.
#قسمت_پایانی #روضه_امام_حسن علیه السلام اجرا شده به نفس حاجمحمد رضا بذری
●━━━━━━───────
گرچه جگر بین طشت و حال خراب است
کی سر من درمیان بزم شراب است
گرچه به تابوت تیر این همه خورده
پیرهنم را کسی به زور نبرده
آی ابالفضل پیش زینبمان باش
دخترِ حیدر کجا، اراذل و اوباش؟!
کاش که شمشیر بر تنم بنشیند
خواهر من را کسی اسیر نبیند
#شاعر سید پوریا هاشمی
*یه طبق خرما بود باید بین فقرا تقسیم میشد، پیغمبر به امام حسن فرمود: پسرم! صدقه بر ما حرامه... از همون کودکی یاد امام حسن مجتبی دادن...
آره والله صدقه برا آل الله حرامه، اما یه چند روی است الان تو شام دارن برای این زن و بچه صدقه میارن، هی اُم کلثوم خرماهارو از دست این بچه ها بیرون میندازه، هی میگه:" إِنَّ الصَّدَقَة عَلَیْنَا حَرَام " صدقه بر ما حرامه، ای حسین!...
ــــــــــــــــــ
#امام_حسن
#بیست_و_هشت_صفر
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#هفتم_صفر
#حاج_محمد_بذری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
14000622eheyat-bazri-roze.mp3
7.52M
|⇦ای جان جهان...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری
.
|⇦•دامنچشم من ...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت #روضه_امام_حسن علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری
●━━━━━━───────
عبدالزهرا روضه خون بود، در عالم رؤيا خواب امام حسن مجتبي عليه السلام رو ديد، آقا! فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه ي مارو نمي خوني؟ گفت: آقاجان! من يه عُمري روضه خون شما هستم، مگه روضه ي شما همين نيست كه به ما رسوندن، روضه ي زهر و طشت و پاره هاي جگر شما؟ آقا فرمود: اين روضه مَنِ، اما اون روضه اي كه من رو كشت اين روضه نبود، به گريه كن هاي ما بگيد: بچه بودم مادرم ميخواست از خونه بره بيرون، گفتم: مادر! مگه ميشه بدون من بيرون بري؟ پسر بزرگت منم، كجا بدون من ميخواي بري؟ حتي روايت ميگه: ابي عبدالله هم كوچيك بود اومد جلو گفت: مادر! منم ببر، بي بي يه نگاهي بهش كرد، فرمود:" سَيَقتُلُك " يعني بعداً تو رو ميكُشن، همه با تعجب نگاه مي كردن مگه چه اتفاقي ميخواد بيوفته، اما حسين رو با خودش نبرد يعني موقعِ قتلِ حسنِ...
امام حسن ميگه:با چه غروري دستم رو انداختم توي دستِ مادرم، يه نگاه به بابام كردم، بابا خيالت راحت من دارم با مادرم ميرم، همه جا رو هم نگاه مي كردم كسي نگاهِ چپ به مادرم نكنه، رفتيم مسجد از اونجا برميگشتيم خونه، تا رسيديم به كوچه ي بني هاشم، عبدالزهرا! نانجيبي كه در همه ي عالم مثالش پيدا نميشه، بين راه اومد راهِ من و مادرم رو سد كرد؛ قباله ي فدك دست مادرم بود، نانجيب گفت: فاطمه! قباله ي فدك رو بده من، مادرم گفت: قباله رو نميدم، خدا برا هيچ بچه اي نياره، جلو چشمم چنان به صورت مادرم زد، تا به خودم اومدم ديدم مادرم روي زمين افتاد... عبدالزهرا اينجا بود، گوشواره ي مادرم شكست، واي مادرم! مادرم! مادرم...
عبدالزهرا! تا اينجا دستِ من توي دستِ مادرم بود، اما از اينجا به بعد من عصاي دستِ مادرم شدم، هي ميگفت: مادر چيزي نشده، اما چشمام يه كم تار مي بينه... ديدم مادرم داره راه رو اشتباهي ميره...
