3773351_AUD.m4a
4.98M
همت افتاد، باکری افتاد
تا که این انقلاب برپا ماند
گریه میکرد یک نفر میگفت
که رفیقم طلاییه جا ماند
فاطمیه ظهور زهرا شد
مثل آیینه نور و پاکی شد
مینوشتند نام بی بی را
همه پشت لباس خاکیشان
أین بدریون
أین خیبریون
أین فاطمیون
#حاجمهدیرسولی
🖤@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_پنجاه_وششم
#کتابخوانی
🔸‹‹تازه زمان هايی كه كار داشتيم وضع مان نسبتا خوب بود. اما اوقاتي هم فرا می رسيد كه بيكار بوديم.
🔸شب ها كه همه می خوابيدند با برادرم توی كوچه های بيروت راه می افتاديم و از پشت هشتی در خانه ها نان خشك جمع می كرديم. نان ها را به خانه می آورديم و می شستيم و روی پارچه ای پهن می كرديم تا آبش گرفته شود. بعد نان ها را به جای غذا، می خورديم ››.
🔸احساس كردم، بار ديگر حال پدرم به شدت بد شده است. قطره های اشك از گوشه چشمانشان، به پايين می لغزيد. خيلی خجالت كشيده بودم.
🔸خدا كمك كرد، و صدای مادر هر دو ما را، به خود آورد. به سراغ مادر رفتيم. دوباره آرتروز زانو، ناراحت شان كرده بود، و از فشار درد، ناله می كردند.
🔸پدر، فورا دست به كار شدند. رفتند و دارويی را، كه با نيش زنبور عسل درست شده بود، آوردند و با آن پای مادر را ماساژ دادند.
🔸رو به من كردند، و گفتند :
فوری برو، و قرص شداسپام مادر را، با ليوانی آب بياور به هر ترتيب با رسيدگی پدر، درد زانوی مادر كمتر شد، و حدود ساعت 3 بعد از نيمه شب، مادر به خواب رفتند.
🔸وقتی پدر تنفس آرام مادر را شنيدند، خيال شان راحت شد، و به من گفتند :
خوب، حالا ديگر عيبی ندارد، كه بخوابيم چون الحمدالله مادر هم، خوابشان برد.
در همين هنگام سوالی به ذهنم رسيد، و از پدر پرسيدم؛
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_پنجاه_وهفتم
#کتابخوانی
🔸شما و عموجان بچه بوديد، و با هر وضعی خودتان را، تطبيق می داديد ولی مادربزرگ چه مي كردند؟
لابد مدام غصه می خوردند، و زجر می كشيدند.
🔸پدر عينك شان را پيدا كردند، و به چشم گذاشتند. مرا به دقت نگاه كردند، و گفتند :
‹‹اگر بگويم مادربزرگت، خانم گوهرشاد خانم، يك كلمه اظهار نارضايتی نمي كردند، لابد باور نمی كنی!
🔸من هيچ گاه به ياد ندارم، كه مادرم غصه بی پولی، يا گرسنگی ما را بخورند. به جای ناراحتی، از وضعيتی كه داشتيم هميشه غصه ی درس خواندن ما را، می خوردند.
🔸مادر، تا فرصتی به دست می آوردند، ما را دور خود مينشاندند، و ميگفتند:
بچه ها می دانيد نگرانی و دل شوره من، برای چيست؟
‹‹من و برادرم فكر می كرديم، مادر می خواهند دباره ی دارو يا غذا حرفی بزنند. اما ايشان فورا ميگفتند:
‹‹من نگران تحصيل شما هستم.
🔸درست است كه خواندن و نوشتن و كمی حساب از من ياد می گيريد، ولی تحصيلات كلاسی، چيز ديگری است. تحصيل برای شما واجب است،
🔸ولی متاسفانه من پولی ندارم،كه شما را به مدرسه بگذارم، و شهريه ی شما را بدهم. شما داريد كمكم بزرگ می شويد. می ترسم زمان بگذرد، و شما فرصتی نداشته باشيد، كه به مدرسه برويد.››
بعد پدرم نكته ای گفتند،كه خيلی تعجب كردم..
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┄❁بِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْ❁┄•
عرض سلام وادب واحترام خدمت شما خوبان روزگار☺️🌷
صبح دلانگیز بارونی و برفیتون بخیر و سرشار از مهربانی ، یاد خدا و آرامش فوقالعاده🌺😊
ان شالله حالتون خوب واحوالتون خوبتر باشه
اگر حال خوبی داری، شکرگزار باش و لذت ببر.
و اگر حالت بد است، صبر داشته باش...❄️
روزهای خوب خواهند آمد..
خوشحالیم درخدمت تون هستیم 👌
ان شالله خدا به وقت و زمان تک تک تون برکت بده تا ازمطالب زیبای کانال عمیقاً لذت ببرید 👏
#تنهامسیراستانگیلان💞
🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلبری_های_آفرینش
سـبحانالله از این همـــه زیبایی و شکـــوه... ❄️
تنهامسیراستانگیلان ☔️
🦋⃟@Gilan_tanhamasir
هدایت شده از تنهامسیریهای استان گیلان🌳
عرض سلام و ادب محضر شما سروران مهربان و همیشه همراه🌷
ان شاءالله که حالتون خوب بوده و باشد ☺️🌺
شب قشنگ یکشنبه تون پُر از لبخند حضرت دوست💕😊
🔸💥قصد داریم برای سهولت در 🛍خرید مناسب مخصوصا ارزان و با کیفیت، اقدام به معرفی فروشگاهها منصف بکنیم.
🔸لطفا افرادی که در این زمینه فروشگاه دارند میتونن بهمون پیام بدن تا براشون بصورت رایگان تبلیغ کنیم.😊
هدایت شده از تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#معرفی_فروشندگان_بومی
#گیلان_سنگر
🌹یکی از عزیزان هم استانی که فروشگاه فرهنگی حجاب رو در استان گیلان دارند خدمتتون معرفی میکنم
می تونید تشریف ببرید کانال و محصولاتشون رو ببینید 🍃🌸
👇👇👇
هدایت شده از تنهامسیریهای استان گیلان🌳
☝️یک دقیقه وقت بزارید☝️
با این گرونیا😔
🤔دنبال چادر قیمت مناسب جنس خوب و دوخت تمیز میگردی👌
دیگر نگران گرانی چادر و لوازم حجاب نباشید 💐
فروش انواع چادرهای ایرانی و عربی، لوازم حجاب با نازل ترین قیمت و باور نکردنی
***با امکان ارسال به تمام نقاط کشور***
💐🌸💐
آدرس فروشگاه : گیلان-سنگر،بلوارامام حسین علیه السلام،جنب مهدیه ،فروشگاه حجاب فاطمی کوثر تلفن -09119302342
فروشگاه حجاب فاطمی کوثر👇
—————————————
https://eitaa.com/joinchat/103612436C8b28b1bcc7
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🌺 کلاس آموزش #مدیریت_مومنانه_خانواده 3 💥 دکتر حبشی جلسه سوم 🎨 همایش همسرداری #تنهامسیرآرامش اصفها
✨امشب یه هدیه ای رو تقدیم حضورتون میکنم
ان شالله که مورد استفاده تون قرار بگیره.😌🌹
🔶 جلسه چهارم صحبت های دکتر حبشی رو در همایش تنهامسیرآرامش تقدیم حضورتون میکنیم
👈🏼 این جلسه وااااقعا عالی و ناب هست.
👂همگی گوش بدید و لذتش رو ببرید
تعالی خاتواده ۴.mp3
17.99M
🌺 کلاس آموزش
#مدیریت_مومنانه_خانواده 4
حفظ اقتدار مرد
💥 دکتر حبشی
جلسه چهارم
🎨 همایش همسرداری #تنهامسیرآرامش
اصفهان - مرداد 99
🎁 @Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🌺 کلاس آموزش #مدیریت_مومنانه_خانواده 4 حفظ اقتدار مرد 💥 دکتر حبشی جلسه چهارم 🎨 همایش همسرداری #ت
🔶 یه نکته بسیار مهم رو همه عزیزان دقت کنند.
خیلی وقتا میشه که ماها از دین دفاع میکنیم. اما واقعا چرا از دین دفاع میکنیم؟
👈🏼 مگه دین حرفش چیه؟ مگه حرف بدی میزنه که انقدر مورد حمله واقع میشه؟ که بعدش ما هی ازش دفاع کنیم؟🤔
نه دین حرفش بد نیست...
یه اشکال دیگه هست...
میدونید چه اشکالی؟
⭕️ واقعا چرا ما انقدر وقت میذاریم برای دفاع از دینی که انقدر حرفای خوب میزنه؟!
🔶 علتش اینه که دین رو به صورت عملیاتی در زندگی خودمون نیاوردیم...
معمولا یه پوسته ظاهری از دین رو رعایت میکنیم. نهایتا یه نماز و روزه و یه هیاتی چیزی رو انجام بدیم.
👈🏼 مغز دین همون انتخاب علاقه های برتر هست که معمولا سمتش نمیریم.
این انتخاب علاقه های برتر صرفا نباید در برخی اعمال دینی دیده بشه بلکه در تک تک اعمال و رفتارهای انسان باید آشکار بشه...
خصوصا در رابطه با اعضای خانواده...
❇️ صحبت های دکتر حبشی مهم ترین خصوصیتی که داره اینه که مبارزه با هوای نفس رو در خانواده به خوبی نشون میده و همین موجب میشه که اگه کسی این صحبتا رو دقیقا عمل کنه،به معنای واقعی متدین میشه و لذت دین رو خواهد برد.
🌺 زمانی که همه مردم جهان اثر عملی دین رو در زندگی شخصی خودشون به زیبایی ببینند عاشقانه دین رو قبول میکنند و به سمت دین حرکت خواهند کرد...😌
💝@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_پنجاه_وهشتم
#کتابخوانی
🌷ايشان گفتند ‹‹: مادرم، هر شب وقتی مطمئن می شدند، كه ما خواب هستيم، به درگاه خدا گريه و زاری مي كردند، و از خدا مي خواستند، وسيله ای برای درس خواندن من و برادرم، فراهم شود.
🌷در حالی كه ما نان بخور و نميری گيرمان می آمد، مادرم در فكر اين بودند، كه راهی برای تحصيل ما به صورت مجانی، پيدا كنند. مادرم كه می ديدند، حاج علی با مواجبی كه از سفارت می گيرد، توانسته است بچه هايش را به مدرسه بفرستد،
🌷هر وقت او را می ديدند، بی اختيار به او می گفتند:
حاج علی، خوش به حال تو و بچه هايت، بچه های تو به مدرسه می روند، و با سواد می شوند، ولی من نگرانم كه دو پسرم، بی سواد دور كوچه های بيروت بگردند، و بزرگ شوند. من فردا جواب خدا را، چطور بدهم؟
🌷‹‹بله، مادرمان با وجود اين كه مريض و ناتوان بودند، تصميم خودشان را گرفته بودند، و می خواستند هر طور شده، ما را راهی مدرسه كنند. اما با كدام پول؟
بالاخره مادر به طور جدی، دست به دامن حاج علی شدند. البته، حاج علی تا آن روز هم، هر كاری كه از دستش بر می آمد، برای ما انجام داده بود.
🌷اين بار هم به خواسته مادرمان، توجه كرد . مادرم خيلي جدی و با تمام وجود، از حاج علی خواهش كرده بود.
حاج علی برای اين كه مدرسه ای پيدا كند، كه رايگان باشد، به هر كجا كه ممكن بود رفت.
از هر كسی كه می توانست كمك گرفت، تا بالاخره توانست مدرسه رايگان برای ما پيدا كند. خوب فكر می كنی، چه مدرسه ای مجانی و رايگان بود؟ مدرسه ی روحانيون
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_پنجاه_ونهم
#کتابخوانی
🌷به اين ترتيب، ما سر از مدرسه كشيش های فرانسوی بيروت، در آورديم. اين مدرسه، شبانه روزی بود.
نام ما را به شرطی در مدرسه نوشتند، كه تعليمات مذهبی برای ما، اجباری باشد. بايد شش شب در مدرسه می خوابيديم، و يك شب به خانه می رفتيم. وحشتناك بود، آخر مگر امكان داشت؟
🌷 من و برادرم وقتی شرايط مدرسه را شنيديم، گريه و زاری كرديم. ما نمی توانستيم مادرمان را ترك كنيم، و از او دور شويم.
مادرمان هم كه غصه و ناراحتی ما را می ديدند، رنگ شان می پريد. اما تحمل می كردند، و احساس خود را بيان نمی كردند.
🌷مطمئنا برای ايشان هم تحمل اين جدايی، سخت بود. من ناراحتی و غصه ی مادر را، از چشم هايشان می فهميدم.
مادر دائم و خيلی جدی، به من و برادرم می گفتند، از اين فرصت استفاده كنيم، به مدرسه برويم و خيلی جدی درس بخوانيم. ولی مگر می شد! از مادر افيلج مان، چه كسی نگهداری می كرد؟ ››
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
🔸امروز ۲۰ آذرماه، سالگرد شهادت آیت الله عبدالحسین دستغیب است او در سال ۱۳۶۰ توسط عامل انتحاری به شهادت رسید.
🔹قاتل(خانم گوهر ادب آواز) یک دختر ۱۸ ساله که عضو سازمان تروریستی منافقین بوده و با ظاهر یک زن باردار که میخواهد مطلب مهمی را به ایشان بگوید به ایشان نزدیک میشود و خودش را منفجر میکند که آیت الله دستغیب و ۱۲ نفر دیگر به شهادت میرسند!
🔺استفاده، یا بهتر بگوییم سوء استفاده از زنان و روحیات آنان، یکی از بهترین ابزارهای سازمان منافقین جهت پیشبرد اهداف خود در طول تاریخ انقلاب بوده است.
#شبتــون_شهدایــی
🌷@Gilan_tanhamasir
┄┅─✵💝✵─┅┄
با نام و یاد خدا
میتوان
بهترین روز را
برای خود رقم زد...
پس با عشق
وایمان قلبی بگویی
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خدایا به امید تو💚
❌نه به امیدخلق تو
سلام صبحتون بخیر🌺
@gilan_tanhamasir
┄┅─✵💝✵─┅┄
♦️چرا فاطمه را فاطمه گفته اند؟👆
مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت...💚
#فاطمیه #شهادت
🥀@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#درسهای_یک_فتنه 50 بخش پنجاهم 🔸 چرا دین از سیاست جدا نیست؟ ✅ ببینید برنامه دین دارای دو بعد هست.
#درسهای_یک_فتنه 51
بخش پنجاه و یکم
🔶 برای جهاد تبیین ما باید چند تا نکته روانشناسانه رو بدونیم.
🔺 اول اینکه طبق آیات قرآن کریم انسان موجودی "اهل جدل" هست. یعنی گاهی وقتا حرف حق رو هم نمیخواد بپذیره و هی مقاومت میکنه.
هی میگرده ببینه یه دلیلی پیدا کنه تا اون حرف حق رو کنار بزنه.
🔺 و در مرحله بعدی آدم ها "اهل توجیه اشتباهاتشون" هستند. میبینه داره اشتباه میکنه ولی بازم هی توجیه میاره! اگه آدم مذهبی هم باشه شروع میکنه توجیه شرعی!
💢 بهش میگی شما داری غیبت میکنی. داری تمسخر میکنی میگه نه دارم کار فرهنگی میکنم و روشنگری میکنم!
💢 بهش میگی نمازت داره از اول وقت میگذره میگه نه خب میدونی من دارم کار فرهنگی میکنم! این خیلی مهمه!
به اونی که مذهبی نیست میگی چرا حجاب نداری؟
میگه خب دل آدم باید پاک باشه!😤
⭕️ خیلی راحت کار غلطش رو توجیه میکنه! آدمیزاد موجود عجیبیه...
💠@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#درسهای_یک_فتنه 51 بخش پنجاه و یکم 🔶 برای جهاد تبیین ما باید چند تا نکته روانشناسانه رو بدونیم. 🔺
#درسهای_یک_فتنه 52
بخش پنجاه و دوم
⭕️ وقتی آدم ها اهل توجیه اشتباهاتشون بشن دیگه کم کم فطرت خودشون رو از دست میدن و تبدیل به موجودات خطرناکی میشن.
✅ ما باید سعی کنیم اگه حرف حقی به ما زدند اگرچه مخالف منافع ما بود بپذیریم. مثلا میدونی در موضوعی اشتباه عمل کردی یا حرف اشتباهی زدی. خب تا متوجه شدی سریع عذرخواهی کن و اشتباه رو اصلاح کن.
نه اینکه هر طور شده روی اشتباه خودت پافشاری کنی که یه موقع جلوی بقیه ضایع نشی!
✔️ اولا که نترس! آبروت نمیره. آبروی آدم فقط دست خداست. اگه تمام دنیا هم بخوان آبروی آدم رو ببرن ولی خدا نخواد هیچ اتفاقی نمی افته.
⭕️ دوم اینکه اگه تو اشتباهت رو توجیه کردی کم کم کارت به جاهای باریک کشیده میشه و حتی ممکنه علیه اولیاء الهی عمل کنی!
اینو میخوای چیکار کنی؟!
✅ پس اگه حرف حقی شنیدیم مقاومت نکنیم و زود بپذیریم. اگه کار اشتباهی هم انجام دادیم خودمون رو انقدر قوی بار بیاریم که خیلی زود اشتباهمون رو بپذیریم...
💠@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_شصتم
#کتاب_خوانی
مدرسه روحانیون
🌷‹‹بالاخره يك شب، به سراغ حاج علی رفتيم، تا با او درد دل كنم. حاج علی مرا كنار خودش نشاند، و به تمام حرف هايم گوش كرد، و فهميد كه من تا چه حد نگران وضع مادرم هستم.
🌷حاج علی، بعد از اين كه حرف هايم تمام شد، با چشمانی پر از محبت و مثل يك پدر مهربان، لبخندی زد و گفت: اصلا نگران نباش.
🌷 من كه نمرده ام. دختر بزرگ من، نرگس، خيلی بهتر از شما دو پسر، می تواند از مادرتان نگهداری كند. من از روزی كه شما به مدرسه برويد، رختخواب نرگس را می برم، و پيش مادرتان می اندازم.
🌷خودم هم هر كاری مادرتان داشته باشند، انجام می دهم. اسد، پسر من هم كه همبازی توست، و تو را خيلی دوست دارد،
🌷اگر تو نباشی، به جای تو همه كاری برای خانم، مادرتان انجام می دهد . برو و هر كاری كه داری، به او بگو تا در غياب تو همه را، انجام بدهد
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir