eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #نظر_امامان_و_علما_درباره_زهیر 😍 :) یکی از راههای شناخت افراد ،
🌿°• 😍 =) همونطور که قبلا گفتم ، زهیر کسی بودش که بین راه امام زیارت کرد و شیفته ی کلام و جمال شد . داستان پیوستن به امام هم عجیب هم آموزنده ؛😉 که یک نفر چطور توی یه زمان کم یکدفعه دگرگون میشه و آن همه رشادت و از خودش نشان میده . =) طوری می نویسند :) ابو مخنف از مردی از بنی مُزاره روایت میکنه که اون گفت : ما با بودیم ، وقتی از حرکت کردیم با [امام] حرکت کردیم .هیچ چیزی در پیش ما ناخوشایندتر از این نبود که با در یک منزل باشیم ، به گونه ای که ،😕 وقتی حرکت میکرد ، می ایستاد و زمانیکه [امام] توقف میکرد ، جلو می افتاد و پیش می رفت تا به منزلی رسیدیم که چاره ای نداشتیم جز اینکه با وی درآنجا توقف کنیم ، پس [امام] حسین یک طرف ،ماهم در سمتی دیگر منزل کردیم ...🙄 هنگامی که ما ،مشغول غذا خوردن بودیم ، فرستاده ی امام نزد ما آمد ،😇 سلام کرد و داخل شد و گفت :) -ای پسر قین ! اباعبدالله ، تورا بسوی خود فرا می خواند .😍 =) ادامه دارد .... . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #پیوستن_زهیر_به_امام_حسین 😍 =) همونطور که قبلا گفتم ، زهیر کسی
🌿°• (2) - راوی می گوید :) پس هرکس هرچه در دست داشت بر زمین انداخت و همه خشک و حیرت زده شدند . در این هنگام "دَلهم" دختر عمر و همسر ، به زهیر گفت :) آیا فرزند رسول خدا به سوی تو پیام می فرستد و تورا می خواند امّا تو نمیروی ؟! سبحان الله !!! چه می شود اگر بروی و سخن وی را بشنوی و باز آیی ؟! 😒 - اونوقت پیش میره و خیلی زود با خوشحالی و خندان برمیگرده .😍 بعد دستور داد ،تا خیمه و لوازم و اثاث اش را بیارند و به سمت برند .😌 اونوقت به زنش گفت : 《انت طالق》یعنی تورو طلاق دادم ،🙄 پیش ‌بستگانت برو که نمی خواهم به سبب من آسیبی به تو برسد .😊 - بعد روبه یاران خود کرد و گفت :) هرکس از شما که مایل است ، بامن بیاید وگرنه این آخرین دیدار ماست ... سپس افزود :) حال قضیّه ای برای شما تعریف کنم ... زمانی که به "بَلَنجر" حمله بردیم و خدا پیروزمان کرد و غنیمتها گرفتیم ؛ سلمان باهلی به ما گفت : از پیروزی که خدا نصیبتان کرد و غنایمی که گرفتید خرسند شدید ؟! گفتیم : آری. گفت : هرگاه جوانان خاندان را درک کنید خرسندی و لذت جنگیدن در رکاب آنان برایتان از غنایم بدست آمده بیشتر خواهد بود و من نیز شمارا به می سپارم .😇 گفت :) به خدا قسم ! پس از آن پیوسته پیشاپیش قوم جنگید تاکشته شد . . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #پیوستن_زهیر_به_امام_حسین (2) - راوی می گوید :) پس هرکس هرچه در
🌿°• - باتوجه به این نقل که گفتم متوجه میشیم که "دَلهم" ، همسر زهیر بیشترین نقش را در پیوستن به امام داشت .😊 که نقش بزرگ و سازنده بودن را در بوجود آمدن حماسه های بزرگ نشان داد .😍 - یکروز عَزره (از لشکریان ابن سعد) از زهیر پرسید :) تو که بودی چرا اینک با اینها هستی ؟! در جواب گفت :) به خداسوگند که من نامه یا نماینده ای نزد نفرستادم ، بلکه در بین راه به هم برخوردیم ؛ من با مشاهده ی او به یاد افتادم و به دنیا پرستی ، خیانت و پیمان شکنی شما نسبت به او نیز پی بردم . بنابر این ،لازم دیدم به منظور حفظ و حراست از حقوقی که از پایمال کرده اید ،او را یاری کنم و در لشکرش باشم .😇 . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• - باتوجه به این نقل #تاریخی که گفتم متوجه میشیم که "دَلهم" ، همسر
🌿°• 😊 - وقتی امام حسین و یارانش درحال حرکت به بودند ، با عده ای از لشکریانش مامورشد تا جلوی حرکت امام را بگیره و آنهارو وادار کند که در یک بیابان خشک و بدون آب وآبادی خیمه بزنند . حرّ خودش رابه امام رسوند و ماموریتش رو گفت .😇 در این موقع به امام پیشنهاد کرد که با لشکر حرّ بجنگند ،چون نیروهاش کم اند و ما میتوانیم پیروز بشیم وگرنه ،✌️ لشکری میرسد که جنگیدن باهاشون سخت میشه ولی گفت :) ما جنگ را شروع نمیکنیم . - این پیشنهاد نشان دهنده ی و نترسیدنش از جنگیدن با دشمن و نشانه ی اطاعتش از امام هست .😍 چون وقتی پیشنهادش را قبول نمیکند ، هیچ عکس العملی از خودش نشان نمیده و تا آخرین نفس ، به امام باقی ماند . . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #برخورد_زهیر_با_سپاه_حرّ 😊 - وقتی امام حسین و یارانش درحال حر
🌿°• 💕 •°| افرادی که در اطراف رهبران الهی اند متفاوتند ؛ بعضیها تاموقعی در صحنه هستند که خطر و آنهارا تهدید نکند . عدّه ای نیز تا وقتیکه ، خطر برای آنها وجود نداشته باشد و دسته ای دیگر تا آنجا از خود اطاعت می کنند که باوجود خطر و ، امیدی نیز برای رفع از و خود دارند . •°| اما عدّه ای مخصوص هم هستند که می دانند اطاعت از رهبر مساوی است با 💔 و از دست دادن و آنچه در آن است ، ولی همچون استوار و پابرجا هستند و تا آخرین منزل و آخرین و آخرین قطره ی خود از رهبرشان دفاع می کنند . •°| زهیر یکی از این گونه افراد بود .😍 . . •°| ادامه دارد ... اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #وفاداری_زهیر_نسبت_به_امام_حسین 💕 •°| افرادی که در اطراف رهبران
🌿°• 💕 •°| ابی مخنف می گوید :) وقتی به یاران خود اجازه بازگشت داد و فرمود : هرکس می خواهد ،برگردد و من مانع او نمی شوم ،😪💔 زهیر در جواب امام گفت : "به خداقسم ،دوست دارم کشته شوم ، و بعد زنده گردم و دوباره کشته شوم 😌 تاهزار بار نیز این طور کشته شوم اما خداوند به سبب کشته شدن من ، کشته شدن را از تو و جوانان خاندان تو دور گرداند ." •°| و در زیارت چنین نقل شده :) - وقتی امام به اجازه ی بازگشت داد ، به امام عرض کرد : نه ،به خدا قسم هرگز چنین کاری نمیکنم که فرزند در میان دشمنان رها کنم و خود نجات یابم .‌😇 نه ،خدا چنین روزی را نیاورد ...! •°| و نیز بلاذری نقل میکند :) بعد از اینکه در جمع خود سخنانی ایراد فرمود ، زهیر برخاست و گفت : " به خدا قسم اگر مادر دنیا جاودانه بودیم ، یاری کردن تورا بر دنیا ترجیح می دادیم !!!" بعد از آن امام برای دعای خیر کرد .😍 . . •°| ادامه دارد ... . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #وفاداری_زهیر_نسبت_به_امام_حسین 💕 •°| ابی مخنف می گوید :) وقتی #
🌿°• 💕 - این نهایت وفاداری است ؛ که یک فرد یا سرباز می تواند نسبت به و خود انجام دهد 😇 و شاید بالاتر از این هم قابل تصوّر نباشد . - بااینکه می داند ساعاتی دیگر به می رسد 💔 و بااینکه اجازه برگشت از و اش را دارد ، ولی همچنان ثابت قدم و استوار در حمایت از رهبر خود ، به و ادامه می دهد .😌 . . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #وفاداری_زهیر_نسبت_به_امام_حسین 💕 - این نهایت وفاداری است ؛ که ی
🌿°• 😍 =) یکی دیگر از زوایای شخصیّت ، بُعد اوست ؛😇 خوارزمی نقل میکند :) ابوثمامه صیداوی با مشاهده ظهر شرعی ، به عرض کرد : ای اباعبدالله ! جانم به فدای تو ،😌 هرچند دشمن به ما نزدیک شده است . امّا به خدا قسم ، توکشته نخواهی شد تااینکه من کشته شوم . و دوست دارم در حالی به ملاقات پروردگارم بروم که این را که وقتش رسیده خوانده باشم . - سرش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود :) را به یادآوردی ، خدا تورا از قرار دهد .😍 ... سپس امام به و سعیدبن عبدالله فرمود : بیایید جلوی من بایستید و آنها ایستادند تا امام نماز گزارد .😌 =) آری حاضر می شود تمام بلاها و مشکلات را به جان بخرد امّا امام سالم بماند .😍 . . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #ایثار_زهیر_نسبت_به_امام_حسین 😍 =) یکی دیگر از زوایای شخصیّت #زه
🌿°• 💞 - مردی شجاع ،جنگجو و باتدبیر بود و در جنگها سابقه ی درخشانی داشت😍 امام باتوجه به این ویژگیها ، او را به عنوان یکی از سپاه خود انتخاب کرد .😊 - می گوید :) یاران خودش را در وقت مهیّا و تجهیز کرد و با آن حضرت سی و دو نفر و چهل نفر بود .🤗 سپس را در سمت راست و را در سمت چپ سپاه خود قرار داد و نیز پرچم را به دست ،برادرش سپرد .😢 - این امر نشان دهنده اعتماد امام نسبت به فرماندهی و تدبیر است .😇 . . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #مسئولیت_زهیر_در_لشکر_امام_حسین 💞 - #زهیر مردی شجاع ،جنگجو و ب
🌿°• 😍 :) یکی از صحنه های قابل توجّه از پیکار زهیر این است که ، وقتی به خیمه حمله کرد ،زهیر به دفاع برخواست .😊 شمر به سمت چپ خیمه حمله کرد و نیزه را در خیمه فرود آورد و فریاد زد : آتش بیاورید تا این خیمه را با ساکنانش بزنم .😱 زنان فریاد زنان از خیمه بیرون آمدند . به شمر بانگ زد :) وای برتو آتش میخواهی تا خیمه ام را بر سر کسانم آتش بزنی .😔 و به شمر گفت : سبحان الله هیچ جایگاهی از جایگاه تو بدتر ندیدم ،و کلامی بدتر از سخن تو نشنیدم .😒 شمر خجالت زده شد . در این هنگام با گروهی از یاران خویش که ده نفر بودند ، به شمر و یارانش هجوم آورد و آنها رااز خیمه ها عقب راند تا از آنجا دور شدند .😍 . . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #نبردها_و_رشادتهای_زهیر_در_کربلا 😍 :) یکی از صحنه های قابل توجّه
🌿°• ,2 :) صحنه ی تحسین برانگیز دیگر این است که ، حرّ و زهیر در روز به سپاه دشمن حمله کردند و جنگ شدیدی بین آنان در گرفت .وقتی یکی از این دونفر حمله میکرد و او رااز محاصره نجات میداد .😍 :) آخرین صحنه نبرد وقتی بود که ، پسر عموی زهیربه شهادت رسید 😢 که بعد از او زهیر به میدان رفت . . . . ... :) ادامه دارد ... . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #نبردها_و_رشادتهای_زهیر_در_کربلا ,2 :) صحنه ی تحسین برانگیز دیگر
🌿°• ,3 - ابن شهر آشوب در مناقب می گوید :) بعد از کشتن 120 نفر از سپاه دشمن برگشت و در مقابل ایستاد و عرض کرد : "جانم به فدای تو ای رهنمای ره یافتگان ،😊 امروز به ملاقات جدّت رسول خدا خواهم رفت ،😍 و یا حسن مجتبی و علی مرتضی و جعفر طیّار ، آن شهید زنده و پاینده ،دیدار خواهم کرد .😌" آنگاه مثل اینکه با حضرت وداع کرد ، سپس به طرف دشمن برگشت و بعد از جنگی سخت با دشمن سرانجام با کثیربن عبدالله شعبی و مهاجربن اَوس درگیر شد و به شهادت رسید .💔 چون به زمین افتاد بالای سر او آمد 😍و فرمود :) خداوند تورا از رحمت خود دور نکند و کشنده تو رالعنت کند ،چنانکه افراد مسخ شده را لعنت کرد ! :) آری نمونه ای از جان برکفان و سرداران رشید اسلام بود ؛آنانکه اسلام از سرچشمه زلال وحی سیرابشان کرد و رسم و و به آنها آموخت ، آنانکه از جان و مال و مقام گذشتند ،امّا از اهداف والای خود هرگز دست برنداشتند .😊 ... روحش شاد و راهش پر رهرو باد !!! . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #زهیر_بن_قین 🌿°• #نبردها_و_رشادتهای_زهیر_در_کربلا ,3 - ابن شهر آشوب در مناقب می
🌱 😍°• - نامش مسلم ،پدرش عوسجه ، جدّش سعد ،کنیه اش ابوحِجل و لقبش اسدی سعدی است .😊 - او از صحابه و از قهرمانان صدراسلام ،و مردی شجاع ، عابد ،قاری قرآن و سخاوتمند بود .😌 - در جنگهای اسلامی شرکت داشت ،و در روز در رکاب به شهادت رسید💔 و در جلالت و عظمت او تردیدی نیست . - او از طرف برای تهیّه جنگ افزار و تدارکات جنگی ، جمع آوری کمکهای مالی مردم و گرفتن بیعت از کوفیان ماموریت داشت .😇 . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #مسلم_بن_عوسجه 🌱 #آشنایی 😍°• - نامش مسلم ،پدرش عوسجه ، جدّش سعد ،کنیه اش ابوحِجل
😊°• بعد از دستگیری "هانی بن عروه" توسط "عبیدالله بن زیاد" ،مسلم بن عقیل "عبدالله بن حازم" را برای آگاهی از وضعیت به قصر عبیدالله فرستاد .عبدالله بعد از انجام ماموریت ،پیش مسلم میره و گزارشش را میده ،که حاکی از شکنجه و ضرب و شتم هانی بود .😔 مسلم برای آزاد کردن دستور آماده باش میده .عبدالله بن عمر پرچمدار افراد قبیله "کِندَه" و "رَبِیعَه" قرار میده و بهش میگه :) - تو با نیروهای سواره نظام پیشاپیش من حرکت کن .😊 و را پرچمدار نیروهای قبیله ی "مِذحَج" و "اسد" کرد و بهش فرمود :) تو فرمانده نیروهای پیاده هستی .😍 "ابن ثمامه صائدی" را پرچمدار نیروهای قبیله تمیم و هَمدان کرد و "عباس بن جعده" را پرچمدار مردم مدینه قرار داد و همه به سوی دارالاماره [کاخ عبیدالله بن زیاد] حرکت کردند . وقتی ابن زیاد از آمدن نیروهای باخبر شد در قصر پناه برد و درها را بست .😅 . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #مسلم_بن_عوسجه #فرمانده_نیروهای_پیاده_در_کوفه 😊°• بعد از دستگیری "هانی بن عروه"
😍°• - پس از دگرگونی اوضاع و آمدن به کوفه ، به خانه "هانی بن عروه" پناه برد و جز خواص اصحاب کسی از جای اطلاعی نداشت .😇 - مسلم بن عوسجه از کسانی است که همواره درکنار مسلم بن عقیل بود و لحظه ای اورا تنها نگذاشت و در دوران اختفاء آن حضرت نماینده آن بزرگوار درمیان مردم بود .😌 این حقیقت از داستان جاسوسی "معقل" (جاسوس عبیدالله بن زیاد) به دست می آید . . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #مسلم_بن_عوسجه #از_یاران_خاص_مسلم_بن_عقیل 😍°• - پس از دگرگونی اوضاع و آمدن #ابن
- پس از آنکه نیروهای "عمربن سعد" به سوی خیمه های هجوم آوردند آن حضرت به یاران خود دستور داد پشت خیمه ها خندقی حفر کنند و آن را پر از هیزم سازند . پیش از اینکه نبرد آغاز شود هیزم هارا آتش زدند تا دشمن نتواند از پشت خیمه حمله کند .😌 - یکی از سواران دشمن باتمام تجهیزات جنگی به سوی خیمه های حسین تاخت ، او با هیچ کس سخن نگفت تابه خیمه ها رسید و باشعله های آتش روبرو شد !!! بناچار برگشت و باصدای بلند فریاد زد :) ای حسین بن علی ! پیش از روز قیامت خود را در کام آتش گرفتار ساختی ؟! امام فرمود : این شخص کیست ؟! گویا شمربن ذی الجوشن است . گفتند : آری ،خود اوست . امام حسین فرمود : ای پسر زن بزچران ! تو به آتش سزاوارتری . 😏 - مسلم بن عوسجه به آن حضرت گفت :) ای فرزند رسول خدا اجازه می فرمایی اورا با تیر بزنم ؟! او در تیررس من است و تیر من به خطا نمی رود ،😊 این فاسق از ستمگران بزرگ است . - امام فرمود : خوش ندارم من آغازگر جنگ باشم . . . - ادامه دارد ... اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #مسلم_بن_عوسجه #مرد_وفا - پس از آنکه نیروهای "عمربن سعد" به سوی خیمه های #امام_
😇 - شب عاشورا شب دهم محرم سال ۶۱ ه.ق رو به اصحاب و یاران خود فرمود :) اینک تاریکی شب شمارا فراگرفته ، از تاریکی آن استفاده کنید 🙄 و هریک از شما دست یکی از خاندانم را بگیرید و بروید .😢 مرا تنهایم گذارید ،💔 دشمنان تنها مرا می خواهند اگر مرا بکشند از دیگران دست بر می دارند .😭 - برخاست و گفت :) چگونه ممکن است که ما تو را رهاکنیم و در پیشگاه خداوند شرمسار باشیم ؟! سوگند به خدا که هرگز تورا رها نمی کنم 😊 تانیزه ام را درسینه های آنان بشکنم و تا دسته شمشیرم در دستم باشد بر آنان ضربه بزنم .😌 من از تو جدا نمی شوم .و اگر سلاحی در دسترسم نباشد باسنگ بر آنان می تازم 💪 و از تو دفاع می کنم تا باتو بمیرم .💔 . . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #مسلم_بن_عوسجه #مرد_وفا 😇 - شب عاشورا شب دهم محرم سال ۶۱ ه.ق #امام_حسین رو به اص
- "عمرو بن حجاج" با نیروهای میمنه خود ، از جانب فرات به سوی سپاه هجوم آوردند . نیروهای حق و باطل با یکدیگر درگیر شدند و مدتی جنگیدند . در این درگیری " مسلم بن عوسجه " شرکت داشت . میدان جنگ به طوفان عظیم و پر خاک تبدیل شده بود . و رزمندگان ناپیدا .پس از مدتی پیکار ، "عمرو بن حجاج" بانیروهای خود به عقب برگشت و گرد و غبار فرونشست .ناگهان باپیکر غرقه به خون "مسلم" روبرو شدند که هنوز رمقی در تن داشت . . . ادامه دارد ... . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
#سرداران‌دلدادگے #مسلم_بن_عوسجه #شهادت_مسلم - "عمرو بن حجاج" با نیروهای میمنه خود ، از جانب فرات ب
امام حسین به سوی او رفت و فرمود : مسلم بن عوسجه ! خدا تورا رحمت کند . سپس این آیه را تلاوت فرمود :) برخی از مومنان پیمان خود را به سر بردند و برخی دیگر در انتظارند و تبدیلی در پیمان خود ندادند . پس از حسین بن علی "حبیب بن مظاهر" نزد او آمد و گفت :) مسلم ! شهادتت برایم دردناک است خوشا به حال توکه به بهشت می روی . باصدای ضعیفی پاسخ داد :) خداوند مژده خیرت دهد . حبیب گفت : اگر چنین نبود که می دانم بعد از تو کشته می شوم ، دوست می داشتم که هرچه را می خواهی به من وصیت کنی تا انجام دهم . مسلم بن عوسجه : حبیب ! وصیت من این است که در رکاب حسین بن علی جان دهی ! حبیب پاسخ داد : به خدای کعبه سوگند چنین خواهم کرد . و بدین گونه به شهادت رسید . اسوه هاے مدیریت و فرماندهے☺️👇 |⚖••| @heiyat_majazi
【• ❣•】 این قسمت : حبیب‌ابن‌مظاهر🥀 📱 ⚠️ اُسوھ‌هاے مدیریٺ و فرماندهے🙂👇 [•⚖•] @heiyat_majazi
【• ❣•】 این قسمت : وهب‌ابن‌عبداللہ‌ابن‌حباب‌ڪلبے🦋 📱 ⚠️ اُسوھ‌هاے مدیریٺ و فرماندهے🙂👇 [•⚖•] @heiyat_majazi
【• ❣•】 این قسمت : مسلم ابن عقیل💚 📱 ⚠️ اُسوھ‌هاے مدیریٺ و فرماندهے🙂👇 [•⚖•] @heiyat_majazi
【• ❣•】 این قسمت : مسلم ابن عوسجه🕊 📱 ⚠️ اُسوھ‌هاے مدیریٺ و فرماندهے🙂👇 [•⚖•] @heiyat_majazi
【• ❣•】 این قسمت : عابس ابن ابی شبیب شاکری🥀 📱 ⚠️ اُسوھ‌هاے مدیریٺ و فرماندهے🙂👇 [•⚖•] @heiyat_majazi
🌱⃟❥➺• •• •• . . 🌿°• 📖 :| مذهب قبل از پیوستن به ،عثمانی بود ؛ یعنی از طرفداران بود .😳 :| در سال ۶۰ هجری قمری ، همزمان با خروج و قیام بر ضدّ ؛🤔 برای حجّ به میره 😇 وموقع برگشت بین راه به برخورد میکنه ؛و با صحبت های ، از هواداری دست برمیداره و به می پیوندد .😌 :| و با راهی میشه .😍 . . ‌◞ لیلی و مجنــــــون فقط افسانه‌انـد عشق در دست حسین‌بن‌علـــــی‌ست . . .◟‌ http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi ‌•🌱⃟❥➺•