نه حرم داری نه زائر- محمد حسین حدادیان.mp3
7.78M
نه حرم داری نه زائر
مداح : محمد حسین حدادیان
@@@@@
نه حرم داری نه زائر
نه روضه خون نه شاعر
غریب امام باقر غریب امام باقر
شاهد روز واقعه راوی ماجرا تویی
اون که حسینو دیده روی خاک کربلا تویی
نفس آخرت یادت میاد
نفس آخرش سرشو میبرید
رو چادر خاکی مادرش
وای از دم غروب شد خیمه شعله زار
گفت زین العابدین علیکن بالفرار
#مداحی_ماندگار
#امام_حسین_مناجات
#استقبال_محرم
به حکم این که فقط کربلاست منزل ما
معطر است به ذکر حسین محفل ما
به زرق و برق جهان دل نبسته ایم دمی
خوشیم ، تا که همین نوکری ست حاصل ما
برای سینه زنان تا ابد همین کافی ست
همین که ذره ای از تربت است در گِل ما
صدای پای محرم به گوش می آید..
دوباره عکس ضریح است در مقابل ما
گناه با دل ما هر چه کرده بود گذشت...
از این به بعد حسین است صاحب دل ما
کمالی 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
.
🔹السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ .. 🔹
.......................................................
بند اول👇
عاشقی همجوارت نیست
همدمی هم کنارت نیست
حتی شب عزاداریت
کسی پیش مزارت نیست
وااای وااای وااای واویلا
تو ذهن خودم ، حرم میکشم
همیشه تو خیال خودم
برای غمت علم میکشم
آه از بی یاری
آه غصه داری
آه از زهر کاری
غریب آقام غریب آقام
.......................................
بند دوم👇
تو هنوزم عزاداری
گریه ی بی صدا داری
هر روز توی دلت آقا
روضه ی کربلا داری
وااای وااای وااای واویلا
دلت از عطش ، کبابه هنوز
صدای رقیه می پیچه
توی دل این خرابه هنوز
آه، از کربلا
آه، وا عطشانا
آه، کو مشک سقا
غریب آقام غریب آقام
...................................................
#زمینه
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
شعر از: #مظاهر_کثیری_نژاد
سبک از: #عباس_زاده (منتظر) مشهد
...................................................
#نذر_فرج
voice-changer-۲۰۲۳-۰۶-۲۵-۱۴-۰۵.mp3
1.7M
#زمینه
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
شعر از: #مظاهر_کثیری_نژاد
سبک از: #عباس_زاده (منتظر) مشهد
✦•━━━━━━✦❖✦━━━━━•✦
📌جدید
#امام_باقر_علیه_السلام
#زمینه
...............................................
بند:۱
خاطره های کربلا یادم نمی ره
اون همه غصه و بلا یادم نمی ره
سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره
یادم نمی ره
گودال و شمر و اون ضربه ها
یادم نمی ره
نامردا ریختن تو خیمه ها
یادم نمی ره
صدای ناله ی مادرش و
یادم نمی ره
از حال رفتن خواهرش و
(ای وایم ای وای)*
...............................................
بند:۲
قصه ی غربت حرم یادم نمی ره
آتیش و غارت حرم یادم نمی ره
داغ جسارت حرم یادم نمی ره
یادم نمیره
دستای بسته ی زینبو
یادم نمی ره
زانوی خسته ی زینبو
یادم نمی ره
گهواره غارت شد تو حرم
یادم نمی ره
رقیه هی میگفت معجرم
(ای وایم ای وای)*
...............................................
بند۳
خاطره های شهر شام یادم نمی ره
سنگای روی پشت بام یادم نمی ره
غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره
یادم نمی ره
گوشای پاره از غارتو
یادم نمی ره
روزای تلخ اسارتو
یادم نمی ره
زخمای پای رقیه رو
یادم نمی ره
چادر پاره ی عمه رو
(ای وایم ای وای)*
...............................................
#زمینه
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
شعر از: #وحید_محمدی
سبک از: #عباس_زاده (منتظر) مشهد
..................................................
#نذر_فرج
voice-changer-۲۰۲۳-۰۶-۲۵-۱۴-۳۸.mp3
1.93M
📌جدید
#زمینه
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
شعر از: #وحید_محمدی
سبک از: #عباس_زاده (منتظر) مشهد
..................................................
#نذر_فرج
#مبلغ_غدیر_هستم
3⃣6⃣
پیامبر(صلی الله علیه وآله )فرمود:
ذِکْرُهُ عِبَادَةٌ وَ لاَ یُقْبَلُ إِیمَانُ عَبْدٍ إِلاَّ بِوَلاَیَتِهِ وَ اَلْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِ.
ذکر و یاد علی(علیهالسلام ) عبادتست و ایمان بنده پذیرفته نیست جز بولایت او و برائت از دشمنان او.
📕الأمالی (للصدوق)، جلد ۱، صفحه ۱۳۸
لطفا نشر دهيد تا تعداد بيشتري فضیلت منتشر شود😀
https://eitaa.com/joinchat/2017460411C29baaffe93
─┅═ ༅✤ ⃟ ⃟ ✤༅═┅─
#کانال_آرشیو_مطالب_سخنرانی
#احادیث_روایات_صوت_متن_سخنرانی
4_5926845583313601782.mp3
3.63M
بدرقه زائر کربلا
.
#شور
#چاوشی
#بدرقه_زائر
#طهماسب_پور🎤
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
دارم میرم به کربلا، بشم کبوتر حرم ....... منم به آرزوم رسیدم
دارم میرم به کربلا، آب بریزین پشت سرم ......منم به آرزوم رسیدم
دارم میرم به کربلا، من با دعای مادرم ...... منم به آرزوم رسیدم
حالا چی می خوام از خدا، دیگه شدم حاجت روا
مارو طلبیده حسین ،برا حرم کربلا
سلام کرببلا ...... سلام کرببلا
همین خوبه امام رضا، امروز و فردا میکنه .... منم به آرزوم رسیدم
بیاد ببینید که آقام، داره گره وا می کنه ..... منم به آرزوم رسیدم
داد می زنم وقتی داره، برگمو امضا می کنه...... منم به آرزوم رسیدم
کار خودشو کرده آقا، کرببلا جور شد برام ....منم به آرزوم رسیدم
اون همه سلام بر حسین، رسیده جواب سلام
سلام کرببلا ..... سلام کرببلا
دارم می رم توی حرم ،با اولین نگاه بگم...... منم به آرزوم رسیدم
سرم رو بالا بگیرم، برم تو قتلگاه بگم ..... منم به آرزوم رسیدم
غریب مادربخونم، کنار خیمگاه بگم ......منم به آرزوم رسیدم
دل منو این روضه ها، بروی لبم این دعا
حالا که میمیرم یه روز، اون روز باشم کرببلا
یا مظلوم...(امام باقر۳)٢
غروب و دلتنگی... چشم به خورشید میدوزه
تو این همه غربت... دلم براتون میسوزه
نبردی از حرم نصیبی
بالاسرِ تو نیست حبیبی
تو شهر جدتم غریبی
امام باقر ، امام باقر
غریبی و یه خادم و یه پرده داری نداری
این شبا حتی یه نفر زائری داری نداری
تو مدینه یه روضه و یه عزاداری نداری
حتی کنار خاکتم شمع مزاری نداری
یا مظلوم...(امام باقر۳)٢
--------------------------------
میسوزه قلبم چون... دلم پر از رنج و درده
الهی اون روزا... بره دیگه بر نگرده
روزی که شمر دلارو خون کرد
خون به دل پیر و جوون کرد
نیزهای شاهو سرنگون کرد
ایوای از این غم ، ایوای از این غم
مگه یادم میره عمو به علقمه رفت نیومد
علی اکبر زیر لب با زمزمه رفت نیومد
وقتی که شیرخوار وسطِ اون همهمه رفت نیومد
نفس ارباب جلو چشم فاطمه رفت نیومد
واویلا...(آه و واویلا۳)٢
--------------------------------
چه جور بخونم باز... مصیبت کربلا رو
مهمونیِ کاخ و... سرِ تو طشت طلا رو
یکی یه چوب خیزرون داشت
رو لبشم زخم زبون داشت
چشمای ما با گریه خون داشت
ایوای از این غم ، ایوای از این غم
همه تماشا اومدن، دور ماها غلغله بود
نشد بایستم روی پام، چون کف پام آبله بود
عمه رو میزدن ولی بین ماها فاصله بود
نشد سپر شم من براش، به گردنم سلسله بود
واویلا...(آه و واویلا۳)٢
--------------------------------
#امام_باقر علیه السلام
#زمینه_امام_باقر عليه السلام
🔹سبک👇
1_1098397161.mp3
8.47M
بند دوم 👈 3:05
بند سوم 👈 6:38
🎙#سید_رضا_نریمانی
🎶سـبـک:#زمـیـنـه
🖊امـام حـسـیـن(ع)
📝مـتـن:#دیـگـه از دسـت....
🎤بـانوای:#کـربـلایـےحـسـنعـطـایـے
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دیگه از دست خودم خسته شدم
درد و دل هامو حکایت میکنم
داره کارم به جایی میکشه که
از خودم به تو شکایت میکنم
راه بنده های خوب رو نمیرم
مسیرم رو از اونا کج میکنم
هر چی که ازم میخوای اون نمیشه
زبونم لال هی باهات لج میکنم
ربنا ربنا ربنا ارحمنا...
|🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸|
داره تک تک موهام سفید میشه
جوونیم داره ز دست من میره
یه نفر فقط میتونه ای خدا
دستمو تو بی کسی ها بگیره
تو به من حسین دادی چه نعمتی
ولی من قدرشو خوب نمیدونم
وای اگه همه حسینیا برن
من از این قافله ها جا بمونم
ربنا ربنا ربنا ارحمنا...
|🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸|
بی حسین بی کس و بیچاره میشم
با حسین من به سعادت میرسم
بی حسین چیزی برام نمیمونه
با حسین من به شهادت میرسم
اون کسی برندهی واقعیه
که حسین پر میکنه پیالشو
عاقبت بخیر میشه هر کی کنه
نوکری دختر سه سالشو
ربنا ربنا ربنا ارحمنا...
1. زمینه کربلایی حسن عطایی.mp3
7.26M
🎧#فـایـل_صـوتـی
📝زمـینـه|دیـگـه از دسـت....
🎤بانوای:#کـربـلایـےحـسـنعـطـایـے🎤
# شهادت_ امام_ محمد_ باقر_علیه_السلام
من از تبار باقرم مردم بدانید
دل بیقرار باقرم مردم بدانید
مست و خمار باقرم مردم بدانید
امروز یار باقرم مردم بدانید
فردا کنار باقرم مردم بدانید
دست از غم او تا قیامت برندارم
ای کهکشانها آسمانها در مدارت
عرش خدا عزّ و جلّ بیقرارت
ختم رسل کرده سلامش را نثارت
بیچاره تر از من نداری در کنارت
دارم درون سینه ام شوق زیارت
کی می شود سر بر مزار تو گذارم
ای ابتدای روضه ها از خانه تو
ای هیأت عشاق در کاشانه تو
قلب تمام قدسیان دیوانه تو
بار تمام صحنه ها بر شانه تو
شد خانه آباد من ویرانه تو
من حاجتی جز مردن از عشقت ندارم
شکر خدا امشب پریشان تو هستم
مانند زهرا دیده گریان تو هستم
بیچاره ی آن قبر ویران تو هستم
تقدیر بوده اینکه حیران تو هستم
من مرده بوی گریبان تو هستم
پس کی غم تو می کشد بر روی دارم
امشب تفأل می زنم بر چشمهایت
مثل مزارت مانده خلوت روضه هایت
عیبی ندارد روضه می گیرم برایت
جانی که دارم جان من آقا فدایت
آتش زده زهر جفا بر دست و پایت
ای کاش پای غصه هایت جان سپارم
ای سوز آه سینه تو آسمان سوز
بر ما عطا فرما کمی ای مهربان سوز
قبر خرابت روضه ای داغ و نهان سوز
ای خاطرت آزرده از یک ظهر جانسوز
بر چشمهایت چند عکس خانمانسوز
امشب بیاد خاطراتت لاله زارم
قوم پیمبر را همه گمراه دیدی
آنچه ندیده هیچ چشمی آه دیدی
در بین آتش ذکر یا الله دیدی
چندین ستاره در مدار ماه دیدی
یک یوسف بی سر میان چاه دیدی
می گفتی از این غم هماره بیقرارم
#شهادت_ امام_ محمد_ باقر_علیه_السلام
یک طرف کاغذ و یک سو قلمش افتاده
قلمش نه دمِ تیغ دو دمش افتاده
مثل روز دهم از فرط عطش با طفلان
درشب حجره به روی شکمش افتاده
آخرین لحظه همان لحظه ی تلخی ست که مرد
دیده از دست ابالفضل علمش افتاده
دیده که دست و سر و چشم عمو عباسش
تا دم علقمه در هر قدمش افتاده
نفسش را رمقی نیست و در خاطر مرد
زخمهای تن آقا رقمش افتاده
بعد اینقدر مصیبت که سرش آوردند
تازه تیغ آمده بر قدّ خمش افتاده
آخرین لحظه به یاد فقط این جمله ی “شمر”
که:”خودم می کِشم و می کُشمش”افتاده
دمش از بسکه حسینی ست چو پایین رفته
باز در پای دمش بازدمش افتاده
مثل بین الحرمین است مدینه اما
سر پا نیست… دراین سو حرمش افتاده
مهدی_ رحیمی
|⇦•پشت سر مرقد مولا....
#روضه وتوسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ روز عرفه اجرا شده به نفس حاج میثممطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*هم امام صادق، هم امام کاظم و هم امام رضا علیهم السلام روایت کردن کسی که روز عرفه بره زیارت امام حسین، خداوند اون رو با یه ایمان محکم و همراه با یک اطمینان قلبی برمیگردونه...
آدم عرفه باید بره کربلا، عاشورا باید بره کربلا، اربعین دیگه حتما باید بره کربلا...*
پشت سر، مرقد مولا، روبرو، جاده و صحرا
بدرقه با خود حيدر، پيش رو حضرت زهرا
*یه سلام به امام حسین بدیدم و دعای عرفه رو شروع کنیم، شاید ما زنده نباشیم دهه ی اول محرم، شب اول دست روی سینه بذاریم هی بگیم: "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه" خدایا! تا الان که به ما عُمر دادی ممنونتیم، اما بذار دهه ی اول مُحرم رو هم ببینیم، اربعین هم بریم کربلا بعد جونِ مارو بگیر...*
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
یه بار دیگه به نیابت از امام، شهدا، حق داران، شهدایِ مدافعِ حرم سلام بده:
" اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
|⇦•تنگ غروب عرفه...
#مناجات با امام زمان روحی له الفدا وتوسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ روزعرفه اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا می گیره
دلم هوایی می شه و بونۀ آقا می گیره
این روزایی كه دَم به دَم غریبی رو حس می كنم
با گریه یاد غربتِ عزیز نرگس می كنم
*مجلس ما قابلِ تو رو نداره آقاجان! امروز خیلی ها منتظرِ تو هستن، خیلی جاها سر میزنی، ای حاجیِ فاطمه! یه گوشه نگاهی هم به محفلِ ما بنداز، هر چی باشیم، هر کاری کرده باشیم، امروز از سَرِ تواضع اومدیم، امروز سرمون پایینِ...*
تا كه بیای تو از سفر تا كه ببینی حالمو
نذر نگاهت می كنم این اشكای زلالمو
میون طوفان غمت شكسته بال و پر من
كاشكی بیای پا بذاری به رویِ چشم تر من
كاشكی بیای و سوغاتی برام بیاری بوی سیب
یا كه یه مُهر و تسبیح از تربت اربابِ غریب
كاشكی بیای برامون از تشنگی و آب بخونی
بیای رو منبر بشینی روضۀ ارباب بخونی
*روزِ زیارتیِ امام حسینِ، خدا امروز اول به زائرایِ امام حسین نگاه میکنه...*
مُسلمیه دم بگیری با گریه و شور و نوا
بیای و با هم بخونیم "حسینِ من كوفه نیا"
كوفه نیا كه اینجاها قحطی آبه به خدا
حرمله چشمِ انتظار طفل ربابه به خدا
*کوفه نیا، حرمله داره سه شعبه آماده میکنه، کوفه نیا، همه بازار آهنگرا رفتن...*
اینجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند
با كعب نی منتظرِ رقیۀ سه ساله اند
همه با فكر انتقام روز می كنن شباشونو
نعلای تازه می زنن تمومِ مركباشونو
*ده نفر اومدن عصر روزِ عاشورا، گفتن: امیر! ما بودیم، امیر! ما به اسبامون نعلِ تازه زدیم...*
رو خاك گرم كربلا سه روز می مونه پیكرت
خورشید نیزه ها می شه اینجا سر مطهرت
#شاعر یوسف رحیمی
|⇦•برایت گرچه بی حاصل تر...
#مناجات وتوسل ویژهٔ روزعرفه اجرا شده به نفس حاج میثممطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
برایت گرچه بی حاصل تر از خاک بیابانم
ببار ای ابر رحمت بر سرم، دلتنگ بارانم
*خدایِ من! معبودِ من!...*
مگر تطهیر در دریای لطفت چاره ام باشد
برای من که بیش از هرکسی آلوده دامانم
*همین اول کار بهت بگم، تا آخرش بازم میگم، هزار بارم میگم: من امروز به یه امیدی اومدم دَرِ خونه ی تو، شنیدم امروز آلوده ها رو یه جور دیگه نگاه میکنی، خودم رو رسوندم...*
من آن رودم که میدانم به جز راه تو بیراهه است
ولی با بی حیایی همچنان در حالِ طغیانم
*بنده که بی حیا بشه کارش سخت میشه، اما من هنوز امید دارم، ما از همه جا موندیم، نه به صحرای عرفات راهمون دادن، نه کربلا تونستیم بریم، بیچاره ها کجا دارن برن؟*
اگر ای تکیه گاه محکم از من دست برداری
فرو شاید بریزد بعد از آن دیوارِ ایمانم
چه دارم از خودم غیر از نیاز دائمی، اما
تویی هم صاحبِ دندانم و هم صاحب نانم
ببین دلگیرم از دنیا و هم از مردمِ دنیا
که هم آزرده از اینم، که هم آزرده از آنم
*من فقط خودت رو دارم، اینقدر به دیگران امید بستم خسته شدم، الان دیگه کسی برام جز خودت نمونده...*
چه رحمانی که اندک نیکی ام را هم عیان کردی
چه ستاری که بستی چشم بر عِصیان پنهانم
*یه کارایی کردم که فقط خودت می دونی، یه بی آبرویی هایی کردم فقط خودت می دونی، امروز اونارو ببخش، اگه مردم می فهمیدن دیگه نگام هم نمی کردن، اگر زمین از گناه من آگاه بود من رو در خودش فرو می برد،اگر کوها خبر داشتن من رو در هم می کوبیدن، دریاها من رو غرق می کردن...*
اگر عُمری سر گردن فرازی داشتم ای دوست
ببین امروز از شرمندگی سر در گریبانم
چی ام؟ هیچی که در انبوه نعمت بود عُمری را
من از اوصاف حالِ خود، همین اندازه می دانم
#شاعر میلاد حبیبی
*دستات رو بلند کن دَرِ خونه ی خدا، ای خدا! امروز برای ما بیچاره ها روزِ مهمی است، روایت داریم بیچاره کسی است که ماهِ رمضان بخشیده نشه، این بیچاره فقط یه راه داره، مگر روز عرفه یه فکری به حالِ خودش بکنه، بحق امام حسین، دستات رو بلند کن: الهی العفو...*
مطیعی-دعای-عرفه-مناجات-با-امام-زمان9602.mp3
2.6M
|⇦•تنگ غروب عرفه...
#مناجات با امام زمان روحی له الفدا وتوسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ روزعرفه اجرا شده به نفس حاج میثممطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام باقر(ع) فرمود: «هیچکس (چه نیکوکار و چه بدکار) در عرفات وقوف نمیکند، مگر اینکه خداوند دعایش را مستجاب میکند»
📚تنبیه الغافلین، ص 489.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
مطیعی-دعای-عرفه-سلا-به-امام-حسین9603.mp3
1.27M
|⇦•پشت سر مرقد مولا...
#روضه وتوسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ روز عرفه اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
پیامبر اکرم(ص) میفرماید:
«خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمیکند
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
مطیعی-دعای-عرفه-مناجات9601.mp3
3.59M
|⇦•برایت گرچه بی حاصل تر...
#مناجات وتوسل ویژهٔ روز عرفه اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امیر مؤمنان علی(ع) درباره راز وقوف در عرفات فرمود:
«عرفات، خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آنقدرتضرع کند تا لایق ورود به حرم شود».
📚اصول کافى، ج 4، ص 224
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_با_خدا
برای #حاجیان_بیت_الله_الحرام
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
لبیک که در دل عرفات است و منایم
لبیک که از خویش نمودند جدایم
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل راهسپارش
پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش
دارند همه رنگ خدایی ز غبارش
هرکس به زبانی شده همصحبت یارش
قومی به مناجات و گروهی به دعایند
از خویش سفر کرده در آغوش خدایند
این جا عرفات است و یا روح من آنجاست
دل هم شده آتشکده، هم دیده دو دریاست
پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست
این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست
این سوز حسین است که خود بحر نجات است
میسوزد و مشغول دعای عرفات است
دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود
ما غافل و در وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود
هر سوختهدل تا به سحر تاب و تبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید
آیا اثر از گمشدۀ شیعه ندیدید؟
آیا دل شب نالۀ مهدی نشنیدید
آیا ز گلستان رخش لاله نچیدید؟
آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود
امروز به هر خیمه بگردید و بجویید
گرد گنه از آینۀ دیده بشویید
در داخل هر خیمه بگردید و بجویید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید
شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید
از یار بخواهید رخ یار ببینید
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند و در آغوش خدایند
لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند
در ذکر خدا با نفس روحْ فزایند
کردند پر از زمزمه و ناله منی را
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
این قافله از عشق به جان سلسله دارند
این قافله با قافلهها فاصله دارند
این قافله جا در دل هر قافله دارند
این قافله تا مسلخ خون هروله دارند
این قافله تا کعبۀ جان خانه به دوشند
از خون گلو جامۀ احرام بپوشند
هفتاد و دو حاجی همه با رنگ خدایی
از مکه برون گشته شده کرب و بلایی
از پیر و جوان در ره معشوق فدایی
جسم و سرشان کرده زهم میل جدایی
اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش
پیداست شهادت ز سفیدی گلویش
خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت
ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت
از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت
گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت
ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت
از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت
ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود
دیروز حسین بن علی بین شما بود
سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود
از روز ازل کعبۀ او کرب و بلا بود
امروز به هجرش همه گریان بنشینید
فردا سر او را به سر نیزه ببینید
در مکّه بپرسید ز زنهای مدینه
زینب به کجا رفت؟ کجا رفت سکینه
کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه
کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه
ای دخترکان یکسره با شیون و ناله
خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله
زین قافله روزی به مدینه خبر آید
از کرب و بلا زینب خونین جگر آید
با آتش هفتاد و دو داغ از سفر آید
از منبر و محراب نبی ناله برآید
تا حشر از این شعله بلرزد دل میثم
تنها نه دل میثم، جان همه عالم
✍ استاد #غلامرضا_سازگار
#مناجات_روز_عرفه؛ #دلتنگ_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#تجمع_هیئات_مذهبی_در_حرم_سیدالکریم
هواى وصل تو ما را کشانده تا اينجا
کريمِ شهر، گدا را کشيده تا اينجا
ز بسکه دست گرفتى، همين بزرگىِ تو
گداى بى سر و پا را کشيده تا اينجا
همينکه گفت گنهکار يا کريم العفو
دل شکسته خدا را کشيده تا اينجا
شميم پيرهن يوسفايد از عرفات
صداى روضه شما را کشيده تا اينجا
يقين کنم که تا دستهها به راه افتاد
نواى ما شهدا را کشيده تا اينجا
حسين گفتن ما مسلميهی هر سال
نسيم کرب و بلا را کشيده تا اينجا
صداى پاى محرم به گوش مىآيد
حسين قافلهها را کشيده تا اينجا
بُنَىَّ گفتن يک مادرى شب جمعه
چقدر اهل بکا را کشيده تا اينجا
سخن ز موى پريشان زينب کبرى
امام صاحبْعزا را کشيده تا اينجا
به يار نيزهسوارش به گريه زينب گفت
کمند زلف تو ما را کشيده تا اينجا
ز روى بام کسى ناله زد حسين ببخش
که نامههام شما را کشيده تا اينجا
عزيز من نگرانم دلم چه بى تاب است
دگر زمانۀ آوارگى ارباب است
✍ #قاسم_نعمتی
#امام_حسین_ع_مناجات_روز_عرفه
#مناجات_روز_عرفه
عرفه آمد و مهمان حسینیم همه
خیره بر رحمت دستان حسینیم همه
عرفه آمد و ما کرب و بلایی نشدیم
بازهم پارهگریبان حسینیم همه
وسط روز رسیدیم و همه میبینند
عاشق و بی سر و سامان حسینیم همه
دردمندانه به دنبال طبیبی هستیم
در پی نسخهی درمان حسینیم همه
حرفِ جود است بیا ذکر کریم آوردم
عاشق ذکرِ حسن جانِ حسینیم همه
ذکرِ العفو نگفتیم ولی بخشیدند
ما بدهکار به احسان حسینیم همه
او مناجات کند کار همه می گیرد
تشنهی وادی عرفان حسینیم همه
عید قربان شده نزدیک، بگو با اصحاب
در ره عشق به قربان حسینیم همه
اشک ما خرج برای غم اغیار نشد
روزگاریست که گریان حسینیم همه
آتش سینهی ما از غم یک بی کفن است
داغدارِ تن عریان حسینیم همه
**
چشمهایش سرِ تشنهشدن از کار افتاد
کشتگانِ لب عطشان حسینیم همه
ساربان هم نشد از رحمت دستش محروم
ماتْ از جود فراوان حسینیم همه
خیزران... سنگ... نوکِ نیزه... مراعات کنید
ما اسیر لب و دندان حسینیم همه
✍ #محمدجواد_شیرازی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
امواج طوفانی به جان ساحل افتاد
"ای رود جاری"! سمت این دریا نیایی
نامه نوشتم که بیا، امن است کوفه!
ای کاش دستم میشکست، آقا... نیایی
چشم ترِ امروز من از بی کسی نیست
من سوگوارِ آهِ فردای تو هستم
دندان مسلم را شکانده سنگ کینه...
دلواپس دندان زیبای تو هستم
نرخ حیا بسیار ناچیز است در شهر
پای دو دِرهَم آبرو را میفروشند
این قومِ در ظاهر مسلمان فکر عِیشاند...
دین خدا را هم به دنیا میفروشند
مانند بابایت علی در هر گذرگاه
بی حرمتی از کوفیانِ پست دیدم
گفتم که ای وای از دهانت...، گریه کردم
تا نیزهای دست سنان مست دیدم
میخانهها از لاتهای مست پُر شد
دور اراذلهای مِیخوارش شلوغ است
پیران اینجا هم خیال جنگ دارند
خیلی سرِ نجار بازارش شلوغ است
تمرین تیراندازها با مشکِ آب است
خیلی سفارش کن یل آب آورت را
این حرمله بدجور تیرانداز خوبیست...
حتماً بپوشانی گلوی اصغرت را
کوفه برای اکبرت نقشه کشیده
یک بی مُرُوَّت گرز سنگینی خریده
جانم به قربان سرت...، امروز دیدم
خولی سرِ بازار خُورجینی خریده
به همسران پابهماه خویش، مردان
با روسریها، گاهواره قول دادند
این نامسلمانها به دختربچههاشان
انگشتری و گوشواره قول دادند
فکر و خیال شهر جانم را گرفته
اندیشهی مسموم دارد کوچههایش
اهل و عیالت را نیاور کوفه آقا
خیلی نگاه شوم دارد کوچههایش
"بُغضاً لِحِیدر" این چُنین پیداست گویا
از کینهی بابات مالامال هستند
اینها برای ذبح تو برنامه دارند
اینها به فکر کَندَن گودال هستند
آن خنجر کُندی که دست شمر دیدم...
از حنجرت چیزی نمیماند عزیزم
آن نعلهایی که به سُم اسب بستند...
از پیکرت چیزی نمیماند عزیزم
✍ #بردیا_محمدی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#غزال
مسلم دلاور بود
مثل عمویش تیغ میچرخاند و صفدر بود
وقتی رجز میخواند
از پهلوانها یک سر و گردن فراتر بود
اصلونسب یعنی
او هم برادرزاده، هم داماد حیدر بود
در خطبهخواندن هم
با تیغ برّان زبان مثل پیمبر بود
پایان هر بیعت
در شهر کوفه ماجرای پشتوخنجر بود
ای بیوفا کوفه!
ای کاش از اول نمیگفتم بیا کوفه!
ویران شود ایکاش
یا که ببلعد مردمان خویش را کوفه
با خانواده نه!
مولای من حتی خودت تنها نیا کوفه
خوش نیست پایانش
وقتیکه عهدش را شکست از ابتدا کوفه
خیری در اینجا نیست
میبارد از دیوار و درهایش بلا کوفه
آواره شد مسلم
در کوفه بین چارهها بیچاره شد مسلم
یاد حسین افتاد
وقتی که بند از بند جانش پاره شد مسلم
از نسل پاکان بود
اما اسیر لشکری مِیخواره شد مسلم
غربت همین بس که
دلخوش به عهد کوفی بدکاره شد مسلم
در آخرین لحظه
مرثیهخوان کودک و گهواره شد مسلم
از روی بام افتاد
در پیش چشم پستها، عالیمقام افتاد
صدها حکایت داشت
خونی که از لبهای او در چشم جام افتاد
گفتند باخنده
زنهای کوفه عاقبت پیک امام افتاد
میدید ازآن بالا
آتش به جان چادر اهل خیام افتاد...
میدید ازآنجا که
زینب مسیرش با چهوضعی سمت شام افتاد
شعر از گروه ادبی #یاقوت_سرخ