سلام میگم این دختره نادیا تو عشق وطن شهادت همون شایلین نیست؟ مشکوک میزنه😂
_
هر چیزی ممکنه😐😂
#شینا
اکه کسی استوری. های خانم ها ستاره السدات قطبی یا سوگل طهماسبی رو داره برای ادمین تبادلات بفرسته☘
#شینا
『حـَلـٓیڣؖ❥』
وا چرا وقتی میگی ۴ پارت،۲ پارت فقط میزاری 😡 __
بچه ها سلام ،، پریروز اگر یادتون باشه باید رمان میزاشتم، که گفتم به خاطر پیروزی آقای رئیسی مهمونی داریم،، به جاش فردا که میشد دیروز ۴ پارت میزارم، خوب!! من حساب کردم دوپارت مال اون روز که نزاشتم دوپارت جدید. ولی نویسنده دیروز دو پارت رو نفرستاد.. خوب . واگرنه منم دلم میخواد شما راضی باشید😐😂❤️
من از صبح از ۵۰ کیلومتری گوشی رد نشدم که امروز بتونم حداقل ۳ پارت تایپ کنم😂❤️
منتظر باشید😂❤️
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا😍 #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_چهل_و_چهارم #رسول ٪ آره بابا ... ببخشید دیگه تورم کشوندم ای
به نام خدا😊❤️
#رمان_پرواز_تا_امنیت
#پارت_چهل_و_پنجم
#رسول
یا ابوالفضل... محمده... پوستمون کندس😢🖤
دوتایی سریع بلند شدیم 🤦♂
€ به به ،، به به ... چشمم روشن😳 آقا رسول .. آقا داوود
$ آقا چی...
€ ساکتتتتت!!! رسول😡 دوتایی باهم نشستین اینجا ، دارین آبجیاتونو مسخره میکنید ، ۲۲ سال دارین... اما قد یه بچه ۱۱ ساله هم نیستین😒
& آقا .. آقا باور کنین رسول پیشنهادش رو داد
$ عه عه... پیشنهاد دادم دعوت نامه نفرستادم که😐
آقا محمد نتونست اخمش رو ثابت نگه داره😂
خنده کوتاهی کرد...
€ برای همینه که میگم بچه هستین ... دقیقا عین بچه ها کی بود کی بود من نبودم میکنید😂
من و داوود خنده ای کردیم😜
دوباره اخماش تو هم رفت😢 ...
€ برید کنار😏..
رفتیم کنار ... گوشی هارو برداشت😭🖤
خواستم برگردم ببینم چی کار میکنه .. داد زد
€ بر نگررررد... هیچ کس بر نمیگرده ،،
$ چررررااا آخه
€ همین که گفتم ... برگردین من میدونم شما
نفهمیدم چه کار کرد؟! ولی از صدای تیک تیک کیبورد فهمیدم داره پسورد سنسور هارو عوض میکنه😐
اومد رو به روم ..
€ از این به بعد بدون اجازه من سنسور صوتی رو وصل نمیکنی😒 بعدا هم بهتون میگم تنبیه سرکاران چیه🤨
آقا محمد رفت... 😂🖤
$ وای داوود... بدبخت شدیم... گاف دادیم...😂اونم چه گافی...
&😐من دیگه حرفی ندارم... الانم کلی کار ریخته سرم ... خداحافظ فاجعه😂😂😂
$ برو تخته مجموعه😂😂😂
....
رها عاتو های خیلی بزرگی داده بود دست داوود😭🖤 خدا بگم چی کارش نکنه...
رفتم سراغ سیستم.....
ایمیل های رئوف رو گشته بودم...
اما هنوز سراغ فیسبوک و پیج های صفحه های اجتماعی نرفته بودم....
کلی کار مونده بود .. که باید انجام بدم...
وای خدا کمک کن ...
به نام خدا❤️😊
#رمان_پرواز_تا_امنیت
#پارت_چهل_و_ششم
#رها
از اینکه دریا پیشم بود خیلی خوشحال بودم ...
نمیدونم چرا ... ولی کنارش خیلی احساس آرامش میکردم .. حس میکردم تنها کسیه که میفهمه چی میگم😄🦋
خب من و دریا شباهت های زیادی به هم داشتیم ..
طرز فکرمون... راجب مسائل زندگی... سیاست ...
اخلاق... مذهب.... همه یکی بود...
از لحاظ موقعیتی هم که کپی برابر اصل هم بودیم...
فیلم جدید خریدیم که ببینیم😂❤️
خلاصه رسول نبود😢 ولی بد نمیگذشت😂😂
* رها😍🌹
٪ چیه😊🦋
* میگم ،، برای شام میخوای چی کار کنی😐
٪ نمیدونم .. تو نظری داری؟؟
* هوم... پیتزا😂
٪ یاخدا.... تنها فکر کردی یا کسی کمکت کرد😂؟!
* عه... مسخره... ینی چی😐
٪ دوتا راه بیشتر نداریم .. یا غذا درست کنیم یا پیتزا سفارش بدیم😁 برای همین خیلی فکر شاخی نیست😂
* ممنون از شفاف سازیتون😐😂
٪ خواهش😂😂 ... منم با پیتزا موافقم😍❤️
* مهم نیست😂 تو چه موافق باشی چه نباشی من پیتزا میخوام😂!! اونم نه پیتزای خالیا!! پیتزا و سس تند با نوشابه و سالاد!! به اضافه یه آهنگ ملایم و برقای خاموش و یه فیلم ترسناک🍌😍
٪ دیگه چی میخوای عمو برات بگیرم😚
* مسسسسخره😏
٪ شوخی کردم بابا من با همه موافقم الا فیلم ترسناک🤣.. من همین جوری با تو ،، تو خونه میترسم... چه برسه فیام ترسناک😀
* چرا خو؟؟😕
٪ ببین رسول بلای جونم بود ... خوب ... ولی ..
داداش علی میگفت تو هر خونه ای بهتره یه مرد باشه... که آرامش اون خونه تامین بشه... راستش یکم میترسم...
* جوری حرف میزنی انگار بار اولته😐
٪ آره خوب ... بار اولمه🤓 دفعه های دیگه یا میرفتم پیش عطیه .. یا چند روز میرفتم شهرستان... یا علی میومد اینجا🤭
* 🤗عملا داری بیرونم میکنی دیگه..😏
٪ نه بابا... اه اصن باشه.... فیلم ترسناکم پایم... خوبه😑😑😑
* عالی شد... پس من میرم یه خستگی در بکنم ...
تو هم برو یه استراحتی بکن ....
٪ ظهر بخیر😂
* نمکدون😏
دریا رفت که بخوابه....
امروز ظهر واقعا با رسول بد حرف زدم... تصمیم گرفتم یه زنگ بهش بزنم😋
به نام خدا🙂🌈
#رمان_پرواز_تا_امنیت
#پارت_چهل_و_هفتم
#رها
شمارش رو گرفتم ... جواب نداد🌻😰
گفتم شاید دلخوره☹️...
دوباره گرفتم ... جواب نداد...
یکم نگران شدم ... نکنه عملیات داشتن... ای وای من حتما ظهر زنگ زده بود همین رو بگه...
یه چیزی عین خوره افتاده بود به جونم...
یا به قول کله پوک سرویس افکار منفی😣😅
به امید اینکه جواب بده دوباره شمارش رو گرفتم😟 هیچ کس جواب نداد😭😭
دیگه واقعا نگران بودم.... چون رسول اگر قهر بود مشغول میکرد ... اما الان جواب نمیداد... ۱ ساعت گذشت... ۱۰ بار زنگ زدم ولی جواب نمیداد....
خیلی آشفته بودم ....
تصمیم گرفتم دریا رو بیدار کنم
صداش زدم..
٪ دریااا ... دریاا .. پاشو ... دارم از استرس میمیرم😖
خمیازه ای کشید و گفت..
* چیه ... چی شده
٪ جواب نمیده...
* آنتن؟
٪ نه بابا😐 رسول😫
* خیلی خوب بابا... حالا فکر کردم چی شده..
داوود هم از ۱۰ تا تماس من ۱ رو جواب میده😂
٪ ولی رسول جواب میده... خودش گفت اگر کاری داشتم فقط ۱ زنگ بزنم ... نکنه عملیات داشتن😩
* عملیات چی؟؟، تازه دارن رو پرونده کار میکنن😂... هنوز مجرم هارو شناسایی نکردن که عملیات انجام بدن😐😐😐
٪ من نمیدونم... پاشو... پاشو زنگ بزن به آقا داوود .. این دوتا همیشه بیخ همن از هم خبر دارن ... پاشو
* ای بابا رها زنگ بزنم چی بگم ☹️
٪ اصلا تو نمیخواد چیزی بگی .. خودم میگم ... تو فقط زنگ بزن ...
* خیلی خوب...
شماره آقا داوود رو گرفت
خاموش بود.... دیگه مطمئن شدم که یه چیزی شده😓
٪ دیدی !!!! چرا خاموش بود... حتما ییه چیزی شده☹️
*ای بابا تو هم ... خوب شاید شارژ گوشیش تموم شده🙄
٪ تو که نه کور میکنی نه شفا میدی 🤯
خودم شماره آقا محمد رو داشتم ...
بعد از دوبار زنگ زدن برداشت
به نام خدا🤗✨
#رمان_پرواز_تا_امنیت
#پارت_چهل_و_هشتم
#رها
٪ الووو ... سلام آقا محمد ... خوبین... رسول کجاست... حالش خوبه... چی شده !!!
€ الو سلام رها خانم ... یادی از ما کردی... چرا انقدر نگرانی... چی شده؟؟
٪ آقا محمد تورو خدا بگین ... رسول خوبه..
€ وا .. برا چی خوب نباشه😑 حالش از من و تو هم بهتره دختر..
٪ پس چرا گوشیش رو جواب نمیده... مردم ۱۰۰ بار زنگ زدم ... نه ایشون جواب داد ... نه آقا داوود...
€ نه همشون خوبن.... رسول پشت سیستم نیست ... وقت استراحت بوده ... حتما خوابه..
داوود هخم نمیدونم کجاست... فکر کنم برای پیگیری پرونده های کیس های جدید رفته کلانتری... اونجا هم گوشی رو دم در میگیرن خاموش میکنن🙃 نگران نباش
٪ میشه گوشی رو بدین به رسول ...
€ الان پیشم نیست ...
٪ پس بگین بهم زنگ بزنه😩
€باشه دخترم ... نگران نباش ... دریا خوبه؟؟
٪ آره ... ممنون .. خداحافظ
خیالم راحت شد... رفتم تو فکر شام ...
* دیدی الکی شلوغ میکنی ... خیلی راحت گرفته خوابیده😅
٪ آره .. اه ... همش استرس.. خسته شدم ...
* بیخود فکر بد میکنی🤨
٪ خیلی خوب تو هم ..😅 بجای این کارا بیا بریم یه سالاد درست کنیم😀
* خلق اثر هنری😂
٪ آره دیگه ... 😃
* من پایم... میخوای نوشابه هم خودمون درست کنیم🤣
٪ بزار اختراعات قبلیت به ثبت برسه😑😑
* باشه فقط به خاطر تو صبر میکنم😆
٪ برو بامزه😃
رفتیم سراغ آشپزخونه😇
😄❤️پارتامون کوچیکه😅😅😅
ببخشید....
قول میدم ،، فردا حتما حتما حتما پارت هارو بزرگ تر کنم ،، به نویسنده هم درخواست پارت بیشتر دادم😎🦋
#فرمانده
『حـَلـٓیڣؖ❥』
سلام رمان عشق وطن شهادت چی شد
😉❤️ نگاه میکنم هر موقع فرستاده بود میفرستم