eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ 💮فرض کنید؛ در یك شب طوفانی، از جلوی یك ایستگاه اتوبوس در حال عبور كردن هستید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. 1⃣ یك 👵 كه در حال مرگ است 2⃣ یك 🙋‍♂ كه قبلاً جان شما را نجات داده است 3⃣یك (خانم یا آقا) 💓 كه در رویاهایتان خیال با او را دارید. شما می توانید تنها یكی از این سه نفر را برای سوار نمودن بر گزینید. ⁉️كدامیك را انتخاب خواهید كرد ؟ قبل از خواندن ادامه داستان، شما بگویید، چه کسی را نجات میدهید؟ 👇⚜👇⚜👇⚜👇 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
📚 داستان های آموزنده 📚
#داستان_پند_آموز #شما_چه_میکنید⁉️ 💮فرض کنید؛ در یك شب طوفانی، از جلوی یك ایستگاه اتوبوس در حال عبور
🌪👆🌪👆🌪👆🌪 ...! 💮یك شركت بزرگ قصد استخدام تنها یك نفر را داشت. ♨️بدین منظور آزمونی برگزار كرد كه تنها یك پرسش داشت. ❓پرسش این بود : شما در یك شب طوفانی سرد در حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یك ایستگاه اتوبوس در حال عبور كردن هستید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. 1⃣ یك كه در حال مرگ است 2⃣ یك كه قبلاً جان شما را نجات داده است 3⃣یك (خانم یا آقا) كه در رویاهایتان خیال با او را دارید. شما می توانید تنها یكی از این سه نفر را برای سوار نمودن بر گزینید. ⁉️كدامیك را انتخاب خواهید كرد ؟ دلیل خود را بطور كامل شرح دهید. پیش از اینكه ادامه حكایت را بخوانید شما نیز كمی فكر كنید...! •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈• قاعدتاً این آزمون نمیتواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خاص خودش را دارد. 👵 پیرزن در حال مرگ است، شما باید ابتدا او را نجات دهید. هر چند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد. 👔 شما باید پزشك را سوار كنید. زیرا قبلاً او جان شما را نجات داده و این فرصتی است كه میتوانید جبران كنید. اما شاید هم بتوانید بعداً جبران كنید. 💞 شما باید شخص مورد علاقه تان را سوار كنید زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممكن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا كنید... از دویست نفری كه در این آزمون شركت كردند، تنها شخصی كه استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. او نوشته بود : سویچ ماشین را به پزشك میدهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم متحمل طوفان شده و منتظر اتوبوس می مانیم. پاسخی زیبا و سرشار از متانتی كه ارائه شد گویای بهترین پاسخ است و مسلما همه میدانند كه پاسخ فوق بهترین پاسخ است، اما هیچكس در ابتدا به این پاسخ فكر نمیکنند. 😬 چرا...؟ زیرا ما هرگز نمیخواهیم داشته ها و مزیت های خودمان را (ماشین) (قدرت) (موقعیت) از دست بدهیم. اگر قادر باشیم خودخواهی ها، محدودیت ها و مزیت های خود را از خود دور كرده یا ببخشیم گاهی اوقات می توانیم چیزهای بهتری بدست بیاوریم... •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅🔰🔅🔰🔅🔰🔅 برخی از دلایل دورشدنمان از امام زمان علیه السلام چیست؟ 🔸وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف به علی بن مهزیار فرمودند: 🔸چرا دیر پیش ما آمدی؟ 🔹علی بن مهزیار جواب داد: قاصد شما دیر آمد دنبالم! 🔸امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف فرمودند: نه؛ دلیل دیرآمدنت ۳چیز است: ✅ شما به‌دنبال جمع‌کردن مال و ثروت هستید (لَكِنَّكُمْ كَثَّرْتُمُ الْأَمْوَال) ✅ به ضعیف‌تر از خودتان ظلم می‌کنید ( وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَى ضُعَفَاءِ الْمُؤْمِنِين) ✅ شما قطع رحم می‌کنید (قطَعْتُمُ الرَّحِمَ الَّذِي بَيْنَكُم) 📚 دلائل الإمامة، طبری، ص۵۴۲ 😔 نکند که ما یکی از اینها باشیم 💠 @Dastan 💠
هدایت شده از روزی حلال
📌 ⁉️آيا زمستان سختی در پيش است؟! 🔸سرخ پوستان از رييس جديد پرسیدند: آيا زمستان سختی در پيش است؟ رييس جوان قبيله که نمی دانست چه جوابی بدهد گفت: برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد. 🔸سپس به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟ و پاسخ شنید: اينطور به نظر می آید. 🔸پس رييس دستور داد که بيشتر هيزم جمع کنند، و بعد يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ زد: شما نظر قبلی تان را تأييد می کنيد؟ و پاسخ شنید: صد در صد 🔸رييس دستور داد که همه سرخپوستان، تمام توانشان را برای جمع آوری هيزم بيشتر بکار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا شما مطمئنيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟ و پاسخ شنید: بگذار اينطور بگویم؛ سردترين زمستان در تاريخ معاصر. 🔺رييس پرسید: از کجا می دانيد؟ و پاسخ شنید: چون سرخ پوست‌ها دارند دیوانه وار هيزم جمع می‌کنند! ☑️ برخی وقتها ما خودمان مسبب وقايع اطرافمان هستيم. حالا بنظر شما خودرو، دلار، طلا، گوشت، مرغ و ... باز هم گران می شود!؟ 🔺 کمتر هیزم جمع کنیم! •┈••✾🔸🔻💠🔻🔸✾••┈• http://eitaa.com/joinchat/720896Cfe6ebcf4f4
#ضرب_المثل #یک_کلاغ_و_چهل_کلاغ داستان ضرب المثل یك كلاغ ، چهل كلاغ ننه كلاغه صاحب یك جوجه شده بود روزها گذشت و جوجه كلاغ بزرگتر شد یك روز كه ننه كلاغه برای آوردن غذا بیرون میرفت به جوجه اش گفت: عزیزم تو هنوز پرواز كردن بلد نیستی نكنه وقتی من خونه نیستم از لانه بیرون بپری اینو گفت و رفت هنوز از رفتن ننه كلاغه چیزی نگذشته بود که... 👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
👆🐦👆🐦👆🐦👆 ننه كلاغه صاحب یك جوجه شده بود. روزها گذشت و جوجه كلاغ كمی بزرگتر شد . یك روز كه ننه كلاغه برای آوردن غذا بیرون میرفت به جوجه اش گفت : عزیزم تو هنوز پرواز كردن بلد نیستی نكنه وقتی من خونه نیستم از لانه بیرون بپری و ننه كلاغه پرواز كرد و رفت هنوز مدتی از رفتن ننه كلاغه نگذشته بود كه جوجه كلاغ بازیگوش با خودش فكر كرد كه می تواند پرواز كند و سعی كرد كه بپرد ولی نتوانست خوب بال وپر بزند و روی بوته های پایین درخت افتاد همان موقع یك كلاغ از اونجا رد میشد ،چشمش به بچه كلاغه افتاد و متوجه شد كه بچه كلاغ نیاز به كمك دارد او رفت كه بقیه را خبر كند و ازشان كمك بخواهد پنج كلاغ را دید كه روی شاخه ای نشسته اند گفت :” چرا نشسته اید كه جوجه كلاغه از بالای درخت افتاده.“ كلاغ ها هم پرواز كردند تا بقیه را خبر كنند . ... تا اینكه كلاغ دهمی گفت : ” جوجه كلاغه از درخت افتاده و فكر كنم نوكش شكسته . “ و همینطور كلاغ ها رفتند تا به بقیه خبر بدهند . ... كلاغ بیستمی گفت :” كمك كنید چون جوجه كلاغه از درخت افتاده و نوك و بالش شكسته .“ همینطور كلاغ ها به هم خبر دادند تا به كلاغ چهلمی رسید و گفت :” ای داد وبیداد جوجه كلاغه از درخت افتاده و فكر كنم كه مرده .“ همه با آه و زاری رفتند كه خانم كلاغه را دلداری بدهند . وقتی اونجا رسیدند ، دیدند ، ننه كلاغه تلاش میكند تا جوجه را از توی بوته ها بیرون آورد . كلاغ ها فهمیدند كه اشتباه كردند و قول دادند تا از این به بعد چیزی را كه ندیده اند باور نكنند . از اون به بعد این یك ضرب المثل شده و هرگاه یك خبر از افراد زیادی نقل شود بطوریكه به صورت نادرست در آید ، می گویند خبر كه یك كلاغ، چهل كلاغ شده است خیلی از مسایل دور بر ما، حتی مسایل کشورمون و حرفای مسولین، دقیقا مصداق همین ضرب المثله •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
🔅🔹🔸⚜🔸🔹🔅 ( هر شب ساعت 21 ) داستان من از زمان تولّدم شروع میشود. تنها فرزند خانواده بودم؛ سخت فقیر بودیم و تهیدست و هیچگاه غذا به اندازه کافی نداشتیم. روزی قدری برنج به دست آوردیم تا رفع گرسنگی کنیم. مادرم سهم خودش را هم به من داد، یعنی از بشقاب خودش به درون بشقاب من ریخت و گفت: "فرزندم برنج بخور، من گرسنه نیستم." و این اوّلین دروغی بود که به من گفت. •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈• زمان گذشت و قدری بزرگ تر شدم. مادرم کارهای منزل را تمام میکرد و بعد برای صید ماهی به نهر کوچکی که در کنار منزلمان بود می رفت. مادرم دوست داشت من ماهی بخورم تا رشد و نموّ خوبی داشته باشم. یک دفعه توانست به فضل خداوند دو ماهی صید کند. به سرعت به خانه بازگشت و غذا را آماده کرد و دو ماهی را جلوی من گذاشت. شروع به خوردن ماهی کردم و اوّلی را تدریجاً خوردم. مادرم ذرّات گوشتی را که به استخوان و تیغ ماهی چسبیده بود جدا میکرد و میخورد؛ دلم شاد بود که او هم مشغول خوردن است. ماهی دوم را جلوی او گذاشتم تا میل کند. امّا آن را فوراً به من برگرداند و گفت: "بخور فرزندم؛ این ماهی را هم بخور؛ مگر نمیدانی که من ماهی دوست ندارم؟" و این دروغ دومی بود که مادرم به من گفت. •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈• قدری بزرگ تر شدم و ناچار باید به مدرسه میرفتم و آه در بساط نداشتیم که وسایل درس و مدرسه بخریم. مادرم به بازار رفت و با لباسفروشی به توافق رسید که قدری لباس بگیرد و به در منازل مراجعه کرده به خانمها بفروشد و در ازا آن مبلغی دستمزد بگیرد. شبی از شبهای زمستان، باران می بارید. مادرم دیر کرده بود و من در منزل منتظرش بودم. از منزل خارج شدم و در خیابانهای مجاور به جستجو پرداختم و دیدم اجناس را روی دست دارد و به در منازل مراجعه میکند. صدا زدم، "مادر بیا به منزل برگردیم؛ دیروقت است و هوا سرد. بقیه کارها را بگذار برای فردا صبح." لبخندی زد و گفت: "پسرم، خسته نیستم." و این دفعه سومی بود که مادرم به من دروغ گفت ادامه دارد... •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم خداى متعال مىگوید: بنده من با نام من آغاز كرد. بر من است كه كارهایش را به انجام رسانم و او را در همه حال، بركت دهم عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 269، ح 59 •┈••✾🔹📍📚📍🔹✾••┈• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 طنز تلخ روزگار اونجایی است که: یک ملت و دولتش قبل از امضای برجام میگفتند: همه مشکلات ناشی از ها هست و اگر باکدخدا توافق کنیم ( البته شما بخوانید: اگر باج بدهیم و ‌ عقب نشینی کنیم و برگ های برنده را از دست خود خارج کنیم...) کلی از مسائل کشور حل میشود... اما حالا که همان آمریکا بعد از کلی ، باج گرفتن، تحقیر و...، از برجام خارج شود، حالا دولتی ها دورافتادند که باخروج آمریکا تغییری در زندگی مردم ایجاد نمیشود❗ ✅اگر بود و نبود آمریکا در برجام فرقی نمیکرد پس چرا این همه سال این همه را بر ملت ایران تحمیل کردید⁉❗❗❗❗ 🔴 در حالیکه نزدیک به ۴ سال پیش این روزهای سیاه را پیش بینی نمود و فرمودند : " بنده به این خوشبین نیستم، نه از باب توهم، بلکه از باب ؛ چون دشمن ما مکار و بدعهد است؛ ولی تجربه ای افزوده خواهد شد بر تجربیات ملت ..." 🔺ولی آقای روحانی که خود را عقل کل می دانست و ادعا میکرد زبان دنیا را خوب می فهمد، در پاسخ به نصیحت پدرانه ولی زمانه گفت: " اصولا خوشبینی و بدبینی در عالم سیاست معنا ندارد، ولی بنده با شناختی که از مسائل دنیا دارم، به این مذاکرات خوشبینم ..." 🔴 حال، به یاد داشته باش: ♦️رهبر و امام همیشه باید داشته باشند و آن هم به وفور مالک بودن خیلی خوب است ولی هرجا امام یا پیامبری نداشته کارش به سرانجام نرسیده ! 👈به همین خاطر فرمود "" 🔻زبیر ها به گذشته خود ننازند. ما برای ادامه انقلاب به نیاز داریم چراکه قطعا دچار میشویم.. •┈••✾🔹📍📚📍🔹✾••┈• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوختيم از داغ غفلت، سوختيم ای خام‌ها! دانه‌ها را چيده‌اند اما به سوی دام‌ها هر که پای برگه‌ها را، مست، امضا می‌کند پای خون را باز خواهد کرد در حمام‌ها 💠 @Dastan 💠