احوالات ورود آل الله به شهر شام و گریز به زبانحال حضرت رقیه (س) به راس مطهر امام حسین (ع)
سبک ( سینه زنی )
✍ حاج علی زلفی
آل اللهه ویرانه اولوب مسکن و ماوا
شاماتیده قالموب اسرالرده شکیبا
قویموش باشینی غم دیزینه آل پیمبر
آغلور هامی گوزلر مثل ابریدی گویا
خرابه نه خرابه
هامی باغلی طنابه
دوشوبلر پیچ و تابه
امان یا حجة الله (3)
جمع اولدولا شام اهلی که ورسونلا شماتت
اولاد رسول اللها ایتسونله جسارت
دیل یاره سی آغاز ملامتده باش اولدی
بیشرم جماعت ایلدی هر نه اهانت
امان اهل جفادن
گروه بیوفادن
اوتانموبلار خدادن
امان یا حجة الله (3)
مجروح ایاقیله او حیالی بالا قیزلار
دیمولله دانشموللا او دلخسته سوسوزلار
ویرانه ده قیزلار هامی باش قویدی ترابه
قمچی یری قولاردا دمادم ایله سیزلار
هامی دیلدن تالانمیش
شرار ظلمه یانمیش
حیادن چوخ اوسانمیش
امان یا حجة الله (3)
بیر خردا قیزون تک واریدی کهنه لباسی
علت بودی یغمایه گیدوب جمله اساسی
ویرانه بوجاقیندا دوروب اللری باشدا
گویا که قولاقیندا قالوب شیهه صداسی
مطیع اولمور نهایت
ایدور غملی حکایت
دیور باشلاندی غارت
امان یا حجة الله (3)
شکوه ایلیوب گوز یاشی خون دیله قاتدی
باش قویدی صد افسوسیله تپراقلارا یاتدی
رویاده گوروب گلدی باباسی باشی اوسته
پیشوازه قاچوب هولیله بیردن سس اوجالتدی
پریور دور بو ساعت
عجب اولدی سعادت
بابا اولدوم نه راحت
امان یا حجة الله (3)
شامه کیمی باشون دالیسیجا قاچانم من
غم تیرینی بو قلب حزینه ساچانام من
زخم ایلوب ایاقیم بابا جان خار مغیلان
مجروح ایاقا معجری باغلوب آچانام من
بابا گیتمه اوزاقه
بسند ایت بو فراقه
منی بیر آل قوجاقه
امان یا حجة الله (3)
آغوشه باسا اوز قوناقین قولارین آچدی
دوردی ایاقا اولدم حسینه ساری قاچدی
دیسگیندی او قیز هولیله رویادن اویاندی
ناچار فراقت اوخونی قلبینه ساچدی
سسی عرشه اوجالدی
ایله سولدی سارالدی
حرمدن طاقت آلدی
امان یا حجة الله (3)
پرونده اعمالین اولوب (زلفی) مکدر
یالوار حق منانه اگر اولسا مقدر
بلکه قلم عفوینی الله چکه پی در
زهرایه گوره عفو ایلیه خالق داور
بو سن بو شور و غوغا
بو سن بو شعر مولا
بو سن بو آل زهرا
امان یا حجة الله (3)
#ورود_شام
#خرابه_شام
#حضرت_رقیه
#محرم
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
.
#زبانحال_حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
یادش بخیر بالش نرمی که داشتم
آغوش با محبت گرمی که داشتم
یادش بخیر بوسه گرم تو قبل خواب
خوش می گذشت دور تو و عمه و رباب
یادش بخیر شانه زدن های هر شبت
پا می شدم ز خواب به گلبوسه ی لبت
یادش بخیر زندگی ام رو به راه بود
رویم سپید و موی سر من سیاه بود
امشب ولی به زیر سرم خشت خام بود
بی احترام طرز ورودم به شام بود
این طفل پیر جان بسپارد اگر، رواست
لعنت به شمر طفل تو را سالخوده خواست
ناز تو را به قیمت سیلی خریده ام
از خواب با لگد نپریدم؟ پریده ام
سیلی به حال صورت من گریه می کند
لالایی ام به لکنت من گریه می کند
خود را برای دلخوشی او زدم به خواب
خواب مرا به هم زده لالایی رباب ...
ما چوب خورده های اسارت چشیده ایم
دندان شکسته های خجالت کشیده ایم
از من بریده تر ، نفس خواهرت شده ...
بیچاره عمه، قبر کن دخترت شده ...
گفتم به عمه تا به وصیت عمل کند ...
نیت کند به جای تو من را بغل کند
از روی نیزه ها نگرانم شدی ببخش
فردا اگر که فاتحه خوانم شدی ببخش
هنگام غسل دادن زهرای کوچک است
ما بی کسیم ، گریه کن ما عروسک است
زخم تن مرا به سکینه نشان مده ...
تلقین بخوان و شانه ی من را تکان مده
گفتم به قبر من بنویسند: خسته بود
زهرا ترک ترک شده بود ، او شکسته بود
یا رب ، روا مدار عزیزی شود اسیر
بابای هیچ دخترکی را از او مگیر ...
طفل تو را نبودن تو قد خمیده کرد
با من هرآنچه کرد ، گلوی بریده کرد
#خرابه_شام
#ناصر_دودانگه ✍
#شب_سوم_محرم
.
.
#پنجم_صفر
رسیده به آرزوی سفرش ...
با هزار حرف نگفته دخترت
از رو ناقه افتاده ، مهم اینه
از چشای تو نیفته دخترت
دخترا منتظرن بابا بیاد
درداشونو ، تو بغل بهش بگن
سر تو اومد ولی بغل نداشت
کاری کرد که حرفا تو دل بمونن
گفت : به دیدن کسی که هیچکسو
مثل بابا دوس نداره اومدی
قربون اومدن نصفه شبی ت
چرا با رگای پاره اومدی ...
مگه من نگفته بودم که میای
با خودت بغل بیار ، سر زدنی ...
اومدم که بپرم تو بغلت
دیدم اندازه ی آغوش منی ...
آخ ببخشید این چه حرفی بود زدم
تو به اندازه ی کافی خسته ای ...
ببوسم زخم گلوتو خوب بشه ...
صد برابر همه ، شکسته ای
نمک بچه ، شیرین زبونیشه ....
با نمک بودن به بچه ت نیومد
لکنتش نزاشت باهات حرف بزنه
همه ی حرفاشو با یه بوسه زد
رو لبای پاره جون داد که بگه
کم بابا هم پناه دختره ...
دخترو تازیونه نمی کشه
لب بابا، قتلگاه دختره ....
زن ها و دخترای شامی فقط
دنبال بهونه ی خنده بودن
خندیدن ...دخترتو که دق دادن
سر قبرش همه شرمنده بودن
#حضرت_رقیه
#خرابه_شام
#ناصر_دودانگه ✍
.
.
#پنجم_صفر
گرچه در این خرابه دگر احترام نیست
شکر خدا ولی خبر از ازدحام نیست
بوی غذا تمام محل را گرفته است
اما برای اهل نبوت طعام نیست
رنگ از رخم پریده، حسابی کلافه ام
از درد استخوان، نفسم بادوام نیست
از هر طرف که پا شده ام خورده ام زمین
در جسم زیر و رو شده ام انسجام نیست
شب تا سحر به یاد لبت گریه کرده ام
کام تو چوب خورد و حیاتم به کام نیست
گفتم سلام... کاش یکی یادشان دهد
سیلی و تازیانه جواب سلام نیست
من دختر مطهره ی آل عصمتم
شأنم که درک کردن بزم حرام نیست
طوری لگد زدند نمازم نشسته است
دیگر توان برای قعود و قیام نیست
تقصیر لکنت است، گذر کن ز دخترت
مانند قبل با تو اگر همکلام نیست
آماده ی سفر شده ام چون رقیه را
طاقت برایِ ماندن در بین شام نیست
#حضرت_رقیه
#خرابه_شام
.
.
#زمزمه
#پنجم_صفر
دختر غم زده خرابه هام
آرزویی ندارم غیر بابام
میخوام امشب تا سحر صدات کنم
ولی لکنت افتاده توی صدام
من که تو آغوش تو میخوابیدم
قبل خواب باید تورو می بوسیدم
حالا سر به روی خاکا میزارم
دیدنت تو خوابه تنها امیدم
اگه من پرم شکست بابا فدات
چشامم نمیبینه فدا چشات
پر زخمم ولی من یه درد دارم
بابایی خیلی دلم تنگ برات
روی خاکا بابایی کشیدمت
خم شدم یه دل سیر بوسیدمت
تموم غصه من همین شده
وقتی رفتی خواب بودم ندیدمت
رفتی و با سیلی از خواب پریدم
نفسم بند اومد از بس دویدم
تا صدات زدم بابا منو زدن
پناهی جز عمه زینب ندیدم
بابا کل حرم و آتیش سوزوند
چادر خواهرمو آتیش سوزوند
اگه شونه نمیشه موی سرم
معجر رو سرمو آتیش سوزوند
گل سر دیگه برا موهام نخر
دیگه خلخال واسه پاهام نخر
لاله گوشم ببین زخمی شده
گوشواره بابا دیگه برام نخر
من که بودم روز آهوی حرم
نمیتونم دیگه حتی راه برم
همش از قافله ها جا میمونم
تازیونه می رسه تا ببرم
بابایی بال و پرم درد میکنه
زخمای چشم ترم درد میکنه
از شبی که افتادم از رو ناقه
هنوزم موی سرم درد می کنه
مثل شمعی پیکر من آب شده
صورتم با زخم سیلی قاب شده
مثل مادرت که بی هوا زدن
بی هوا زدن تو این جا باب شده
شبی که گم شده بودم زجر اومد
عمو جون نشنوه بابا بد می زد
قد به من به چکمه هاش نمی رسید
بی هوا به پهلو هام .... می زد
اومدی و گره من وا شده
آخرای عمر این زهرا شده
هر کسی منو تورو دیده می گه
این سه ساله پیرتر از بابا شده
#خرابه_شام
#حضرت_رقیه
#موسی_علیمرادی ✍
.
.
#پنجم_صفر
میشود غصهی دوری تو سر دیر به دیر
سر به ما میزنی ای سر چه قدر دیر به دیر
غیر رأس پدر و رأس عمو در یک قاب
میرسند آه به هم شمس و قمر دیر به دیر
پدری که نگران است برایش دختر
باید اصلا برود هم به سفر دیر به دیر
تو ولی از سفرت دیر که برگشتی هیچ؛
باد هم از سرت آورد خبر دیر به دیر
زود پژمرده شود گونهی دختر بچه
برسد از پدرش بوسه اگر دیر به دیر
طعم آن بوسهی آخر به لبم مانده ولی
حل شود در لب خشکیده شکر دیر به دیر
این چه وضعی است؟ برای من دختر زشت است
بخورد شانه اگر موی پدر دیر به دیر
#خرابه_شام
#حضرت_رقیه
#مهدی_رحیمی_زمستان✍
.
.
#پنجم_صفر
نگو فردا میام . دیره بابایی
رقیه بی تو می میره بابایی
بخوامم بعد تو آروم بگیرم
سنان آروم نمی گیره بابایی
باید هم مثل قبلاً ها نبینه
نگاهی که یه شب بابا نبینه
ندیدیم از سنان چیزی به جز شر
الهی خیر از دنیا نبینه
منی که جز تو بابایی ندارم
به جز آغوش تو جایی ندارم
می دونم خسته ی راهی ، ببخشید
چیزی واسه پذیرایی ندارم
خوشی مون رفت تا بابایی رفتی
نفهمیدم چرا تنهایی رفتی
ندارم طاقت دوری ، از امشب
منم باهات میام هر جایی رفتی
#شب_سوم_محرم
#شهریار_سنجری ✍
#حضرت_رقیه
#خرابه_شام
.
🍂زبانحال خانم زینب کبری( سلام الله علیها) با رقیه (سلام الله علیها) 🍂
🎶سبک:تامشکتو تو آب زدی....
✍شاعرومداح اهلبیت، ودود آذرين خلخالی
🍂فارسی
ای مونس شب های من///ای غنچه باغ وفا
با عمه ات حرفی بزن///ای معدن عشق وصفا
نرو از پیش من نالان و پریشان
تحمل کن چندروزی ای جان جانان
خودم نازت میکشم درویرانه شام
نکن از هجرپدر دیگر آه و افغان
رقيه مرو مرو
ای دلبرنازحسین///ای شمع شام تارمن
ازکربلا تا شهرشام///ای نازنین غمخوارمن
ترحم کن بردل محنت زای زینب
بمان ای خورشیدعشق شبهای زینب
نوازش کرده ترا ضرب تازیانه
شدی اندر غصه وغم همتای زینب
رقيه مرو مرو
🍂ترکی
سنسن حسین گلزارینون///غم غصه دن سولموش گلی
گلمور سسون آیا ندن///ای باغ عشقون بلبلی
سسون اولما آج سوسوز قالماخدان باتوبدی
مگرشمرین قورخوسوندان رنگون آتوبدی
یانار قلبیم تاجانیم واردی بوسوزوندن
منی عمه اکبریمده گوزدن آتوبدی
رقیه لايلاي بالام
رقیه لايلاي گولوم
سن عرصه گاه عشقیده///اولدون منیم بال و پریم
اوج بلالرده بالا///اولدون رقیه شهپریم
یخارغملر زینبی اکبرجانی گیتمه
ایکی دنیا دریمون ای درمانی گیتمه
منی تک قویما گوزل دردانم رقیه
مصائبده زینبون هم پیمانی گیتمه
رقیه لايلاي بالام
رقیه لايلاي گولوم
سنیندن آرتیخ غم چکن///گون مثلی سن بات راحت اول
حسرت قالوبسان خوش گونه///یورقون بالام یات راحت اول
سولار گللر ماتموندن ای ماهپاره
قویار عمون دیده گریان جیسمون مزاره
خرابه نی ایلییر آباد جسم پاکون
گلایه ایتمه کفنون گراولساقاره
رقیه لايلاي بالام
رقیه لايلاي گولوم
#محرم_۱۴۰۳
#شب_سوم_محرم
#خرابه_شام
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها