🌕🌑 روضه ورود کاروان به مدینه و روضه امام سجاد ع
#روضه_ورود_به_مدینه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خیلی این آقا غریبِ ... از غربت این آقا همین بس ، 35 سال گریه می کرد ... براش غذا می آوردم میزاشت کنار ، گریه می کرد ... آب براش می آوردن میزاشت کنار ، گریه می کرد ... هی می گفتن آقا ، چرا انقدر گریه می کنی؟ ناله ش بلند میشد ، می گفت خودم دیدم ... بابام گرسنه بود ، تشنه بود ...
همچین که برگشتن مدینه ( خیلی جانسوزِ این روضه ) همچنین که از کربلا برگشتن مدینه وقتی بشیر اومد خبر آورد برا اهلِ مدینه ، دسته دسته مردم میومدن بیرون از مدینه میگفتن آقا چطوری شد باباتون رو کشتن ؟ ... فقط یه جمله جواب می داد ( به امام حسین ، ساعت ها باید برا این جمله گریه کنی ) میگفت فقط همینُ براتون بگم حیوانات هم کربلا آب خوردن .... میفرمود أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا ... من فرزندِ اون آقایی ام که با قتلِ صبر کشتنش ... (یعنی چی آقا ) یعنی یواش یواش کشتنش ... یعنی اول با نیزه زدن ... بعد با شمشیر زدن .... تازه سنگ میزدن ... سنگاشون که تموم شد ریختن تو گودال ...
ته گودال پیکر اُفتاده
توی گودال مادر افتاده
خواهر افتاده ، یک سر افتاده ...
نالۀ واعطشا بر جگرش می افتاد
آب میدید به یادِ قمرش می افتاد
بی سبب نیست که از جملۀ بَکّائون است
اشک از گوشۀ چشمانِ ترش می افتاد
شیرخواره بغل تازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد
با دلی خون شده میگفت که الشام الشام
تا به بازار مدینه گذرش می افتاد
جلوی پای سکینه دم دروازۀ شهر
از رویِ نیزه علمدار سرش می افتاد
میشکست آینۀ صبر و غرورش را زجر
تا به جانِ اُسرا با کمرش می افتاد
روضۀ گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد
گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ
خنجرِ کُند و گلویِ پدرش می افتاد ....
شاعر : رضا قربانی
*تا می دید گوسفندی رو دارن سر میبرن ، سریع میومد به قصاب میگفت ببینم آب بهش دادید یا نه ؟ عرضه میداشت آقا ما مسلمانیم ، خودِ شما به ما یاد دادید آب بدیم به قربانی قبل از ذبح شدن ... آقا می نشست گریه میکرد ... میگفت بیا برات تعریف کنم ... یه عده به ظاهر مسلمون کربلا بابایِ منو .... آب بهش ندادن ... آی حسین .... *
گریه بر کشتۀ عریان خوب است
گریه بر آن لبُ دندان خوب است
گریه خوب است که هر شب باشد
گریه بر چادر زینب باشد
*یه چیزی همیشه آقا رو خیلی اذیت میکرد ، تا نگاه به دستاش می کرد ، هی می گفت با همین دستا خاکش کردم ... با همین دستا بود بوریا آوردم ... با همین دستا بود بابام رو تو قبر گذاشتم ...*
حسین ......
. ادامه👇👇👇
ص
🌑🌕روضه ورود کاروان به مدینه
استادپناهیان
وقتی کاروان برگشت به سمت مدینه، یزید از بس نابود شده بود در اثر فشاری که به اهل بیت آورده بود، گفت دیگه این کاروانُ اذیت نکنید.
به ساربان گفت دیگه اذیت نکنید با احترام ببرید. می خواست دیگه اینجوری برا خودش آبرو درست بکنه. که ما به اهل بیت احترام گذاشتیم.
چقدر بچه های حسین مقاومت کردن تا کار به اینجا رسید. چقدر زجر کشیدن تا کار به اینجا رسید.
خب این کاروان رو آوردن، خسته، کوفته، بی حسین. زینب می خواد برسه، وارد شهر مدینه بشه. نزدیکی های شهر مدینه اطراق کردن، خیمه زدن.
دیگه فردا روز بشه وارد مدینه بشن. مردم به استقبال می خوان بیان. حالا زینب چه دلی داره؟ تو بگو؟ به خدا مرگبارترین لحظه ها اونجاست.
از همون جا زینب مریض شد. کربلا مریض نشد. شام مریض نشد. برگرده خانه ی خالی حسینشو ببینه. می دونید یعنی چی؟
دیگه می تونه بدون حسین مدینه رو تحمل کنه زینب؟ بغض گلوگیر نمیاد؟ خفه کنه زینبُ؟! مریض شد. یک سال و خورده ای بیشتر دوام نیاورد.
اطباء می گفتن چیزیش نیست این خانم.
