eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.8هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
857 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ #کانال_عاشقان_حضرت_زینب_س هشتک کانال👆 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•نشد از چهره ام ... روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *خبر برا ام البنین اوردند خانم جان، امیرالمؤمنین از جنگ برگشته عباس چهارده ساله ست این بچه رو بیرون از مدینه پشت دروازه های مدینه آورده، داره آموزش میده داره مشق شمشیر میکنه، سریع ام البنین اومد بیرون ازمدینه، دید آری، عباس سوار بر مرکب، امیرالمؤمنینم ایستاده هی میگه عباس شمشیرو اینجوری بگیر برو، برگرد اینجوری بزن، میزد می رفت برمی گشت، ام البنیم مؤدب، ایستاده سرشو پایین انداخته هی زیر لب میگه ماشاءالله عباسم، قربون قد و بالات برم چه قد و بالایی. همچین که شمشیر می زد هی زبر لب میگفت ماشاءالله عجب قدرت بازویی، تا حالا ندیده بودم اینجوری تو لباس رزم، خیر جوونیتو ببینی، ان شاءالله دور سر حسین بگردی، دیدی مادرو، خدا داغتو به دل من نذاره، همیشه سایه ت بالاسر ما باشه، یهو امیرالمؤمنین صداش زد عباس، بیا جلو ببینم اومد جلو، مؤدب، دست راستتو میخوام ببندم میخوام یه دستی بجنگی و مبارزه کنی، دست راستو بست شمشیر و بدست چپ گرفت محکم، افسار اسبو گرفته میزد برگشت میرفت برمی گشت حالا ام البنین ایستاده هی میگه چرا آقا اینطوری می کنه، یوقت نیفته از رو اسب، یهو دوباره آقا صداش زد عباس،بیا ببینم جانم آقا، جون دلم آقا، میخام دوتا دستتو ببندم این بار باید شمشیرو به دهان بگیری و بری، باشه هر چی شما بگی. ام البنینم ایستاده هی میگه چرا آقا اینطوری می کنه؟! نخوره زمین بچم، بهو یادش افتاد وقتی هم که بدنیا اومد این بازوهاشو هی مولا میبوسید. اونجا هم سؤال کرد آقاجان، نکنه بازوهای بچم ایرادی داره؟ شمشیرو به دهان گرفت رفت دو سه دور برگشت ام البنین آروم آروم اومد جلو، آقاجان! سید من! مولای من! ببخشید، میدونم عباس نوجوونه، بچه ست خبطی خطایی ازش سرزده اینجوری تنبیهش می کنید میشه بمن بگید چی شده آقا؟؟یهو امیرالمؤمنین صدا زد این ذُخر الحسینه، این ذخیره ی حسینمه، یه روزی میاد همین صحنه هایی که با چشمات دیدی برا عباست پیش میاد. ام البنین اول دست راستشو میزنن بعد دست چپشو، باید عادت داشته باشه.گفت آقا فدا سر حسینت، حسین بسلامت باشه زینب بسلامت باشه..* نشد از چهره ام غم را بگیری ز من اندوه عالم را بگیری برای رفتنم این سو و آنسو نشد مادر که دستم را بگیری تو خوردی تیغ پژمردم من اینجا دو دستت را که زد مردم من اینجا همینکه از روی مرکب عزیزم زمین خوردی زمین خوردم من اینجا نه که امروز مادر درد دارم که روز و شب سراسر درد دارم از -ن ساعت که با ضربه شکستند سرت را بی هوا سر درد دارم اگر بشکسته ام مانند زهرا ببین دلخسته ام مانند زهرا سرت را تا که روی نیزه بستند سرم را بسته ام مانند زهرا *شنیدم سرتو از پهلو به نیزه زدند عباسم* مرا گفتند که بازو ندارد دگر عباس تو ابرو ندارد بمیرد حرمله بد زد به چشمت از آن لحظه دو چشمم سو ندارد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پس از تو کاش زنجیری نمی ماند تو میخوردی و شمشیری نمی ماند تمامش کاش خرج تو می شد برای حرمله تیری نمی ماند *چرا مگه حرمله چند تا تیر بعد عباس زده؟* ببین مادر ز گریه آب رفته و از سر دردها از تاب رفته به نیزه دار گفتم بچه داری؟ کمی آرام تازه خواب رفته عزیزم عزیزم جان جانا نور عینا به فرقم باد خاک عالمینا نگاهم مانده بر تا بیایی حسینم وا حسینم وا حسینا.. *چقدر عباس آموزش دیده ست، آخه چقدر آدم باید از خودش بگذره، همچینم که زمین افتاده بود ابی عبدالله اومد بالا سرش، آروم آروم این خونا رو از چشمای عباس پاک می کرد.عباسم چشاتو باز کن، یهو همچین که چشما رو باز کرد دید از گوشه های چشم داره اشک میاد چرا گریه می کنی عباسم؟ آخه مادرش خیلی سفارش کرده، عباس با حسین میری با حسین برمی گردی حق نداری تنها برگردی ها، فهمیدی.. یهو یاد این حرف افتاد گفت: حسین جان دیدی که همه هستیمو برات هزینه کردم خرج کردم، قبولت کردم چرا گریه می کنی؟ صدا زد حسین جان الان تو بالا سر من نشستی تو سر منو تو دومنت گذاشتی، دارم چند ساعت دیگه رو‌میبینم سر عزیز فاطمه..* والشمر جالس نفس مادرش گرفت سر را برید و جلوی خواهرش گرفت بسمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تو رو بردن دیر رسیدم من یکی داره پیرهنو می دزده پیراهن که نه کفن می زده یکی داره با یه کهنه خنجر سر و از روی بدن می دزده.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
