eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
89 عکس
14 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 جنگ تبوک و جریان سست کننده اراده مردم! (بخش اول) 🔺ابن هشام نقل میکند: وقتی پیامبر دستور داد تا مسلمانان آماده نبرد با رومیان() بشوند، مردم روزگار سختى داشتند، هوای بشدت گرم و خشكسالى یک طرف و رسیدن زمان برداشت محصول ها هم طرف دیگر. 🔺خلاصه براى مردم سخت بود که بخواهند قید محصول خود را زده و خود را به سختی سفر و گرمای بیابان بسپارند و احتمال کشته شدن در جنگ را به جان بخرند. 🔺معمولا رسول خدا(ص) از پیش، جنگی را به صورت عمومی بیان نمیکردند اما در این سفر به خاطر دوری و سختی سفر و کثرت دشمن، هدف خود را اعلان کرده تا مردم كاملا خود را آماده كنند. 🔺عده ای از و برخی از مردم كه اين سفر براى آنها سخت و مشكل بود، از رفتن با رسول خدا(ص) خوددارى كردند. یکی از آن افراد، شخصی بود به نام «». وقتی پیامبر پیشنهاد همراهی با لشکریان را به او داد، او در پاسخ گفت: ➕اى رسول خدا، مرا مورد قرار نده چرا که قومم ميدانند كه من بیش از همه به زنان علاقه دارم لذا میترسم با شما آمده و در آنجا را ببینم و نتوانم خودداری کرده و گرفتار بشوم. 🔺پیامبر وقتی حال بیچارگی او را دید، از او رو گردانید و اجازه داد كه در شهر بماند. اما خدای متعال درباره او آیه 49 توبه را نازل کرد: ▪️«وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ: ائْذَنْ لِي وَ لَا تَفْتِنِّي أَلَا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ» آنها ترس افتادن در فتنه زنان رومی را داشتند، درحالیکه با نرفتن به جهاد، در افتاده بودند. 📍آیات و روایات اجتماعی|عضوشوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 جنگ تبوک و جریان سست کننده اراده مردم! (بخش اول) 🔺ابن هشام نقل میکند: وقتی پیامبر دستور داد تا م
💠 جنگ تبوک و جریان سست کننده اراده مردم! (بخش دوم) 🔺مهمتر از نرفتن عده ای به جنگ، حرکت عده ای از منافقین بود که علاوه بر عدم همراهی با پیامبر در این جنگ، در عرصه اجتماعی نیز به شدت فعالیت کرده و مردم را از پیوستن به لشکریان اسلام باز میداشتند. 🔺آنها از جهاد و که نسبت به حق داشتند، به یکدیگر میگفتند: در اين به جهاد نروید. به اصطلاح مگر شده اید که در چنین شرایطی خود را به خطر بیندازید! (لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ، زَهَادَةٌ فِي الْجِهَادِ، وَ شَكًّا فِي الْحَقِّ) 🔺خدای متعال نیز درباره آنها آیه 81 و 82 توبه را نازل فرمود: ▪️«فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَالُوا لَا تَنفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ * فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَ لْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» ▪️یعنی: تخلف كنندگان از جنگ ، از مخالفت با پيامبر خدا و كناره‌گيرى از جهاد، خوشحال شدند؛ و خوش نداشتند كه با مال و جان خود، در راه خدا جهاد كنند؛ و گفتند: «در اين گرما، به سوى ميدان حركت نكنيد.» به آنان بگو: « از اين سوزان‌تر است!» اگر مى‌فهميدند. 🔺لذا آنها بايد كمتر بخندند و بسيار بگريند؛ چرا كه آتش جهنم در انتظارشان است اين، جزاى كارهايى است كه انجام مى‌دادند. 🔺در اين ميان، به رسول خدا(ص) اطلاع دادند كه گروهى از در خانۀ اجتماع كرده و در حال طراحی برای بازداشتن مردم در رفتن به جنگ هستند. 🔺وقتی این خبر به پیامبر رسید، حضرت را با چند نفر مأمور كرد تا به آنجا رفته و آن خانه را به بکشند. 🔺 از كسانى بود كه در آن اجتماع شركت داشت و چون شعله آتش بلند شد، مانند ديگر منافقين از پشت بام خانه فرار كرد و خود را از بالا به زمين انداخت، به طورى كه پايش شكست و در اين باره چندین شعر نیز سرود. 🔺پس از اين جريان، پیامبر آماده حركت شد و مسلمان را بسيج كرد و را وادار كرد تا كمك بيشترى در تهيه تجهيزات جنگى و پشتیبانی کنند. آنان نيز اطاعت كرده و هر يك به سهم خود كمك زيادى در اين باره كردند. 📚 السیرة النبویة، ابن هشام، ج2، ص517 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 جنگ تبوک و جریان سست کننده اراده مردم! (بخش دوم) 🔺مهمتر از نرفتن عده ای به جنگ، حرکت عده ای از من
📌پ.ن: جالب اینکه در مقابل این دسته افرادی که نه خود اهل جنگ و جهاد بودند و نه دیگران را ترغیب به جنگ میکردند بلکه حتی به شیوه های مختلف، مانع همراهی مردم با پیامبر میشدند، افرادی نيز بودند كه علاقه شدیدی برای حضور در جنگ داشتند. در همین ماجرای جنگ ، عده ای نزد پیامبر آمده و گفتند ما برای حضور در جنگ، مرکب و تجهیزات لازم را نداریم لذا شما به ما کمک کنید تا بتوانیم توشه و مرکبی تهیه کرده و در جنگ شرکت کنیم. پیامبر نیز نتوانست مرکب و وسیله سواری برای آنها تهیه کند لذا به آنها فرمود: مركبى ندارم كه به شما بدهم. آنها نیز با اندوه بسيار، گريه كنان از نزد حضرت بازگشتند. (فَقَالَ: لَا أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ، فَتَوَلَّوْا وَ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنْ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُوا مَا يُنْفِقُونَ) دو نفر از آنها که گریان به سوی خانه خود بازمیگشتند، در مسیر به برخورد كردند. ابن يامين علت ناراحتی و گریه آنها را پرسید. آنها نیز ماجرا را تعریف کردند. ابن يامين كه متوجه ماجرا شد، خود را با مقدارى خرما به عنوان آذوقه راه به آنها داد و آن دو نیز توانستند به همراه پیامبر به سمت تبوک حرکت کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه بودیم و در کوچه مان یک حسینیه ساختیم شبی سقف آن بود چادر مادر آجرش چند قوطی حلبی بهترین روزهای عمرم بود نه دروغی نه کبر نه غضبی کام من شد به خاک تو شیرین تربت کربلا مگر رطبی دل من لک زده برای حرم یک زیارت مرا نمیطلبی شاید این گریه های آخر است بسته است عمر آدمی به تبی بین گودال ماجرایی بود تو پر از زخم و قاتلت عصبی .
💠 ماجرای عبرت انگیز عبیدالله بن جحش 🔺، پسر عمه و برادر زن رسول خدا(ص) بود که پیوسته در میزیست. پس از ظهور اسلام، بت پرستی را رها کرده و مسلمان شد و با همسر مسلمان خویش، «» دختر ، به حبشه هجرت کرد. عبدالله بن جحش برادر او نیز در جنگ احد شهید شده بود. 🔺عجیب اینکه عبیدالله در تحت تاثیر فرهنگ و آیین قرار گرفته و از اسلام برگشته و شد. (فرأى النصارى هناك فأعجبته النصرانية) 🔺او هنگامی که از کنار مسلمانان میگذشت، آنها را به سخره و گرفته و میگفت: «فَقَّحْنا و صَأْصَأْتُم‏» یعنی ما که بصیرت به خرج داده و شدیم اما شما چشم هایتان را باز نکردید و همچنان در ماندید! 🔺عبیدالله بر همان آیین مسیحیت در حبشه از دنیا رفت و گفته شده در حالی که مست بود، در دریا غرق شد یا بر اثر افراط در نوشیدن ، به هلاکت رسید. 🔺البته همسر او، «»، همچنان بر اسلام پایدار مانده و کرد، درحالی که همسرش، اینگونه وضعی داشت و پدرش ابوسفیان نیز درحال جنگ با پیامبر بود. 🔺جالب اینکه پس از مرگ عبیدالله، پیامبر «ام حبیبه» را به همسری خویش در آورد و او را از بی پناهی و بی سرپرستی نجات داد. 🔺جالب اینکه پیامبر پس از صلح حدیبیه، سفیرانی نزد پادشاهان فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد. نخستین سفیری که حضرت اعزام کرد، نزد ، پادشاه حبشه بود. 🔺حضرت در نامه ای او را به اسلام دعوت كرده و برايش آياتى از قرآن نوشته بود. نامه پیامبر را گرفت و بر ديدگان خویش نهاده و براى ابراز تواضع، از تخت فرود آمد و روى زمين نشست و اسلام آورد و بر زبان جاری کرد و گفت: ➕اگر مى‌توانستم به حضورش بيايم، حتماً مى‌آمدم. (قال: لو كنتُ أستَطيعُ أن آتِيَهُ لَأتَيتُه) 🔺آنگاه نامه‌اى حاكى از اجابت حق و تصديق و اسلام آوردن خود به دست داد تا به پیامبر برساند. 🔺این همان و چرخش روزگار است که نجاشی مسیحی، مسلمان میشود اما در مقابل عبیدالله بن جحش مسلمان نیز مسیحی میشود. البته نجاشی به خاطر ترس از جانش، اسلام خود را علنی نمیکرد. (لم يظهر للحبشة إسلامه و خافهم علىٰ نفسه) 📚منابع: 1. طبقات الکبری، ج1، ص258. 2. تفسیر قمی، ج1، ص176. 3. المحبر، ص194. 4. السیرة النبویه و... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
به بهانه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام... 👇👇👇
💠 شیوه برخورد امام کاظم(ع) با یک مسلمان ناآگاه و دفع شرّ او 🔺 در ارشاد نقل میکند: مردى از نوادگان که در مدينه بود، امام كاظم(ع) را و آزار میداد و هر گاه حضرت را مى‌ديد، به ايشان و على(ع) مى‌داد. 🔺روزى برخى از اصحاب و یاران حضرت به ایشان گفتند: «اجازه بده تا اين را بكُشيم»؛ امّا حضرت به شدّت آنها را از اين كار نهى كرد، نهی ای شدید و حتی برعکس از حال آن شخصی که او را اذیت و آزار میداد پرسيد. 🔺به حضرت گفتند كه آن شخص در اطراف مدينه، مشغول زراعت است. حضرت سوار مَركب شده و به مزرعه‌ او رفت. وقتی وارد شدند، آن شخص خطاب به حضرت فریاد زد: زراعت و محصول ما را لگدمال نكن! (لا توطِئ زَرعَنا!) 🔺حضرت به ميان مزرعه رفته تا آنکه به او رسيد و از مركب، پایین آمد و نزد او نشست و با او به و پرداخت و به او فرمود: «در اين کشت و زراعت خود، چه قدر هزینه كرده‌اى‌؟» 🔺گفت: صد دينار. حضرت فرمود: «چه مقدار اميد دارى كه از اين زراعت سود نصيبت بشود؟» او گفت: غيب نمى‌دانم. 🔺حضرت فرمود: «از تو غیب نخواستم بلکه گفتم بواسطه این زراعت، چه مقدار امید سود داری؟ گفت: اميدم در آن زراعت، 200 دينار است. 🔺حضرت كيسه‌اى بيرون آورد كه در آن، 300 دينار بود و فرمود: «سود زراعتت نيز مال خودت باشد و خداوند، به همان مقدار كه اميد دارى، به تو روزى خواهد رساند». 🔺آن شخص برخاسته و پیشانی حضرت را بوسيد و از ايشان خواست تا به خاطر و بی ادبی اش او را ببخشد. حضرت به او زده و دور شد. 🔺پس از مدتی حضرت وارد مسجد شده و آن شخص نیز آنجا نشسته بود. هنگامى كه چشم او به حضرت افتاد، گفت: اینکه خداوند رسالت‌هاى خود را در كجا قرار بدهد، از همه داناتر است! 🔺ياران آن شخص، دور او را گرفته و به او گفتند: ماجرای تو چيست‌؟ پيش از اين، چيز ديگرى مى‌گفتى و او را دشنام میدادی اما الان از او تعریف میکنی؟ آن شخص به آنها گفت: آنچه الان گفتم را شنيديد؟ همین است. 🔺او سپس شروع به دعوت به امام كاظم(ع) كرد [یا برای حضرت دعا کرد] که آنگاه بین خودشان جدالی درگرفت و هرکدام برای دیگری استدلال می آورد. 🔺هنگامى كه حضرت به خانه‌اش بازگشت، به اصحابشان كه خواهان كشتن آن شخص بودند، فرمود: ▫️«كدام بهتر بود؟ آن روشی که شما مى‌خواستيد يا روشی که من پیاده کردم؟ من با همين روشی كه ديديد و با آن مقدار هزینه، او را كرده و او را از خود، بازداشتم». ▫️(قالَ لِجُلَسائِهِ الَّذينَ سَأَلوهُ في قَتلِ العُمَرِيِّ‌: أيُّما كانَ خَيراً: ما أرَدتُم أم ما أرَدتُ؟! إنَّني أصلَحتُ أمرَهُ بِالمِقدارِ الَّذي عَرَفتُم، وكَفَيتُ بِهِ شَرَّهُ‌!) ➕مطالعه کامل روایت 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ضرورت و تاثیر سعه صدر در گفتگو 🔺روزی (ع) در خطبه ای فرمودند: ➕«از من بپرسيد؛ چرا كه از هيچ چيزى فراتر از عرش، از من پرسش نشده، مگر آن كه پاسخش را به گونه‌اى داده‌ام كه پس از من، جز يا بر زبان جارى نمى‌كند». 🔺در اين هنگام، مردى که گویا از بوده، از گوشۀ مسجد بلند شد، در حالى كه در گردنش كتاب و گويا مُصحفى بود و با صداى بلند گفت: ➕اى آن كه ادّعاى چيزى دارد اما نمى‌داند و چيزى را كه نمى‌فهمد، به گردن مى‌گيرد! من مى‌پرسم و تو پاسخ بده. (أيُّهَا المُدَّعي ما لا يَعلَمُ وَ المُقَلِّدُ ما لا يَفهَمُ‌! أنَا سائِلٌ فَأَجِب) 🔺ياران و شيعيان حضرت، از هر طرف به قصد و او يورش برده و بر او هجوم آوردند. حضرت آنها را از اینکار كرد و به آنان فرمود: (فَوَثَبَ بِهِ أصحابُ عَلِيٍّ و شِيعَتُهُ مِن كُلِّ ناحِيَةٍ و هَمّوا بِهِ‌، فَنَهاهُم) ➕«او را رها کنید و در این مسئله ، كه با و ، حجّت‌هاى الهی اقامه و برپا نشده و با آن، برهان‌هاى الهی، آشكار نمى‌گردد» (دَعوهُ و لا تَعجَلوهُ‌؛ فَإِنَّ الطَّيشَ لا تَقومُ بِهِ حُجَجُ اللّٰهِ‌، و لا تَظهَرُ بِهِ بَراهينُ الله) 🔺آن گاه به آن مرد، رو كرد و فرمود: ➕«به هر زبانى كه مى‌خواهى و بدانچه در دل داری، بپرس. من پاسخ مى‌دهم. و ، خداوند را به غضب نیاورده و هيچ نيازى، او را به خشم نمى‌آورد». (سَل بِكُلِّ لِسانِكَ و ما في جَوانِحِكَ‌، فَإِنّي مُجيبٌ‌؛ إنَّ اللّٰهَ تَعالىٰ لا تَعتَلِجُ عَلَيهِ الشُّكوكُ‌، و لا يَهيجُهُ وَسَنٌ‌) 🔺آن مرد شروع به پرسش از حضرت کرد. هر چه پرسید حضرت پاسخ را داد و آن مرد نیز تایید کرد، تا آنجا که آن مرد سرش را تكان داد و گفت: كه خدايى جز خداى يكتا نيست و شهادت مى‌دهم كه محمّد، رسول خداست. 