💠اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ
🔹خدای یکتا که جز او هیچ معبودی نیست، زنده و قائم به ذات [و مدّبر و برپا دارنده و نگه دارنده همه مخلوقات] است، هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی گیرد، آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست. کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه را پیش روی مردم است و آنچه را پشت سر آنان است [که نسبت به آنان دور و پنهان است] می داند. و آنان به چیزی از دانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. تخت [حکومت، قدرت و سلطنت] ش آسمان ها و زمین را فرا گرفته و نگهداری آنان بر او گران و مشقت آور نیست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است.
#احکام_عددی 😊👇
💠گم شدن كفش💠
اگر كفش كسى را ببرند وكفش ديگرى به جاى آن بگذارند، صاحب كفش با سه شرط مىتواند آن را براى خود بردارد:
1⃣بداند كفشى كه مانده، مال كسى است كه كفش او را برده.
2⃣از پيدا كردن صاحبش مأيوس شود يا برايش مشقّت داشته باشد.
3⃣ارزش آن مساوى با كفش خودش يا كمتر از آن باشد، ولى اگر قيمت آن از كفش خودش بيشتر باشد، بايد هر وقت صاحب آن پيدا شد، زيادى قيمت آن را به او بدهد.
#احکام_حق_الناس_گم_شدن_کفش
💞@MF_khanevadeh
#سیاست_زنانه
اگر قراره روی یک نکته هنگام دعوا کردن کار کنید، حتما این نکته را تمرین کنید.
از این جملات استفاده نکنید:
تو همیشه...
تو هیچ وقت...
تقصیر توئه...
عوضش بگید:
بهم این حسو میده...
احساس میکنم که...
دوست دارم بتونیم...
دوست ندارم که...
💞@MF_khanevadeh
⁉️یک خانواده سالم چی احتیاج داره؟
🔹برای داشتن #خانواده ای سالم نیازهای یکدیگر را به خوبی بشناسید و سعی کنید برای برطرف کردن آن تلاش کنید تا بتوانید در مسیر شکوفایی قرار بگیرید.
💞@MF_khanevadeh
✨⚪️یکی از خواص مهم عناب این است که می تواند از پوست بدن شما در مقابل اشعه های مضر نور خورشید محافظت کند.
✓ عناب غنی از انواع آنتی اکسیدان های قوی است که پس از مصرف می توانند اثرات مخرب نور خورشید را کاهش دهند.
✓ البته کسانی که برای مدت طولانی در معرض نور خورشید هستند بهتر است در کنار مصرف عناب از کرم های ضد آفتاب مطمئن نیز استفاده کنند. مصرف عناب در این افراد برای پیشگیری از ابتلا به سرطان پوست بسیار مفید است
💞@MF_khanevadeh
🥐🥐#پیراشکی_پاکتی🥐🥐
✍️طرز تهیه :
دو عدد نون تست رو روی هم میزاریم و با وردنه پهنش میکنیم با کاتر گرد قالب میزنیم نون به هم میچسبه نون ها رو اغشته به تخم مرغ میکنیم سپس در ارد سوخاری میزنیم و در روغن داغ و فراوان سرخ میکنیم نون ها توی روغن پف میکنه بعد از سرخ شدن نون ها رو از وسط برش بدین و با هر چی دوست داشتین پر کنین من داخلشو با مرغ پخته ریش ریش شده و مایونز و نمک و فلفل سیاه و جعفری خرد شده پر کردم.
