خدایا کن اجابت این دعایم
که باشد افتخاری از برایم
بروز حشر ای خلاق سبحان
شوم محشور با جمع #شهیدان
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#سومین_روز_عاشقی
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
📚 #زنان_عنکبوتی
❤️ #قسمت_سی_پنجم
سینا دستش را گرفت و گفت:
_راستش نگفتی کدوم موسسه هستی ؟چه کار می کنه؟
مرد لبخندی زد و خواست دستش را از دستان سینا بیرون بکشد . اما وقتی دید سینا محکم گرفته بی خیال شد و گفت:
_کار خاصی نمی کنه. تولیدی لباس و پخش و همین کارا!
_چه جالب! تولید که این همه بگیر و ببند و آموزش مردانه و عکاسی مرد از زن نمی خواد! یه سوله و بیست تا چرخ خیاطی کافیه!
مرد شک زده نگاه چرخاند در صورت سینا. سینا دومین ضربه را زد:
_حتی نیاز به این همه مسافرت خارجی نداره وقتی که تولیدتون برای مشتریای خاصه! مشتریایی که توی ایرانن! تور دبی و فشن شو ! این همه هزینه می کنید برای آموزش یا برای... می خوای خودت توضیح دقیق تری بدی یا من بگم؟
دستان مرد به وضوح یخ کرده بود. سینا دستش را رها کرد و گفت:
_حتما فرصت دارید که چند دقیقه توی پارک ابتدای خیابون با هم یه گپی بزنیم!
اول صحبت، سینا با شوکی که از شناسایی کامل شخصیت و خانواده و کار به مرد وارد کرد او را در بهت فرو برد. مرد ترجیح داد که سکوت کند و سینا ادامه داد:
_حتما خودت هم متوجه شدی تو این موسسه ای که کارمندش هستی با پوشش لباس و مد ایرانی چه برنامه ای برای ناموس ایرانی دارند پیاده می کنن...
اما چون وضعیت حقوقیش برات مناست بوده چشم بستی و کارت رو ادامه دادی!
فضای ساکت پارک را فقط صدای خش خش برگ هایی که با جارو جمع می شد پر کرده بود. سوز دی ماه نتوانسته بود حرارت مرد را کم کند. عرقی را که روی پیشانیش نشسته بود پاک کرد اما سکوتش را نشکست. این حالش ادامه صحبت را برای سینا راحت کرد:
-موسسه شما پشتیبان چندتا موسسه دیگه است که از لحاظ قانونی هم داره خودش رو جلو می بره. من بگم یا خودت می گی؟
ذهن مرد ده قسمت شده بود و داشت بازیابی می شد. تنها یک قسمت ذهنش روی سینا قفل بود و از حجم داده سینا متوجه شده بود که چیزی هم اگر پنهان کند به راحتی پیدایش می کنند.اما برایش آبرو و خانواده اش هم مهم بود. خودش هم نفهمید چه شد که آرام آرام شروع کرد:
-من از خیلی چیزا خبر ندارم و نمی بینم چون حسابدارم. توی اتاق خودم هستم. آدم خوش اخلاقی هم نیستم با زن جماعت! ترجیح می دم که در اتاقم بسته باشه تا...راستش آقای...شما کی هستید؟
سینا برای آن که به مرد کمی آرامش بدهد گفت:
-شما من رو به نام اعتمادی صدا کن!
-اسم اصلی تونه؟ آخه شماها اسم اصلی تونو نمی گید!
سینا قاطعانه گفت:
-اعتمادی هستم.
مرد آب دهانش را قورت داد و گفت:
-بله بله...آقای اعتمادی من از چیزی خبر ندارم!
سینا فقط خیره نگاهش کرد. مرد زبانی به لبش کشید و گفت:
-البته زیاد اتفاق می افته که...راستش من به رابطه بین زن ها و مردهایی که رفت و آمد دارند کاری ندارم. اول که اومده بودم ناراحت می شدم از دست دخترهای موسسه که چرا به هر مردی...البته آقا من بعدا دیدم که...باور کنید من خونوادم برام خیلی مهم هستند و فروغ از من خواسته بود؛ اگر می خوام توی موسسه بمونم کاری به کار کس دیگه نداشته باشم. حتی عکاس و استاد مرد هم که مدام اونجا هستن و این دخترهای بیچاره...راستش آقا...
سینا این اطلاعات را نمی خواست اما خیلی دلش می خواست فک مرد را خرد کند.
🕸🕸🕸🕸🕸ادامه دارد🕸🕸🕸🕸🕸
#نرجس_شکوریان_فرد
⭕️کپی، فوروارد حرام⭕️
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
❤️🍃❤️🍃 *﷽*
🍃❤️🍃
❤️🍃
🍃
#در_مکتب_حاج_قاسم
#قسمت_سوم
خداوندا! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز که جانم فدایِ جان او باد قرار دادی.
پروردگارا! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونههای بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را یعنی مجاهدین و شهدای این راه به من ارزانی داشتی.
#وصیت_نامه
🍃
🍃❤️
🍃❤️🍃
🍃❤️🍃❤️
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
هدایت شده از محتوای رمضان
@ostad_shojaeسحرنامه_۴.mp3
زمان:
حجم:
9.75M
#سحرنامه ۴
فراز چهارم دعای ابوحمزه ثمالی
معرفتی یا مولای دلیلی علیک
و حبّی لک شفیعی إلیک ❤️....
من تو را از روی برق چشمانت شناختم ؛
وقتی که "دوستت دارم"، از آن می بارد ...
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان:
«اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی إِقَامَةِ أَمْرِکَ وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ»
خدایا در این ماه برای برپاداشتن امرت نیرمند ساز مرا، و شیرینی ذکرت را به من بچشان، و ادای شکرت را به من الهام فرما، و به نگهداری و پوششت نگاهم بدار، ای بیناترین بینندگان!
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
#ختم_صلوات «روز چهارم»
به نیابت از #سردار_شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
هدیه به #امام_حسن_عسگری (ع)
به نیت سلامتی و ظهور حضرت حجت و سلامتی حضرت #امام_خامنهای
#شهیدعشق❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
🌱🌹🌱
🌹🌱
🌱
#بیانیه_گام_دوم
#قسمت_چهارم
انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بیعمل میشمارد، امّا به هیچ بهانهای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.
🌱
🌹🌱
🌱🌹🌱
#رهبر_انقلاب 🎤
#سیر_مطالعاتی 📚
#با_هم_قوی_میشویم 💪
#رسانه_شمایید 📱
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
این یک ایمیل از طرف خداست:
امروز صبح ک از خواب بیدار شدی؛نگاهت می کردم ؛وامیدوار بودم ک بامن حرف بزنی ؛حتی برای چند کلمه ؛نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی ک دیروز در زندگی ات افتاد از من تشکر کنی .اما متوجه شدم ک خیلی مشغولی ،مشغول انتخاب لباسی ک می خواستی بپوشی.
وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاظر شوی فکر می کردم چند دقیقع وقت داری ک بایستی و ب من بگوویی:سلام !،اما توخیلی مشغول بودی .
یک بار مجبور شدی منتظر بشوی وبرای مدت یک ربع ،کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی .بعد دیدمت ک از جا پریدی.خیال کردم می خواهی بامن صحبت کنی ،اما ب طرف تلفن دویدی وبه دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات با خبر شوی.
تمام روز با صبوری منتظرت بودم.با آن همه کارهای مختلف گمان میکنم ک اصلا وقت نداشتی با من حرف بزنی .متوجه شدم قبل از نهار مدام دور و برت رو نگاه می کنی،شاید چون خجالت میکشیدی ک با من حرف بزنی ،سرت را ب سوی من خم نکردی
تو به خانه رفتی وبه نظر میرسید ک هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.بعداز انجام دادن چندکار،تلویزیون را روشن کردی نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟
درآن چیزهای زیادی نشان می دهند وتوهروز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی ،درحالی ک درباره هیچ چیز فکر نمی کنی وفقط از برنامه هایش لذت می بری .
باز هم صبورانه انتظارت راکشیدم وتو درحالی ک تلویزیون را نگاه می کردی ،شام خوردی وباز هم با من صحبت نکردی .
موقع خواب فکر میکنم خیلی خسته بودی .بعداز آنکه به اعضای خانواده ات شب ب خیر گفتی به رختخواب رفتی وفورا به خواب رفتی.اشکالی ندارد.احتمالا متوجه نشدی که من همیشه در کنارت بودم واینهمه کارهای خوب و حلال را کمک کردم انجام دهی .
من صبورم ،بیش از آنچه توفکرش را می کنی،حتی دلم میخواهد یادت بدهم ک توبا دیگران صبور باشی.من آنقدر دوستت دارم ک هروز منتظرت هستم.منتظر یک سر تکان دادن ،دعا ،فکر ،یا گوشه ای از قلبت ک متشکر باشد.
خیلی سخت است ک یک مکالمه یک طرفه داشته باشی، خوب،من باز هم منتظرت هسم ،سراسر پرازعشق تو.
ب امید آنکه شایدامروز کمی هم به من وقت بدهی.
آیا وقت داری ک این را برای کسه دیگری هم بفرستی؟اگر نه، عیبی ندارد می فهمم! اما هنوز دوستت دارم
#شهیدعشق❤️🌱
@Hajammar313
ای روشنای خانه امید، ای #شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای #شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای #شهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#چهارمین_روز_عاشقی
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