eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
810 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام بیا و دست جنون را به دست من بسپار مرا به وقت وصالت به سوختن بسپار به سوی خامس آل عبا شتابانم پدر که گفت خودت را به پنج تن بسپار کنار مقتلت آورده ام عوالم را زُهیرشان کن و بر زلف پُر شکن بسپار خدای طور! چرا زیر چکمه افتادی؟ کمی الوهیت خویش را به "لن" بسپار! من و تو مظهر یک روح در دو تا بدنیم حسین! زخم تنت را به این حسن بسپار تو زخم خورده ای از شمر و خولی و اخنس سنان و حرمله را بر گلوی من بسپار بیان روضه ی "و الشمر" را، به سینه ی من بیان غارت خود را، به پیرهن بسپار به جای خون گلویت که سهم مرکب هاست هزار لاله ز خونم به این چمن بسپار به سوی خیمه عمو! مضطرب نگاه نکن به قلب کوچک من هم کمی محن بسپار به صحن حائر خود این بقیع را بکشان مرا به مضجع آغوش خویشتن بسپار .
👆 . ____________________ قرار نبود باشه خرابه جاى من نمى شنوه هيچكس چرا صداى من همه كتك خوردن پدر به جاى من بنفشه پوشم كه شكسته شد پرم شده مثه لبهات تموم پيكرم الهى جاى تو بره رو نى سرم پاى چشماى من شد پر از ورم مى بينى من از تو مادرى ترم ———————————- قرار نبود بابا منو رها كنى اسير تنهايى تو اين شبا كنى مسافر شهر يهوديا كنى يه چادرى داشتم كه سوخت تو شعله ها يه عزتى داشتم كه رفت تو كربلا يه گوشواره كه برد يه مرد بى حيا لخته خون دارم جاى گل سرم من ز قاتلت بابا نمى گذرم ——————————- قرار نبود مهمون بمونه پشت در يه لشگر خسته همه شكسته پر تو معرض ديد چشاى خيره سر نگاهى داشت قلب منو تكون مى داد يه مرد كنيد ميخواست منو نشون مى داد مى مردم اونجا كاش غمت امون مى داد توى شهر غمها و پر از جفا قاتلين من ميشن مغيره ها ____________________ . ____________________ خدا رو شكر بازم ديدم غم تو رو خدا رو شكر ديدم محرم تورو دوباره باز دنيا شنيد دم تورو دوباره مى پوشم پيرن سياهمو دوباره مى دوزم به تو نگاهمو مى شورم اين قلب پر از گناهمو كنده شد دل از ريشه محرمه توبمون قبول ميشه محرمه ——————————- ايشالا قلب من پر از اميد بشه ايشالا موهام تو عزات سفيد بشه ايشالا اين نوكر به پات شهيد بشه ايشالا جون ميدم تو جاده ى حرم ايشالا مى ميرم به پاى اين علم ايشالا مى افته به پاى تو سرم مى شنوم كه گفت زهرا قبول باشه نوكريتون ايشالا قبول باشه ——————————- واى قراره تو چشمام ستاره ديده شه ناله ى غريبىِ حسين شنيده شه واى من توى مقتل سرش بريده شه پيچيده توى گودال شميم و بوى سيب نيزه بارونه جسم يه حضرت غريب پا ميذاره رو سينه اش يه مرد نانجيب فاطمه صدا مى زد حسين من شاه دست و پا مى زد حسين من ________________________ . . . ____________________ مسير اين دريا به سمت ساحله مى پيچه تو صحرا صداى قافله شده كجا خيره نگاه حرمله گرفته قلب من ز ناله ى حسين پرشده چقدر عطر سلاله ى حسين روى شونه ى عباس سه ساله ى حسين مى رسه علمدارش قدم قدم روى خاك اين صحرا كوبيد علم ———————————- داره مى سوزه دل برا دل رباب براى چشمايى كه مى كشه عذاب برا لبايى كه نمى خوره به آب يه روز مياد اصغر رو دستاى پدر فدا ميشه اى واى با نيزه ى سه پر براى يارى حسين خونجگر مى درخشه يك مهتاب على على سربريده ى ارباب على على ——————————- مى ترسه زينب كه تو دشت كربلا بيفته سالارش به زير دست و پا ببينه عشقش رو به روى نيزه ها نگاهشو دوخته به سمت قتلگاه چشاش به صحرا و دلش اسير آه مشوشه زينب ز خستگى راه روضه مى خونه واسه يه بى پناه بوسه گاه زينب شد گلوى شاه . . _________ بدار سهيم باشم منم تو اين قيام دو ياور آوردم به يارى امام فداى تو ميشم حسين با بچه هام خجالتم ميده نگاه همسرت بذار بشن گلهام فداى اكبرت مى افته سرهاشون حسين فدا سرت بار قسم ميدم يارا بذار برن من به چادر زهرا بذار برن بذار كمك حالت بشم تو اين سپاه چرا من اينجامو تو هستى بى پناه قدم قدم ميرى به سمت قتلگاه چيكار كنم آخه منم يه خواهرم برا تو بى تابم به جاى مادرم براى سربازيت منم يه لشگرم با غم تو مانوسم حسين من باز گلوتو مى بوسم حسين من ميخوام بشن طفلام دو سرو سرجدا دلم مسخواد باهات بيان رو نيزه ها تا سايبون باشن براى بچه ها ميخوام دو سرباز پر از شرف بشن براى سنگاشون به جات هدف بشن فداى فرزند شه نجف بشن كاش نبينن اينها كه اسير شدم تو چهل روز از داغ تو پير شدم _______ يه كم تحمل كن بذار منم بيام بايد بيام طبق سفارش بابام شهيد بشم اى كاش رو سينه ى امام بايد با تو حس كرد ستاره چيدنو اون آرزوى به خدا رسيدنو يادم داده عباس بى دست پريدنو دوره كردنت اينجا عمو حسين ضجه مى زنه زهرا عمو حسين ميخوام كه دستامو سپر كنم برات بايد فدايى شم عمو جلو چشات تو اين شلوغيها نمى شنوم صدات تورو خدا اين بار نگو بايد برم خجالتم ميده نگاه مادرم ميخوام مثه اصغر جدا بشه سرم پيكر منم ميخواد يه بوريا من باهات ميام حتى رو نيزه ها خودم ديدم قاتل رو سينه مى شينه يه گوشه زهرا رو مگه نمى بينه ؟ عمو مثه سينه ات سينه ام چه سنگينه هزار و نهصد زخم نشسته رو تنت به زحمت افتاده نفس كشيدنت يه بى حيا ميخواد بدزده پيرهنت بى حيا لباسارو ديگه نبر يادگار زهرارو ديگه نبر ____________________ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. 🔸 🔹سبک ای با مرام ارباب من نوکر این خانه و شاهم حسین جانه (پناهم حسین جانه)۲ من شام تاریکم ولی ماهم حسین جانه (پناهم حسین جانه)۲ تموم ثروت من این عشق رویایی با اینکه خیلی بدم دارم خوب آقایی اصلا کی دلسوزه ، جز تو برام ارباب ای با مرام ارباب ... ............ ای دین و دنیای من و تنها کس و کارم (حسین جان دوست دارم)۲ آقا توو دنیا آخرت ، هستی تو غمخوارم (حسین جان دوست دارم)۲ هستی توو اوج خزون تنها بهار من خدا کنه دم مرگ باشی کنار من توو قبر بزاری کاش ، پا روو چشام ارباب ای با مرام ارباب ... ...... سبک : ای با مرام ارباب... مهمونی کوفه خدا چه ماجرایی شد (حسین کربلایی شد)۲ می لرزه قلب زینبش ، وقت جدایی شد (حسین کربلایی شد)۲ چشم گلای حرم دریا شده دریا دلشوره داره چه قد زینب توو این صحرا زهرا پریشونه ؛ نزدیکه عاشورا واویلا واویلا ، واویلا واویلا ..... ............. از آه زینب آخر این قصه معلومه (حسین خیلی مظلومه)۲ کِی این بیابون جای این طفلای معصومه (حسین خیلی مظلومه)۲ چند روز ِ دیگه حرم غوغا میشه غوغا زینب چیا می بینه بی اکبر و سقا توو این خزون غم ، پرپر میشن گلها واویلا واویلا ، واویلا واویلا ..... ....... عمه ببین کی اومده امشب توو ویرونه (خرابه چراغونه)۲ دارم دیگه راحت می‌شم، امشب میرم خونه (خرابه چراغونه)۲ عمه به ديدن من با سر اومد بابا وا شد همه گره هام آخر اومد بابا مُردم بدون تو آخه توو این دنیا بابا حسین بابا .... ....... بابا نپرس از من چرا قد کمون دارم (لکنت زبون دارم)۲ من مثل مادر روی این صورت نشون دارم (لکنت زبون دارم)۲ میدونه درد من و تنها خدا بابا زجر لعین ، دل شب زد بی هوا بابا وای از سر بازار وای از یهودی ها بابا حسین بابا ....... ....... وقتش رسیده که بشن پر پر گلای من (علی اکبرای من )۲ رخصت بده میدون برن این بچه های من (علی اکبرای من )۲ ای کل زندگی و شور و قرار من فدا سر تو حسین دار و ندار من تو بین نامردا خیلی شدی تنها واویلا واویلا.... ......... باید پسرهام یار تو باشن توو این غربت (حسین جان بده رخصت)۲ از زندگی ِ بعد تو دارن اینا وحشت (حسین جان بده رخصت )۲ ای وای اگه ببینند شمر و روی سینه ات ای وای اگه ببینن خیمه شده غارت دق می کنن اینا کوفه بِیان با ما واویلا واویلا...... ........ کوری چشم دشمنا ، تو جان فدا داری (کی میگه که بی یاری)۲ من اومدم تا که کنم ، واست علمداری (کی میگه که بی یاری)۲ لبیک ، یابن َ علی لبیک ، ثارالله جدا نمیشه ازتد والله ِ عبدالله من آخرین شیر و سرباز ثارالله لبیک َ یا عَمّاه ..... .......... مثل دو چوب خشک عمو ، گشته لبای تو (بمیرم برای تو)۲ تو غرق خونی و رمق ، نیس توی پای تو (بمیرم برای تو)۲ برای کشتن تو دعوا شده دعوا نامردا طعنه زدن کوو اکبر و سقا من غرق خون میشم با ذکر وا اماه لبیک َ یا عَمّاه ..... ......... همرنگ نیلوفر شده بال و پرت قاسم (چی اومد سرت قاسم )۲ با خاک این صحرا یکی شد پیکرت قاسم (چی اومد سرت قاسم )۲ ازین زمونه دله بی تاب من سیره دلاور حسنم دیگه زمین گیره پر پر شدی ای وای مثل گل لیلا واویلا واویلا ......... پا روی خاکا کم بکش ، ای شاخه شمشادم (ای تازه دامادم)۲ پر شد تموم کربلا ، از آه و فریادم (ای تازه دامادم)۲ چی اومده سر تو زیر سم اسبا کنار پیکر تو افتاد عمو از پا من قد کمونی و تو هم قد سقا واویلا واویلا.... ✍ 👇
. عمه گودال و ببین که عموی بی پناهم شده نقش روو زمین عمه دستامو نگیر نفسش بریده زیر دست و پاها شده پیر روو سرش ، ریختن همه قتلگاهش نفس گیر شده غرقه خون ، افتاده و بین گودال زمینگیر شده هرکسی با یه نیتی ، می‌ذاره پا روی تنش هجوم آوردن همگی ، برای مُثله کردنش وای ، عموی غریب عموی غریب عموی غریب این چه طرز کشتنه هرکسی که میرسه داره یه ضربه میزنه این چه سر بریدنه باید عمه جان برم که وقت یاریه منه شلوغه ، دور و برش دارن از هر طرف میزنن سنان با ، خولی و زجر پیرهنش رو دارن می کَنن نشسته روی سینه شمر ، داره سرش رو می بُره باید که کاری بکنم ، منو گرفته دلهره وای ، عموی غریب عموی غریب عموی غریب قتلگاه قیامته دیگه جونم روو لب اومد توو هجوم غارته داره می لرزه تنم عمه منتظر به راهه منه بابا حسنم باید رفت ، توو قتلگاه تا نگن یار نداره عمو رها کن ، دست منو چشم به راهه یه یاره عمو باید نذارم که سرش ، جدا بشه از بدنش فدای غربتش بشه ، الهی ابن الحسنش وای ، عموی غریب عموی غریب عموی غریب ✍ 👇