ديگه امام حسن بعد اين حادثه روز خوش نديد، تا ساليان سال نيمه ي شب بلند ميشد، شروع مي كرد گريه مي كردن... مي گفت:....*
«مگه يادم ميره من بودم و يه گُلِ پرپر
مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر
مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر»
دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
پاره هایِ جگرم می چكد از كُنجِ لبم
عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها افتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راه من باز بر آن كوچه ی غم ها اُفتاد
یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم
به سرم سایه ای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا
چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانه ی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخساره ی گُل جا اُفتاد
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
#شاعر حسن لطفی
* امام حسن تو بستر افتاده، تا شنيد خواهرش زينب ميخواد بياد فرمود: طشتي كه خونآبه و پاره هاي جگرِ من توي اونه رو زود جمع كنيد، زينب نبايد من رو اينجوري ببينه، حسين جان! زير بغل هاي من رو بگيريد من بشينم، زينب من رو نبايد اينجوري ببينه، يه نگاه كرد ديد همه دارن گريه ميكنن، هيچي بهشون نگفت، تا ديد حسين داره گريه ميكنه، صدا زد: حسين جان! تو چرا داري گريه ميكني؟ برا چي گريه نكم، امامم رو دارم از دست ميدم، آقام رو، داداشم دارم از دست ميدم، يه وقت امام حسن فرمود: "لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" حسين جان غصه ي من رو نخور، امروز همه ي شما كنار من جمع شديد، تو هستي، زينب هست، اباالفضل هم هست، اما يه روزي مياد كربلا يه عده نانجيب دوره ات ميكنن، تا تو فرياد ميزني همه هلهله ميكنن...
يا امام حسن! خوب شد گفتيد طشت رو جمع كنن، آخه خواهرتون زينب كبري يه جايِ ديگه اي قرارِ طشتي رو ببينه، اما نه با پاره هاي جگر، وارد مجلس يزيد ملعون كه شد، ديد ميان طشتِ طلا يه سَرِ بريده گذاشتن، يزيد چوب ميزنه، سر قرآن ميخونه …ناله بزن: حسين!...*
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#هفتم_صفر
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_امام_حسن
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
كربلايی حسين طاهری_صفر1401 - شب شهادت امام حسن مجتبی - روضه - حسین طاهری-1666595461.mp3
16.14M
|⇦دامنچشمجهان...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت #امام_حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری
●━━━━━━───────
اَللَّهُمَّ صَلَّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ سَیَّدَ النَّبِیَینَ وَ وَصِیَّ اَمیرِالْمؤمِنینَ السَّلام ُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیَّدِ الْوَصَیّینَ اَشْهَدُ اَنَّکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمْؤمِنینَ اَمینُ اللّهِ وَابْنُ اَمیِنِه، عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیْتَ شَهیداً واَشْهَدُ اَنَّکَ الْأِمامُ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمهْدِیَّ، اَللّهُمَّ صَلَّ عَلَیْهِ وَبَلَّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنّی فی هذهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ الْتَّحِیَّة
💔 #روضه_حضرت_رقیه
❣براحمد و خُلق مهربانش صلوات
❣بر حیدر و صبر بیکرانش صلوات
❣از فاطمه مجتبی و مظلوم حسین
❣تا حضرت صاحب الزمانش صلوات
(#السلام_علیکِ_یابنت_رسول_الله
#السلام_علیک_یا_رقیه_یابنت_ابی_عبدالله)
🔅بیا با هم رویم اندر خرابه
🔅برای دیدن طفل سه ساله
🔅که او اندر خرابه جای داره
🔅آخ غم داغ پدر در سینه داره
⬅️دلارو ببریم خرابه شام..کنار حرم با صفای رقیه..
امروز بگیر دامن سه ساله ابی عبدالله رو..
(نگا به دستای کوچولوش نکنیا)
(بخدا با دستای خسته اش گره های بزرگی رو باز کرده)
⬅️نمیدونم دختر کوچولو داری یا نه..
دختر خیلی بابائیه..
اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد..
امروز بریم یتیم نوازی..
ان شاالله هیچ وقت دختر بی بابا بزرگ نکنی..
بمیرم برای دردای دل بیبی زینب..
(بریم خرابه شام)
کیا آرزوشونه برن قبر 3 ساله حسین و زیارت کنند..بسم الله.. کبوتر دلتو پر بده خرابه شام..
