eitaa logo
کاشانه‌ی شعر
103 دنبال‌کننده
40 عکس
10 ویدیو
1 فایل
اخبار و اطلاعات جامعه‌ی ادبی کاشان ارتباط با ادمین برای ارسال شعر و خبر👇 @Admin_Kashane_poem
مشاهده در ایتا
دانلود
جهت ارسال 🔸شعر 🔹اخبار ادبیات 🔸فراخوان‌ها و کنگره‌ها 🔹کارگاه ها 🔸جلسات و محافل ادبی 🔹ارسال بنر جهت تبادل به آیدی زیر پیام دهید @Admin_Kashane_poem
🔷اولین کانال در حوزه‌ی شعر و ادبیات کاشان افتتاح شد 🔸اطلاع رسانی محافل شعر 🔹بارگزاری اشعار شاعران کاشانی 🔸اطلاع رسانی در مورد اخبار ادبی در کانال کاشانه‌ی شعر https://eitaa.com/joinchat/2986082729C474a7910a2
شهریاری که شده قطعه حصیری کفنش او حسین است که آفاق شده سینه‌زنش داغ او بر جگرِ تشنه‌ی صحرا باقی‌ست تا سماوات و زمینند به حزن و محنش هفت گردون به لبش زمزمه و شور و نواست از تب غم زده‌ی داغ عقیقِ دهنش آه ای گریه سرایان! بسراید غزل از سرِ نیزه‌سوار و بدن بی‌کفنش بگذریم اینکه سرش تشنه بریدند ولی اسب‌ها از چه دواندند به روی بدنش؟!... کاشانه‌ی شعر اخبار و اطلاعات ادبی کاشان @Kashane_poem
میثم تمار رحمه الله علیه نیک وشایسته بود،فرجامش حسن تقدیرداشت ایامش معرفت ذره ذره درکامش کرد،مولا،س٬وال از نامش گفت درپاسخ ولی خدا سالمم نام هست،یامولا مظهرعلم حق،به حسن بیان سری ازعلم غیب کردبیان گفته بامن رسول عالمیان که تودر زادگاه خود ،ایران چون نهادی قدم دراین عالم خواند نام تو مادرت ،میثم درشگفت آمدآن خجسته خصال گفت ای آیت ستوده. کمال کس ندانست راز من تاحال جزخداوند قادر متعال باغ مهرتوتازه وتر باد ازتو کام دلم میسر باد نخل میثم به برگ وبار نشست سالها درکناریار نشست عشق بردوش وسربه دار نشست تاشهادت، به انتظار نشست دل قابل، خجسته جانی داشت بود سیمرغ وآشیانی داشت شدمقیم حرم،مقام شناس متکلم شدوکلام شناس مرحبا میثم امام شناس عارف دانه را زدام شناس درخداجویی اش،اشارتها ازشهادت براو بشارتها آسمان رنگ وروی آب گرفت سربه دامان بوتراب گرفت دولت ازحسن انتخاب گرفت مس جان را طلای ناب گرفت همه عمر ازعلی سخن می گفت نکته ها. زان لب ودهن می گفت ازمعاویه خصلتان پلید نه بدل بیم داشت نه تردید چشم جانش فقط علی میدید تاکجا میتوان به عشق رسید نفسی میثمی بجو،یارا تابخوانی ثنای آور... (آشفته) کاشانه‌ی شعر اخبار و اطلاعات ادبی کاشان @Kashane_poem
اردیبهشتم در تب ِ پاییز ، گم شد در برگ ریزان های وهم آمیز، گم شد هی دانه دانه دانه گل های انارم در بادهای وحشی و یک ریز، گم شد انگورهای آبدار ِ تاک هامان در خمره های از تهی لبریز، گم شد تاریخ من با آخرین اسطوره هایش بین غبار لشگر چنگیز گم شد فریادهای ِ سینه ی مشروطه خواهم پشت سکوت ممتد تبریز ، گم شد من ماندم و ماه و شبی یلدایی اما ابری رسید از راه ماهم نیز گم شد دیوانه ای با کفش های وصله دارش در کوچه ی عشقی خیال انگیز گم شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷اولین کانال در حوزه‌ی شعر و ادبیات کاشان افتتاح شد 🔸اطلاع رسانی محافل شعر 🔹بارگزاری اشعار شاعران کاشانی 🔸اطلاع رسانی در مورد اخبار ادبی در کانال کاشانه‌ی شعر https://eitaa.com/joinchat/2986082729C474a7910a2
جهت ارسال 🔸شعر 🔹اخبار ادبیات 🔸فراخوان‌ها و کنگره‌ها 🔹کارگاه ها 🔸جلسات و محافل ادبی به آیدی زیر پیام دهید @Admin_Kashane_poem
هدایت شده از بشارت بهشت
کانال _فراخوان شعر _اعلام فراخوان‌ها _تبادل تجربیات شاعران _بررسی نتایج و گزارش کاری _ جدیدترین اخبار و اطلاعات مهم _فایل‌های شعرخوانی و مجموعه اشعار لینک عضویت در کانال؛ https://eitaa.com/farakhanesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سحر که هرنفسی بوی یار می گیرد به کوی عشق تو،جانم قرار می گیرد تومهربان ترازآنی،که هرکه دل به توداد همیشه،بیشتر ازانتظار ،می گیرد هزار بذر نگاهت،نشانده ام دردل درخت خواهش من،برگ و بار می گیرد پناه خلقی ولطف تو فرصت غم را زدست حادثه ی روزگار می گیرد ببین به عمرسیاهم،نشان نوری نیست کدام شعله دراین شام تار می گیرد؟ هراس آهوی صیاد دیده را دارم که رد پای تورا ازغبار می گیرد درآن حریم،کسی می رسد،که اذن ورود زآستان تو،امید وار. می گیرد تو ،ای طراوت هشتم،ردم مکن،که دلم صفای سبز شدن ازبهار می گیرد کاشانه‌ی شعر اخبار و اطلاعات ادبی کاشان @Kashane_poem