eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
89 عکس
14 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 تنها کسی که میتونه شعار زن، زندگی، آزادی سر بده، (ص) است که با بعثتش دیگر دختری نشد. 🔰 نقاشی از 📌پ.ن: یکی از تلخ ترین که در طول این سه سال حضور در مدارس، زیاد شنیدم، این بود که چرا اسلام و پیامبر، اینقدر زن را بی ارزش تلقی کرده اند؟ چرا زن در اسلام و نزد پیامبر شما هیچ ارزشی ندارد؟ در نگاه آنها، این حک شده بود که هیچ آئینی به اندازه اسلام به زن ظلم نکرده است. طرف میگفت آخه چجوری کاری کرده بود که وقتی امیرالمومنین(ع) در شهید شد، گفتن مگه علی(ع) نماز هم میخوند؟ گفتم همینجوری که امروز بچه مسلمون، نه مسیحی یا یهودی یا مشرک و...، اونم تو ایران، نه تو امریکا یا اروپا، میگه بی ارزش ترین موجود در اسلام، زن و دختره! بله، همینه. البته + کم کاری ما در تبیین درست مسئله + خراب کاری عده ای از مسئولین به عنوان یکی از علل مهم غیرمستقیم فدای غربتت ... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 ماجرای جنگ حنین و عفو تاریخی پیامبر (بخش اول) 🔺پس از ، یکی از سه دشمن اصلی پیامبر بلکه اصلی ترین آنها یعنی ، شکست خورد. اما همچنان دو دشمن مهم دیگر نیز وجود داشت: 1. طایفه 2. طایفه . 🔺هوازنی ها آنگاه که خبر حرکت سپاه اسلام از مدینه به سمت مکه را شنیدند، خود را آماده جنگ کرده بودند. ثقیفی ها نیز در شهر طائف مستقر بودند. پس از فتح مکه، این دو گروه بنای در مقابل اسلام داشتند. به همین جهت، پیامبر پیش از ترک مکه، تصمیم گرفت شورش آنها را نیز آرام کند. 🔺 نقل میکند: پس از فتح مکه توسط پیامبر، اشراف هوازن و ثقیف، هرکدام بین خودشان جلسه گذاشته و تصمیم به گرفتند و میگفتند: به خدا سوگند! محمد با قومی مبارز و قوی جنگ نکرده تا عیار او مشخص بشود و اکنون ما آماده شده و پیش از اینکه او به سوی ما بیاید، ما به سوی او میرویم. (و اللّه! ما لاقى محمّد قوما يحسنون القتال، فأجمعوا أمركم فسيروا إليه قبل أن يسير إليكم) 🔺رهبری هوازنی ها در دست ، یک جوان سی ساله بود که شخصیتی مغرور و داشت(كَانَ مُسْبَلا). او به قبیله اش دستور داد تا همه برای نبرد با اسلام حاضر شوند، آن هم با همه دارایی هایشان؛ لذا حتی زنان و کودکان نیز باید حاضر میشدند، به همراه همه شتران، گاوان و گوسفندانشان. 🔺دلیل مالک بن عوف این بود که تنها در این صورت است که همه تا آخرین قطره خونشان از جان، ناموس و مالشان در مقابل مسلمانان، دفاع خواهند کرد و کسی از جنگ نخواهد کرد. هرچند در میانه جنگ، کار به جایی رسید که خودش پا به فرار گذاشت. 🔺در بین هوازنی ها، پیرمرد دانا و باتجربه ای بود به نام «». او وقتی استراتژی جنگی مالک را دید، تمام تلاشش را کرد تا او را از جنگ به همراه زنان و بچه ها و در این شرایط، باز دارد اما تلاش او بی فایده بود. مالک به او گفت: دانش جنگی تو دیگر کهنه شده و امروز افرادی به مراتب قوی تر و داناتر از تو داریم. (إنك قد كبرت و كبر علمك، و حدث بعدك من هو أبصر بالحرب منك!) 🔺پیامبر نیز با سپاهی 12 هزار نفره به سمت هوازن حرکت کرد. (10 هزار از مدینه و 2 هزار از مکه) نخستین چیزی که جلب توجه میکرد، اسلام بود. و برخی دیگر گفتند: امروز از ناحیه قِلت و کمی جمعیت شکست نخواهیم خورد. (لا نغلب اليوم من قلّة) 🔺این جمله بر رسول خدا گران و سخت آمد، چرا که هیچگاه نگاه حضرت بر مادیات نبود، بلکه ایشان ها را همیشه میدانست، نه تعداد افراد یا تجهیزات و... . 🔺کثرت سپاهیان اسلام به دلیل حضور بود که عمده پس از ، مسلمان شده بودند. کسانی که تازه مسلمان شده و شناخت درستی از اسلام نداشتند و از حیث روحی نیز دارای آمادگی کافی برای انجام رسالت های اجتماعی نبودند. 🔺در این نبرد، نیز سپاه اسلام را همراهی میکردند اما چندان علاقه مند به پیروزی پیامبر نبودند بلکه بیشتر به دلیل دیدن نتیجه جنگ و احتمالا شکست سپاه اسلام و در صورت پیروزی، استفاده از ، سپاه را همراهی میکردند. 🔺این نکته خود مشکلی جدی بود چرا که فقط کافی بود تعدادی از این افراد در میانه جنگ از صحنه فرار کنند تا سپاه اسلام از هم بپاشد که اتفاقا چنین هم شد. هوازنی ها در تنگه ها مخفی شده و هنگام عبور سپاه اسلام، به صورت به آنها حمله کردند. طایفه به فرماندهی بن ولید که پیشران سپاه بود، پا به فرار گذاشت. به دنبال آنها، مابقی نیز فرار کردند. 🔺 میگوید: در آن لحظه تنها کسی را که من در کنار رسول خدا دیدم، بود که افسار اسب حضرت را در دست داشت. پیامبر وقتی میبیند همه در حال فرارند، دستور داد اینگونه صدا بزنند: «ای اصحاب شجره، ای گروه انصار، بازگردید، من اینجا هستم.» 🔺پیامبر میخواست ماجرای را به آنها یادآوری کند، چرا که امیدش به و بود، نه نومسلمانان. بعد از این، عده ای باز میگردند و در نهایت نیز با مهاجرین و انصار و با ، سپاه اسلام پیروز میشود. 🔺پس از پیروزی، برخی مسلمانان به دست میزنند. پیامبر به شدت ناراحت شده و مانع این اتفاق میشود. برخی میگویند: مگر اینها فرزندان مشرکین نیستند؟ حضرت پاسخ میدهد: حتی بهترین شما نیز هستید و الان مسلمان شده اید. این کودکان بر پاک به دنیا می آیند و بعدا به تدریج بواسطه پدر و مادرهایشان مسیحی یا یهودی و... میشوند. (أ و ليس خياركم أولاد المشركين‌؟ كلّ نسمة تولد على الفطرة حتى يعرب عنها لسانها، فأبواها يهوّدانها أو ينصّرانها) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 علت اختلاف بین هیئت های مذهبی 🔺امام صادق(ع) در بیانی کلیدی میفرمایند: «مَا اجتَمَعَ مِن أصحابِنا جَماعَةٌ في ذِكرِ اللّهِ أو في شَيءٍ مِن ذِكرِنا، إلّا بَعَثَ إبليسُ شَيطانا في عُنُقِهِ شَريطٌ لِيُفَرِّقَ جَماعَتَهُم.» 🔺هيچگاه گروهى از شیعیان، محبان و ياران ما براى ذکر و ياد كردن از خدا يا براى ذکر و ياد كردن از ما اهل بیت، دور هم جمع نمیشوند، مگر آنكه ، شيطانى شلّاق به گردن را مى‌فرستد تا شان را کرده و بیاندازد. 🔺راوی در ادامه میگوید: چندی بعد، برخی دوستان و اصحاب ما، نزدم آمدند که از من بشنوند من گشتم که جای مناسبی بیابم تا اینکه وارد (از مساجد معروف کوفه) شدیم. تازه شروع به خواندن احادیث کرده بودیم که ناگاه چند بچه آمدند و به سمت‌ ما پرت کردند! اینجا بود که یاد آن سخن امام صادق(ع) افتادم. 🔺در روایت دیگری، مرحوم مجلسی در بحار به نقل از امالی شیخ طوسی نقل میکند: «ما قَعَدَ قَومٌ قَطُّ يَذكُرونَ اللّهَ تَعالى، إلّا بَعَثَ إلَيهِم إبليسُ شَيطانا يَقطَعُ حَديثَهُم عَلَيهِم» 🔺یعنی هرگز گروهی به غرض ذکر و یاد خداوند، دور هم جمع نمیشوند مگر اینکه ، شيطانى را بین آن جمع مى‌فرستد، تا رشته سخن و کلام آنها که مشغول و هستند را قطع کرده و جمع آنها را پراکنده کند. 📌پ.ن: بیش از ده سال از نزدیک در فضای هیئت داری و کارهای فرهنگی و تربیتی حضور داشته ام و بارها این نکته را به چشم دیده ام. این روایت یعنی هیئتی ها شما که میدانید ماموریت شیطان چنین است، خب هرجا دیدید کار به اختلاف و دعوا کشید، به خاطر خدا رها کنید و نگذارید کار به افتراق و جدایی بینجامد. اساسا در همین بستر اتفاق می افتد، بستر تعارضات و اختلافات. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 ماجرای جنگ حنین و عفو تاریخی پیامبر (بخش دوم) 🔺خلاصه پس از شکست هوازنی ها، اُسرا و غنایم شان به دست مسلمان ها افتاد(حدود 6 هزار اسیر زن، کودک و بزرگ + 24 هزار شتر + تعداد بی شماری گوسفند)، برخی نیز کشته شده و برخی نیز مانند رئیس شان ، به سمت طائف فرار کردند. پیامبر نیز بعد از این ماجرا، به سمت طائف حرکت کردند. 🔺 وقتی دیدند خانواده و همه دارایی شان از چنگشان رفته، به صورت هیئتی نزد پیامبر آمدند و از ایشان ، بخشش و آزادی اُسرایشان را داشتند. حضرت نیز وقتی شان را دید، پذیرفت و آنها را میان بازگرداندن اموال یا اُسرایشان مخیّر کرد. آنها نیز طبیعتا اُسرا را انتخاب کردند. 🔺حضرت به آنها گفت: درباره اسرا، آنچه حق من و فرزندان است بر شما بخشیدم اما نسبت به اموال تان، پس از نماز ظهر، برخیزید و اعلام کنید: ما درباره زنان و فرزندانمان، رسول خدا را نزد مردم شفیع قرار میدهیم و مسلمین را نزد پیامبر. 🔺وقتی بعد از نماز چنین کردند و پیامبر نیز بخشودگی سهم خویش را اعلام کرد، مهاجران و انصار نیز سهم شان را بخشیدند. چند نفر از سران قبایل قصد بخشش نداشتند اما وقتی دیدند همه افراد قبیله شان به خاطر پیامبر بخشیده اند، آنها نیز به هر روی راضی شدند. 🔺پس از آن پیامبر از روسای هوازن، سراغ که رئیس قبیله شان بود را گفت و آنها گفتند به فرار کرده. حضرت به آنها گفت به مالک بن عوف بگویید: اگر مسلمان شود، هم خانواده اش را به او برمیگردانم و هم 100 شتر به او میدهم. (أخبروا مالكا أنه إن أتانى مسلما رددت عليه أهله و ماله، و أعطيته مائة من الإبل) 🔺مالک بن عوف نیز وقتی از ماجرا آگاه شد، در خفا خود را به پیامبر رساند و مسلمان شد و در شعری گفت: تاکنون همانند (ص) کسی را در میان مردم ندیده ام. حضرت نیز او را مجدد رئیس قومش قرار داد. مالک نیز پس از آن در رکاب پیامبر بود و با مشرکان طائف جنگید و آنها را چنان در تنگنا قرار داد که در نهایت مجبور به تسلیم شدند. 📚منابع: 1. المغازی، واقدی، ج3، ص885. 2. السیرة النبویة، ابن هشام، ج2، ص437. 3. سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ج1، ص634-642. 📌پ.ن: بله، ملاک و معیار برای اسلام و پیامبر، خون ریزی و کشت و کشتار نیست بلکه ملاک و تک تک افراد است، وگرنه معنا ندارد شخصی مانند مالک بن عوف که دشمنی او علیه اسلام عیان بود را چنین ببخشد. البته کسانی بخشیده میشوند که ابراز ندامت و پشیمانی کرده باشند، حتی در ظاهر. چرا که حفظ ظاهر، بسیار مهم بوده و خود تحلیلی عمیق دارد. این همان مشی ای است که رهبران انقلاب نیز مکرر در جمهوری اسلامی پیاده کرده اند، شاید آخرین مصداق بارزش، عفو رهبر انقلاب درباره بخش زیادی از دستگیرشدگان فتنه 1401 بود. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
به بهانه میلاد با سعادت امام حسین علیه السلام... 👇👇👇
💠 لباس شهرت 1️⃣ در روایات متعددی از «لباس شهرت» نهی شده است. به عنوان مثال: در کافی به نقل از (ع) آورده است: ➕«هر كس بپوشد، خداوند، در روز قيامت، لباسى از آتش بر او مى‌پوشاند.» (مَن لَبِسَ ثَوباً يَشهَرُهُ‌، كَساهُ اللّٰهُ يَومَ القِيامَةِ ثَوباً مِنَ النّار) (دیگر روایات مشابه) 2️⃣ منظور از لباس شهرت، هر نوع پوششی است كه به خاطر ویژگی خاصی که دارد، باعث مردم و شدن میشود، 🔺چرا که جامعه نیست، چه به خاطر رنگش، چه کیفیتش، چه صدای خاصی که از کفش بلند میشود یا حتی مندرس بودن لباس و... 🔺گاهی حتی به سبکی خاصی که توجه همه را جلب کند، مصداق لباس شهرت خواهد بود. شیخ طوسی در امالی نقل میکند: ➕هركه خود را به «عبادت»، شُهره سازد، به دين و ديندارى او باشيد؛ زيرا خداوند از و شهرتِ لباس نفرت دارد. (مَنْ شَهَرَ نَفْسَهُ بِالْعِبَادَةِ فَاتَّهِمُوهُ عَلَى دِينِهِ، فَإِنَّ اللَّهَ يَكْرَهُ شُهْرَةَ الْعِبَادَةِ وَ شُهْرَةَ النَّاسِ) ➕حتی درباره (ع)، اگر این ملاک صدق کند، مورد نهی واقع شده است. ابن قولویه در در چند گزارش نقل میکند، وقتی از امام صادق(ع)، درباره تعداد زیارت قبر سیدالشهدا پرسیده شد، حضرت فرمود: ▫️سالى يك بار، چرا که من شدن و شهرت بدین واسطه را خوش ندارم. (قَالَ: فِي السَّنَةِ مَرَّةً إِنِّي أَكْرَهُ الشُّهْرَة) ادامه دارد... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 لباس شهرت 1️⃣ در روایات متعددی از «لباس شهرت» نهی شده است. به عنوان مثال: #کلینی در کافی به نقل ا
3️⃣ لباس شهرت در هر جامعه‌اى، با آداب و رسوم و متعارف همان جامعه مشخّص مى‌گردد. چه اینکه مدل پوشش خود ائمه معصومین(ع) نیز متفاوت بوده است، مدل پیامبر با سبک حضرت امیر و نیز دیگر ائمه(ع). اين اختلاف رفتار، به روشنى نشان مى‌دهد كه ، در انتخاب نوع پوشش، اثر گذار است. 🔺لذا نمى‌توان گفت كه سبك لباس پوشيدن پيامبر(ص) يا حضرت امیر يا ساير امامان، الگوى انتخاب لباس براى همۀ جوامع و در همۀ دوران‌هاست؛ بلكه بايد بر سيرۀ نبوى و اهل بيت(ع) را در سبك لباس پوشيدن يافت تا بتوان در همۀ زمان‌ها و مكان‌ها از آن الگو گرفت. 🔺همین نکته مهم، توسط امام صادق(ع) بیان شده است، آن جا كه ، لباس فاخری بر تن حضرت میبیند و تاب نياورده و آن را متفاوت از پوشش پدران و نياكان ايشان میداند لذا بر حضرت ایراد میگیرد اما حضرت در پاسخش میفرمایند: ➕آن روزگار، و تنگ‌دستى بود و آنان به فراخور آن تنگنا و فقر، عمل مى‌كردند؛ ولى امروز، است، كه همه چيز به فراوانی يافت مى‌شود. (يا ثَورىُّ‌! كانَ ذٰلِكَ زَمانَ افتِقارٍ وَ إقتارٍ، وَ كانوا يَعمَلونَ عَلىٰ قَدرِ إقتارِهِ وَ افتِقارِهِ‌، وَ هٰذا زَمانٌ قَد أسبَلَ كُلُّ شَىءٍ عَزالِيَهُ‌) (نقل مختصر کشف الغمه + نقل تفصیلی کلینی در کافی) 🔺درواقع پوشش باید به نحوی باشد که علاوه بر رعايت و ، متناسب با و هنجارهاى مقبول جامعه باشد و هر آنچه که موجب انگشت‌نما شدن بشود، مصداق لباس شهرت خواهد بود که از آن نهی شده است، چه اینکه کلینی در کافی نیز از امام صادق(ع) نقل میکنند: ➕بهترين لباس براى هر روزگار، لباس همان زمان است. (خَيرُ لِباسِ كُلِّ زَمانٍ لِباسُ أهلِهِ‌) 🔺بیان جالب درباره نقش زمان و مکان در این مسئله را از (اینجا) بخوانید. 4️⃣ اساسا براساس روایتی از پیامبر، دو مدل شهرت داریم: 1. شهرت تجمل 2. شهرت زهد و سادگى. گاهی بعضى‌ها شيك ترين لباس را مى‌پوشند تا مشهور شوند و بعضى‌ها نیز ساده مى‌پوشند تا مشهور شوند. هر دوى آنها، كَلَك و فریب شیطان است که هيچ فرقى با هم نمى‌كند. هر دو، راه است. در روایات، متعدد به این دو بخش اشاره شده است. به عنوان مثال، وقتی گروهی از مسیحیان نجران با لباس هاى ابريشم و گران قيمت و انگشترهاى كذائى خدمت پيامبر رسیدند، حضرت حتی جواب سلام آنها را نداده و تحویل شان نگرفت و آنها بعد از مشورت با حضرت امیر و توصیه حضرت که آن لباس ها را بیرون بیاورند، توانستند خدمت پیامبر برسند. (مطالعه کامل روایت) 5️⃣ مراد از لباس شهرت، صرفا لباسِ پوشیدن نیست، بلکه عنوان عامی است که تمامی متعلقات انسان را شامل میشود لذا شاید بتوان در مصادیق امروزی لباس شهرت، به موارد زیر نیز اشاره کرد: 1. مدل های خاص ریش گذاشتن یا بلندی بیش از حد که متعارف جامعه نیست 2. ساخت خانه های خاص و انگشت نما 3. ساعت یا انگشترهای خاص چشم نواز 4. مدل های عزاداری خاص و غیرمتعارف 5. استفاده از لباس های جنس مخالف 6. آرایش زنانه برای مردان 7. و هر کاری که انسان را خاص و انگشت نما میکند. 6️⃣ چرا انسان به سمت کارهایی میرود تا خود را خاص نشان داده و انگشت نما بشود؟ شاید یکی از علل ریشه ای آن از حیث و ، مسئله یا دارایی های شخصی باشد که بدین واسطه میخواهند آن را جبران کنند. انسانی که از دورن، احساس استغنا و بی نیازی بکند، نیازی به نشان دادن خود از طرق غیرمتعارف ندارد. بررسی این مسئله از این زاویه، بسیار لازم و ضروری است. 7️⃣ یکی از عواملی که میتواند از لباس شهرت باشد، تاثیر لباس و پوشش بر فرد و اطرافیانش میباشد. در روایات نیز بر این مسئله تاکید شده است. به عنوان مثال در مکارم الاخلاق نقل میکند: (ع) با لباسی نو و شیک از خانه خارج شد. کمی که گذشت، حضرت مجدد به خانه بازگشت و همان لباس کهنه و همیشگی خود را پوشید و در توضیح علت آن فرمودند: وقتی این لباس را پوشیدم، احساس کردم که دیگر علی بن الحسین قبلی نیستم و انگار دارم عوض میشوم. (فَقَدْ مَشَيْتُ فِي ثِيَابِي هَذِهِ فَكَأَنِّي لَسْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْن‏) 🔺 در روایت دیگری از امام صادق(ع) نقل میکند: ➕بدن انسان چون لباس نرم پوشد به آيد. (إِنَّ الْجَسَدَ إِذَا لَبِسَ الثَّوْبَ اللَّيِّنَ طَغَى) 8️⃣ البته در این مسئله دچار هم نباید شد. اینکه زمانی و سربازی را برای ، لباس شهرت دانسته و از آن نهی میکردند، مصداق افراط در این مسئله بود که محکم مقابل آن ایستاد. امروزه هم نباید دچار این افراط ها و برداشت های غلط شد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 عباس و ما ادراک عباس برای مورخان عجیب است که چرا بعد از تصمیم سیدالشهدا برای خروج از مدینه، کلامی از (ع) نقل نشده و او سخنی با حسین(ع) نگفته! اما از سوی مقابل ، عبدالله بن زبیر، ، عبدالله بن عمر، و عبدالله بن مطیع، چقدر راه و چاه نشان امام شان دادند! آه چقدر «عبدالله» مقابل «أباعبدالله»! حسین(ع) از ، عبور کرده و در ایستاده بود، اما عده‌ای همچنان به او مشورت میدادند که چه کند ولی دریغ از ذره‌ای عزم و حرکت، حال آنکه روز، روز عزم بود، عزم کربلایی شدن. حسین(ع) راهش را انتخاب کرده و فقط به دنبال همراه می‌گشت: «مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ فَإِنِّي‏ رَاحِلٌ‏ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّه‏» لهوف سيّد بن طاوس، ص 25. هان بهوش باشيد كه هر كدام از شما آماده است تا در راه آرمان بلند ما قطره قطره خون قلبش را ايثار كند و جان خويش را در راه شهادت و ديدار خدا نثار نمايد، بر اوست كه بار سفر ببندد و همراهى ما را برگزيند؛ چرا كه من به خواست خدا و در پرتو مهر و لطف او بامداد فردا حركت خواهم كرد. و چه زیبا همراه ولیّ شد، مطیع او شد، این است بصیرت نافذ عباس(ع). ابوالفضل العباس، شد و محمدبن حنفیه ها، عبرتی ابدی برای امروز ما. 📌کتاب جای خالی عباس، نوشته سیدعلی اصغر علوی را حتما بخوانید، بسیار زیبا و جذاب. این عبارات، استفاده شده از آن کتاب بود. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 چرا نباید دیگران را سرزنش کرد؟ 🔰 مرحوم در کافی شریف از امام صادق(ع) نقل میکنند که حضرت میفرماید: اگر مردم ميدانستند كه خداوند مخلوقات را چگونه آفريده، آنگاه هيچ كس ديگرى رو نميكرد. 🔺در ادامه حضرت به تبیین چگونگی خلقت پرداخته و میفرمایند: ▪️ابتدا خداوند 49 جزء آورید و سپس هر جزئی را ده بخش کرد (یعنی جمعا میشه 490 بخش). ▪️آنگاه آن اجزا را ميان مخلوقات پخش كرد. به شخصی یک دهم جزء داد، به دیگری دو دهم و... تا اینکه به شخصی یک جزء کامل داد. ▪️بعد به شخص بعدی یک جزء و یک دهم داد، شخص بعدی یک جزء و دو دهم الی آخر که به عالیترین شخص 49 جزء داد. 🔺در ادامه حضرت نتیجه میگیرند: ➕كسى كه تنها يك دهم جزء را دارد، نميتواند مانند صاحب دو دهم جزء باشد، یعنی باید انتظار از هرشخص، به اندازه دارایی هایش باشد، نه بیشتر. 🔺لذا اگر مردم ميدانستند كه خداوند مخلوقات را چنین آفریده است، آنگاه هيچ كس ديگرى را سرزنش نمیكرد. البته که برای بالفعل شدن ظرفیت هایمان باید و کوشش کرد، نه اینکه دست روی دست گذاشت و گفت حدّ من همین قدر بود. 🔺نکته مهم این روایت، توجه به ، در تعامل با دیگران است، خصوصا برای کسانی که دغدغه دارند. کلید واژه: «لَوْ عَلِمَ النَّاسُ كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ» کافی، ج۲، ص۴۴ 🔰 در روایت دیگری، امام صادق(ع) میفرمایند: ➕شما را چه به اینکه از یکدیگر بجویید و اطرافیان تان را به بهانه های مختلف از خود کنید؟ (کافی، ج2، ص45) 🔺قطعا برخی مؤمنين از بعض ديگر افضل اند و بعضى از بعض ديگر مثلا نمازشان بيشتر و با کیفیت تر است یا بعضى نسبت به بعضی دارای بصیرت بیشتری هستند و این لازمه درجات ایمان است. 🔺اما قرار نیست بالادستی، پایین دستان را طرد کند، بلکه باید توان و استعداد او را درک کرده و با شیبی آرام و ملایم، او را به سمت پله های بالاتر حرکت و رشد بدهد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 چرا نباید دیگران را سرزنش کرد؟ 🔰 مرحوم #کلینی در کافی شریف از امام صادق(ع) نقل میکنند که حضرت میف
قبلا چند روایت با همین مضمون گذاشتیم. اونا رو هم میتونید از فهرست مطالب پیدا کنید و ببینید. پیشنهاد میدم ناظر به این بحث، حتما صوت زیر از استاد عابدینی رو گوش کنید.👇👇👇👇
Almizan 1021 روش آموزش معارف.mp3
34.25M
💠 روش صحیح انتقال معارف دینی، براساس سیره نبوی 🔖 ▫️دقیقه ۱: شرایط دعوت اسلام به معارف در جاهلیت ▫️دقیقه ۵: شروع دعوت به دین: از اعتقادات اجمالی، نه احکام ▫️دقیقه ۷: نقطه شروع کار تربیتی با کودک و نوجوان ▫️دقیقه ۹: عدم نزول احکام تفصیلی در مکه دقیقه ۱۲: محتوای اغلب سوره های مکی: باور به معاد و توحید با نگاه فطری ▫️دقیقه ۱۳: چگونگی بیان تفصیل اعتقادات: در بستر حوادثی مانند جنگ ▫️دقیقه ۱۴: هدایت و تعلیم معارف قرآنی در صحنه میدان، نه سر کلاس درس ▫️دقیقه ۱۷: روش پیامبر اینگونه نبود که بخواهند تفاصیل معارف و اعتقادات را سر کلاس درس تعلیم بدهد، به خلاف روش امروزی ما ▫️دقیقه ۱۹: تعلیم کلاسی دین، راحت ترین مسیر که ما همین را انتخاب کردیم، درحالیکه نتیجه مطلوب تعلیم دین، در میدان عمل محقق می‌شود ▫️دقیقه ۲۰: روش آموزش کلاسی و گفتار درمانی که ما طبق آن عمل. میکنیم، حل مسأله نمیکند! به خلاف روش قرآن که در ضمن حوادث انبیأ، معارف را تعلیم میدهد ▫️دقیقه ۲۳: روش پیامبر اسلام در تربیت دینی جامعه با توجه به حوادث و استعداد های جامعه ▫️دقیقه ۲۶: اشتباه بودن تکلیف یکجای احکام بر نوجوان که موجب تخطی آنها میشود. باید رساله هایی مخصوص کودک و نوجوان مبتنی بر روش گام به گام و تدریجی تولید شود، نه به صورت تکلیف یکجای احکام هنگام بلوغ. و حتی به صورت پرسش و پاسخ باشد و پیش از آن فرهنگ سازی بشود ▫️دقیقه ۲۹: تطبیق نظر علامه طباطبایی درمورد روش بیان معارف دینی در متن المیزان 📌شرح المیزان/24دی1403 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9