. عجل‌الله تعالی فرجه علیه السلام ✍ چشم ما منتظران از غم تو بارانیست تا نیایی به خدا خیر در این دنیا نیست حسرت دیدن تو قلب مرا سوزانده آتشی جز غم تو در دل من برپا نیست انتظار فرجت افضل الاعمال من است که به جز دیدن تو بر لبم استدعا نیست ما از این روضه به آن روضه به دنبال توایم کار ما تا تو نیایی همه سرگردانیست تا نیایی به خدا بی کس و کاریم همه بی تو ای زندگی ام! زندگی ام زیبا نیست همه جا هستی و روی سر ما سایه ی توست همه جا هستی و روی تو به ما پیدا نیست شب پنجم سفری سوی مدینه برویم بُعد منزل نبود، این سفری روحانی ست نه ضریحی و رواقی و نه گنبد؛ صد حیف سایبانی به روی قبر بنی الزهرا نیست ای حسن جان! دل ما شوق زیارت دارد بین آن صحن و سرایی که محرم جا نیست نظری کن که برای پسرت گریه کنیم پسری که پر از عشق است و دلش طوفانی ست از حرم آمد و خیره شد و با قاتل گفت این چه وضعیت سر بریدن قربانیست؟! از روی سینه ی او پای خودت را بردار نانجیب! عرش خدا معرکه ی دعوا نیست اینقدر ضربه نزن! حنجره اش ریش شده مگر این حنجره جای بوسه ی زهرا نیست؟! .
. بسم الله النور سبک به تماشا بیا ای پسر فاطمه __________________________ هلال محرم برده هوش از همه ، هلال ماه عزا ناله زد فاطمه ، شد همه جا کربلا شده ذکر لبم نوحه ی محتشم وا حسینا وا شهیدا ........ ای سرت روی نی ، ای بدنت زیر پا ماه زهرا چرا ، شد کفنت بوریا شاه دور از دور وطن صید صد پاره تن واحسینا واشهیدا السلام و علی ساکن کرببلا ذُبِحَ بِلقَفا مُرمل بِدما شاه شیب الخضیب ای حسین غریب وا شهیدا وا حسینا ______ روی صحرا تنت رمل بیابان شده روی نیزه سرت قاری قران شده السلام السلام پور خیر الانام وا شهیدا واحسینا ........... علیه السلام شده تنهاترین ، مسلم تو یا حسین جان شش ماهه ات نیا به اینجا حسین غم من بی حساب یاد طفل رباب وا حسینا واحسینا ......... کوفه شرم و حیا ، ندارد از میهمان تشنه ی خون تو ، خولی و شمر و سنان می زنی دست و پا زیر سر نیزه ها وا حسینا واحسینا ......... شاه عالم حسین ، کرببلایی شده قاتل زینبش ، فکر جدایی شده زینب از روزگار شده دل بی قرار واحسینا واحسینا ......... چشم بد دور از این ، لشکر و سرلشکرش کوفه مات حسین ، گشت و علی اکبرش شدی ای کربلا مثل عرش خدا واحسینا واحسینا ......... کربلا جان تو ، جان عزیز رباب خون نگردد دل ِ ، فاطمه و بوتراب نشود خون جگر شه ز داغ پسر واحسینا واحسینا ........ آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک صورت شه بود ، پیش حرم روی خاک زیر پا پیکرش بی امان مادرش واحسینا واحسینا .......... شده کرببلا ، خرابه از بوی سیب آخرش کرد اثر ، آن همه امن یجیب آمدی با سرت دیدن دخترت واحسینا واحسینا ........ شده از غصه ات ، دخترکت نیمه جان با چه حق بر لبت ، بوسه زده خیزران شده همچون سرت خون ، دل دخترت واحسینا واحسینا ......... باورت می شود ، رقیه قدش خمید بین عالم که دید ، سه ساله ی موسفید برده جان مرا سیلی بی هوا واحسینا واحسینا .............. حضرت علیه السلام الامان الامان ، حضرت بنده نواز حر بیچاره را ، تویی فقط چاره ساز ای خدای کرم بده بال و پرم واحسینا واحسینا ........ من پناهنده ی ، لطف تو هستم حسین کن حلالم اگر ، راه تو بستم حسین شب من کن سحر آبرویم بخر واحسینا واحسینا ......... طفلان حضرت زینب سلام الله علیها یابن زهرا حسین ، امید هر ناامید بده رخصت شود ، زینبت ام الشهید بخر ای با وفا آبروی مرا واحسینا واحسینا ........ این همه غربتت ، برده امانم حسین به فدای سرت ، دو نوجوانم حسین من و دلواپسی آه ازین بی کسی واحسینا واحسینا ...... یادگار حسن ، شد آخرین یاورت دست عبدالهت ، عمو فدای سرت منم و تاب و تب لا افارق به لب واحسینا واحسینا ........ باشد از روزگار روی لب تو گله مثل اصغر شده ، قاتل من حرمله تو و چشمان تر من و خون ِ جگر واحسینا واحسینا ...... وای ازین جسم و این ، همه جراحت عمو که زده نیزه ات ، به قثد قربت عمو غرق غم شد دلم غربتت قاتلم واحسینا واحسینا ....... می رسد این ندا ، آجرک الله حسین از غم قاسمش ، نشسته از پا حسین شد غم مجتبی زنده در کربلا واحسینا واحسینا ...... نعل مرکب چه کرد ، با تن داماد او پا کشد روی خاک ، شاخه ی شمشاد او یادگارحسن شده صد پاره تن واحسینا واحسینا ........ خاک کرببلا ،محشر کبری شده قاسم بن الحسن ، هم قد سقا شده برده صبر از عمو جسم زخمی او واحسینا واحسینا ......... شب هفتم عرش و فرش خدا ، لرزد از این ماجرا با سه شعبه زدند ، حاجی شش ماهه را غرق خون شد پسر روی دست پدر واحسینا واحسینا ....... لب خشکش نشاند ، لرزه به جان حسین خنده ی آخرش ، برده امان حسین کودک بی گناه غرق خون گشته آه واحسینا واحسینا ........ به خدا می رسد جان به لب مادرش به روی نیزه ها ، اگر نشیند سرش قلب عالم کباب شد برای رباب واحسینا واحسینا ...... شب هشتم ناله زد آسمان ، سرت سلامت حسین قسمت اکبرت ، شده شهادت حسین قامتت را کمان کرده داغ جوان واحسینا واحسینا ........ این همه درد و غم ، برده امانت حسین اربا اربا شده ، تازه جوانت حسین تو و چشمان تر تو و خون ِ جگر واحسینا واحسینا ......... نقش ِ روی زمین ، شد گل رعنای تو مادرت هم نواست ، با ولدی های تو آه ازین غائله وای ازین هلهله واحسینا واحسینا ....... 👇
. ۱۲۵۷ کعبه دور حسین می‌گردید دشنه‌ی کوفه، یاس را می‌چید سنگ‌‌های تراش خورده‌ی شان سر و روی عموی من بوسید بس که نیزه میان جسمش بود با لگدها بدن نمی‌چرخید نیزه از سینه‌اش که بیرون زد در همان لحظه عمّه‌ام می‌دید اسبها روی سینه‌اش رفتند به ته نعل، پیکرش چسبید عمویم روی خاک، سینه نداشت زنده بود و همه بدن پاشید دست من شد به پوست آویزان بوی بابا به دشت می‌پیچید روی جسم عمو که افتادم حرمله دید و داشت میخندید با که گویم عمو دم آخر از غم گوشواره می‌لرزید ✍ .