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خانواده
⭕️ موضوع : 19 چشم پوشی از خطای همسر
همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید:
👉 https://shamiim.ir/Category/List
💞@MF_khanevadeh
♻️ کمتر از بیست سال برای جوان کردن جمعیت فرصت داریم
🔻 رهبر انقلاب: ما بیست سال این فرصت [جمعیت جوان کشور] را داریم؛ اگر در این بیست سال توانستیم پایههای کار خودمان را محکم کنیم که بُرد کردیم؛ اگر غفلت کردیم و این بیست سال فرصت از دستمان رفت و کشور وارد عرصهی سالمندی و فرسودگی شد، دیگر کاری نمیشود کرد. ۱۳۹۸/۸/۲۸
🌷 بازخوانی روزانهی توصیهها و تدابیر رهبر انقلاب در موضوعات مختلف | #سبک_زندگی و #جمعیت
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_هفتاد همینطور هم شد. شاید فکر میکردیم حالا یکبار میرود و دستش میآید و سخت
#تنها_گریه_کن
#قسمت_هفتاد_یک
اشک شره کرد روی صورتم و برای اینکه محمد نبیند و ناراحت نشود، زود دستم را کشیدم روی گونهام. همراه نفس عمیقی گفتم:《 خدایا شکرت.》رفتیم طرفم اتوبوسها. آنقدر شلوغ بود و گُله به گُله آدم ایستاده بود که نمیشد راحت حرکت کرد. سنگینی ساک محمد از حجمش پیدا بود. ساک را یک گوشه که خلوتتر بود، کنار پای من زمین گذاشت و با سلامِ یکی از رفقایش، سرش چرخید پی صدا. دست دادند و پسر، دست محمد را رها نکرد؛ کشید و برد پیش باقی جوانها.
آنقدر شیطنت میکردند و از سروکول هم بالا میرفتند که فکر میکردی خبر ندارند مقصد این ماشینها کجاست. حال و روز آنهایی هم که برای بدرقه آمده بودند، گفتن ندارد؛ دلواپس عزیزانشان بودند و مدام ذکر میگفتند. دلم میخواست بایستیم تا رفتن اتوبوسها را ببینم و چند قدم کنار ماشینی که محمد سوار میشود، راه بروم و برایش دست تکان بدهم، ولی نمیتوانستم. کارها توی خانه روی زمین مانده بودند و اگر خودم بالا سرشون نبودم، به سرانجام نمیرسید.
محمد و رفقایش را که دور هم دیدم، دلم آرام شد و خیالم راحت. صدایش زدم. قبل از اینکه حرفی بزنم، خودش خواست برگردم خانه. دستم را انداختم دور گردنش و سرش را جلو کشیدم؛ پیشانیاش را بوسیدم. خودش را از بغلم کشید بیرون. خجالت بود یا حیا یا شوق و بیقراری از اینکه بلاخره به آرزویش رسیده بود، نمیدانم؛ فرقی هم نمیکرد. از خداحافظیهای پُرسوز و گداز خوشم نمیآمد. مگر فقط بچهی من بود که میرفت؟ یک نگاه به دور و برم کردم و دلم را سپردم دست خدا مختصر و سریع خداحافظی کردیم. راه افتادم سمت خانه. توی راه هزار فکر و خیال دلم را جوید. قدمهایم را بلند بر میداشتم تا زودتر از آنجا دور شوم. آمدم کنار خیابان، دستم را بلند کردم و یک تاکسی ایستاد. باید زودتر میرسیدم خانه.
دوباره خودم را توی کار غرق میکردم تا کمتر به محمد فکر کنم. با این حال، گاهی به خودم میآمدم و میدیدم محمد تمام فکرم را گرفته؛ اینکه کجاست، چه میکند، توانسته خوب بخوابد، مریض نشده. نمیخواستم توی این حال و هوا بمانم. کار زیاد بود و وقت کم. حالا دیگر فکر میکردم از این همه وسیله و تنقلات و خوراکی و پوشیدنیای که میفرستیم برای رزمندهها، شاید یکیاش هم به دست محمد برسد. نمیرسید هم، غمی نبود. همهی آن بچهها برایم با محمد فرقی نداشتند؛ هر کدام، عزیز یک خانواده بودند.
روزهای کوتاه پاییز کش آمدند تا بگذرند. سحر بود. بلند شدم و داشتم وضو میگرفتم که زنگ خانه صدا کرد؛ خیلی کوتاه، و زود قطع شد. زنگ این خانه زیاد به صدا در میآمد، ولی آن موقع از شبانه روز که هنوز اذان صبح را نگفته بودند، سابقه نداشت. چادر رنگی انداختم سرم و رفتم پشت در. دعا دعا کردم هر کسی هست، دوباره دست نگذارد روی زنگ و بچهها را بد خواب کند. از همان پشت در پرسیدم:《 کیه؟》کوچه خلوت بود. صدایم با اینکه خیلی بلند نبود، راحت رسید به آن طرف و وقتی جواب داد، با زنگِ صدایش گل از گلم شکفت.
#ادامه_دارد.....
#شبتون_پر_از_یاد_خدا
#مرکز_فرهنگی_خانواده_آذربایجانشرقی
💞@MF_khanevadeh
شیخ محمود صابر - سوره انفطار.mp3
658K
🌸روحتونو جلا بدین
❣️ به صوت استاد شیخ محمود صابر
🔹ومَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿١٧﴾ ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿١٨﴾ يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئًا ۖ وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ ﴿١٩﴾
🔸و تو چه می دانی روز جزا چیست؟ (۱۷) باز چه می دانی روز جزا چیست؟ (۱۸) روزی که کسی از کسی چیزی از عذاب را دفع نمی کند، و در آن روز، فرمان و حکم ویژه خداست. (۱۹)
📗سوره انفطار
‼️وجوب عمل به عهد
🔷س ۶۰۳۳: بنده عهد کردم که اگر گناهی را انجام دهم یکسال تمام روزه بگیرم با این بیان که بر زبانم جاری شده «خدایا عهد می کنم اگر یکبار دیگراین گناه را انجام دهم یکسال روزه بگیرم» حالا متاسفانه آن گناه را انجام دادم، آیا باید یکسال تمام روزه بگیرم؟یا راه دیگری هم وجود دارد؟
✅ج: عهد شرعی منعقد شده است و اگر با اختیار و توجه مرتکب آن گناه شده اید، باید یک سال روزه بگیرید.
💞@MF_khanevadeh
بچه رو با باباش تنها بذارین!؟
🔸با اینکه تو همه طنزها توصیه میکنن بچه رو با باباش تنها نذارین و اینکه پدرها خوب بلد نیستن از بچهها نگهداری کنن، اتفاقا بچهها عاشق وقت گذروندن و بازی کردن با پدرشون هستن. میدونید چرا؟
👨👧👦براساس تحقیقات انجام شده، پدرها بیشتر با بازی، بر فرزندانشون تاثیر میذارن.
👨👧👦 بازیهای پدر و کودک، در مقایسه با بازیهایی که مادر با کودک انجام میده معمولا خلاقانهتر، متنوعتر و هیجان و تحرک بیشتری داره.
👨👧👦 در مقایسه با سبکهای ملایم و پرعطوفت مادران در ارتباط و بازی با کودکان، سبک پدرها بیشتر فعال، هیجانی، تحریک کننده و چالش برانگیزه و همین خصوصیت باعث میشه کودک بتونه مهارت کنترل هیجانهایی مثل ترس، اضطرب و مدیریت بحران رو هر چه بیشتر و عمیقتر یاد بگیره.
👨👧👦 زمان پدر و فرزندی یکی از الزامات زمانی برای طی کردن مراحل رشد روانی کودک محسوب میشه؛ یعنی هر پدری باید این زمان رو هر چند کم در طول روز با فرزندش داشته باشه!
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ویدیو | شهید دیالمه از چمران میگوید
🔴امروز مسئولیت دارید حرکت فکری چمران را بشناسید و درجامعه رواج دهید
نکته جالب اینجاست که شهید دیالمه،۷ روز پس از شهیدچمران به شهادت رسید
سالروز شهادت شهید چمران💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷
💞@MF_khanevadeh
🍰کیک برشی 😋
تخم مرغ 3 عدد
شکر یک و یک چهارم لیوان
وانیل کمی
روغن مایع سه چهارم لیوان
شیر یک لیوان
آرد دو ونیم لیوان
بکینگ پودر دو قاشق م
نمک میوه یک دوم قاشق م
🥧ابتدا تخم مرغ و شکر و وانیل رو باهمزن میزنیم تا رنگش روشن و کشدار بشه..
روغن مایع اضاف و در حد مخلوط شدن با همزن میزنیم بعد شیر اضافه میکنیم ...
بکینگ پودر و نمک میوه رو با آرد مخلوط و چند بار الک کنید...آرد رو به مواد اضاف میکنیم و با لیسک به صورت دورانی مخلوط میکنیم..
در ظرفی چند قاشق از مواد آماده ریخته و با پودر کاکائو مخلوط میکنیم و داخل قیف میریزیم....
مواد رو داخل قالبی که چرب و آرد پاشی شده میریزیم...با مواد کاکائویی رو کیک طرح میندازیم...😍👌
قالب 25 در 35
زمان و درجه فرها فرق میکنه باید قلق فرتون دستتون بیاد
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فرزند_آوری
#پیری_جمعیت
💜💜💜💜💜💜💜💜💜
💜
💜
💜
《دور شدن از فضای ازدواج و فرزندآوری
کم شدن آمار جمعیت ایران》
💜 محبوب ترین مخلوق نزد خدارسول خدا صلی الله علیه و آله: «وَلَمَوْلُودٌ فِی أُمَّتِی أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْس.»💜
«همانا یک نوزادِ متولد شده در امّتم، از آنچه خورشید بر آن می تابد، نزد من محبوب تر است.»
. مستدرک الوسائل، ج 14، ص 153
💜
💜
💜
💜 💞@MF_khanevadeh
💜
💜💜💜💜💜💜💜💜
آنچه در ذهن مردان میگذرد۱
💞 زنان عموماً فکر میکنند مردان در ارتباط با آنها فقط خواهان رابطه جنسی هستند؛ در حالیکه مردها واقعاً عشق میخواهند.
هر مردی عشق میخواهد به همان اندازه که یک زن!
💞 مرد پیش از آنکه دریچه قلب خود را باز کند و معشوق را به قلب راه بدهد، تحریک جنسی میخواهد. درست در نقطه مقابل، یک بانو ابتدا عشق میخواهد. به بیانی دیگر، زنان ابتدا عشق میطلبند تا راه برای ارتباط جنسی گشوده شود و مردان رابطه جنسی میطلبند تا راه قلب آنان گشوده شود.
💞 زن این نکته را نمیداند که دلیل اینکه مرد برای برقراری رابطه جنسی شتاب دارد، این است که مرد از طریق این رابطه میتواند زن را به طور کامل احساس کند. در طول روز همه توجه مرد به کار و مشغله است و ارتباط او با احساساتش به حداقل میرسد.
💞 رابطه جنسی باعث میشود تا دوباره احساسات و عواطف او جان بگیرند. از طریق رابطه جنسی، هر مردی میتواند عشق بدهد و عشق بگیرد؛ پس مرد برای زنده نگه داشتن عواطف خود به رابطه جنسی نیاز دارد.
#حریم
💞@MF_khanevadeh
کدام انسان ها دچار بیماری ms میشوند؟
✍🏻 گروه نخست افرادی هستند فوقالعاده حساس، زودرنج و عصبی با كمترین ناملایمات از حالت عادی خارج شده و تعادل خود را از دست میدهند
گروه دوم شامل افرادیست كه از نظر ژنتیكی دارای طبع سردهستند و مدام هم از غذاهای سرد استفاده میكنند یعنی علاقه زیادی به خوردن ترشی، سركه، تمر هندی، ماست، قرهقروت و امثال آن دارند.
برای همین انقدررررر تاکید میکنیم که اصلاح مزاج، اصلا خوده مزاج غالبی در تک تک لحظات زندگی شما موثره و روی فرزندانی که بدنیا میارین هم تاثیر میذاره.
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خانواده
⭕️ موضوع : 20 راه بطلان سحر چیست
همچنین برای مشاهده تمام کلیپ ها وارد لینک زیر شوید:
👉 https://shamiim.ir/Category/List
💞@MF_khanevadeh
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#تنها_گریه_کن #قسمت_هفتاد_یک اشک شره کرد روی صورتم و برای اینکه محمد نبیند و ناراحت نشود، زود دستم
#تنها_گریه_کن
#قسمت_هفتاد_دو
زبانهی قفل را کشیدم و گفتم:《 خوش اومدی مادر، محمدم. بیا تو.》 ساکش را از دستش گرفتم. نشست روی پله و بند پوتینش را باز کرد. از همانجا که بالای سرش ایستاده بودم و نگاهش میکردم، فهمیدم آن جثهی نحیف، کوچکتر شده و این عجیب نبود. پسرم بعد از سه ماه و نیم از جبهه برگشته بود؛ سالم و سلامت. رفتیم داخل آشپزخانه. آهسته حرف میزدیم تا بچهها بیدار نشوند. سماور را روشن کردم، ولی محمد خسته بود. گفت:《 نماز میخونم و میخوابم، بعدش با بچهها کنار هم صبحونه میخوریم.》 ولی آنقدر خسته بود که دم ظهر بیدار شد. خواهرها و برادرها خانه را گذاشته بودند روی سرشان. فکر میکردم چقدر جای حاجی خالیست.
سوالهای من و بچهها از محمد تمامی نداشت. فکری بودم ببینم سر ماجرای سومار رفتنش باز هم آن شکلی شده یا نه؛ ولی نباید بیگدار به آب میزدم و نسنجیده سوالی میپرسیدم. گذاشتم بماند سر فرصت. آخر شب که نشستم کنار محمد و برایش میوه پوست گرفتم، حس میکردم از بعد از رفتن محمد سرپا ایستاده و کار کردهام، و حالا که برگشته، نشستهام کنارش؛ اینقدر خودم را مشغول و خسته کرده بودم. گفتم:《 مامان جان! بگو ببینم اونجا چی کار میکردی؟ کجا رفتین اصلاً؟ جات راحت بود؟ میتونستی غذا بخوری؟》 جواب این سوالها را تا حدودی میدانستم. مگر ندیده بودم جیرهی خوراک هر رزمنده چقدر است؟ یا نمیدانستم بیابان است و خانهی خاله نیست و روی زمین سفت میخوابند، مینشینند و بلند میشوند. محمد هم همینها را گفت، ولی دلخور بود. جدی نگرفته بودنش و محمد بو برده بود. میگفت:《 به من میگن غذا پخش کن. کارای مهم بهم نمیدن. به روم نمیارن، ولی حالیم میشه منو هنوز بچه میدونن.》
دلداریاش میدادم. میگفتم:《 اولِ هر کاری همینه. کمکم خودتو نشون میدی. بالاخره شوخی نیست که، مسئولیت، کار سختیه. باید اینقدر تروفرز باشی که اگه بخوان هم، نتونن تو رو کوچیک بدونن. دلت باید بزرگ و شجاع باشه مادرجان.》
مرخصیاش که تمام شد، دوباره ساک بست و راهی شد؛ مثل همهی رزمندهها. جلوی درِ خانه بدرقهاش کردم. از من و بچهها خداحافظی کرد. رفت و دوباره برگشت. داشتم به این رفت و برگشتهایش عادت میکردم. سخت بود، ولی سخت نمیگرفتم. آن روزها، خیلیها مثل من بودند. گاهی که مرخصیاش با آمدن حاج حبیب یکی میشد، جمعمان جمع بود. حاجی ولی همچنان جوش میزد، مستقیم نمیگفت نرو، ولی مقدمه میچید و به سربازی وعدهاش میداد. میگفت:《 پسرم! بمون پیش مادر و خواهر و برادرت. من که نیستم، تو مرد این خونهای. وقت سربازیت که رسید، نوبهی خدمت توست.》محمد بدون اینکه تُن صدایش تغییر کند، بی اینکه نگاهش غیظ داشته باشد یا بخواهد لجاجت کند، نرم و مهربان حرف میزد. به خنده میگذراند گاهی.
#ادامه_دارد...
#شب_زیارتی_اربابم_حسین
#مرکز_فرهنگی_خانواده
💞@MF_khanevadeh