📋آقای سامرا چقدر ناتوان شدی
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_امام_حسن_عسکری (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقای سامرا چقدر ناتوان شدی
خیلی شبیه مادر خود قدکمان شدی
عمری اسیر طعنه و زخم زبان شدی
تبعیدی مجاور یک پادگان شدی
آه ای بهار زرد و خزانی تو میروی
چون مادرت زمان جوانی تو میروی
دور از مدینه حضرت جانان چه میکنی؟
یوسف، جدا ز خیمه کنعان چه میکنی
تنها غریب گوشه زندان چه میکنی
ابن الرضا به حلقه شیران چه میکنی
اینجا تو را نیامده تکریم میکنند
حتی درندگان به تو تعظیم میکنند
دور از مدینه ای سفرت سخت میگذشت
ای آسمان به بال و پرت سخت میگذشت
با گریه ها به چشم ترت سخت میگذشت
آقا چقدر بر جگرت سخت میگذشت
بغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای
هی میخوری زمین و ولی یاد کوچه ای
گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت
شکرخدا که میخ به پهلوی تو نرفت
شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت
اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت
آتش کسی به خرمن نیلوفرت نزد
اینجا کشیده کس به روی همسرت نزد
*َشاعر: #محمد_جواد_پرچمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#روضه
#حاج_محمود_کریمی
#ایام_فاطمیه
اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی
با درد پیش پای همسرت باشی
هی گفتم از دردات هی گفتی چیزی نیست
گفتی اگه گاهی میوفتی چیزی نیست
تو دست به دیواری گفتی یکم خستم
دیدم قنوتت را گفتی یکم دستم
این بچه ها سایه رو سر میخوان بانو
تا وقت دامادی مادر میخوان بانو
از رفتن و از من کمتر بگی ای کاش
مادر میخواد زینب فکر عروسیش باش
چشم پر آب تو نقش برآبم کرد
تابوت تو اومد خونه خرابم کرد
دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته
هم موی زینب هم خونم بهم ریخته
طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره
هی میگه دیواره هی میگه گوشواره
زینب با دل شوره هی روتو میبوسه
شونه که میوفته بازوت
تو خسته ای من میدونم من خسته ام تو میدونی
خونم با سیلاب شد خراب تو این شبای بارونی
یادت میاد اون روزایی که خواستگاری کردم و
تو عمر من اون روزی بود که بی قراری کردم و
یادت میاد اون روزی که قدم گذاشتی رو چشام
همون شبی که اولین نگاهت افتاد تو نگام
یاد میاد دست تورو بابات گذاشت تو دست من
میگفت علی جان، فاطمه است تموم بوی هست من
میگفت که باید کم کنی بار غم از شونِ علی
فاطمه جان از این به بعد جون تو و جون علی
فاطمه جان ممنونتم باتو دلم غمگین نبود
تموم نه سال زندگیم هیچی مثه ـش شیرین نبود
کار تو بی حکمت که نیست که رو گرفتی فاطمه
اگه حالت خوب نیست چرا به من نگفتی فاطمه
بمون بهار من بمون
بمون کنار من بمون
سپر نمیخواد شوهرت
ای ذوالفقارِ من بمون
بمون عزیزم حیدر تو فتنه ها تنها نزار
ایشالا خوب میشی نرو رو قلبم پا نزار
#محمد_جواد_پرچمی
@Asheghane_hazrat_zeynab
مداحی عاشقان حضرت زینب سلام الله علیها
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
#سید_مهدی_حسینی🎤
#مناجات
گرفتاریم با نفسی که دنبال هوا رفته
همش دنبال دنیا رفته و راه خطا رفته
از آن حال مناجات و تضرع رنگ و بویی نیست
خدایا حال خوب ما کجا رفته؟ کجا رفته؟
مناجاتم تظاهر شد پر از حس تکبر شد
چه گویم که عباداتم تماما با ریا ، رفته
در این ماه مبارک هم دوباره معصیت کردم
من از اعمال و رفتارم دگر شرم و حیا رفته
نمازم مثل سابق نیست ، قنوتم نیز لایق نیست
تهجد که به جای خود ، نمازم هم قضا رفته
به مردم سوء ظن دارم ، زبان طعنه زن دارم
كه جاى ذكر تو از آن ، دروغ و ناسزا رفته
ادای توبه کردن را در آوردم ، پذیرفتی
منی که مزه عصیان به کامم خوب جا رفته
دلم خیلی گرفته از خودم از اشتباهاتم
خدایا کشتی عمرم به گل افتاده وا رفته
کسی حال بد ما را شبیه تو نمیفهمد
تویی که خوب میدانی به حال ما چه ها رفته
اگر یکجا نمیبخشی ، بسوزان و خلاصش کن
حساب از ما نکش دیگر حساب از دست ما رفته
ولی حالا پشیمانم ، تو میخشی؟ نمیدانم
فقط اینقدر میدانم به عفوت التجا رفته
اذانم چون علی دارد ، نجاتم می دهد آخر
اذانم چون علی دارد ، صدایم تا خدا رفته
بهشت ارزانی خوبان ، نجف باشد بهشت ما
به جنت سر زده هرکس دم ایوان طلا رفته
همیشه وقت هر سختی به دادم میرسد مادر
همیشه دست پر از خانه زهرا ، گدا رفته
قیامت کارما از اهل محشر پیش می افتد
اگر پرونده ام دست علی موسی الرضا رفته
از استغفار ما چیزی برایت در نمی آید
ولی با ذکر اربابم گناه از بین ما رفته
به العفوم امیدی نیست ، بخر این یاحسینم را
که هرجا نام او آمد اجابت بر دعا رفته
یقین دارم نمیسوزد میان آتش قهرت
هر آنکس که فقط یکبار سمت کربلا رفته
غروبی رو به قبله یاد باب القبله افتادم
دلم خیلی برای دیدن صحن و سرا رفته
دم افطار میخوانم سلام ای تشنه مظلوم
بمیرم جای آب آخر به خوردت نیزه ها رفته
هزار و نهصد و پنجاه دفعه یاد ما کردی
دعا کردی برایم گرچه جسمت زیرپا رفته
به غارت رفتن تو خواهرت را دست غارت داد
شبیه برقع زینب ، ردا رفته عبا رفته
تو جایت دامن زینب فقط بوده نه آن خورجین
به جای دامن زینب سرت آنجا چرا رفته؟
#محمد_جواد_پرچمی✍
#ماه_رمضان ۱۴۰۳
.👇
#امام_صادق_شهادت
آقاى بى كسى كه غم ارثيه داشته
اُنسى به داغِ مادرِ اِنسيه داشته
كنج اتاقِ خويش حسينيه داشته
با اهل خانه مجلسِ مرثيه داشته
حالا گرفته روضه غريبانه بازهم
نشناختند خشكِ مقدس مئآب ها
خورشيدِ علم را پَسِ ابر حجاب ها
مُشتى، رُفوزه در پىِ درس و كتاب ها
شاگردهايشان همه در رختخواب ها
آتش زدند بر در يك خانه بازهم
حق ميدهيم مرد اگر گريه ميكند
تنها ميانِ چند نفر گريه ميكند
با ترسِ دختران چقدر گريه ميكند
افتاده يادِ مادر و در گريه ميكند
تكرار شد مصيبت پروانه بازهم
آتش به بيتِ اطهرش افتادُ گفت آه
يادِ صداى مادرش افتادُ گفت آه
عمامه اش كه از سرش افتادُ گفت آه
وقتِ فرار، دخترش افتادُ گفت آه
ترسيده است دخترِ دردانه بازهم
يك نانجيب خنجرِ آماده مى كشيد
يك بى حيا عمامه و سجاده مى كشيد
بندِ طناب را كه زنازاده مى كشيد
شيخ الائمه را وسط جاده مى كشيد
آسيب ديد غيرت مردانه بازهم
دستِ عيالِ او به طنابى نرفت نه!
دست كسى به سوى حجابى نرفت نه
از صورتى عفيفه نقابى نرفت نه
ناموسِ او به بزم شرابى نرفت نه
رفتيم سمت مجلس بيگانه بازهم
بي احترام رفت ولى عمّه زينبش
بينِ عوام رفت ولى عمّه زينبش
در ازدحام رفت ولى عمّه زينبش
بزم حرام رفت ولى عمّه زينبش
وقت گريز شد دل ديوانه بازهم
بالاى تخت قائله اى بود، واى من
پيش رباب حرمله اى بود، واى من
زينب ميان سلسله اى بود، واى من
چوبِ بدونِ حوصله اى بود، واى من
خون شد روان از آن لب جانانه بازهم
#محمد_جواد_پرچمی
.
#شهید_خدمت
دنیا پر از آیات ربانیست دقت کن
تا میتوانی در سلوک خود رعایت کن
بگذار دنیا را و بگذر بی تعلق باش
دنیا که جای ماندگاری نیست،هجرت کن
تهمت شنیدن رتبه ات را می برد بالا
با چاه درد دل کن اما استقامت کن
دنبال آتش باش،دنبال گلستان نه
عاشق،برای سوختن قدری سماجت کن
خدمت به مردم روزی هرکس نخواهد شد
تا می توانی پس به خلق الله خدمت کن
بی درد مردم زنده بودن،بدترین درد است
دردی اگر در سینه داری شکر نعمت کن
در یاری از مظلوم روز و شب نباید داشت
با درد غزه گریه کن،غسل طهارت کن
گوشت به حرف این و آن باشد ضرر کردی
خود را غلام حلقه در گوش ولایت کن
از پشت میزت نه، برو در بین میدان باش
آنوقت از مولا تمنای شهادت کن
ای آنکه سودای ریاست را به سر داری
تنبیه حق الناس را از قبل قیمت کن
اینجا شهیدی حاصل آرای ملت بود
خود را سزاوار بهای رای ملت کن
با کدخدا نه، با خدا بودن ملاک ماست
ما ناخدا داریم، از آقا اطاعت کن
تکیه به ایوانِ علی موسی الرضا کن بعد
هنگام مردن روی سلطان را زیارت کن
با ضامن آهو چه گفتند و کجا رفتند؟
ای دل تو هم با ضامن آهو رفاقت کن
ای کاش قبر ما کناری از حرم باشد
ای روح خسته تحت ایوانش عزیمت کن
دارد محرم می رسد آه ای شهید ما
برگرد و باز امسال هم ذکر مصیبت کن
می گفت زینب گوشه گودال با خولی
تشنه لب من را بیا و کمتر اذیت کن
ای شمر هرچه می بری پیراهنش را نه
به آبرو دار دوعالم کم جسارت کن
#محمد_جواد_پرچمی ✍
#شهدای_خدمت
#شهید_رئیسی
.
.
#غدیریه
قسم به چشمه و باران قسم به رود خروشان
قسم به محشر و میزان قسم به حوری و قلمان
قسم به نوح و سلیمان قسم به یوسف کنعان
قسم به آیه تطهیر و نص علم الانسان
گرفته ام ز علی جان ، فقط دهم به علی جان
خم محبت مولا به طبع هرکه نسازد
شب غدیر به حالش هوای برکه نسازد
کسی ز شاخه انگور تیر و ترکه نسازد
شراب مستی ما را بگو که سرکه نسازد
که مست میکنم امشب نجف مقابل ایوان
نمی دهم به جنان سایه سار نخل نجف را
نمی دهم به جهان درهمی ز دخل نجف را
نوشته در شجره نامه ام ز نسل نجف را
حرارتی است در آنجا که فصل فصل نجف را
اگر که غوره بریزی شراب می شود آسان
چه داشت آب نجف که شراب مزمزه کردم
که با حقارت نفسم دگر مبارزه کردم
به پشتوانه آن شاه حس جربزه کردم
هزار مرتبه گفتم علی و معجزه کردم
علیست معجزه ای که ندارد آخر و پایان
علی شناس شدم بسکه خانواده علی گفت
به گوش من پدرم صبح و شام ناد علی گفت
هرآنکسی جلوی ظلم ایستاده علی گفت
فقط فقط فقط اینجا حلال زاده علی گفت
حلال زادگیم را علیست حجت و برهان
علیست شرط درستی گفته ها و سندها
علیست راهنمای تمام راه بلدها
علی مبین تشخیص خوب هاست ز بدها
علیست شرط حلال و حرام زادو ولدها
نداشت نطفه پاک آنکه از علیست گریزان
به زندگی هدفی جز علی نداشته ایم ما
شرافت و شرفی جز علی نداشته ایم ما
به دهر جان به کفی جز علی نداشته ایم ما
خلیفه خلفی جز علی نداشته ایم ما
خلیفه های دروغین که اند ؟ ننگ به آنان
علیست آنکه نیاید برای او مترادف
علیست آنکه ندارد شبیه بین طوائف
علیست آنکه عمل کرده تک به تک به وظائف
علیست آنکه به نهج البلاغه بوده مولف
علیست حافظ وحی و علیست کاتب قرآن
علیست محشر کبری علیست حاکم محشر
علیست ساغرو ساقی علیست ساقی و ساغر
علیست آخر و اول علیست اول و آخر
علیست دلبر و دلدار علیست در دل و دلبر
به جز علی چه کسی هست روز واقعه میزان
علیست آتی و اسبق علیست قادر مطلق
علیست باعث رونق علیست حامل بیرق
علیست فاتح بدر و حنین و خیبر وخندق
علیست آنکه برایش نوشته حق و مع الحق
به جان فاطمه حق با علیست در همه دوران
علیست هرچه نگفتم علیست هرچه بگویم
علیست هرچه بکارم علیست هرچه برویم
علیست هرچه بگیرم علیست هرچه بجویم
علیست ذکر نکویم علیست حق حق و هویم
علیست افضل الاذکار عارفان مسلمان
چه افتخار به از این که دوستدار علی ام
یکی ز خیل غلامان بی شمار علی ام
در این دوروزه دنیا فقط دچار علی ام
زمان مردن خود چشم انتظار علی ام
فمن یمت یرنی دیدنی است در بر جانان
غدیر چیست ؟ بگو در میان خطبه زهراست
غدیر پشت در خانه بین ندبه زهراست
غدیر در زدن خانه ها به نوبه زهراست
غدیر دست ورم کرده شد که رتبه زهراست
غدیر چیست؟ جهاد زنی میانه مردان
غدیر بود شروع حسادتی که نوشتند
چگونه شرح دهیم از جسارتی که نوشتند
هجوم آتش و آن هتک حرمتی که نوشتند
زدند فاطمه اش را به شدتی که نوشتند
زدند فاطمه را در میان کوچه دوچندان
غدیر رمز ورودی کربلای حسین است
غدیر حجت شرعی ماجرای حسین است
غدیر حرف تمامی خطبه های حسین است
سر به نیزه علی گفت این صدای حسین است
غدیر معنی آزادگی است در دل میدان
خدا كند برسم به شروع ماه محرم
خدا كند برسم باز در پناه محرم
خدا کند برسم زیر خیمه گاه محرم
خدا كند كه بمیرم ز داغ شاه محرم
که حق ادا کنم از روضه های سید عطشان
#عید_غدیر #امیرالمؤمنین
#محمد_جواد_پرچمی ✍
.
#امام_سجاد_شهادت
بسته راه چاره دید و گریه کرد
طفل بی گهواره دید و گریه کرد
دختــر آواره دید و گریه کرد
روسری پاره دید و گریه کرد
او چهل سال است کارش گریه است
این چهل سال افتخارش گریه است
دست بسته از زنان شرمنده شد
از تمام کاروان شرمنده شد
بیشتر از دختران شرمنده شد
مجلس می آنچنان شرمنده شد
در میان راه تنها مرد بود
بین یک جمعیتی نامرد بود
از غم ویرانه رفتن اشک ریخت
پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت
لحظه معجل گرفتن اشک ریخت
مردها دنبال یک زن...اشک ریخت
هم زيارتنامه اش آتش گرفت
هم سرو عمامه اش آتش كرفت
باورش میشد که غم پیرش کند؟
خواهرش را زجر زنجیرش کند
زاده ء مرجانه تکفیرش کند
حرمله اینقدر تحقیرش کند
نانجیب پست با یک مشک آب
پرسه میزد پیش چشمان رباب
کوچه های شام خیلی سخت بود
سنگهای بام خیلی سخت بود
طعنه و دشنام خیلی سخت بود
جام و بزم عام خیلی سخت بود
حرفهای تند و تیزی میشنید
واژه ای مثل کنیزی میشنید ..
خنده های شمر یادش مانده است
ماجرای شمر یادش مانده است
چکمه های شمر یادش مانده استخ
جای پای شمر یادش مانده است
کندی خنجر عذابش میدهد
ضربه آخر عذابش میدهد
آمدو بال و پرش را جمع کرد
دست بی انگشترش را جمع کرد
با حصیری پیکرش را جمع را کرد
روی دستش حنجرش را جمع کرد
صورت خود را به روی خاک زد
یاد عریانی گریبان چاک زد
#محمد_جواد_پرچمی