eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا شریکه الحسین، یا جبل‌الصبر __________________ شکر خدا از این که هستم گدای حضرت عقیله کاش جونم‌و بدم یه روزی به پای حضرت عقیله تموم زندگیم ایشالله فدای حضرت عقیله به هر کجا، قدم زده معرکه‌رو، به هم زده به لحن مر، تضی علی علم زده، علم زده دختر پادشاه لافتی علم زده به قلّه‌ی حیا به خطبه‌های حیدری شده مبلّغ نهضت کربلا یازینب یازینب __________________ نائبه‌ی حضرت زهرا عقیله‌ی هاشمیونه مُلَقَبه به جبل‌الصبر عمه صاحب‌الزمونه آینه‌ی شکوه حیدر پیمبر نهضت خونه به وقت در، د و ابتلا به موج طو، فان بلا شد ناخدا، یِ کشتی شکسته‌ی، کرب و بلا دختر زهرا و ابوتراب خواهر آئینه و عطر و آب بانویی که یک نخ معجرش شرحه برای آیه‌ی حجاب یازینب یازینب ___________________ 👇👇 @Asheghane_hazrat_zeynab
. السلام علیک یا اباعبدالله ______________ همه دنیامه حسین ذکر رو لب‌هامه حسین از همون بچگیام دوای دردامه حسین عشق زندگیم حسین شور بندگیم حسین رفیقِ قدیمیِ... دوره بچگیم حسین همه‌ی اهل و عیالم به فدای غم تو لذت زندگی‌ام نوکری پرچم تو اسم اعظم بخدا نیست برای نوکر هیچ الّا وسط هروله‌ها جز دم تو ای دل بگیر دامن سلطان اولیا یعنی حسین ابن علی شاه کربلا حور و قصور و کوثر از آن بهشتیان ما را کفایت است رخ انور حسین ثارالله ثارالله ______________ مستی علی‌الدوام ذکر زیبای آقام لحظه‌ی مرگم میاد پا میذاره رو چشام نفسای آخرم بخدا منتظرم تا نیاد جون نمیدم حاجتیه که دارم همه‌ی جوونیم‌و دادم برای یک نگاش همه‌ی دار و ندار و بچه‌هام بشن فداش الهی با صورت غرق به خون ببینمش الهی منم باشم میون خیل شهداش ای آرزوی سینه‌ی شیدای من حسین ای دلبر همیشه و آقای من حسین دستم به دامن تو که شاه کرامتی ای عزت همیشه و هر جای من حسین ثارالله ثارالله ______________ 👇👇 @Asheghane_hazrat_zeynab
. السلام علیک یا شریکه الحسین، یا جبل‌الصبر __________________ شکر خدا از این که هستم گدای حضرت عقیله کاش جونم‌و بدم یه روزی به پای حضرت عقیله تموم زندگیم ایشالله فدای حضرت عقیله به هر کجا، قدم زده معرکه‌رو، به هم زده به لحن مر، تضی علی علم زده، علم زده دختر پادشاه لافتی علم زده به قلّه‌ی حیا به خطبه‌های حیدری شده مبلّغ نهضت کربلا یازینب یازینب __________________ نائبه‌ی حضرت زهرا عقیله‌ی هاشمیونه مُلَقَبه به جبل‌الصبر عمه صاحب‌الزمونه آینه‌ی شکوه حیدر پیمبر نهضت خونه به وقت در، د و ابتلا به موج طو، فان بلا شد ناخدا، یِ کشتی شکسته‌ی، کرب و بلا دختر زهرا و ابوتراب خواهر آئینه و عطر و آب بانویی که یک نخ معجرش شرحه برای آیه‌ی حجاب یازینب یازینب ___________________ 👇👇
. السلام علیک یا ابامحمد، یا حسن ابن علی، ایها الکریم __________ جان و جانان حسنه مظهر ایمان حسنه ما همه خیل گدا شاه کریمان حسنه سبط اکبر حسنه زاده‌ی حیدر حسنه اولین گل پسرِ... زهره‌ی اطهر حسنه سفره‌ی جود حسن عجب صفایی دارد دست پر مهر حسن لطف خدایی دارد سائل سفره‌ی او باش که خوان حسنی در صف ریزه‌خوران حاتم طائی دارد شهزاده‌ی کریم دو دنیا تویی حسن فرمانروای کشور دل‌ها تویی حسن مثل علی عالی اعلا تویی حسن تنها انیس حضرت زهرا تویی حسن جانم حسن جانم حسن __________ نور زهرا حسنه زاده‌ی مولا حسنه توی طوفان بلا ساحل دریا حسنه دُرّ و یاقوت حسنه جلوه‌ی ناثوت حسنه قبله‌گاه همه‌ی.... عالم لاهوت حسنه دلم از روز ازل بوده گرفتار حسن می‌شناسید مرا عاشق بیمار حسن من گدایم که همه عمر نشستم هر روز در پی گوشه نگاهی زیر دیوار حسن ای آسمانیان همه مبهوت روی تو جمع بهشتیان همه مجنون بوی تو جایی نمی‌رود دل دیوانه‌ام حسن وقتی که هست میل دل من به سوی تو جانم حسن جانم حسن __________ .👇👇
. السلام علیک یا علی ابن الحسین، یا زین العابدین ادرکنی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقای من که چشم‌هایت روضه‌خوان بود قلب شریفت همچنان آتفشان بود غم‌های تو هم بی‌قرین هم بی‌کران بود اشک غریبی از نگاه تو روان بود چل سال بعد از کربلا را گریه کردی آن ماتم بی انتها را گریه کردی اشک تو بر سجاده در محراب می‌رفت اشک از دو چشمت همچنان سیلاب می‌رفت تا آب می‌دیدی دلت از تاب می‌رفت از فرط غم‌ها پیکر تو آب می‌رفت حق داری آقا جان اگر دل بی‌قراری حق داری آقا جان اگر که سوگواری چشمی ندیده مثل تو درد و بلا را طوفان اشک و آه و خون و ابتلا را شرحی بده آن دردهای برملا را آقا بخوان غمنامه‌های کربلا را وا کن کتاب مقتلی که در دلت هست آن روضه‌ی مکشوفه‌ای که بر دلت هست هر چه شنیده گوش ما، تو دیدی آن را قحطی آب و آب آب کودکان را دیدی ترک‌های لب پیرو جوان را دیدی تو مشک خالی و لب تشنگان را زان تشنگان فریاد تا عیّوق می‌رفت اندوه این بیداد تا عیّوق می‌رفت چشمان تو دیده تمام صحنه‌ها را در بین آن جنجال ردّ کینه‌ها را قحطی احساس و هجوم فتنه‌ها را اوج و فرود نیزه‌ها و دشنه‌ها را طوفان غم بود و شما بیمار بودید در بین خیمه با تنی تبدار بودید دیدی تنی از سُمّ مرکب قد کشیده تیری سر طفل رضیعی را بریده بین عبایی پیکری در هم تنیده بابای پیری که کنار او خمیده وقتی صدا زد از ته دل او پسر را دیدند هُرم شعله‌ی غم بر جگر را وای از غروبی که زمین و آسمان سوخت هم عرش و فرش و جای‌جای کهکشان سوخت از آن بلا قلب همه افلاکیان سوخت از آه پیغمبر دل پیغمبران سوخت می‌گفت با حالی حزینه یا بُنَیَّ می‌گفت بانوی مدینه یا بُنَیَّ تا چکمه‌پوش بی حیا آمد به گودال تیغ از کمر برداشت، برپا کرد جنجال ای وای بر من، پیکرش را کرد پامال او روی سینه بود و جسم شاه بی‌حال از عمه‌ی غم دیده‌ات شرمی نکرد او هِی پشت هم، از پشت سر، با ضربه زد او گودال شد دریای خون ای داد و بیداد قاتل شد از مقتل برون ای داد و بیداد تیغ و دو دوستش لاله‌گون ای داد و بیداد غمنامه شد از حد فزون ای داد و بیداد آقا ببخش این شاعر بی دست و پا را لطفی کن و گوشه نگاهی کن گدا را ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. السلام علیک یا علی ابن الحسین یا زین العابدین ______ گریه‌های چهل ساله بعد کرب و بلا داری پای غصه عاشورا مثل ابری که می‌باری خون تو دل مطهرت، از غصه‌ی اسارته چه شکفه‌هایی تو دلت، از غربت و جسارته با تن تبدارت آقا، بودی امیر قافله چقد گلایه داری از، زخم عمیق سلسله آقای من، فدای اون، دل پر از داغ و غمت خونِ دل، سینه‌زنات، از غصه‌ی محرمت ______ رو لبت گله‌ی بی حد تو دلت روضه‌ی شامه دل تو پُرِ درد آقا برا طعنه و دشنامه تو کوچه‌های کوفه بود، بارون سنگ و شعله‌ها نمی‌رسید تو هلهله، آقا صدای ناله‌ها کِل می‌کشیدن پیشتون، تو اون شلوغی شامیا می‌زدن و می‌رقصیدن، محله‌ی یهودیا محله‌ی، یهودیا، چه خونی کرد به دلتون چه محشری، بود آقا جون، توی دل قافله‌تون ______ .👇👇
. روضه‌شهر شام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خودم دیدم که شهر شام با رأست تجارت کرد تجارت با سر پاک تو کرد آقا خسارت کرد قلوب بانوان و کودکان آل عصمت را پر از درد و بلا و غصه و رنج و مرارت کرد که می‌داند چه‌ها با جان ما این شامیان کردند چه غم‌‌هایی که آوردند و دل را پرحرارت کرد من از این شهر و این دروازه ساعات دلگیرم چرا که بر دل و قلب صبور من جسارت کرد خدا لعنت کند آن پیرزن را که سر بامی به قلوه سنگ بی‌رحمی به سوی تو اشارت کرد برادر جان! تو بر نی بودی و دیدی در آن محشر چگونه بوته خــــار شعله‌ور ما را زیارت کرد میان ازدحــــام چشم‌های خیره‌ی مردم عزیزم! خواهرت بدجور احساس حقارت کرد به جان مادرم من نگذرم از خیزرانی که ... به پیش چشم‌هایم لعل و دندان تو غارت کرد نمی‌دانم چرا نشکست سقف آسمان آن لحظه‌ی شومی که آن بی شرم با مِی بر سرت قصد شرارت کرد میان آن کشاکش من فقط محو رخت بودم نگاه زخمی‌ات آنجا دل من را عمارت کرد __ .
. مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعله افتاد به جانم دم دروازه شام تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام رفت از دست امانم دم دروازه شام بود در سینه فغانم دم دروازه شام پیش چشمان من و قافله‌ای یاس کبود رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود شهر آذین شده بود و همه می‌خندیدند خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند بی علمداری من را همگان می‌دیدند بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من لطف تو بود قراری به دل مضطر من دیدی ای سایه‌ی سر بی تو گرفتار شدم؟ راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟ وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟ راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟ من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم هم‌رهی با شبث و شمر و سنان شد دردم از در و بام نظرها همه جا با ما بود اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود چه قدر سنگ به دستان و به دامن‌ها بود هدف سنگ‌زنان قافله‌ای تنها بود بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم در همه شهر من غم‌زده را چرخاندند خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند لات و الوات مرا خارجی‌ام می‌خواندند ناسزا گفته و از پیش مرا می‌راندند ماجرا سخت‌تر از هر چه شنیدی بوده گله‌ام از گــذر قوم یهــودی بوده سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟ سختی طعنه‌ی اغیار کجا؟ بزم شراب؟ خنده‌ی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟ منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟ مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت __ ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
328.2K
. روضه‌شهر شام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خودم دیدم که شهر شام با رأست تجارت کرد تجارت با سر پاک تو کرد آقا خسارت کرد قلوب بانوان و کودکان آل عصمت را پر از درد و بلا و غصه و رنج و مرارت کرد که می‌داند چه‌ها با جان ما این شامیان کردند چه غم‌‌هایی که آوردند و دل را پرحرارت کرد من از این شهر و این دروازه ساعات دلگیرم چرا که بر دل و قلب صبور من جسارت کرد خدا لعنت کند آن پیرزن را که سر بامی به قلوه سنگ بی‌رحمی به سوی تو اشارت کرد برادر جان! تو بر نی بودی و دیدی در آن محشر چگونه بوته خــــار شعله‌ور ما را زیارت کرد میان ازدحــــام چشم‌های خیره‌ی مردم عزیزم! خواهرت بدجور احساس حقارت کرد به جان مادرم من نگذرم از خیزرانی که ... به پیش چشم‌هایم لعل و دندان تو غارت کرد نمی‌دانم چرا نشکست سقف آسمان آن لحظه‌ی شومی که آن بی شرم با مِی بر سرت قصد شرارت کرد میان آن کشاکش من فقط محو رخت بودم نگاه زخمی‌ات آنجا دل من را عمارت کرد __ ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
. السلام علیک یا ام‌الائمه والنجباء ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رفتن برای تو ماندن برای من اندوه هجر تو خوردن برای من در شعله رفتن و ناله برای تو این درد و غصه را دیدن برای من سیلی برای تو غربت برای من کوه غمت به دوش بردن برای من درد شکستن بازو برای تو از درد بازو افسردن برای من پهلوی خسته از کوچه برای تو از غصه تو باریدن برای من ای یاس رو کبود رفتی ز خانه‌ام لاله‌ ز بسترت چیدن برای من گریه ز دوری‌ات باشد برای من روضه ز دوری‌ات خواندن برای من دل بی‌قرار طفلان برای تو دلداری از غمت دادن برای من نیمه شب و حسین نیمه شب و عطش رفع عطش از او کردن برای من ✍ .
. السلام علی ساکن کربلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بند دلم بریده شده در بلای تو از بار غم کمان شده‌ام در هوای تو من بی تو بی پناه شدم ای معین من آتش گرفت سینه‌ام از ماجرای تو یک اربعین گذشت که بی سر شدی حسین ناله زدم ز عمق وجودم برای تو یک اربعین گذشت و نرفته ز یاد من یک لحظه از مصائب کرببلای تو یک اربعین گذشت که من را به ضرب و زور بردند از کنار تو با بچه‌های تو یک اربعین گذشته از آن لحظه‌ای که شد خورشید بی غروب، سر نیزه جای تو یک اربعین گذشته از آن ساعتی که من دیدم ربوده‌اند خلائق ردای تو یک اربعین گذشته از آن ضربه‌های سخت از ضربه‌های خنجر کین بر قفای تو یک اربعین گذشته از آن سرخی غروب وقتی عزا گرفت برایت خدای تو گم کرده بودمت وسط رمل و تیغ و نی ناگه رسید بر دل خواهر صدای تو گفتی «إِلَیَّ...» خواهر مظلومه‌ام بیا... پر باز کردم ای گل من در هوای تو دیدم هزار و نهصد و پنجاه چشمه خون سر باز کرده در همه‌ی جای جای تو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. السلام علی جبل الصبر، زینب کبری ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رفتم و آمدم ای سایه‌ی بر روی سرم یار من! خوب نظر کن به من و بال و پرم کاش تو پاک کنی اشک دو چشمان ترم آمدم باز صـــدا کن تو جوانان حــرم کاش یک بار دگر دور و بـرم را گیرند دست من با همه‌ی اهل حرم را گیرند نَفَسم را که پر از شعله‌ی غم هست ببین قد من را که ز هجران تو خَم هست ببین طاقتم را که ز دوری تو کم هست ببین این همه درد که در خاطره‌ام هست ببین بعد چل روز ببین خواهر تو آمده است خواهر غم‌زده و مضطر تو آمده است این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت چه بگویم که چگونه به چه منوال گذشت؟ هیچ کس نیست بداند به چه احوال گذشت لحظه‌هایم همگی با غم گودال گذشت به خدا غصه‌ی گودال ز دل پاک نشد رفتم و ماندی و جسم تو ولی خاک نشد آن قَدَر ناله زدم هیچ کس اما نشنید در شلوغی که کسی ناله‌ی من را نشنید ناله‌ی فاطمه را هم کسی آنجا نشنید آب کردی تو طلب، هیچ کس آقا نشنید بین آن همهمه و ولوله و آمد و شد هر چه کردم نبرد رأس شریف تو، نشد رفت در کیسه سرت پیکر تو آنجا ماند قطعه قطعه به روی خاک تنت بر جا ماند جسم عریان و پر از حفره‌ی تو تنها ماند همه رفتند فقط مادر تو زهرا ماند هی صدا زد پسرم تشنه شهیدت کردند با لب لب‌پَر آن دشنه شهیدت کردند لشگر آماده‌ی آغاز شرارت شده بود دست‌هاشان همه مأمور به غارت شده بود وقتی یک دشت پر از میل جسارت شده بود چه قَدَر نعل محیای زیارت شده بود دیده‌ی اهل حرم را نگرانت دیدم ماه من! زیر سُم فتنه‌گرانت دیدم بعد تو قافله‌ای سوخته دل با من بود که چهل منزلمان یکسره در شیون بود صبح و شام اشک روی گونه و بر دامن بود جای تو همسفر ما همه جا دشمن بود از روی نیزه خودت دیده‌ای اقبال مرا با سنان و شبث و حرمله، احوال مرا دم دروازه کوفه جگرم ریخت به هم جگرم ریخت به هم بال و پرم ریخت به هم دیدمت بر روی نیزه بصرم ریخت به هم از تماشای سر تو نظرم ریخت به هم گیسویت را به سر نیزه رها دیدم من روی پیشانی تو زخم جفا دیدم من مردم شام به بی یاری من خندیدند لات‌های سر کوچه همه من را دیدند سنگ از بام به روی سر من باریدند عده‌ای سرخوش و خوشحال همه رقصیدند رد شدم از وسط کوچه‌ی بی‌رحمی‌ها رد شدم از گذر سختی و بی‌شرمی‌ها شام خود اوج بلا بود نمی‌دانی که ... همه جا ساز و نوا بود نمی‌دانی که ... چشم‌شان خیره به ما بود نمی‌دانی که ... درد ما قحط حیا بود نمی‌دانی که ... به خدا از همه بهتر تو خودت میدانی چه کشیدم من از این غصه سرگردانی ✍ .
