#تارت_میوه😍🌹
150 گرم کره (هم دمای محیط)
1 عدد تخم مرغ
نصف پیمانه شکر ،
1 بسته وانیل (5گرم) ،
2.5 پیمانه آرد (الک شده)
مواد لازم برای کرم تارت :
4 پیمانه شیر ،
1 پیمانه شکر ،
1 عدد زرده تخم مرغ ،
4 قاشق غذاخوری آرد ،
4 قاشق غذاخوری نشاسته ،
1 قاشق غذاخوری کره ،
1 بسته کرم شانتی یا پودر خامه (75گرم).
مواد رویی ؛
پودر پسته،
توت فرنگی ،
کیوی ،
موز
🔹️ اول از همه ، تمام مواد لازم برای خمیر تارت بجز آرد رو با هم مخلوط میکنیم آرد رو الک و کم کم اضافه میکنیم ورز میدیم تا یه خمیر نرم بدست بیاریم حواستون باشه میزان آرد تقریبیه ممکنه کمتر از این مقدار آرد لازمتون شه ممکنه بیشتر شما وقتی دیدید خمیر نرمه و دیگه به دستتون نمیچسبه آرد اضافه نکنید، از خمیر قطعاتی به اندازه گردو برمیداریم و دقیقاً 12 قطعه بدست میاریم که من برای این دستور از 12 تا قالب تارت استفاده کردم . قالب ها رو یکی یکی با کره چرب میکنیم ، بعد ، هر قسمت از خمیر رو یکی یکی داخل قالب ها میزاریم و با دست لبه های قالب رو فشار میدیم و درون قالب پهن می کنیم. قالب ها رو یکی یکی داخل فر از قبل گرم شده با دمای 170 درجه میذاریم
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
14.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 انتشار نخستینبار
📹 ببینید | آیتالله العظمی گلپایگانی تضعیف نظام را حرام میدانست
🔻 روایت حضرت آیتالله خامنهای از پیامی که آیتالله العظمی گلپایگانی برای ایشان فرستاده بودند
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
4.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ایده
👣👟👞👡👠
کفشای قدیمی و کهنتو خودت نو کن😎
خانم🙋♀_خون🏠ت_ باش😉🌈
-----🍃🌼🌸🌹🌸🌼🍃-----
🔮 @khanoomkhonee ❤️
#بانوجان_ذخیره_اش_کن_برای_دوستات_فورواردکن😘
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
✨مرکز امور خانواده آذربایجانشرقی✨
#لیلی_سر_به_هوا ☕🍁 #قسمت_53 گوشی را قطع کردم و لباسهای مشکی ام را پوشیدم و کمی کرم به صورتم زدم تا
#لیلی_سر_به_هوا ☕🍁
#قسمت_54
عبور حاکم به سمت روستای سورچان «محله و ایشان را بازداشت میکنند و به سبب سرپیچی از دستور حکم مبنی بر ممنوع العبور بودن افراد عادی در هنگام قرق سرشان را از تن جدا کرده و آنها را در آب (رود) پلرود) میاندازند.
جنازه با آب تا محل فعلی مزار ماچیان میآید و توسط مردم منطقه از آب گرفته و دفن میشود پس از اینکه ماجرا به گوش مردم میرسد سر ایشان نیز دوباره در کنار بدنشان به خاک سپرده شده و این محل مورد احترام قرار میگیرد.» منزل مادر بزرگم یعنی همان مادر مادرم در نزدیکی این امام زاده بود برای همین شماره اش را گرفتم تا از او بخواهم همان مکان هر ساله بایستند تا او را ببینیم تلفن را قطع کردم که توجهم به نیسان جلوییمان جلب شد. نیسان مسجد بود که دستگاهها را حمل میکرد؛ حدس می زدم که نیسان بعدی پشت سرمان باشد اما به عقب بر نگشتم و در گوش مبینا گفتم: سوتی ندی ها!
- چرا چیشده مگه؟
- کلی گفتم یه وقت نشونش ندی بهم؛ راهی که امروز دسته می بریم حلالی شکله و یه خطا باعث میشه آبروی نداشتمون بره کف پاشنمون!
تند تند سرش را تکان داد و :گفت باشه حواسم هست
نیسان دوم از پدرم سبقت گرفت و برایش بوقی زد که نمی دادنم به معنای سلام بود یا می گفت" برو کنار نگاهی به پشت نیسان انداختم که او را هم سوار بر آن دیدم به ماشین تکیه داده بود و آن را حفاظ قرار داده بود. می خواستم نگاهم را از او بگیرم اما کشش عجیبی مرا ناتوان می کرد. در كمال تعجب او هم مرا نگاه میکرد پدرم بوقی زد و برای تمام کسانی که پشت ماشین سوار بودند، دستی تکان داد که او هم لبخندی زد و دستش را
به نشانه سلام بالا آورد نفس در سینه ام حبس شده بود و سینه ام به شدت بالا و پایین میشد چشمانم را از او گرفتم و به ناخونهای بلندم دوختم.
کمی دور تر از ،مسجد سر میدان پیاده شدیم و همه ماشین هایشان را در همان نزدیکی پارک کردند همه ی افراد گوشه ای جمع بودند تا کار های لازم انجام شود همه با تعجب به جمعیتی چشم دوخته بودیم که سر یک چیز بی ارزش بحث میکردند
- خفه شو!
صدای بلند یکی از هیئت امنا بود که بر سر فرزندش کوبیده می شد. دعوا میان دو پسر عمو بر سر یک طبل بود پوف کلافهای کردم و به ماشینی که آن جا پارک شده بود تکیه دادم
چش از دعوا گرفتم و به او چشم دوختم او هم کلافه بود و به دعوای آن ها می نگریست بحث همچنان ادامه داشت که پدر یکی از آنها طبل را برداشت و در میان بوته ها هل داد و دسته ی آن را هم به جای دوری که حدس می زدم یکی از مزارع باشد پرتاب کرد
تمام اهالی وساطت کردند که آنها کوتاه بیایند و یا نوبتی از آن طبل استفاده کنند بالاخره بحث خاتمه یافت و شروع به حرکت کردیم. وارد کوچه ی مسجد که کمی هم طولانی بود شدیم و هم چنان سینه زنان پشت آن ها حرکت میکردیم صدای مداحی نزدیکی به گوش می رسید؛ گویا
دومین هیئت بودیم اما حیاط مسجد هم چنان شلوغ بود.
امام زاده دو در داشت که از نسختين در گذشتیم و از در دوم وارد شدیم. همه مشغول فیلم برداری بودند؛ دوست نداشتم چهره ام در فیلمشان باقی بماند برای همین سرم را پایین انداختم مادرم میان من و مبینا ایستاد و
گفت بریم زیارت؟
با ابوالفضل که نمیشه
یکی از اهالی که علاقه ی زیادی به فرزند پسر داشت و خودش تنها صاحب یک فرزند دختر بود کنارم ایستاد و رو به مادرم گفت: هدی مره تو بشو زیارت بوکن ) بده من تو برو زیارت کن
مادرم خوشحال شد و برادرم را به او سپرد به طرف امام زاده رفتیم و با سلام واردش شدیم مادرم نگاهی به من انداخت و گفت: از تو کیفم پول نذرت رو بردار
سری به نشانه منفی تکان دادم و گفتم نمیخوام؛ نذر خودمه، خودم هم پولش رو میدم.
- باشه.
تنها بوسه ای بر ضریح نشاندم و نذر را درون آن انداختم. زیر لب شفای مریضان و پیش آمدن آن چه به صلاحم است را خواستار شدم و همراه مادرم و مبینا از آن جا بیرون آمدم به جمعیتی که اکنون در پشت مسجد بودند و پیوستیم با جرقه ای که در ذهنم زده شد دست مبینا را گرفتم و گفتم بریم زیارت؟
صدایش در هیاهوی طبل ها گم شد که با صدای بلندی گفتم: چی گفتی؟
متقابلا با صدای بلند جوایم را داد
#ادامه_دارد
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ازدواج
#پوراحمد_خمینی
#قسمت_23
🔻 موضوع : توجه به تنهایی فرزند؟
💠 جهت مشاهده یا دانلود سایر قسمتهای مجموعه کلیپهای مهارتهای زندگی مشترک و تربیت فرزند به لینک زیر مراجعه کنید👇
https://shamiim.ir/Category/List
#شبتون_مهدوی
#یا_فاطمه_الزهرا🏴
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
دامهای شیطان🔥
❌آرزوهای دور و دراز:👇
✨داشتن آرزو به صورت معقول نه تنها عیب نیست بلکه عامل حرکت برای ساختن آینده است.
⭕️آنچه عیب است آرزوهای دور و دراز و بی پایان است که انسان را به خود مشغول داشته و از حق باز می دارد و یکی از دامها و برنامه های شیطان محسوب می شود.
🌹قرآن به این شیوه شیطان اشاره نموده و می فرماید:
شیطان اعمال زشت (منافقان را) در نظرشان زینت داده و آن را با آرزوهای طولانی فریفته است.
✨حضرت علی علیه السلام می فرماید: خطرناک ترین چیزی که بر شما از آن می ترسم دو چیز است پیروی از هوای نفس و آرزوهای طولانی. اما پیروی از هوی و هوس مانع حق می شود و آرزوهای طولانی آخرت را به فراموشی می سپارد.
📚محمد 25.
نهج البلاغه، خطبه 42.
📚 اقتدا به امام جماعت در حال رفتن به رکوع
💠 سؤال: آیا هنگامی که امام جماعت در حال خم شدن برای رکوع است اما به حد رکوع نرسیده، می توان اقتدا کرد؟
✅ جواب: در رکعت اول و دوم اشکال ندارد، ولی در رکعت سوم و چهارم، احتیاط این است که صبر کرده و در رکوع اقتدا کند.
#احکام_نماز_جماعت
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
آقایان عزیز❗️
📝 در برابر جمع و یا حتی در حضور بچتون به از همسرتون انتقاد نکنید. برای همسرتون هدیه بگیرید. گاهی هم سکوت کنید.
📝 همیشه عصبانی شدن و بهانهگیری به شما کمک نمیکند. شاید برخی از اوقات لازم باشد سکوت کنید و در برابر اشتباه همسرتان حرفی نزنید.シ
#شیوه_همسرداری
#آقایان_بخوانند
#ایده_شیطنت
عاشقی دیوانهام؛ گل با تَبر میآورم!
تو بگو"سین"و ببین، اَلسّاعه سَرمیآورم
آن دوچشمی راکه دنبالِ تو سوسو میکند
کور...نه ؛ بادست خود ازکاسه درمیآورم😉😉😉😊❤️
════༻❤༺════
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
تربیت کودک_استادمیری_جلسه سوم.mp3
زمان:
حجم:
9.11M
#دوره_تربیت_کودک
بر اساس دیدگاه استاد پناهیان
🌹مدرس: حجت الاسلام دکتر علی میری
🔹جلسه سوم
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #کلیپ_نوشت | اصرار دارم نگویم خاورمیانه!
👈🏻 حضرت آیتالله خامنهای: منطقهی ما را میگویند: خاورمیانه! خاورمیانه یعنی چه؟ یعنی اصل دنیا و مرکز دنیا اروپا است؛ مثل همان داستان ملّانصرالدّین که گفتند مرکز دنیا کجا است؟ گفت همین جایی که میخ طویلهی خر من است؛ اینجا مرکز دنیا است! هر منطقهای که از اروپا دور است، اسمش منطقهی خاور دور است؛ چون دور از اروپا است؛ هر کدام که نزدیک است، مثل بعضی کشورهای شمال آفریقا، این خاور نزدیک است؛ هر کدام میانهی اینها است، خاور میانه است؛ یعنی ملاک و اصل و اساس در نامگذاری کشورها هم عبارت است از اروپا. غربیها این قدر برای خودشان حق قائل بودند! این است که بنده اصرار دارم نگویم خاورمیانه، بگویم غرب آسیا. غرب آسیا است دیگر؛ چرا میگوییم خاورمیانه؟ ۱۴۰۱/۰۸/۱۱
🔹 رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، کلیپ نوشت «اصرار دارم نگویم خاورمیانه!» را منتشر میکند.
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شام_فوری
#فینگر_فود
☆○☆○☆○☆○☆○☆○☆○☆
مواد لازم :
ژامبون ۱۰ ورق 🥓
پنیر پنج ستاره آمل ۱ عدد 🧀
زیتون سبز ۱۰ عدد
زیتون سیاه ۱۰ عدد
نصف فلفل دلمه قرمز
شوید ۱ قاشق غذا خوری🌿
روغن زیتون ۴ قاشق غذا خوری
جعفری ۱ قاشق غذا خوری☘
سیر ۱ حبه 🧄
نمک و فلفل سیاه 🧂🌶
نان برگر ۵ عدد🍔
😋👆
.
.
.
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️
✅👈جلوگیری از بو گرفتن لباس ها در کشو
🔸در کمد لباس کیسه ای کوچک از گچ بگذارید
تا لباس هایتان هرگز بوی بد نگیرند
گچ به دلیل خاصیت جذب کنندگی بالا،تمامی بوها را به خود جذب میکند.
خانم🙋♀_خون🏠ت_ باش😉🌈
-----🍃🌼🌸🌹🌸🌼🍃-----
🌿
🍁🍁@MF_khanevadeh
🍂
♥️🍁🍂🌿♥️