eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
601 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده منو تنها نزاری ای با مرام بخون التماسُ از توی صدام باشه دیگه حرف نزن اما بمون رو بگیر بازم ز من اما بمون بمون و درداتو با فضه بگو حرفای خصوصی تو بگو به او فدای حجب و حیات بشم نرو قربون زخم چشات بشم نرو التماس یلِ خیبر و ببین رحمی کن به علیِ خانه نشین بی تو از نفس کشیدن سیر میشم تو رو بغضِ حسنت بمون پیشم پس قرارمون چی میشه فاطمه به خدا هجده بهار خیلی کمه هنوزم دیر نشده یه کاری کن با نگات خزونمو بهاری کن ای بهار نیمه جان بیا نرو بچه ها مادر می خوان بیا نرو منم و خجالت از پهلوی تو علی شرمنده شده از روی تو نتونستم واسه تو کاری کنم اون روز کوچه تو رو یاری کنم جلوم چشمام اسمتو صدا زدن زنم و مردای بی حیا زدن پر خراش شد پشت در صورت تو آتیش افتاد روی سر صورت تو اومدی تو کوچه با قد کمون منو دنبال کردی با یه رد خون هر کی از من کینه داشت تو رو می زد نمی دونم خورده ای چند تا لگد قنفذِ که با قلاف به دورته ردّ پا مغیره رو چادرته درُ نامردی به پهلوی تو دوخت تو فقط نسوختی محسن با تو سوخت سیلیِ سنگین زد و چشاتو بست جوری که گوشواره توو گوشت شکست .
. السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده منو تنها نزاری ای با مرام بخون التماسُ از توی صدام باشه دیگه حرف نزن اما بمون رو بگیر بازم ز من اما بمون بمون و درداتو با فضه بگو حرفای خصوصی تو بگو به او فدای حجب و حیات بشم نرو قربون زخم چشات بشم نرو التماس یلِ خیبر و ببین رحمی کن به علیِ خانه نشین بی تو از نفس کشیدن سیر میشم تو رو بغضِ حسنت بمون پیشم پس قرارمون چی میشه فاطمه به خدا هجده بهار خیلی کمه هنوزم دیر نشده یه کاری کن با نگات خزونمو بهاری کن ای بهار نیمه جان بیا نرو بچه ها مادر می خوان بیا نرو منم و خجالت از پهلوی تو علی شرمنده شده از روی تو نتونستم واسه تو کاری کنم اون روز کوچه تو رو یاری کنم جلوم چشمام اسمتو صدا زدن زنم و مردای بی حیا زدن پر خراش شد پشت در صورت تو آتیش افتاد روی سر صورت تو اومدی تو کوچه با قد کمون منو دنبال کردی با یه رد خون هر کی از من کینه داشت تو رو می زد نمی دونم خورده ای چند تا لگد قنفذِ که با قلاف به دورته ردّ پا مغیره رو چادرته درُ نامردی به پهلوی تو دوخت تو فقط نسوختی محسن با تو سوخت سیلیِ سنگین زد و چشاتو بست جوری که گوشواره توو گوشت شکست .
. السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده منو تنها نزاری ای با مرام بخون التماسُ از توی صدام باشه دیگه حرف نزن اما بمون رو بگیر بازم ز من اما بمون بمون و درداتو با فضه بگو حرفای خصوصی تو بگو به او فدای حجب و حیات بشم نرو قربون زخم چشات بشم نرو التماس یلِ خیبر و ببین رحمی کن به علیِ خانه نشین بی تو از نفس کشیدن سیر میشم تو رو بغضِ حسنت بمون پیشم پس قرارمون چی میشه فاطمه به خدا هجده بهار خیلی کمه هنوزم دیر نشده یه کاری کن با نگات خزونمو بهاری کن ای بهار نیمه جان بیا نرو بچه ها مادر می خوان بیا نرو منم و خجالت از پهلوی تو علی شرمنده شده از روی تو نتونستم واسه تو کاری کنم اون روز کوچه تو رو یاری کنم جلوم چشمام اسمتو صدا زدن زنم و مردای بی حیا زدن پر خراش شد پشت در صورت تو آتیش افتاد روی سر صورت تو اومدی تو کوچه با قد کمون منو دنبال کردی با یه رد خون هر کی از من کینه داشت تو رو می زد نمی دونم خورده ای چند تا لگد قنفذِ که با قلاف به دورته ردّ پا مغیره رو چادرته درُ نامردی به پهلوی تو دوخت تو فقط نسوختی محسن با تو سوخت سیلیِ سنگین زد و چشاتو بست جوری که گوشواره توو گوشت شکست .
