وقتی قرار است امام زمان
به امام حسین شناخته شود
پس تنها مسیر ظهور
همین مسیر است
راه حضورمان و ظهورشان؛
از کربلا میگذرد ....
#زائران_کربلا
#زمینه_سازان_ظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
#آیه_گرافی
-اگر خدا شما را یاری کند محال است کسی حریف شما شود.
📚سوره#آل_عمران - 160
🌸✨🌸✨🌸
مهدیجان..
رد میشویهنوز و نمیبینمتهنوز؛
آقا بد است،بیتونفسمیکشمهنوز!🍃
#امام_زمان♥
چقدر احساس میشود نبودنت میان جمعیت زائران اربعین حسینی(:
اما تو هستی تو در طریق مشایه هم نوا با زائران میگویی لبیک یا حسین💚
#حاج_قاسم_ما
#صبحتون_شهدایی
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
یادداشت یک غواص دوران دفاع مقدس؛
♦️کسی چه می داند بر #غواص ها چه گذشت!
💢جانباز پاسدار «#مرتضیحقنظری» #غواص و رزمنده دوران دفاع مقدس در یادداشتی نوشت:«کسی چه می داند از ستون ۸۳ نفری ما فقط چند نفر سالم ماندند. کسی چه میداند شهدای غواص هر کدام در حد یک فرمانده گردان بودند.»
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
یادداشت یک غواص دوران دفاع مقدس؛ ♦️کسی چه می داند بر #غواص ها چه گذشت! 💢جانباز پاسدار «#مرتضیحقن
وقتی تعداد #غواص ها ، هفتادو دونفر
شد همه بغض راه گلویشان را گرفته
بود عجب عدد #مقدسی!
آن روز سه ناشناس سوار بر ترکِ
موتور سمت ما می آمدند . چفیه ها
راکنار زدند #پولکی ، #حمیدی نور
ازبچه های اطلاعات عملیات مجنون
بودند ونفرسوم بنام محرابی..
جوان ناشناس اما محجوب که خواب
دیده بود وبه اصرار تمام آمده بود
هرسه آماده #عملیات بودند .
به علی گفتم یکدست لباس #غواصی
نو به محرابی بدهد . آن شب کلی
گپ وگفت داشتیم به یاد عملیات های
گذشته .. وبعد هرکدام از #غواص ها
در دل تاریک شب به کنجی خزیده
ومشغول نجوا ..
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
وقتی تعداد #غواص ها ، هفتادو دونفر شد همه بغض راه گلویشان را گرفته بود عجب عدد #مقدسی! آن روز سه ناش
#صبح نامه آمده بود که باید برگردند
پولکی وحمیدی نور به واحد اطلاعات
عملیات دزفول و #محرابی به #همدان ..
نمیدانستم چطورباید به آنها بگویم
چهره های نور بالای آنها ...
چادر از #حضوربچه ها خالی شد که
صدای انفجاربلند شد . دوبار از میان
کوه . بمب های خوشه ای و #انفجارهای
مداوم ، پناه گرفته بودیم و صدای
کسی درنمی آمد ..
کریم فریاد میزد: #آمبولانس ..
سیدرضا رادیدم که #سرپولکی را روی
پایش گذاشته ،غرق درخون وترکش
آرام جان داد .
آن طرف تر بچه ها #حلقه زده بودند
دور کسی وبرانکارد میخواستند
جلو رفتم یک لبخند با عینک شکسته
روی #صورتش بود و #محرابی که ..
احساس گنگی داشتم وبه رفتن
محرابی رشک ورزیدم ...
دنبال #حمیدی نور گشتم میدانستم
بعدازنماز کنارنیزار میرود . آنجا
پیکری بی سر افتاده بود ...
یکدفعه بوی #جزیره_مجنون پیچید
وصدای فریادها و#شلیک گلوله ها
و آن گشت رویایی و اخرین شناسایی
قبل از#عملیات و #سجده های طولانی
حمیدی نور ..
یکی #فریاد زد یک سر اینجاست .
دویدم سمتش ودیدم چشم های
حمیدی نور سمت آسمان خیره است
سر کنار یک بوته ی #نعنا آرام گرفته
بود .
و ما هنوز همان #هفتادودونفر بودیم..
راوی✍
#آزاردهوجانبازمحسنجامعبزرگ
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
🏅تا اسم مدال میاد همه ما به فکر مدال طلا هستیم ، همیشه مدالها جنسش از طلا نیست بعضی وقتها از جنس خون جگر است و داغ دل...😔💔
#شهیدحسنعلیضرغامپور
#شهیدانہ♥
«ولا تجعل في قلبي إنتظاراً
لشيء لن يأتي يا الله.»
خدایا در قلبم انتظار چیزی که
اتفاق نمیافتد را قرار نده....