روضه خانگی - پیامبراکرم(ص) - 776.mp3
9.43M
|⇦•ای خاک ره تو....
#روضه وتوسل ویژهٔ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفس حجت الاسلام انصاری
.
#امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر
#زمزمه
۸۲۷
حسین عزیزم بشین گرد بستر
دارم با تو صحبت در این روز آخر
بشین تا بگم که چه رنجی کشیدم
بشین تا بگم که توو کوچه چی دیدم
منم طایری که شکستن پرم رو
دیدم بین کوچه زدن مادرم رو
نمیره ز یادم که مادر زمین خورد
یه جور خورد به دیوار که با سر زمین خورد
****
نکن گریه داداش که طاقت ندارم
برا حنجر تو ببین بی قرارم
تورو بین گودال غریب گیر میارن
نفس میکِشی رو_ تنت پا میذارن
جلو چشم زینب جلو چشم زهرا
حرامی تنت رو میچرخونه با پا
میپیچه توو صحرا صدا مادرتو
میشه نامنظم رگ حنجرتو
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇
.
#زمزمه
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
۸۳۰
در این دم آخر باچشم ازخون تر
باهرنفس میگم کجایی ای مادر
خسته شدم از بس طعنه شنیدم من
خدامیدونه روز خوش ندیدم من
جانم رسیده برلب ولیکن باشد اجل طبیبم
بیا ببین که درخانه ی خود بی یاور وغریبم
یادم نرفته که توکوچه چی دیدم
هر لحظه از وحشت به خود میلرزیدم
دیدم که اون نامرد دستشو بالا برد
سیلی زدو مادر با سر به دیوار خورد
صدای سیلی یه عمره خوابو گرفته از چشمانم
خدا میدونه به یاد کوچه شب تا سحر گریانم
#محمود_اسدی_شائق✍
#بیست_و_هشتم_صفر
👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_سلام_الله_علیه
۸۳۱
من کریم آل طاها مجتبایم
در غریبی با همه خلق آشنایم
من غریبم
همسرم با زهر کینه قاتلم شد
کس نمی داند چه خونی بر دلم شد
من غریبم
زنده در پیش نگاهم کوچه می شد
خواهرم دانی که در کوچه،چه می شد
من غریبم
از جفای دومی زخمم نمک خورد
مادرم در پیش چشمانم کتک خورد
من غریبم
#محمود_اسدی_شائق✍
#هفتم_صفر
👇
.
#نوحه
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_سلام_الله_علیه
۸۳۳
تنهایم و بی یار. غم شد نصیبم
حتی در خانهی خود هم غریبم
میمیرم امشب کجایی زینب
یا فارس الحجاز آجرک الله
****
داغی عظما باشد، کنج دل من
کوچهی مدینه، شد قاتل من
دیدم در آنجا گل را زیر پا
یا فارس الحجاز آجرک الله
****
در کوچه مادرم افسرد و دیدم
از مغیره، کتک می خورد و دیدم
از غم نخفتم با کس نگفتم
یا فارس الحجاز آجرک الله
****
#محمود_اسدی_شائق
#بیست_و_هشت_صفر
.👇
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_سلام_الله_علیه
۸۳۴
زهر جفا آتش زده بر قلب و جانم
شد قاتل من همسر نامهربانم
هرلحظه در تاب و تبم
جانم رسیده برلبم
ای داد بیداد ای داد بیداد
عمری به یاد مادر،آه از دل کشیدم
یادم نمی رود که در کوچه چه دیدم
شد گیسویم ازغم سپید
در کودکی قدم خمید
ای داد بیداد ای داد بیداد
در بین کوچه مادرم چون لاله پژمرد
دستم به دست مادرم بود و زمین خورد
رویش ز سیلی شد کبود
در چشم او سوئی نبود
ای داد بیداد ای داد بیداد
****
#محمود_اسدی_شائق
#بیست_و_هشتم_صفر
.👇
.
#نوحه
#امام_حسن
۸۳۵
درد حسن را اجل طبیب است
درخانه خود حتی غریب است
گرچه ز زهر کین رسید آتش به جانش
زخم زبان سوزانده مغز استخوانش
یک کوه غم دارد بین سینه
ازکوچه های تنگ مدینه
زهرجفا فارغ زرنج ومحنتش کرد
ازدیدن مغیره دیگر راحتش کرد
****
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇
.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#شهادت_امام_حسن
۸۳۶
دشمنان بر دلم ز غصه آذر زدند
تیر کین بر تن پاک برادر زدند
غم به قلبم نشست
دل زهرا شکست
واغریبا
شد عجین قلب من ز درد و رنج و محن
من ز داغ تو غارت زده ام یا حسن
دل به تاب و تب است
روز عالم شب است
واغریبا
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇
سلام من به تو یا صاحب الزمان.mp3
2.38M
سلام من به تو یا صاحب الزمان، به فدایت
چه می شود شنوم در کنار کعبه صدایت
سلام من به تو ای روح حج، حقیقت ایمان
عزیز گمشده ی دل، یگانه مهدی دوران
سلام من به مدینه، به آستان رفیعش
به مسجد نبوی و به لاله های بقیعش
سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش
سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
نشسته باز دلم پشت درب بسته ی آنجا
گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا
تو ای مسافر شهر مدینه در دل شب ها
نبود هرچه که گشتم نشان ز مرقد زهرا
سلام من به تو ای بانویی که مرد نبردی
ز غیر هرچه که دیدی به یار شِکوه نکردی
سلام من به تو و بازو و کبودی رویت
به سرخ فامی اشک تو و سپیدی مویت
#امام_زمان #بقیع #حاج_منصور_ارضی🎤
.
.
#شور
#شور_امام_حسن
#شور
۸۳۸
ز داغ تو یا حسن فاطمه شد سینه زن
بگو ز درد و محن واحسنا واحسن
بگو به گلبرگ یاس جوهر نیلی زدند
به صورت مادرت پیش تو سیلی زدند
شد جگرم چاک چاک در وسط کوچه ها
برای مادر شدم در آن میانه عصا
میان کوچه عدو به پیش چشم ترم
سیلیِ با دو تا دست ، زد به رخ مادرم
گریه نکن یا حسین برای غمهای من
سخت دهم جان ولی بُوَد سرم روی تن
زخم سنان بی عدد بر بدنت میزنند
تازه نوک نیزه هم بر دهنت میزنند
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_حسن
.👇
.
#روضه_امام_حسن
حاج #حسن_خلج
روضه امام حسن ، زَهر نیست ، جگر پاره نیست ... ، گفت #عبدالزهرا چرا روضه منو نمیخونی ؟ عرض کرد آقا جان ، من کارم روضه خوندنه ، مُکرر روضه شما رو خوندم ، حضرت فرمود : نه عبدالزهرا ، هنوز روضه منو نخوندی ... عرض کرد آقاجان ، مگه زهر ندادن ؟ مگه جگر پاره نشد ؟! مگه زینب طشت نیاورد ؟! مگه تیکه های جگر توی طشت نریخت؟! مگه زینب نبود هی دست رو دست می کشید ؟! مگه زینب نبود هی به صورتش می زد به حسین می گفت داداشم داره از دستم میره ؟! مگه اینا نیست روضه های شما ؟! فرمود نه ! روضه من اینا نیست ...
غروب بود و
یک کوچه تنگ و باریک
غروب بود و
من بودم و مادر من
مادرم گفت : حسن جان پاشو آماده شو مادر ... دیگه میخوام برم فدکمو بگیرم ، حسن جان به بابات که نمیتونم بگم همراهم بیاد ولی باید یه مرد همرام باشه ، نمیدونی چه قندی توو دلم آب کردم ، مادرم به جای مرد می خواست منو ببره ، گفت حسن جان تو بیا مواظب من باش ...
مگه میره از یاد
که اون پستِ نامرد
چه جوری گرفت ،
توی کوچه راهمونو
یه جوری زد اونجا ... شنیدی میگه ... من از بعضی باباها شنیدم ، بچه وقتی کار خطایی میکنه ، میگه ببین بچه ! یه جوری میزنم یکی از من بخوری دو تا از دیوار... شنیدی یا نه ؟ ... امام حسن میگه مادرم داشت حرف میزد ... بی حیا بی هوا ... با امام حسن بگید ...وای مادرم مادرم مادرم... وای مادرم مادرم مادرم
ببین بُغض دیرین
چه کرده به مادر
باید روضه مقداد
بخونه براتون
بگه دست سنگین ، چه کرده به مادر... یه چیزی می شنوی طاقت نمیاری. نعره ات بلند میشه. داد میزنی. هی میگی نگو نخون.قربون دلت برم امام حسن. بعد از مدتی از قضایای شهادت بی بی که گذشت. زینب دید حسن یه گوشه کِز می کنه. بغض داره گریه نمیکنه ... یه روز اومد دستشو انداخت دور گردن حسن. گفت داداش گریه کن یه خُرده. گریه کن دق می کنی ... همیشه این خوبه. رفقا یادتون باشه. آدمی که غم داره غُصه داره حرف زدن و گفتن براش خوبه. اگه رفیقت غُصه دار بود و تو هم مَحرم بودی و سِرّ نگهدارش بودی ، یه جوری به حرفش بیار همین که حرفاشو بزنه آروم میشه. یادت نره ...
علی علیه السلام هم که علی بود باید حرفاشو به یکی میزد ، چون کسی رو پیدا نمی کرد سرشو توی چاه می کرد ... یه رفیق نداشت ... یه رفیق ... نمیدونم به چاه چی می گفت ، صبح که میومدن دَلو رو مینداختن آب بکشن ، خون بالا میومد ... حرفاشو میزد ، علی هم که علی هست حرفاشو میزد ... تو هم اگه غم داری یه محرم پیدا کن حرفتو بزن... نزار توی سینت بمونه و توأم اگر محرمش هستی و رفیقش هستی و سِرّش رو نگه میداری و آبروشو نمیبری بشین بگو حرفاتو با من بزن. اینجا توی سینه من می مونه. بزار آروم بشه ...
زینب گفت حسن جان ... با من حرف بزن ، درد دلاتو با من بگو داداش ، منم مادرمو از دست دادم ... منم پهلوشو دیدم ، منم سینشو دیدم ... چرا اینجور کِز می کنی ؟ به حرف اومد ، شروع کرد گریه کردن ، گفت زینب ... تو که نبودی ، اینقدر مادرم خوشحال بود ... اینقدر ذوق می کرد ، گفت حسن فدک رو گرفتم ... حالا فدک رو میدم به علی ، خرج این مردم نامرد دنیا کنه ، دست از سر علی بر دارن ، زینب… یه وقت دیدیم کوچه تاریک شد ، نگاه کردم دیدم یه غول بی شاخ و دم ، یه لَندِهور از روبرو داره میاد ... جلو مادرمو گرفت ... مادرم رفت به راست. اونم اومد به راست. مادرم رفت به چپ اونم اومد چپ ... زینب ... رفتم جلو گفتم چیه؟! اما حیف !! قدم کوتاه بود ... اونم بی حیا قدش درازه ... دستشو بلند کرد ...
.👇
1. غروب بود و.mp3
11.85M
#روضه_امام_حسن علیه السلام
#حاج_حسن_خلج🎤
غروب بود و یک کوچه تنگ و باریک
4_5809781087110431201.mp3
6.01M
#شور #وداع_با_محرم_صفر
#دوماه_گفتیم
🌷🌷🌷
✅بنداول
دوماه گفتیم حسین و می زدیم سینه
به این امید که زهرا مارو می بینه
حسین جانم 2
دوماه برتن لباس ماتمش کردیم
دوماه گریه برای هر غمش کردیم
حسین جانم
دوماه بودیم میون روضه ها دلخون
دوماه گفتیم حسین با چشمای گریون
حسین جانم 2
دوماه بودیم همه هم ناله با زینب (س)
دوماه گفتیم با بغض و گریه یا زینب (س)
حسین جان
دوماهه من که کارم غصه و غم بود
خدارو شکر غم من از محرم بود
حسین جانم
دوماه بود که دل شیعه پریشون بود
دوماه بود که چشامون کاسه ی خون بود
حسین جانم
خدا حافظ سیاهی های ماه غم
خدا حافظ علم ها تکیه و پرچم
خدا حافظ 2
خداحافظ نوار مرزی مهران
خداحافظ هیاهوی عزاداران
خدا حافظ
خداحافظ تموم موکبای راه
خداحافظ حسینی های کرمانشاه
خدا حافظ
خداحافظ دل شیدایی ارباب
خداحافظ بساط چایی ارباب
حلالم کن* که از غصه ت نمردم من
حلالم کن*که تو روضت نمردم من
حلالم کن 2
بزار اقا *که از عشق تو پرباشم
قبولم کن *منم مثل یه حر باشم
قبولم کن
حسین جانم
زمین خوردم*بلندم کردی ای اقا
خداییش که *تو خیلی مردی ای اقا
بذارآقا *همیشه نوکرت باشم
تامن زندم*غلام اکبرت باشم
حسین جانم
نکن ردم *که بی تو پر ز تشویشم
که من بی تو*تو این دنیا تلف می شم
حسین جانم
دیدم با پا *تورو که پشت و رو می کرد
دیدم نیره *به پهلوت که فرو می کرد
حسینم رو *دیدم که دست و پا می زد
وقتی ضربه *با خنجر از قفا می زد
بمیرم من
#سبک_سلام_آقا
#سبک_حسین_مولا
#کربلای_رضا_نصابی ✍
#کربلایی_مجیدمرادزاده✍
#کربلایی #پیام_کیانی🎤
.
#زمینه
#رحلت_پیامبر_اکرم
#حضرت_رسول_زمینه
ای گل گلشنم زهرا ، پاره این تنم زهرا
غصه نخور که زود آیی ، برای دیدنم زهرا
آتشم ، میزند آه غمت
بمیرم ، برای عمر کمت
یا زهرا ، مظلومه یازهرا
دعا کنم فاطمه جان ، به درد و غم خود نگیری
خدا نیاورد روزی ، که از علی رو بگیری
الهی ، که دستش بشکند
آنکه بر ، روی تو سیلی زند
یا زهرا ، مظلومه یا زهرا
به روی سینه گذارید ، خوب ببینم حسن را
بوسه زنم بار آخر ، گلوی این بی کفن را
این شود ، کشته زهر جفا
آن شود ، جدا سرش از قفا
واویلا ، واویلا واویلا
#علی_سلطانی ✍
#رسول_الله
.👇
.
#زمینه
#رحلت_پیامبر_اکرم
#حضرت_رسول_زمینه
از سینه آه نکش ، بالای بستر من
بر صورت لطمه مزن ، می میرم دختر من
کمتر گریه کن از غم جدایی
ای کوثرم زود پیش من می آیی
یازهرا یازهرا یازهرا یا زهرا
خیلی بعد من تو را ، این امت زجر دهند
جای تسلیت به تو ، با سیلی آجر دهند
بر شانه غیر از بار غم نداری
حق گریه در خانه هم نداری
یازهرا یازهرا یازهرا یا زهرا
بغض و کینه ها فقط ، ختم به مدینه نیست
تا روز جزا فقط ، دعوا بر سر علیست
بغض علی علت آزارهاست
زینب راهی کوچه بازارهاست
یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا
#علی_سلطانی ✍
#بیست_و_هشتم_صفر
👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_رضا علیه السلام
#مجتبی_کریمی✍
➖➖➖
حرمت اوج آرامشه
تو دلم تنها یه خواهشه
نذاری دستم آخرش
از دست تو جدا بشه
السلطان... به دعای محتاجم
السلطان... به نگاه تو دل دادم
السلطان... لطف و کرم بی حدت
نمیره از یادم
هرچی که دارمو
از شما گرفتم
از دستای شما
کربلا گرفتم
یا امام رضا...
آقاجانم امام رضا ۳
---
دوا و درمونم تویی
تموم سامونم تویی
وقتی قبرم تاریک میشه
روشنی خونهم تویی
السلطان... همه جا صدات کردم من
السلطان... تویی که هوامو داری
السلطان... میون گرفتاری هام
تنهام نمیذاری
زندگیمو تا ابد
من به تو سپردم
تو آغوشت اومدم
تا اسمت رو بردم
یا امام رضا...
آقاجانم امام رضا ۳
➖➖➖
#آخر_صفر
.👇
زمینه امام رضا (ع).mp3
4.12M
🔳 #زمینه_امام_رضا علیه السلام
📜 حرمت اوج آرامشه
🖊به قلم #مجتبی_کریمی
.
#زمینه
#وداع_با_محرم_و_صفر
زمینه وداع با محرم و صفر
#رضا_سرانی ✍
➖➖➖
دو ماه گریه و آه، دو ماه سینه زنی
هنوز حس میکنم، تو در کنار منی
نمیشود باورم، که می روی از برم
به این دو ماه عادت کردم، چو دامن مادرم
با دیده ی خونبار
با این دل سوگوار
خدا نگهدار ... خدانگهدار
..........
دو ماه جامه عشق، دو ماه سوز و عزا
چگونه سر بکنم، بدون شور و نوا
با این دل آتشین، بی تابی ام را ببین
میان عشق های عالم،تویی مقدس ترین
ای مونس و غم خوار
ای ماه شب تار
خدا نگهدار
➖➖➖
👇
🏴 ۱۴۰۲
#شور #شهادت_امام_حسن
#امام_حسن علیه السلام
#بهمن_عظیمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بیاید بریم باهم - یه سر به کوچهها
همونجایی که شد - امام حسن فدا
هم نوا با مادری تنها و / بی یاور
که دلش خونه برای حیدر
میگه مجتبی با آه و گریه / وای مادر
وای حسن ۳ حسن جان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تداعی شد برام - بی کسیِ یه زن
جلو چشِ پسر - یه مادر و زدن
جلو چشمش سیلی زد با کینه / اون نامرد
غم بی کسی دلش رو خون کرد
وای من از غم تنهایی و / اوج درد
وای حسن ۳ حسن جان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دیگه از اون به بعد - دلش به خون نشست
شکست دل حسن - گوشواره که شکست!
بین کوچه ای پر از تنهایی / و غربت
شد نگاهش پُره اشک حسرت
وقتی که روی زمین خورد مادر / با صورت
وای حسن ۳ حسن جان
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