eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.7هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥💥ماجرای سؤال علامه مجلسی از شیخ بهایی 🎥 حجت الاسلام حسینی قمی ✾📚 @Dastan 📚✾
☀️☘☀️☘☀️☘☀️☘☀️ 🔆این جبرئیل است 🗯به امام صادق علیه‌السلام عرض شد: آیا برای پیامبر دو حال بود که گاهی می‌فرمود: «جبرئیل گفت و این جبرئیل است که امر می‌کند.» و گاهی اوقات ایشان بی‌هوش می‌شد؟ 🗯فرمود: هنگامی‌که نازل شدن وحی، بدون واسطه جبرئیل بود، به خاطر سنگینی وحی، ایشان به حالت غشوه درمی‌آمد؛ اگر واسطه، جبرئیل بود، این سنگینی نبود و می‌فرمود: «جبرئیل به من فرمود» و «این جبرئیل است.» 📚(امالی الطوسی، سنن النبی، حدیث 486) ✾📚 @Dastan 📚✾
🔅🌱🔅🔅🌱🔅🔅🌱🔅 🔆بی تعیّن 🗯ابی ذر (رحمه‌الله علیه) گفت: پیامبر صلی‌الله علیه و آله بدون امتیازی در جمع می‌نشست و هرگاه فرد غریبی وارد می‌شد، ایشان را نمی‌شناخت؛ تا این‌که سؤال می‌کرد و مطلع می‌شد. 🗯از ایشان خواستیم که برایش جایگاهی را درست کنیم تا فرد غریبی که می‌آید او را بشناسد. پس جایگاهی از گِل درست کردیم و ایشان بر آن می‌نشست و ما دو طرف آن می‌نشستیم. 📚مکارم الاخلاق، سنن النبی صلی‌الله علیه و آله، حدیث 20 ✾📚 @Dastan 📚✾
☫﷽☫ و اگر نفس متعلق به این و آن باشد به همه چیز علاقه داشته باشد ، هر چیزی توجه او را جلب بکند ، می دانید که تعلق تفرقه می آورد و تفرق پریشانی است و پریشانی اضطراب است ، نفس انسانی می شود مضطربه و این نفس به جایی نمی رسد ، خصوصا در امور علمی. نفس مضطربه در نماز هم تجمع ندارد. در یک نماز هزار جا سر می زند، ولی همین که مطمئنه شد به همه جا می رسد. فاصله ندارد ، مطمئنه شدن همان و مخاطب به خطاب " یا ایّتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربّك راضیة مرضیة " همان. واینکه می بینی مخاطب نمی شود ، این است که قلابها او را فرا گرفته و به این سوی می کشاند: تن زده اندر زمین چنگالها جان گشاید سوی بالا بالها و این قلابها نمی گذارد که نفس مطمئن شود و توحید و تجمع داشته باشد ، تا به خود بیاید و بگوید من کیستم_به کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود_ پس هنوز به ورطه ی من کیستم نیافتاده ایم ، لذا مشکل داریم.. 📚صد و ده اشاره /اشاره ی چهل و دوم ✾📚 @Dastan 📚✾
💖🌷 ✍ حساب جادویی زمان 🔹تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزه‌ات اینه که بانک هر روز صبح یک حساب برات باز می‌کنه و توش ۸۶هزار و ۴۰۰ دلار پول می‌ذاره، ولی دوتا شرط داره. 🔸یکی اینکه همه پول رو باید تا شب خرج کنی، وگرنه هرچی اضافه بیاد ازت پس می‌گیرند. نمی‌تونی تقلب کنی یا اضافهٔ پول رو به حساب دیگه‌ای منتقل کنی. 🔹شرط بعدی اینه که بانک می‌تونه هر وقت بخواد بدون اطلاع قبلی حسابو ببنده و بگه جایزه تموم شد. ⁉️حالا بگو چطوری عمل می‌کنی؟ 🔸همه ما این حساب جادویی رو در اختیار داریم: زمان! 🔹این حساب با ثانیه‌ها پُر می‌شه. هر روز که از خواب بیدار می‌شیم، ۸۶هزار و ۴۰۰ ثانیه به ما جایزه می‌دن و شب که می‌خوابیم مقداری رو که مصرف نکردیم نمی‌تونیم به روز بعد منتقل کنیم. 🔸لحظه‌هایی که زندگی نکردیم از دستمون رفته. دیروز ناپدید شده. هر روز صبح جادو می‌شه و ۸۶هزار و ۴۰۰ ثانیه به ما می‌دن. 🔹یادت باشه که من و تو فعلاً از این نعمت برخورداریم و بانک می‌تونه هر وقت بخواد حسابو بدون اطلاع قبلی ببنده. 🔸ما به‌جای استفاده از موجودی‌مون نشستیم بحث‌وجدل می‌کنیم و غصه می‌خوریم. 🔹بیا از زمانی که برامون باقی مونده لذت ببریم. به امتحانش می‌ارزه. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🦋🌸🦋🌼🦋🌸🦋🌸 🔆خانه عوض شده 🔅پیری فوت کرد. یکی از مریدانش او را در خواب دید و از حالش در قبر جویا شد که چه بر تو گذشت و در جوابِ «کیست خدایت» چه گفتی؟ گفت: «از من پرسیدند خدایت کیست؟ 🔅خود را به خدایم سپردم و در جواب گفتم: من خانه‌ام را عوض کردم نه خدایم را.» 📚(داستان عارفان، ص 99) ✾📚 @Dastan 📚✾
✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨ 🔆چوپان مطیع 💥ابراهیم ادهم گفت: به چوپانی گذشتم و گفتم: آیا جرعه‌ای آب یا شیر نزد تو هست؟ گفت: آری کدام یک را بیشتر دوست داری؟ 💥گفتم: آب پس با عصایش به سنگ سختی که هیچ شکافی نداشت، زد؛ پس آب از آن جوشید که از برف سردتر و از عسل شیرین‌تر بود. 💥من در شگفت شدم. گفت: تعجب مکن، چون بنده از مولایش اطاعت کند، همه‌چیز از او اطاعت خواهند کرد. 📚بحرالمعارف، ج 2، ص 361 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆ظاهر و باطن 🍃از امّهات اسماء الهی، ظاهر و باطن است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره‌ی این دو اسم در نهج‌البلاغه خطبه‌ی 95 فرمود: 🍃«او ظاهر است، پس چیزی برتر از او در ظهور نیست و باطن است، پس چیزی نزدیک‌تر از او نیست.» در خطبه‌ی 132 فرمود: «خداوند باطن هر مستور و حاضر هر سرّ و نهان است.» و در خطبه‌ی 204 فرمود: «او ظاهر است به عجایب تدبیرش بر بندگان و اندیشمندان؛ و باطن است با بزرگی عزّتش از فکر صاحبان وهم.» 🍃در خطبه‌ی 228 فرمود: «او بر زمینش به پادشاهی و عظمت ظاهر است؛ و به علم و شناختش به زمین، علم باطنی دارد.» و در خطبه‌ی 162 فرمود: 🍃«او ظاهری است که گفته نمی‌شود از چه ظاهر شده و باطنی است که گفته نمی‌شود در چه پنهان و مستور است.» هم‌چنین در خطبه‌ی 64 فرمود: «هر ظاهری غیر او غیر باطن است و هر باطنی غیر او غیر ظاهر است.» در خطبه‌ی 152 نیز می‌فرماید: 🍃«او آشکار است نه به دیدن چشم‌ها و پنهان است نه به سبب لطافت و شفافی.» 🌻🌻امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: «چه زشت است آدمی، باطنی بیمار و ظاهری زیبا داشته باشد. 📚غررالحکم، ج 6، ص 97 ✾📚 @Dastan 📚✾
👌 اگر بین برنده شدن و شاد بودن 🍃 مجبور به انتخاب شدی، 😄 همیشه را انتخاب کن 🔻 چون شاد بودن به صورت خودکار 🍃 از تو یک می سازد... ✾📚 @Dastan 📚✾
☘☘☘ 🔆اذان تلفن خدا 🍃✨حاج عبدالرزاق زین الدین، پدر شهیدان مهدی و مجید زین الدین، می گوید: شهید رجایی ـ رحمة الله علیه ـ می فرمود: چطور وقتی تلفن زنگ می زند، شما مضطربید که زود بروید و جواب دهید تا آقایی که پشت خط هست زیاد معطل نشود، حتی اگر در نماز هستید، نماز را سریع می خوانید تا بیایید جواب تلفن را بدهید! اذان که می گویند، خداوند پشت خط است; وظیفه ما این است که لبیک بگوییم. 📚به نقل از: مجله خیمه، شماره 8، آبان 82، ص 22 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️♨️ماجرای خواب یک شهید را دیدن توسط حجت الاسلام پناهیان ✾📚 @Dastan 📚✾
♨️🍂♨️🍂♨️🍂♨️🍂♨️🍂♨️ 🔆پیاده دنبال سواره 🍃وقتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام از جنگ صفین بازمی‌گشت، به محله شبامیان (قبیله‌ای از مردم هَمْدان) رسید، آواز گریه‌ی زنان بر کشتگان را شنید. 🍃ناگاه، حرب بن شرجیل شبامی، بزرگ قبیله، خدمت امام علیه‌السلام رسید و به او عرض کرد: 🍃«آن‌گونه که می‌شنوم، زنان بر شما چیره شده‌اند؟ چرا آن‌ها را از گریه و زاری بازنمی‌دارید؟» 🍃بزرگ قبیله پیاده و امام سوار بر اسب می‌رفتند، امام علیه‌السلام به او فرمودند: 🍃«بازگرد! که پیاده رفتن رئیس قبیله‌ای چون تو، پشت سر من، موجب انحراف زمامدار و زبونی مؤمن است.» 📚(نهج‌البلاغه، کلمات قصار، ش 322، ترجمه محمد دشتی) ✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋 🔆نگران 〽️وقتی سلطان محمود غزنوی (م 421) فوت کرد، یکی از فرمانروایان خراسان او را در عالم خواب دید که همه‌ی بدنش در قبر پوسیده و پخته، ولی چشمانش همچنان سالم و در گردش است و نظاره می‌کند. خواب خود را برای حکما و دانشمندان بیان کرد تا تعبیر کنند. 〽️آن‌ها از تعبیر خواب فروماندند، ولی یک نفر پارسای تهیدست، تعبیر خواب او را دریافت و گفت: 〽️ «سلطان محمود در برزخ، هنوز نگران مِلکش است که در دست دیگران می‌باشد.» 📚حکایت‌های گلستان، ص 43 ✾📚 @Dastan 📚✾
💌از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست کردم: «یک ذکر خیلی بزرگ یادم بدهید!» 💚گفتند:ذکری یادتان بدهم که از جواهرهای همۀ کوه های دنیا و مروارید همه دریاها قیمتی تر باشد؟ گفتم:بله! و منتظر یک ذکر عریض و طویل خاص بودم؛ که گفتند: استغفار... استغفار... استغفار! اگر بدانید در این استغفار چه گنج هایی نهفته است! روح را صیقل می دهد، راه ها باز می شود و حاجت ها برآورده می شوند ... ✾📚 @Dastan 📚✾
زیبا باش زیبا زندگی کن زیبا بیندیش زیبا بخند تنها راهزنی که دار و ندار آدمی را به تاراج می برد شاد نبودن و افكار منفی خوداوست ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🔅🌼🔅🌼🔅🌼 🔆مثال برای قدرت حق 🦋خداوند به حضرت داوود علیه‌السلام فرمود: ای داوود! قسم به عزّت و جلالم، اگر همه‌ی آسمان و زمین به من امیدوار باشند و از من بخواهند، خواسته‌های هر کدام از آن‌ها را برآورده می‌کنم، اگرچه خواسته‌هایی به‌اندازه‌ی هفتاد برابر دنیای شما باشد؛ و انجام این کار برای من، مانند این است که اگر هر کدام از شما سوزنی را به دریا فرو ببرید و آن را بیرون بیاورید، آیا آن کار چیزی از آب کم می‌کند؟ 📚کلیات حدیث قدسی، ص 195 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌳❄️🌳❄️🌳❄️🌳❄️🌳 🔆تصنّع بر مُردن 🔅شخصی از مدّعیان عبادت، از غایت خضوع و ورع، خود را به تصنّع بر هیئت مردگان کرده بود. خلیفه‌ی دوّم تازیانه بر او بلند کرد و گفت: «ممیران بر ما دین ما را! خدا بمیراند تو را!» فقیر «راغب اصفهانی» گوید: 🔅«این سخن را خوب نفهمیده بودم که چگونه کسی خود را می‌میراند؛ تا این‌که شخصی را در مسجد جامع اصفهان که برای گدایی بر صف‌های مردم می‌گذشت، دیدم؛ چنان خود را مُرده ساخته بود گویی که از مرده دیرینه جنبشی ضعیف ظاهر می‌شود.» 📚(نوادر راغب، ص 326) ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆منزلى از ياقوت قرمز ❄️هنگامى كه شهادت امام حسن مجتبى عليه السّلام نزديك شد و أ ثرات زهر در بدن شريفش ظاهر گشته بود، برادرش حسين عليه السّلام كنار بستر او آمد و نشست ؛ و سپس اظهار داشت : چرا چهره ات به رنگ سبز متمايل گشته است ؟ ❄️امام حسن عليه السّلام گريست و فرمود: برادرم ، سخن جدّم درباره من عملى شد، وبعد از آن يكديگر را در بغل گرفته ؛ و هر دو گريان شدند. ❄️و پس از لحظاتى فرمود: جدّم مرا خبر داد: موقعى كه در شب معراج در يكى از باغ هاى بهشت وارد شدم و بر منازل مؤ منين عبور كردم ، دو قصر و آپارتمان بسيار مجلّل كنار هم ، مرا جلب توجّه كرد كه يكى از زبرجد سبز و ديگرى ياقوت قرمز بود. به جبرئيل گفتم : اين دو قصر مربوط به كيست ؟ ❄️پاسخ داد: مربوط به حسن و حسين است . گفتم : چرا يك رنگ نيستند؟ پاسخى نداد و ساكت ماند، گفتم : چرا سخن نمى گوئى ؟ ❄️گفت : از تو خجالت دارم و شرمنده ام . گفتم : تو را به خدا سوگند مى دهم ، مرا از علّت آن خبر دهى ، كه چرا داراى دو رنگ مى باشند؟ ❄️اظهار داشت : آن ساختمانى كه سبز رنگ است مربوط به حسن عليه السّلام خواهد بود، چون كه او را مسموم مى كنند و موقع مرگ ، رنگش سبز خواهد شد. ❄️و ساختمانى كه قرمز مى باشد مربوط به حسين عليه السّلام است ، چون كه او را خواهند كشت و رنگش از خون ، قرمز خواهد شد. ❄️هنگامى كه امام حسن عليه السّلام اين مطلب را بيان نمود، با برادرش حسين عليه السّلام همديگر را در آغوش گرفته و سخت گريستند؛ و تمامى افراد حاضر در كنار ايشان ، شروع به شيون و گريه كردند. 📚بحارالانوار: ج 44، ص 145. ✾📚 @Dastan 📚✾
‌ ‌ وقتی افکار خوب در سر بپرورانیم، احساسی خوب می یابیم. وقتی احساسی خوب بیابیم، انتخاب هایی خوب داریم. وقتی احساسی خوب داشته باشیم و انتخاب هایی مطلوب،تجربه های نیکو را به زندگی مان فرا می خوانیم. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 ...!! 🌷من به همراه یکی دیگر از رزمنده‌ها مأمور مین‌گذاری زیر پل ماووت به سلیمانیه عراق شدیم. صبر کردیم تا کلیه بچه‌های گردان رزمی منطقه را تخلیه کنند. بعد از رفتن آن‌ها کارمان را شروع کردیم. برادر سلیمان آقایی به من گفته بود بعد از مین‌گذاری زیر پل باید به تنهایی یکی از جاده‌های فرعی را هم مین‌گذاری کنم. شهید ابوالفضل رضایی و برادر وهابی ـ اگر اسمش را به درستی به خاطر داشته باشم ـ و یکی دیگر از دوستان که قدی بلند داشت مأمور مین‌گذاری اطراف پاسگاه‌های شمشیری ۱ و ۲ شده بودند. هنوز کار ما در زیر پل تمام نشده بود، آن برادری که قدش بلند بود با تنی مجروح خودش را به ما رساند و با ناراحتی گفت:... 🌷گفت: ضدتانک منفجر شده و ابوالفضل پودر شد! پرسیدیم: تو چطور مجروح شدی؟ گفت: می‌خواستیم با برادر وهابی از جاده مال‌رو بیاییم که بی‌سیمچی گفت: جاده مالرو مین‌گذاری شده و از جاده اصلی بروید! نگو بی‌سیمچی اشتباه کرده و برعکس جاده اصلی تله‌گذاری شده بود و ما پایمان به سیم‌تله M16 خورده و هر دو مجروح شدیم. وقتی حال وهابی را پرسیدیم گفت: نتوانست راه بیاید. سریع دو نفر از بچه‌هایی که جاده را تله‌گذاری کرده و آشنا به محیط بودند رفتند و وهابی را به عقب آوردند و هر دو نفر را به عقب فرستادیم. من که از شهادت ابوالفضل شوکه بودم با چشمانی اشک‌بار به سرعت خودم را به شهر ماووت رساندم تا خبر شهادت ابوالفضل را به برادر آقایی بدهم تا برای برگرداندن بقایای پیکر مطهرش فکری بکنند. 🌷برادر آقایی قبل از این‌که در مورد ابوالفضل چیزی بگویم از من پرسید: آن جاده را مین‌گذاری کردی؟ گفتم: نه، آمدم خبر شهادت را بدم. برادر آقایی با ناراحتی گفت: ابوالفضل شهید شده که شده تو چرا مأموریتی که بهت محول شده را انجام ندادی. من تازه آن‌جا فهمیدم موقعیت‌شناسی یعنی چه. اجرای مأموریتی که باعث تأخير در حرکت عراقی‌ها می‌شد واجب‌تر از رساندن خبر شهادت بود. با این حرف برادر آقایی سریع برگشتم و مأموریت‌ام را انجام دادم ولی در دل ناراحت ابوالفضل بودم. دم دمای صبح چند نفر از بچه‌ها که سراغ ابوالفضل رفته بودند فقط با پیدا کردن مقداری از پوست سر او برگشتند. صبح شده بود و ما شهر را با انواع مین‌ها آلوده کرده و همراه سایر نیروهای باقی مانده برای همیشه از ماووت عقب‌نشینی کردیم. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ابوالفضل رضایی : رزمنده دلاور حسین گودرزی از نیروهای تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهداء منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز ✾📚 @Dastan 📚✾
🔺🔹🔺🔹🔺🔹🔺🔹🔺 🔆ثروت قارون 🪴قارون پسرعمو یا پسرخاله‌ی حضرت موسی بود که در علم و زیبایی همتای او نبود و تورات را از همه بهتر می‌خواند و صدای بسیار جذابی داشت. 🪴او در طول زمان، کم‌کم به دنیاپرستی روی آورد و به قولی به علم کیمیا دست یافت و مس را طلا می‌کرد. 🪴هر روز ثروتش سرشار و اندوخته‌ی طلا و نقره‌اش بیشتر می‌شد. کم‌کم علو و زیبایی و صدای خوب، با ثروت بی‌کران سبب گردید تا با موسی علیه‌السلام مقابله کند و مردم را علیه موسی بشوراند. 🪴انبارهای طلا و نقره و اندوخته‌اش به‌قدری زیاد بود که به جای کلیدهای آهنی برای انبارداران که محل آن‌ها کار دشواری بود، کلید چرمی می‌ساخت تا حمل‌ونقل آن برایشان آسان‌تر باشد. 🪴کار بنی‌اسرائیل به‌جایی رسیده بود که آرزو می‌کردند همانند قارون دارای ثروت می‌بودند، اما او زکات نمی‌داد و از تبلیغ تورات دست کشید و مردم را با اطعام و پول دادن به خود مجذوب می‌کرد. 🪴روزی مقداری خاکستر با خاک مخلوط کرد و از بالای بام بر سر موسی ریخت… پس به امر خداوند، زمین، قارون را با ثروتش بلعید و به عذاب ابدی دچار کرد. 📚(تاریخ انبیاء، ج 2، ص 157) ✾📚 @Dastan 📚✾
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🔆تفسير چشم و گوش و قلب حضرت عبدالعظيم حسنى از دهمين پيشواى مسلمين ، امام علىّ هادى و آن حضرت از پدران بزرگوارش عليهم السّلام حكايت كند: 🥀امام حسين عليه السّلام فرمود: روزى در حضور جدّم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله نشسته بودم ، كه آن حضرت چنين فرمود: 🥀ابوبكر به منزله گوش من ، و عمر به منزله چشم من ، و عثمان به منزله قلب من هستند. فرداى آن روز نيز دوباره بر آن حضرت وارد شدم ؛ و پدرم اميرمؤ منان علىّ عليه السّلام و همچنين ابوبكر، عمر و عثمان را نيز در آن مجلس مشاهده نمودم . 🥀پس خطاب به جدّم كردم و گفتم : روز گذشته شنيدم كه سخنى پيرامون بعضى از اصحاب خود كه حضور دارند فرمودى ، مى خواهم بدانم كه منظورتان چه بود؟ 🥀رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بلى ، و سپس به ايشان اشاره نمود و اظهار داشت : به راستى ايشان گوش و چشم و قلب من خواهند بود، زيرا كه به زودى درباره جانشينم علىّ عليه السّلام مورد سؤ ال قرار مى گيرند. و سپس آيه مباركه قرآن إ نَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤادَ كُلُّ اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْئولا را تلاوت نمود، يعنى ؛ 🥀 همانا گوش و چشم و قلب ، تمامى آن ها نسبت به او - يعنى اميرالمؤ منين علىّ عليه السّلام - مورد سؤ ال و بازخواست قرار خواهند گرفت . 🥀و بعد از آن افزود: قسم به عزّت پروردگارم ، كه تمامى امّت مرا در روز قيامت متوقّف خواهند نمود و درباره ولايت امام علىّ عليه السّلام مورد سؤ ال قرار مى دهند، همان طورى كه خداوند متعال در قرآن حكيم به آن تصريح نموده است : ✨✨وَقِفُوهُمْ اِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ يعنى ؛ ايشان را نگه داريد، چون آن ها مسئول هستند و بايد پاسخگوى اعمال و برخوردهاى خويش باشند. 📚بحارالا نوار: ج 36، ص 77، نورالثّقلين : ج 3، ص 164. ✾📚 @Dastan 📚✾
💠 بالاترین سرمایه 🔸اخلاق پسندیده به طورعجیبی دیگران را جذب مي‌کند، حتی علّت اصلی این‌که بعضی از مسلک‌ها ـ که به اندازه سر سوزنی از حقیقت بهره نبرده؛ بلکه در مقابل مسلک حقیقی اسلام پایه گذاری شده‌اند ـ توانسته‌اند گروه‌ها، جمعیت‌ها و برخی از توده‌ها را به خودشان جذب کنند، همین مسأله حُسن اخلاق است. 🔽خداوند متعال به رسول گرامی صلی الله علیه وآله مي‌فرماید: «لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك» یعنی اگر آدم تندخو و خشنی بودی، مردم از اطراف تو پراکنده می‌شدند و هرگز نمی‌توانستی آنان را جذب کنی. از این آیه شريفه استفاده می‌شود که جاذبه اخلاق از جاذبه حقیقت بیشتر است. 📚کتاب «اخلاق فاضل»، سلسله درس‌های اخلاقی آیت الله فاضل لنکرانی ✾📚 @Dastan 📚✾
💖🌷 📚 فرق عشق و ازدواج یک روز از پدرم پرسیدم: "فرق بین عشق و ازدواج چیست؟" روز بعد او کتابی قدیمی آورد و به من گفت: "این برای توست." با تعجب گفتم: "اما این کتاب خیلی با ارزش است." بعد تشکر کردم و در حالیکه خیلی ذوق داشتم تصمیم گرفتم کتاب را جایی دنج بگذارم تا سر فرصت بخوانم. چند روز بعد پدرم روزنامه ای را آورد، نگاهی به آن انداختم و بنظرم جالب آمد که پدرم گفت: "این روزنامه مال تو نیست، برای شخص دیگریست و موقتا می توانی آن را داشته باشی." من هم با عجله شروع به خواندنش کردم که مبادا فرصت را از دست بدهم. در همین گیر و دار پدرم لبخندی زد و گفت: "حالا فهمیدی فرق عشق و ازدواج چیست؟ در عشق می کوشی تا تمام محبت و احساست را صرف شخصی کنی که شاید سهم تو نباشد اما ازدواج کتاب با ارزشی ست که به خیال اینکه همیشه فرصت خواندنش هست به حال خود رهایش می کنی." 👌 ✾📚 @Dastan 📚✾