. ۱۲۷۶ عمو جونم شبیه گیسوی تو پریشونم من از تو یک دم جدا نمی‌مونم عمو جونم هل من ناصرت رو تا اینکه شنیدم از خیمه تا گودال پیوسته دویدم عمو جون دیدم خولی و شمر و شبث همه اومدن نیزه به دس این که شد تنت جدا جدا کار یکی نیس کار همس عمو جون اومدم کنار تو برات عکس قطره بارون بکشم یه نفس اومدم نیزه رو از گلوی تو بیرون بکشم **** با چشم تر دیدم افتادی تو قتلگاه با سر دیدم بالا رفته شمشیر کافر با چشم تر دست من سپر شد واسه بدن تو شرمنده که دستم افتاد رو تن تو عمو جون عمه از کوچه گفته برام شد عصای مادرت بابام منم پسر اون کریمم سپرت میشم با دست و پام عمو جون می‌بینی چی اومد به سرم حرمله اومد بالا سرم پر شد همه جا بوی حسن تیرشو تو زد به حنجرم **** مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. ۱۲۶۷ صدای هَل مِن ناصرت شنیدم از خیمه ها به سوی تو دویدم برات خبر از خیمه ها آوردم وا شدن گوشواره ها رو دیدم **** طعنه دل تنگت زدن عموجان گفتی علی سنگت زدن عموجان گرگای کوفه پیش چشم عمّه بر سر و رو چنگت زدن عموجان **** سر تا به پا شدم عمو پر از درد دورو برت دیدم هزارتا نامرد دستِ سپر شدم بریده شدو بوی حسن کرب و بلا رو پر کرد **** مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. علیه السلام/۱۴۰۴خرم فر شعر: حسین بیدگلی جون دادن تو راه تو زندگیه تو مسیرت اومدن بندگیه اگه از راه تو دور بشم حسین به خدا آخر شرمندگیه راهتو بستم می‌دونی سختمه که زنده‌م حسین از تو و زینب به خدا می‌دونی شرمندم حسین یا اباعبدالله ===== لطف بی‌نهایت تو بوده که منو راهم دادی بین نوکرات منو شرمنده نکن آقای من بذا پیش از همه جون بدم برات بذار که من فدات بشم چشم ترت رو نبینم جساررتایی که می‌شه به خواهرت رو نبینم یا اباعبدالله ===== اینا رحمی ندارن توو دلشون براشون راحته حتی کُشتنت وای، سرت رو از قفا جدا کنن حتی با اسب بتازن روی تنت نیزه به پهلوت می‌زنن جسمتو از حال می‌برن برای قتل ِ صبر تو رو میون گودال می‌برن یا اباعبدالله .............. شعر: حسین بیدگلی عمو جون غوغا شده تو قتلگاه می‌بینم شمرو بالای سر تو از توی خیمه داره آه می‌کشه برای غربت تو خواهر تو نمی‌ذارم توو قتلگاه بهت جسارت بکنن هنوز تو زنده ای عمو جسمتو غارت بکنن وای عموی خوبم ===== بدن تو پره زخمه ای عمو بی‌حیاها چی آوردن به سرت لبای خشکه تو غرقه خون شده می دونم هنوز می‌سوزه جگرت برای یاری حسین غرقه به خون میشه تنم دست منم مثل عمو جدا میشه از بدنم وای عموی خوبم ===== غیرت من از علی مرتضاست خون  ِ بابام حسنه توی تنم برای دفاع ِ از حرم میام اگه له بشه مثه تو  بدنم اگرچه هر چی نیزه هست فرو بره به پیکرم نمی‌ذارم تا زنده‌ام کسی بره سمت حرم وای عموی خوبم ..... سربند مهدوی 👉 .👇
. دست از جان که بشویی تنِ تو جان گردد سمت آتش بدوی شعله گلستان گردد قیدِ هر چیز زنی قید خدا می‌گردی بدوی سمت حرم صید خدا می‌گردی باید از غیر، خودت را بتکانی در خاک آسمانی‌تر از آن باش بمانی در خاک حیف باشد که در این برکه بمانی ای ماه هرچه در جستن آنی، تو همانی ای ماه دل اگر کندی از این خاک بر افلاک روی می‌شود یک شبه معراج از این خاک روی خوش به آن دل که بر آن زُلف،گرفتار بماند هرکه شد مَحرمِ دل در حرم یار بماند آنکه در معرکه اُفتاد فراموش نشد شیعه آتش به جگر داشت که خاموش نشد شبنم از خویش که زد جلوه‌ی خورشیدش کرد هرکه زد نعره حسن، فاطمه جاویدش کرد کربلا دید زمین جلوه‌ی صدها حسن است آخرین حُسن ختامِ شهدا با حسن است نیست از واژه‌ی الله جدا عبدُالله می‌بَرد بالِ مرا تا به خدا عبدُالله باید از خویش بپرسیم به هر شب هر صبح کیستی؟ بنده‌ی نفسیم و یا عبدُالله باید از خویش بپرسی که چه باید بکنی تا بخوانند در این راه تو را عبدالله تا خدا راه نداریم اگر گریه کنیم نیست راهی زِ دل سوخته تا عبدالله آنقدر غرق حسین است نفهمیده هنوز که شده حُسنِ ختامِ شهدا عبدالله کیست او سرخی احرام اباعبدالله نام او جا شده در نام اباعبدالله او رسیده به غمی که نرسیده زینب دیده او صحنه‌ی تلخی که ندیده زینب صحنه‌هایی که حسن داد کشیده دیده آنچه را فاطمه غش کرد و ندیده دیده مُشت بر سینه‌ی خود باز چرا می‌کوبد بین گودال چه دیده است که پا می‌کوبد کاش می‌شد که بگوید نکند خواب است او غزلی در وسط آن‌همه گرداب است او از همان دور... از آن دور حسن را می‌دید در هجوم همه ...با زور حسن را می‌دید پدرش داشت از آن دور صدایش می‌کرد قبل آن خنجرِ ناجور صدایش می‌کرد پیش چشمان ترَش خونِ جگر را می‌دید بینِ گودال عمو را نه، پدر را می‌دید بی وضو دست کسی در خُم گیسو می‌رفت شمر با چکمه‌ی سرخی به سوی او می‌رفت قبل از آنی که از آن شیب سرازیر شود می‌دود سمت عمو تا نکند دیر شود همه با زور رسیدند مگر جا بشوند تا که یک سهم بگیرند اگر جا بشوند همه بودند ولی شیر نری مانع شد پدری روی زمین و پسری مانع شد سپرِ تشنه‌ی صد چاک در آن همهمه بود دست اُفتاده‌ی او در بغل فاطمه بود نیزه‌ای خورد به پشتش نفَسش پُر خون شد شد همان نیزه که از پشت عمو بیرون شد وای من طُعمه‌ی یک لشکر افراطی شد بدنش با بدن خُرد عمو قاطی شد اسب‌ها رفته، سر دوش عمو خوابیده او سه روز است در آغوش عمو خوابیده گرچه زن‌های دهاتی همه دیر آوردند خوب شد جای عبا چند حصیر آوردند بستر طفل رُباب آن تنِ درهَم باشد بوریا آنقدری هست که او هم باشد (حسن لطفی ) ۱۴۰۴/۰۴/۰۸ .
. ‌۱۴۰۴ ▪️بنداول▪️ همهٔ راهُ من یه نفس دویدم گریه کردم عمو تا بهت رسیدم مُردم تا نالهٔ تو رسید دیدم من عمو چه بد زدنت تنها افتادی روی زمین شلوغه چقد کنار تنت (زینت دوش مصطفی چرا رو خاکه پیکرت داره خون میره از سرت خدا بده صبر به خواهرت) ▪️بنددوم▪️ با لگد نزنش نرو رو بدنش دیگه نیزه نیار جا نداره تنش پاتو بردار نفس بکشه با خنجر کُند نزن به گلوش تا من هستم منو بزنُ موهاشو نکش نکن زیر و روش پیرهنشو میخوای چیکار؟ تیغ‌تو رو گلوش نذار حالا که داری می‌کُشیش اگه می شه واسش آب بیار (زینت دوش مصطفی چرا رو خاکه پیکرت داره خون میره از سرت خدا بده صبر به خواهرت) علیه_السلام مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .