eitaa logo
بانوان فاطمی و سربازان ولایت🇮🇷
2.9هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
11.2هزار ویدیو
318 فایل
این کانال برای پیگیری، فراگیری و آموزش مسائل فرهنگی است و نسبت به کمک های امداد در حوزه معیشت و حقوق ،درمان و...هیچ اطلاعی ندارد برای شرکت در مسابقات به آی دی پیام @YaMahdi_1199 . فقط به ایتا پیام بدید.
مشاهده در ایتا
دانلود
💥قسمت ۱۵💥 شب یکدفعه وسط برایم داد: "مامان،تو رو خدا امشب دعا کن یه بار دیگه بی بی من رو بطلبه. دعا کن که رو سفید بشم. دعا کن که شهید بشم."😔👌🏻 آن شب دلم شکست. آخر، بی تابی هایش، به آب و آتش زدن هایش برای رفتن به سوریه را دیده بودم. با همه وجود از خدا خواستم که حاجت روایش بکند.😔 از بی بی حضرت زینب علیها السلام خواستم دوباره او را بطلبد. 😭💙 ¦◊¦◊¦ قرار بود چند نفری را از طرف لشکر اعزام کنیم سوریه. ساعت ⏰ یازده، یازده و نیم شب بود که آمد دم مان⊙﹏⊙ رفتم دم در. گفتم: "خیر بشه آقا محسن." گفت: "آقای رشید زاده. شما فرمانده لشکر هستید. اومده ام از شما خواهش کنم که بذارید من برم."🙏🏻😢 گفتم: "کجا؟" گفت: "سوریه." شدم.☹️ صدایم را آوردم بالا و گفتم: "این موقع شب وقت گیر آوردی!? امروز که بودم. چرا اونجا نگفتی؟"🤨 گفت: "اونجا پیش بقیه نمی شد. اومدم دم خونه تون که التماس تون کنم."😔 گفتم: "تو یه بار رفتی محسن. نوبت بقیه است." گفت: "حاجی قسمت میدم."گفتم: "لازم نکرده قسمم بدی. این بحث رو تموم کن و برو رد کارت."😒 مثل بچه کوچک زد زیر . باز هم شروع کرد به التماس. کم مانده بود دیگر به دست و پایم بیوفتد.😭 دلم به حالش سوخت. کمی نرم شدم.😌 گفتم: "مطمئن باش اگه قسمتت نباشه من هم نمیتونم درستش کنم. اگه هم قسمتت باشه، نه من و نه هیچ کس دیگه نمیتونه مانع بشه."😉👌🏻 این را که گفتم کمی آرام شد.😇 اشک هایش را پاک کرد و رفت. به رفتنش نگاه کردم.😞 با خودم گفتم: "یعنی این بچه چی دیده سوریه?"⁉️😌 ¦◊¦◊¦◊¦ بودم. میدانستم دارد خودش را می کشد که دوباره اعزامش کنند به سوریه.😮 من نه کمکش می کردم که برود و نه اصلاً راضی بودم.😑 حتی اگر میشد سنگ هم جلوی پایش می‌انداختم.😬 مدام بهش میگفتم: "محسن، این دفعه دیگه خبری از رفتن نیست. نمی ذارم‌بری. بیخود جلزّ ولزّ نکن."😒 نیمه های شب بهم پیام میدی داد. چهار پنج بار. هربار هم پیام های چهار پنج صفحه‌ای.😐 باید وقت می گذاشتم و می‌خواندم شان. براش می نوشتم: " تو یه بار رفتی سوریه. الان نوبت بقیه ست. لطفاً دیگه تموم کن این مسئله رو!"‼️ وقتی می دید زورش به من نمی رسد😌 پیام می‌داد: "واگذارت می کنم به علیها السلام. خودت باید جوابش را بدی." می‌گفتم: "چرا اسم بی بی رو میاری وسط؟ ....... ➖🔝🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂🔝➖ @Emdadbanovanfatemi •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
💥قسمت ۱۵💥 شب یکدفعه وسط برایم داد: "مامان،تو رو خدا امشب دعا کن یه بار دیگه بی بی من رو بطلبه. دعا کن که رو سفید بشم. دعا کن که شهید بشم."😔👌🏻 آن شب دلم شکست. آخر، بی تابی هایش، به آب و آتش زدن هایش برای رفتن به سوریه را دیده بودم. با همه وجود از خدا خواستم که حاجت روایش بکند.😔 از بی بی حضرت زینب علیها السلام خواستم دوباره او را بطلبد. 😭💙 ¦◊¦◊¦ قرار بود چند نفری را از طرف لشکر اعزام کنیم سوریه. ساعت ⏰ یازده، یازده و نیم شب بود که آمد دم مان⊙﹏⊙ رفتم دم در. گفتم: "خیر بشه آقا محسن." گفت: "آقای رشید زاده. شما فرمانده لشکر هستید. اومده ام از شما خواهش کنم که بذارید من برم."🙏🏻😢 گفتم: "کجا؟" گفت: "سوریه." شدم.☹️ صدایم را آوردم بالا و گفتم: "این موقع شب وقت گیر آوردی!? امروز که بودم. چرا اونجا نگفتی؟"🤨 گفت: "اونجا پیش بقیه نمی شد. اومدم دم خونه تون که التماس تون کنم."😔 گفتم: "تو یه بار رفتی محسن. نوبت بقیه است." گفت: "حاجی قسمت میدم."گفتم: "لازم نکرده قسمم بدی. این بحث رو تموم کن و برو رد کارت."😒 مثل بچه کوچک زد زیر . باز هم شروع کرد به التماس. کم مانده بود دیگر به دست و پایم بیوفتد.😭 دلم به حالش سوخت. کمی نرم شدم.😌 گفتم: "مطمئن باش اگه قسمتت نباشه من هم نمیتونم درستش کنم. اگه هم قسمتت باشه، نه من و نه هیچ کس دیگه نمیتونه مانع بشه."😉👌🏻 این را که گفتم کمی آرام شد.😇 اشک هایش را پاک کرد و رفت. به رفتنش نگاه کردم.😞 با خودم گفتم: "یعنی این بچه چی دیده سوریه?"⁉️😌 ¦◊¦◊¦◊¦ بودم. میدانستم دارد خودش را می کشد که دوباره اعزامش کنند به سوریه.😮 من نه کمکش می کردم که برود و نه اصلاً راضی بودم.😑 حتی اگر میشد سنگ هم جلوی پایش می‌انداختم.😬 مدام بهش میگفتم: "محسن، این دفعه دیگه خبری از رفتن نیست. نمی ذارم‌بری. بیخود جلزّ ولزّ نکن."😒 نیمه های شب بهم پیام میدی داد. چهار پنج بار. هربار هم پیام های چهار پنج صفحه‌ای.😐 باید وقت می گذاشتم و می‌خواندم شان. براش می نوشتم: " تو یه بار رفتی سوریه. الان نوبت بقیه ست. لطفاً دیگه تموم کن این مسئله رو!"‼️ وقتی می دید زورش به من نمی رسد😌 پیام می‌داد: "واگذارت می کنم به علیها السلام. خودت باید جوابش را بدی." می‌گفتم: "چرا اسم بی بی رو میاری وسط؟ ....... ➖🔝🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂🔝➖ @Emdadbanovanfatemi •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🖌سلام من هستم مشاور کانون ولایت 🔺 های شناسایی 4️⃣انتقادپذیر نیستند: فرد از نقد سایرین آزرده می‌شود و در خود می‌شکند. این افراد با شنیدن نقد می‌شوند و ناراحتی‌شان روی بقیه‌ی کارهایشان هم اثر می‌گذارد. مثلا نقدی که همکارش به او وارد کرده‌ است، باعث بدخلقی او با دوستان و خانواده‌اش می‌شود. 5️⃣ زود تسلیم می‌شوند: افرادی که اعتماد به نفس دارند، قبل از رسیدن به اهداف و رؤیاهای خود تسلیم می‌شوند. آن‌قدر انرژی‌های منفی دارند که رمقی برای‌شان باقی نمی‌ماند. 6️⃣مدام خود را با دیگران مقایسه می‌کنند: به ویژه مقایسه با افرادی که موفق‌تر هستند. آنها، به جای اینکه بر روی مسیر خود کنند، مدام نگاه‌شان به دیگران است. مقایسه‌ کردن با دیگران کار ممکن است. همان‌طور که بعضی از افراد از شما موفق‌تر هستند، دسته‌ای دیگر نیز وجود دارند که شما از آنها برتر هستید و این روند تا انتهای دنیا ادامه دارد. پس خودتان را فقط و فقط با شخص شخیص خودتان مقایسه‌ کنید. مهم‌ترین رقیب شما خودتان هستید. 7️⃣ خمیده و بی‌انگیزه راه‌ می‌روند: افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند، هستند و صاف راه نمی‌روند. آنها طوری حرکت می‌کنند که انگار از خودشان شرمنده و خجل هستند. 🚶‍♀🚶‍♀ 8️⃣ اشتباهات‌شان را توجیه می‌کنند: هر کسی اشتباه می‌کند. اما کسی که کمبود اعتماد به نفس دارد، مدام دلیل‌تراشی می‌کند و برای دیگران توضیح می‌دهد. این افراد حتی اگر به موفقیت دست پیدا‌ کنند باز هم خود را ملزم به توضیح دادن به دیگران می‌بینند.
اتوبوس مثل همیشه شلوغ بود مسافری با عصبانیت به آقای چاق و تنومندی که کنارش ایستاده بود گفت: آقا ممکنه اینقدر هُل ندید😠؟؟ مرد چاق با ناراحتی : آقا من هُل نمی دهم؛ دارم نفس میکشم😰. ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠 تَنَفَّسَ الصُّعداء؛ <نهج البلاغه حکمت/۱۴۷> یعنی: نفس طولانی و عمیق و در جایی به کار می‌رود که شخصی از روی خستگی یا اندوه و ناراحتی نفس طولانی و عمیق می کشد، این نوع تنفس معمولاً در کاهش ناراحتی یا خستگی تا حدودی موثر است. وقتی و خشمگین می شوید اگر در حرکت اید، . اگر ایستاده‌اید، . اگر نشسته‌اید، بکشید بعد چند عمیق بکشید خیلی سریع خشم شما فروکش می کند و مسلماً شما با آرامش بهتر و عاقلانه تر فکر می کنید و تصمیم می گیرید.☺️ البته انشاالله😅 ✅ استفاده از مطالب با ذکر «صلوات» جایز است ‌@Emdadbanovanfatemi •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
🦋🌾🦋🌾🦋 ☺️😍 😁😊😄 کردین و وقتی با هم به هم میگن: ، ، و و... 💏 😘 اما وقتی باهم میشن میگن: ـ شما خودت ـ نخیر آقای ـ هر طور انگار همه چی بر شده 😁😜😅😅 ــــــــــــــــــــــــــــ صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: انسان‌ها كسانى هستند كه دير به می آیند و زود میشوند. 📌بنظرم اگر یه وقت شدین به این توصیه عمل کنید که خیلی جواب میده👌👇 #‏رفیقم دانشجوی 👨🏻 بهش گفتم جدیدا زود میشم بنظرت چکار کنم؟ گفت کن باشی...😐 😅😅 ـــــــــــــــــــــــــــــ 🔰احکــــام شرعی و 😡😬 به تنهایی نیست اما اگه موجب بروز گفتار و رفتاری همچون ، ، و ... شود، است. یا اگه فریادی بزنیم و دراثر آن فردی بترسد یا و ضرری به کسی وارد کنیم است و مدیون هستیم. 📌 کسی که او را مجبور کرده‌اند، یا موقع بی‌قصد یا بی‌اختیار کرده، صحیح نیست.❌ [یعنی واجب نیست به عمل کند] @Emdadbanovanfatemi •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⛔️ ⛔️ ⛔️ ⛔️ ⛔️ ⛔️ ⛔️ فقط افراد عصبانی بخوانند 🔸۲۱ روش کنترل تضمینی خشم ۱. بشمارید تا ۱۰ بشمارید. اگر به‌شدت عصبانی هستید، شمارش را از ۱۰۰ شروع کنید تا ضربان قلب  آهسته شده و خشم‌تان فروکش کند. ۲. نفس عمیق بکشید هنگام عصبانیت، سرعت نَفَس کشیدن‌تان بیشتر می‌شود. این وضعیت را با تنفس آهسته و عمیق کنترل کنید. برای تنفس عمیق، هوا را از بینی وارد بدن کنید و و از دهان بیرون بفرستید. ۳. قدم بزنید هرگاه عصبانی شدید پیاده‌روی، ورزش و دوچرخه‌سواری می‌تواند یا چند ضربه به توپ بزنید. این تخلیه انرژی، برای ذهن و بدن‌تان مفید است. ۴. آرامش دادن به ماهیچه‌هایتان ماهیچه‌های‌تان را ابتدا کمی سفت و سپس آزاد کنید. هنگام سفت و آزاد کردن عضلات، نفس عمیق و آهسته هم بکشید. ۵. برای خشم‌تان ملودی بسازید برای خود کلمه یا عبارتی در نظر بگیرید که تکرار آن در مواقع عصبانیت شما را آرام و افکارتان را متمرکز کند. ۶. حرکات کششی انجام دهید حرکات کششی گردن و شانه، در کنترل بدن و مهار احساسات‌ کمک می‌کنند. ۷. حواس‌تان را پرت کنید هنگام عصبانیت به‌سرعت وارد اتاقی آرام شوید، چشم‌هایتان را ببندید و خود را در محیطی خوش‌منظره و آرامش‌بخش تصور کنید. ۸. موسیقی ملایم و "مجاز" بشنوید اجازه دهید موسیقی، احساسات خشم‌ را از شما دور کند. ۹. سکوت کنید وقتی از عصبانیت حرارت‌ بدن‌تان بالا می‌رود، ممکن است وسوسه شوید و اجازه دهید حرف‌هایی پر از خشم بزنید. این حرف‌ها معمولا بیشتر از اینکه تأثیرگذار باشند، صدمه می‌زنند. در این‌گونه مواقع مانند زمانی که در کودکی قهر می‌کردید و لب‌هایتان به هم می‌چساندید، لب‌هایتان را به هم بچسبانید. ۱۰. به خودتان فرصت دهید دور از دیگران بنشینید. در این لحظه که ساکت هستید، می‌توانید اتفاق‌ها را بررسی کنید و در همان حال احساسات‌تان به حالت خنثی بازگردد. ۱۱. تابلوی «توقف» را مقابل‌تان تصور کنید این علامت می‌تواند هنگام عصبانیت، آرام‌تان کند. این روش، فورا شما را متوقف می‌کند و کمک می‌کند برای لحظه‌ای محل را ترک کنید. ۱۲. در روش معمول‌تان تغییر ایجاد کنید بلند شوید و خود را مشغول کاری کنید ولی از روش معمول‌تان استفاده نکنید بلکه آن را به شیوه‌ای متفاوت انجام دهید تا ذهن‌تان درگیر آن شود و از خشم دور گردد و کمتر ناراحت شوید. ۱۳. با یک دوست صحبت کنید در مورد موضوعی که عصبانی‌تان می‌کند، به‌تنهایی فکر نکنید. برای اینکه بتوانید درست فکر و اقدام کنید با دوستی مورد اعتماد و حامی صحبت کنید. او ممکن است بتواند چشم‌انداز جدیدی در مقابل شما قرار دهد. ۱۴. بخندید هیچ‌چیز به غیر از حال خوب نمی‌تواند زهر حال بد را از بین ببرد. بنابراین هر زمان نسبت به موضوعی عصبانی شدید، کاری بیابید که موجب خنده‌تان شود. مثلا مطالب طنز بخوانید. ۱۵. قدرشناسی را تمرین کنید با خود بیندیشید که چه نعمت‌های خوبی در زندگی‌تان دارید و قدردان آنها باشید. ۱۶. تایمرتان را تنظیم کنید وقتی عصبانی هستید، اولین چیزی که به ذهن‌تان می‌آید معمولا چیزی نیست که باید به زبان بیاورید. قبل از هر پاسخ و واکنشی، ۵دقیقه صبر کنید؛ این مهلت به شما کمک می‌کند که آرام‌تر شوید و کلمات مناسبی بر زبان برانید.  ۱۷. نامه بنویسید به فردی که شما را عصبانی کرده است، نامه بنویسید یا ایمیلی آماده کنید. سپس آن را پاک کنید. ۱۸. فردی که عصبانی‌تان کرده را ببخشید مسلما مهارت عاطفی زیادی لازم است تا شهامت بخشیدن کسی را که باعث آزارتان شده، بیابید. اگر نمی‌توانید به این حد از مهارت دست یابید، بدون اینکه نمود خارجی داشته‌باشید، پیشِ خودتان وانمود کنید که او را بخشیده‌اید. این کار کمک می‌کند که خشم‌تان را کنترل کنید. ۱۹. تمرین دلسوزی کنید سعی کنید خود را جای دیگری بگذارید و موقعیت پیش‌آمده را از نگاه او ببینید. وقتی بتوانید داستان را آن‌گونه که آن فرد دیده‌، تصور کنید، ممکن است به درک جدیدی از موقعیت برسید و کمتر عصبانی شوید. ۲۰. عصبانیت‌تان را بیان کنید اگر بتوانید به روش درستی احساس‌تان را بیان کنید، خوب است. از یک دوست معتمد بخواهید که به شما در بروز واکنشی آرام کمک کند. عصبانیت‌های انفجاری هیچ مشکلی را حل نمی‌کنند، اما گفت‌وگوی مناسب و عاقلانه از اضطراب و عصبانیت‌تان می‌کاهد و از مشکلات آینده پیشگیری کند. ۲۱. روشی خلاقانه بیابید خشم‌تان را به موضوعی مفید تبدیل کنید. به طور مثال، زمانی‌که ناراحت و عصبانی هستید نقاشی کنید، به باغچه‌تان برسید یا شعر بنویسید. ♾ کلام آخِر: عصبانیت احساسی کاملا طبیعی است که هر فرد در زندگی خود هرازگاهی آن را تجربه می‌کند. اما اگر خشم‌تان به تهاجم یا حالت‌های انفجاری تبدیل می‌شود، باید روش‌های جدیدی برای کنترل عصبانیت‌تان پیدا کنید. اگر این ۲۱ راه‌‌حل ارائه‌شده کمکی به شما نکرد، بهتر است به روان‌درمانگر مراجعه کنید. @Emdadbanovanfatemi •┈┈•••