(دشتی)
🌾آخ بیا با هم رویم اندر خرابه
🌾برای دیدن طفل 3 ساله
🌾که او اندر خرابه جای داره
🌾آخ غم داغ پدر درسینه داره
⬅️یه لحظه رو برات یاد کنمُ التماس دعا
آی ناله دارا..آی مریض دارا...آی جوون دارا..آی آبرو دارا..
دل شبی صدای ناله رقیه بلند شد..
هی صدا میزد بابا نرو بابا..
بابا بدون من نرو بابا..
وقتی بیدار شد بهانه بابا گرفت..
آخ عمه عمه عمه..
بابام کجا رفت عمه..
امان از دل زینب..چه خون شد دل زینب..
(صدا زد رقیه جان عمه، بابات که اینجا نبود عمه)
صدا زد عمه..بابام همین جا بود عمه..
عمه سرمو رو زانوی بابام گذاشته بودم..
داشت نازم میکرد عمه..عمه داشت زخمای گوشمو مرحم میگذاشت عمه..
(هر چه کردند نتونستن رقیه رو آرام کنند)
(همه اهل خرابه به گریه افتادند)
⬅️آخی..یه وقت صدای ناله اش رسید به گوش یزید..
چه خبره در خرابه..
گفتن یزید خدا خانهٔ ظلمتُ ویران کنه، 3 ساله دختر حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته، آروم نمیگیره..
(صدا زد بابا میخواد باباشو براش ببرید.. سر بریده باباشو ببرید)
امان امان 2
⏪یه وقت دیدن طبقی رو وارد خرابه کردند..روش روپوشی کشیده بودن..آوردند گذاشتن جلو 3ساله ابی عبدالله
یه وقت صدا زد عمه، من که غذا نمیخوام عمه..
عمه من بابام میخوام..صدا زد عمه جان اونچه تو میخوای تو این طبقه عمه..
با دستای کوچولوش روپوشو کنار زد..
آی حاجت دارا..ناله دارا..میگن رقیه اول سر بابا رو نشناخت خیره خیره به سر نگاه کرد..من از شما میپرسم مگه میشه دختر سر بابا رو نشناسه..
میخوام بگم سری که کنج تنور بوده..سری که چوب خیزران خورده..رقیه اول این سر رو نشناخت..اماخوب که نگاه کرد دید نه، این سر مسافر رقیه است..
این بابای رقیه است..
🍁آخ عمه بیا گمشده پیدا شده
🍁کنج خرابه شب یلدا شده
🍁مژده که بابا ز سفر آمده
🍁شام رقیه به سحر آمده
🍁آخ پدر فدای سر نورانیت
🍁سنگ جفا که زد به پیشانیت
🍁بسکه دویدم عقب قافله
🍁پای من از ره شده پر آبله
⬅️سرو بغل گرفت از بقیه یتیما دور شد اومد یه گوشه خرابه نشست شروع کرد درد دل کردن با بابا..
بابا..3
⬅️کیا گرفتارن..کیا حاجتمندند..کیا مریض دارند..کیا جون دارن..کیا التماس دعا دارند..صدای نالتو بلند کن..اگه تو گریه کنی کسی تازیانه ات نمیزنه..
اگه تو بلند گریه کنی کسی شِماتَتِت نمیکنه..
آخی..سرو به سینه چسباند..صدا زد.
بابا..بابا..
(شروع کرد با سر بریده درد دل کردن)
💥بابا..من ذَالذی قَطَعَ وریدک بابا..
(اولین حرفی که زد)
بابا کی رگای گردنتو بریده بابا..
💥من ذَالذی خَضبَ بِدِماعک..بابا..کی محاسنت رو با خون رنگین کرد بابا..
💥من ذَالذی ایتمنی علی صِغَرِ سِنی..بابا کی تو کوچیکی یتیمم کرد بابا..
امان امان
صدا زد بابا .. بابا.. بابا
🥀آخ بابا گلوم زخمی شده
🥀آب مینوشم درد میکنه
🥀گوشواره هامو کشیدن
🥀بابا گوشم درد میکنه
(یه آرزو کرده رقیه کنج خرابه شام)
صدا زد بابا
🥀بابا پاشو یه بار دیگه
🥀با همدیگه بریم خونه
🥀من روی زانوت بشینم
🥀موهامو تو شونه بزن بابا
(یه ناله ای هم داره همه بلدن)
(دشتی)
🍂آخ یتیمی درد بی درمان یتیمی
🍂یتیمی خاریِّ دوران یتیمی
🍂اگر دست پدر بودی به دستم
🍂چرا کنج خرابه می نشستم
🍂اگر می بود بابای نِکویم
🍂نمی زد شمر دون سیلی به رویم
هر کجای مجلس نشستی..به سوز دل سه ساله ابی عبدالله..به اون لحظه ای که سر بابا رو بغل گرفت ناله کرد گریه کرد..به حق اون لحظه حاجتتو مد نظر بیار رأس همه حوائج فرج مولامون آقامون صاحب الزمان...صدای نالتو بلندکن 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین..
💔️زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر
💔️گذر عمر ازاین مرحله سخت است پدر
💔️دخترت تشنه اشک است ولی باور کن
💔️گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر
AUD-20220726-WA0022.mp3
8.08M
◾نوحه حضرت زینب(س)◾
#حضرت_زینب_س☑️
#شاعره_خانم_علیمحمدی📝
#اجرای_سبک_استاد_پرویزی🎤
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
کربلادیدی تو زینب راکشیده رنج ودرد
آمدم درقتلگاه وُ میکِشیدم آهِ سرد
کربلادیدم حسینم را عدو سر می بُرید
زیرِ بارِ داغِ او دیدی که قدِ من خمید
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
دیده ام تیرسه شعبه رابه حلق اصغرم
دیده ام پاره تنِ رعنا علیِ اکبرم
در کنار علقمه دیدم که یاسم آرمید
هردو دست نازنینش را عدو ازتن بُرید
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
قاسمِ تازه جوان رادیده ام گلگون کفن
پایمالِ سُمِ اسبان نو گُلِ باغ حسن
روزگارم شد سیاه ای سرزمین پُر بلا
راز مظلومیِ ما را کرده ای تو بر ملا
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
کربلا خاک عزا را من بریزم بر سرم
آمده درقتلگاه پهلو شکسته مادرم
کربلا درکوی توگردیده ام خونین جگر
دیدی رفتم دراسارت وُ شدم من دربِدر
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
روزگاری درمدینه داغ مادر دیده ام
من حسینم را به زیرتیغِ خنجردیده ام
دردیارِ نینوا گلهای پرپر دیده ام
کربلا من زینبم تن های بی سردیده ام
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
متن آهنگ امیر لشکر من عباس برادر من مجید فیروزی
───┤⚡🎵📥🎵⚡├───
میکشه عشقش زبونه یه مادری هی میخونه ✦✦
ای اهل عالم بدونید پسر من پهلوونه ✦✦
اون خوشگل و مه جبینه چه با وقار و متینه ✦✦
واسه من همین بسه که یل ام البنینه✦✦
عباس من آرزوشه که نوکر حسین باشه ✦✦
دل به حسین بسپاره و با غمش افسرده باشه ✦✦
اون کریم و مهربونه دو ابروهاشم کمونه ✦✦
رفته که آب بیاره داداشی تشنه نمونه ✦✦
امیر لشکر من عباس من برادر✦✦
بودی تو یاور من ای غم گسارم✦✦
عمود خیمه هایی امید بچه هایی ✦✦
باب الحوائج هستی پناهِ مایی ✦✦
عشق حسین و زهرا جانم ابوفاضل ✦✦
یا سیدی مولا جانم ابوفاضل ✦✦
بی تو غمگسارم ای شمع شام تارم✦✦
بی تو عزیز حیدر، یاری ندارم ✦✦
برخیز و یاورم باش پشت و پناه من باش ✦✦
ای میر لشکر من سردار لشکر ✦✦
ای یادگار حیدر خیز و علم به پا کن ✦✦
دادی تو وعده ی آب به وعده ات وفا کن ✦✦
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
التماس دعا دارم شعبانپور
متن نوحه ی یه باغ بون ازعباس مفتاح
يه باغبون خسته دل باغي پر از آلاله داشت
گُل هاي كوچيك و بزرگ شش ماه و سه ساله داشت
وقتي به باغش سر ميزد ديگه غم و ماتم نداشت
با بودن يك باغ گُل چيزي تو عالم كم نداشت
ای آبروی عالمین هستی تو مولا یا حسین(ع)
اما يه روزي ناگهون قصد سفر كرد باغبون
همراه گُل ها قُنچه ها پا زد به جاي بي نشون
ميرفت و رو دوش خود كوهي ز درد و غم كشيد
تا كه يكي از روزا به دشت كربلا رسيد
ای آبروی عالمین هستی تو مولا یا حسین(ع)
يه مشت حسود كينه دل ميخواست آواره باشه
تو صحراي كربلا بي كس و بيچاره باشه
تو اون ديار بي كسي كه غافله بار رو گشود
بين گُلاي باغبون يه قُنچه اي شش ماهه بود
ای آبروی عالمین هستی تو مولا یا حسین(ع)
باغبون كربُ و بلا قُنچه رو خيلي دوست ميداشت
هميشه قُنچه گُل رو به روي سينش ميگذاشت
از بس كه تشنه شده بود شبنم اشك رو ميمكيد
از سوز گرما و عطش جايي رو چشماش نميديد
ای آبروی عالمین هستی تو مولا یا حسین(ع)
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
التماس دعا دارم شعبانپور
متن مداحی مازیار قشقایی وای وای وای از دلبر مو
—–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
وای وای وای از دلبرِ مو…!! ♪♩
وای وای وای از دلبر مو
وای وای ای سی ککی بی سَر مو ♪♩
وای وای ای سی ککی بی سر مو!!
خدا کنه که نبره شمر رو سر ککام ♪♩
خدا کنه که نبره شمر رو سر ککام!
او سر مه داره علی رخ دلبر ککام ♪♩
چه بلاها کشیمه از جور کوفیان!
ز پهلوی مادرم تا ظلم شامیان ♪♩
ز پهلوی مادرم تا ظلم شامیان
وای وای وای از دلبر مو ♪♩
وای وای وای از دلبر مو
وای وای ای ککی بی سر مو ♪♩
وای وای ای ککی بی سر مو
وسی علی ناله زنم یا سی ککا حُسین ♪♩
وسی علی ناله زنم یا سی ککا حسین!!
وسی طفلل سوا صد گرگ ومن کمین ♪♩
خدا کنه که نبینه نیزه سر ککام
او سه ساله ی حرم رخ دلبر ککام! ♪♩
او سه ساله ی حَرم رخ دلبر ککام
خدا صدای خوندن قرآن زنیزیه ♪♩
خدا صدای خوندن قرآن زنیزیه
صدا صدای ککایه سی اهل خیمه یه ♪♩
صدا صدای ککایه سی اهل خیمه یه
وای وای وای از دلبر مو ♪♩
وای وای وای از دلبر مو
وای وای ای ککی بی سر مو!! ♪♩
وای وای ای ککی بی سر مو
تکون نیه نیزه دار نیزه و روبرو!!! ♪♩
تکون نیه نیزه دار نیزه و روبرو
داغ حرم تازه مکن مهدی بیو بیو ♪♩
خدا کنه که نبره شمر رو سر ککام
خدا کنه که نبره شمر رو سر ککام ♪♩
مو سر کردار علی رخ دلبر ککام
چه بلاها کشیمه از جور کوفیان ♪♩
ز پهلوی مادرم تا ظلم شامیان!!
ز پهلوی مادرم تا ظلم شامیان ♪♩
وای وای وای از دلبر مو!!
وای وای وای از دلبر مو ♪♩
وای وای ای ککی بی سر مو
وای وای ای ککی بی سر مو!! ♪♩
#نوحه_وای_وای_
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
التماس دعا دارم شعبانپور
8. بیان داستان.mp3
2.21M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_هفتم
#بیان_داستان
گفت توخونه با خانومم حرفم شد ، نزاع بالا گرفت ، خیلی ناراحت شدم ، عصبانی شدم ، محکم سیلی زدم تو صورت خانومم ، از خونه زدم بیرون ، خجالت میکشیدم تو خونه بمونم !
از خونه اومدم بیرون ، پشیمان شدم ، چرا من این کارو کردم ؟ چرا من سیلی زدم به خانومم ، اومدم پیش یکی از رفقا گفتم فلانی من امروز یه اشتباهی کردم ، عصبانی شدم سیلی زدم به خانومم ! الان دیگه خجالت میکشم ، روم نمیشه برگردم تو خونه ، چیکار کنم ؟
گفت یه جعبه شیرینی بگیر ، یه دسته گل بگیر، برو خونه از خانومت عذرخواهی کن از دلش بیرون بیار ، شیرینی گرفتم ، گل گرفتم ، اومدم درِ خونه در زدم ، هر دفعه خانومم میومد درو باز میکرد ، اما این بار دخترِ کوچولوم اومد ، تا نگاه به من کرد ، سرشو پائین انداخت رفت داخل خونه ...!
اومدم با شرمندگی یکی یکی اتاقهارو نگاه کردم ، دیدم خانومم نیست ، دیدم تو اون اتاق عقبی یه گوشه ای نشسته زانواشو تو بغل گرفته ، سرشو رو زانوش گذاشته ، نشستم جلوش ، شیرینی رو گذاشتم ، گل رو گذاشتم ، گفتم خانوم ببخشید، اشتباه کردم عصبانی شدم ، دستِ خودم نبود سیلی به شما زدم عدرخواهی میکنم
دیدم سرشو بلند کرد ، همینطورکه آهسته آهسته اشک میریخت گفت: شوهرم عیبی نداره ، اتفاقی که افتاده ، اما یه خواهشی ازت دارم ، این بار اگه خواستی بزنی ، جلو دخترم نزن ! از موقعی که سیلی به من زدی این دختر خرد سالم ، دستشو رو صورتم گذاشت ...
اِاای ی ی زینب زینب زینب ...
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
1_5830789334.mp3
3.87M
اومدم زیارتت با گریه با زاری
تو هنوزم وسط بازاری😭
#تک
#حضرت_رقیه
🎤#محمد_حسین_حدادیان
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🏴
#نوحه_زیبای_واحد_سنگین_امام_حسن_(ع)
گردو غبار غصه ها خیمه زده به سینه ام
من زائر قبر غریب و خاکیِ مدینه ام
کاشکی مزار من مثِ مزار تو خاکی باشه
اگه که عشقت نباشه میخوام که دنیانباشه
دل بیقراره ٬ ز سوز داغت
دل و سوزونده ٬ آتیش آهت
حسن غریبه (۴)
فدای اون زائر تو زائرِ بی قرار تو
مهدیِ صاحب الزمان نشسته در جوارتو
غم تو و بی قراری یه دلِ پر غصه داری
برات بمیرم آقا جون حرم و خادم نداری
این دل زارم ٬ داره بهونه
ازغربت تو ٬ داره می خونه
حسن غریبه
دیدی که مادرت آقا از مرتضی رو میگرفت
وقتی بابات علی نبوددستش بپهلو میگرفت
مادرتو چشم توبست وقتی که ازپابنشست
میون کوچه یاحسن دیدی توگوشواره شکست
آتیش خونه ٬ شد قاتل تو
چه کرد زمونه ٬ خون شددل تو
حسن غریبه
مگه امام مجتبی کریم و با وفا نبود
اما کسی مطیع او ز یار آشنا نبود
کسی غریب تر از حسن عزیز زهرا ندیده
توی خونه هیچ کسی رو اینقده تنها ندیده
ازاین زمونه ٬ دیگه بریده
موسم رفتن ٬ دیگه رسیده
حسن غریبه
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
# نوحه واحدوسنگین امام حسن (ع)
ای پناه دلم تویی خدای کرم
نمیشه باورم نداری تو یک حرم
آرزومه ، که آخرش فدات بشم
آرزومه ، خادم اون سرات بشم
از تَهِ دل ، میگم امام مجتبی
آرزومه ، خاکِ پا زائرات بشم
امام حسن ، کریم آلِ فاطمه
برای غربتت ، همیشه من می سوزم
به شبهای بقیع ، چشمامو من میدوزم
غریب تویی ، نه خادمی نه سایبون
غریب تویی ، نه دلبری نه همزبون
غربت تو ، زبون زده پیش همه
غریب تویی ، شد همسرت قاتلتون
امام حسن ، کریم آل فاطمه
حالا این بند آخر از زبون خود امام حسن👇👇
آرزومه دیگه ، به پیش مادر بِرم
یاد کوچه ی تنگ ، نمی ره از خاطرم
واویلتا ، تو کوچه راهمونو بست
واویلتا ، خاک روی چادرش نشست
مادرمو ، یجوری زد اون بی حیا
واویلتا ، دو گوشوارش با هم شکست
امام حسن ، کریم آل فاطمه
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
روضه کامل
🕊﷽🕊
✨برحسن سبط مصطفی صلوات
✨به گل باغ مرتضی صلوات
✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق
✨به گل روی مجتبی صلوات
(دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج)
💥💥#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع
🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع
🌾شبها که در بقیع را میبندند
🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع
⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع....
