eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
1.1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
آخرین تصویر تو با اشک هایم تار شد وقت دلتنگی همین تصویر مبهم کافی است بابا💔🍂 🌹🕊 🌹شهیدجانباز #حاج‌مص
🌸🍂🍃🍂🍃 🍂🍃🍂 🍃 🌹 🌹 🌺 کانال پرورش ماهی 🍃🌷🍃 🌷فرمانده لشکر درتماس با و گفتند چند نفر هستید ؟ گفتند حدود 12نفر ، ایشان گفتند با همین نیروهایی که در اختیار دارید بروید قرارگاه دشمن را بگیرید. حاج ستار و حاج مصطفی بروي رفته و در حالی که تیربارهاي دشمن مدام بر روي خاکریز ما آتیش می ریختند به دنبال حرکت از مسیر مناسبی بودند تا از آن طریق خود را به خاکریز دشمن برسانیم ، کم مانده بود بخاطر طولانی شدن ایستادن آنها بر روي خاکریز به خاطر احساس خطري که براي جان آنها می شد پاي آنها را گرفته و به عقب بکشم. که ناگهان از خاکریز به سمت دشمن سرازیر شدو شروع به دویدن نمودند ، و ما نیز با ستون یک که نفر بعدي ستون بود ، رفتیم. فاصله بین دو خاکریز نیروهاي خودي و دشمن حدود 300تا 400متر بود که طی شده بود و حالا داشتیم مسیر پشت خاکریز دشمن رادر جهت طول خاکریز می دویدیم و مسافتی نمانده بود تا وارد کانالهاي دشمن شویم ، چیزي حدود 10تا 15متر امتداد خاکریز قطع می شد و دوباره امتداد پیدا می کرد. که ناگهان یک گلوله در نزدیکیهاي ما منفجر شد ، بر اثر موج ناشی از این گلوله در حالی که ابراهیمی نفر اول ، طالبی نفر دوم وتعدادي از افراد ستون با شکم بر خاک افتادند که از جمله آنها برادر طالبی فرمانده گردان در حالت بی هوشی بود و از ناحیه مچ دست خیلی شدید آسیب دیده بود. به این ترتیب تعدادي از مجروحین به اتفاق ما به عقب برگشتند و آقاي کائید هم را به پشت خاکریز خودي آورده بود. طبق اطلاع و به گفته سرهنگ ، وارد مواضع تسخیر شده توسط نیروهاي خودي شده و با خوشحالی می گوید: "ماشاءالله این مواضع را بچه هاي ما آزاد کرده اند..." که بنا به گفته ایشان(احمدیان) در انتهاي کانال پرورش ماهی با شلیک دشمن از ناحیه سمت راست صورت و فک مورد اصابت ترکش قرار گرفته و به می رسند.🌹 بنا به گفته برادرانی از گردان که در زمان 48ساعته در آن قسمت از منطقه حضور داشته اند براي اینکه نیروها بتوانند پدافند بهتري انجام دهند با صلاحدید فرماندهی لشکر از قسمتی از مواضع تسخیر شده عراقیها درشب عملیات 1365/12/12عقب نشینی به خاکریز دو جداره قبلی انجام می شود و خاکریز دو جداره به خط پدافندي تبدیل می شود ، گردان 151 (ع) تا ساعت 11صبح 1365/12/13در خاکریز دو جداره پدافند انجام می دهد و بعد از ساعت 11 به مدت 48ساعت خط پدافندي را به گردان دیگري می سپارد و مجدداً 48ساعت دیگر خط پدافند به گردان تحویل می گردد.... 🌺راوی:همرزم پایان 🌸.... @Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه زيبا از قفس پرواز كردند مقام عشق را احراز كردند دوا كردند درد خود پسندى خدا داند همه اعجاز كردند
مبادا دیر کنی تمام جانِ من❣ به همین دیدارهای بسته است رویا هایی که هر شب می بینم تا بمانم ... به نیت شهید مدافع حرم سلامی محضر سالارشهیدان التماس دعا ‌شبتون شهدایی
یـا مَـن هُـوَ بكُـلِّ مكـانٍ... . خـ⁦❤️⁩ـدای مـن؛ ای آنکه در همه جا هستی... در هوای تو نفس می کشیم؛ هوایمان را داشته باش... . . . آمین🤲
یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینِکَ
کاش اونقَدری که عکس پُروفایݪ و آیدی و بیومون رو از شُهـدا کپی میکُـنیم..! مَرامشون رو تو زِندگیمون کُنترل all کُنیم..♥️🖇 🌸
هرکس به هوای خود ؛ ماییم و هوای دوست… ...♡ سالروزشهادت سرداران‌شهید ♥️ و ♥️ گرامی‌باد🌹 .................................. @Karbala_1365
تویــی.. که در سفر عشق... خطِ پایانــی.... .................................. @Karbala_1365 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#سردارشهیدحاج‌حسن‌تاجوک تویــی.. که در سفر عشق... خطِ پایانــی.... #قیصرامین‌پور .............
🌸 ..🌸 🌹سردارشهید 🌹 🌷 در به دنیاآمد. کودکی اش در محیطی آکنده ازمعنویت سپری شد.در سال 1346 جهت جهت تحصیل قدم به دبستان نهاد واین مرحله را از آغاز تا پایان باهوش و ذکاوتی که داشت به خوبی پشت سرگذاشت. حسن از همان ابتدا علاقه ای وافر نسبت به به سالارشهیدان حضرت حسین(ع) در دل داشت و در جلسات عزاداری مولایش با شور و شوق شرکت می کرد. در سال 54 وارد دبیرستان شد ودر این هنگام بود ذهن فعال او اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه را به خوبی درک می کرد. در جریانات فعالانه شرکت داشت به نحوی که چندین مورد به دست عوامل شاه مورد ضرب و شتم قرارگرفـت.وقتی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید ، با عشقی عجیب به دیدار محبوب خود در شتافت که درآنجا بخاطر شوق به این دیدار به زیر ماشین رفت اما با کمال تعجب صدمه ای به او نرسید. در آتشی که مزدوران ضد انقلاب در کردستان به پا کرده بودند جانانه حضوریافت وتا اوایل شروع جنگ تحمیلی در آنجا مشغول مبارزه با آنها شد. با زبانه کشیدن شعله جنگ به جبهه نبرد علیه کفار بعثی شتافت واینگونه صفحه ای دیگر از دفترمبارزات خود را ورق زد. در فروردین ماه سال 60 جهت به شهر آمد اماسریع پس ازاین امربه جبهه برگشت وماهها در آنجا ماند. در سال 61 به اتفاق تعدادی از فرماندهان جهت شناسایی منطقه جدید در رفته بودند که با برخورد به کمین دشمن و درگیری ، برادران : و به می رسند برادر حاج رضا مستجیری به درمی آید و به شدت می شود و عراقی ها به خیال اینکه او شهید شده رهایش می کنند وبعد از یکی دو روز توسط نیروهای خودی به عقب منتقل می شود. رشید حاج حسن تاجوک در حالی که جراحات بسیاری را در بدن داشت ، زخم ماندن در این تاب از کفش برده بود تا اینکه سرانجام پس از سالهای متمادی حضورش در جبهه ها و ایثار و فداکاریهای بی شمار در تاریخ اول ۶۷ نماز عشق را در محراب خون سلام گفت و به دیار معبود شتافت.❣ 🌸روحش شادو راهش پررهرو🌸 🌸.... @Karbala_1365
«هوا گرگ و میش بود که تمرکز آتش روی گرده‌رش بیشتر شد. کار به جایی رسید که هلی‌کوپتر می‌آمد و مستقیم روبه‌روی تپه می‌ایستاد و موشک می‌زد. خبرهای خوبی از یال سمت چپ نمی‌رسید. و و چند نفر دیگر از بچه‌ها شده بودند و از سرنوشت یوسفی هم کسی خبر نداشت. در حال هدایت نیروهای سمت راست و چپ یال بود. نوک ارتفاع هم بیشتر از هر جای دیگری در معرض خطر قرار داشت. حاج حسن دوربین دستش گرفت تا کنار کانال ورودی سنگر برود و اوضاع را ببیند که سوت خمپاره آمد. چمباتمه زد و صورتش را بین دستانش گرفت. روستایی در ورودی سنگر بود و در گوشه سمت راست سنگر در کنار بیسیم‌ها نشسته بود و گوشی به دستش بود. در وسط سنگر# محمدرضاصالحی از بیسیم‌چی‌های بسیجی گردان نشسته و در کنارش پیک فرماندهی قرار داشت. در گوشه سمت چپ هم، جانشین یگان دریایی لشکر نشسته بود. چند ثانیه از سوت خمپاره نگذشته بود که گلوله درست در بالای سنگر فرماندهی منفجر شد. حاج حسن به زمین افتاد.🕊🌹 جمشید بیات هر چند لحظه یکبار دهانش را باز می‌کرد و نفس می‌کشید.🕊🌹 حسنی وسط سرش باز شد.🕊🌹 بدن و صورت صالحی و خدارحمی پر از ترکش شد و دست صالحی آویزان بود. به سر روستایی هم ترکش خورد و موج او را گرفت.» 📚منبع: کتاب‌عزیزکَرده خاطرات‌وزندگی‌نامه‌سردار شهیدحــاج‌حســـن‌تـاجــوک❤️ ٤👇 @Karbala_1365
. هوووووم؟! ♦️روحانی گفت آمریکا کدخداست و اروپاییها آقا اجازه اند. 🔹آمریکا که برجام را لغو کرد، روحانی گفت شر مزاحم کم شد. ♦️روحانی و ظریف گفتند اروپا را در برجام نگاه داشتیم و میان آنها و آمریکا شکاف انداختیم. 🔹سه دولت اروپایی رسما علیه ایران در آژانس قطعنامه دادند. + آقای روحانی!؟ - هووووووووووم؟ @IMANI_mohammad