eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆🌸گريه پدر و شادى قلب 🌺امام جعفر صادق به نقل از پدران بزرگوارش عليهم السلام حكايت فرمايد: روزى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، در محلّى نشسته بود و من به همراه عدّه اى ، اطراف آن حضرت حضور داشتيم ، كه ناگهان شخصى از طرف يكى از دختران حضرت رسول آمد و گفت : دخترتان گويد: فرزندم سخت بيمار و در حال مرگ قرار گفته است ؛ چنانچه ممكن باشد تشريف آوريد و مرا كمك نمائيد. 🌻حضرت رسول صلوات اللّه عليه فرمود: برو، به دخترم بگو: آنچه را خداوند داده و آنچه را بگيرد همه از براى اوست و هر انسانى كه در اين دنيا آمده ، بايد روزى از اين دنيا برود. آن شخص پيام حضرت را براى دخترش برد و پس از لحظاتى باز گشت و گفت : يا رسول اللّه ! پيام شما را رساندم ؛ ليكن دخترتان اظهارداشت : اين فرزند از جان خودم عزيزتر است ، اگر امكان دارد تشريف بياوريد. 🌺پس از آن ، رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله حركت نمود و ما نيز به همراه ايشان رفتيم تا به منزل دختر حضرت رسيده و سپس وارد منزل شديم . 🌻همين كه رسول خدا صلوات اللّه عليه چشمش به طفل افتاد كه درحال جان دادن بود غمگين و گريان شد. 🌺گفتم : يا رسول اللّه ! ما را از گريه در مرگ افراد نهى مى نمائيد وآن گاه خودتان گريه مى كنيد؟! 🌻حضرت فرمود: من شما را از گريه در مرگ عزيزانتان نهى نكرده ام ، بلكه از شيون و داد و فرياد نهى شده ايد. 🌺و سپس افزود: بدان كه اين نوع گريه ، عقده دل را مى گشايد و موجب سلامتى و شادابى قلب و روان مى گردد. 📚مستدرك الوسائل : ج 2، ص 459، ح 1. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳 🔆جزای اشعار 🍃روز نوروزی، منصور دوانیقی که بعد از برادرش ابوالعباس سفّاح به خلافت رسید، امام کاظم علیه السّلام را امر کرد که در مجلس روز عید بنشیند و مردم برای تبریک بیایند و هدایای خود را نزدش بگذارند و حضرت آن‌ها را قبول کند. 🍃حضرت فرمود: «عید نوروز عید سنتی فرس (ایرانیان) است و در اسلام درباره‌ی آن چیزی وارد نشده است.» 🍃منصور گفت: «این کار را به خاطر سیاست لشکر و سپاه می‌کنم، شما را به خداوند عظیم سوگند می‌دهم که قبول کنید و در مجلس بنشینید»؛ حضرت هم قبول کردند و در مجلس نشستند و اعیان لشکر و اُمرا و مردم خدمتش شرفیاب می‌شدند و تهنیت می‌گفتند و هدایا را نزد حضرتش می‌گذاشتند. 🍃منصور خادمی را موکّل کرده بود که نزد حضرت بایستد و اموال را که می‌آورند ثبت و ضبط کند. آخرین نفرات از مردم، پیرمردی بود که وارد شد و عرض کرد: یا بن رسول‌الله! من مردی فقیر می‌باشم و مالی ندارم که برای شما هدیه بیاورم، ولیکن هدیه‌ی من سه بیت شعری است که جدّم در مرثیه جدّ شما حسین بن علی علیه السّلام سروده، اشعار را خواند. عجبتُ لمصقولٍ علاکَ فرِندُهُ **** یوم الهیاج و قد علاک غبار 🍃حضرت فرمود: هدیه‌ی شما را قبول کردم و در حقش دعای خیر کرد. 🍃پس سر خود را به طرف خادم منصور بلند کرد و فرمود: «برو نزد منصور و او را از این اموال جمع شده خبر بده و بگو چه باید کرد؟» خادم رفت و برگشت و گفت: «امیر می‌گوید تمام آن را به شما بخشیدم، در هر راهی که می‌خواهی صرف کن.» 🍃پس حضرت به آن پیرمرد فرمود: «تمام این اموال را بردار که همه را به تو بخشیدم.» 📚منتهی الآمال، ج 2، ص 187 ✨✨امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرماید: «برادر دینی خود را به‌جای سرزنش، احسان و نیکی کن.» 📚نهج‌البلاغه فیض الاسلام، ص 1165 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸 🔆چهار دیوار و چهار کلمه ⚡️کسی از امام صادق علیه‌السلام سؤال کرد: «چرا کعبه را کعبه نامیدند؟» ⚡️ فرمود: «چون چهار دیوار دارد.» عرض کرد: «چرا چهار دیوار دارد؟» ⚡️فرمود: «چون بیت‌المعمور که در آسمان‌هاست چهار دیوار دارد.» عرض کرد: «چرا بیت‌المعمور چهار دیوار دارد؟» ⚡️ فرمود: «برای آن‌که عرش خدا چهار ضلع دارد.» عرض کرد: ⚡️ «چرا عرش خدا چهار ضلع دارد؟» فرمود: برای این‌که کلمات توحیدی خدا چهارتا است، «سبحان‌الله، والحمدلله و لااله‌الاالله و الله‌اکبر». 📚(علل الشرایع، ص 398) 💫اسماء حُسنی حق به این چهار کلمه («تنزیه»، «تحمید»، «تهلیل» و «تکبیر») برمی‌گردد و انسان خدا را به وحدانیت و بزرگداشت و به مجد و منزّه بودن می‌ستاید. 💫پس کسی کعبه می‌رود معرفتش تا عرش با کلمات تامات عارف شده است که کعبه بر این اساس بنا نهاده شده است. 📚(اسرار عبادات، ص 212) ✾📚 @Dastan 📚✾
