eitaa logo
ملکه‌حاجی🌱
28.1هزار دنبال‌کننده
574 عکس
267 ویدیو
0 فایل
خیال‌ میکردم عاشقت‌ نمیشم اگه نگات‌ کنم یکم:) . . . برای خریدن حق عضویتvip هزینه ۴۷ تومنه (رمان ۱۰۰۷پارت کامل شده) به خانم نیمچه مذهبی 👈 @bonyane_marsus پیام بدین. https://eitaa.com/joinchat/1692795679C16d4f59df1 تبلیغات ملکه‌حاجی🧿
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴🪴🪴🪴🪴 🪴🪴🪴🪴 🪴🪴🪴 🪴🪴 🪴 رمان 📿 به نویسندگی 💄 روسریم رو محکم‌کردم و تمام زورم رو زدم تا احترامش رو نگه‌دارم. نمیخواستم همین روزای اول زندگیمون کارمون به جاهای باریک کشیده بشه. عامر مثل همیشه با کلید انداختن وارد خونه شد. خودمو مشغول درست کردم غذا نشون دادم ولی الکی بود. غذا درست شده بود و داشتم جلو جلو تو بشقاب میریختم تا زودتر اون شام کوفتی رو بخوریم و هرکدوممون تو اتاق خودش بره. ظرف ترشی و ماست رو برای سه نفر درست کردم که صداش رو از زیر گوشم شنیدم! با خنده زمزمه کرد و گفت: _سلام بر تازه عروس زیبا! بیا ببین برات چی آوردم سوغاتی سفر یک ساعته‌ام. لبخندمو به زور جلوی حاج‌‌خانمی که تیز نگاهمون میکرد حفظ کردم. نمی‌خواستم بفهمه که به مراد دلش رسیده و داره منو نسبت به عامر بدبین می‌کنه. به دستای عامر نگاه کردم، دو تا تسبیح سِت قرمز و آبی بود! انقدر قشنگ و زیبا تزئین شده بودن و مهره‌هاشون ترکیب رنگ قشنگی شده بود که بی‌اراده از دستش چنگ زدم. 📵 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸 @HAjee79 🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🪴 🪴🪴 🪴🪴🪴 🪴🪴🪴🪴 🪴🪴🪴🪴🪴