حالا زینبی که تو این حال و هواست، برگشت به خانمای کاروان گفت، کسی از طلاجات و دارایی ها چیزی پیشش مونده بیاره؟از غارت حفظ شده باشه؟ آوردن همه رو تو دستمال کوچیکی ریختن آخرین دارایی هاشونُ. خانم اینا رو برای چی می خوای.اینا رو بدید ساربان ازش تشکر کنید ما رو تازیانه نزد. (بحار الانوار ج۴۷ ص۱۹۷)
زینب. فکر همه هستی. گرفتی مطلبو؟ زینب شرمنده شما هم باقی نمی مونه.
از شرمندگی شما هم درمیاد. حالا تو روز قیامت بگو خانم اصلا حرفشُ نزن من کاری نکردم. نه.
من یه دعای خصوصی دارم با صدای بلند بگم اشکالی نداره؟ خدایا اجر عزاداریای ما رو روز قیامت از دست زینب به ما بده.
یه چیز دیگس. اسم عزادارا رو کی می نویسه؟ اباالفضل العباس. اسم روضه خونارو. یکی از علمای بزرگ به من گفتن.
یکی از مراجع فعلی. اجرُ کی می ده؟ زینب. داستان رسول ترک که شنیدی کتابشو اینا رو خوندی بچه ها کار کردن؟ قبل از انقلاب از دنیا رفت.
گریه کن مشتی حسین. اولش اوضاش خراب بود. از هیئت بیرونش کردن. دلش گرفت. حالا دیگه شاید شب جمعس اونم باید از جلسه ی ما بهره ای ببره بذارید بگم داستانشو.
بیرونش کردن گفتن بابا این عرق خوره، این به درد نمی خوره اینا. حرفی نزد رفت. بعد فرداش رئیس هیئت رفت خونش گفت آقا رسول غلط کردم تو بیا هیئت.
گفت برای چی؟ گفت تو بیا هیئت. فقط می بوسیدش آقا رسول ببخشید. بیا هیئت. اگه خواستی بیای هیئت ما، قدمت روی چشم. باید بگی. باید بگی.
پس اون چه برخوردی بود دیشب داشتی؟ آقاجون من یه خوابی دیدم تو کاری نداشته باش. خوابَ رو نمی خواست تعریف کنه. گفت نه بگو. بگو نمیام وإلّا.
از دلم بیرون نمیاد.گفتش که آقا رسول دیشب خواب دیدم، خیمه ی اباعبدالله الحسین تو کربلا تنهاست. دشمن اونو محاصره کرده، میخوان برن به خیمه، یه سگی نمیگذاره.
اومدم جلو دیدم چهره ی سگ ببخشیدا، چهره ی توِ بدنش بدن سگ. می گن آقا رسول نشست گریه کرد، گفت پس بالاخره ما رو به عنوان سگ خودشون پذیرفتن. عوض شد.
گفت دیگه حسین پذیرفته، سگ حسین شراب نمی خوره. گذاشت کنار. رفت تو جلسه، گریه کن مشتی، میگن یه ماه رمضون، خاطراتی که نوشتن با مصاحبه همه رو درآورده.
گفت یه ماه رمضون، یه آقایی روحانی صحبت می کرده، ظهر تو بازار، مردم دیگه ناهار که نمی خوردن بعد از سخنرانی. بعد از نماز سخنرانی می شنیدن و برمی گشتن بازار.
صحبت می کرد از عذاب الهی صحبت کرد، ترس رفت بالا. میگن آقا رسول تو وسط جمعیت نشسته بود گریه می کرد.
یه دفه ای بلند شد گفت آقا ببخشید من می تونم یه سوال کنم؟ صحرای محشر که عذابش اینجوریه پس عباس کجاست؟ اباالفضل کجاست؟ می گه آقا مردم زدن زیر گریه.
ول کردن مردمُ شروع کرد با عباس. عباس تو تحمل می کنی منو با صورت تو صحرای محشر بکشن. میگن تا دو سه ساعت همینجوری شروع کرد حرف زدن، گریه کردن.
مردم گریه بکن. یه چیزی، یه آتیش پاره ای شده بود. یه کسی بهت می گم یه کسی می شنوی. می گن یه افسر طاغوتی با غرور و نمی دونم تکبر وایساده بوده کنار دستگاه های عزاداری، این ناراحت می شه. میگه من یه کاری می رم می کنم که این خورد بشه. بشکنمش. اشکشو در میارم برای حسین.
ناراحت می شده.نفس خدا بهش داده بوده. میگه می ره کنار. می گه آقا، آقای جناب مثلا افسر، درجه دار، هر چی . یه حرفی هست این مردم نمی فهمن. تو می فهمی می خوام به تو بگم .
می گن همینجور نگاه می کرده. بعد این شروع می کنه توضیح دادن، میگه توی میدان جنگ یه دونه سربازُ بکشن کسی بهش نگاه نمی کنه، اما یه دونه افسر زمین بخوره، همه هلهله می کنن.
عباس افسر حسین بود. میگن این کلاهشو زد زمین، نشست اینقدر گریه کرد.
بعد خودش میومد اینور گریه می کرد. می گفت عباس زدمش. یه آتیش پاره ای شده بود.
تشییع جنازش خیلی شلوغ بود،یه کسی نقل می کنه با یکی از رفقا رفتیمُ قم به خاک سپردیم. خیلی گریه
🌑🌕 متن روضه ورود کاروان به مدینه
#روضه_ورود_به_مدینه
ـ مرحوم کافی
تا مدینه نرفته باشی آتش نمی گیری. از کسی که مدینه رفته بپرسید. هر سال وقتی ما از مکه می آییم به سمت مدینه، نزدیک مدینه که می شویم به راننده اتوبوسها می گویم: بایستید. می گویند: چه کار داری؟ می گویم: صبر کنید. بیایید پایین چند دقیقه ای کارتان دارم. آنها هم می دانند وقتی می گویم: بیایید پایین خبری است. می آیند پایین می ایستند. می پرسند: حاج آقا! اینجا کجاست؟ می گویم: اینجا جایی است که یک روزی زن و بچه امام حسین(ع) ایستاده بودند. آنها از کربلا برگشته بودند. اینجا دروازه مدینه است. آی امان! امان!…
هر کس از مسافرت به وطنش می آید خوشحال می شود. اما زن و بچه امام حسین(ع) وقتی به مدینه رسیدند دلهایشان می تپید. تا چشمهایشان به در و دیوار مدینه افتاد نمی دانی چه حالی شدند؟ مدینه! ما با مردها و جوانها رفتیم اما حالا فقط یک عده زن و بچه آمده ایم. امام سجاد(ع) سراغ بشیر را گرفت، بشیر آمد. آقا صدا زد: بشیر! بابایت شاعر بود آیا تو هم بهره ای از شعر داری یا نه؟ گفت: بله آقا بی بهره نیستم. فرمود: دلم می خواهد بروی در شهر مدینه آمدن ما را به مردم خبر بدهی. گفت: چشم آقا. سوار بر اسب شد یک پرچم سیاه به دستش گرفت. و در شهر مدینه می چرخاند. این کار در میان عرب علامت آشوب است.
یا أهل یثرب لا مُقام لکم بها؛ آی مردم مدینه! دیگر مدینه نمانید. مردم دویدند، گفتند: بشیر ! مگر چه خبر است؟ چرا میان مردم وحشت می اندازی؟ گفت: یک خبر مهمی دارم. مردم به حرم رسول الله آمدند. بشیر بالای منبر رفت و ندا داد. مردم! دیگر مدینه نمانید. ای مردم! قُتِلَ الحسین(ع)؛ مردم! حسین را کشتند.مردم از حرم پیغمبر (ص) بیرون ریختند. این قسمت را جایی ننوشته، من می گویم. من خیال می کنم وقتی مردم از حرم پیغمبر(ص) بیرون رفتند هی به هم می گفتند: فلانی مواظب باشید خبر به محله بنی هاشم نرسد. آی حسین! حسین!…
التماس دعا صحت
.
آذر صحت:
اگه همه رهام کنند، غمی ندارم
همه ردم کنند، امام رضا رو دارم *♫
تو باشی حالِ نوکرت که بد نمیشه
هیچ جایِ دنیا برایِ من مشهد نمیشه.. *♫
من هر دفعه؛ یه کوله بار غَم میارم
تو صحنِ جامعه چقدر خاطره دارم *♫
صحن تو از جنت حق برتره یا سلطان
هر کی میاد دعوتیه مادر یا سلطان *♫
من چی بگم وقتی امامم میگه یا سلطان!!
زیارتت از کربلا بِهتره یا سلطان *♫
مددی سلطان مددی سلطان…
{ با صدای سید رضا نریمانی }
همه یه بارم حداقل مشهد رو دیدن *♫
مزه یِ آب سقا خونتو چشیدن
وقتی که خسته میشَم از تموم دنیا *♫
اگه نیام پیش تو دل میمیره آقا!
هر جوری که باشه؛ خودم رو میرسونم *♫
یاد یه شعر میفتمو برات میخونم..
آمدم ای شاه !! پناهم بده یا سلطان *♫
خط امانی زِ گناهم بده یا سلطان
لایق وصلِ تو که من نیستم یا سلطان *♫

اذن به یک لحظه نگاهم بده یا سلطان
ای حرمت ملجإ درماندگان یا سلطان *♫
دور مران از در رو راهم بده یا سلطان…
مددی سلطان مددی سلطان!! *♫
آمدم ای شاه پناهم بده یا سلطان
خط امانی ز گناهم بده یا سلطان *♫
ای حرمت ملجا درماندگان یا سلطان…
دور مران از در رو راهم بده یا سلطان *♫
مددی سلطان، مددی سلطان
غبطه ملائک میخورن به کفتراتون! *♫
نور میگیره خورشید؛ از اون گنبد طلاتون
پالتوی خادمات توشون پر و قشنگه.. *♫
تا چشم من کار میکنه؛ صحنِ تو سنگه
خادمات هر چی پیر بشن، بازم جوونن *♫
جارو کشات با هم دیگه سرود میخونن
مناجاتای پشت پنجره ی فولاد *♫
اون میگه: هر چی دارم این آقا به من داد!
ذکرِ دلم شد؛ علی موسی الرضا یا سلطان… *♫
ای تو به هر درد و غم، من دوا یا سلطان
ای پسر حیدر و یابن الزهرا یا سلطان *♫
لحظه یِ آخرم کنارم بیا یا سلطان
مددی سلطان مددی سلطان…… *♫
—–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–
❣﷽
⚫️#دفتری_حسن ع 2
🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات
🍁 براختر دوم امامت صلوات
🍁خواهیکهخداوندبخشدهمهعصیانتورا
🍁بفرستبرغریبمدینهامامحسنمجتبیصلوات
✅(#دعای_فرج)
❣#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌹من گدایم من گدایم یا حسن
🌹من گدای بینوایم یا حسن
🌹تو گل زهرائی ومن خار توام
🌹عشق تو داده بهایم یا حسن
🌹مبتلای درد هجران توام
🌹من مریضم ده شفایم یاحسن
🌹توطبیب قلب هردل خستهای
🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن
🌷آقا جان...
🌹بر ندارم دست از دامان تو
🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن
🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن
🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن
🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را
🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن
✳️نقل میکنند عربی بود تو مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...میگفت السلام علیک یا غریب الغربا...
یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد..
شروع کرد گریه کردن..
گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع..
آقا از مدینه بهت سلام میدادم...
میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا..
میگفتن امام رضا غریبه..
غریب الغرباست..
آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت ..
(ان شاالله خدا قسمت وروزیت بکنه..)
آقا حالا که اومدم زیارتت..
میبینم، صحن و سرا داری..
گنبد طلا داری..
آقا جان ضریح داری...
این همه زائر داری..
زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند..
⚫️شروع کرد ناله زدن..
گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه...
چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن...
🎋(رحمت خدا به این گریه ها..)
🎋(رحمت خدا به این ناله ها...)
🥀الهی بری مدینه..
الهی قسمت و روزیت بشه مدینه...
اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه..
اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه..
قربان غربت ائمه بقیع..
⏹قربون غربت امام حسن ع..
چقدر مظلومه...چقدر غریبه..
الهی هیچ کس غریب نباشه...
من بمیرم برا اون آقایی که تو خونشم غریب بود محرم نداشت....
✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند..
✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه
💫(امان از غربت امام حسن ع)
خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند..
همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره...
اما چه کردند با عزیز دل زهرا..
چه کردند با میوه قلب رسول الله ص
⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا...
یه لحظه دلتو ببرم مدینه...
(کدوم لحظه رو یاد کنم)
🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن..
چه صحنه ای دید..
شروع کرد ناله زدن..
(دشتی)
◼️برای تو دلم دارد بهانه
◼️گرفت از آه من آتش زبانه
◼️به زیرلبحسیناینگونه میگفت
◼️الهی دفن می گشتی شبانه
🔆صدا زد داداش..
دیگه به خودم عطر نمیزنم..
دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم...
آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم..
🔲امان از دل حسین ع..،2
اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرودارا..
دلتو یه لحظه ببرم کربلا..
(چی میخام بگم..)
میخام بگم..
اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد...
(اما دلت کربلاست..)
تو کربلا هم ناله زد...
لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه..
آخ نشست کنار بدن ابالفضل..
صدا زد..
💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»"
💔کمرم شکست داداش..
⬆️ (اوج) ⬅️داداش..امیدم نا امید شد..
داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره..
پاشو رباب منتظره..
پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره......
🍂تو مثل جون عزیزی
🍂اگر که برنخیزی
🍂رقیه ام رو میبره
🍂عدو برا کنیزی
🌟اَخا اَخا اباالفضل 4
🍂خیمه ها میشه غارت
🍂زن ها میرن اسارت
🍂میشه به پیش چشمات
🍂به زینبت جسارت
🌟اَخا اَخا اباالفضل 4
💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. #یاحسین..
👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇
Emam Hasan Bi Harame Emam Hosein Bi Kafane.mp3
9.59M
امام حسن بی حرمه امام حسین بی کفنه بی کفنه بی کفنه ♬!
زد غربت آقام حسن بر این دلامون شراره ♬!
حسن کنار جدشه اما ضریحی نداره ♬!
شب روی تربت خاکیش صاحب زمان سر میزاره ♬!
از پادشاه مدینه اشکای حسرت میباره ♬!
ضربالمثل در کرمه در کرمه ♬!
امام حسین بی کفنه بی کفنه ♬!
امام حسن بی حرمه امام حسین بی کفنه بی کفنه بی کفنه ♬!
ای وای که حسن با غربتش دلارو از جا میکنه ♬!
اون طربت بی سایبون آتیش به دلها میزنه ♬!
با ناله میگه فاطمه حسن که نور دلمه ♬!
دین نداره اون کسی که با سپت اکبر دشمنه ♬!
اما غریب تو وطنه تو وطنه ♬!
آقام امام حسن بی حرمه امام حسین بی کفنه بی کفنه بی کفنه ♬!
این حسن و حسین دوتا دست گلای کثرند ♬!
هر شعیه باید بدونه هر دو عزیز مادرند ♬!

همیشه گریونه حسن اون شه بار جگرن ♬!
همیشه دل خونه حسین اون تشنه کام بی سرند ♬!
روی زمین اون بدنه اون بدن اون بدن ♬!
امام حسین بی کفنه ♬!
آقام امام حسن بی حرمه امام حسین بی کفنه بی کفنه بی کفنه ♬!
امام حسن میگفت حسین گریه نکن داداش برام ♬!
یه لحظه از کربلای تو نمیشه مصیبتام ♬!
من برای تو یا حسین همیشه خون باره چشام ♬!
من برای تو یا حسین همیشه خون باره چشام ♬!
این لحظه آخر داداش ولی یه چیز از تو میخام ♬!
دلواپسین به قاسم به قاسم به قاسمه ♬!
امام حسین بی کفنه ♬!
امام حسن بی حرمه امام حسین بی کفنه بی کفنه بی کفنه ♬!
#نوحه_امام_حسن
https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
43.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💎 تمرین #صدای_فارنجیل
🎙استاد عبدالرحیم ایزدی
🔻 آکادمی صداسازی نفس، علمی ترین کانال صداسازی در ایتا🔥
#صدا_سازی
#سُلفژ
#آکادمی_نفس
🎙 @sedasazi_nafas
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
روضه شهادت
پیامبر وامام حسن مجتبی علیه السلام اَ
للّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
جانم فدای آن بنایی که نداری
قربان آن گلدسته هایی که نداری
هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از
دلتنگی گنبد طلایی ...که نداری
باب الرضا رفتم نشستم گریه کردم
بعضی ها خیلی با معرفت هستند، هر وقت میرن حرم امام رضا،روز اول فقط برا امام حسن مجتبی گریه می کنند
باب الرضا رفتم نشستم گریه کردم
با یاد باب المجتبایی ...که نداری
قالیچه ارثیه مادر بزرگم
نذر تو و صحن و سرایی ...که نداری
من هر شب جمعه سلامی می دهم به
شش گوشه ی کرببلایی ...که نداری
ما سینه زنهایت حسن کم گفته ایم آه
در مجلس دارُ البُکایی ...که نداری
دو ماه برا امام حسین گریه می کنی،دو ماه برا حسین به سر و سینه می زنی، یه امروز اومدی برا این آقا گریه کنی، یه امروز اومدی برا این آقا ناله بزنی، طول سال هم میگی :حسین! فقط یه روز تو سال اومدی بگی:حسن!.
همچین که حسن و حسین شروع کردن با هم کشتی بگیرن، پیغمبر نسشته،امیرالمؤمنین هم نشسته، بی بی دو عالم هم نشسته، همه دارن یه حرفی میزنن،اما دیدن پیغبر هی دارن میگن:جانم حسن! بی بی دوعالم سئوال کرد:بابا جان! حسین کوچیکتر از حسنِِ ،اگرم بخوای تشویق کنی، باید حسین رو تشویق کنی، چرا هی دارید میگی: جانم حسن! پیغمبر صدا زد:دخترم مگه نمی شنوی؟ همه ی عالم دارن میگن:حسین.. من دیدم کسی نمیگه:حسن! خیلی پسرم غریب ِ...فرمود: هر کسی به اندازه ی بال مگسی برا حسنم گریه کنه، فردای قیامت که همه چشما گریانِ، چشمی که برا حسنم اشک ریخته باشه،گریان نمیشه
دردی که داری در خودت میریزی آقا
دردش رو به هیچ کسی نمیگه آقا، تا حالا دیده بودی کسی تو خونه ی خودش هم غریب باشه؟تا حالا دیده بودی کسی بین زن و بچه اش هم غریب باشه؟
دردی که داری در خودت میریزی آقا
حق می دهم درد آشنایی ...که نداری
دیدن یکی داره در خونه رو میزنه، بی بی دو عالم اومد پشت در، هر وقت در این خونه رو میزنن بی بی میاد در و باز میکنه،بی بی میشه امروزم ما اومدیم برا حسنت گریه کنیم،تو بیایی در و به رومون باز کنی؟تا در و باز کرد دید مرد عربی ِ، بهش فرمود: چی می خوای؟ گفت: اومدم پیغمبر رو زیارت کنم، گفت: مگه نمیدونی بابام مریضِِ، تو بستر افتاده، اجازه نمیده کسی بیاد عیادتش. رفت دوباره در زد، برا بار دوم بی بی همون جواب رو بهش دادن،بار سوم که در زد،پیغبر فرمود: دخترم،کیه داره در میزنه؟ گفت:بابا نمیدونم، یه مرد عربیِ،میخواد شما رو ببینه، تا این حرف رو زد، پیغمبر صدا زد: دخترم بخدا، برادرم عزرائیلِ.پیغمبر میخواد به فاطمه اش بگه: ببین،عزرائیلم میخواد بیاد داخل باید از تو اجازه بگیره.... اما من یه عده رو سراغ دارم اجازه که نگرفتن که هیچ تازه هیزم آوردن، اول در خونه رو آتیش زدن، هی داد میزدن میگفتن: علی بیا بیرون
ساعات بعد از داغ پیغمبر شروع شد
با رفتنش صد قصه دیگر شروع شد
دلشوره هایش یک به یک معنا گرفت و
از آنچه می ترسید پیغمبر شروع شد
در وقت دفن مصطفی، تنها علی بود
javad_moghadam_arbab_kafan nadare_128.mp3
11.97M
ای شه تشنه لب عمر ما فداته
تموم غصه ی ما غم کربلاته
ارباب کفن نداره الهی بمیرم
خدایا قسمتم کن بی کفن بمیرم
کربلا کربلا اللهم الرزقنا(2)
بهشت تو اون دنیا نیست ایوون طلاته
تو سجده مهر نماز خاک کربلاته
یکی برای ارباب یکم آب بیاره
حسی داره می میره دیگه یار نداره
حسین داره می میره زیر سم اسبا
خداکنه رقیه باباشو نبینه
مادرت از تو گودال خواهرت تو خیمه
اومده توی گودال دخترت سکینه
زینب داره می بینه سرت بریدن
شکر خدا آقاجون بچه ها ندیدن
کمتر تو دست و پا زن جلو چشم زینب
بچه ها بی قراران امون از دل زینب
کربلا کربلا اللهم الرزقنا(2)
سر تو روی نیزه عاشقی همینه
چیکار کنه سکینه رقیه نبینه
داداش حسین نگاه کن خواهر ببینی
زینب و بچه هات می برن اسیری
#خدا_حافظ_اباصلت_و_فادار
#امام_رضا_شهادت_دلگویه_مازنی
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
خدا حافظ اباصلت وفادار
وقت جـداییه خـدانگـهدار
خدا یار غریبونه ابا صلت
پناه بی پناهونه اباصلت
چه سخته جان هداعن در غریبی
خـدا قسمت نکـنه بی نصیبی
اگر چه مه دلِ غصه زیاده
مـه آرزو بَـدیّنِ جــواده
مه چش را دره از راه مدینه
برسه مه پسر مَرهَم سینه
خدایا که بونه جواد برسه
مه جان که درشونه مه داد برسه
الهی که شه حاجت ره بَهیرم
شه جوادجانِ زِنّـی سـر بَمیرم
دعـا هاکـرده «مداح» یـا الهی
اَتـا روز بَمیریم امـام رضـایی.
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
.
#زمینه
#بازگشت_به_مدینه
#حضرت_ام_البنین
#سیدمهدی_میرداماد
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
گریه نکن هرچند ، دریایِ احساسی
حق داری زینب رو دیگه نمیشناسی
حق میدی که پیرم ، خیلی زمین گیرم
روزی هزار دفعه ، از غُصه می میرم
اُم البنین قمرامُ و کشتن
اُم البنین قمراتُ و کشتن
اُم البنین پسرامُ و کشتن
اُم البنین پسراتُ و کشتن
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
____
مادر نبودی که ، تنها شدم تنها
کشتن داداشم رو ، تشنه لبِ دریا
مادر نبودی که ، آب و صدا میزد
پیش چشایِ من ، هی دست و پا میزد
اُم البنین بی پر و بال رفتم
اُم البنین دیگه از حال رفتم
ام البنین هر جوری که میشد
از خیمه تا ته گودال رفتم ...
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
____
مادر نبودی که ، دیدم اسارت رو
غوغای غارت رو ، حد جسارت رو
مادر نبودی که ، صد مرتبه مُردَم
از کربلا تا شام ، خیلی زمین خوردم
اُم البنین اشکامون و دیدن
اُم البنین همه میخندیدن
ام البنین نبودی تویِ شام
دور سر داداشم رقصیدن ...
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
..............
👇
.
🏴سبک #زمینه و #شور ۲۸ ماه صفر ایام شهادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم
#بیست_و_هشتم_صفر
#زمینه_پیامبر_ص
#شور_پیامبر_ص
#مدینه_امشب
🏴بند اول
مدینه امشب غرق در ماتم و ماتم سراست
مدینه امشب سیه پوشه خاتم الانبیاست
مدینه امشب عزادار،دختر بدرالدجاست
(فاطمه صاحب عزاست)
مدینه امشب شاهد اشکای شاه ولاست
شال عزای پیمبر رو گردن مرتضاست
سر رسول خدا رو دامن شیر خداست
(فاطمه صاحب عزاست)
تو رفتی و امتت داد
مزد رسالت رو زود
صورت زهرای تو شد
با ضرب سیلی کبود
هجوم آوردن تو خونت
چهل تا نامرد پست
یکی لگد زد به در که
پهلوی زهرات شکست
واویلا
امون از این زمونه
🏴بند دوم
از بی فاییِ دنیا دلت به غم مبتلاست
اونکه نشسته رو سینت،سبط اکبر شماست
حسن رو میبینی اسیر جعده ی بی حیاست
(مسموم زهر جفاست)
از بی وفاییِ دنیا شکایت تو رواست
اونکه نشسته رو سینت،مظلوم دشت بلاست
حسین رو میبینی روی،خاک گرم کربلاست
(زیر تیغ و نیزه هاست)
تو رفتی و امتت داد
مزد رسالت رو آه
حسینتو سر بریدن
تو گودیه قتلگاه
با نعل تازه دویدن
از رو تن بی سرش
زدن رو نیزه سرش رو
رو خاکا موند پیکرش
واویلا
امون از این زمونه
۱۴۰۲/۰۶/۱۸
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی✍
#رسول_الله #رحلت_پیامبر_اکرم
.👇👇
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
سلام
صبح روز یکشنبه شما بخیر
السلام علیک یا امیرالمومنین علی علیه السلام
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
یا ذالجلال و الااکرام
⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬⏬
🔰 رهایی از عذاب قبر و برزخ و رهایی از فقر و تنگدستی در زندگی
یکی از مواردی که بشکلی عجیب کار انسـان را در دنیــا و آخـرت آسـان میکند و راه می اندازد،
《صله ارحام و خویشان》و
《نیکی و احسان به پدر و مادر》است.
شیخ صدوق ره از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که فرمودند:
هرکه بخواهد که حق تعالی بر او سکرات مرگ را آسان کند باید صله ارحام و خویشان خود کند و به پدر و مادر خود نیکی و احسان نماید، پس هرگاه چنین کند، خداوند دشواری های مرگ را، بر او آسان کند و در حیات خود فقر با او نرسد هرگز.
📚الامالی الصدوق، ص۳۸۹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
.
#زمینه_امام_حسن_ع
#سبک_صبح_روز_سه_شنبه_من
🏴بند اول:
عمره من رو به پایانه
کاره من روز و شب نالس
قاتلم زهر همسر نیس
قاتلم داغ چل سالس
اون روزی مُردم
تا حادثه ی تو اون کوچه رخ داد
اون روزی مُردم
تو کوچه تا مادرم ناله سر داد
اون روزی مُردم
که سیلی زد مادرم رو خاک افتاد
بی هوا زد، شد گوش پاره
اینقدر محکم، زد شکست یه دونه گوشواره😭
ای وای مادرم، مظلومه زهرا
بند دوم:
کاش برم زودتر از دنیا
عمری بود کوچه کابوسم
خیلی حرفه که یک نامرد
دست بلند کرد رو ناموسم
اون روزی مُردم
که میگرفت روشو از باغبون یاس
اون روزی مُردم
که میدیدم بابامو خیلی تنهاس
اون روزی مُردم
که فهمیدم عمر گل خیلی کوتاس
پر کشید و، رفت از پیشم
رفت و بعد از، رفتنش منو زد آتیشم
ای وای مادرم، مظلومه زهرا
شعر: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#محبوبه_سادات_حسینی
#زمینه #امام_حسین
👇
.
#شور #امام_حسن
#شور_امام_حسن_مجتبی_ع
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🚩بند اول:
صلی الله علیک یا، حسن امام مجتبی
از راه دور سلام میدم برسه محضرت آقا
با دست خالی اومده، دوباره پیش تو گدا
ای کاش جوابشو بدی، ارواحنا لک الفدا
ای عزیز فاطمه
بمیرم واست کمه
همه هستیمو میدم برای تو اربابم
میگم اینو به همه
میخوامت یه عالمه
شدم از بچگی مبتلای تو اربابم
حسن
اسطوره ی جود و کرم
والا مقام و محترم
بِاَبی اَنت وَ اُمّی قربون تو برم
حسن
عشقتو با جون میخرم
جای پاته روی سرم
داری تو کشور قلب شیعه ها تو حرم
مولا حسن
🚩بند دوم:
توی راهه، خدا سه بار، هستیتو بخشیدی آقا
همسفره میشدی، با مهربونی، با جزامیا
تو کعبه ی سخاوتی، سَجِیَّتت کرامته
نیمه نگات، ناجی ما، توی روز قیامته
ای امیر کائنات
صاحب حیّ و ممات
همیشه باعث خِیر و برکتی اربابم
تویی رو پل صراط
بهترین راه نجات
سید الشباب اهل جنتی اربابم
حسن
سفره دارِ عرش برین
هستی روزی دهِ زمین
پسرِ خیر النساء و امیر المؤمنین
حسن
وارث ختم الانبیاء
وصیِ بعد مرتضی
صلواتُ اللهْ، علیکَ مولا یا مجتبی
مولا حسن
🚩بند سوم:
تویی علی ثانی و طلایه دارِ معرکه
میگن تبارک الله به، حماسه هات ملائکه
با صلحتم، مقابل، معاویه دادی نشون
که دشمنت، بازم شده، مثه همیشه ناتوون
ای مُعِزّ المؤمنین
تویی راهنمای دین
ولایت واست یه خطِّ قرمزه اربابم
مثه شیر با جگر
میری تو دل خطر
فاتح و پیروز هر مبارزه اربابم
حسن
می باره از اسمت وقار
خشم تو تیغ ذوالفقار
دشمن از ترست تو میدون میشه پا به فرار
حسن
بانی اَحْلیٰ من عسل
سردار بی مثل و بدل
ام الفتنه رو زمین زدی تو جنگ جمل
مولا حسن
شعر: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
.👇
.
#شور_امام_حسن
🏴بند اول:
ای شرفِ بر عالم
زینتِ دوشِ خاتم
غلامِ درگاهتن
آقا هزاران حاتم
امیرِ بی همتایی
توی کرم یکتایی
دست خدا هستی و
روزیِ دِهِ دنیایی
تویی همانکه، مَلَک، اِنس، و جِن گدای تو اند
فدائیان همه یک دم، حسن فدای تو اند
دلیلِ زندگی شیعه تا به حال این است
که منتظر به نظر بر صحن و سرای تو اند
ذکرِ مستان حسن
امام و سلطان حسن
کلِّ ایمان حسن
رحیم و رحمان حسن
روح و ریحان حسن
طاهر و سبحان حسن
اصلِ درمان حسن
جان سَنَ گوربان حسن
یا حسن یا مولا
🏴بند دوم:
تو فاتح میدانی
یِکّه یلِ گُردانی
شیرِ شکاره علی
چه معرکه گَردانی
تو حسن کرّاری
نترس و لافرّاری
قاتلِ خنّاسی و
پهلوون و قهّاری
تویی همانکه، شده وارث ولای علی
نداری در همه عالم مثال خود بدلی
دلاوریه تو در معرکه، زبان زد است
زمین زنِ، زنه اُشْتُر سوار در جملی
مردِ بی باک حسن
قوی و چالاک حسن
ماهِ افلاک حسن
دلیر و کولاک حسن
اوج قدرت حسن
علوی غیرت حسن
با اصالت حسن
و با عدالت حسن
یا حسن یا مولا
🏴بند سوم:
ای دلبر و دلدارم
جونمو پات میذارم
میزنه قلبم برات
خیلی تو رو دوست دارم
ای خوشیِ اِقبالم
مُحَوِّلُ الْاحوالم
با یک نگاهت بگیر
تو زیره پر و بالم
کبوتری شده ام عمری در هوای شما
که می زند ضربانِ دلم برای شما
یقین گشته برایم که میرسد یک روز
پیاده می روم آخر به کربلای شما
هیجانم حسن
آرامِ جانم حسن
شَریانم حسن
خطِ امانم حسن
سر و سرور حسن
حامی و رهبر حسن
شیعه پرور حسن
شافع محشر حسن
یا حسن یا مولا
شعر و ملودی: #علیرضا_افشار
#طاها_تحقیقی(یاحسین)
#شور #امام_حسن
👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_رضا
#زمینه_امام_رضا
🏴بند اول:
غریبیِ منه غمدیده، اینجا دیگه معلوم میشه
هر کی پسرِ علی باشه تو زمونه مظلوم میشه
بیا خواجه اَباصَلْتْ میخوام، بگم از این حالِ زارم
اگه رو سرم عبا دیدی، دیگه تمومه من کارم
نمیمونه جونی واسه من
نه تاب و توونی واسه من
دیگه نمیمونه چیزی جز
یه جیگره خونی واسه من
وای دلم، میسوزه توی آتیشِ سم
وای دلم، بریده امونِ منو غم
🏴بند دوم:
کسی حالمو نمیدونه، چه قده زمین افتادم
به یادِ مادرمو، کوچه، صد دفه تو راه جون دادم
گاهی میونِ در و دیوار گاهی چِشَمه تو خونه
میبینم سره مسمارو، که روش هنو رَدّه خونه
میسوزم از اعماقِ دلم
پژمرده شده باغِ دلم
تو حجره تا که آب میبینم
تازه میشه باز داغِ دلم
وای دلم، میسوزه توی آتیشِ سم
وای دلم، بریده امونِ منو غم
🏴بند سوم:
با روضه ی آب، پژمردم، یاده علی اصغر مُردم
چه قد برا گلوی پارَش،هِی سوختموغصه خوردم
ولی دلیلِ غمای من، بسته به تَهِ گوداله
همون جایی که میدید زینب، بدنِ حسین پاماله
از قفا بریدن سرشو
دزدیدن همه پیکرشو
دختراشو سیلی میزدن
بردن اسیری خواهرشو
وای دلم، میسوزه با غم های حسین
وای دلم، شکسته از دردای حسین
شعر: #طاها_تحقیقی(یاحسین)✍
👇