eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ بر فاطمه و تخت جلوسش ... بر حیدر و بر تازه عروسش ... صلـوات امروز روز ازدواج زهرا و علی ست بر امروز و داماد و عروسش ... صلـوات ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═
‌. هرکسی رو به تو آورد جهان آرا شد مورد مرحمت انسیهّ الحورا شد کودکی بودم و با اسم تو مانوس شدم پای عشقت به سویدای دل من وا شد هرکه نوکر به کسی گشت همان نوکر ماند هرکسی نوکر دربار تو شد آقا شد در زدم بر در هر خانه دری باز نشد جز در خانه تو در نزده در وا شد ریزه خواران سر سفره تو شاهانند آرزو مند گدایی درت موسی شد تو نگاهم نکنی در بر مردم هیچم نگهت عزت دنیای من و عقبا شد سینه زنهای تو در رتبه همه سلطانند این مقامیست که با دست علی امضا شد گریه کردن به شما روزی هر چشمی نیست این متاعیست که در عالم ذر اهدا شد هیچ کس از لب خوشکیده تو نه نشنید نظر لطف شما شامل نوکرها شد 🔸شاعر: .............. و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام السلام علیکم یا اهل بیت النبوه السَّلَامُ‏ عَلَى‏ مَحَالِ‏ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللَّهِ می نشینیم سر کوی اباعبدالله به امیدِ رخ نیکوی اباعبدالله از کریمیِ خودش بوده که ما هم شده ایم همۀ عمر ثناگویِ اباعبدالله صحنِ پیشانی ما بویِ حسینیه گرفت از گِل تربتِ خوشبوی اباعبدالله اهلِ معراج نشد هیچ رسولی الا .. با توسل به سرِ موی اباعبدالله "وقتی جبرییل برا موسی ماجرای کربلا رو گفت ، موسی گریه کرد گفت منم میشه جزو این عاشورایی ها باشم؟!.. همه ی انبیاء آرزو داشتن ..* نزد پیغمبر ما خوب تر از هر عملی است زدنِ بوسه به بازوی اباعبدالله دستگیر است اگر از همه ی خلق حسین بوده چون فاطمه الگوی اباعبدالله رحمت واسعه اش، جلوه و یاد حسن است رفته بر خوی حسن ، خوی اباعبدالله نیست انصاف نگوییم از ایمانِ رباب ذوبِ مولا شده بانوی اباعبدالله فاطمه در صف محشر به سویش خواهد رفت هرکه رفته قدمی سوی اباعبدالله مُحرمِ کعبۀ بی دلبر زینب نشویم قبلۀ ماست فقط روی اباعبدالله زودتر خورد زمین خواهر مظلوم حسین دید تا خم شده زانوی اباعبدالله شاعر : محمد جواد شیرازی نوبتِ عشق است ، عشقم باحسن سفره را وا کرده این شب ها حسن صبر او رزم است گرچه بی صداست صلحِ او روحِ قیام کربلاست ساختن با سوختن یک جوهر است خونِ این دل مثلِ خون حنجر است هر که مجنون حسین و کربلاست مطمئن زیر دین مجتبی است با اجازه از علی آن صف شکن مینویسم لا فتی الا حسن غربت او سری از اسرار اوست این شلوغیِ حرم ها کار اوست نامه داد و شاه را امداد کرد مذهب ما را حسن ، آباد کرد امشب اما تا مدینه راهی ام الله الله امشب عبداللهی ام کیست عبدالله عشقِ پنج تن؟! حضرت بابُ الحسین بابُ الحسن .
حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت الغوث یابن زهرا ! عجّل علی ظهورك زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورك خون دو دیده گوید، دست بریده گوید بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورك هم عمّه‌ها پریشان، هم جدّ توست عطشان هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورك 😭😭 قبل ازشروع دعای توسل ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک بی تو غریب قرآن، بی تو اسیر عترت بی تو علی ست تنها، عجّل علی ظهورک نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟ ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت الغوث یابن زهرا! عجّل علی ظهورک زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک خون دو دیده گوید، دست بریده گوید بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک بر "میثمت" نگاهی، از لطف گاه گاهی ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک =================== شاعر :سازگار ✍ .
. و گریز به روضه (س) در روضه ایم و روضه ی رضوان گدای ماست اینجا دعای حضرت زهرا برای ماست حالا که فرصت است غنیمت شمار عمر فردا به زیر سردی این خاک جای ماست *دردم نهفته به ز طبیبان مدعی* گردِ عبای حضرت جانان دوای ماست *آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند* یک گوشه چشمشان به خدا کیمیای ماست این اشک، رحمتی است که از عرش می رسد این چاه زمزمی است که در چشم های ماست اینجا میان عرش خدا سیر می کنیم بالا نشسته ایم و جهان زیر پای ماست این اشک ها همیشه گره باز می کنند گریه برای فاطمه مشکل گشای ماست ما عهد بسته ایم بمیریم در غمش مردن برای روضه ی مادر بنای ماست دست شکسته، سینه ی زخمی، رخ کبود این واژه ها خلاصه ی شرح عزای ماست .... قنفذ رسید و بازوی مادر سیاه شد در ازدحام، پهلوی مادر سیاه شد ۲۵ آبان ۱۴۰۲ .
. السلام علیک یا زینب الصبور ▫️سوگند به هر کلام زینب، یارب ▪️بر ذکر علی الدوام زینب، یارب ▫️از کار فرج گره گشایی فرما ▪️امشب تو به احترام زینب، یارب 🖋شاعر: .
. شعر بهر جارو زدن صحن تو مژگان داریم جگر پاره ز داغ تو به دندان داریم مو پریشان شده ی زلف پریشان توایم ما در آشفتگی عشق تو سامان داریم منت از دست طبیبان نکشیدیم دمی چون به دستان شفابخش تو ایمان داریم جانمان خرج عزایت نشود می میریم ما فقط بین حسینیه به تن جان داریم همه چشمیم ، بنه پا ، به خدا دلتنگیم چند یعقوب در این کلبه ی احزان داریم ما شنیدیم برات حرمت دست رضاست انتظار نظر از شاه خراسان داریم كرم دست تو بدجور گدا می طلبد بی سبب نيست اگر ميل كريمان داريم نام تو برده شد و مادرت از راه رسيد رفقا جمع بشينيد كه مهمان داريم بخدا حسرت هر طائر قدسی ست رفیق شوروحالی که دراین روضه ی رضوان داریم ✍ 👇
. شعر بهر جارو زدن صحن تو مژگان داریم جگر پاره ز داغ تو به دندان داریم مو پریشان شده ی زلف پریشان توایم ما در آشفتگی عشق تو سامان داریم منت از دست طبیبان نکشیدیم دمی چون به دستان شفابخش تو ایمان داریم جانمان خرج عزایت نشود می میریم ما فقط بین حسینیه به تن جان داریم همه چشمیم ، بنه پا ، به خدا دلتنگیم چند یعقوب در این کلبه ی احزان داریم ما شنیدیم برات حرمت دست رضاست انتظار نظر از شاه خراسان داریم كرم دست تو بدجور گدا می طلبد بی سبب نيست اگر ميل كريمان داريم نام تو برده شد و مادرت از راه رسيد رفقا جمع بشينيد كه مهمان داريم بخدا حسرت هر طائر قدسی ست رفیق شوروحالی که دراین روضه ی رضوان داریم ✍ 👇
. |⇦•ای چاره سازِ.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── "اَلْسلامُ عَلیکَ یا حَسنَ بنَ عَلی..." ای چاره ساز مردم عالم، حسین جان! آرامِ قلب های پر از غم، حسین جان! *همچین که میگی حسین جان، مادرش کِیف میکنه، به قول پیرغلاما میگن وقتی میگی حسین جان، مادرش میگه اگه حسین خودتو میگی خدا برات نگهش داره، اما اگه حسین منو میگی، هم با لب تشنه هم با لب دشنه، بین دو تا نهر آب کشتنش....* باب نجات مردم درمانده از گناه شرط قبولِ توبه ی آدم، حسین جان! خواندیم آیه آیه غمت را و سوختیم تفسیر سرخ سوره ی مریم، حسین جان! فرصت کم است، روزیِ چَشم مرا بده آقای گریه های دَمادم، حسین جان! *وقتی تو رحِمِ مادرش هم بود مادرشو صدا زد.. مادرش گریه کرد، وقتی به دنیا اومد همه ی اهل بیت گریه کردن...مردم پشت سر پیغمبر نماز میخوندن، وقتی رفتن در سجود پیغمبر ذکر میگفت طولانی شد، همه تعجب کردن، عاقبت فهمیدن برا چی پیغمبر سجده ش رو طول داده. حسین علیه السلام بازی می‌کرد اومده بود رو شونه ی پیغمبر، انقدر پیغمبر صبر کرد تا حسین پایین بیاد..* «ای زینت دوش نبی روی زمين جای تو نیست» جانِ تمامِ مرثیه خوانان فدای تو ای شورِ روضه های مُحَرَّم، حسین جان! در پای روضه های تو، جان نذر کوچکی ست ما را ببخش بابت این کم، حسین جان! * وقتی یوسفُ آوردن تو بازار برای فروش، همه ثروتمندا جمع شدن دیدن عقبِ صف یه پیرزن دو تا کلاف نخ دستشه، گفتن پیرزن با دو تا کلاف نخ اومدی یوسف بخری؟ گفت: میدونم به من نمیفروشن، اما اومدم اسممو تو خریدارای یوسف بنویسم. امشب بگو حسین جان میدونم بَدم، اما به جان علی اکبرت دوسِت دارم، بگو حسین جان من تو این عالم یه نفرو خیلی دوست دارم اونم مادرمه، از بچگی لباس سیاه تنم میکرد میگفت برو برا حسین سینه بزن، هنوز دعام میکنه، اون روزا خودش لباس تنم میکرد حالا دیگه دستاش پیر شده دیگه رمق نداره، به جون مادرم دوسِت دارم، امشب ما رو بخر حسین جان، جون علی اکبرت یه نگاهی به ما بکن ما که جلو کاروانتو نگرفتیم... وقتی اومد اول حرفی که ابی عبدالله زد فرمود: سرِتو بالا بیار، کسی که درِ خونه ی حسین میاد سربلندِ عالمه... زن و مرد دستا بیاد بالا، همه با هم حسین جان..!* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. علیه السلام ((حسین جان ای آبروی دوعالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین جانم)) حسین جان ای بیت و مشعر و زمزم نوای قلبم، همیشه دمادم حسین.جانم تو معشوق حوری و مَلَک السّلامُ علیک حمد و قدر و طاها یا عزیزَ الزّهرا کُشته ی عاشورا جان یا مولا زیرِ شمشیر و سَنان بر لبت یا رب غرق خون جان داده اي در برِ زینب بی کفن، خونین بدن دین و قرآنِ من اصلِ ایمانِ من جانِ جانِ جانان؛ ای حسین جان... ✍ 👇
. علیه السلام مناسب یا انتهای جلسه ((حسین جان ای آبروی دوعالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین جانم)) حسین جان ای بیت و مشعر و زمزم نوای قلبم، همیشه دمادم حسین.جانم تو معشوق حوری و مَلَک السّلامُ علیک حمد و قدر و طاها یا عزیزَ الزّهرا کُشته ی عاشورا جان یا مولا زیرِ شمشیر و سَنان بر لبت یا رب غرق خون جان داده اي در برِ زینب بی کفن، خونین بدن دین و قرآنِ من اصلِ ایمانِ من جانِ جانِ جانان؛ ای حسین جان... ✍ .👇
. . چه‌کنم ماهِ حرم این قمرِ ریخته را تا به آغوش کشم برگ و بر ریخته را دست بر سر بگذارم نگذارم ...ماندم چه‌کنم این بدنِ مختصرِ ریخته را دخترم چشم به راه است جوابش با تو با چه رویی ببرم بال و پرِ ریخته را خم شدم پیشِ دو دستت ، کمرم راست نشد آمدم پیش تو دیدم کمرِ ریخته را دست دارم به کمر ، یا که به سر یا به جگر که نشد جمع کنم چشم ترِ ریخته را مادرم هست ولی اُم‌بنین شکر که نیست خوب شد نیست ببیند پسرِ ریخته را اینهمه تیر به یاد حسن انداخت مرا یادم انداخت لبِ تو جگر ریخته را یک به یک می‌کشم از سینه فقط داد نکش یک به یک تیغه و تیر و تبر ریخته را تو تکانی بخوری کار به غارت نکشد جمع کن جانِ حرم بال و پرِ ریخته را بعدِ ما از دوطرف کاش  سرت جمع کنند که نبندند به سرِ نیزه سرِ ریخته را (حسن لطفی)✍ .
