*﷽*
#خاطرات_سردار
دخترم به دنیا که آمد اسمش را گذاشتیم آرشیدا.
آقای محرابی_ همسر خواهر شوهرم این اسم را برازنده دخترم که از سادات بود نمی دانست.
این را بعد از شهادتش فهمیدیم. حسابی شرمنده شدم. دنبال این بودم که اسم دخترم را عوض کنم.
آن روز حاج قاسم آمده بود خانه شهید محرابی سر حرف را باز کردم و از حاجی خواستم برای آرشیدا اسم جدید انتخاب کند.
حاجی گفت : پیامبر اسم زینب رو برای دختر حضرت زهرا انتخاب کرد. حضرت زهرا هم به دلیل علاقه پیامبر اسم زینب را گذاشت روی دخترش. شما هم همین اسم را بگذارید روی دخترتون.
خم شد زینب را بوسید. اسم دختر بزرگ شهید محرابی هم زینب بود.
حاجی خندید و گفت : زینب ها زیاد شدن. و دست توی جیبش کرد. انگشتر عقیقی را درآورد و داد دستم.
گفت :هر وقت زینب بزرگ شد بدید دست کنه.
هنوز دارمش. گذاشتم کنار. یادگاری حاجی است.
📚 : سلیمانی عزیز
#یاد_عزیزش_با_صلوات
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
میگفت بردن📱 گوشی به سوریه🇸🇾
شرعا اشکال داره چون...
🌷 #شهید_علی_آقاعبداللهی
🍃 یادش با ذکر #صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽*
#سیره_عملی_شهدا
درگیری ، شدید بود. درگیری بین ما و تانکهای عراقی. بچهها عجیب مقاومت کرده بودند. شلیک پی در پی آر پی جی و آتش گرفتن تانک ها توان عراقی ها را گرفته بود.
در این بین با آتش گرفتن یکی از تانکها سرباز عراقی سراسیمه خودش را از تانک شعله ور بیرون انداخت. به چپ و راست می رفت و برگشت کاملا گیج شده بود...
قمقمه آب را محکم گرفت و به سمت دهانش برد یکی از بچهها او را نشانه گرفت آماده زدن شده بود.
هنوز انگشت به ماشه نبرده بود که اکبر با دست به زیر اسلحه اش زد و تعادل او را برهم زد.
با ناراحتی گفت :مگر نمی بینی آب میخورد؟! اجازه نداد. او به سوی سرباز عراقی شلیک کند. بعد هم سفارش کرد : شما مثل امام حسین باشید ، نه مثل دشمنان امام حسین (ع)!
📚 : وصل خوبان
#شهید_اکبر_محمد_حسینی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
زنی آمده بود که پسر سومش را راهی جبهه کند
خبرنگار گفت ناراحت نیستید؟ زن گفت خیلی ناراحتم
خبرنگار گفت شما که دو پسرتان شهید شدهاند چرا رضایت دادید سومی هم برود
زن گفت ناراحتم چون پسر دیگری ندارم که به جبهه بفرستم
خبرنگار منقلب شد
آن زن، مادر ۳شهید خالقیپور و آن خبرنگار آوینی بود
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 یه تیکه استخون چقدر برکت داره!
🎙 به روایت: حاج حسین یکتا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#ڪلام_شهید:
سعی کنید سکوت شما بیشتر از حرف زدن باشد
هر حرفی را که می خواهید بزنید
فکر کنید که آیا #ضروری هست یا نه؟
هیچ وقت بی دلیل حرف نزنید !
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
سفره میر علقمه است - @Maddahionlin.mp3
زمان:
حجم:
8.7M
💔 هرجور بود هیئتو پیدا کردم
دست منم بگیر میخوام #شهید شم😔
دل من طاقت دوری نداره ، ببین چشمام مثلِ ابر بهاره...💔
🎤مجتبی رمضانی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مکتب شهادت
🎥می دانید اولین شهید دفاع مقدس چه کسی بود؟
و کجا به شهادت رسید؟
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽*
#شوق_وصال
کربلا در وصیتنامه شهدا
یا حسین!
دوست داشتم با دیگر برادران ِ واحد تخریب ، تو را زیارت کنم و در صحن و سرایت عزاداری کنم.
ولی صلاحدید ِ معبودم در این بود که مرا به سوی خویش فرا خوانَد.
#شهید_سیدجلال_پروانه_جلیلی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭دوری و دوستی سرم نمیشه و
😭هیچ کجا واسم حرم نمیشه
🏴🇮🇶اربعین ما را اذن حضور بده
یا حسین بن علی علیکما السلام...
یا الله اللهم الرزقنا کربلا بحق الحسین.....
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽*
#شهیدانه
چشم های حاجی بر اثر شیمیایی نابینا شده بود. حاجی را برای زیارت به حرم امام رضا (ع) بردن. چشمهایش نمیدید.
خودش می گفت : گریه زیاد کردم. دلم گرفته بود و تنها بودم. متوسل شدم به خدا و ثامن الائمه که اگر خدا راضی است ، اگر حضرت رضا شفاعتم را می کند ، بینایی ام برگردد.
صبح آن روز وقتی چشمهایش را باز میکند همه جا را به وضوح می بیند.
می گفت : تو بیمارستان لحظه که دیدم دارم میبینم و شفا پیدا کرده ام.بی اختیاردست پرستار را گرفتم و گفتم : من دارم می بینم!
که متوجه شدم دست نامحرم را گرفتم و سریع رها کردم.
اما عوارض شیمیایی اش مانده بود. صورتش ، دست ها و قسمت هایی که در معرض پرتو شیمیایی قرار گرفته بود ، کاملا سیاه و سوخته شده و حالت بدی پیدا کرده بود.
مدام تب و لرز شدیدی به او دست میداد...
از اون می پرسیدند : چی شده؟
جواب می داد : چیزی نیست این قسمت بوده که رو سفید بریم و روسیاه برگردیم. مهم نیست پس از مدتی پوست میاندازیم و خوب می شویم.
📚 : دل دریایی
#شهید_حاج_محمد_گرامی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#پای_درس_شهدا 💌
برادرم ... !
تمـام عالـم هم
اگر برایت زلـیخا شد
تو بندگـی ڪـن
و بہ حـرمت نـگاه خدایت
#بگـذار_و_بگـذر ...
اینگونه ڪه باشی
شهیــدت میڪننــد ...
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#ماملت_شهادتیم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin