هدایت شده از دین بین
🍃و جمعه هایی که تمام میشود و تو از راه نمیرسی..💔
عزیزجانم چند وقتی که با شما حرف میزدم جمعه ها عطر بوی دیگری داشت بغض عجیبی که آنروز ها راه نفس کشیدن را از من میگرفت؛ وقتی بیدار میشدم، اول نام شما بر زبانم بود و چشم هایم تر بود که آقاجان! امروز هم نیامدی..؟ و تا عصر منتظر میماندم تا شاید بیایی و تمام کنی این فراق چندین ساله را تا تمام شود این روز و شب های انتظار..
چندین جمعه گذشت و گذشت اما نیامدی گاهی گله کنان به شما میگویم که آقای من آخر چرا نمیایی چرا جواب من را نمیدهی چرا تورا نمیبینم بس نیست این دوری..
اما وقتی کمی به اطرافیانم نگاه میکنم علت را میفهمم که چرا امام من نمی آید وقتی میبینم که هیچکس حواسش به آقا نیست همه او را صدا میزنند اما برای برطرف شدن حوائج خود برای حل شدن مشکل خودشان دعای فرج میخوانند نه برای یوسف زهرا
وقتی به درون خودم نگاه میکنم غربت شما را بیشتر حس میکنم..
و آه از این حجم غربتت یابن زهرا..
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج💚
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@eshgsahbzaman
┗━━━♥️═🍃━━━┛
♥️🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿♥️
السلام علیک یا اباعبدالله ...
صبحتون به خیر رفقا😊🖤🌿
#فرمانده
#از_زبان_فرمانده
دیشب رفتیم یه خیابون شلوغ برای خرید ...🌿🛍🛒
توی ماشین نشسته بودم..💓
نگاهم به پنجره بود و تو فکر بودم..
که یهو..😳‼️...
دیدم یه دختره با سر کاملا لخت😱♨️❗️
داره وارد مغازه کفش فروشی میشه😒...!
خوب که دقت کردم... سرش لخت نبود..🙂..!!
یه کلاه پوشیده بود...
موهاش هم دورش😕...
و ..
یه لباس زرد تو چشم..😖
با یه شلوار گشاد سفید...
که حاضرم قسم بخورم تا زیر زانوش بود😔💯
اول گفتم به من چه😏..!!
به قول خودشون هرکسی تو گور خودش میخوابه..!
خیره شد به من و چادرم.... نیش خندی زد و رد شد🙃..
با خودم فک کردم...)):
من همینجوریش نگران اینم که اون دنیا جواب شهدا رو بدم..)):
دلم براش سوخت...
چون نمیدونستم..
اون دنیا جواب شهیدی رو که به خاطر حجاب جونش رو داده چی میخواد بده😔💚
... به امید تفکر بیشتر در رابطه با حجاب...
#التماس_تفکر
#بخش_جدید
#فرمانده
هدایت شده از
- قد : ۱ متر
- عرض : ۳۰ سانتیمتر
- وزن : ۱۲ کیلوگرم
- توهم : کابوس جمهوری اسلامی
- همراهان : بادیگارد
- عکاس : "«بچه های بالا»"
زیر نظرت داریم فرچه . . 😏
@Asman7tom
🌳🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌳🌳🌳🌳
🌳🌳🌳🌳
🌳🌳🌳
🌳🌳
🌳
رمان✨امنیتی✨
#در_قلب_خطر_به_دنبال_امنیت
#پارت_صد_سیزدهم
#نرجس
داشتم آهنگ غمگینم رو گوش میدادم...
و همزمان به این فکر میکردم که اگه بتونم جام رو با آقا داوود عوض کنم خیلی خوب میشه
چون ایشونم دقیقا کنار معصومه و زهرا نشسته بود
همینطور داشتم با خودم فکر میکردم که یه دفعه حالم بد شد و بدو کردم سمت دستشویی
پشت سرم هم آقارسول خییییلیی سریع اومد و نگران بود...
زهرا و معصومه هم پشت آقارسول بودن که زهرا گفت
زهرا: آقارسول شما که فعلا نمی تونید کاری بکنید😐 پس لاقل بزارید ما بریم جلو ببینیم نرجس چشه
آقارسول رفتند سر جاشون و معصومه و زهرا اومدن سراغ من...
معصومه: چی شد نرجس جون!!!
نرجس: هیچی بابا همیشه همینطوریه تو هواپیما و اتوبوس و اینا حالم بد میشه
زهرا: خب باشه پس الان خوبی دیگه؟!