. سلام الله علیک، یا بنت امیرالمؤمنین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رسیدم با قد خم از سفر ای نور دیده رسیدم خسته بی بال و پر و ماتم کشیده (2) الا ای نازنیم ز داغ تو حزینم کنارت می‌نشینم حسین جانم حسین جان (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چهل منزل بدون تو بلا دیدم برادر سرت را بین آن تشت طلا دیدم برادر (2) بلای بی امان بود دلم آتشفشان بود به لب‌ها خیزران بود حسین جانم حسین جان (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برادر جان! پس از عمری بزرگی و عزیزی من و بزم شراب و قصه تلخ کنیزی (2) به جمع بی حیاها به طوفان نظرها شدم تنهای تنها حسین جانم حسین جان (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇👇👇
. (ع) ـــــــــــــــــــــــــــــ جگرم آتیش گرفته از شرار زهر کینه مادرم زهرا میاد که لحظه‌‌های آخرینه خاطرات کودکی‌ها می‌گذره از پیش چشمام خاطراتی که یه عمره از غمش دلم حزینه خدای من دلم یه پارچه درد و آتیشه که خاطر من پُرِ تشویشه درد دلم آروم نمیشه خدای من توی دلم یه دنیا غم دارم خاطره‌ی یه قد خم دارم درد دلم آروم نمیشه دیگه میرم ـ از این دنیا به پیش ما درم زهرا ننه زهرا (3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کی میره از خاطر من ماجرای روز کوچه برا هیچ کسی نگفتم غصه‌های روز کوچه تیره شد پیش چشام وقتی که بستن راه ما رو مبتلا شد دل من به اون بلای روز کوچه خدای من دیدم میون کوچه باریک آسمون حیا شده تاریک که راه ما رو بسته ثانی خدای من بالا سرم یه پنجه‌ای غُرّید صدای سیلی تو کوچه پیچید شد قامت مادر کمانی دیدم می‌گرده تو خاکا خدا یا مادرم زهرا ننه زهرا (3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه دور و بر من این لحظه‌های آخر من موقع وداعِ و بارونی چشم تر من بسته‌ام بار سفر دارم میرم ولی می‌سوزم یاد کربلا و تنها شدن برادر من خدای من حسین من می‌مونه تو گودال به زیر دست و پا میره از حال امون از اون لحظه‌ی آخر خدای من یکی میاد با بغض و با کینه وقتی نفس تنگه توی سینه امون از اون ضربه‌ی آخر توی گودال ـ میشه دعوا جسینم وا ـ حسینم وا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .👇
. مهدوی (مناجاتی) سلام الله علیک یا صاحب الزمان چشمم اگر که لایق دیدارتان نشد یعنی دلم اسیر و گرفتارتان نشد هرچند در هوای شما پر کشیده‌ام اما دلم هوایی دیدارتان نشد وقتی گنه محبت‌تان را ، ز من گرفت جایم به زیر سایه‌ی دیوارتان نشد بر هر دری زدم بجز از خانه شما دل مستحق تابش انوارتان نشد دلگیرم از خودم که نشد نوکری کنم دلگیرم از خودم که دلم یارتان نشد تا که شدم مریض شما با خلوص دل این دل ، اگرچه لایق دربارتان نشد آقا! نظر به حالت این کمترین کنید بر این کسی که شامل بسیارتان نشد آقا! دلم هوایی شب‌های کربلاست رفت از دلم قرار که زوارتان نشد .
. مهدوی (مناجاتی) سلام الله علیک یا صاحب الزمان چشمم اگر که لایق دیدارتان نشد یعنی دلم اسیر و گرفتارتان نشد هرچند در هوای شما پر کشیده‌ام اما دلم هوایی دیدارتان نشد وقتی گنه محبت‌تان را ، ز من گرفت جایم به زیر سایه‌ی دیوارتان نشد بر هر دری زدم بجز از خانه شما دل مستحق تابش انوارتان نشد دلگیرم از خودم که نشد نوکری کنم دلگیرم از خودم که دلم یارتان نشد تا که شدم مریض شما با خلوص دل این دل ، اگرچه لایق دربارتان نشد آقا! نظر به حالت این کمترین کنید بر این کسی که شامل بسیارتان نشد آقا! دلم هوایی شب‌های کربلاست رفت از دلم قرار که زوارتان نشد .
. (ع) ـــــــــــــــــــــــــــــ جگرم آتیش گرفته از شرار زهر کینه مادرم زهرا میاد که لحظه‌‌های آخرینه خاطرات کودکی‌ها می‌گذره از پیش چشمام خاطراتی که یه عمره از غمش دلم حزینه خدای من دلم یه پارچه درد و آتیشه که خاطر من پُرِ تشویشه درد دلم آروم نمیشه خدای من توی دلم یه دنیا غم دارم خاطره‌ی یه قد خم دارم درد دلم آروم نمیشه دیگه میرم ـ از این دنیا به پیش ما درم زهرا ننه زهرا (3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کی میره از خاطر من ماجرای روز کوچه برا هیچ کسی نگفتم غصه‌های روز کوچه تیره شد پیش چشام وقتی که بستن راه ما رو مبتلا شد دل من به اون بلای روز کوچه خدای من دیدم میون کوچه باریک آسمون حیا شده تاریک که راه ما رو بسته ثانی خدای من بالا سرم یه پنجه‌ای غُرّید صدای سیلی تو کوچه پیچید شد قامت مادر کمانی دیدم می‌گرده تو خاکا خدا یا مادرم زهرا ننه زهرا (3) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه دور و بر من این لحظه‌های آخر من موقع وداعِ و بارونی چشم تر من بسته‌ام بار سفر دارم میرم ولی می‌سوزم یاد کربلا و تنها شدن برادر من خدای من حسین من می‌مونه تو گودال به زیر دست و پا میره از حال امون از اون لحظه‌ی آخر خدای من یکی میاد با بغض و با کینه وقتی نفس تنگه توی سینه امون از اون ضربه‌ی آخر توی گودال ـ میشه دعوا جسینم وا ـ حسینم وا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .👇
. السلام علیکـَ یا یا علی ابن موسی الرضا المرتضی (ع) --------------------- می‌آید و بر سر عبایش را کشیده انگـــار رنگ صورت آقا پریده حالش مساعد نیست پاها نا ندارد می‌سوزد و دارد نفس‌هایی بریده در راه کوچه دست می‌گیرد به دیوار دستش به دیوار است با قدی خمیده یک بار دیگر کوچه و اولاد زهرا این طایفه از کوچه‌ها خیری ندیده آتش‌گرفتــه پیکرش از زهر انگار این شعله‌ها با جان او در هم تنیده دارد می‌آید حالتش تغییر کرده گویی که درد زهر تا جانش رسیده خواهد که تنها بین حجره بر روی خاک یادی کند از تشنه کامی سر بریده هر چند می‌پیچد به خود از درد اما دور و بر خود ناسزایی، کی شنیده؟ بر خاک می‌غلتد ز دردِ زهر و دارد می‌سوزد از گودال و یک جسم دریده صد شکر اینجا نیست گودال و ندارد نعل نو و اسبان بر پیکر دویده . . . . ✍ .
. غزل مهدوی --------------------- آرام جان اهل عالم بی تو قراری نیست ما را تو که بهار مردمانی بی تو بهاری نیست ما را هر کس برای خود گرفته دلداری و یار و انیسی آقای من! عزیز زهرا! غیر از تو یاری نیست ما را ما هر کجایی که نشستیم از حُسن رخسار تو گفتیم آقا قسم بر حُسن رویت جز تو نگاری نیست ما را ای داروی هر درد مبهم در یک نگاهت یابن زهرا واللهِ جز گوشه نگاه تو انتظاری نیست ما را در گیر و دار نفس و عشقت محتاج الطاف تو هستیم گر لطف خاص تو نباشد که رستگاری نیست ما را ما خاکبوس جمکرانیم دیوانگان کربلائیم تا که به دور تو بگردیم دیگر مداری نیست ما را مائیم در ذیل پناهت شاید سیاهی سپاهت غیر از وجود مهربانت که غمگساری نیست ما را ای مهربان مانند زهرا ای آرزوی آل طاها جز سایه مهر تو آقا دیگر قراری نیست ما را هجر تو کرده پیر ما را هم پیر و هم درگیر ما را جز ذکر تعجیل ظهورت بر لب شعاری نیست ما را .
. صَلَ‌اللهُ‌علیکِ یا امـ الائمه و النجباء ــــــــــــــــــــــــــــــــ ای ــ ام‌ُالحسن / امُ‌الحسین / ستاره‌ی خونه‌ی حیدر (2) ای ــ روح دعا / اصل حیا / تفسیر آیه‌های کوثر (2) سایه‌ی چادرت به روی سرمونه دلامون از داغ تو مادر پریشونه عرش خدا از غم تو سینه‌زنونه گریه برا تو واجبات دینمونه ای مادر غریبم رخصت بده که پای این عَلَم بمونم رخصت بده تا جون دارم برات بخونم پای شما بمیرم و بریزه خونم ای وای مادر ـ مادر ای مادر (4) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای ــ آیه‌ی نور / نور مستور / مایه‌ی روشنی دنیا (2) ای ــ سرّ صلات / باب نجات / شفیعه‌ی محشر کبری (2) محبت شما میون قلبمونه اسم شما بسته بی‌بی به جونمونه الهی بی شما دل ما وانمونه رو دلمون مهر و غم شما بمونه ای مادر غریبم نباشه بی شما یه لحظه زندگی‌مون که بی شما رنگی نداره بندگی‌مون ناقصه بی شما بی‌بی آزادگی‌مون ای وای مادر ـ مادر ای مادر (4) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما ــ فاطمیه / نوکری‌مون / عین محرمه به والله (2) ما ــ گشایش / حاجتامون / با تو فراهمه به والله (2) روضه‌ی تو عین نماز و روزه‌مونه تو غم تو اشک چشای ما روونه از روز ماجرای کوچه تا به حالا انگار هنوز قد رشید تو کمونه ای مادر غریبم تو که به وحدانیت خدا دلیلی بشکنه دستی که به روتون زده سیلی از اثرش صورت ماهت شده نیلی ای وای مادر ـ مادر ای مادر (4) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ 👇
. اَلسَلامِ علی بهجت قلب رسول الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زمینه (بستر) ــــــــــــــــــــــــــــــ بارونه ـ تو چشات تا سحر، همه شب بارونه (2) ای مادر ـ تو چشای منم، تا می‌سوزی تو تب بارونه (2) ای قد خمیده محنت کشیده لاغر شدی و... رنگت پریده جا کرده درد در همه جای وجود تو آتش به جان من زده پلک کبود تو آثار غصه پر شده در تار و پود تو وای مادر ـ مادر ای مادر (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محزونی ـ پر دردی ولی، نمیگی با کسی از دردات (2) ای مادر ـ همه‌ی غصه‌ی، تو شده این روزا غریبی آقات (2) ای یاس خسته ای پر شکسته خوندی نماز و ... بازم نشسته با خنده‌هات دوباره بده جون به خونه‌مون باز نون بذار با دست خودت توی سفره‌مون تازه جوون ما که شده قامتت کمون وای مادر ـ مادر ای مادر (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پنهونه ـ چرا چند وقتیه، از همه روی تو، مادر جان (2) پلک تو ـ متورم شده، زخمه ابروی تو، مادر جان (2) هم نیمه جانی هم قد کمانی در نو بهارت... رنگ خزانی عطر بهار حضرت حیدر فقط تویی دارو ندار حضرت حیدر فقط تویی چون ذوالفقار حضرت حیدر فقط تویی وای مادر ـ مادر ای مادر (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ التماس دعای شهادت .👇👇👇
. السلام علی حبیبه‌المصطفی و قرینه‌‌المرتضی... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ و ایام فاطمیه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر حبیبه‌ی خدای یکتایی تو محور خلقت دنیایی شفیعه‌ی محشر کبرایی صدیقه‌ی اطهر و زهرایی مادر نورٌ علی نوری و مشکاتی تو مادر تموم ساداتی تو معدن کل کراماتی گره‌گشای هر چه حاجاتی الهی که آخر کارم بگیرم از درت لیاقت شامل من بشه نگاهت روزی من بشه شهادت یازهرا مددی یازهرا (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر تو رو به نام پاک پیغمبر تو رو به غربت دل حیدر نذاری وابمونه این نوکر تو تنهایی صحنه‌ی محشر مادر چادرتو نکش تو از دستم خوب یا بدم گدای تو هستم اگر که نالایقم و پستم دل به کرامت شما بستم سایه مادریت الهی کم نشه از زندگیامون زیر لوای فاطمیون کاش بزنن فردا صدامون یازهرا مددی یازهرا (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر تویی تویی دوای دردامون روضه‌ی تو تمام دنیامون محبتت امید فردامون بی لطف تو خالیه دستامون مادر نفس زدن براتو دوست دارم گریه تو روضه هاتو دوست دارم تموم نوکراتو دوست دارم برات کربلاتو دوست دارم الهی که بشکنه دستش اونی که راهتو گرفته میون اون کوچه‌ی باریک نور نگاهتو گرفته یازهرا مددی یازهرا (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇👇👇
. امیرالمؤمنین السلام علی حبیبه‌المصطفی و قرینه‌‌المرتضی... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای قیام و قعود و ما حیدر عشق تو تار و پود ما حیدر مهر تو در وجود ما حیدر همه بود و نبود ما حیدر هستی ما تفضلات علی‌ست بیرق دین ما صفات علی‌ست ذکر نجوای عاشقانه‌ی ما روز و شب فکر ما بهانه‌ی ما خامه‌ی شعر و هر ترانه‌ی ما ذکر تسبیح عارفانه‌ی ما نام زیبای شاه کرار است دل ما بر علی گرفتار است یا علی جان فدای یک قدمت نام زیبای تو پر از عظمت دوست دارم دوباره در حرمت لب گشایم بگویم از کرمت کرمی کن توان بده تو مرا گوشه‌ای آشیان بده تو مرا گوشه‌ای از حرم مکان گیرم تو نگاهم کنی و جان گیرم خلوتی خواهم و زبان گیرم روضه‌ی بانوی جوان گیرم بانویی که شکست بال و پرش در پس در فدا شده پسرش روضه‌ی بانویی که غم دیده بعد بابای خود اِلَم دیده فتنه بسیار و مِهر کم دیده شعله‌ها بر در حرم دیده پشت در بود و شعله بر پا بود محشری آن میانه بر پا بود وای من دود و آتش و دیوار ریسمان بود و حیدر کرار فاطمه یک نفر، عدو بسیار ناگهان بی حیا که شد مسمار بین آن کشمکش که در افتاد در روی مادر و پسر افتاد دود وقتی که در هوا پیچید شعله در بین آن فضا پیچید بی رمق بود و درد تا پیچید ناله‌ی بانوی حیا پیچید فضه بازآ و یار زهرا باش این دقایق کنار زهرا باش درد مادر به پشت در، ای وای! روضه‌ی مادر و پسر، ای وای! زود قصه رسید سر، ای وای! مادر و طفل بی سپر، ای وای؟ منتظر مانده با دو چشم پر آب وای من از دل کباب رباب ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. السلام علی حبیبه‌المصطفی و قرینه‌‌المرتضی... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ و ایام فاطمیه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر حبیبه‌ی خدای یکتایی تو محور خلقت دنیایی شفیعه‌ی محشر کبرایی صدیقه‌ی اطهر و زهرایی مادر نورٌ علی نوری و مشکاتی تو مادر تموم ساداتی تو معدن کل کراماتی گره‌گشای هر چه حاجاتی الهی که آخر کارم بگیرم از درت لیاقت شامل من بشه نگاهت روزی من بشه شهادت یازهرا مددی یازهرا (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر تو رو به نام پاک پیغمبر تو رو به غربت دل حیدر نذاری وابمونه این نوکر تو تنهایی صحنه‌ی محشر مادر چادرتو نکش تو از دستم خوب یا بدم گدای تو هستم اگر که نالایقم و پستم دل به کرامت شما بستم سایه مادریت الهی کم نشه از زندگیامون زیر لوای فاطمیون کاش بزنن فردا صدامون یازهرا مددی یازهرا (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر تویی تویی دوای دردامون روضه‌ی تو تمام دنیامون محبتت امید فردامون بی لطف تو خالیه دستامون مادر نفس زدن براتو دوست دارم گریه تو روضه هاتو دوست دارم تموم نوکراتو دوست دارم برات کربلاتو دوست دارم الهی که بشکنه دستش اونی که راهتو گرفته میون اون کوچه‌ی باریک نور نگاهتو گرفته یازهرا مددی یازهرا (4) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇👇👇
. امیرالمؤمنین السلام علی حبیبه‌المصطفی و قرینه‌‌المرتضی... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای قیام و قعود و ما حیدر عشق تو تار و پود ما حیدر مهر تو در وجود ما حیدر همه بود و نبود ما حیدر هستی ما تفضلات علی‌ست بیرق دین ما صفات علی‌ست ذکر نجوای عاشقانه‌ی ما روز و شب فکر ما بهانه‌ی ما خامه‌ی شعر و هر ترانه‌ی ما ذکر تسبیح عارفانه‌ی ما نام زیبای شاه کرار است دل ما بر علی گرفتار است یا علی جان فدای یک قدمت نام زیبای تو پر از عظمت دوست دارم دوباره در حرمت لب گشایم بگویم از کرمت کرمی کن توان بده تو مرا گوشه‌ای آشیان بده تو مرا گوشه‌ای از حرم مکان گیرم تو نگاهم کنی و جان گیرم خلوتی خواهم و زبان گیرم روضه‌ی بانوی جوان گیرم بانویی که شکست بال و پرش در پس در فدا شده پسرش روضه‌ی بانویی که غم دیده بعد بابای خود اِلَم دیده فتنه بسیار و مِهر کم دیده شعله‌ها بر در حرم دیده پشت در بود و شعله بر پا بود محشری آن میانه بر پا بود وای من دود و آتش و دیوار ریسمان بود و حیدر کرار فاطمه یک نفر، عدو بسیار ناگهان بی حیا که شد مسمار بین آن کشمکش که در افتاد در روی مادر و پسر افتاد دود وقتی که در هوا پیچید شعله در بین آن فضا پیچید بی رمق بود و درد تا پیچید ناله‌ی بانوی حیا پیچید فضه بازآ و یار زهرا باش این دقایق کنار زهرا باش درد مادر به پشت در، ای وای! روضه‌ی مادر و پسر، ای وای! زود قصه رسید سر، ای وای! مادر و طفل بی سپر، ای وای؟ منتظر مانده با دو چشم پر آب وای من از دل کباب رباب ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .