.
#شروع_مجلس
#مناجات و گریز به روضه #حضرت_زهرا(س)
در روضه ایم و روضه ی رضوان گدای ماست
اینجا دعای حضرت زهرا برای ماست
حالا که فرصت است غنیمت شمار عمر
فردا به زیر سردی این خاک جای ماست
*دردم نهفته به ز طبیبان مدعی*
گردِ عبای حضرت جانان دوای ماست
*آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند*
یک گوشه چشمشان به خدا کیمیای ماست
این اشک، رحمتی است که از عرش می رسد
این چاه زمزمی است که در چشم های ماست
اینجا میان عرش خدا سیر می کنیم
بالا نشسته ایم و جهان زیر پای ماست
این اشک ها همیشه گره باز می کنند
گریه برای فاطمه مشکل گشای ماست
ما عهد بسته ایم بمیریم در غمش
مردن برای روضه ی مادر بنای ماست
دست شکسته، سینه ی زخمی، رخ کبود
این واژه ها خلاصه ی شرح عزای ماست
....
قنفذ رسید و بازوی مادر سیاه شد
در ازدحام، پهلوی مادر سیاه شد
#وحید_محمدی
۲۵ آبان ۱۴۰۲
#فاطمیه
#غزل_ابتدای_جلسه
#مناجات
.
.
مناجات با خدا
#شب_اول_رمضان
به خواب غفلت اگر مانده ام سحرها را
ولی صدا زده ای عبد بی سر و پا را
بیا همین شب اول بگو که بخشیدی
بیا همین شب اول قبول کن ما را
گناه پشتِ گناه آمد و زمینم زد
چنان که برده ز یادم مسیر دریا را
به گریه ی سحری کاش عادتم بدهی
کمی به من بچشان لذت تماشا را
اسیر غفلتم و مرگ رفته از یادم
بگو چه کار کنم قبر و هول آنجا را
به آبروی علی... آبروی ما نرود
به زیر پرچم اوئیم صبحِ فردا را
به عشق شاه نجف عاقبت به خیر شویم
اگر علی بزند پای نامه امضا را
به غیر روضه به جایی نمی برم راهی
رها نمی کنم این تکیه گاه و مأوا را
نگیر از من بیچاره کنج هیئت را
نگیر از من دل مرده این مسیحا را
ــــــــــــــــــــــــــ
کفن برای تو پیدا نشد عزیزالله
حصیر شد کفن شاه... کارِ دنیا را!!!
۲۱ اسفند ۱۴٠۲
#وحید_محمدی✍
#مناجات_با_خدا
#غزل_ابتدای_جلسه
#ماه_رمضان