. از چه نداری جز اجل حاجت عزیزم گشتی چرا این قدر بی طاقت عزیزم حرفی بزن جانم به لبهایم رسیده حیدر ندارد جز تو هم صحبت عزیزم اصلا نمی آید ،  نمی آید به قرآن این سن و سال کم  ، به این قامت عزیزم در این محل خیلی تو دیدی بی محلی با تو چه کرد این شهر بی غیرت عزیزم آه ای پناه امن ِ این عالم نداری حتی میان خانه امنيت عزیزم سیلی ، لگد ، آتش ، غلاف و تازیانه چه خوب داد اجر تو را امت عزیزم طوری کتک خوردی که می گردد اضافه یک درد بر درد تو هر ساعت عزیزم تو زنده هستی و زن همسایه امروز بر زینبت گفته است تسلیت عزیز زهرا برو خیلی کشیدی درد ، خیلی .... راحت بخوابی بعد از این راحت عزیزم می بینمت در کربلا وقتی حسینم افتاده مانند تو با صورت عزیزم ....... تو گشته ای محروم از ارث و حسینت محروم می گردد ز مهریه ات عزیزم ... آبان ۱۴۰۳ 😭 ✍ .
. از چه نداری جز اجل حاجت عزیزم گشتی چرا این قدر بی طاقت عزیزم حرفی بزن جانم به لبهایم رسیده حیدر ندارد جز تو هم صحبت عزیزم اصلا نمی آید ،  نمی آید به قرآن این سن و سال کم  ، به این قامت عزیزم در این محل خیلی تو دیدی بی محلی با تو چه کرد این شهر بی غیرت عزیزم آه ای پناه امن ِ این عالم نداری حتی میان خانه امنيت عزیزم سیلی ، لگد ، آتش ، غلاف و تازیانه چه خوب داد اجر تو را امت عزیزم طوری کتک خوردی که می گردد اضافه یک درد بر درد تو هر ساعت عزیزم تو زنده هستی و زن همسایه امروز بر زینبت گفته است تسلیت عزیز زهرا برو خیلی کشیدی درد ، خیلی .... راحت بخوابی بعد از این راحت عزیزم می بینمت در کربلا وقتی حسینم افتاده مانند تو با صورت عزیزم ....... تو گشته ای محروم از ارث و حسینت محروم می گردد ز مهریه ات عزیزم ... آبان ۱۴۰۳ 😭 ✍ .
. از چه نداری جز اجل حاجت عزیزم گشتی چرا این قدر بی طاقت عزیزم حرفی بزن جانم به لبهایم رسیده حیدر ندارد جز تو هم صحبت عزیزم اصلا نمی آید ،  نمی آید به قرآن این سن و سال کم  ، به این قامت عزیزم در این محل خیلی تو دیدی بی محلی با تو چه کرد این شهر بی غیرت عزیزم آه ای پناه امن ِ این عالم نداری حتی میان خانه امنيت عزیزم سیلی ، لگد ، آتش ، غلاف و تازیانه چه خوب داد اجر تو را امت عزیزم طوری کتک خوردی که می گردد اضافه یک درد بر درد تو هر ساعت عزیزم تو زنده هستی و زن همسایه امروز بر زینبت گفته است تسلیت عزیز زهرا برو خیلی کشیدی درد ، خیلی .... راحت بخوابی بعد از این راحت عزیزم می بینمت در کربلا وقتی حسینم افتاده مانند تو با صورت عزیزم ....... تو گشته ای محروم از ارث و حسینت محروم می گردد ز مهریه ات عزیزم ... آبان ۱۴۰۳ 😭 ✍ .
. ای  صفای خانه ی من الوداع گرمی کاشانه ی من الوداع *فاطمه جان! چه زود علی را تنها گذاشتی! الوداع ‌ای یار هیجده ساله ام یک شب دیگر بمان در خانه ام الوداع ‌ای همدم و هم ناله ام خواهشی دارم ز تو ریحانه ام چادرت را بر سر زینب مکن جان زهرا ؛روزِ من را شب مکن .................. علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچه‌های فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا بدنش کبود شده... صدا زد زن غساله از کربلا تا شام هرجا گفته بابا تازیانه خورده...ناله بزن:حسین....* گریز به کربلا .
. ای  صفای خانه ی من الوداع گرمی کاشانه ی من الوداع *فاطمه جان! چه زود علی را تنها گذاشتی! الوداع ‌ای یار هیجده ساله ام یک شب دیگر بمان در خانه ام الوداع ‌ای همدم و هم ناله ام خواهشی دارم ز تو ریحانه ام چادرت را بر سر زینب مکن جان زهرا ؛روزِ من را شب مکن .................. علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچه‌های فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا بدنش کبود شده... صدا زد زن غساله از کربلا تا شام هرجا گفته بابا تازیانه خورده...ناله بزن:حسین....* گریز به کربلا .
. ای  صفای خانه ی من الوداع گرمی کاشانه ی من الوداع *فاطمه جان! چه زود علی را تنها گذاشتی! الوداع ‌ای یار هیجده ساله ام یک شب دیگر بمان در خانه ام الوداع ‌ای همدم و هم ناله ام خواهشی دارم ز تو ریحانه ام چادرت را بر سر زینب مکن جان زهرا ؛روزِ من را شب مکن .................. علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچه‌های فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا بدنش کبود شده... صدا زد زن غساله از کربلا تا شام هرجا گفته بابا تازیانه خورده...ناله بزن:حسین....* گریز به کربلا .
مداحی_آنلاین_شهید_گمنام_سلام_مجتبی_رمضانی.mp3
4.83M
شهید گمنام سلام دلم گرفته بازم چشام بارونیه 🔊 🎙 دلم گرفته،بازم چشام بارونیه،وای،وای،وای خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه،وای،وای؛وای شهید گمنام سلام،خوش اومدی،مسافر من،خسته نباشی پهلون شهید گمنام سلام،پرستوی مهاجر من،صفا دادی به شهرمون وقتی رسیدی همه جا بوی خوش خدا پیچید،تو مگه کجا بودی؟ وقتی رسیدی کوچه ها نسیم کربلا رسید،تو مگه کجا بودی؟ وقتی رسیدی همه جا عطر گل نرگس اومد،مگه با آقا بودی؟ وقتی رسیدی همه اشکا مثل زهرا(س)می چکید،تو مگه کجا بودی؟ گمنام،دوباره زائرت شدم،وای،وای،وای شهید گمنام،بازم کبوترت شدم،وای،وای،وای شهید گمنام بگو،بگو به من حرف دلت رو،تا کی می خوای سکوت کنی! شهید شهید گمنام بگو،پس کی می خوای فکری برای بغض توی گلوت کنی؟ راستی هنوز مادر پیرت تو خونه منتظره،چرا اینجا خوابیدی؟ راستی مادر نصفه شبا با گریه از خواب می پره،چرا اینجا خوابیدی؟ راستی بابات چند ساله دق مرگ شد و عمرش سر اومد،خدا رحمتش کنه! راستی کسی نیست مادر و حتی یه دکتر ببره،چرا اینجا خوابیدی؟ خودم می دونم،شرمنده پلاکتم،وای،وای مدیون اشکِ فرزند بی پناهتم،وای،وای حق داری هر چی بگی،تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق می کنم! حق داری هر چی بگی،به روم نیار گلایه هاتو خودم دارم دق می کنم! باشه دیگه کل وصیت هاتو اجرا می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه دعا برا یوسف زهرا می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه کاری برا غوغای محشر می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه فکری برا اشکای رهبر میکنم،تو فقط غصه نخور! **************** .
مداحی_آنلاین_شهید_گمنام_سلام_مجتبی_رمضانی.mp3
4.83M
شهید گمنام سلام دلم گرفته بازم چشام بارونیه 🔊 🎙 دلم گرفته،بازم چشام بارونیه،وای،وای،وای خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه،وای،وای؛وای شهید گمنام سلام،خوش اومدی،مسافر من،خسته نباشی پهلون شهید گمنام سلام،پرستوی مهاجر من،صفا دادی به شهرمون وقتی رسیدی همه جا بوی خوش خدا پیچید،تو مگه کجا بودی؟ وقتی رسیدی کوچه ها نسیم کربلا رسید،تو مگه کجا بودی؟ وقتی رسیدی همه جا عطر گل نرگس اومد،مگه با آقا بودی؟ وقتی رسیدی همه اشکا مثل زهرا(س)می چکید،تو مگه کجا بودی؟ گمنام،دوباره زائرت شدم،وای،وای،وای شهید گمنام،بازم کبوترت شدم،وای،وای،وای شهید گمنام بگو،بگو به من حرف دلت رو،تا کی می خوای سکوت کنی! شهید شهید گمنام بگو،پس کی می خوای فکری برای بغض توی گلوت کنی؟ راستی هنوز مادر پیرت تو خونه منتظره،چرا اینجا خوابیدی؟ راستی مادر نصفه شبا با گریه از خواب می پره،چرا اینجا خوابیدی؟ راستی بابات چند ساله دق مرگ شد و عمرش سر اومد،خدا رحمتش کنه! راستی کسی نیست مادر و حتی یه دکتر ببره،چرا اینجا خوابیدی؟ خودم می دونم،شرمنده پلاکتم،وای،وای مدیون اشکِ فرزند بی پناهتم،وای،وای حق داری هر چی بگی،تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق می کنم! حق داری هر چی بگی،به روم نیار گلایه هاتو خودم دارم دق می کنم! باشه دیگه کل وصیت هاتو اجرا می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه دعا برا یوسف زهرا می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه کاری برا غوغای محشر می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه فکری برا اشکای رهبر میکنم،تو فقط غصه نخور! **************** .
مداحی_آنلاین_شهید_گمنام_سلام_مجتبی_رمضانی.mp3
4.83M
شهید گمنام سلام دلم گرفته بازم چشام بارونیه 🔊 🎙 دلم گرفته،بازم چشام بارونیه،وای،وای،وای خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه،وای،وای؛وای شهید گمنام سلام،خوش اومدی،مسافر من،خسته نباشی پهلون شهید گمنام سلام،پرستوی مهاجر من،صفا دادی به شهرمون وقتی رسیدی همه جا بوی خوش خدا پیچید،تو مگه کجا بودی؟ وقتی رسیدی کوچه ها نسیم کربلا رسید،تو مگه کجا بودی؟ وقتی رسیدی همه جا عطر گل نرگس اومد،مگه با آقا بودی؟ وقتی رسیدی همه اشکا مثل زهرا(س)می چکید،تو مگه کجا بودی؟ گمنام،دوباره زائرت شدم،وای،وای،وای شهید گمنام،بازم کبوترت شدم،وای،وای،وای شهید گمنام بگو،بگو به من حرف دلت رو،تا کی می خوای سکوت کنی! شهید شهید گمنام بگو،پس کی می خوای فکری برای بغض توی گلوت کنی؟ راستی هنوز مادر پیرت تو خونه منتظره،چرا اینجا خوابیدی؟ راستی مادر نصفه شبا با گریه از خواب می پره،چرا اینجا خوابیدی؟ راستی بابات چند ساله دق مرگ شد و عمرش سر اومد،خدا رحمتش کنه! راستی کسی نیست مادر و حتی یه دکتر ببره،چرا اینجا خوابیدی؟ خودم می دونم،شرمنده پلاکتم،وای،وای مدیون اشکِ فرزند بی پناهتم،وای،وای حق داری هر چی بگی،تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق می کنم! حق داری هر چی بگی،به روم نیار گلایه هاتو خودم دارم دق می کنم! باشه دیگه کل وصیت هاتو اجرا می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه دعا برا یوسف زهرا می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه کاری برا غوغای محشر می کنم،تو فقط غصه نخور! باشه دیگه فکری برا اشکای رهبر میکنم،تو فقط غصه نخور! **************** .