@babolharam_netYEKNET.IR - roze 2 - vafat hazrat ommolbanin - 98.11.17 - narimani.mp3
زمان: حجم: 6.87M
|⇦•نشد از چهراه ام غم را.... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       📚المقرّم، بی تا: 72، عبدالامیر انصاری، 1375: 38)
|⇦•بعد یه عمر روضه خوندن... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بعد یه عمری روضه خوندن ام‌البنین هم داره میره«عباسم» کی سرمو رو زانو می‌گیره من که دیگه پسر ندارم با اینکه داغ چهار تا فرزند خیلی واسه مادرا سنگینه اما تمام درد من اینه که از حسین خبر ندارم غریبی که با کندی دشنه سر از تنش بریده شد تشنه عباس من آب آورش بود کاشکی منم بودم توی گودال میگن فقط میون اون جنجال شمر لعین بالا سرش بود مسلمانان حسین مادر ندارد غریب است و کسی.. *میخوای تو هم روضه خون بشی امشب با ام البنین(س)بخون* اگر کشتند چرا آبت ندادند *این یه دونه مال غیرتیای تو روضه* اون روزی که غافله برگشت حال اسیرا سر به زیرم کرد کبودی صورتا پیرم کرد بدون عباس چی کشیدم بچم اگه شهید نمی‌شد الان رُقَیَمون هم اینجا بود رباب با اصغرش اینجا بود دخترا بازار نمی‌دیدند *هی می‌گشت تو این خیمه هایی که بیرون مدینه زده بودن* از دونه دونه گلای زهرا حلالیت می‌طلبم حالا برای عباس عزیزم به خاطر اون همه نا‌محرم منم که از سکینه شرمنده ام *به جای عباس هی میگفت سکینه جان عموتو حلال کن.سکینه جان شنیدم تو مجلس شراب نانجیبا حرف بدی زدن حسین حسیییییین....................* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
@babolharam_net1402100506.mp3
زمان: حجم: 21.58M
|⇦•بعد یه عمری روضه‌خوندن.... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌محمد رضا طاهری
|⇦•بیاین همه امشب... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بیاین همه امشب بگین مادر، مادر، مادر یا حضرت ام‌البنین مادر، مادر، مادر وقتی بهار دل خزونه به فکرمونه مادرونه یا وقتی خسته میشه آدم بی اختیار می‌افته یادم اونجا که خیلی دل نشینه سفره‌های ام‌البنینه آی مردم آی مردم، باید اینو دنیا بدونه آی مردم آی مردم، ام‌البنین مادرمونه.. حالا روضه خون روضه بخونه... به یاد عاشورا میگم بُنَیَّ، بُنَیَّ، بُنَیَّ منم مثل زهرا میگم بُنَیَّ، بُنَیَّ، بُنَیَّ چراغ شب‌های مدینه روضه‌های ام‌البنینه می‌گفت: دیگر مرا ام البنین نخوانید نخوانید نخوانید ام البنین دیگر پسر ندارد ندارد ندارد چراغ شب‌های مدینه، روضه‌های ام‌البنینه میگم من ام بی‌بنینم، رو خاکای بقیع می‌شینم آخه رو خاک افتاده بچم خیلی غریب جون داده بچم آی مردم آی مردم، دیگه ام‌البنین بریده آی مردم آی مردم، ساقی تشنه لب کی دیده آی مردم، آی مردم، باید اینو دنیا بدونه آی مردم، آی مردم، ام‌البنین مادرمونه *یه بند برای ابی عبدالله یه بند برای عباس* کاش بمیره مادر برات اباالفضل، اباالفضل سه شعبه خورده تو چشات‌ اباالفضل، اباالفضل سکینه گریه کرده با من با روضه‌ی عمود آهن مگه که سخت‌تر از اینم هست بیافتی از بلندی بی‌دست بهت بلند بلند بخندند سرت رو، رو نیزه ببندند ای مردم، آی مردم، درسته رفته نور عینم آی مردم، آی مردم، گریه کنید برا حسینم آی مردم آی مردم، تشنه سرش رو می‌بُرند «ای ای ای... آی... حســـــــین صلی الله علیک یا سیدنا المظلوم» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
@babolharam_net1402100507.mp3
زمان: حجم: 30.5M
|⇦•بیاین همه امشب.... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌محمد رضا طاهری •✾• 📚ربعی (نقوی)، 1411ق: 25).
ای امیرالمؤنین را یار یا امّ البنین   ای سرا پا پاکی و ایثار یا امّ البنین مکتب تو مهربانی اسوه ی تو فاطمه داری از او همچنان آثار یا امّ البنین دامنت عبّاس پرور، همسرت مولا علی مرتضی خو فاطمه رفتار یا امّ البنین بهر فرزندان زهرا بعد زهرا مادری از تو آید ای علی را یار یا امّ البنین از تو برد عبّاس میراث وفا و عشق را تا که شد سقّا و پرچمدار یا امّ البنین زن پدر نه مادر ریحانه های فاطمه از محبّت از وفا سرشار یا امّ البنین بوده ای چون حضرت زهرا غریب شهر خویش غربت قبرت کند اقرار یا امّ البنین چار فرزند تو در صحرای سرخ کربلا چار شیر بیشۀ پیکار یا امّ البنین جعفر و عثمان و عونت اختر و عبّاس ماه بین آل احمد مختار یا امّ البنین خویش را پیوسته می خواندی کنیز فاطمه در حضور عترت اطهار یا امّ البنین چار فرزند شهیدت گشت تقدیم حسین در زمین کربلا هر چار یا امّ البنین چار داغت بود بر دل باز بود اشکت روان بر حسین آن رهبر احرار یا امّ البنین بود نامت فاطمه دردا که همچون فاطمه گریه کردی روز و شب بسیار یا امّ البنین فاطمه از داغ پیغمبر تو از داغ حسین سینه پر از ناله های زار یا امّ البنین می کشیدی با سر انگشت نقش چار قبر می زدی آتش به دل صد بار یا امّ البنین گریه کن یا فاطمه در ماتم آن فاطمه کز عدو پیوسته دید آزار یا امّ البنین تو نخوردی سیلی از دشمن میان خانه ات تو ندیدی صدمه از مسمار یا امّ البنین دست تو سالم و لیکن بازوی زهرا شکست پیش چشم حیدر کرّار یا امّ البنین گریه کن ای مادر عبّاس بهر فاطمه ای روان اشک تو بر رخسار یا امّ البنین چشم «میثم» در غم تو در عزای فاطمه گشته از خون جگر سرشار یا امّ البنین شاعر استاد_غلامرضا_سازگار اشعارمحمدی(ناعم)مداح وشاعر🖤🖤🖤
✅ واحد رحلت حضرت ام البنین (سلام الله علیها) 🔻محسن بیننده - عالیه رجبی 1️⃣ بند اول مدینه دلتنگه صداته ام البنین روضه بخون پاشو بازم مادری کن کنااااار زینبت بمون آهِ بی رمقت مادر آتیش جیگرت مادر تاریکه خونه ت و نیستن چهارتاااا قمرت مادر توی غریبی رو به احتضاره واویلا ام البنینی که پسر نداره واویلا 2️⃣بند دوم سه ساله که تازه میشه داغ تو با دیدن مشک وقتی ربابو می بینی چشاتو پر میکنه اشک شرمِ توی نگات مادر غصه داره صدات مادر داغ چارتا جوون دیدن خیلی سخته برات مادر حق داره که از غصه خون بباره واویلا ام البنینی که پسر نداره واویلا 3️⃣بند سوم تو لحظه های آخری چشای تو بازم تره روی لبت زمزمه ی حسین غریب مادره آتیشت میزنه مادر یاد زخم تنش مادر کاش ندونی که تو گودال با چیا زدنش مادر به یاد اون دقیقه های آخر واویلا بازم بخون حسین غریب مادر واویلا الله علیها 🖤🖤🖤
زمان: حجم: 439.8K
❇️ شور حسینی علیه السلام ..... بدونه تو مرگه پایان زندگیمه بودن با تو اقا آخر بندگیمه بدونه تو من هیچم همیشه در همم من اینه جز این نمیشه که غرق در غمم من دلبر و دلربا حسین عزیز مصطفی حسین ای شافع روز جزا صاحب کربلا حسین باتو غمی ندارم باتو پر برگ بارم باتو سرسبزترینم باتو پر از صفایم باتو غرق خدایم باتو من بهترینم مولا (اباعبدالله حسین ۳) 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 من بفنا نمی رم و تا وقتی که نوکرم و تا به لبم اسم حسین جاریه غریب و زار میشم من زار و نزار میشم من یه لحظه بی تو بخدا خاریه ای یار و یاورم حسین ای سایه ی سرم حسین هر جامی رم با افتخار اسم تو می برم حسین با تو در احترامم با تو پر از مرامم با تو سرسبزترینم با تو در کوه طورم با تو من غرق نورم با تو من بهترینم مولا (اباعبدالله حسین ۳) 🌷🌷🌷🌷🌷🌷