🔅🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱🔅 🔆مسافری در اصفهان ☘ابوالعینا (م 283) که از فصحای عرب و بلغای ادب است، وقتی در لباس ناشناس به اصفهان آمد، اطفال اصفهانی با هم دعوا می‌کردند و سنگ به همدیگر می‌زدند. ناگاه سنگی بر سرش آمد و بشکست و لباسش خون‌آلود شد و ناراحت گشت. ☘در آن شهر دوستی داشت، تمام روز را گشت تا او را پیدا کند، نشد. تا اینکه بعد از نماز عشاء او را یافت. ☘وارد خانه شد و گرسنگی به وی فشار آورده بود و اتفاقاً آن شب در خانه‌ی دوست او هیچ خوردنی نبود و دکّان ها نیز بسته بود، شب را تا به صبح گرسنه ماند. ☘صبح بر وزیری به نام مهذّب وارد شد. وزیر پرسید: «چه روزی به این شهر وارد شدی؟» او با آیات او را جواب داد: «فی یومِ نحسٍ مُستمر: در یک روز شوم مستمر»* ☘گفت: «در کدام ساعت وارد شدی؟» جواب داد: «فی ساعه‌ی العُسرَه‌ی: در ساعتی سخت و شدید.»* ☘مهذّب گفت: «کجا نزول کرده‌ای؟» گفت: «بِوادٍ غیرِ ذی زَرع: در سرزمینی بی‌آب‌وعلف.»* مهذّب بخندید و به خاطر بلاغت و بیانش برای او بسیار احسان کرد. 📚لطایف الطوایف، ص 156 ✾📚 @Dastan 📚✾
❣اگر می دانستید که افکارتان چقدر قدرتمند هستند و در رویدادهای زندگیتان چه نقشی دارند حتی برای یک لحظه ی دیگر هم منفی فکر نمی کردید.....! ✾📚 @Dastan 📚✾
🥀🥀🥀🥀🥀 🌷 🌷 !! 🌷در اردوگاه‌های عراق سالنی عریض وجود داشت که اطراف آن را مأموران عراق پر کرده بودند و اسرا را پس از انتقال به آن مکان به‌شدت کتک می‌زدند و پس از شکنجه‌های مختلف، اسرای ایرانی را برای مدتی بدون آب و غذا در همان محل رها می‌کردند. 🌷بسیاری از اسرای ایرانی بخصوص جوان‌ترها و زخمی‌هایی که توان ایستادگی در برابر شکنجه سنگین مأموران عراقی را نداشتند در سالن‌های مرگ اردوگاه‌های عراق به شهادت می‌رسیدند. سخت‌ترین شکنجه دشمن پخش ترانه‌های عربی در محیط اردوگاه بخصوص در مناسبت‌های مذهبی و جلوگیری از خواندن نماز در آسایشگاه‌ها بود. : آزاده سرافراز حاج اسماعیل ناصری‌پور [از اهالی شهر درق با تحمل بیشترین زمان اسارت و گذشت ۱۱۹ ماه از عمر با برکت خود در اردوگاه‌های عراق عنوان صبورترین رزمنده خراسان شمالی را از آن خود کرده است.] منبع: سایت نوید شاهد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ✾📚 @Dastan 📚✾
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️♨️ماجرای خانواده‌ای که در بیابانی بی‌آب و علف گیر افتادند 🎥استاد مومنی ✾📚 @Dastan 📚✾
🌱🍃🌱🦋🌱🍃🌱 🔆تسبیحِ چوب‌هاست 💐ظریفی در خانه‌ی درویشی مهمان شد که درویش، سقف خانه را از چوب‌های ظریف پوشانده بود و بار گران داشت و هرلحظه از آن چوب‌ها آوازی بیرون می‌آمد. 💐مهمان گفت: «ای درویش مرا از این خانه به‌جای دیگر ببر که می‌ترسم سقف فرود آید.» 💐گفت: «مترس! که این آواز، تسبیح و ذکر چوب‌هاست.» 💐 مهمان گفت: «از آن می‌ترسم که از بسیاری ذکر و تسبیح، ایشان را وجدی و حالی به هم رسد که همه یک‌بار به رقص و سماع درآیند و به سجده افتند.» 📚(لطایف الطوایف، ص 321) ✾📚 @Dastan 📚✾
💐🗯💐🗯💐🗯💐🗯💐 🔆بندگی در غیاب 🌻خدمت و بندگی در غیاب ارباب، خوش‌تر و به‌مراتب مهم‌تر است تا در حضور؛ که تأیید به وفای شروط مولاست. 🌻آن را که در غیاب، شاه را مدح می‌کند، فرق است باآنکه در حضورِ شاه، او را مدح می‌نماید. مثلاً قلعه داری که در سر مرز، نگهبانی کشور سلطان را می‌کند، کارش ارزشمندتر است زیرا که مانع از ورود دشمنان سلطان می‌شود و به باج و رشوه، این کار را نمی‌فروشد و آن مرزبان نزد شاه به خاطر جان‌فشانی و وفاداری‌اش بهتر است. 🌻 پس آنچه بر سالک از غیب و قیامت، پرده‌پوشی است و او با ایمان و اطاعت، حفظ حدود، اوامر و نواهی الهی را می‌نماید، بسیار ممتاز و قابل سپاس است. ولی در روز قیامت و حضور طاعات و اعمال که همه‌چیز نمایان است، دیگر جای طاعت و عمل نیست. 📚مثنوی و معنوی، ابیات 3642 - 3632 ✾📚 @Dastan 📚✾