حضرت زهرا (س) هیچ وقت از همسرش چیزی را درخواست نمی کرد. روزی بانو در بستر بیماری افتادند. امام علی بر بالین ایشان آمدند و فرمودند:«زهرا جان! چه میل داری تا برایت فراهم کنم؟» حضرت زهرا(س) مانند همیشه فرمودند:«من از شما چیزی نمی خواهم، ای پسر عمو! پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود.» امام علی (ع)  فرمودند: « ای فاطمه! به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم.» پس از پافشاری امام علی(ع) ، بانو(س) فرمودند:« اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است.» امام برای به دست آوردن انار خانه را ترک کردند. در راه از مردم می پرسیدند:«در این فصل از سال کسی میوه انار دارد؟» مردم با تعجب به امام (ع) نگاه می کردند، زیرا فصل انار گذشته بود اما یکی از مسلمانان گفت:«یا علی! فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود.» امام(ع) به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد با تعجب به امام (ع) نگاه کرد و پرسید :« چه شده است علی؟» امام ماجرای خانه را تعریف کرد و درخواست خرید انار کرد. شمعون گفت: «چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام.» همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: «من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگ ها پنهان کردم.» آنگاه رفت و انار را آورد و به امام(ع)داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است. امام فرمود: «همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت.» امام در حال برگشت به خانه بود که با صدای ناله ی فقیری رو به رو شد. ایشان به دنبال صدا رفتند تا ببیند چه اتفاقی برای آن بنده خدا افتاده است. امام(ع) دیدند مرد فقیر و غریب و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است. امام فرمودند:« تو کیستی؟ از کدام قبیله ای؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای؟» گفت:« ای جوان صالح! من از اهالی مدائن (ایران) می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرض هایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است -» امام (ع) انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: «اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود!» امام علی (ع) نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد. سپس امام راه خانه را در پیش گرفت اما از خجالت بر پیشانی اش عرق نشسته بود و نمی دانست چطور دست خالی به خانه رود، از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه (س) خواب است یا بیدار. مشاهده کرد همسرش به دیوار تکیه داده  و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید:« فاطمه جان! این انار را چه کسی برای شما آورده است؟» فاطمه (س) گفت: «ای پسر عمو! وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علی علیه السلام برای فاطمه فرستاده است.»   منبع: ریاحین الشریعة، ج 1، ص142.
1.51M
مداح اهلبیت، ع، استاد آقای محمد سعدی مدیر محترم گروه مکتب العباس هیئت مکتب العباس، ع، آذری ها قوانین گروه، @Hazrate ⛔⛔ درصورت مشاهده مطالب لینک دار برابر با حذف از گروه❌❌❌❌❌ لطفا به قوانین گروه احترام بگذارید👉🏻 https://eitaa.com/joinchat/1805844674C917e64ec9c
نوحه تشیع جنازه حضرت زهرا(س) درسبک ؛شبانگاهان ایدورتشیع همسرین مولا. لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه خداحافظ مهربان زهرا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه بوغمده قان آغلیورحیدر آه و واویلا آه وواویلا ملائکللرگویده سسلوللر آه و واویلا آه وواویلا مدینه خاموش علی تنها یات یارالی دلداریم یات یارالی دلداریم سنیدون بوحیدرون روحی ای امیدطفلانیم آی امیدطفلانیم اسوردیزللرطاقتیم یوخدی کاش چیخیدی بوجانیم کاش چیخیدی بوجانیم یانورقلبیم آه و واویلا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه دیورگویللرده ملائکللربوعلی اعلادور بوعلی اعلادور او تابوت ایچده یاتان خسته جسم پاک زهرادور جسم پاک زهرادور یراوسته یدی نفرهمراه آسمانداغوغادور آسماندا غوغادور ویرورباشه قدسیان گویا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه مدینه غرق سکوت اولموش دورت بالا ایدورناله دورت بالاایدورناله یانولارآهسته آغلولار باخ اوغملی اقباله باخ اوغملی اقباله گهی غش ایلورخانوم زینب گاهیده گلورحاله گاهیده گلورحاله دیورگیتمه جان آنا زهرا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه قویوبدورتامغسلون اوسته آبروی دنیانی آبروی دنیانی ویره غسلین دفن ایده حیدرغمکشیده زهرانی غمکشیده زهرانی اسور اللرتاراولور گوزللرجسمیدن چیخور جانی جسیمدن چیخورجانی دیوریات راحت گل طاها لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه توکونده سوقان سوزوب ناگه جسم پاک اطهردن جسم پاک اطهردن دیدی ایوای نه مصیبتدور یاش سوزوبدی گوزللردن یاش سوزوبدی گوزللردن گوروبدوروارسینده یاره ال اوزوبدی پیکردن ال اوزوبدی پیکردن چکوب فریاد قلبیدن گویا. لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه باخوب گوردی زخم مسماری ناله گویللره سالدی ناله گویللره سالدی کیی الی باشه ویروب حیدر قلبی غصدن یاندی قلبی غصدن یاندی بیوردی بویاره زهراجان کوینگ آلتداپنهاندی کوینگ آلتداپنهاندی باشونداواردور سنون غوغا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه بونه زخم ونه جراحتدور حالتیم پریشاندور حالتیم پریشاندور بلیم سیندی بومصیبتده غم بوقلبه مهماندور غم بوقلبه مهماندور یادیمدابوصحنه للردوشسه هرزماندا طوفاندور هرزمانداطوفاندور خداحافظ یاربی همتا لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه حلال ایله مرتضانی سن ای منمچون همسنگر ای منمچون همسنگر خجالتدور بومصیباته خیبری یخان حیدر خیبری یخان حیدر بوقبرایچده یاتگیلان راحت ای منه اولان دلبرای منه اولان دلبر اولوب منلن همصدا طاها لااله الا الله «لا إله إلّا اللّه قویانداقبره دیدی حیدر فاطمه خدا حافظ فاطمه خدا حافظ گیدیب الدن سنتکی گوهر فاطمه خدا حافظ فاطمه خدا حافظ اوشاخلارنان یکصدا سسلور فاطمه خدا حافظ فاطمه خدا حافظ بودورذکرعاشق والا. لااله الا الله 
. خونه بی لبخند زهرا آسمون بی ستاره ست اینو حیدرت می دونه دنبال یه راه چاره ست بعد زندگیِ با تو به چی دل خوش کنه حیدر قلب من رو کن تصور وقتی زینب میگه مادر با چی حالت خوب می شه ای فدای اون ناز ابروت جون محسنت نگی که با نگاه به چوب تابوت کی گمون می کرد یه روزی عوض گهواره ساختن برا تو تابوت بسازم توو حیات خونه ام من شبا می پرم ز خواب با صدا خس خس نفس هات دیگه بی عصا سه ماهه نمی تونی پاشی از جات با خداحافظی تو جلو چشمام مرگ و دیدم مثله اون روز پشت در که عبامو روتو کشیدم سپرم شدی تلافی اُحد و زخمای بسیار اون نود تا زخم کجا و پهلو و شکاف مسمار شنیدم که توو حکومت قنفذ از خراج معافه اشک من میگه که این کار مزد ضربه ی قلافه قلاف قنفذ چه جوری جلو چشمام با تو لج کرد میخ در که داغ شد و بعد راهشو به پهلو کج کرد با فشار درب و دیوار داغ محسن و چشیدی نمی دونم که چه جوری میخ و از پهلوت کشیدی ناحلةُ جسم تویی که چیزی از تنت نمونده ردِ پنجه ی کیه که رُخ ماهتو پوشونده در و با هیزم سوزوندن آتیشا به بازوت افتاد بعد این که در شکستش افتادی و در روت افتاد ✍ .
. سلام الله علیها ای همسرِ غمديده ام از دست غم رنجیده ام زهرا مرو(۳) ای مادر گلهای من ای عشق و ای رؤیای من تنها مرو(۳) از خانه ی ما می رَوی، اما دلم دنبال توست یاس کبودِ مرتضی، از چه شکسته بال توست روی تو نیلی بود و از، من رو گرفتی ماه من قلبم شکست، تنها شدم، تا که تو رفتی ماه من یافاطمه یافاطمه(۳) بی تو ندارم ياوری مانده مرا چشم تری در شهرِ غم(٣) گشته سلامم بی جواب بی تو کِشم هر دم عذاب.. ..یا که سِتَم(٣) ای مادرِ محسن ببین، داغ پسر را بر دلم در کوچه ها، با ضرب پا، آتش زدن بر حاصلم گر فضه در خانه نبود، شاید تو هم بودی شهید دیدی چگونه دومی، نو غنچه ی مارا بچید یافاطمه یافاطمه(۳) بعد از نبی مضطر شدی در کوچه ها پرپر شدی در پای من(۳) تو تازیانه خورده ای از میخ در آزرده ای زهرای من(۳) در بِستَرت افتاده ای، اما پریشانی چرا؟ عجل وفاتی گویی و، آخر نمی مانی چرا؟ پیراهنت گلگون شده، پهلوی تو خونی ولی.. ..این التماس حیدر است، تنها مرو کفو علی یافاطمه یافاطمه(۳) در لحظه های آخرت فکر منی یا دخترت ای بی گناه(۳) گویی حسن مسموم شود گویی حسین مظلوم شود.. ..در قتلگاه(۳) دادی به زینب وعده ای، در قتلگاه دیدار ما آن لحظه که دشمن کُند، رأس حسینم را جدا وضعیتش حاده حسین، با صورت افتاده حسین از داغ مادر چون حسن، با گریه جان داده حسین جانم حسین جانم حسین(۳) .👇
. سلام الله علیها مرو فاطمه بی تو دلگیرم مرو فاطمه بعد تو پیرم مرو فاطمه خانوم خونم مرو فاطمه بی تو میمیرم منو تنها نَگْذار رو قلبم پا نَگْذار علی تو با قُنفُذ تواین شهرجا نَگْذار میریّ وُ دلم آتیشه حسن بی تو دلگیر میشه تو باغِ دلم می خُشکه درختِ اُمید از ریشه مرو فاطمه(٤) میری فاطمه ای گلِ پرپر میری فاطمه با دلی مُضطر میری فاطمه بعدازین نُه سال میری فاطمه می مونه حیدر ميشه زینب تنها حسین و این غمها شده مونس واسم حالا چاهِ صحرا کبودیِ بازوت بانو شبا درد پهلوت بانو دلم زیرو رو شد وقتی گرفتی اَزم روت بانو مرو فاطمه(٤) ببین فاطمه حالِ حیدر رو ببین فاطمه بَر دل آذر رو ببین فاطمه قتلگاهم شد ببین فاطمه دیوار و در رو دارم من دلشوره که وضعم ناجوره برا شیرِ خیبر نَبودِ تو زوره بی تو زندگی آزاره میشن بچه هات آواره حسن تو بقیع بی زائر حسین کربلا بی یاره مرو فاطمه(٤) .👇
. حضرت زهرا سلام الله علیها تویِ سختیام، مدد میگیرم از نامِت جایِ شُکر داره، شدم عمریه غلامِت مادری، برام کردی نمی دونم فرزندِ خوبی بودم؟ نوکرِ، توأم بی بی نگاهم کن گرچه خیلی آلودم.. فدای نگاهت که این روزها تارِ چشات بمیرم برات که دیگه در نمیآد صدات مدد فاطمه، مدد فاطمه یازهرا(٤) بی بی جان مدد، گره افتاده تو کارم نگاتو میخواد، گره هایی که من دارم دست تو، یه اعجازه گره هامو باز میکنه یازهرا قطره ام، ولی بی بی به دست تو میتونم باشم دریا فدای دو دستت که این روزها بوده کبود یکی نیست بگه که.. ..گناه تو مادر چی بود؟ مدد فاطمه، مدد فاطمه یازهرا(٤) سرم خاک پات، سرم خاک پا حسَنِین دعاتو میخوام، دعام کن بِحقِ حسین ای علی، دعا گویِ مُحبین و عاشقانِت تامحشر تو دعا، برام کردی با بچه هات تو لحظه های آخر فدای دعاهات که این روزها مرگُ میخوای یادِ کوچه بازم حسن میگه مادرم وای... مدد فاطمه، مدد فاطمه یازهرا(٤) 👇