نرجس:آره بهترم ممنون
رفتم نشستم سر جام
آقارسول خیلی نگران بود و همش حالم رو می پرسید
چند دقیقه بعد زهرا و آقاداوود اومدن سمتمون
زهرا: نرجس جات رو با آقاداوود عوض کن
بیا پیش ما یکم بهت برسیم
آقاداوود هم با خنده تأیید کرد
معلومه از قبل با هم هماهنگ کردند
منم که خوشحال شدم😃 هرچی باشه بالاخره نامحرمه و دوست ندارم کنار نامحرم بشینم
حالا هرکی که میخواد باشه این آقای نامحرم
بلند شدم و با زهرا رفتیم اون سمت تو ردیف صندلی های سه تایی....
زهرا که این دفعه ماسک داشت...
از تو کیفش یه دارو داد بهم منم چون حالم کامل خوب نشده بود از خدا خواسته خوردمش
حالم بهتر شده بود
که باز زهرا رفت سراغ چمدونش و یه کیسه در اورد...
تو اون کیسه پر از خوراکی بود😋
یه ذرهاش رو برداشت داد به معصومه که بده به آقایون...
نرجس: میگم زهراجون ما رو بدعادت کردی من دیگه نمیرم خونمون میام پیش تو
زهرا: همیشه از این خبرا نیستااا الکی دلتونو صابون نزنید
تازه داداشام هم خونه ان
همین موقع بود که معصومه هم رسید
معصومه: چی میگید شما در گوش هم آخه یه لحظه تنهاتون گذاشتما
زهرا: هیچی بابا نرجس میخواس بیاد خونمون گفتم نمیتونه بیاد چون محمد و مهدی خونهان
(محمد و مهدی برادر های زهرا هستند که هر دوشون از زهرا بزرگترن یه خواهر هم داره اسمش فاطمهست که دو سال از زهرا کوچیکتره)
معصومه: این که نگرانی نداره دوتاییتون میاید پیش من
نرجس: بچهها یه چیزی رو حس نمیکنید؟!
زهرا و معصومه: چیو؟!
نرجس: اینکه چقققدر داریم وقت دنیا رو میگیریم😂
تا اینو گفتم یه لحظه آقا رسول با تعجب فراووان برگشت سمت من
منم سرم و پایین انداختم و آب شدم از خجالت..
زهرا و معصومه دیگه نمیتونستند خودشونو نگه دارن یه دفعه زدن زیر خنده انققدر خندیدن که سرفه شون گرفت...😂
بالاخره با کلی شوخی و خنده رسیدیم ایران
از همه بیشتر زهرا ذوق داشت
چون بعد از سه ماه برگشته بود ایران...
میخواستم برم سر به سرش بزارم ولی چون خسته بودم منصرف شدم...
رفتیم نشستیم منتظر هواپیما نرگساینا...
پ.ن:تایپ شده توسط خط شکن ❤️😍
ادامه دارد...🖇🌻
آنچه خواهید خواند:
رفتیم خونه ، نیما ماموریت بود.
✨با ما همراه باشید ✨
نویسنده:آ.م
ولی خدایی من کار ندارم...
تو بعضی کانالا تو رماناشون جوری دختره و پسره گرم میگرن که..😐.. الفاتحح..
اصن ارزش خوندن نداره...
اگه میخواید رمان بنویسید...
تحقیق کنید..
یه حدودی هم برای خودتون انتخاب کنید...
مث خط شکن و سرباز !!
اینجوری رمان ن خشک ن بیش از مسخره😍😉
البته تعریف از کانال خود نیست😁🌿
#فرمانده
😜💖سپاه امریکایی ها رو تار و مار کرد😂😂
😍😎 13 ابان زنده شد..🌿♥️
در استانه 13 ابان باز امریکایی ها رو در هم شکستیم....
😍🌿دم بچه های سپاه پاسداران گرم...
خیلی مشتین..
ایول...
💖🖤مشتی هستین عین خودم...
دمتون حیدری😎🤩🌿
ای که به غارت میزنی)))
تیر از کمین..
تیغ از کماان))):
وایا اگر شمشیر من..
بیرون بیاید از نیااام😘😎😏!):
#فرمانده
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
شکست تلاش آمریکا در دزدی دریایی نفت ایران
🔹با اقدام بموقع و مقتدرانه جان برکفان دلاور نیروی دریایی سپاه عملیات دزدی دریایی و سرقت نفت ایران توسط آمریکا ناکام ماند.
🔹آمریکا در این اقدام یک نفتکش را که حامل نفت صادراتی ایران بود در آبهای دریای عمان مصادره کرد و با انتقال محموله نفت آن به یک نفتکش دیگر آن را بسوی مقصدی نامعلوم هدایت کرد.
🔹همزمان دلاورمردان نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلیبرن بر روی عرشه نفتکش آن را به تصرف خود درآوردند و آن را بسوی آبهای سرزمینی ایران هدایت کردند.
🔹در ادامه نیروهای آمریکا با استفاده از چندین فروند بالگرد و ناو جنگی به تعقیب نفتکش پرداختند اما با ورود قاطعانه و مقتدرانه نیروهای جان برکف سپاه ناکام ماندند.
🔹نیروهای آمریکایی مجددا با استعداد بسیار و با استفاده از چند ناو جنگی بیشتر تلاش کردند مسیر حرکت نفتکش را سد کنند که باز هم موفق نشدند.
🔹 این نفتکش هماکنون در آبهای سرزمینی کشور عزیزمان است.
tn.ai/2601201
@TasnimNews
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 انتشار خبری افتخار آفرین از اقتدار دلاور مردان ایران اسلامی
شکست آمریکا در دزدی نفت ایران در آبهای دریای عمان
🆔 @Clad_girls
_حاجی هنوز سربازات دارن گل میکارن...😉❤️
#ایران
#نیروی_دریایی
#سپاه
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#تحقیر_آمریکا
@sahidmugniiiegahad
هدایت شده از تحلیل سیاسی و جنگ نرم
🔴 حماقت استکباری
در آستانه #سیزده_آبان ، روز مبارزه با استکبار جهانی ، آمریکایی ها با حماقت امروزشان در #دزدی_دریایی نفت ایران ، بهترین خدمت را به آرمان #استکبارستیزی نمودند تا آن هایی که خوی استکباری آمریکا را فراموش کرده اند یادشان بیاید و نسل جدیدی که کمتر از وحشی گری و گردن کلفتی یانکی ها شنیده اند ، آگاه شوند.
و درود بر پاسداران انقلاب اسلامی که با سیلی محکمی ، یک بار دیگر اقتدار ایران را به آمریکایی ها گوشزد کردند ...
✍ #قاسم_اکبری
✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم
@tahlile_siasi
@tahlile_siasi
#آیھراهنما
‹ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ اعْمَلُوا صَالِحًـا ›
بخورید، ولی اعمال صالح هم انجام
بدهید🌱 ↵ مومنون/۵۱
﹏﹏﹏❀﹏﹏﹏
تو خوب باش و زیبا بمان؛ بگذار با دیدنت هر رهگذرِ نا امیدی، لبخند بزند🧡!'
➛ #خط_شکن
#چادرانہ🌱
#تلنگر
﴿ اگـہ فڪر میڪنے
خودت چادࢪۍ شدے،
اشتباه میڪنے❌
بدون ڪہ انتخابت ڪردن!
بدون ڪہ یہ جایے خودتو نشون دادۍ!
بدون حتما
یه یا زهـرا گفتے..
ڪہ بےبے خریدتت
⇜اࢪزون نفروشـے خودتو..!✋🏻﴾
#پویش_حجاب_فاطمے
وصیتیتکاندهنده . . .
اگربهواسطـهخونـمحقـیبرگـردن
دیگرانداشتـهباشم؛
بهخـدایکعبهقسم؛ازمـردانبیغـیرتوزنان بیحـیانمیگـذرم . . .!
شهیدامیرحاجامینی🙂💔
#شَھیدانِہ 🕊•°
ㄟ(ツ)ㄏ
#خط_شکن
♡∞|
وقتۍکودکۍیکسالهرابههوامۍاندازۍ
مخندد ؛ چونایمانداردتواوراخواهۍگرفت
- درمقابلتقدیرخداوند ؛ کودکۍیسالهباش .
♡ŋ🌱↷
『 #خط_شکن
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_دویست_و_پنجاه_و_دو #محمد در گیر کار بودیم.. بیخیال همه چی که
به نام خدا
#رمان_پرواز_تا_امنیت
#پارت_دویست_و_پنجاه_و_سه
#رسول
$ مامان من رفتم...
° کجا رسول جان.. تو که هیچی نخوردی!!
$ کار دارم...
¤ رسول... وایستا ببینم..
$ علی محمد منتظرمه.. کلی کار ریخته سرم..
¤ خیلی خوب.. حالا یه دقیقه وایستا..
$ بله😐 ؟؟
¤ شما تو هفته دیگه چی کاره میشی؟!
$ برادر عروس.. که چی؟؟
¤ مث دیشب میخوای با همین پیراهن های ساده بیای؟!
$ وا.. مگه چشه!؟😕
¤ زشته بابا.. تو از شوهر عمه کمتری.. ندیدی کت قرمز پوشیده بود😄😂!
$ الان تو از من میخوای کت قرمز بپوشم؟!😐
¤ قرمز که بهت نمیاد.. ولی یه وقت بزار بریم ..
یه دست لباس بخریم.. چیه آخه.. ابرو ریزیه...
$ یه بسیجی همیشه سادس😎
¤ عه.. برو لوس نشو دیگه...
در رو باز کردم..
٪ رسول .. رسول وایستا..
$ رها به جون مامان دیرم شده...
گوشیم زنگ خورد..
$ جانم..
€ کجایی رسول جان؟؟
$ آقا دارم میام....
€ بدو رسول.. کار واجب داریماا..
$ چشم..
..
$ خداحافظ
٪ رسول.. یه دقیقه به حرف من گوش بده..
موتور رو کنار گذاشتم..
اومد پایین.. دستم رو گذاشتم رو ساعتم..🙄
$ یک دقیقه شما از همین حالا شروع شد!!
٪ رسول... میشه از آقا محمد بخوای این چند وقت زیاد داوود رو به کار نگیره؟؟
اصلا از این پرونده خارجش کنه!!
به جون رسول کلی کار داریم..
خرید لباس ..
سفارش حلقه...
$ تموم شد؟؟
حالا گوش کن...
از این به بعد چه زمانی که شما در این خونه به سر میبری و چه زمانی که از این خونه رفتی..
ن میدونی کار من چیه ن میدونی کار داوود چیه!!
باشه؟؟
٪ هوفف..
$ نشنیدم..
٪ باشه..
$ سفارش داوود رو هم کم و بیش میکنم🙂
٪ فدات😍
$ اجازه هست...
٪ عه نه ..
$ رهااا... دیرم شده... بگو..
٪ یه لحظه وایستا...
رفت داخل...
در رو هم بست😕..
٪ حالااا بروووو😂
$ 🤐...؛
سوار موتور شدم..
سرعت گرفتم تا رسیدم...
.................................................................
€ سعید من آدرس دقیق میخوام!!
محل دقیق...
$ آقا .. هوو... سلام ببخشید دیر شد..
€ رسول کار خودته...
$ هان؟!
€ کار خودته رسول....
$ میشنوم...
€ ببین... این خط متعلق به اپراتور های کشور ما نیست... ن ایرانسل.. ن همراه اول.. ن هیچ اپراتور دیگه!!
این یه خط .. با یه شماره خارجی غیر ایرانی..
که الان توی ایران فعاله..
این که چجوری و از چه طریقی فعاله!!!
ن معلومه.. اهمیتی هم داره...
اما ن به اندازه پیدا کردن شهرزاد رئوف..
$ اون وقت شما از من میخواید که خط رو رد یابی کنم؟؟
€ آفرین... رسول... روی چند ساعت حساب باز کنیم؟؟؟.
$ چند ساعت😮؟!
¥ بله دیگه.... از روزی که شما ردیاب فوق رمز گذاری داوود رو باز کردی دیگه آوازت تا معاونت سایبری پیچیده😅
$ ببینم چ میشه کرد..
€ تو میتونی رسول...
$ داوود کجاست؟؟
¥ دیشب که از مراسم بله برون یه راست با کت شلوار پاشده اومد اینجا..
$ 😅 از جونش گذشته؟؟
¥ بلههه... تیغش زدیم چجورم... یه شام تپل من و فرشید مهمون شدیم...
$ اووو... پس همین اول زندگی رفیق بازی شروع کرد .. زد تو ولخرجی😂!!
¥ عکس داشت..
$ چی؟؟
¥ هیچی دیگه.. عکس با کت و شلوارش گرفتیم..
شام داد عکس ها رو خرید...
$ رشوه؟؟ داوود🤭😲
¥ رسول... بشین پشت میزت که کلی کار داری...
۳ تا شماره مشکوک..
۲ تا گزارش پلیس.. که احتمال ربط به شهرزاد رئوف رو داره!!
$ برمیگردم سریع...
به سمت اتاق محمد رفتم...
$ اجازه هست؟¿
€ بیا داخل رسول
$ آقا یه درخواستی داشتم..
€ بگو...
$ ام.. اگه میشه.. ۲..۳ روز من جای داوود شیفت وایستم....
€ مهربون شدی؟؟😄
$ اگه اجازه بدید...
€ چون یه تیم از بچه ها رفتن ماموریت...
کمبود نیرو داریم...
مجبورم .. واگرنه جبران نمیخواست...
$ خودش هم خبر دار نشه!
€ آقا رسول... ایشالا دامادی شما😁✨
$ با اجازه🤒
€ رسول... دارم میرم بازجویی رئوف..
بیا وایستا پا سیستم..
$ چشم...
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_دویست_و_پنجاه_و_سه #رسول $ مامان من رفتم... ° کجا رسول جان..
به نام خدا
#رمان_پرواز_تا_امنیت
#پارت_دویست_و_پنجاه_و_چهار
#رسول
€ تمام مکالمات و حرکات شما ضبط و در صورت نیاز مورد استناد قانون قرار میگیره...
• خب.. ادامش؟!
€ آقای ..
• شهرام رئوف... ۳۲ ساله... عضو سازمان منافقین..
خوب؟؟؟ که چی ؟؟ به چی برسید؟؟
€ اینجا Mi6 نیست!!!!!
منم اسیر شما نیستم که تو اینجوری حرف بزنی..
مفهوم شد!؟
فکرش هم نمیکرد ما خبر داشته باشیم از طریق سرویس فرانسه به Mi6 دلالی اطلاعات میکنن...
• من امادم....
€ آماده چی؟!
• اعدام...
€ اعدام؟!😏... این چیزیه که اونا کردن توی مغزت؟!
فک کردی با بچه طرفی🤨؟!
فک کردی تا وارد بازجویی شدی اعدام؟؟
هان؟؟
نکنه فک کردی ماهم مثل شما منافیقیم...؟؟
توی رو خوشیم... بیرون این در ترور میکنیم؟..
ن... اشتباه میکنی...
فک میکنی ما مجاهدین خلقیم؟!
تو هم شهید بهشتی؟؟
آره!!
ن....
• ب نفع تو .. کشورت.. مردم..
€ اونی که نفع کشور رو میدونه .. هرکسی هم که باشه خیانتکار و بیگانه هایی مثل شما نیست!!!
اگه همون زمان که یه عده دنبال نظرات بیگانه های دنیا و... دنبال انداختن مردم توی چاه هایی بودن که شما و امثال شما حفر کرده بودید...
به درک واصلتون کرده بودیم!!
اگه مثل خودتون برای دفاع از آرمان و اهدافمون امثال شما که ن تنها مخالف بی منطق بلکه دشمن مایید میکشتیم و ترور میکردیم...
اون وقت تو باید منتظر اعدام میبودی....
اما بهتره این رو خوب بدونی...
و به دوستات یاد آوری کنی!!
برای بهم زدن امنیت و آرامش کشور...
اول باید تک تک ما رو از بین ببرید...
ترور کنید!!!
بکشید...
چون تا زمانی که هستیم..
اجازه نمیدیم... و اجازه نخواهیم داد..
حتی ذره ای از اهداف پلیدتون رو اجرایی کنید....
البته!!! اگه بعد از ازادیت... دوستانت وجود داشته باشن😏
• کو... من که نمیبینم اون اقتدار رو😂..!!
شما اگه قدرت داشتید الان شهرزاد به جای من اینجا پاسخگوی تو و رفقات بود...
شما از پس یه دختر ۲۵ ساله بر نیومدید...
€ اما توی ۳۲ ساله اینجایی...
لبخندش تلخ شد...
محمد بیرون اومد....
به چند دقیقه نکشید که در خواست گفت و گوی دوباره داد..
حالا کار آقای شهیدی بود..
محمد معمولا ترجیح میداد کارشناس باشه تا بازجو...
اما .. مثل اینکه آقای عبدی میخواست باز جویی اول رو محمد انجام بده...
محمد چه توی حرف.. چه توی عمل..
دفاع از مردم ماهر بود...
از طرفی تخلیه اطلاعاتی خوبی انجام میداد...
حضورش نیاز بود...
€ رسول.. میخوام شهرزاد رئوف رو برام پیدا کنی.....!!
پایان این پرونده با تو !!!
$ چشم آقا
پ.ن ✨پایان این پرونده با رسول خواهد بود(!:😎
✨✨✨بدونین از پارت بعد✨✨✨
چند روز بعد......
نزدیک شدیم بهش....
مسعود مطمئنه.....
خرید !؟
سعید ... اینو ایمیل کن ....
به سلامتی...
https://harfeto.timefriend.net/16358671573098
رفقا برای اون پارت نظرات خیلی کم بود....
برای پارت بعد اگه نظرات کم باشه خبری نیست ها!!!😄🌹
از فردا تمام سعیم رو میکنم که پارت ها حجیم تر باشه... و زودتر گذاشته بشه....
رفقا .. یه عملیات خیلی بزرگ تو راهه😁😉🕊
آماده باشید😁✨