🪴🪴🪴🪴🪴
🪴🪴🪴🪴
🪴🪴🪴
🪴🪴
🪴
رمان #ملکهحاجی📿
به نویسندگی #ماندانا💄
#پارت695
_مامانم خیلی اذیتت میکنه حلما؟
سمتش برگشتم. به بازو چرخیدم و نیمه نشسته و خوابیده نشستم. مثل من نشست و منتظر نگاهم کرد.
شونهای بالا انداختم و گفتم:
_ولش کن عامر. بنده خدا حق داره.
این همه تلاش کرد زور زد، از همه چیزش مایه گذاشت که من و تو بهم نرسیم.
خب سختشه منو تحمل کنه.
_وقتی نوهاش رو بغلش دادم، میفهمه سختی رو!
_انقدر لج نکن، مادرته! مگه دوسش نداری؟
_داره زندگیمو از هم میپاشونه.
خندهای کردم و زدم به کتفش! با حرص گفتم:
_زندگی ای که بخواد سر مادرشوهرم بپاشه و اونقدر دووم نداشته باشه، میخوام صد سال سیاه نباشه.
_زبون در آوردیا!
_خب حرف بی منطق میزنی.
تا وقتی من و تو عاشق همیم چطوری میخواد از هم جدامون کنن؟
#کپیممنوعحرام📵
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸 @HAjee79 🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🪴
🪴🪴
🪴🪴🪴
🪴🪴🪴🪴
🪴🪴🪴🪴🪴