کنار اون قبری که بی شمع و چراغه...
زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه....
رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند .....
فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه....
↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه...
🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔹زائر آن شکسته سینه باشم
🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم
🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم
🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ...
آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا....
آی غریب نوازا....
⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون.....
🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،،
اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت....
صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،،
صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد...
💥#آخ_میون_همه_دلها...
💥#امون_از_دل_زینب....
چه خون شد دل زینب
⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که...
تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی....
الهی نبینی داغ برادرُ...
الهی نبینی اونچه که زینب دید...
(اومد کنار بستر برادر....
شروع کرد گریه کردن)
زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه...
امان امان..
صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن...
یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا..
آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر)
آخ بیاید حسنم داره جون می ده...
(الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)
⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله میکنند ....
امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن...
⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه....
صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،،
شاید گقته باشه...
داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم....
دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم....
داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم...
یه وقت صدا زد حسین جان داداش....
گریه نکن داداش....
گریه نکن حسین جان..
💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه...
⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،،
الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند...
همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،،
اما حسین جان
💥#لایوم_کیومک_یااباعبدالله💥
حسین جان روزی میاد روز عاشورا....
دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان...
داداش لب تشنه شهیدت می کنند...
سر تو بالای نی میبرن....
امان امان
⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب...
خواهر طشتی برام بیار خواهر..
میگن اینجا بیبی خوشحال شد ..
گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه...
حالش بهتر میشه...
اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر....
⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود
🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود
☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب....
دو تا طشت نشون زینب دادی...
یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن.....
یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن....
🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین
🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین
🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود
🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود
🔘از دو لبهای حسن خون میچکید
🔘خورد لبهای حسین چوب یزید
🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو
یا حســــــــین
⬇️هنگام نشر #صلوات حذف نشه لطفا⬇️
♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️
مداح اهلبیت،ع،شعبانپور:
سلام وعرض ادب خدمت اعضای محترم کانال
خواهران محترمی که می خواهند درگروه مداحی بانوان شرکت کنند به آیدی زیر مراجعه کرده و باویس خودشان رامعرفی کنند
خادم حاجیه شعبانپور👇👇
پیوی مدیر: @Haram75
🌹التماس دعا🌹
گروه مداحی فارسی👉
گروه مداحی ترکی 👉
فقط برای بانوان👉
فقط باویس خودتون رو در پیوی معرفی کنید
باتشکر شعبانپور👉
درایتا👉
خواهش می کنم خواهران محترم فقط باویس خودتونو معرفی کنیدگروه ترکی یا فارسی👇👇👇👇
گروه ترکی👉
گروه فارسی👉
گروه احکام👉👉
گروه مداحی (مجمع الذاکرین
─┅─⊱✤ ⃟ن ⃟ ✤⊰─┅
https://eitaa.com/joinchat/3464298690C2efb4a55b4
با مدیریت:شعبانپور ↶
@Haram75
─┅⊱✤✤✤⊰┅─
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#شهادت
#هفتم_صفر
#مسمط_مربع
سِرِّ توحید نهان است در ایمانِ حسن
معرفت رنگ گرفته است از عرفانِ حسن
خاکِ سلمان همه هستند مسلمان حسن
پس بگوئید به ما ساکنِ ایران حسن
زیر چتر حسنی پیر نخواهم گردید
قدرِ یک لحظه زمینگیر نخواهم گردید
هرگز از عشق حسن سیر نخواهم گردید
تا خود حشر منم دست به دامان حسن
عطر او پخش که شد باد ، وصالش را دید
حُسن زیباییِ مخلوق ، مثالش را دید
آن که در صبح ازل نورِ جمالش را دید
از همان روزِ نخستین شده خواهان حسن
روضه خواندیم که این دیده ی تر ثبت شود
گریه کردیم که این هفت صفر ثبت شود
نام من در دل تاریخ اگر ثبت شود
بنویسید مرا بی سر و سامان حسن
رنگ پیراهن سرسبزِ دیارم حسنی ست
پرچم یَشمیِ خوش نقش و نگارم حسنی ست
نه فقط من..،همه ی ایل و تبارم حسنی ست
بوده جدَّم یکی از پیرغلامانِ حسن
ذکر پر برکت او تذکره ی ما شده است
با عنایات حسن رزق ، مهیا شده است
این شعارِ همهی ما ، حسنیها ، شده است:
" تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن"
خاک خشکیم که لبتشنهی جامی بودیم
کوه رنجیم که سرگرم سلامی بودیم
کاش..،ای کاش که ما مردِ جذامی بودیم
می نشستیم سر سفره ی احسان حسن
من از آن روز که در بند شدم ، خوشحالم
فقط از دوری معشوق خودم مینالم
پوزه بر خاک قدمگاهِ حسن میمالم
بلکه سهمم بشود تکه ای از نانِ حسن
عاقبت گردِ خوشی بر سرِ غم می ریزد
از دل صحن حسن نوحه و دم می ریزد
هنرِ فرشچیان پای حرم می ریزد
حک شود شعرِ حِسان سردرِ ایوان حسن
روضهتر از غم آقای کریمان ،غم نیست
وای بر زخمیِ غربت که بر آن مرهم نیست
مادریتر ز حسن در همه ی عالم نیست
تو نگو حضرت صدّیقه..،بگو جانِ حسن!
آه! اربابِ کرم خیره به مسمارِ در است
از مصیبات حسن ، خونِ خدا خونجگر است
سخت تر از غم گودال ، غم آن گذر است
گریهکُنهای حسیناند پریشان حسن
کوچهای تنگ برای غم او بانی بود
قاتلش آنچه که میدانم و میدانی بود
بدتر از زهرِ هلاهِل..،زدنِ ثانی بود
داغ ناموس گرفتهاست گریبان حسن
سیلی محکمِ آن پست که بر حَورا خورد
من بمیرم! حسن از دیدنِ آن، بد جا خورد
پیش چشمان پسر ، چادر مادر پا خورد
تا ابد خشک نشد دیده ی گریان حسن
#بردیا_محمدی🏴🏴🏴🦋🦋کمالی
امام رضا(ع)
ای طبیب دردمندان یا رضا
ای حریمت باب احسان یارضا
یا غریب الغربا غریب طوس ابالحسن
ضامن آهو رضا شمس الشموس ابالحسن
یه نگاه کن به منِ زار و پریشون آقا جون
تا کنی درد منِ عاشق ددرمون آقا جون
یا امام رضا دلم کرده هوای حَرَمِت
به بهشت هم نمیدَم حال و هوای حرمت
اون که آروم میکنه قلب من یادِ توئه
چشم عالم همه بر پنجره فولاد توئه
ذکر من دعای من سعی من صفای من
حرم و گنبد تو کعبه و کربلای من
فخرم اینه توی این دنیا شدم گدای تو
من دلم میخواد بشم خادم زائرای تو
💓💓#ترکی
دیل آچاندان اولموشام عشقیوه مبتلا رضا
دیلیمون ازبریسن هِی دیورم رضا رضا
مرغ روحیم پر آچوب گنبد و گل دسته لره
سن طبیبانه آقا ایله نظر خسته لره
یایلوب دهره سنون جود و عطا و کرمون
ناز ائدر جنّته ده صحن و سرا و حرمون
قاپوین سائلیَم حاجتیمی ایله روا
لطف ائله یاز آدیما تذکرۀ کرب و بلا
سنی الله بیزیچون جانیله جانان یارادوب
حرم و گنبدیوی قبلۀ ایران یارادوب
دعوت ایله آقا جان محضریوه طوسه گلیم
یوز قویوم ضریحیوه عشقیله پابوسه گلیم
صلوات خاصه امام حسن مجتبی(ع) 🖤
🌺 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بْنِ سَیِّدِالنَّبِیِّینَ و َوَصِیِّ أَمِیرِالمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ رَسُولِ الله
🌺 السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّیَنَ،أَشْهَدُ أَنَّکَ یابْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ أَمِینُ الله وَابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ مَظْلُوماًوَمَضْیَت شَهِیداً،
🌺 وَ أَشْهَدُأَنَّکَ الإمام الزَّکِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.