. از هرچه لعل و دُرّ و گُهر قیمتی‌تر است این اشکِ‌ تو که ماهیتش‌ آب‌ِ کوثر است محصول‌ِاِستحاله‌ی‌خون‌است‌پُشت چشم پس قطره‌های اشک تو کبریت‌اَحمر است ما گریه می کنیم به شوق ثواب؛ نَه قصد من و تو یاری زهرای اطهر است مشروط بر ولای علی؛ گریه بر حسین اسباب دستگیری فردای محشر است تا پای جان به پای تو باید بایستد هرکس که فکر دادن اجر پیمبر است هرگز بعید نیست که خورشیدمان کند از بس که طفل شیری تو ذرّه‌پرور است پیداست با تمامی قرآن‌ برابر است جایی‌که‌ رَحلِ سینه‌ی‌تو جای‌‌ِاصغر است دیدی اگر چه آب ندادند کوفیان لبهای شیرخواره ز خون گلو تَر است بالای‌ نیزه داشت تبسّم به لب اگر احساس‌ کرده‌بود در آغوش‌مادر است ✍ .
. تا گریه بر حسین تمنای خلقت است بین من و تمام ملائک رقابت است نزدیک می‌کند دل ما را به هم، حسین این اشک روضه نیست، که عقد اُخُوَّت است مقبول اگر شده‌ست نمازی که خوانده‌ایم مهر قبولی‌اش به خدا مُهر تربت است ما از غدیر سینه زن کربلا شدیم این دست‌های رو به خدا دست بیعت است پیدا شدیم هرچه در این راه گم شدیم یعنی فقط حسین چراغ هدایت است از دخلِ آبروی حسین است خرج ما نوكر برای صاحبش اسباب زحمت است قرآن و منبر و دوسه خط روضه‌ی عطش ساعات خوب هفته همین چند ساعت است حالا كه بُغض بسته به من راه حرف را مقتل بخوان كه موقع ذكر مصیبت است :: افتاده بود روی زمین زیر دست و پا شعرم تمام می‌شود اینجا روایت است "نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد اگر غلط نكنم عرش بر زمین افتاد" ✍ .
. منظر دل های ماست، کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند، پر به هوای حسین یک نگه کربلا به بود از صد بهشت جنت اهل دل است، صحن و سرای حسین دیدن باغ بهشت، مژده به زاهد دهید زاهد و حور و قصور، ما و لقای حسین تربت پاکش بود داروی هر دردمند دار شفای خداست، کرب و بلای حسین ملک سلیمان بود در نظرش بی بها آن که گدایی کند پیش گدای حسین هرکه رود کربلا بوسه به خاکش زند بشنود از قدسیان، بانگ و نوای حسین چون به عزاخانه اش پا نهی آهسته نه بال ملایک بود، فرش عزای حسین خنده کنان می رود، روز جزا در بهشت هرکه به دنیا کند، گریه برای حسین غم نخورد بعد از این، بهر سرای دگر آن که «شکوهی!» شود، نوحه سرای حسین .
. من کيستم که طالب ديدار او شوم يا چيست نقد من که خريدار او شوم او يوسف عزيز و مرا دست بس تهي شرم آيدم که بر سر بازار او شوم در مصر عشق طوطي شيرين سخن منم تا طعمه جو ز لعل شکر بار او شوم او پادشاه مملکت حسن و من گدا يارب چگونه محرم اسرار او شوم ياري که در زمانه بخوبيش يار نيست هست آرزوي خام که من يار او شوم بر بوي پرسشي ز لب آن مسيح دم آن دولت از کجاست که بيمار او شوم با اينهمه فداش کنم جان خويشتن باري ز مخلصان هوادار او شوم در باغ وصل همچو مني را مجال نيست از دور بلبل گل رخسار او شوم آزادي دو کون چو از بندگي اوست خواهم که چون حسين گرفتار او شوم ✍️منصورحلاج عج 🎤 👇
4_5857035068920302142.mp3
4.87M
🎤 چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم به سمت آسمان رو می کنم هر می پرسم کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم تو که هر هفته امضا می کنی پرونده مارا نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم نمی دانم که هستم آن زمان پای رکاب تو چه هستم؟ کافرم گبرم مسلمانم، نمی دانم فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است محرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم خدا می کرد چون زینب پریشانم، نمی دانم شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ارباب نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم شاعر: .
. 🎤 مه غم آمده در آسمان فاطمیه رسیده باز صدای اذان فاطمیه سیاهی دل ما را به این سیاه عزا بیا ببخش امام زمان فاطمیه مرا ببخش برای همه گناهانم قسم به روی کبود جوان فاطمیه هنوز شهر مدینه غبارآلود است بیا و شرح بده داستان فاطمیه بگو همیشه علی با حقیقت است بگو ولایت است همه آرمان فاطمیه بیا قدم بزن آقا به خاک مادری ات برای تولیت آستان فاطمیه تمام آرزوی ما زیارت زهراست نشان بده حرم بی نشان فاطمیه نگاه کن که نگاهم به اشک محتاج است بیا و روضه بخوان روضه خوان فاطمیه دعا بکن که در این فاطمیه جان بدهم برای بانوی قامت کمان فاطمیه شنیده ام نفس مادرت در آتش سوخت شنیده ام ز غم بی امان فاطمیه شنیده ام که در آتش نفس نفس میزد گل شکسته ی چون ارغوان فاطمیه و شب 1 فاطمیه اول .👇
روضه حضرت زهرا (س) با امام زمان (عج)در ایام فاطمیه السلام علی المهدی وعلی آبائه السلام علیک وعلی امک المظلومه الصدیقه الشهیده،یا بقیه الله آجرک الله مهدی بزن ناله برای زهرا امشب تویی صاحب عزای زهرا امشب بیا همراه سادات ما مارا ببر ماتم سرای زهرا با نغمه ی ما همنوا شو امشب ای بهترین نغمه سرای زهرا برگو چرا حیدر عزا گرفته گویا اجابت شد دعای زهرا از کفن و دفن نیمه شب بخوان تو ای روضه خوان خوش نوای فاطمه در وقت غسلش مرتضی چه دیده که ناله زد از دل برای فاطمه آقا جان!یابن الحسن!شب شهادت مادرتان خانوم فاطمه است، مگه میشه پسر به مجلس مادر نیاد! امشب باید مجلس ما حال و هوای دیگری داشته باشد،امشب باید مجلس ما بوی پسر فاطمه(س)را بدهد،امشب شب مهدی(عج) است واز زبان امام زمان روضه میخونیم دیدی کسی که دل پری از غم و غصه داره،دنبال یه گوش شنوا ویه دل سوخته میگرده،اما اگه چشم دلتو باز کنی،میبینی که آقا بیشتر از همه گریه میکنه،میبینی که آقا بیشتر از همه دلش سوخته، گریه های او سوز دیگری داره،زمزمه های مادر!مادر!او شبیه مادر!مادر!امام حسین(ع) است انشالله در چنین روزی مژده ی ظهورش را به ما داده شود، وایام فاطمیه ای را در کنار آن حضرت با ذکر مادر!مادر!اقامه نمائیم چرا شب غم ما را سحر نمیآید چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید عزیز فاطمه مهدی بیا به محفل ما مگر به محفل مادر پسر نمی آید مهدی جان!زبان حال عزاداران اینه ! میگن یا صاحب الزمان ! خدا صبرت بده ،جان ما به فدایت،که این شبها شال عزا به گردن میگیری وبرای مادرت گریه میکنی آقا جان!این ارادتمندان را که میبینی امشب با سوز دل برای مادر پهلو شکسته ات گریه میکنند دارن با خودشان میگن، آقا جون،اشکهای ما را خودت قبول کن،و کمتر اشک بریز ،اخه ما طاقت دیدن چشمان خونین و اشک آلود آقامونو نداریم آقام!آقام!آقام رسد آهسته آوایت،مرا بر گوش جان مهدی کنار در ایستادی،یا میان دوستان مهدی به قربان صدای دلربایت گردم ای مولا بیا بر مادر مظلومه ات قرآن بخوان مهدی