📌چقدر امروز به این شیوه مواجهه و در گفتگوها محتاجیم... مطالعه کامل روایت 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 بعثت 🔺«بعثت به معنای است. برانگیختگی یعنی چه؟ یعنی تحرک، بعد از رخوت و سستی و رکود... وقتی بر اثر این فکرها، انسان بیدار شد، هوشیار شد، تلاش پیدا کرد، حرکت پیدا کرد، این انسان را می‌گویند برانگیخته شد... 🔺در پیغمبری باید بگوییم دو تحول و دگرگونی است: 1️⃣ اول در وجود خود پیغمبر؛ ، ، ، ، اول در درون و ذات خود پیغمبر، در باطن خود نبی به وجود می آید. اول او عوض می‌شود... 2️⃣ بعد همین سرچشمه، همین تحول، همین شور، همین انقلاب، همین رستاخیز، از این چشمه فیّاضِ جوشان، که روح نبی و باطن نبی است، می ریزد به اجتماع، منتقل می‌شود به ... 🔺و این درسی است برای ، تا بدانند که تا خودشان عوض نشوند، نمی‌توانند دنیا را عوض کنند.» رهبر انقلاب، طرح کلی، جلسه15 🔺فهم عمیق مفهوم بعثت و پشتوانه های معرفتی آن، به شدت تحلیل های امروزین ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. را باید در همین دستگاه فهمید. قطعا در قرن حاضر، را باید دانست، کسی که برای امروز ما مبعوث شده بود. 🔺اساسا او چیزی نبود، جز ، یعنی همان امتِ سرگردان و متحیر، برای حرکت به سمت مقاصد الهی. البته که سرآغاز این حرکت در گام اول قیام و تحول درونی است و در گام بعد قیام اجتماعی: 🔺«همه چيز در قيام للَّه است. قيام للَّه، معرفت اللَّه مى‏ آورد. قيام للَّه، فدايى براى اللَّه مى ‏آورد. قيام للَّه، فداكارى براى اسلام مى ‏آورد. همه چيز در اين قيام للَّه است، و لهذا تنها موعظه ‏اى كه انتخاب كرده خداى تبارك و تعالى از بين موعظه‏ ها همين موعظه است كه‏ «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى،(سبأ:46)»‏. اجتماعى‏ و انفرادى‏ قيام للَّه بكنيد. انفرادى براى وصول به ، اجتماعى براى وصول به » صحیفه امام، ج18، ص126 🔺اگر برای تحقق مقاصد الله، تابع اش شد، آنگاه قطعا معجزه ای اجتماعی رخ خواهد داد. اگر میخواهیم عدالت عملی بشود، نیاز به اراده امت داریم، اگر میخواهیم شکوفا بشود، نیاز به اراده امت داریم، اساسا برای تحقق هر به نحو احسنش، نیاز به اراده امت داریم، البته اراده ای که برخواسته و به تبع اراده امامش باشد. 🔺«معجزه‏ هاى‏ اجتماعى‏ برخلاف معجزه ‏ى اژدها شدنِ عصاى موسى است؛ چون آن‏طور معجزه‏ ها ربطى به اراده‏ ى انسان ندارد؛ اما معجزه ‏هاى‏ اجتماعى‏ به ‏طور مستقيم به اراده ‏ى انسانها ارتباط پيدا مى ‏كند؛ «انّ اللَّه لا يغيّر ما بقوم حتّى يغيّروا ما بأنفسهم». هرگاه ملتى تصميم بگيرد، اراده كند، اقدام كند، حركت متناسب با هدفش را انجام دهد، آن وقت اتفاق مى ‏افتد. 🔺البته در تحولات اجتماعى حق بودن كافى نيست. خيلى اوقات امواج باطل مى‏ آيد حق را لگدكوب مى‏ كند و عبور مى‏ كند. حق بودن به اضافه‏ اقدام، ، اراده و به اضافه‏ و پايدارى است كه آن معجزه را تحقق مى ‏بخشد.» رهبرانقلاب، 16/4/1383 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا