eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
957 ویدیو
603 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۱۱۲۶ غریب رو نیزه خبر داری از ما غارتمون کردن یه مشت حرامیها تو کوچه های شام ناموستو چرخوند همون که با چکمه تو رو برت گردوند ای قاری زینب لبت شده پاره رو نیزه ها دیدم من سر شیرخواره نیزه دارت داداش مردمو راضی کرد برای خوشحالی با نیزه بازی کرد سرت ز نی افتاد ای هستی زینب دیدم سرت له شد زیر سم مرکب همه عزیزانت انگشت نما بودن دور و بر ماها شراب خوارا بودن .👇
. لعنت_الله_علیه ۱۱۲۷ تک و تنها زینب دست تنها زینب پاشو از جا عباس بین مستا زینب ‌**** شامیا جار زدن طعنه بسیار زدن خواهرت رو داداش سر بازار زدن **** زنم از دل فریاد دشمن آزارم داد سر اصغر از نی روی خاکا افتاد **** منم و بند طناب منم و بزم شراب حرمله خنده میکرد به لالایی رباب ✍ .👇
. 🏴 روضه ای شهادت خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول ماهه نشسته رو نی،خوش اومدی بابایی شده ویرونه روشن،خوش اومدی بابایی رسیدی نیمه ی شب،تو خسته ای بابایی بشین رو دامنه من،خوش اومدی بابایی آی دخترای شامی،امشب بابام رسیده تو این ویرونه ی تار،نور چشام رسیده دیگه نگید یتیمم،ببینید بابا دارم مثه شما منم هم،ببینید بابا دارم بابا حسین بابایی 🏴بند دوم هر جا صدات میکردم،بابا کتک میخوردم آخه چطور بگم از،حرمله سیلی خوردم خیلی جاها بابا به،عمه پناه آوردم اگه عمه نبود من،بابایی زود میمردم تو معبرا که بودم،بی حیاها رسیدن سمتم هجوم آوردن،معجرمو کشیدن با اینکه میدونستن،یتیمم اما بابا بجونم افتادن با،تازیونه تو اونجا بابا حسین بابایی 🏴بند سوم انقده گریه کردم،سیاهی میره چشمام انقده که دویدم،آبله بسته پاهام دستامو بسته بودن،توون نداره دستام زدن به موی من چنگ،کم شده بابا موهام مشت و لگد زدن که،بابا سرم شکسته رو گونه هام شبیهت،بابایی خون نشسته طاقت درد ندارم،نمیتونم باباجون منو ببر نذار اینجا بمونم باباجون بابا حسین بابایی ۱۴۰۳/۰۵/۱۸ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. می باره بازم اشکات                 آقای مظلومم برا رقیّه سادات                 آقای مظلومم رقیه شد جون بر لب                 آقای مظلومم برس به داد زینب                 آقای مظلومم رو خاک خرابه سرشو گذاشته با درد میخونه که ای منتقم ما دیگه برگرد ببین که بدحاله، پیش سر باباش خون کرده قلبا رو،با لطمه رو لبهاش عجّل فرج یا رب.... 🌸 با شب تا سحر بیداری                چرا نمی خوابی... داری همش می باری               چرا نمی خوابی... تموم شهر خوابیدن               چرا نمی‌خوابی ..... به اشک تو خندیدن               چرا نمی‌خوابی .... هی ناله نزن، پاسخته طعنه ی دشمن با صورت زخمی  زدی آتیش به دل من میون رقص شام، چقد تو ترسیدی توو گوش یک دختر گوشوارتو دیدی 🌸 زبان حال حضرت رقیه با بابا علیهماالسلام: خرابمون تاریکه                 خوش اومدی بابا وصالمون نزدیکه                 خوش اومدی بابا ای پاره پاره حنجر                 خوش اومدی بابا سر  ِبدون پیکر                 خوش اومدی بابا یک شب به تنور رفتی و یک شب به کلیسا امشب شدی مهمون خرابه ، گل زهرا با خیزرون گشته لعل لبت پاره از دُرّ  ِدندونت خونابه می باره 🌸 زبان حال امام حسین با حضرت رقیه علیهماالسلام: فدای چشم دریات                     رقیه خانومم چرا سپیده موهات                   رقیه خانومم چرا سر تو زخمه                     رقیه خانومم نزن به لبهات لطمه                     رقیه خانومم دیدم سر ِنی که تو شدی غرق جراحت مونده رو تنت، لاله ی من ردّ جسارت خمیده قدّ تو، چون مادرم زهرا عجّل وفاتی شد، دعای تو حالا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. (سبک دهه ۶۰ حاج آقا منصور ارضی) شد اول ماه . صفر رسیده از شام ویران . خبر رسیده جان به لب گشته عمه سادات تا رسیده دروازه ی ساعات آه و واویلا . . . . . . بی احترام و . بدون اکرام مخدرات حسین در شام سید سجاد دیده گریان است دور محمل ها پر ز مردان است آه و واویلا . . . . . . 👇
. گرچه در این خرابه دگر احترام نیست شکر خدا ولی خبر از ازدحام نیست بوی غذا تمام محل را گرفته است اما برای اهل نبوت طعام نیست رنگ از رخم پریده، حسابی کلافه ام از درد استخوان، نفسم بادوام نیست از هر طرف که پا شده ام خورده ام زمین در جسم زیر و رو شده ام انسجام نیست شب تا سحر به یاد لبت گریه کرده ام کام تو چوب خورد و حیاتم به کام نیست گفتم سلام... کاش یکی یادشان دهد سیلی و تازیانه جواب سلام نیست من دختر مطهره ی آل عصمتم شأنم که درک کردن بزم حرام نیست طوری لگد زدند نمازم نشسته است دیگر توان برای قعود و قیام نیست تقصیر لکنت است، گذر کن ز دخترت مانند قبل با تو اگر همکلام نیست آماده ی سفر شده ام چون رقیه را طاقت برایِ ماندن در بین شام نیست .
. دختر غم زده خرابه هام آرزویی ندارم غیر بابام می‌خوام امشب تا سحر صدات کنم ولی لکنت افتاده توی صدام من که تو آغوش تو می‌خوابیدم قبل خواب باید تورو می بوسیدم حالا سر به روی خاکا می‌زارم دیدنت تو خوابه تنها امیدم اگه من پرم شکست بابا فدات چشامم نمی‌بینه فدا چشات پر زخمم ولی من یه درد دارم بابایی خیلی دلم تنگ برات روی خاکا بابایی کشیدمت خم شدم یه دل سیر بوسیدمت تموم غصه من همین شده وقتی رفتی خواب بودم ندیدمت رفتی و با سیلی از خواب پریدم نفسم بند اومد از بس دویدم تا صدات زدم بابا منو زدن پناهی جز عمه زینب ندیدم بابا کل حرم و آتیش سوزوند چادر خواهرمو آتیش سوزوند اگه شونه نمیشه موی سرم معجر رو سرمو آتیش سوزوند گل سر دیگه برا موهام نخر دیگه خلخال واسه پاهام نخر لاله گوشم ببین زخمی شده گوشواره بابا دیگه برام نخر من که بودم روز آهوی حرم نمیتونم دیگه حتی راه برم همش از قافله ها جا میمونم تازیونه می رسه تا ببرم بابایی بال و پرم درد می‌کنه زخمای چشم ترم درد می‌کنه از شبی که افتادم از رو ناقه هنوزم موی سرم درد می کنه مثل شمعی پیکر من آب شده صورتم با زخم سیلی قاب شده مثل مادرت که بی هوا زدن بی هوا زدن تو این جا باب شده شبی که گم شده بودم زجر اومد عمو جون نشنوه بابا بد می زد قد به من به چکمه هاش نمی رسید بی هوا به پهلو هام .... می زد اومدی و گره من وا شده آخرای عمر این زهرا شده هر کسی منو تورو دیده می گه این سه ساله پیرتر از بابا شده ✍ .
. _گفتگو با عمه زینب در دل خرابه زمین به آسمون بره،یا آسمون بیاد زمین آروم نمیگیرم دیگه،بابائی مو‌میخوام‌ همین شبای دوری از بابا تا سحر هق هق میکنم اگه نیاد تو بغلم ،نمی خوابم، دق می کنم تو شاهدی که دخترا، زبون درازی میکنن خسته میشن، از سر لج دوباره بازی میکنن دست همو میگیرن و‌ می پرن و تاب میخورن اَدامو در میارن و با قد خم آب میخورن گرسنمه تو‌ جمعشون ، از غذای لذیذ میگن از عمو‌دورم که بهم ،خارجی و‌کنیز میگن معجرِ روی سرمو ، یه مرد پرغرور کشید نمیدادم گوشواره مو، یکی اومد به زور کشید لاله ی گوشمو ببین ، خونی که لخته بسته و شبیه مادرت شدم پهلویی که شکسته و میبینی روضه خون شدم ، گریه کنم رو‌نیزه هاس تسبیح این شبای من ، بابا بابا بابا باباس به شوق دیدنش شب سردو تحمل میکنم موهای سوخته مو ببند،دردو تحمل میکنم دندونای شکستمو یه جوری پنهون میکنم یه فکری هم برای این لبای پر خون میکنم ولی بگو جلو بابام قد خم و‌چکار کنم؟ زخم سرم ، تاول پام‌، این ورم و چکار کنم؟ تو هم دیگه نمی شنوی صدای آه و ناله رو دردسرت شدم ببخش،حلال کن این سه ساله رو .
😥زبانحال رقیه س با پدر 😭 بی قراره دل من چاره نداره دل من شد مانند شبای بی ستاره دل من بی قراره دل من بابا جونم به کجایی که دلم تنگه برات خبری ازت ندارم الهی جونم فدات همه روز و هم شب در انتظارم که بیای توی هر نفس بابا دارم دو چشمامو به رات به کجایی ای پدر به رقیه کن نظر دل دخترت میخواد با تو باشه همسفر یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم پر خونه دل من داره میخونه دل من الهی که کودکی یتیم نمونه دل من پر خونه دل من دیگه صبری به دلم نمونده ای جان پدر بیا لالایی بخون ناز سه ساله تو بخر بخدا خسته شدم میلی به دنیا ندارم یه سری بزن خرابه من و با خودت ببر من و زخم آبله من و خشم حرمله دو سه بار موندم عقب از مسیر قافله یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم قربون سرت بشم فدای حنجرت بشم بیا امشب بغلم که جای مادرت بشم مثل زهرا شده ام کبود شده پهلوی من جای تازیانه ها سیاه شده بازوی من پر زخم است و داره می سوزه اما به فدات قربونت بشم سرت بزار روی زانوی من ریخته شد موی سرم آخه سوخته معجرم اما خوب شد اومدی تا که قربونت برم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم یا ابالمظلوم
به سبک: هفتاد و دو پروانه ای نور دل حیدر، عباس علمدارم ای قامت تو محشر،عباس علمدارم ای ساقی طفلانم، شیر افکن میدانم دریا دل همسنگر، عباس علمدارم ای قوت بازویم،ای نیروی زانویم رزمنده ی سر لشکر، عباس علمدارم ای بال و پرِ خیمه، قرص قمرِ خیمه زیبا رخِ مه پیکر، عباس علمدارم در علقمه اُفتادی، لب تشنه تو جان دادی مانند گلی پرپر، عباس علمدارم در چشم تو یک تیر و، در جسم تو شمشیر و زخمی شده با خنجر، عباس علمدارم با اینکه تو سقایی، عطشان لب دریابی صد پاره تن و بی سر، عباس علمدارم تو اصل وفا بودی،در اوج حیا بودی من را همه جا یاور، عباس علمدارم زهرا به تو می بالد، حیدر به تو می نازد در محضر پیغمبر، عباس علمدارم
ستاره ي سحرم بيا بيا پدرم حسين حسين پدرم بيا بيا به برم منم رقيه ي تو سه ساله دختر تو حسين حسين پدرم بيا بيا به برم ستاره ي سحرم ببين به چشم ترم بيا و همره خود مرا ببر پدرم حسين حسين پدرم .... ببين که دشمن تو شکسته حرمت من نشسته سيلي شمر به روي صورت من منم رقيه ي تو که خون شده جگرم به زير بار غمت خميده شد کمرم تمام پيکر من پر از نشانه شده تنم سياه و کبود ز تازيانه شده منم رقيه ي تو سه ساله دختر تو چه دست نامردي بريده حنجر تو چه گويمت ز غم تو و نظاره ي من نظر مکن تو دگر به گوش پاره ي من منم رقيه ي تو رمق نمانده مرا به روي خاک زمين عدو کشانده مرا حسين حسين پدرم .... منم رقيه ي تو رمق نمانده مرا به روي خاک زمين عدو کشانده مرا نگاه تو به رخم سرت به زانوي من گرفته ضرب کتک رمق ز بازوي من منم رقيه ي تو تويي اميد دلم مرا ببر که دگر ز عمه ام خجلم چو عمه را بر تو ز شام و کوفه زدند دوباره فاطمه را ميان کوچه زدند منم رقيه ي تو که مردم از غم تو شکسته شيشه ي دل ز سنگ ماتم تو حسين حسين پدرم ... حضرت رقیه (س) نوحه
.صدای آقای زارع دروازه ی شهر شام  چه ازدحامی شده دورِ رباب و زینب     پر از حرامی شده علی الحسین واویلا شکسته قلب رسول   از این غمِ جانگداز نشسته ناموس حق   رو ناقه ی بی جهاز علی الحسین واویلا نظاره کن یا نبی  زینبت آواره است همه عزیزان تو  لباسشان پاره است علی الحسین واویلا دوباره در شهر شام   کار حسین زار شد که دختر فاطمه   وارد بازار شد علی الحسین واویلا به ناقه ها خواهر  حسین سنگ میخورد بر روی نیزه سرِ    حسین سنگ میخورد علی الحسین واویلا آل علی را چرا     بهر عزاب میبرند عمه ی سادات را  بزم شراب میبرند علی الحسین واویلا پیمبران در عزا   همه از این ماتمند که دختران علی  میان نامحرمند علی الحسین واویلا شرر به قلب علی   عدو چه خوب میزند بر لب خشک حسین  یزید چوب میزند علی الحسین واویلا 👇
لعن الله ویزید،لعن الله ویزید... همه عالم يه طرف حسين زهرا يه طرف هر چي عشقه يه طرف عشق به مولا يه طرف اين كيه هر كي صداش مي كنه ديوونش مي شه ديگه جايي نمي ره گداي اين خونش مي شه اين كيه كه اسمشو هر كي تو عالم مي بره همه ي وجودشو مصيبت و غم مي بره اين كيه كه عشق او عالم و حيرون مي كنه غم كربلاش دل فاطمه رو خون مي كنه اسم اون حسينه و جووني ما بفداش خدا اون روز و بياره كه بريم به كربلاش نمي دونم كه چرا دلم براش پر مي زنه هر كي تو روضش مياد به سينه و سر مي زنه يكي نيست تو كربلا خواهرش و ياري كنه يكي نيست تو قتلگاه برا حسين زاري كنه نمي دونم كه چرا قامت خواهرش خمه هر چي ما گريه كنيم برا حسين بازم كمه ديگه چيزي نمي خوام حسين زهرا رو مي خوام گل و بستان نمي خوام خيمه ي مولا رو مي خوام چي ميشه به اين گدا تو حرمت خونه بدي يه جايي به كفتر غريبه اي لونه بدي
(خود را به که  بسپارم) من بیکس و  تنهایم خود را به که بسپارم عاشق شده شیدایم خود را به که بسپارم سرگشته   و    حیرانم   آشفته    پریشانم مجنونم و  رسوایم  خود را به که بسپارم مرغ   ملکوتم   من   از   لانه  جدا  مانده گمگشته ی صحرایم خود رابه که بسپارم بال و پر  من بسته  در کنج  قفس خسته امید  و به فردایم  خود را به که بسپارم از  دست  خودم  خسته  نالانم  و گریانم آلوده ی   دنیایم  خود  را  به  که بسپارم یا   رب   مددی  بنما   بیمارم  و   بی تابم سرگشته و رسوایم خود را به که بسپارم رفت  است  قرار من  سرگشته و حیرانم من بیکس و  تنهایم خود را به که بسپارم بیقرار اصفهانی
شهيد علقمه واويلا واويلا عزيز فاطمه واويلا واويلا ابوفاضل مدد واويلا واويلا گل اُم البنين واويلا واويلا شده قطع اليمين ‌واويلا واويلا فتاده بر زمين ‌واويلا واويلا به روي آن جبين ‌واويلا واويلا عمود آهنين واويلا واويلا گل ام البنين واويلا واويلا علمدار حسين واويلا واويلا سپه دار حسين واويلا واويلا عزيز يار حسين واويلا واويلا امير نشأتين ‌واويلا واويلا اميد زينبين واويلا واويلا اي نازنين برادرم واويلا واويلا خفته به خون برادرم واويلا واويلا خيز ز جا و كن نظر واويلا واويلا قد خميده ی مرا واويلا واويلا آب نمي خورد دگر واويلا واويلا سكينه گر كند نظر واويلا واويلا مَشك دريده ی تو و واويلا واويلا رنگ پريده ی مرا واويلا واويلا جامعه ی صبر مي درد واويلا واويلا زينب اگر كه بنگرد واويلا واويلا دست بريده ی تو و واويلا واويلا قد خميده ی مرا واويلا واويلا زود بود كه دشمنان واويلا واويلا زنند بر سرِ سنان واويلا واويلا رأس بريده ی تو و واويلا واويلا رأس بريده ی مرا واويلا واويلا عزيز برادرم ، واويلا واويلا امير لشگرم ، واويلا واويلا
‍ نوحه شیرازی : سرنوشتم کربلا به سر شور و نوا دارم به لب ذکر خدا دارم دو دست مستمند برا دعا دارم یه دل اسیر شاه کربلا دارم سرنوشتم کربلا باغ بهشتم کربلا روی سر در دلم فقط نوشتم کربلا خدایا از ره یاری بگیر دست گرفتاری ببر منو به دیدن علمداری بکن تو دیده روشن و به دیداری تا گل یاس ببینم سوره ی اخلاص ببینم صحن بین الحرمین و کفّ العباس ببینم طبیبا من دوا میخوام برات کربلا میخوام یه شب دعا کن ایوونِ کربلا میخوام یه صبح ازت اذونِ کربلا میخوام من ازت توشه میخوام خوشه چین و خوشه میخوام یه نماز صبح کنار قبر شش گوشه میخوام بیا و دل صبا امشب ز روی آشنا امشب به جان خسته ام بده صفا امشب رسان به من براتِ کربلا امشب هرچی دارم میدمت باغ بهارم میدمت عوض کربلا دار و ندارم میدمت سرنوشتم کربلا باغ بهشتم کربلا روی سر در دلم فقط نوشتم کربلا
نوحه مخصوص شبهای جمعه شبهای جمعه، دل پریشونه(۲) مادر سادات، روضه میخونه(۲) میزنه ناله، غریبِ مادر(۲) عمریه ما رو، کرده دیوونه یا ثارالله، هوُ وَبنَ ثاره تمامِ عشقِ ،من علمداره شبهای جمعه دل پریشونه(۲) مادر سادات روضه میخونه(۲) آقا از تو،ماشفا خواهیم برا مریضا، دوا میخواهیم کربلایی کن، جون رقیه یه شبِ جمعه ،کربلا خواهیم شبهای جمعه دل پریشونه(۲) مادر سادات روضه میخونه(۲) السلامٌ علی، ذبیحُ العطشان السلامٌ علی، ذبیحُ العريان یا ثارالله ،هوُ وَبنَ ثاره تمامِ عشقِ، من علمداره شبهای جمعه دل پریشونه(۲) مادر سادات روضه میخونه(۲) من شبِ تارم، تویی مهتابم(۲) اشکِ عزایم، باده ی نابم چه‌کسی گفته، بی صاحبم من من غلامم و، تویی اربابم شبهای جمعه دل پریشونه(۲) مادر سادات روضه میخونه(۲) این دلِ مستم، چرا حساسه که گرفتاره، اشکِ عباسه به دلم اشکِ، کربلا دارم کعبه ی قلبم، کف العباسه شبهای جمعه دل پریشونه(۲) مادر سادات روضه میخونه(۲) 👈🏻اجرای زارع