eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
873 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانوم سه‌ساله.. ماهنوزحرمت‌‌رو‌ندیدیم.. مددی‌کن‌بی‌بی‌جان..💔
🌴قهرمانان دفاع مقدس نميدانم شهادت.. شرط زیبا دیدن است.. یا دل به دریا زدن..؟ ولی هر چه هست جز دریادلان دل به دریا نمیزنند.. دل تان روشن به نور جمال شهدا ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🍃🍂 🍂 🌷🍂 🍂🌷 به روایت 🌷 🌷 🍃🌾🍃 🌾 وقتی رفتم به ، خیلی کوچک و کم سن وسال بودم معمولا هم خیلی ازمسائل جنگ آشنا نبودم و بچه ها را خوب نمی شناختم. شهیدان:، و در یک چادر بودند . تقریبابچه هایی که در سن رنجی بودند و وضع تحصیلی هم آنها بیشتر باهم ارتباط داشتند. 💦 یک روز بارانی بود که ما در منطقه ۳بار مقرمان عوض شد. یکبار جایی که بمباران شد و به رسید ، اسباب کشی کردیم و رفتیم آنطرف گتوند در سمت راست گتوند. در اسباب کشی ها خیلی صحنه های جالب را آدم می دید . مثلا بارهای سنگین را چه کسانی برمی داشتند .یا تانکر را چه کسانی جابجا می کردند. یا آب را دست به دست می دادیم تانکرهای 20 لیتری را می رساندیم تا به کنار آب و به تانکری که آن بالابود .برای آب آشامیدنی نمیشد از رودخانه استفاده کرد باید با یک قایقی آب آشامیدنی می آوردند در 20لیتری پر میکردند بعد می آوردند کنار اسکله که بودیم باز دست به دست باید می بردیم تا کنار مقر. آنجاها شهید ساکی معمولا خیلی حضور پر رنگی داشت و بیشتر کمک میکردند. دوباره مقر سوممان آمد سمت چپ گتوند . سمت رودخانه که جاده وجود داشت و بارندگی شد. یک روزکه بارندگی بود و آموزش نداشتیم (چون رودخانه طغیان کرده بود) . آن موقع یادم هست زیرباران شهید ساکی نشسته بود داشت قابله بزرگها را می شست. 🌸..... @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃🍂 🍂 🌷🍂 #گردان_غواصی🍂🌷 به روایت 🌷 #بهروزطالب_نژاد🌷 #قسمت_اول 🍃🌾🍃 🌾 وقتی رفتم
🍃🍂 🍂 🌷🍂 🍂🌷 به روایت 🌷 🌷 🌷 بعد از عملیات که شهید شد ما یک مدتی از خرمشهر منتقل شدیم آبادان در هتل پرشین من دوباره دیدم باقی مانده یک جایی جمع شدند که اصلا پنجره نداشت , نور نداشت در واقع انباری بود. آنجا اولین بار را دیدیم که ایشان خیلی با اشتیاق آمده بود و با تک به تک ما صحبت می کرد که شما از چه خبر دارید خاطرات چی دارید ؟ من تازه آنجا متوجه شدم که ایشان بوده دانشجوی بوده و با شهیداحمدرضا احدی هم اتاقی بودند. یک سری از خاطراتش را از احمدرضا شنیدیم و آن موقع هم شاید باز آنقدر عقل ما نمی رسید که شهیداحمدرضااحدی هم خیلی مهمان این دنیا نیست شاید به فاصله کمتر از یک ماه بعدش در در مرحله دوم یا سوم ایشان هم شهید شدند.🌹 🌸 روحشان شاد و راهشان پر رهرو🌸 🌸..... @Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💯 سخنرانی مهم ولی امر مسلمین و علمدار مقاومت درباره تحولات منطقه صبح روز چهارشنبه ۲۱ آذر ماه   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
_ مگر احساس گنجد در کلامی..؟! ـــــــــ ــــــ ــ   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
من که خیلی دلتنگ راهیان نورم 💔😭
به‌ما‌نگید‌مدافعان‌بشار!.mp3
445.6K
شما صدای شهیدِ مدافع حرم ، بابک نوری را می‌شنوید:)
🍂🍂من خدا را در قلب کسانی دیدم که بی هیچ توقعی مهربانند 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 نکته قابل تأمل برای تشییع جنازه 🔻امام محمد باقر علیه‌السلام: إذا كنتَ في جَنازَةٍ فكُنْ كأنّكَ أنتَ المَحمولُ و كأنّكَ سَألتَ ربَّكَ الرَّجعَةَ إلَى الدُّنيا لِتَعمَلَ عَمَلَ مَن عاشَ؛ فإنّ الدُّنيا عِندَ العُلَماءِ مِثلُ الظِّلِّ. ❇️ هرگاه جنازه‌اى را تشييع مى‌كنى، چنان باش كه انگار اين تويى كه بر دوش‌ها حمل مى‌شوى و گويى از پروردگارت مى‌خواهى تو را به دنيا بازگرداند تا همچون كسى كه زنده است كار كنى؛ زيرا كه دنيا در نظر دانايان مانند سايه است.
♡♡♡ چشم هایت، تمام چیزی‌ست که از زندگی میخواهم نگاهت را که داشته باشم هزاران بهانه دارم برای نفس کشیدن برای زنده ماندن حتی برای مُردن … ♥️ ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیام ویدئویی فرمانده ناحیه سلمان از یادمان علقمه میعادگاه شهدای غواص
🕊🌹ازراست شهیدان ۵ ۴ هردومتولدشهرستان‌ملایر ودانشجوی‌پزشکی‌دانشگاه‌شهیدبهشتی‌تهران واما👇 رتبه اول‌ڪنڪورپزشکی سال ۶۴ بود آخریـن‌دسـت‌نوشته‌ایشان: صفایــی‌ندارد ارسطوشدن ‌خوشا پرڪشیدن پرســتو شدن ... 🕊 ⊰❀⊱تنهاکانال‌شهدایِ‌کربلایِ۴ شهدای‌غواص⊰❀⊱ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
صدای روایتگری توی گوشم میپیچید.. که : " غواصها به آب زدند و نهر آتش گرفته بود..."💔 صدای باد که از لابه لای نی‌ها به گوش میرسید با صدای شلعه آتش یکی شد.. صورتم گر گرفته بود و از بالای خاکریز که حالا شبیه تل شده بود خیره به آب شدم.. زیر لب شروع بشمارش کردم. یک دو سه ... سی .. چهل ... چند غواص شهید شدن؟؟؟ صدای دوشکا و گلوله‌های وحشی رهاشده مرا یاد آن آر پی جی زن انداخت که قدکشید و یاحسین گفت و خواست خاموشش کند .. اما خودش باهمان گلوله‌های دوشکا، بی‌سر شد..💔 طلبه‌ای که حتی خبر از شهادت همرزمانش داشت.. حالا کجای خین میشد دنبالشان گشت؟! کجای خین میشد برایشان گریست تا به چشمشان آمد؟! همانجا نشستم و خیره به آب شدم.. خین چشمهای مرا نیز خیس کرد.. شاید اگر باران می‌بارید بهتر بود .. کاش کسی میگفت ببارد باران..! مثل که گفت: " بگویید ببارد باران...!" حالا وقت باران بود...💔 ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا