eitaa logo
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
593 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
6 فایل
فضیلت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا کمتر از شهادت نیست.امام خامنه‌ای 🌹🌹🌹 Admin: @daryaa_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
🕊🌷🇮🇷🌷🕊 #به_وقت_رمان #عاشقانه‌های_شهدایی💞 ❣#از_روزی_که_رفتی 🖊به قلم : سنیه منصوری 👈قسمت ۳۰ : 🔻 💭
🕊🌷🇮🇷🌷🕊 💞 ❣ 🖊به قلم : سنیه منصوری 👈 قسمت ۳۱ : 🔻 لبخندی☺️ زد به دخترک شکسته‌ای که تازه سر پا شده بود. دختری که خودش بود اما میکرد برایش، حالا میخواهد پشت باشد، باشد🤛، شود؛ شاید به‌خاطر ! _از احسان چه خبر؟ عروسی کی شد؟ سر به زیر انداخت و سکوت کرد. _ازدواج کردم. آیه شوکه😲 پرسید: _کی؟ چه بی‌خبر! به دست‌های رها نگاه کرد... حلقه ای💍 نبود! صورتش هنوز دخترانه👩 و دست نخورده بود. قلب داغ دیده‌اش❤️‍🔥 ترسید... از این نبودنها لرزید! _تعریف کن، میشنوم! +اما... _اما نداره، جواب منو بده! +این آیه‌ی دقایقی قبل نبود. بی‌پناهی‌های رها بود، دختر 👩‍🦰دلبند حاج علی بود، دکتر👩‍🔬 بود. +خب اون آقایی که باهاش اومدم، ..برادر شریک رامینه.... تعریف🗣 کرد و گوش👂 داد.حاج علی قصه‌ی این مادر و دختر را میدانست، چه است این افکار غلط... _خدای من! رها چرا منو خبر نکردی؟ رها دستپاچه شد. _به خدا خانواده‌ی خوبی‌ان، اذیتم نمیکنن؛ تو آروم باش! فریاد زد: _چرا اینکارو کردی؟ چرا قبول کردی؟ چرا از اون خونه‌ی🏚 لعنتی نزدی بیرون؟ چرا اینکارو کردی؟ به من زنگ📞 میزدی میومدم دنبالت؛ اصلا به فکر کردی؟ اون به جهنم... زندگی مادرت رو ندیدی؟ زندگی خودت رو ندیدی؟ بلند شد و قصد خارج شدن از آشپزخانه را داشت که حاج علی او را نشاند: _آروم باش دختر، کاریه که شده. نمک رو زخم نباش، مرهم شو براش. رها اشک 😭ریخت... برای خودش، برای بی‌کسی‌هایش، برای بی‌کس شده‌اش: _مادرم دستشونه آیه... مادرم! آیه آه کشید: _باید بهم میگفتی! +بهم فرصت ندادن. کاری از کسی بر نمیومد. _حداقل میتونستم کنارت باشم... رها ملتمس 😔گفت: _الان باش! کنارم باش و بذار کنارت باشم... آیه گشود برای دختر👩‍🦰 خسته‌ای که مقابلش بود. رها خود را در آغوش رها کرد. رها خرج میکرد، خرج میکرد.ادامه دارد... 👈🌹کوچه‌های آسمانی🌱دعوتید