eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.7هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
66 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
﴾﷽﴿ امــام صـادق ( ع ) فرمودنـــد : مقدّراتــ در شبــ نوزدهم تعيين ؛ در شبــ بيستــ و يكـــم تأييـــد ؛ و در شبــ بيستـ و سوم(‌رمضان) امضـــا مے‌شـــود ... 📚الكافے، ج ۴، ص ۱۵۹ 🍃 •✾📚 @Dastan 📚✾•
.... 🌷_کیه اون جلو سرش را انداخته پایین داره می‌ره؟ آهای اخوی! برو تو ستون. به روی خود نمی‌آورد. دویدم تا اول ستون دستش را از پشت کشیدم _مگه با تو نیستم؟ بیا برو تو ستون. برگشت، یک‌نگاه به سر تا پایم انداخت. چیزی نگفت. 🌷_ببخشید آقا مصطفی. شرمنده نشناختمتون. شما این‌جا چی کار می‌کنید؟ رخت و لباس دامادی رو درنیاورده، کجا بلند شدید اومدید؟! این دفعه رو دیگه نمی‌ذارم بیایید. حرف‌هایم را نمی‌شنید. فقط می‌گفت: من باید امشب بیام. ژ–۳ را برداشتم. ضامنش را کشیدم. پایش را نشانه رفتم. بی‌سیمچی صدایم زد. قسمت نبود برگردد انگار.... 🌷از هر طرف محاصره شده بودیم. ما پایین تپه، آن‌ها بالای تپه. بسته بودندمان به رگبار. چند تا بی‌سیمچی این‌طرف تپه؛ مصطفی و سه نفر دیگر هم آن‌طرف. دیگر کسی سر پا نبود. سپیده زده بود. دید خوبی پیدا کردند. یک تیربارچی از بالای تپه بستمان به رگبار. گوشم را گذاشتم روی قلبش. صدایی نمی‌آمد.... 🌹خاطره ای به یاد فرمانده تازه‌داماد شهيد حجت الاسلام مصطفی ردانی‌پور •✾📚 @Dastan 📚✾•
🏴🏴🏴 مراسم احیای شب 21 ماه مضان بعد از قرائت دعا با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید حسین مومنی و با مداحی شالبافان هم اکنون با ترافیک رایگان abarat.tv heyatonline.ir/heyat/3696
ملائکه کجا نازل میشوند ؟ همیشه فکر میکردم شب قدر یعنی شب نزول قرآن . ارزش شب قدر را به نزول قران میدانستم اما یک شب قدر حرفهایی را از یک استاد یاد گرفتم که همه چیز را در ذهنم به هم ریخت. سوره قدر را تفسیر میکرد میگفت : آیا نزول قرآن شب قدر را شب قدر کرده ؟ یا اینکه شب قدر شب قدر بوده و قرآن در آن نازل شده است ؟ مثل کسی که ازدواج خود را که یک کار مهمی است در یک وقت با برکتی قرار میدهد برکت ان وقت به ازدواج نیست . نزول قران یک کار مهم و بزرگی است اما در شب قدر اتفاق افتاده…. انا انزلناه فی لیلة القدر . یعنی اول شب شب قدر بوده و بعد قرآن در آن نازل شده . دلیل بهتر آیات بعدی است که شروع میکند به توضیح چیستی شب قدر . لیلة القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر . «انزلناه» فعل ماضی است یعنی نازل کردیم و تمام شد . اما در معرفی شب قدر میگوید «تنزل» فعل مضارع است یعنی هنوز نازل میکنیم یک عملی در این شب هر سال تکرار میشود و در توضیح عظمت این شب این عمل را بیان میکنند . یادم هست این حرفها بدجوری مرا گیج کرده بود این استاد چه میخواست بگوید جلسه سکوت محض بود و من یقین داشتم همه میخواستند بیشتر بشنوند . اما استاد آرام ولی محکم ادامه میداد : «الملائکه» یعنی «کل ملائکه» این الف و لام در زبان عربی معنای «کل »میدهد . «الروح» همان رئیس ملائکه است در ان شب همه اینها متوجه زمین اند و فرود میآیند .چه واقعه ای رخ میدهد ؟ چه شده که همه دارودسته خدا در صحنه عالم متوجه زمین اند ؟ هر سال ؟ همه ؟ از تمام آسمانها؟ به سوی زمین ؟ یعنی هر خبری هست اینجاست و در عوالم بالا خبری نیست ! سوال اینجاست که اینها کجا نازل میشوند؟ منزل علیه کیست؟ به کجا میایند ؟ برای پاسخ خوب است اول بپرسیم اینها برای چه میآیند ؟ «من کل امر .» یعنی چه ؟ یعنی برای تصمیم گیری برای همه چیز . این امر امر تکوینی است یعنی هر موجودی . از این جا باید فهمید کجا میآیند . حرفها علمی بود اما برای من مثل یک رمان شیرین و دلکش بود که دوست داشتم زودتر اخرش را بفهمم . با این تفاوت که این بار قضیه فرق میکرد قرار بود تکلیف مهمترین شبهای زندگیم را تعیین کنم باید میفهمیدم کجا باید بروم و چه باید بکنم ؟ منتظر بودم و باز استاد آرام آرام پیش میرفت و در صحنه خالی و بی هویت دلم سوال میکاشت و انگار میخواست همه را در یک لحظه به ثمر بنشاند با ارامش معنی داری پیش میرفت : «من کل امر .» «امر» چیست ؟ این امر دو جای دیگر در قرآن آمده: یکی «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» و دیگری «ائمة یهدون بامرنا .» علامه طباطبایی از اولی این را استفاده میکند که معنای این «امر» هر شیئی است که وجود داشته باشد امر تکوینی . و از آن استفاده میکند که آیه «ائمة یهدون بامرنا» فصل امامت را بیان میکند یعنی وجه تمایز ائمه را نشان میدهد که آنها هدایت تکوینی میکنند همه موجودات عالم را . و در شب قدر تکلیف کل امر است که مشخص میشود . .... کم کم رنگ صورت استاد عوض میشد انگار موقع نتیجه گیری بود نتیجه ای که قبل از اینکه از زبان استاد بیان شود معلوم بود که دارد قلب خود او را میسوزاند . مگر ممکن است حرف قلب را بسوزاند نمیدانم . اما داشتم چیزهایی را نه فقط فهم بلکه احساس میکردم . استاد ادامه داد: عزیزان ! آن رئیس حقیقی و ذاتی عالم آن خدای لا یزال همه را به سراغ فرمانده زمینی و خلیفه خود میفرستد همه متوجه ولی عصر هستند اوست که قرار است همه تصمیمات منجز و معلق عالم یعنی قضا و قدر به دستش برسد و از مجرای او جاری شود . شب شب اوست .یعنی چی ؟ یعنی رفیق من! اگر تا به صبح مناجات کنی و قران سر بگیری اما از او غافل باشی بیراهه میروی . هیچ عملی بی رنگ فریاد درونی «یا صاحب الزمان» فایده ای ندارد بقیه همه بیراهه رفتن است . مردم !بدانید باید به چه چیز بچسبید . کدام ریسمان را چنگ بزنید . بعد با بیانی طعنه آمیز گفت : همه میایند پایین تو میخواهی تنها بروی بالا؟! این ایام همه عطش دارند اما نمی دانند کدام حلقه را باید بگیرند . آن حلقه ی گم شده ی تو امام است چه بفهمی چه نفهمی . یک عده خوابند و اصلا در حرکت نیستند یک عده اما در حرکتند ولی جهت را نمی دانند . راه اینجاست و بقیه راهها مسدود است . شاید حسابی در کار بوده که شهادت مرد ولایت و امامت علی مظهر خلافت خدا در این شب ها رخ میدهد . جالب بود دیگر کسی خیره خیره به استاد نگاه نمیکرد. کم کم سرها را پایین می انداختند وقت فکر کردن بود . استاد میگفت : حقیقت دین معرفت امام است معرفت امام و حجت خدا شب قدر شب تجلی خلافت خلیفة الله است . خلافت او در این شب تجلی میکند . تمام گردانندگان عالم هستی «من کل امر » بر او نازل میشوند . ادامه دارد👇👇👇
ادامه👆👆👆 ملائکه کجا نازل میشوند ؟ بله حالا آن گردانندگان تحفه قران را پیش پیامبر آوردند جبرئیل دست خالی نیامد آن تحفه را هم آورد و البته این اهمیت و ارزش قران را می رساند . اشک از چشمهای استاد جاری شد خود استاد بیش از همه متحول بود اما همه در حال اندیشه بودند و سکوت سنگین آن جلسه گواه این موضوع بود : نکند همه عالم از دیو و دد تا فرشته و جبرئیل متوجه او باشند و من و تو متوجه جای دیگر! معقول نیست، خلف است، محال است سلام کنی و او جواب ندهد . در تاریخ سراغ نداری سائلی دست پیش امام دراز کند و دست خالی برگردد زبان حال و قال شما این باشد : یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین..... هنوز این حرف استاد دائم در گوشم طنین انداز است که : نکند همه عالم متوجه او باشند و تو متوجه جای دیگر؟! *اللهم عجل لولیک الفرج* •✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از مسجد مقدس جمکران
📸 | چند نما از حضور باشکوه عاشقان حضرت ولیعصر عجل‌الله تعالی فرجه در مسجد مقدس جمکران و مسیرهای منتهی به این مکان مقدس همزمان با مراسم احیای شب قدر 💠💠💠 ✅کانال رسمی مسجد مقدس جمکران: @Jamkaran_ir
قرائت جزء 21.mp3
4.04M
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• 🕋 🕌 جزء بیست و یکم 🎵 تند خوانی قرآن (تحدیر) 📌 استاد معتز آقایی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
📚 از بزرگى پرسیدند: برکت در مال یعنی چه ؟ در پاسخ، مثالی زد و فرمود: گوسفند در سال یکبار زایمان می کند و هر بار هم یک بره به دنیا می آورد . سگ در سال دو بار زایمان میکند و هر بار هم حداقل 6-7 بچه. به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است. ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ در کنار آنها ... چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت . مال حرام اینگونه است . فزونی دارد ولی برکت ندارد. روی مفهوم" برکت در روزی" فکر کنیم... •✾📚 @Dastan 📚✾•
‌ 🔄 🔄 ➊مغفرت و آمرزش خداوند ➋پذيرفته شدن توبه ➌رفع بوى بد گناهان و معطّر شدن به عطر استغفار ➍دست يافتن به رضوان خداوند ➎همراهى با امامان معصوم (؏) مخصوصاً امام زمان (؏) ➏محبوبيت نزد خدا و امام زمان (عليه السلام) ➐ورود در نور اعظم خدا ➑درخشش نامه عمل ، آن گاه كه بالا مى رود ➒زمين خوردن شيطان و خنثى شدن وسوسه هاى او ➓زوال ڪابوس يأس و اميدوار شدن به مغفرت خداوند ➊➊پاڪ شدن زنگار دل و صفا يافتن قلب انسان ➋➊روى آوردن خير و خوبى به انسان ➌➊بازگشت روح ايمان و تڪميل حقيقتش در انسان ➍➊ورود به بهشت ❣أللَّھُـمَ؏ َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣ •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 عفت و غيرت دو فضيلت فراموش شده در جامعه كنونی! عفت زنان و غيرت مردان دو فضيلت پسنديده و دو ميوه و ثمره درخت بزرگ حيا هستند كه در عصر حاضر دچار خدشه شده‌اند و اگر وضعيت به همين صورت ادامه يابد، در آينده شاهد نهادينه شدن بی‌عفتی و بی‌غيرتی در جامعه خواهيم بود كه تبعات و خسارات فراوانی به همراه خواهد داشت. یک مسلمان ايرانی، علاوه بر غيرت فردی و محافظت از حجاب و عفاف محارم خود، بايد غيرت اجتماعی داشته باشد و حافظ عفت و پاكدامنی همه زنان جامعه باشد. مرد با غيرت كسی است كه همه زنان جامعه را به مثابه نواميس خود بداند و نسبت به عفت آنان، حساسيت دينی داشته باشد و علاوه بر پرهيز از نگاه يا رفتار آلوده نسبت به زنان جامعه، با نگاه شهوت‌آميز و رفتار خلاف شئونات ساير مردان كه از بی‌غيرتی آنان سرچشمه می‌گيرد، نيز برخورد نمايد. بی‌غيرت كسی است كه نسبت به حجاب و عفاف و نحوه گفت‌وگو و معاشرت همسر و محارم خود با مردان بيگانه و نامحرم و همچنين نسبت به عفت ساير زنان جامعه، حساسيت نداشته باشد. انسان بی‌غيرت، قسیّ‌القلب می‌شود و از آثار سوء قساوت قلب می‌توان به گرفتاری و برخورداری از زندگی ناآرام و توأم با غم، غصه، اضطراب و نگرانی در دنيا اشاره كرد. در آخرت نيز افراد بی‌غيرت با همان سيرتی كه در دنيا داشته‌اند، مورد خطاب ملكوتيان قرار می‌گيرند و پس از ورود به محضر خداوند متعال، مغضوب ذات باری‌تعالی شده و به جهنم فرستاده خواهند شد. نسل كنونی بايد حافظ عفت و غيرت نياكان خود باشد و بيش از اين اجازه رخنه مفاسد اخلاقی را به درون خانواده‌ها و اجتماع ندهد، وگرنه بايد منتظر عواقب خطرناكی در اين زمينه باشيم. 📚 عفت و غيرت و فضيلت‌های فراموش شده جامعه امروز •✾📚 @Dastan 📚✾•
عنایت امام سجاد علیه السلام به زن چون شب درآمد، كنيزكي كه نامش شيرين بود نزديك اسرا آمد و يكي از خانمهاي اسير را كه در سابق خدمتگزار او بود شناخت. برخي نوشته اند وي شهربانو بود ولي ظاهرا اشتباه است و شايد رباب بوده باشد. كنيز كه چشمش بر خانم افتاد و لباسهاي مندرس و كهنه ي او را ديد شروع به گريستن كرد. سبب گريه ي او را كه پرسيدند گفت: فراموش نمي كنم كه روزي حضرت امام حسين عليه السلام در صورت شيرين نگريست و به طور مطايبه به شهربانو فرمود: شيرين عجب روي افروخته اي دارد. شهربانو به گمان آن كه امام در شيرين ميلي كرده عرض كرد: يابن رسول الله من او را به تو بخشيدم. امام فرمود: من او را در راه خدا آزاد كردم. شهربانو خلعت بسيار نفيسي به كنيزك پوشانيد و او را مرخص كرد. امام حسين عليه السلام فرمودند: تو كنيزان بسيار آزاد كرده اي و هيچيك را خلعت نداده اي. عرض ‍ كرد آنها آزاد كرده ي من بودند و اين آزاد كرده ي شماست، بايد فرقي بين آزاد كرده ي من و آزاد كرده ي شما باشد. امام عليه السلام شهربانو را دعا فرمود و شيرين هم در خدمت شهربانو بود تا هنگام رحلت. آن شب كه وي لباسهاي كهنه ي خانمهاي اسير را ديد، پريشان خاطر شد، اجازه گرفته داخل ده شد تا از آنچه اندوخته بود لباس خوب تهيه كرده و براي خانمها بياورد. چون به حصار رسيد در بسته بود. دق الباب كرد. عزيز، رئيس قبيله، پرسيد آيا شيرين هستي؟ گفت: آري. پرسيد نام مرا از كجا دانستي؟ عزيز گفت: من در خواب موسي و هارون را ديدم كه سر و پاي برهنه با ديده هاي گريان مصيبت زده بودند. سلام كردم و پرسيدم شما را چه شده كه چنين پريشان هستيد؟! گفتند امام حسين عليه السلام پسر دختر پيغمبر را كشته اند و سر او را با اهل بيتش به شام مي برند و امشب در دامن كوه منزل كرده اند. عزيز گفت: از موسي پرسيدم مگر شما به حضرت محمد ص و پيغمبريش عقيده داريد؟ گفت: آري او پيغمبر بحق است و خداوند از همه ي ما درباره ي او ميثاق گرفته و ما همه به او ايمان داريم و هركس از او اعراض كند ما از او بيزاريم. من گفتم نشاني به من بنما كه يقين كنم. فرمود اكنون برو پشت در قلعه، کنیزکی به نام شیرین وارد می شود، او آزاد کرده ی حسین ع است، از او پدیرایی کن و به اتفاق او نزد سر مقدس حسین ع برو و سلام مارا به او برسان و اسلام اختیار کن. این بگفت و از نظر ما غایب شد.آمدم پشت در که تو در زدی! شیرین لباس و خوارک و عطریات برداشت و عزیزهم هزار درهم به موکلان اسرا داد که مانع پذیرایی شیرین نشکند تا خدمتی به اهل بیت نمایند. عزیز خود نیز دو هزار دینار خدمت سید الساجدین ع برد و به دست آن حضرت به شرف اسلام مشرف گردید و از آنجا به نزد سر مقدس حضرت سید الشهدا ع آمد و گفت: السلام و علیک یابن رسول الله، گواهی میدهم که جد تو رسول خدا و خاتم پیغمران بود و حضرت موسی به شما سلام رسانیده اند. سر مقدس حضرت حسین ع با کمال صراحت لهجه آواز داد که سلام خدا برایشان باد! عزیز عرض کرد: ایآقای بزرگ شهید، میخواهم مرا شفاعت کنی و نزد جدت رسول خدا ص از من راضی باشی. پاسخ شنید: که چون مسلمان شدی خدا و رسول از تو خشنود شدند و چون در حق اهل بیت من نیکی کردی جد و پدرم و مادرم از تو راضی گردیدند و چون سلام آن دو پیغمبر را به ما رسانیدی من نیز از تو خشنود شدم. آن گاه حضرت سیدالساجدین ع عقد شیرین را به عزیز بست و تمام اهل قلعه مسلمان شدند. •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا اوعاشق خدابود وخداهمچون اربابش اوراطلبید آیامیشود.......... 🌷 •✾📚 @Dastan 📚✾•
قرائت جزء 22.mp3
4.06M
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• 🕋 🕌 جزء بیست و دوم 🎵 تند خوانی قرآن (تحدیر) 📌 استاد معتز آقایی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
‌ 💗اﻋﺘﻤﺎﺩ ڪﻦ ... ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ، ﻧﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ، ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﭼﺎﻩ ﺩﺭ ڪﻨﺎﺭ ﺁﺏ ﺣﻔـﻆ ﮐﺮﺩ ... 💗ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ڪﻦ ... ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺿـﺮﺑﻪ ﻋﺼﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺩ ﻧﯿﻞ ﻧﻮﺍﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷـﻮﺩ ﺧﺸڪﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻨﺪ، ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﺼﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸـﻤﻪ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ ... 💗ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ڪﻦ ... ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻓـﺮﻋﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻭ ﻗﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﻏـﺮﻕ ﮐﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿـﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﺳﺎﻟﻢ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ ... 💗اﻋﺘﻤﺎﺩ ڪﻦ .. ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘـﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘـﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﯽ ... •✾📚 @Dastan 📚✾•
سران قوم و فریسیان زنی را که در حال زنا گرفته بودند، کشان کشان به مقابل جمعیت آوردند و به (ع) گفتند: «استاد، ما این زن را به هنگام عمل زنا گرفته ایم. او مطابق قانون موسی باید سنگسار شود. ولی نظر شما چیست؟» آنان می خواستند حضرت عیسی(ع) چیزی بگوید تا او را به دام بیاندازند و محکوم کنند. ولی حضرت عیسی(ع) سر را پایین انداخت و با انگشت بر روی زمین چیزهایی می نوشت. سران قوم با اصرار می خواستند که او جواب دهد. پس حضرت عیسی(ع) سر خود را بلند کرد و به ایشان فرمود: «بسیار خوب؛ آنقدر بر او سنگ بیاندازید تا بمیرد. ولی سنگ اول را کسی به او بزند که خود تا به حال گناهی نکرده است». سپس دوباره سر را پایین انداخت و به نوشتن بر روی زمین ادامه داد. سران قوم از پیر گرفته تا جوان، یک‌ یک بیرون رفتند تا اینکه در مقابل جمعیت فقط حضرت عیسی (ع) ماند و آن زن. آنگاه حضرت عیسی (ع) بار دیگر سر را بلند کرد و به زن گفت: «آنانی که تو را گرفته بودن کجا رفتند؟ حتی یک نفر هم نماند که تو را محکوم کند؟» زن گفت: «نه آقا» عیسی (ع) فرمود: «من نیز تو را محکوم نمی کنم. برو و دیگر گناه نکن.» •✾📚 @Dastan 📚✾•
روزی حضرت داوود به تنهایی به صحرا رفت، خداوند به او وحی فرمود: چرا تنهایی به صحرا آمده ای؟ عرض کرد: خدایا شدت لقای تو حایل بین من و مخلوق تو شده هست، خطاب رسید ای داوود به میان مردم برگرد( و مشعول راهنمائی مردم باش که) اگر بنده گمراهی را هدایت نمودی و گناهکاری را از گناه کردن باز داشتی تو را جزو بندگان پسندیده خود بنویسم. ارشاد القلوب/ترجمه ج۲؛ص ۲۱۹ •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚حکایت و داستان پند آموز حکایت زیبا و پند آموز پنجره و آینه جوان ثروتمندی نزد یک روحانی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. روحانی او را به کنار پنجره برد و پرسید: پشت پنجره چه می بینی؟ جواب داد: آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می‌گیرد. بعد آینه‌ی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در این آینه نگاه کن و بعد بگو چه می‌بینی؟ جواب داد: خودم را می‌بینم. دیگر دیگران را نمی‌بینی! آینه و پنجره هر دو از یک ماده‌ی اولیه ساخته شده‌اند، شیشه. اما در آینه لایه‌ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی‌بینی. این دو شی‌ شیشه‌ای را با هم مقایسه کن. وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می‌بیند و به آنها احساس محبت می‌کند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده می‌شود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره‌ای را از جلو چشم‌هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوست‌شان بداری. •✾📚 @Dastan 📚✾•
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠 قوانین ده‌گانه برای خودش قانون‌های ده‌گانه درست کرده بود. قانون‌ها ترکیبی بود از اعتراف و جریمه. اعتراف نامه؛ تاریخ شروع 1369-4-5 1. بارالها! اعتراف می‌کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. (حداقل روزی ده آیه قرآن بخوانم). 2. پروردگارا! اعتراف می‌کنم از اینکه نمازم را بی‌معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود. (حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم.) 3. خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم. (حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز توبه بخوانم). 4. خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و [برای] نماز شب هم بیدار نشدم. (حداقل در هر هفته باید دو شب نماز شب بخوانم و بهتر است که شب‌های سه شنبه و شب جمعه باشد). 5 .... 🌷 کتــاب فانوس زائر، ص75-65 •✾📚 @Dastan 📚✾•
قرائت جزء 23.mp3
4.04M
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• 🕋 🕌 جزء بیست و سوم 🎵 تند خوانی قرآن (تحدیر) 📌 استاد معتز آقایی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
مردى خدمت امام حسين(ع) آمد و عرض كرد: من مردى گنهكارم و قدرت ترك گناه ندارم. مرا موعظه اى كن. سيدالشهدا عليه السلام فرمود: پنج كار انجام بده و هر چه مى‌خواهى گناه كن: اوّل: رزق و روزى خدا را نخور، هر چه مى خواهى گناه كن. دوم: از ولايت و قلمرو حكومت خدا بيرون برو، هر چه مى‌خواهى گناه كن. سوم: جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، هر چه مى‌خواهى گناه كن. چهارم: وقتى فرشته مرگ (عزرائيل) براى قبض روح تو مى‌آيد، او را از خودت دور ساز، هر چه مى‌خواهى گناه كن. پنجم: وقتى مالك دوزخ تو را وارد جهنّم مى‌كند، اگر مى‌توانى وارد نشو، و هر چه مى‌خواهى گناه كن. 📚«بحارالانوار، ج 75، ص 126» •✾📚 @Dastan 📚✾•
حضرت عیسی مسیح علیه‌السلام در کوهی می‌گذشت، یهودیان او را دشنام می‌گفتند و عیسی علیه‌السلام در حق ایشان دعای خیر می گفت! یکی گفت: ایشان دشنام می‌گویند و تو دعا می‌کنی؟ گفت: هرکس سرمایه‌ی خود خرج می کند. 📚شرح احوال عطار •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جزء بیست و سوم ❤️دوست من : حالا که توفیق داری هر روز قرآن رو تلاوت می کنی، با آیات مهدوی هم آشنا شو •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 سخنان جالب یه دختر خانم دهه نودی در پاسخ به اراجیف فائزه هاشمی ✨ سیده نورالزهرا ۹ساله ‌ •✾📚 @Dastan 📚✾•
مرحوم سیّد بن طاووس در کتاب فلاح السّائل آورده است : روزى حضرت زهراء سلام اللّه علیها به محضر مبارک پدر بزرگوار خود، رسول گرامى اسلام وارد شد و اظهار داشت : پدر جان! جزاى آن دسته از مردان و زنانى که نماز را سبک مى شمارند، چیست ؟ پیامبر خدا صلوات اللّه علیه فرمود: فاطمه جان ! هرکس نماز را سبک شمارد و به شرائط و دستورات آن بى اعتنائى نماید، خداوند او را به پانزده نوع عِقاب، مجازات مى کند: شش نوع آن در دنیا، سه نوع آن وقت مرگ ، سه نوع در قبر و سه نوع دیگر در قیامت خواهد بود. امّا آن شش نوع عِقابى که در دنیا خواهد دید: ۱- برداشتن برکت و توفیق از عمرش، که نتواند از آن بهره کافى و سودمندى برگیرد. ۲- برداشتن برکت از درآمدهایش ۳- پاک شدن سیماى نیکوکاران از چهره اش ۴- سرگردان و دلسرد شدن در کارها و عباداتش ۵- دعاها و خواسته هایش مستجاب نخواهد شد. ۶- در دعاى مؤمنین سهیم نخواهد بود و دعاى خیر ایشان شاملش نمى شود. 💠و امّا در هنگام مرگ : ۱- ذلیلانه خواهد مُرد. ۲- گرسنه و تشنه جان مى دهد. ۳- هیچ چیزى تشنگى و گرسنگى او را بر طرف نسازد. و امّا عذاب هائى که در قبر دچارش مى شود: ۱- خداوند متعال ملکى را مامور مى نماید تا او را مورد شکنجه قرار دهد. ۲- قبرش تنگ و تاریک و وحشتناک است. 💠و امّا آنچه در قیامت مبتلایش مى شود: ۱- خداوند ملکى را مامور مى نماید تا او را بر صورت، روى زمین بکشاند و اهل محشر او را تماشا کنند. ۲- محاسبه و بررسى اعمالش سخت و دقیق خواهد بود. ۳- و در نهایت این که مورد رحمت و محبّت خداوند قرار نمى گیرد و عذابى دردناک دچارش خواهد شد. •✾📚 @Dastan 📚✾•
💎 دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد. خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد او را صدا زد و گفت: ای جوان! سطل را بردار و از چاه آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید به تو بدهم مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی! دزد جوان آبی از چاه بیرون در آورد وضو ساخت و نماز خواند. روز شد کسی در خانه احمد را زد داخل آمد و ۱۵۰ دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه به جناب شیخ است. احمد رو به دزد کرد و گفت: دینارها را بردار و برو این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی حال دزد دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتادگریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت: تاکنون به راه خطا می رفتم. یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت. مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه ثواب را بیاموزم کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت. و تا حدی رسید که شیخ تمام داراییش را که سه هزار کیسه زر بود بوی سپارد. دزد هم از این فرصت استفاده نمود و به کانادا گریخت و جزء جامعه اختلاسگران کانادا آن زمان گشت. 📚برگرفته از تذکرالاختلاس ص ۳۵۱ •✾📚 @Dastan 📚✾•