلو به پهلو
مُردم، با شب و غم نخوابیدن تو
مُردم، تا می دیدم خونِ رو پیرهنتو
زهرا، زهرا
پاشو، نبینم کبود بمونی یاسِ من!
پاشو، فاطمه تموم نشه واسه من
زهرا، زهرا
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا
✍شاعر:رضا یزدانی
enc_16706922458815916926768.mp3
10.25M
🏴#شهادت_حضرت_زهرا
🏴#واحد #فاطمیه
🎤حاج محمدرضا طاهری، حسین طاهری
▪️▪️
تب داره شبا بیداره
دعاش اما الجار ثم الداره
تو حرفاش پیش بچه هاش
میگه بارالها ازم راضی باش
دلگیره داره میمیره
نفس میکشه از تنش خون میره
گریونه دلش پر خونِ
میگیره روشو از همه تو خونه
معلومه چقدر مظلومه
با دردایی که داره باز آرومه
ای مادر مرو ای مادر
الهی بمیرم برات ای مادر
ای بود و نبود من
ای یاس کبود من زهرا
تنها تکیه گاه من
عشق بی گناه من زهرا
از پیش من مرو زهرا
جان حسن نرو زهرا
▪️▪️
قدش خم نگاهش مبهم
مثه پیرزن هاست با این سن کم
چشما تار میبینن هر بار
میخواد راه بره دست میگیره دیوار
دستاش زخم زیر چشماش زخم
نماز شب میخونه کف پاهاش زخم
قربونش با بوی نونش
بهشت مدینه است لب خندونش
اما حیف شده اینجا حیف
گرفتن خوشی هامون و از ما حیف
ای مادر مرو ای مادر
الهی بمیرم برات ای مادر
کوه محکم علی
تنها همدم علی برخیز از جا
بی تو میخورم زمین
آه و زاری ام ببین بین غم ها
بانوی صف شکن در سنگر باش
حرف از سفر مزن با حیدر باش
از پیش من مرو زهرا
جان حسن نرو زهرا
▪️▪️▪️
لا جونه ولی مردونه
پای اعتقادش بازم میمونه
یادم هست که از پا ننشست
بابامو نگه داشت اونم با یک دست
دعوا شد زدن در وا شد
تا افتاد زمین داد زدن حالا شد
در میسوخت کبوتر میسوخت
توی شعله محسن با مادر میسوخت
هم پهلوش شکست هم بازوش
به دیوار که خورد غرق خون شد ابروش
دشمن تازیانه زد
آتش هم زبانه زد در پشت در
دیدم دست و پا زدی
فضه را صدا زدی جای حیدر
دستم که بسته شد زهرا زهرا
دستت شکسته شد زهرا زهرا
از پیش من مرو زهرا زهرا
جان حسن نرو زهرا زهرا
.
#مناجات
#فاطمیه
من نوشتم دوستت دارم کران تا بیکران
پس سراغم را بگیر از نامه ی نامه بران
.
هر کسی در دار دنیا دل به یاری بسته است
من دلم با تو خوش است و دیگران با دیگران
.
من اگر فردا نباشم ، امشبم خرج تو شد
این همه من آمدم یک شب تو هم بد بگذران
.
قصه ی بی کربلایی ، غصه ی شیرین ماست
ما اگر که زهر هم خوردیم بوده شوکران
.
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
ای فدای آن لب خشکت تمام نوکران
.
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
بعد قتلت رفته بالا ناله های چاکران
.
فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی
کاش تو تنها نبودی در میان کافران
.
وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی
رد شدند از روی تو با اسب ها ، غوغاگران
.
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
میشنید این خطبه را در خیمه گوش خواهران
.
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
میرود حالا رباب از حال بین مادران
.
تا پدر از پا بیفتد طفل شیری را زدند
داغ روی داغ میدیدند آن غم پروران
.
اصغر و زهرا کتک خوردند چون جای امام
این اصول عشق باشد بین این همسنگران
.
«میخ» کار نیزه کرد و«در»بجای خیمه سوخت
فاطمه هم داشت گودالی که افتاده در آن
.
خونی و خاکی شده در کوچه قرآنِ علی
کوثر افتاده ست زیر دست و پای ابتران
.
آه یا فضه خذینی ! بند بندم خرد شد
اینقدر که رد شدند از روی در خیره سران
.
ثلث سادات جهان را پشت در انداختند
گوهر من را به خون کشتند این بی گوهران
.
هر چه هم ماتم ببینم گریه مال کربلاست
مضطری بودم چنین شد ، وای بر آن مضطران
.
این علی را سالم از مسجد به خانه میبرم
شیرخواره اش آنچنان شد ، شد علیِ اکبر آن
.
من به ضربی گوشوارم در میان کوچه ریخت
وای از دستان خولی ها و وای از زیوران
.
#علیرضا_وفایی خیال -۲۵ مهر ۱۴۰۳
#مناجات_امام_با_حسین علیه_السلام
#حضرت_زهرا سلام_الله
#حضرت_محسن
.
.
▪️مجلس کامل روضه حضرت زهرا س
▪️
سيل اشكم راه بينائي گرفت
بند بندم عطر زهرائي گرفت
عشق را از فاطمه آموختم
چشم بر دست كبودش دوختم
دست او صدها گره وا مي كند
دست او والله غوغا مي كند
دست او مشكل گشاي عالم است
روي آن جاي لبان خاتم است
دست او دنياي احسان و صفاست
دست او مشكل گشاي مرتضي است
حيف شد آن دست را دشمن شكست
با غلاف تيغ اهريمن شكست
گويمت از قصه شهر نبي
از شرار آتش و بيت علي
درد بود و آتش و افسردگي
ياس يود و سيلي و پژمردگي
آه بود و ناله و بغض گلو
پهلوئي بودو لگدهاي عدو
در ميان كوچه آن دنيا پرست
راه را بر مادر سادات بست
گويمت سر بسته در آن كوچه ها
فاطمه گم كرد راه خانه را
آه اي مجنون زبان در كام گير
لب فرو بند و كمي آرام گير
.........
.
از همینجا دلا رو روانه ی مدینه کنیم، مثله همچین شبایی ،امیرالمؤمنین کنار بستر بی بی نشسته بود و صدا میزد زهراجان:
اما برای رفتنت خیلی جوانی
حالا که من اینجا غریبم بار بستی؟!
حالا نمی شد بیشتر پیشم بمانی؟
بابای خاکم، التماست می کنم که-
-بی من مشو ای مادر آب، آسمانی
کمتر بگو با من (امیرالمؤمنینم!)
أشهد مگو با این زبان بی زبانی
حالا برای اینکه من چیزی نفهمم
درکوچه خاک چادرت را می تکانی!؟
اندازه ی یک عمر پیرت کرده بانو
سنگینی آن ضربه دست ناگهانی
یک نیمه از روی تو، صبح روشن من
نیمی دگر مثل غروبی ارغوانی
رو از علی می گیری اما زیر چادر
پنهان نگردد مَحرمم، قدکمانی
الهی بمیرم برا دل امیرالمومنین ... هی نگاه بصورت بی بی میکنه ... اما یکدفعه با یه صدای جانسوزی گفت فاطمه جان:
تا خدا هست و خدایی میکند
حیدر از تو عذر خواهی میکند
#محسن_عربخالقی✍
#روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
👇👇👇
1M
▪️#مجلس_کامل_حضرت_زهرا
▪️سیل اشگم راه بینایی گرفت...
▪️روضه و مرثیه حضرت زهرا س
enc_17009347358486038235115 (1).mp3
3.5M
▪️نوحه و #زمزمه حضرت زهرا س
▪️این شبا حال و هوای خونمون...
#کربلایی_محمد_حسین_حدادیان
این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه
التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه
من که از فضّه شنیدم بهتری الحمدلله
در زدم دیدم خودت پشت دری، الحمدلله
حلالم کن این همه دردو طاقت آوردی
به خاطر علی زمین خوردی
میبینمت به هم میریزم
اگه زهرا عجّل وفاتی رو نمیخوندی
اگه یه چند روز دیگه میموندی
نوزده سالت میشد عزیزم
«منِ تنها منِ مظلوم ازت میخوام بمون خانم …»
جای شکرش باقیه همین که محسن رو ندیدی
از گلوی پسرت تیر سه شعبه نکشیدی
نه سرش از تن جدا شد و نه روی نیزه ها رفت
دوباره گریز روضه ها به سمت کربلا رفت
دیگه دنیا بدون تو به من نمیسازه
هنوز میبینمت چِشات بازه
برا تو میخونم لالایی
به اصرار عمه منم یه جرعه آب خوردم
ببین برای تو هم آوردم
ولی تو روی نیزه هایی
من این پایین تو اون بالا
علی بالام لالا لالا
ــــــــــــــــــ
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#محمدحسین_حدادیان
#فاطمیه
.
هیئت مکتب العباس، ع، آذری ها
قوانین گروه، @Hazrate
#تبلیغ_لینک_گروه_یا_کانال_وچت_وشوخی_کردن_ممنوع_می_باشد_⛔⛔
درصورت مشاهده مطالب لینک دار برابر با حذف از گروه❌❌❌❌❌
لطفا به قوانین گروه احترام بگذارید👉🏻
https://eitaa.com/joinchat/1805844674C917e64ec9c
گروه مداحی (مجمع الذاکرین) اهلبیت، ع،
قوانین گروه👉🏻
تبلیغ لینک گروه یا کانال ممنوع می باشد⛔⛔⛔⛔
درصورت مشاهده حذف از گروه❌❌❌❌❌❌ا
─┅─⊱✤ مم⃟ن ⃟ ✤⊰─┅
https://eitaa.com/joinchat/3464298690C2efb4a55b4
با مدیریت:آقای علی کمالی ↶
@Haram75
─┅⊱✤✤✤⊰┅─
|⇦•سجاده اممعطر..
#دکلمه_خوانی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾•
سجاده ام معطر از بوی ربّنا بود
آنچه شنیده میشد از من فقط خدا بود
یک عمر آه و نفرین از این و آن شنیدم
تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود
دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم
ای کاش یک نفر هم یک دم به فکر ما بود
طفلان من به جای مردم گرسنه بودند
افطار خانه ی ما در سفره ی شما بود
امروز را نبینید، این بی حیا لگد زد
دیروز پشت این در جمعیتِ گدا بود
من هیچ شِکوه ای از بیگانگان ندارم
آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود
من درد مرتضی را با جانِ خود خریدم
در راهِ عشق باید آماده ی بلا بود
دستم شکست اما من درد، حس نکردم
اسم علی دوا بود ذکر علی شِفا بود
رفتم برای مردم حجت تمام کردم
او را که میکشیدید او حجت خدا بود
ای کاش میشکستند این دست دیگرم را
اما به جای این دست آن دستِ بسته وا بود
با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد
آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سرم به در خورد، فضّه علی کجا بود؟
تازه میان کوچه قلبم به درد آمد
*بعد از واقعه ی بین در و دیوار، بعد از اینکه صدا زد یا ابتاه، بعد از اینکه فرمود: "والله قُتِلَ ما فی اَحشائی"، بعد از اونی که اون جمعیت با بی حیایی اومدن وارد خونه شدن، بعد از همه ی اون بی احترامی ها..*
تازه میان کوچه قلبم به درد آمد
حیدر برهنه سر بود حیدر برهنه پا بود
تا قبر بردنم را همسایه ام نفهمید
از بس که مردن من چون شمع بیصدا بود
از بس که قطره قطره بر پای تو چکیدم
تابوت من سبکتر حتی ز بوریا بود
*این بدن رو کنار قبر دست بلند کرد امیرالمؤمنین، گفت آی زمین نگاه کن یه مشت پوست و استخون بیشتر از خانمم نمونده، یه خیالی از فاطمه ام مونده، آی زمین نکنه به پهلوی فاطمه ام فشار بیاری، یه ندایی از زمین بلند شد علی جان ما از مادر به فاطمه مهربان تریم، نگران فاطمه نباش..
هر جا هستی با همه ی وجودت بگو یا زهرا.. یا فاطمه یا زهرا*
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_سلحشور
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاجمحمد رضا بذری •✾•
بارها شد که با خودم گفتم
ای که داری به کار نان دستی
کاش هرگز ز خاطرت نرود
وامدار چه خانه ای هستی
خانه ی آسمانیِ خورشید
خانه ی روشن ستاره و ماه
خانه ی وحی، خانه ی قرآن
خانه ی اِنَّما یُریدُالله
از همین خانه تا ابد جاری ست
چشمه ی فیض چشمه ی احسان
سایِبان معطر اینجاست
سوره ی هل اَتی علیَ الانسان
آسیابم ولی یقین دارم
که پناهنده ام به سايه ی نور
سرنوشت مرا دگرگون کرد
اشک زهرا و ذکر آیه ی نور
یاسِ یاسین که با دعای پدر
آیه ی نور بود تن پوشَش
داشت دستی به دسته ی دَستاس
دست دیگر گُلی در آغوشش
در محیطی که هر وجب خاکش
فخر بر آفتاب و ماه کند
آرزو میکنم که گاه به من
دختر کوچکی نگاه کند
گرچه از بازتاب گردش من
نان این خانه برقرار شده ست
شرمسارم از اینکه میبینم
دست زهرا جریحه دار شده ست
رفت خورشید وحی و آمد شب
سر نزد از ستاره سوسویی
اما صبح از کوچه ی بنی هاشم
شد بلند آتش هیاهویی
تا بدانم چه اتفاق افتاد
تا ببینم هر آنچه بود درست
دل به دریا زدم به خود گفتم
چشم ها را دوباره باید شست
دیدم آن روز صبح منظره ای
که به خود مثل بید لرزیدم
آتشم زد شرار دل وقتی
شعله ها را به چَشم خود دیدم
از همان آستانه ای که عرش
قدسیان را به آن نظرها بود
اشک چشم ستارگان میریخت
بین دیوار و در خبرها بود
من به حسرت نگاه میکردم
باغ گل را میان آتش و دود
جز خدا هیچکس نمیداند
که چه آمد به روز یاسِ کبود
با همان دست عافیت پرور
که پرستاریِ پدر میکرد
از امام زمان خود یاری
در هیاهوی پشت در میکرد
هیزم آوردن آتش افروزی
سهم هر رهگذر نبود ای کاش
خبرِ ناشنیده بسیار است
اما خبر میخ در نبود ای کاش
دست خورشید را که میبستند
شرح این ماجرا کبابم کرد
آنچه پشت در اتفاق افتاد
سنگم، اما ز غصه آبم کرد
* شبای آخر مادر ساداته، اینکه فرمودن:" قَد ذابَ لَحمَها"، فرمودن: دیگه گوشتهای بدنش آب شد، یه وجهش همینه، عزادار دیگه نمیدونه غذا چیه آب چیه، از فرط گریه و عزاداری آدم لاغر میشه، اما یه علت اصلیش مال قصه ی بین در و دیواره، وقتی عرب یه دونه انگور رو بین دو تا انگشت میفِشُره، گوشت و آب از بین اين دانه ی انگور میزنه بیرون، پوست به پوست میچسبه میگن اَثَّرَه، اَثیر عِنَب یا همون آبِ انگور، عین عبارتو برات بگم، اِنَّ فُلان، اسمشو نمیبرم، اِنَّ فُلان اَثَّرَ فاطمَه بینَ حاطِبَ الباب، اَثرَةً شَدیدَه، بین در و دیوار چنان زهرا رو فشار داد..*
نمیخواهم برنجانم
دلت را بی سبب اما
چگونه مرگ یک مادر
چهل تن متهم دارد
*اعراب جمع شدن اومدن خدمت پیغمبر، هدایایی به رسول خدا بدن، مزد و اجر رسالت شماست. پیغمبر فرمود: "قُل لا اَسئَلُکُم علَیهِ اَجرا"، من اجر رسالتی نمیخوام "اِلّا المَوَدَةَ فِی القُربی"، فقط به فاطمه ام احترام کنید، معصوم میفرماید: اگر پیغمبر میفرمود دشمنی کنید از این جنایت بالاتر نمیکردن..*
فاطمه اصلا مال دنیا نبود
میون شعله جای دریا نبود
بذارید از زبون زینب بگم
کوچه که جای مادر ما نبود
دیدم وسط کوچه پرپر شدنت را
پامالِ لگدهای مکرّر شدنت را
بین در و دیوار گلاب از تو گرفتن
همه دیدند معطر شدنت را
با کشتن یک سوم سادات گرفتند
از چهره ی تو لذت مادر شدنت را
زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من
با پیکر یک طفل برابر شدنت را
ممنونم اگر نروی
میمیرم اگر بروی
زهرا مرو مرو
ای نخل بریده ثمر
ای مادرِ کشته پسر
زهرا مرو مرو
«به نیت فرج ناله بزن یازهرا...»
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_بذری
#حاج_علی_اصغر_بذری
#کربلایی_جبار_بذری
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼
@kianatv
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─