eitaa logo
دروس الشباب
376 دنبال‌کننده
124 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا ( ) در آیا یک واژه می تواند به طور همزمان و در یک جمله بر دو معنا دلالت کند؟ برخی اصولیین مثل شهید صدر در حلقات و سایر بزرگان نجف این استعمال را ممتنع می دانند. ولی سید محمد فشارکی (شاگرد میرزای شیرازی) و نیز شاگرد ایشان شیخ محمد رضا اصفهانی در و نیز (شاگرد اصفهانی) و مشهور متأخرین مدرسه قم و نیز برخی متأخرین مدرسه نجف مثل آیت الله سیستانی،و شهید صدر در تقریرات خاج اصول، این استعمال را ممکن دانسته اند. می توان ترجمه آیت الله مشکینی (رحمة الله علیه) در آیه 1 سوره نجم را یکی از مثال های این بحث، دانست: وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‏ یعنی: قسم به ستاره هنگامی که طلوع و غروب می کند (ترجمه مشکینی) ایشان واژۀ را در این آیه به دو معنای و دانسته است. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از لینک
کانالی با محوریت علوم اسلامی و دروس حوزوی است. از علوم آدرس کانال: https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
در قرآن و فقه2 صید در برخی استعمال واژۀ در آیه 96 سورۀ مائده را از باب دانسته اند: أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعٰامُهُ مَتٰاعاً لَكُمْ وَ لِلسَّيّٰارَةِ وَ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مٰا دُمْتُمْ حُرُماً (مائدة؛ 96) آیت الله سیفی مازندرانی در دليل تحرير الوسيلة - الصيد و الذباحة؛ ص: 2 می گوید: بدیهی است که منظور از واژۀ اعم معنای مصدری و اسم مفعولی آن است یعنی حلال و حرام بودن هم دربارۀ عمل شکار است و هم دربارۀ خوردن حیوان شکار شده است. @DUROUS_ALSHABAB
فتوایی احتمال قوی می رود که دلیل مسأله ای که ذیلا توضیح می دهم، جز شهرت فتوایی نباشد: (عصیر عنبی إذا غلا و اشتدّ و لم یذهب ثلثاه و لم ینقلب خلّا) هرگاه آب انگور به جوش آید و قوام یابد، و دو سومش تبخیر نگردد و تبدیل به سرکه نشود، نجس است . : مرحوم شهید اول و ثانی و نیز علامه حلی تصریح می کنند که هیچ نصی بر نجاست آن نداریم. شهید ثانی در کتاب الحدود الفصل الرابع فی الشرب فی فرماید: نجاست آن یا مستند به حرام بودن آن است همانند سایر مسکرات، و یا چیز دیگری (شهرت فتوایی). https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
مقالۀ یکی از محصلین قم را می خواندم که خود را اهل تحقیق و اکثر علما را مقلد معرفی کرده و شیعه را متأثّر از می داند. ای کاش المعالم الجدیدة اثر شهید صدر (رحمة الله علیه) یا معالم المدرستین که قبل از شهید صدر به قلم علامه سید مرتضی عسکری نوشته شده یا اعیان الشیعة سید محین امین یا الفصول المهمة فی اصول الأئمة اثر شیخ حر عاملی یا اصول آل الرسول الأصلیة به قلم هاشم بن زین العابدن خوانساری و الأصول الأصلیة فیض کاشانی را می خواند. برخی از آقایان فوق االذکر، که اخباری هم هستند چنین ادعایی ندارند که این آقا مطرح کرده است. آه از طلمی که بر عالمان می رود. سید محسن امین در این زمینه تأکید میکند که اکثر مباحث اصولی از زمان امام باقر تا امام حسن عسکری مطرح شده است. وی در پاسخ به سخن سیوطی در کتاب اوائل که گفته است اولین شخصی که در اصول فقه کتاب نوشت امام شافعی بود می نویسد: نخستین کسانی که باب اصول فقه را پیش از شافعی گشوده و اصول و مباحث آن را مطرح نمودند امام باقر و فرزند ایشان امام صادق بودند. آنان مهم ترین مباحث اصول فقه را برای اصحاب خویش بیان نمودند و پس از آنان امام کاظم و فرزندش امام رضا و در نهایت امام هادی و امام حسن عسکری مباحث اصولی را گسترش دادند. آیا روایاتی که در کتاب های اصولی برای اثبات برخی قواعد اصول به کار گرفته می شود برای بطلان ادعاها کافی نیست. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
لفظ « أَوْ » معانی حرفی از مباحث مهم اصولی است و بحث های مفصلی درباره آن صورت گرفته است. یکی از این حروف، حرف «أو» است که اساس است. در روایات نیز به این حرف توجه شده است، چنان که امام صادق (علیه السلام) در روایتی می فرماید: «كل شيء في القرآن «أو» فصاحبه بالخيار يختار ما شاء» یعنی: هرچه در قرآن لفظ «او» دارد، پس صاحب آن مختار است، می تواند هر کدام را که بخواهد انتخاب کند. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
شخصی که بحث را در فقه مطرح کرده است، ابن ادریس حلی در کتاب ج2 ص126 می باشد. و کتاب اصولی که به پرداخته است، مبادی الوصول ص72 می باشد، علامه حلی در این کتاب، تعریف و شرایط و حکم آن از جهت حقیقت و مجاز را توضیح داده است. علامه معتقد است برای صدق مشتق، بقای تلبّس به مبدأ نیاز نیست و در نتیجه استعمال مشتق در موردی که مبدأ از آن منقضی شده است، حقیقت می باشد. بر پایۀ نظر فوق، اطلاق «ظالم» بر کسی که قبلا کافر بوده و سپس مسلمان شده است، حقیقت است و چنین شخصی نمی تواند مقام خلافت و امامت را به عهده بگیرد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
اصولیان ظهور را از دو جهت بررسی می کنند: 1. از جهت صغروی یعنی: در مباحث الفاظ به دنبال پاسخ این سؤال هستند: فلان ترکیب یا هیئت ظهوری دارد یا خیر؟ اگر دارد، ظهورش در چیست؟ مثلا: ظهور صیغۀ امر یا نهی یا ... چیست؟ یا آیا عامّ بعد از تخصیص، ظهوری دارد یا مجمل است؟ و اگر دارد ظهورش در چیست؟ 2. از جهت کبروی: یعنی: در مباحث أمارات به دنبال پاسخ این سؤالها هستند: آیا ظهور ادلۀ شرعیۀ لفظیه حجت است؟ یا حجیت فقط به نصّ اختصاص دارد؟ آیا قول لغوی حجت است؟ https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
مباحث اصولی زیر به بررسی منشأ ظهور می‌پردازد، یعنی اصولی در ابوابی که ذیلا بیان می کنم به دنبال این است که ببیند آیا این مسأله می تواند منشأ ظهور باشد؟ 1. وقوع امر بعد از منع (وقوع الامر عقيب‏ الحظر) 2. استثنا بعد از جملات متعدد 3. ذکر عام و سپس ضمیری که به برخی افراد آن عام بر می گردد. آیا این اسلوب می تواند قرینه بر ظهور عام در خاص باشد؟ 4. مقدمات حکمت؛ شرط یا شروط اثبات ظهور اطلاقی چیست؟ 5. اصول لفظیه 6. علائم حقیقت و مجاز و مباحث مربوط به وضع نکته: بحث از مباحثی است که می تواند در بحث یا نیز مورد بررسی قرار گیرد و فقط به اکتفا نشود. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
فرق و دو اصطلاح جزء و شرط، در اصول فقه بسیار به کار می روند، و فرق آنها از این قرار است: شرط خودش از هویت و اجزاء واجب نیست اما تقیّد به شرط جزء واجب و لازم الإتیان است، وضوء و طهارت خارج از ماهیت نماز است اما تقیّد الصلاة بالطهارة، جزء نماز و لازم التحصیل است، انسان باید کاری کند که نمازش با وضوء باشد. اما جز، هم خودش واجب التحصیل است و هم تقیّد العمل بالجزء واجب است. به عبارت دیگر رکوع و تکبیر نسبت به نماز چنین است که هم خود قید (یعنی رکوع و تکبیر) و هم تقیّد الواجب به، هر دو لازم الإتیان و جزء ماهیت واجب است. از این مطلب می توانید منظور « جزءٌ و قیدٌ خارجٌ» را به درستی بفهمید. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
کنایه در علم اصول: امر به یک چیز بعد از نهی از آن دالّ بر رفع حکم سابق (نهی) است. و این دلالت، از باب دلالت وضعیه نیست بلکه از باب است زیرا امر به یک چیز (جواز فعل) یکی از ملزومات نفی حرمت سابق است. منبع: الأصول في علم الأصول ؛ ج‏1 ؛ ص61 ايروانى، على، الأصول في علم الأصول - قم، چاپ: اول، 1422 ق. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB