╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 26
🔵 بخش چهارم
سؤال...
جواب: مقامات بالاخره تكويني است ديگر.
ادامه سؤال قبلي:
جواب: آنها ديگر تشريع نيست.
ادامه سؤال قبلي:
جواب: عمل مربوط به اشيای خارجيه است هر موطني يك حكم تشريعي دارد ديگر اما اگر كسي همهٴ اين مراحل را طي كرده است به آنجا هم كه رسيده است ميگويد «اهدنا الصراط المستقيم»﴿17﴾، يعني اينكه به من دستور دادي ميدانم چي بر من واجب است آن #توفيق را به من بده كه من اين #فهميده را پياده بكنم.
آنگاه ظاهراً در مسألهٴ اهدنا بحثي نداشته باشيم. عمده كلمهٴ صراط است.
معنا و مصداق صراط
دربارهٴ صراط كه از خداي سبحان مسئلت ميكنيم «اهدنا الصراط المستقيم»﴿18﴾، بايد مراجعه كرد كه صراط بر چي اطلاق شده؟ معناي ظاهري #صراط يعني همان #راه. استقامت آن راه هم در برابر اعوجاج است راه گاهي معوج است، گاهي #مستقيم. راه معوج آن است كه #تخلف و #اختلاف دارد. راه مستقيم آن است كه از تخلف و اختلاف مصون است. اما قرآن چي را صراط مستقيم ميداند؟ و آيا صراط مستقيم يكي است و يا متعدد است؟ و آيا بين سبيل و صراط فرق است يا نه؟
قرآن كريم #دين را صراط مستقيم ميداند. در سورهٴ انعام آيهٴ 161 اين است: «قل انني هداني ربي الي صراط مستقيم»﴿19﴾ به رسول خدا (عليه آلاف التحية و الثناء) امر ميفرمايد كه بگو خدا مرا به صراط مستقيم هدايت كرده است. آنگاه صراط مستقيم را تشريع ميكند. «قل انني هداني ربي الي صراط مستقيم ديناً قيماً ملة ابراهيم حنيفاً»﴿20﴾ صراط مستقيم همان دين قيم است. #ديني كه خود #قائم است و #قيم انسانهاست. هم خود ايستاده است، هم ديگران را #ايستاده ميكند. هم خود #قائم است هم #قيم ديگران. اين دين قيم و #دين قيم را ميگويند صراط مستقيم «ديناً قيماً»﴿21﴾ و همهٴ اديان الهي صراط مستقيم هستند اما برجستهترين روش را ابراهيم خليل (سلام الله عليه) نشان داد لذا ميفرمايد: «ديناً قيماً ملةابراهيم حنيفا و ما كان من المشركين»﴿22﴾ حنيف در برابر متجانف است و در برابر جنيف است. اگر كسي در اين راه گرايشش به آن پياده رو باشد، تمام تلاشش اين باشد كه به سمت چپ يا به سمت راست گرايش داشته باشد اين را ميگويند جنيف. اين اهل جنف است اين متجانف است، هميشه به طرف پيادهرو ميل دارد. ميل او به #انحراف است كه اگر مواظبش نباشيد سقوط ميكند. اما آن روندهاي كه تمام تلاش و كوشش اين است كه در اين وسط باشد، ميل به وسط داشته باشد اين را ميگويند #حنيف. حنيف مائل به وسط است. ديديد اينهايي كه خيلي احتياط ميكنند سعي ميكنند وسط جاده باشند كه اگر يك وقتي اتومبيل دارد ميآيد خودشان را به كنار بكشند. اما تلاششان اين است كه از پيادهرو دور باشند. آنكه سعي ميكند به سمت چپ يا به سمت راست گرايش داشته باشد، اين متجانف في الأثم است اين جنيف است. يعني پاهايش و لبههاي پاهايش و انگشتهاي پاهايش به طرف پيادهرو است، بالاخره در دراز مدت منتهي ميشود به #سقوط. اما آنكه انگشتهاي پايش به طرف خط مستقيم است، يعني پايي كه در جاده ميگذارد، انگشتهاي پا، چهرهٴ، پا سمت پا تو وسط جاده است. اين براي دراز مدت هم محدود است #حنيف به آن راهيي ميگويند كه تمام #تلاشش اين است كه #وسط جاده باشد. #متجانف آن #سالكي را ميگويند كه ميلش به #طرف_پيادهرو است. فرمود اين ديني كه حنيف است و هيچگونه شركي در اين دين نيست، اين ملهٴ ابراهيم است خدا هم ما را به اين ملت #هدايت كرده است و اين صراط مستقيم است. «انني هداني ربي الي صراط مستقيم ديناً قيماً ملة ابراهيم حنيفاً و ما كان من المشركين»﴿23﴾ اين ميشود صراط مستقيم.
╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 26
🔵 بخش هشتم
عدم راهيابي انحراف در صراط
آنگاه اگر چنانچه انحرافي هست در خود صراط #انحراف پيدا نميشود. آن# رونده احياناً #منحرف خواهد شد. اين را در سورهٴ نحل اينچنين فرمود، آيهٴ 9 سورهٴ نحل اين است فرمود: «و علي الله قصد السبيل»﴿74﴾ يعني آنچه كه بر خداست بيان كردن راه مقتصد و ميانه است يعني صراط مستقيم است اما «و منها جائر»﴿75﴾ يك عده اهل #جورند و از اين راه #فاصله ميگيرند. اينطور نيست كه به راه #آسيب برسانند، راه را #منحرف كنند يا راه را متخلف كنند. #جلوی_راه خود را ميبندند نه جلوي #اصل راه را ببندند. چون در آن سورهٴ حجر فرمود «هذا صراط علي مستقيم»﴿76﴾ يعني صراط مستقيم كه علي حفظها در سورهٴ نحل هم ميفرمايد «و علي الله قصد السبيل»﴿77﴾ يعني يك سبيل مقتصد و يك راه ميانه و مستقيم بر خداست كه رسم كند و نگه بدارد نه اينكه فقط خدا راه را #ميسازد، بعد #رها ميكند، بدست حوادث ميدهد، اينچنين نيست. «و علي الله قصد السبيل»﴿78﴾ حدوثاً و بقائاً؛ يعني آن راهي كه انسان را به خدا برساند به لقاي خداي رحمان برساند، آن راه را خدا #ترسيم ميكند و همواره #حفظ ميكند. پس گاهي از اين معنا به اين صورت ياد ميشود كه «هذا صراط علي مستقيم»﴿79﴾ يعني هذا صراط مستقيم علي حفظها گاهي به اين صورت بيان ميشود كه «و علي الله قصد السبيل»﴿80﴾؛ يعني بر خداست سبيل قصد. اما «و منها جائر»﴿81﴾ يك عده هستند كه از اين راه جائرند و متجاوزند و از اين راه #جدا ميشوند. راه #محفوظ است، راهي ميافتد. و فرمود اگر من بخواهم همهٴ شما را هدايت كنم بالاجبار «و لو شاء لهداكم اجمعين»﴿82﴾ اما شما را به #حال_خودتان وا گذاشتم تا معلوم بشود «ليميز الله الخبيث من الطيب»﴿83﴾ در همان ذيل آيهٴ «و علي الله قصد السبيل و منها جائر»﴿84﴾ آمده است «و لو شاء لهداكم اجمعين»﴿85﴾ اگر خدا بخواهد به اضطرار همهٴ شما را #هدايت ميكند. اما خب آن #سودي ندارد. به هدايت تشريعي كه همگان را هدايت كرده است «هدي للناس»﴿86﴾ شده. اما با هدايت الجائي و اضطراري همگان را به بهشت ببرد اينكه راه #كمال نشد. بنابراين اصل صراط مستقيم، آن بزرگ راهي است كه پيمودن اويقيناً انسان را به لقاي خداي سبحان با اسماء #جماليهاش ميرساند. و بيش از يك #راه هم نيست. و اين راههاي فرعي همه و همه انسان را به اين صراط مستقيم ميرساند. بعضيها هستند كه در سبيل اللهاند، هنوز به صراط الله نرسيدهاند. يا نه صراط مستقيم يك راه عمودي طولاني يك بُعدي باشد كه در اطرافش راههاي فرعي باشد نيست، آن وحدت صراط مستقيم، آن وحدت گسترش داريست كه همه را زير پوشش ميگيرد. مثل اينكه يك شمس است و همه جا را روشن ميكند، گرچه اتاقها نورهاي گوناگون دارند، روزنهها نورهاي متعدد دارند اما همه از يك شمس #مدد ميگيرند. سُبُل الهي كه در سورهٴ عنكبوت فرمود: «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»﴿87﴾
(و الحمد لله رب العالمين)